طرح اخراج صدها هزار کارگر افغانستانی توسط جمهوری اسلامی
محمد شکوهی
اوایل هفته گذشته مسئول امور اتباع خارجی وزارت کشور رژیم اعلام کرد که ١٥ شهریور ماه امسال آخرین مهلت اقامت صدها هزار مهاجر افغانی در ایران می باشد. مقام حکومتی ادعا کرد که بازگشت افغانها بر اساس توافق چهارجانبه ( ایران، کمیساریا، افغانستان و پاکستان) وتحت عنوان ” بازگشت داوطلبانه پناهندگان” اجرا میشود. بر اساس قانون اگرافغانی ها تا ١٥ شهریور ایران را ترك نكنند، بازداشت و برای هر روز حضور در ایران روزانه ٣٠ هزار تومان جریمه می شوند.
جمهوری اسلامی در تلاش است صدها هزار مهاجر افغانی را که به اعتراف حکومت اکثرشان کارگر بوده و بیش از سه دهه در ایران کار و زندگی کرده اند، از ایران اخراج نماید. البته این سیاست جدید رژیم نبوده و جمهوری اسلامی بویژه در یک دهه گذشته، بعد از سرنگونی حکومت طالبان با همکاری سازمان ملل طرح اخراج صدها هزار مهاجر افغانی را به اجرا گذاشته است. در مورد وضعیت جمعیت میلیونی مهاجرین افغانی مقیم ایران باید کمی به عقب برگشت و وضعیت این جمعیت میلیونی، آوارگی شان، آمدن به ایران، مشکلات و موانع و سیاستهای افغانی ستیزی حکومت را، توضیح داد. یک نکته مسلم است و آن اینکه کارگران افغانی بیشتر از هر دوره دیگر زیر ضرب سیاستهای ضدکاگری، راسیستی و نژادپرستانه جمهوری اسلامی قراردارند. اینجا سعی میشود سابقه و تاریخچه حضور کارگران مهاجر افغانی درایران، دلایل مهاجرت و وضعیت امروز این جمعیت . سیاستهای افغانی ستیزی پرداخته شود.
*جنگ در افغانستان و آوارگی میلیونی مردم
افعانستان در دهه هشتاد میلادی قرن گذشته صحنه رویارویی دوقطب شرق و غرب برای گسترش سیطره نفودشان در منطقه بود. شوروی سابق به افغانستان حمله کرده و آمریکا دار و دسته های مجاهد را مسلح کرد. جنگی خانمان برانداز با شرکت ارتجاعی ترین و ضد بشری ترن نیرها و جریانات تروریست اسلامی و غرب شروع شد که بیش از سه دهه است ادامه دارد. میلیونها نفر از مردم افغانستان برای فرار ازجنگ و کشتار طرف های درگیر و برای زنده ماندن این کشور را ترک کردند. ایران و پاکستان اولین مقصد مهاجرین بودند. تحت فشارهای قدرت های آن موقع وبویژه آمریکا وسازمان ملل، جمهوری اسلامی مجبور شد مرزها را برای ورود مهاجرین افغانی بارنماید. همزمان جمهوری اسلامی مشغول جنگ با رژیم عراق بود. اولین سیاستی که رژیم در مورد مهاجرین افغانی به کار گرفت سازماندهی وبخشا تسلیح اجباری اینها و اعزام به جبهه های جنگ ارتجاعی ایران و عراق بود. همزمان انتقال مراکز اسکان و اردوگاههای این جمعیت از استانهای خراسان و سیستان و کرمان به نزدیکی مناطق جنگی بود. رژیم از نیروی کار رایگان این مهاجرین برای سر و سامان دادن به امورات جنگی وسیعترین استفاده ها را کرد. استفاده از مهاجرین در مناطق مین گذاری شده جنگی، اعزام دهها هزار نفربرای سنگرسازی، جاده سازی، تامین تدارکات نیروهای نظامی رژیم و.. از جمله سیاستهای جمهوری اسلامی در دهه اول ش بود. آن موقع بویژه در دهه ٦٠ بخش اعظم این جمعیت در اقتصاد جنگی و جنگ رژیم سازماندهی شدند. همزمان اولین قوانین و مقررات ویژه مهاجرین افغانی توسط حکومت تصویب و به اجرا گذاشته شد. نیتجه این شده که هزاران نفر در جبهه های جنگ ارتجاعی کشته شدند. دهها هزار خانواده و کودک قربانی جنگ و سیاستهای جنگی حکومت شدند.
*جنگ دار و دسته های تروریست اسلامی در افغانستان وسیاستهای رژیم و آمریکا
با گسترش جنگ دارو دسته ای تروریست اسلامی مورد حمایت آمریکا و بر علیه شوروی سابق، جمهوری اسلامی نیز توسط غرب و برعلیه سیاستهای شوروی سابق، وارد جنگ در افغانستان شد. در واقع هیستری ضد کمونیستی همه جریانات و دار و دسته های تروریست اسلامی و همسویی ضد کمونیستی آمریکا و غرب، یک اتحاد جهانی بر علیه شوروی را در افغانستان شکل داد. پازل جنگ تروریستهاآن موقع در دهه هشتاد میلادی قرن گذشته با ورود جمهوری اسلامی، پاکستان به جبهه آمریکا برعلیه شوروی، تکمیل شد. در همین زمان جمهوری اسلامی مشغول سرکوب انقلاب مردم ایران با چراغ سبز آمریکا وبه خاطر “خدماتش ” به غرب شد. در تقسیم کار جدید جهانی اردوی غرب در برخورد به موضوع جنگ در افغانستان، جمهوری اسلامی در کنار آمریکا تبدیل به دومین عامل مهم در هدایت و شرکت در جنگ برعلیه شوروی در افغانستان شد. آمریکا و غرب کمک های زیادی به جمهوری اسلامی در این مورد ارائه داد.
همزمان با این سیاست ضد انسانی، جمهوری اسلامی در همکاری با غرب و آمریکا سیاست مسلح کردن افغانی ها مقیم ایران و سازماندهی کردنشان در دار و دسته های ارتجاعی اسلامی هوادارخود و آمریکا را در دستور گذاشت. برای این کار در استانهای خراسان مراکز آموزش نظامی برای اعزام به افغانستان دایر کرد. در این مراکز دار و دسته های تروریست اسلامی دست بالا را داشته و خانه و زندگی صدها هزار مهاجر افغانی را به گروگان گرفتند. سیاست این جانوران اسلامی و شرط ماندن در ایران، رفتن به ” جهاد “، در افغانستان بود. جمهوری اسلامی هم همگام با این سیاست و در حمایت از تروریست های اسلامی هوادارش، اداره اردوگاهها را به این دار و دسته ها داد. نتیجه این سیاست به رسمیت شناختن دولت سایه دار و دسته های رنگارنگ تروریست اسلامی مورد حمایت آمریکا و جمهوری اسلامی در داخل ایران بود. سیاستی که زندگی این جمعیت میلیونی را تبدیل به جهنم اسلامی در ایران کرد.
* پایان جنگ ایران وعراق و خروج شوروی از افغانستان: تعرضات رژیم افزایش می یابد
با پایان جنگ ایران و عراق و خروج شوروی از افغانستان و در ادامه اش فروپاشی دیوار برلین، اوضاع جهان دچار بزرگترین تغییرو تحولات شد. دوره ای که زنده یاد منصور حکمت دوره طلوع خونین نظم نوین جهانی نامید. در افغانستان دار و دسته های مورد حمایت غرب و جمهوری اسلامی به قدرت رسیدند. آن موقع ایران، پاکستان سازمان ملل اواخر دهه ٨٠ میلادی قرن گذشته برای اولین بار طرح” بازگشت داوطلبان ” مهاجرین را تصویب و اجرایش راآغاز کردند. همزمان وزرات کشور، کار به همراه نیروی انتظامی مشغول اجرای طرح اخراج با وحشیانه ترین سرکوب ها شدند. دهها طرح وقانون ضدن انسانی برای ایجاد محدودیت برای کارو زندگی، تحصیل میلیونها کارگر افغانی تصویب و به اجرا گذاشته شد. مهمترین محورهای قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی در برخورد به جمعیت میلیونی کارگران مهاجر به شرح زیر بود.
* اخراج صدها هزار کارگر شاغل در رشته های راه سازی، ساختمان، کشاورزی،کورپزخانه ها، شهرداریها،
* ممنوعیت اشتغال به کار کارگران افغانستانی. بر اساس این قانون ضد کارگری کارفرمایانی که اقدام به استخدام کارگران کرده باشند جریمه خواهند شد. وزارت کار از همه اداره جات تابعش، شهرداریها خواست که به اشتغال کارگران افغانی پایان بدهند.
* “طرح آمایش حکومت” طرحی که مقامات حکومتی آن را ” پاکساری محیط های کار از وجود کارگران غیر قانونی” نامیدند، به اجرا گذاشته شد. اخراج و دستگیری، سرکوب و زندان وبخشا اعدام در انتظار کسانی بود که در برابر این سیاست ها مقاومت می کردند.
*تصویب قوانین ممنوعیت خرید و فروش خانه، املاک، دارایی های منقول و غیر منقول به کارگران و مهاجرین افغانی. مصادره خانه ها و بخشا محل های کسب و کار در شهر های بزرگ در استانهای خراسان، کرمان، تهران، مرکزی،
* در کنار این تعرضات طرح ایجاد “زندانها و ندامتگاههای ویژه افغانی ها”، به همراه تبلیغات راسیستی و نژاد پرستانه اسلامیستی و ایرانی برعلیه مهاجرین افغانی. به اعتراف وزارت کشور رژیم جمعا ٢٣ زندان، عمدتا در مناطق کویری، به دور از شهرهای بزرگ وجود دارد. هزاران نفر به اتهامات واهی خرید و فروش مواد مخدر در زندانها هستند.
* سازماندهی اعدامهای گسترده مهاجرین دستگیر شده: هزاران نفر تا به امرو بویژه در دو دهه گذشته توسط جمهوری اسلامی اعدام شده اند. اعتراضات خانواده ها و بازماندگان به جمهوری اسلامی وبر علیه اعدام ها ادامه دارد.
* صدور بیش از ١٣ مورد قوانین راسیستی و نژاد پرستانه از قیبل: ممنوعیت تردد در اماکن عمومی، ممنوعیت ورود به پارکها، کتابخانه ها، ممنوعیت تحصیل، ممنوعیت ورود کودکان به مهد کودکها، ممنوعیت ازدواج زنان ایرانی با مهاجرین افغانی، ممنوعیت استفاده از چندغاز امکانات پزشکی،
* به اجرا گذاشتن طرح ایجاد ” مهمانشهرها ” بخوان اردوگاههای اجباری در مناطق مرزی خراسان، سیستان، طرح جمع آوری از شهرها و انتقال به اردوگاهها. همکاری سازمان ملل با طرح های ضد انسانی رژیم در سرکوب و دستگیری و اعزام به اردوگاههای اجباری.
*زد وبند دولت دار و دسته های اسلامی بقدرت رسیده در افغانستان با رژیم برای سازماندهی اخراج های صدها هزار نفری. ایجاد اروگاههای ویژه اخراج به افغانستان در مناطق مرزی.
تمام این قوانین و مقررات با توافق سازمان ملل، دولت فعلی افغانستان صورت گرفت.
* قدرت گیری طالبان، ١١ سپتامر و وضعیت مهاجرین افغانی
در ادامه جنگ دار و درسته های تررویست اسلامی، غرب و پاکستان طالبان را روی کار آوردند. رژیم طالبان با بربریت و وحشیگریهای بیشتربه سرکوب مردم و بویژه زنان پرداخت. دوباره فرار از حکومت ترورطالبان اوج گرفت. آمریکا و غرب به اعمال فشار به ایران، رژیم ایران را متقاعد کردند که فعلا اخراج ها را توقف کرده و در مناطق مرزی به افغانی های فراری از دست حکومت طالبان، پناهگاه موقت بدهند. با حملات ١١ سپتامبر به آمریکا، جنگ تروریستها وارد ابعاد دیگری شد. در اکتبر سال ٢٠٠١ آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد. مهاجرین افغانی مقیم ایران در استان خراسان مسلح و با حمایت ایران وارد جریان” اتحاد شمال ” دار ودسته های تروریست اسلامی و فعلا متحد آمریکا و غرب شدند. یک بار دیگر دهها هزار مهاجر برای جنگ روانه افغانستان شدند. بالاخره حکومت طالبا ن سرنگون شد و دولت کرزای سر کارآورده شد. از اوایل سال ٢٠٠٢ میلادی جمهوری اسلامی و افغانستان و سازمان ملل دوباره اجرای طرح ها و سیاست های اخراج مهاجرین افغانستانی را در دستور گذاشتند. سازمان ملل بی شرمانه اعلام کرد که ١٠ دلار پول و یک کیسه برنج برای کسانی که به افغانستان بر میگردند، پرداخت می کنند.
* اخراج های گسترده کارگران و مهاجرین افغانستانی آغاز میشود.
در کنار سیاستهای تاکنونی جمهوری اسلامی درتحمیل سخت ترن زندگی و کار برای کارگران مهاجر، از زمان روی کارآمدن دولت احمدی نژاد پروژه اخراجهای دهها هزار نفری در ماه در دستور قرار گرفت. برای پیشبرد این امر وزرات کشور ٥٠٠ میلیارد تومان هزینه برای آغاز دستگیریهای گسترده و اعزام به اردوگاههای اجباری هزینه کرد. به اداره جات کار و شهرداریها اعلام شد که بخش ویژه افغانها ایجاد کرده و با دخالت نیروی انتظامی، امر دستگیریها را سازمان بدهند. دولت احمدی نژاد تمرکز را به استانهای تهران، کرمان گذاشت. به گفته حکومت بیش از یک میلیون نفر مهاجر افغانی و عمدتا کارگران در این مناطق سکونت دارند.
همزمان تلاش شد که کارگران افغانی را به عنوان مقصران و عاملین بیکاری گسترده در این مناطق اعلام نمایند. اداره جات کار و مراکز دولتی رسما اطلاعیه و بیانیه دادند و اعلام کردند که کارگران افغانی بیش از ٨٠٠ هزار فرصت شغلی را دراختیار دارند. وزارت کار و شوراهای اسلامی و خانه کارگر رژیم برای شناسایی و دستگیری کارگران مهاجر افغانی دهها طرح در واحدهای تولیدی و کارخانجات به اجرا در آوردند. خانه کارگر در کنگره های سالانه اش اخراج کارگران افغانی راتصویب کرد و بی شرمانه کارگران مهاجر را عامل بیکاری در ایران اعلام کرد.
نتیجه گیری: اخراج صدها هزار کارگر افغانی مقیم ایران رسما از ١٥ شهریوز آغاز میشود. این تعرض گسترده در ادامه سیاستهای سه دهه گذشته جمهوری اسلامی سرمایه داران بر علیه این جمعیت میلیونی کارگران مهاجر می باشد. سیاست های ضد کارگری، اخراج کارگران شاغل افغانی، ایجاد دهها مورد ممنوعیت و محدودیت برای این جمعیت میلیونی بطور مستقیم زندگی بیش از ٣ میلیون نفر از مهاجرین را با خانواده هایشان تهدید می کند. دونسل از کودکان این جمیعت در ایران به دنیا آمده اند. سه نسل از پدران و مادران این جمعیت در بدترین شرایط کاری با کمترین دستمزدها و زیر سرکوب راسیستی -اسلامی مدام سرمایه داران و دولت، در ایران کار کرده و بر ثرو ت و دارایی هایی حکومت جانیان اسلامی افزوده اند. بر اساس آمار و ارقام خود حکومت ارزش مالی کار کارگران افغانی در تولید ناخالص ملی ایران در دوهه گذشته رقمی بین ٤ تا ٥ و نیم میلیارد دلار بوده است. به عبارتی این پولی که سرمایه داران از قبل کارارزان این جمعیت میلیونی دزدیده اند. متقابلا وزارات کشور بی شرمانه اعلام میکند که حضور افغانها در ایران برای این حکومت هزینه های زیادی دارد. حدود دوسال پیش وزارت کار رژیم، بخش مربوط به کارگران خارجی اعلام کرد که هزینه های اختصاص داده شده به امورات کل کارگران مهاجر در سال رقمی بین ٢٠٠ تا ٣٤٠ میلیون دلار می باشد. این درحالی که حکومت سالانه از سازمان ملل و امور پناهندگانش در ایران رقمی نزدیک به ١٠٠ میلیون دلارکمک دریافت می کند. سازمان ملل می گوید که بخش درمان، هزینه اسکان در اردوگاهها را از محل این پول می پردازد. آنچه مسلم هست صدها هزار کارگر افغانی مقیم ایران برثروت و امکانات جامعه افزدوده اند. در حالیکه خودشان نه تنها چیزی نصیبشان نشده، بلکه مدام حکومت از آنها به بهانه های مختلف اخاذی کرده و بخشا دارایی هایشان را مصادره کرده و این جمعیت میلیونی را از کل امکانات درمانی، مسکن، تحصیل و . .محروم کرده است. حکومت دزدان و قاتلان سرمایه در ایران درطول سه دهه گذشته شدید ترین استثمار و بهره کشی از نیروی کار ارزان کارگران افغانی را سازمان داده است.
کارگران مهاجر افغانی بخشی جدایی ناپذیر از طبقه کارگر ایران می باشند. کارگران ایران در برابر اخراج صدها هزار هم سرنوشت و همکار خود نباید فقط نظاره گر باشند. کارگران افغانی بارها و بارها در طول این سه دهه به انحاء مختلف در برابر سیاستهای رژیم دست به اعتراض و مبارزه زده اند. این یک وظیفه انترناسیونالیستی طبقه کارگر ایران است که از هم طبقه ای هایش در برابر تعرضات دولت سرمایه داران، از جمله اخراجشان دست به اعتراض و مبارزه بزند. طبقه کارگر ایران باید پرچم دفاع از کارگران افغانی، برخورداری از حق اقامت و کار و برخورداری از یک زندگی برابر با سایر مردمان ایران را بلند نماید. درطول این سه دهه گذشته بارها کارگران ایرانی و افغانی در کنار هم بر علیه سرمایه داران و دولتش مبارزات متحدانه ای ار پیش برده اند. کارگران افغانی را نباید تنها گذاشت. اگر راهی و چاره ای برای رهایی این جمعیت میلیونی از وضعیت تحمیل شده توسط دولت اسلامی سرمایه داران بر این جمیعت وجود داشته باشد، تنها و تنها گسترش مبارزات متحدانه و قدرتمند کل طبقه کارگر ایران و افغانی برعلیه همه این مصائب می باشد. باید جلوی این نسل کشی جمهوری اسلامی سرمایه داران را را سد کرد. اخراج صدها هزارنفر از کارگران افغانی باید بدون قید و شرط و وفورا متوقف شود. برخورداری ار یک زندگی انسانی شایسته این جمعیت و حق شان است. منفتخوران و سرکوبگران حکومت اسلامی سرمایه داران با در پیش گرفتن این سیاستهاب راسیستی و نژاد پرستانه پرونده جنایاتشان را قطور تر کرده اند. سران و مقامات جمهوری اسلامی به همراه سران و سرکردگان دار و دسته های تروریست اسلامی مسئولان مستقیم این جنایات بوده و باید دستگیر و محاکمه گردند.