خبرنامه زندان – شماره 6 (ویژۀ کردستان خونین)

   ویژۀ  کردستان خونین

در معرفی این خبرنامه
اخبار مربوط به مقاومت و مبارزات زندانیان سیاسی و مبارزین در صحنه و پیام ها و نامه ها و گفتار و اعتراضاتشان بر علیه دستگیری ها، زندان و شکنجه و اعدام و… یا دریافت وثیقه های کلان و آزادی های موقتی و … آن چنان وسیع و زیاد است که روزانه صفحات نشریات و تمامی وسائل ارتباط جمعی مجازی را پر کرده است. در مقابله با این سرکوب گریها، و برجسته کردن مبارزات و مقاومت مبارزین، باز تاب و انتشار هرچه وسیعتر این اخبار جهت اطلاع رسانی و روشنگری به منظور تشدید و گسترش مبارزات اقشار مختلف مردم ضرورتی انکار ناپذیر است.
کارگروه کمک برای رهایی زندانیان سیاسی ایران، این وظیفه را بطور پیگیر در دستور کار خود قرار داده و می کوشد با انتشار منظم این خبرنامه به سهم خود به این امر خدمت کند.
منابع: کانال های تلگرام معتبر تشکلات داخل کشور
کارگروه کمک برای رهایی زندانیان سیاسی ایران
(نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور)
shorayemovazen@gmail.com
سال اول – شماره ششم – آبان 1401 – نوامبر 2022

خبرنامه زندان – شماره 6 (ویژۀ کردستان خونین)
20 تا30آبان 1401- 11نوامبر تا 21 نوامبر 2022

الف- سرکوب رژیم:
*- مهاباد
https://t.me/SocialistL/24108
سپاه پاسداران رژیم اسلامی که سابقه ای بیش از چهار دهه در سرکوب و کشتار مردم کردستان دارد، دوباره به محلات شهر انقلاب، شهر مهاباد حمله کرده است.
برق مناطق وسیعی از شهر را قطع کرده اند و به سوی خانه های مسکونی تیراندازی می کنند.
جان مردم در مهاباد در خطر است. .مردم ایران از هم اکنون وظیفه خطیری در مقابل خود دارند و آن هم گسترش اعتراض ها و اعلام همبستگی کامل با مردم مهاباد و دیگر شهرهای کردستان است.
مردم کردستان منتظر یاری و همصدایی همسرنوشتانشان در سراسر ایران هستند.
نگذاریم که جمهوری اسلامی کشور را به مناطق چندگانه تقسیم کند.
آینده سیاسی و تاریخ ما بستگی به تصمیم همه ما در همین امروز دارد

و* – وضعیت در مهاباد بحرانی است
نیر وهای نظامی و سرکوبگر و مزدورانی که با نان ادم فروشی فربه شده اند، اکنون در پی انتقام از مردم انقلابی برآمده اند و علیه مردم اعلام جنگی نابرابر کرده اند.
نیروهای مسلح علیه مردم غیر مسلح
جان مردم در خطر است
نگذاریم در مهاباد مردم را قتل عام کنند.
امروز کنار مهاباد باشیم
همبستگی خود را در همه نقاط ایران، با مهاباد و دیگر شهرهای کردستان که مورد تعرض نیروهای نظامی فرا گرفته اند، با تمام توان اعلام کنیم. . از مهاباد، از مردم کردستان و از انقلاب مردم ایران حفاظت کنیم. اتحاد و قدرت خود را به حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی نشان دهیم!
!مهاباد تنها نیست

  • – مهاباد بوی خون و باروت می دهد؛ هجوم قوای نظامی به مهاباد،
    سرکوب خونین مردم با سلاح های سنگین
    شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱

حمله ی گسترده به مهاباد: گزارش دریافتی: هزاران نیروی سرکوب جمهوری اسلامی در اقدامی هماهنگ به انقلابیون در ‎مهاباد حملەور شدەاند. صدای تیراندازی در تمام شهر شنیده میشود. در تمامی محلەهای شهر درگیری در حال جریان است. گزارش های اولیه حاکی از جان باختن و زخمی شدن چندین معترض است. گزارش ها تاکید می کنند. وضعیت در مهاباد نگران کننده است. برق مناطق گسترده‌ای از مهاباد قطع شده و مردم در حال مقابله با ماموران هستند و عده‌ای زخمی و کشته شده‌اند. حکومت در مهاباد لشکرکشی گسترده انجام داده و مردم در تمامی نقاط شهر در حال جنگ تمام عیار با لشکریان حکومتی هستند.
گزارش از مهاباد: امروز تو مهاباد شدیدترین نوع سرکوب بعد از «ماهشهر آبان ۹۸» اینجا صورت گرفته و چه بسا حتی وحشیانه تر هم رژیم دست به جنایت زده. از صبح ساعت ۱۲، گلوله باران مردم با انواع و اقسام سلاح های سبک و نیمه سنگین شروع شد. با کلاش، دوشکا، تیربار میزدن. بالای اکثر ساختمونای بلند تک تیرانداز مستقر بود. وقتی سرکوب به این طرز فجیع شروع شد عده ی زیادی از جوونا دست به دفاع مشروع زدن و تعدادی نیروی یگان ویژه و چند (جاش) هم کامل خنثی شدن. اما این پایان کار نبود. از بعد از ظهر منع رفت و آمد شد و سرکوب وحشیانه تر آغاز شد. محله به محله میرفتن تو کوچه ها و مردم و خونه هاشونو به رگبار میبستن و تو مناطقی که بیشتر کانون اعتراضات بود از همون عصر شروع کردن به ربودن خیلی از جوونا از داخل خونه ها. نمیدونم اینا چی مصرف میکنن واقعا که تا این حد وحشی میشن. از ساعت ۱۷ الی ۱۸ سپاه بالغ بر ۲۰ ماشین از انواع ماشین های نظامی رو از ارومیه وارد مهاباد کرد. امروز تو مهاباد بالای ۳هزار نفر نیروی نظامی تو مناطق مختلف شهر مشغول سرکوب بودن بماند که جاش های محلی و لباس شخصیا هم بشدت تعدادشون زیاد بود. تموم شهر بوی باروت میده و بوی خون. از تعداد کشته های (احتمالی) خبری در دست نیست. از هرجا که میشنویم میگن کشته ها زیاده هر محله که میپرسی میگن زخمی و کشته زیاده. رژیم جمهوری اسلامی عزمشو برای قتل عام مردم مهاباد جزم کرده و از هیچ جنایتی دریغ نمیکنه. برق شهر از سرشب کامل قطع شد تو مناطقی که تظاهرات بود. منع رفت و آمد برقرار شده بود اما با اینحال مردم تو مناطق مختلفی بیرون بودن و مقاومت میکردن. و هر لحظه سرکوب بیشتر شد. تا جایی که شروع کردن به از بین بردن و خسارت زدن به مغازه ها و خونه های مردم. با رگبار میزدن به مغازه هایی که کرکره هاشون برقی بود با باتون میزدن شیشه ها رو میشکستن. تموم خونه هایی که تو کانون اعتراضات هستن آسیب دیدن.
امشب برای اولین بار بعضی مناطق که تو این ۶۸ روز گذشته ساکت بودن شروع کردن به تظاهرات تا جایی که به آپارتمانهای روناس و محلات موکریان و فرهنگیان و فجر هم رحم نکردن و اونجا هم مستقیم به سمت خونه ها شلیک کردن. مهاباد بوی خون و باروت میده. ۱۲ساعت گلوله باران بدون وقفه اما اینجا مقاومت ادامه داره و این مردم شعارشون اینه ( مه هاباد کۆڵ نادا) مهاباد تسلیم نمیشه. و تو همه خیابونا فقط سخن از مقاومت هستش. ما داریم مقاومت رو زندگی میکنیم اینجا. مردم مهاباد چشم انتظار یه ایران هستن که صداشون باشن و بریزن بیرون.
طنین سرودهای انقلابی در مهاباد: کسبه و بازاریان شهرهای مهاباد، بوکان، سنندج،‌ مریوان و کامیاران در اعتصاب به سر می‌برند. شبکه حقوق بشر کردستان با اعلام این خبر از حضور سنگین نیروهای ضدشورش و بسیج سپاه در خیابان‌های شهرهای یاد شده گزارش داد. این منبع می‌نویسد از روز جمعه و بعد از کشته شدن مسئول سازمان اطلاعات سپاه پاسداران صحنه، نیروهای نظامی-امنیتی در ورودی‌‌ها و سطح شهر مستقر شده و فضا به شدت نظامی است: «ماموران امنیتی خانه به خانه در جست‌جو برای بازداشت شهروندان دیگر هستند.» هم‌زمان اما از مهاباد خبر می‌رسد که خیابان‌ها و محلات از سوی زنان و مردان تسخیر شده و در کوی و برزن سرودهای انقلابی به گوش می‌خورد.
بوکان: بیش از ۵۰ نفر از نیروهای سپاه پاسداران به بیمارستان قلی‌پور بوکان هجوم برده و پیکر شهریار محمدی را ربوده و ساعت ۱۱ شب مخفیانه دفن کرده‌اند. این نیروها در داخل محوطه بیمارستان به سوی خانواده محمدی تیراندازی کرده و دستکم ۵ نفر را مجروح کرده‌اند. جاسوس اطلاعاتی مهدی اثنی عشری که با همراهی دیگر جنایتکاران امنیتی به شناسایی و کشتار جوانان انقلابی می پرداخت کشته شده است. به گزارش رسانه های حکومتی، وی مأمور وزارت اطلاعات بوده و در روز ۲۶ آبان در جریان خیزش مردم در بوکان به هلاکت رسیده است.
هه‌نگاو مطلع شده است که در جریان مقاومت مردمی شامگاه جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱ بوکان، دست‌کم ۴ نفر از نیروهای حکومتی در درگیری با مردم کشته شده‌اند که دو نفر از آنها از اعضای گروه فاطمیون بوده‌اند.
ملکان: اعتصاب عمومی در شهر ملکان زادگاه جان باخته ی انقلاب آیلار جریان دارد. تصاویر از بسته بودن مغازه ها در خیابان های مختلف حکایـت دارند.
سنندج: ویدئویی تکان دهنده از اوج توحش نیروهای سرکوبگر در سنندج که نه تنها به راننده تاکسی که قصد عبور از روی پل را دارد رحم نمی‌کنند بلکه به فردی که هنگام فرار به داخل آب افتاده است نیز شلیک میکنند. از سرنوشت راننده تاکسی و شخصی که در رودخانه افتاده بود اطلاعی در دست نیست.
کردستان نباید تنها بماند!
منزل امام جمعه دیواندره به نام جلال مرادی توسط جوانان آزادی خواه تصرف و به آتش کشید شد. به گفتە شاهدان عینی، «فواد سواری» امروز شنبه ٢٨ آبان، در جریان اعتراضات مردمی دیواندرە، در اثر تیراندازی نیروهای سرکوبگر جان باختە است. اسامی تعدادی از جانباختگان راه آزادی در سه روز گذشته در کردستان به این شرح است:
میلاد معروفی، سامان قادربیگی، محمد حسن‌زاده، اسعد رحیمی، سالار مجاور، غفور مولودی، هژار مام‌خسروی، هیوا جانان، امجد عنایتی، مصطفی شعبانی، شاهو بهمنی، آرام حبیبی، زانیار الله‌مرادی، عیسی بیگلری، امیر فراستی‌شاد، آزاد حسین‌پور، محمد احمدی‌گاگش، عبدالرحمان بختیاری، برهان کرمی، فواد محمدی، آسو قادری، سعید پیرمغانی، شهریار محمدی، کمال احمدپور، امید حسنی، مهران رحمانی، حمید گلی، دانیال پابندی ۱۷ ساله

https://t.me/SocialistL/24117 – *
فیلم دیگری از حضور نیروهای نظامی ،سپاه پاسداران، در شهر مهاباد و شلیک به سوی مردم .
وضعیت در مهاباد قرمز است و شهر کاملا حالت جنگی به خود گرفته . نیروهای مسلح علیه مردمانی که سلاحشان فریادشان است.

نیروهای سرکوبگر فقط در هفته اخیر دستکم ۴۲ نفر از معترضین و مردم عادی را در کردستان با شلیک مستقیم گلوله جنگی و بخشا با دوشکا و تیربار به قتل رساندند که ۱۱ نفر از آنان زیر ۱۸ سال سن دارند.

*- کشتار در کردستان
شامگاه سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱
فواد محمدی اهل کامیاران، زانیار مرادی اهل سنندج، عیسی بیگلری اهل سروآباد، سامان قادربیگی اهل بوکان.
روز چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱
دانیال پابندی ۱۷ ساله و اهل سقز، برهان کرمی اهل کامیاران، سالار مجاور اهل بوکان، اسعد رحیمی اهل بوکان، محمد حسن‌زاده اهل بوکان، فرهاد خسروی اهل کرمانشاه.
روز پنج‌شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰‍۱
شاهو بهمنی اهل سنندج، آرام حبیبی اهل سنندج، عبدالرحمن بختیاری اهل سقز، هژار مام‌خسروی اهل بوکان، امجد عنایتی اهل بوکان، هیوا جان جان اهل بوکان، آزاد حسن‌پور اهل مهاباد، مصطفی شعبانی اهل بوکان، امید حسنی اهل سنندج، آسوی قادری اهل ربط، غفور مولودی اهل بوکان.
جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱
محمد احمدی گاگاش اهل مهاباد، امیر فراستی شاد اهل پیرانشهر، میلاد معروفی اهل بوکان، سید کمال احمدپوری اهل مهاباد، مهران رحمانی اهل مهاباد، شهریار محمدی اهل بوکان،
شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱
فواد سواری اهل دیواندره، حبیب‌الله فتحی اهل دیواندره، حسین عبدپناه اهل سنندج.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱
عرفان کاکایی اهل جوانرود، بهاالدین ویسی ۱۶ ساله و اهل جوانرود، سلیمان شکری اهل بوکان که پیشتر زخمی شده بود، در اثر شدت جراحات جانباخت. محسن نیازی اهل دهگلان، جلال قربانی اهل پیرانشهر، طاهر عزیزی اهل پیرانشهر، کاروان قادر شوکری ۱۶ ساله و اهل پیرانشهر.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱
اسماعیل گل‌عنبر اهل جوانرود، جوهر فتاحی اهل جوانرود، تحسین میری اهل جوانرود، جمال اعظمی اهل جوانرود، مسعود تیموری اهل جوانرود.

*- گزارش‌ها از استقرار ادوات سنگین سپاه در نوار مرزی بانه با اقلیم کردستان عراق
با اوج‌گیری اعتراضات داخلی در ایران سپاه به بهانه نفوذ نیروهای وابسته به احزاب کرد اپوزیسیون مستقر در اقلیم کردستان عراق، مواضع آنها را حدود 10 روز پیاپی با موشک، پهپاد و توپخانه مورد حمله قرار داد

دبی – العربیه فارسی
منتشر شده در: 11 اکتبر ,2022: 04:13 شب GST آخرین به روزرسانی: 11 اکتبر ,2022: 05:39 شب GST
منابع «العربیه» گزارش دادند که از چند روز گذشته سپاه پاسداران ایران نیرو و ادوات جنگی فراوانی به روستاهای مرزی شهرستان بانه در استان کردستان با اقلیم کردستان عراق اعزام کرده است.
به گفته این منابع، نیروهای ایرانی اعزامی به مناطق مرزی لباس مشکی با آرم سپاه بر تن دارند و از چند روز پیش به مردم منطقه و کولبران هشدار دادند به منطقه مرزی بانه تردد نکنند.
بنا به گزارش این منابع، یگان «سپاه صابرین» که پیشتر علیه گروه‌های کرد اپوزیسیون عملیات‌هایی انجام داده، در منطقه مستقر شده و با بلدوزر و لودر مشغول خاکریزی و خاکبرداری با هدف آماده‌سازی جهت حمله احتمالی زمینی به خاک اقلیم کردستان عراق است. منابع «العربیه» همچنین خبر دادند که یک فرد رده بالای نظامی ایرانی از عصر یک‌شنبه در بانه مستقر شده و فرماندهان قرارگاه‌های «بیت‌المقدس» و «حمزه» هم در بانه استقرار یافتند.
اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی، دختر 22 کرد توسط «گشت ارشاد»، از استان کردستان آغاز شد و سریعا تمام ایران را فرا گرفت. طی این اعتراضات برخی شهرهای کردستان از جمله اشنویه، بانه، سقز و بسیاری از مناطق سنندج از دست نیروهای سرکوبگر خارج شد که چنین شرایطی به اعزام نیروهای نظامی و بکارگیری سلاح‌های سنگین علیه تظاهرکنندگان توسط حکومت ایران انجامید.
در همین رابطه، «شبکه حقوق بشر کردستان» در توییتی خبر داد که کاروانی از نیروهای زمینی سپاه پاسداران مجهز به ادوات سنگین نظامی در نواحی مرزی بانه با اقلیم کردستان مستقر شدند.
سازمان حقوق بشری «هه‌نگاو» هم خبر داد که یک هواپیمای جنگی ایرانی شامگاه دوشنبه وارد فرودگاه سنندج شد و اتوبوس‌های حامل نیروهای ویژه به سمت این شهر در حرکت هستند.
هه‌نگاو‌ همچنین در توییتی نوشت، به اسنادی دست یافته که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران با اسلحه‌های کالیبر 50 منازل شخصی مردم در شهر سنندج را هدف قرار دادەاند.
از سویی، وزیر کشور جمهوری اسلامی هم اعلام کرد که «اغتشاشات حمایت‌شده و طراحی‌شده توسط گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب کومله، دموکرات و پژاک است.»
اگر همه یکی نشیم، یکی یکی کشته میشیم
مقامات جمهوری اسلامی همواره اعتراضات مردمی را «اغتشاش» نامیده و ریشه‌های آن را به «کشورهای بیگانه، احزاب اپوزیسیون خارجی ‌و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور» منتسب می‌کنند.
همزمان، سازمان «عفو بین‌الملل» با انتشار توییتی نسبت به سرکوب اعتراضات در سنندج، مرکز استان کردستان هشدار داد.
این سازمان با اشاره به استفاده از سلاح گرم علیه معترضان و شلیک گاز اشک‌آور به منازل مردم، نسبت به رفتار خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرد.
با اوج‌گیری اعتراضات داخلی در ایران سپاه به بهانه نفوذ نیروهای وابسته به احزاب کرد اپوزیسیون مستقر در اقلیم کردستان عراق، مواضع آنها را حدود 10 روز پیاپی با موشک، پهپاد و توپخانه مورد حمله قرار داد.
رسانه‌های نزدیک به سپاه در ایران اعلام کردند که مقرات و مواضع احزاب کومله، دموکرات، پاک و پژاک مورد این حملات قرار گرفت.
به گفته خبرگزاری «تسنیم»، این حملات یکی از «طولانی‌ترین عملیات‌های سپاه در سال‌های اخیر» در حمله به مقر احزاب مذکور در اقلیم کردستان بود که روز جمعه 15 مهر به‌طور موقت متوقف شده است.
تسنیم شنبه هم گزارش داد که «سپاه پاسداران منتظر اقدامات مقامات اقلیم» برای محدود کردن فعالیت گروه‌های کرد ایرانی در آن منطقه بوده و افزود، ادامه آتش‌بس کنونی منوط به «اتخاذ تصمیمات معقول» مقامات اقلیم کردستان است.
به گفته ناظران، جمهوری اسلامی که در کنترل و سرکوب اعتراضات سراسری کنونی با مشکل مواجه شده احتمالا برای گمراه کردن افکار عمومی داخلی و خارجی به‌سوی جنگ محدودی با یک طرف خارجی اقدام خواهد کرد.
لشکرکشی به مرز اقلیم کردستان عراق به بهانه حمله به مواضع احزاب کرد در آن منطقه، می‌تواند فرصتی برای جمهوری اسلامی جهت خروج از شرایط کنونی کشور و سرکوب اعتراضات ایجاد کند.

  • – در تصاویری که از مهاباد پخش شده، ، گارد ویژه و نیروهای انتظامی در مهاباد مشغول ترک صحنه است.
    و این می توانست خبر خوشایندی باشد. اما به احتمال بالا اینکار به خاطر انتقال وظیفه سرکوب به صورت کامل به پاسداران باشد. زیراکه از دیشب مسولیت و فرماندهی عملیات سرکوب مردم مهاباد به قرارگاه حمزه سپاه پاسداران ارومیه سپرده شده است.
    با این حال خود سربازان نیروی انتظامی برای لحظاتی خوشحالی مردم از عقب نشینی خود را با چشم دیدند و چنین تجربیاتی حتما کاری با صفوف آنها خواهد کرد.
    اما در مهاباد و در حال حاضر وضعیت بحرانی است. نیروهای سپاه پاسداران تمام ظرفیت های سرکوب و ادمکش‌های خود را به خدمت گرفته اتد تا مهاباد را سرکوب کنند.
    سپاه بسیجی ها و مزدوران محلی اش فراخوانده، تا به خاطر حفظ زندگی انگلی‌شان، علیه مردم مهاباد اسلحه بکشند.
    مردم عملا در مقابل لشکری از آدمکش های مسلح و قاتلان حرفه ای روبرو شده است.
    تنها مقاومت مردم دلیر و از جان گذشته مهاباد کافی نیست. باید علیه سرکوبگران، علیه سپاه و علیه حکومت در سراسر کشور ابراز انزجار کرد و نشان داد که آنها نمی توانتد، به یک شهر و به مناطق مسکونی حمله کنند و به سوی پیر و جوان و کودک و زن و مرد شلیک کنند.
    چرخ زنی هلیکوپترهای نظامی در ارتفاع کم در آسمان مهاباد
    از زمین و هوا به مردم حمله ور شدند.
    مهاباد توسط آدمکشان مورد حمله قرار گرفته است
    https://t.me/SocialistL/24118 –

م * – مهاباد
خشونت‌ سرکوبگران بیشتر شده و آمار کشته‌های شهر افزایش یافته است. همه مردم ایران یک‌شنبه ۲۹ آبان برای حمایت از مردم مهاباد، به خیابان‌ها بیایند تا فشار حکومت بر این شهر کاهش یابد.
ع*- عکس رو
https://t.me/SocialistL/24121

  • – کشتار در کردستان
    جمهوری اسلامی مردم عادی را در جوانرود به رگبار بسته است.
    ” در این تصویر شدت رگبار بحدی است که مردم حتی نمی‌توانند جنازه کسی که کشته شده را بلند کنند.”
    https://t.me/SocialistL/24173
    مردم شریف و مبارز ایران، کردستان نیاز به حمایت حداکثری دارد.
    رژیم عملا دست به کشتار مردم زده است. با تمام توان خیابان‌های و شهرهای دیگر را فتح کنید و به رژیم اسلامی نشان که تعرض رژیم در یک منطقه، بنزین به آتش قیام ریختن در سراسر ایران است.
    هم اکنون کردستان منتظر همبستگی همسرنوشتانش در سراسر کشور است.
    درود بر دلاوری و پایداری خلق کرد!

م* – مهاباد – بوکان
خشونت‌ سرکوبگران بیشتر شده و آمار کشته‌های شهر افزایش یافته است. همه مردم ایران یک‌شنبه ۲۹ آبان برای حمایت از مردم مهاباد، به خیابان‌ها بیایند تا فشار حکومت بر این شهر کاهش یابد.
ع*- عکس روز
https://t.me/SocialistL/24121

  • – کشتار در کردستان
    جمهوری اسلامی مردم عادی را در جوانرود به رگبار بسته است.
    ” در این تصویر شدت رگبار بحدی است که مردم حتی نمی‌توانند جنازه کسی که کشته شده را بلند کنند.”
    https://t.me/SocialistL/24173
    مردم شریف و مبارز ایران، کردستان نیاز به حمایت حداکثری دارد.
    رژیم عملا دست به کشتار مردم زده است. با تمام توان خیابان‌های و شهرهای دیگر را فتح کنید و به رژیم اسلامی نشان که تعرض رژیم در یک منطقه، بنزین به آتش قیام ریختن در سراسر ایران است.
    هم اکنون کردستان منتظر همبستگی همسرنوشتانش در سراسر کشور است.

م* – مهاباد – بوکان
مهاباد ای زیباترین
و- وە زعی مەهاباد چۆنە؟
:باش نیە.تە واو امنیتی.هە ر ئێستاش دە نگی تەقە دێ..ئە وڕۆ دە بێ چاوە ڕێی زۆر شت بکە ین “-
هلیکوپتر دقە بە دقە بسرمان دا مانور لیددا”

  • – رژیم جمهوری اسلامی، دوباره به کردستان حمله کرده است. بار اول به بهانه سرکوب احزاب سیاسی و نهادهای اجتماعی در کردستان و اکنون برای کشتار مردم حاضر در خیابان !

مهاباد صدای بلندی است برای آزادی

ب – مقاومت:
https://t.me/SocialistL/24100- *
مهاباد می رزمد
مهاباد آغوش گرمی است برای پیکر مبارزان
مهاباد زمین سختی است برای ایستادن
مهاباد صدای بلندی است برای آزادی
مهاباد شهر بزرگی است برای انفلاب
به مهاباد ، به انقلاب بپیوندید !

  • – و این مریوان شهر فواد مصطفی سلطانی ها و شهر قیام و مقاومت مردم انقلابی است
    مریوان مهاباد تنها نیست https://t.me/SocialistL/24144
  • – پیام برادر رفیق جانباخته شهریار محمدی از بوکان https://t.me/SocialistL/24146
    این پیام، پیام برادری و اعلام اتحاد مردمان این کشور است، باشد که شنیده شود. مردم کردستان خود را هم‌سرنوشت با همه ستمدیدگان این سرزمین می دانند و برای از میان برداشتن ستمگر و نفی ستمگری خود را همسنگر با تمام مبارزین این مملکت می دانند. انقلاب ما انقلاب رهایی‌بخش خواهد بود، رهایی از ستم، از استثمار، فارغ از بالادست و پایین دست.
    زنده باد کردستان زنده باد انقلاب
  • – خروش کرمانشاه – https://t.me/SocialistL/24147
    امشب ۲۹ آبان
    بی شرفها این مردم نمرده است، آبان ادامه دارد
  • – «مهاباد مهاباد، شاری دلێر و آزاد» https://t.me/SocialistL/24149
  • – پیام انقلابیون مهاباد به تمام مردم ایران
    https://t.me/SocialistL/24153
    برای اینکه بدانیم انقلابیون مهاباد چه کسانی هستند، به صدای مبارزین مهاباد گوش کنیم
    ما در سر اسر ایران مردم و انقلابیون مهاباد را هرگز تنها نخواهیم گذاشت. *- برای انقلاب https://t.me/SocialistL/24154
    برای سوسیالیسم
    کاری از جوانان انقلابی محلات کردستان
    امروز توده ها برای زندگی می جنگند
    نیرویمان را گرد آریم
    بساط کهنه را بروبیم
    مرگ بر دشمنان مردم
    زنده باد دنیای نوین
    برافرازید برافرازید پرچم آزادی را
    برافرازید
    بگسلید زنجیرهای جور و ستم
    برافرازید پرچم آزادی را ( ترانه شوان و دکلمه با صدای گرم کمونيست جانباخته ناصح مردوخ)
  • – سنگر بندی انقلابیون در خیابانهای جوانرود
    https://t.me/SocialistL/24155
    یکشنبــــــه ۲۹ آبـــــان١٤٠١
  • – امشب ۲۹ آبان مهاباد از خود گذشته
    https://t.me/SocialistL/24157
    مگر می شود یک شهر را از پای درآورد
    مگر می شود مردمانی که کنار هم ایستاده اند و اراده به تغییر کرده اند را خاموش کرد
    مگر می توان پرچم اسارت را به جای پرچم آزادی به مردم تحمیل کرد
    مهاباد می رزمد و انقلاب به پیش می رود
    «نە شاه می‌خوایم نه ملا، قدرت به دست شورا»
  • – جمع‌هایی از جوانان انقلابی محلات مریوان دوش به دوش مردم مبارز این شهر با پیام «مهاباد، فریاد انقلاب ایران» به خیابانها آمدند.
    https://t.me/SocialistL/24162
    یکشنبــــــه ۲۹ آبان

م*- مهاباد ، مردم حمله رژیم سرکوبگر را با حمله جواب می دهند
https://t.me/SocialistL/24123
جوانان انقلابی در صفوف منسجم کوچه به کوچه و خیابان به خیابان به مقابله می پردازند و به جلو می تازند.
انقلاب در مهاباد جوانه زده است

ا* – از الگوی مهاباد پیروی کنیم و خیابان‌ها و شهرها را پس بگیریم
در تصاویری که از مهابا پخش شده، ، گارد ویژه و نیروهای انتظامی در مهاباد مشغول ترک صحنه است.
و این می توانست خبر خوشایندی باشد. اما به احتمال بالا اینکار به خاطر انتقال وظیفه سرکوب به صورت کامل به پاسداران باشد. زیراکه از دیشب مسولیت و فرماندهی عملیات سرکوب مردم مهاباد به قرارگاه حمزه سپاه پاسداران ارومیه سپرده شده است.
با این حال خود سربازان نیروی انتظامی برای لحظاتی خوشحالی مردم از عقب نشینی خود را با چشم دیدند و چنین تجربیاتی حتما کاری با صفوف آنها خواهد کرد.
اما در مهاباد و در حال حاضر وضعیت بحرانی است. نیروهای سپاه پاسداران تمام ظرفیت های سرکوب و ادمکش‌های خود را به خدمت گرفته اتد تا مهاباد را سرکوب کنند.
سپاه بسیجی ها و مزدوران محلی اش فراخوانده، تا به خاطر حفظ زندگی انگلی‌شان، علیه مردم مهاباد اسلحه بکشند.
مردم عملا در مقابل لشکری از آدمکش های مسلح و قاتلان حرفه ای روبرو شده است.
تنها مقاومت مردم دلیر و از جان گذشته مهاباد کافی نیست. باید علیه سرکوبگران، علیه سپاه و علیه حکومت در سراسر کشور ابراز انزجار کرد و نشان داد که آنها نمی توانتد، به یک شهر و به مناطق مسکونی حمله کنند و به سوی پیر و جوان و کودک و زن و مرد شلیک کنند
امروز روز سختی خواهد بود و باید منتظر خیلی از اتفاقات ناگوار باشیم.
هلیکوپتر دقیقه به دقیقه روی سرمان مانور می ده”.

  • – بوکان:
    “بوکانیش پره له جاش و مأمور که به ماشین به نیوشار مانور لی ددن یک دوکانیش نکراوتوه”
    در بوکان هم شهر مملو از خودروهای گشت‌زنی ماموران و مزدوران است و هیچ مغازه ای باز نشده است

م* – مهاباد ای زیباترین
مهاباد بی‌تردید زیباترین شهر ایران است.ترکیب شگفتی از کوه و کوهپایه، دریاچه و رودخانه و سرسبزی و ساختمان
(https://t.me/SocialistL/24112)
من این شانس رو داشتم ۷ یا ۸ سال پیش این شهر رو ببینم
رفتنم دیدن مهاباد نبود بلکه دیدن کار تئاتری یکی از دوستانم در جشنواره معتبر و جهانی تئاتر پرولتری مهاباد بود یعنی گمانم تنها جشنواره تئاتر پرولتری کارگری جهان که آثار گاه درخشانی درش عرضه میشه.این شهر برای کردهای جهان اهمیت نمادین دیگری هم داره تاسیس و پایتختی اولین حکومت کردی جهان.این پرچم نوروزی اقلیم و سرود اقلیم و شکل نخستین الفبای کردی،تصصیح و چاپ کتب کلاسیک مربوط به کردستان،تصنیف کتب درسی کردی،تالیف کتاب تاریخ کردستان که غیر از دوره معاصر اشتراکاتی تا ۹۰ درصد با تاریخ ایران باستان و میانه داره، و بسیاری تولیدات نشانه‌های فرهنگ خصوصا مدرن کردی ریشه در این شهر داره،با این پیش ذهن این مقاومت این روحیه و میل به آزادی اصلاً دور از انتظار نیست مهاباد برای مجموعه جغرافیای کردستان نقشی چون پاریس نیمه اول قرن بیستم ایفا می کند حامل جدی‌ترین جریانات روشنفکری کردستان،جدیدترین افکار، وقایع ، بحث و جدل،تبادل درباره همه این موضوعات در بستر شهری با جغرافیایی اروپایی‌‌معاب یک وجه انتلکت به آن در ذهن سایر کردها داده در شکلی که سنندج( البته سنندج از سال ۵۷ تا اکنون مرکزی برای نیروهای مترقی و جنبش های مدرن بوده است. ) و اربیل حامل روح سنتی‌تر این فرهنگ هستند.امشب ارتجاع تصمیم به قتل و ویرانی این مقاومت پیشتاز و مدرن گرفته است که البته زهی باطل اما باید جان تک تک این مبارزان خفظ بشه گزندی متوجه‌ ایشان نشود و تجربه نشان داده اگر شانسی باشه در شلوِغ و فوکوس چشم برنداشتن از موضوع است اینجا موضوع یک آبادی با هزاران مهتاب.
امید حنیف
ک* – کوردستان خاکش سرخ است بە خون جوانانمان
مردم مبارز و آزادی خواە کوردستان، در چند روز اخیر شاهد رادیکال ترین نوع اعتراضات در طی این دو‌ ماه اخیر بوده‌ایم، خلق کورد همواره در صفوف اول مبارزات مدنی و سیاسی بوده اند و کماکان این صف های طویل را برهم نزده اند، رادیکالتر و انقلابی تر از هر روز خیابان های شهرهای کوردستان را به سنگر مقاومت مردمی تبدیل کرده‌اند.
با سرکوب شدید مزدوران حکومتی و کشتار بی رحمانه و سیستماتیکشان در کوردستان تنها راه پیش رو ادامه انقلاب و‌ مبارزات مردمیست، با این حال تمام اقشار مردم در هر صنف و ارگان و اداره ای خشم خودرا از سرکوبها و‌ کشتار های بی رحمانه حکومت به خیابان بیاوریم و با ادامه دادن به اعتصابات سراسری و اعتراضات میلیونی در ایران اتش خشم خود را در خیابان به نمادی مبارزاتی تبدیل کنیم.
از این رو مردم مبارز و انقلابی ایران به فراخوان عمومی اعتصابات سراسری و اعتراضات میلیونی ۲۸,۲۹,۳۰ ابان ماه بپیوندید راه جانباختگان راه ازادی و مبارزه در برابر دیکتاتوری ج.ا را ادامه دهید و در قلب و اندیشه هایتان‌ پیمانی انقلابی با انها گره بزنید!
انقلاب ما همواره در راه ازادی و برابری خلق ستم دیده و مبارز ایران است.
فراخوان جوانان انقلابی پیرانشهر

  • – اینجا پاوه است https://t.me/SocialistL/24143
    و صدای شلیک مداوم فضای شهر را پر کرده است.
    جوانان متر به متر از خیابانشان دفاع می کنند.
    پاوه – مهاباد تنها نیست

ا* – اعتصاب عمومی بازاریان و کسبه‌ی مهاباد به احترام چهلمین روز کشته شدگان جمعه‌ی خونین زاهدان

ب
ب*- بوکان
دود و آتش و خون و آبان
وضعیت بوکان کماکان بحرانی است و علیرغم حمله نظامی نیروهای رژیم به مردم، جوانان سنگرهای خویش را در خیابان حفظ کرده اند.
آ * – ۱۸ آبان ۱۴۰۱
https://t.me/nedaeziran/38057

پ – پشتیبانی ها:

  • – تهران در حمایت از کردستان
    https://t.me/SocialistL/24156
    مهاباد، کردستان؛ الگوی کل ایران
    زنده باد رزم مشترک زنده باد همبستگی

*- اعتصابات در کردستان و ایران در حال فراگیر شدن است

در پی انتشار فراخوان‌های متعدد جهت برگزاری اعتصابات و اعتراضات در روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذرماه، اقشار و گروه‌های مختلف مردم به ویژه بازاریان و کسبه در شهرهای مختلف کوردستان و ایران این اعتصاب سه روزه را آغاز کردند.
بر اساس گزارشات رسیدە بە وبسایت ”کوردستان میدیا” بازاریان و کسبە در روز دوشنبە ١٤ آذرماە در سراسر ایران دست بە اعتصاب زدەاند.
همچنین دانشجویان که از همان روزهای آغازین قیام سراسری علیه رژیم ایران، اعتصاب‌ها را آغاز کرده بودند، اکنون نیز به این اعتصاب سه روزه پیوسته‌اند.
جمعی از هنرمندان و ورزشکاران نیز با اعتصاب‌های سراسری ابراز همبستگی و اعلام کردند که در این سه روز فعالیتی نخواهند داشت.
به گزارش شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، حدود ٥٠٠ نفر از نیروهای پیمانکار شرکت پایانه ومخازن پتروشیمی ماهشهر که کار بارگیری محصولات تولیدی و خوراک مورد نیاز مجتمع‌های پتروشیمی، فازهای گازی پارس جنوبی و سایر پتروشیمی‌ها را انجام می‌دهند، دست از کار کشیدە و بە اعتصابات پیوستند.
ps://t.me/SocialistL/24134* – دانشگاه کردستان
تظاهرات دانشجویان در حمایت از مردم هاباد و در محکومیت سرکوب در این شهر با شعار:
مهاباد تنها نیست، سنندج پشتیبان مهاباد است
مهاباد تنها نیست
دانشگاه سنگرآزادی برابری

.* – سقز https://t.me/SocialistL/24141

  • – سیاست های جنایتکارانه رژیم اسلامی علیه مردم کردستان را خنثی کنیم!

بیش از دو ماه مبارزه‌ی قاطعانه و انقلابی توده‌ها، سرمایه‌داران حاکم بر ایران را به دست و پا زدن انداخته است. کشتار وسیع مردم غیر مسلح و کودکان مصداق روشنی بر این ادعا است. در چند روز گذشته در شهرهای کوچکی مانند جوانرود، ایذه و بوکان آمار جانباختگان به ده نفر و بیش از آن رسید. جمهوری اسلامی آشکارا به جنایت جنگی علیه مردم روی آورده است و با سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین، جنگی نابرابر و تمام عیار را بر علیه مردم کردستان به راه انداخته است. در روزهای گذشته بیش از حداقل چهل نفر از مبارزان انقلابی کردستان در میدان جدال با سرکوبگران جانباخته‌اند. مردم انقلابی کردستان اما پا پس نکشیده‌اند و شعار «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه» را در عمل متحقق کرده‌اند. در مقابل، سرکوبگران رژیم با کشتار مردم در مراسم خاکسپاری عزیرانشان یک کشتار
مەهاباد تەنیا نییە، سەقز پشتیوانییە
سریالی به راه انداخته‌اند. با این وجود اتحاد و همبستگی بی‌نظیر مردم همچون یکی از دستاورد‌های جنبش انقلابی در کردستان بیش از پیش تقویت شده است.
یکی دیگر از دستاورد‌های مهم خیزش انقلابی ژینا، همبستگی سراسری است که در بین مردم ایران ایجاد شده است و انعکاس این اتحاد را در کردستان با شعار «کورد بلوچ آذری، آزادی برابری» دیده‌ایم. جمهوری اسلامی در عمل با اعلام جنگ به مردم کردستان سیاستهای تفرقه‌افکنانه و سرکوبگرانه‌ای را در پیش گرفته است، لازم است این سیاست‌های را خنثی کنیم.
دلیل کشتار بی‌رحمانه در کردستان قبل از هر چیز انتقام کور و رذلیلانه‌ای است که جمهوری اسلامی از چهل و سه سال مقاومت کردستان می‌گیرد. زمین کردستان در این چهار دهه همواره زیر پای حکومت کودک‌کش داغ بوده است و سرکوبگران در کردستان دَمی نیاسوده‌اند. در وهله‌ی دوم جمهوری اسلامی با این کشتار تلاش می‌کند از مردم دیگر مناطق ایران زهر چشمی بگیرد و مردم کردستان را از تداوم انقلاب دلسرد کند. سرآخر جمهوری اسلامی تلاش میکند با تحمیل هزینه‌های مضاعف به مردم کردستان، به اتحاد و همبستگی شکل گرفته در بین مردم ایران ضربه وارد کند. این سیاست ادامه‌ی سیاست کشتار در بلوچستان و توطئه‌ی شاهچراغ و ایذه است. ما جوانان انقلابی محلات مریوان، همه‌ی مردم ایران را فرامی‌خوانیم که برای خنثی کردن این سیاست‌ها و ادامه‌ی انقلاب به خیابانها بیایند و با اراده‌ای انقلابی به تمرکز سرکوب در کردستان پایان دهند. از مردم مبارز کردستان نیز می‌خواهیم با هوشیاری از دستاورد مهم این جنبش که همانا «همبستگی سراسری» است محافظت کنیم و مبارزات خود را با تاکتیک‌های کم‌هزینه‌تر به پیش ببریم.
ضرورت دارد سرعت پیشروی و گسترش قیام در کردستان با دیگر مناطق کشور هماهنگ شود تا از تجمع و بسیج نیروی سرکوب در کردستان جلوگیری گردد. نقش پیشرو کردستان در این جنبش محصول احساس نیرومند هم‌سرنوشتی در بین توده‌ها و سنت ریشه‌دار مبارزه‌ی متشکل و انقلابی در کردستان است. کردستان سنگر انقلاب است و سنگر انقلاب می‌ماند. ما هرگز با سرکوب‌گران حاکم سر آشتی یا مسالمتی نداشته و نداریم. در این مرحله از جنبش لازم است با تقویت سازماندهی توده‌ای و اتخاذ سیاست‌های مسئولانه و اصولی ماشین کشتار رژیم را متوقف کنیم. سعی کنیم شعار دادن‌های محله‌محور را با گریز و برگشت آگاهانه و بدون درگیری مستقیم با قاتلان مسلح رژیم، رهبری کنیم. با گسترش جنبش اعتصابی بازار به مدارس، دانشگاهها، حمل و نقل کلان شهرها و رانندگان کامیون، کارخانه‌ها و‌ مراکز صنعتی کلیدی ‌قدرت توده‌ای خود را نشان دهیم. اعتصابات طبقه‌ی کارگر به عنوان ستون فقرات جنبش اعتصابی نقش مهمی در تداوم انقلاب ایفا می‌کند. یکی دیگر از راهکارها پیوستن گسترده‌ی دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان به اعتصاب #معلمان است. ابراز همدردی و دیدار با خانواده‌ی جانباختگان اخیر و دیدار‌های بزرگ و دسته جمعی با خانواده‌های بازداشت‌شدگان با خواست آزادی زندانیان سیاسی و لغو‌ حکم اعدام یکی دیگر از عرصه‌های مبارزاتی مردم انقلابی است. به طور قطع تجربه و دانش پایان‌ناپذیر توده‌ها در تدوام این جنبش اشکال و ابتکارات بیشتر و کارآمدتری را معرفی می‌کند.
جوانان انقلابی محلات مریوان

*- فراخوان به اعتصاب سراسری در همراهی با کردستان:
همبستگی عملی پیروزی را ممکن می‌کند

  • – بانک خون کرمانشاه _۳۰آبان
    مردم زیادی برای اهداء خون به زخمی شدگان جوانرود اعلام آمادگی کرده‌اند.
    https://t.me/SocialistL/24170
    “شهر جوانرود به خون نیاز داره
    لطفن فراخوان بدین مردم کرمانشاه و شهرای نزدیک برن سازمان انتقال خون”
  • – فراخوان زنان مبارز انقلابی سنندج
    خطاب به مردم انقلابی ایران بخصوص تهران! https://t.me/SocialistL/24176
    در این شرایط انقلابی که در چندین شهر کردستان، شهرها به دست مردم انقلابی بدون اسلحه افتاده و با توجه به اینکه رژیم با اسلحه سنگین از دیشب وارد مهاباد شده، از همه مردم انقلابی میخواهیم برای اتحاد با انقلاب به خیابان ها بیایید و کردستان را تنها نگذارید و اتحاد انقلابی را در این شرایط سخت حفظ کنیم.
    پیروزی از ماست به پا خیزید.
    سنندج ۲۹ آبان ۱۴۰۱
  • – “برای کمک به كوردستان، مهاباد، سنندج، جوانرود، بوکان و پیرانشهر که زیر رگبار هستند به جز اتحاد واقعی و عملگرا علیه رژیم کودک‌کش اسلامی هیچ راه دیگری نداریم.
  • – ماشین کشتار جانیان جمهوری اسلامی فقط با حضور در خیابان‌های سراسر ایران از کار می‌افتد. برای متوقف کردن این نسل‌کشی به صورت هدفمند به خیابان‌‌ها بیایید.”
    از مردم به مردم
    کردستان تنها نیست
  • – مردم دهلران به خیابان آمده اند https://t.me/SocialistL/24178
  • – «مهاباد، کردستان، چشم و چراغ ایران» در گلشهر کرج. https://t.me/SocialistL/24184
    قیام ما وابسته به همبستگی ماست
  • – زاهدان _۳۰آبان https://t.me/SocialistL/24186
    مردم زاهدان در حمایت از مردم کردستان
    کورد ته نیا نیه، بلوچ پشتیبانیه
    “کرد تنها نیست بلوچ پشتیبان اوست»

ب* -*- اعتصاب گسترده سراسری در سوم آذرماه به ياری کُردستان بشتابيم / سه ائتلاف سياسی
حمايت سه ائتلاف سياسی از فراخوانها برای اعتصاب و اعتراض سراسری گسترده در روز پنجشنبه سوم آذرماه در پشتيبانی از کُردستان

با اعتصاب گسترده سراسری در سوم آذرماه به ياری کُردستان بشتابيم!
مبارزه مردم با حکومت جنایتکار و کودک کش اسلامی وارد نهمین هفته خود شده است. در این دو ماه، مردم در سراسر ایران در مقابل دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی ایستادگی کرده و علیرغم کشته شدن بیش از سیصد نفر و دستگیری بیش از ١٧ هزار نفر، جنبش انقلابی همچنان با قدرت ادامه دارد.
در این میان مردم کُردستان مقاومتی بی‌نظیر از خود نشان داده و کردستان را سنگر انقلاب ایران کرده‌اند. حکومت با لشکرکشی به کردستان و براه انداختن حمام خون قصد دارد تا با به زانو درآوردن مردم در کردستان، جنبش سراسری را تضعیف کرده و خاموش کند.
از شامگاه یکشنبه ٢٩ آبان سرکوب خونین مردم کرد در شهرهای مختلف کردستان شدت گرفته است و در طول روز دوشنبه ٣٠ آبان نیز ادامه یافت و به کشته و زخمی شدن ده ها نفر انجامید. از صبح سه شنبه نیز با پرواز هلی‌کوپترها و اعزام نیروهای نظامی با سلاح‌های نیمه سنگین به کردستان جنایات حکومت در آنجا ادامه یافته است
از همان روزهای اول، همبستگی با کردستان خود را در شعار های مردم نشان داد و امروز بیش از هر زمان دیگر باید از مقاومت مردم کردستان حمایت کرد و با آنان همراه شد.
جوانان انقلابی محلات سنندج در پیامی گفته‌اند که «برای جلوگیری از کشتار مردم بی دفاع در مناطق کردنشین از طرف حاکمیت تا دندان مسلح و سرکوبگر رژیم جنایتکار اسلامی، لازمه اش این است تا همصدا و همگام با مردم کردستان و مناطق کرد نشین، دیگر نقاط ایران از شهرهای بزرگ و کوچک تا روستاها به پشتیبانی از مردم کردستان، با برگزاری اعتصابات و اعتراضات سراسری به خیابان‌ها بیایند، تا به توانیم با اتحاد ‌و همبستگی ماشین سرکوب رژیم
جنایتکاراسلامی را زمین‌گیر کنیم.»
جنبشی که دو ماه پیش با شعار «زن، زندگی، آزادی» در کردستان آغاز شد و به سرعت در سراسر ایران شعله ور شد، همبستگی بی سابقه بین مردم بوجود آورد و این همبستگی علیرغم تمام ترفندهای رژیم برای ایجاد شکاف بین مردم، همچنان پابرجا است وادامه دارد.
فراخوانهای متعددی برای حمایت از کردستان منتشر شده اند. از جمله مرکز همکاری احزاب کردستان ایران طی اطلاعیه‌ای از سازمان‌ھای سیاسی، فعالان مدنی و ھمە اقشار مردم در سراسر ایران درخواست کرده است تا در راستای تقویت اتحاد بین مردم ایران و پشتیبانی از مردم مبارز کردستان در روز پنجشنبه سوم آذرماه ١٤٠١ اعتصاب عمومی برگزار نمایند.
ما، سه ائتلاف سیاسی، ضمن محکوم کردن لشکرکشی وحشیانه حکومت ایران به کردستان و در همراهی با فراخوانهای منتشر شده از همه مردم ایران، کارگران، زحمتکشان، معلمان و استادان، دانشجویان، کسبه و بازاریان می‌خواهیم که به پشتیبانی از مبارزه مردم کردستان، و برای گسترش و تداوم این جنبش انقلابی که آغاز گشته و میرود تا طومار این حکومت جهل و جنایت و غارت را در هم پیچد به اعتصاب سراسری در ایران بپیوندند، تا نشان دهیم که «ما همه با هم هستیم» و حکومت اسلامی نمی‌خواهیم.
پیروز با مبارزات مردم علیه حکومت ددمنش اسلامی
کنگره ملیت‌های ایران فدرال
شورای دمکراسی خواهان ایران
همبستگی برای آزادی و برابری در ایران
٢ آذر ١٤٠١ – ٢٣ نوامبر ٢٠٢٢

  • – پیام به مردم انقلابی مهاباد
    همرزمان و مردم مبارز و انقلابی مهاباد، زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب، جوانان جسور و شجاع، کارگران، معلمان، دانشجویان و بازاریان و توده های انقلابی مهاباد، شما طی این چند هفته اخیر بە واقع بە نماد مقاومت و جسارت ستودنی در برابر دشمن تا دندان مسلح و جانی تبدیل شدە اید. شما درس کنترل محلات، درس سنگربندی و شجاعت را با قدرت و کاردانی خودتان بە تجربە انقلابیون تبدیل کردید. زندە باد رزمتان و زندە باد جسارت تان.
    همرزمان، شما در این روزهای سخت و دشوار اجازە ندادید کە هیچ جریان و تیم ماجراجویی رنگ خود را بە این مبارزە بزند. شما سنگ و سنگر خیابانی و محلە را ترجیح دادید و درس دفاع و مقاومت از آزادیخواهی و انقلابیگری را به همه نشان دادید.
    ما فعالین جنبش انقلابی و شورایی در کردستان در کنار شما و مردم جسور و انقلابی هستیم و مبارزه شما را بخشی از مبارزه خود و تلاش برای آزادی و برابی می دانیم. مبارزات متحدانه و سراسری روزهای گذشته به ما نشان میدهد که شما به درجه ای از همبستگی و اتحاد دست یافته اید که می توان با اتکا به تجارب آن فاز جدیدی از مبارز علیه جمهوری اسلامی تا سرنگونی این رژیم ارتجاعی و جنایتکار را آغاز نماییم. از همین رو تمام شما هم سرنوشتان را به ایجاد کمیته های محلات و شوراهای مردمی و کمیته های دفاع از زندانیان سیاسی و تیم های امدادرسانی پزشکی و غیره در محل زندگی و کار فرا می خوانیم. جوانان انقلابی محلات سنندج همراه با دیگر شهرهای ایران و کردستان در کنار شما هستند و قطعا نخواهند گذاشت کە جمهوری اسلامی در این شهر تمرکز نیرو کند. بیگمان شکست جمهوری اسلامی و پیروزی ما نزدیک است.
    زندە باد مقاومت و عزمتان برای آزادی و برابری
    جوانان انقلابی محلات سنندج
    ۲۹ آبان ۱۴۰۱
  • -کوردستان میدیا: شهروندان کُرد در داخل کشور، دیگر بخش‌های کردستان و خارج از کشور، از اعتراضات شهر مهاباد حمایت کردند.

بە گزارش وب‌سایت کردستان میدیا، بعد از مرگ مبهم فریناز خسروانی دختر کُرد اهل مهاباد و اعتراضات شهروندان این شهر نسبت بە این حادثە، شهروندان دیگر شهرهای کردستان ایران و بخش‌های دیگر کردستان و همچنین فعالان
زندە باد رزمتان و زندە باد جسارت تان
مدنی، فرهنگی و سیاسی بە شیوەهای گوناگون از تجمعات اعتراضی مهاباد حمایت کردند.
شهروندان کُرد برای حمایت از مردم مهاباد در چندین شهر کردستان ایران از جملە، سنندج، سقز، مریوان و سردشت تجمع اعتراضات را برگزار کردند.
همچنین چندین فعال سیاسی، دانشجویان و اساتید دانشگاە ضمن محکوم کردن این حادثە و نقض حقوق بشر توسط سیستم حاکمه، از مردم کردستان حمایت کرده و از آنان خواسته‌اند تا نسبت به این موضوع سکوت نکنند.
تجمعات اعتراضی شهروندان با عکس‌العمل تند نیروی‌های نظامی و امنیتی‌رژیم ایران روبرو شدە و چندین شهروند کُرد در این رابطه زخمی و بازداشت شدەاند.
همچنین در این ارتباط و در کردستان عراق شهروندان کُرد، برای حمایت از مردم مهاباد تجمعاتی اعتراضی را برگزار کردند.
شهروندان کُرد در شهرهای سلیمانی، اربیل، دهوک، سوران، کلار، کرکوک، سید صادق و همچنین جمعیت کلهر برای حمایت از مردم مهاباد و اعتراض نسبت بە مرگ مبهم فریناز خسراونی بە شیوەهای گوناگون تجمعات اعتراضی را برگزار و حمایت خود را از خواسته‌ی معترضان مهاباد و دیگر شهرهای کردستان ایران اعلام کردند.
در همین ارتباط نیز، دیروز بیستم اردیبهشت‌ماە، در شهر اربیل در پارک سامی عبدالرحمن و در مقابل پارلمان حکومت کردستان، از سوی کُردها کردستان ایران مقیم در اقلیم کردستان عراق، تجمع اعتراضی برگزار شد.
در این تجمع اعتراضی نمایندە احزب و جریان‌های سیاسی کردستان ایران شرکت داشته و پیام‌های خود را قرائت کردند.
در این تجمعات اعتراضی، محمدصالح قادری، عضو کمیتە مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران، پیام مشترک احزاب و جریان‌های سیاسی و مدنی کُرد و کردستان را ارائه و همچنین پیام زنان هر چهار بخش کردستان توسط کوثر فتاحی، عضو هیأت اجرایی جمعیت زنان کردستان ایران قرائت شد.
در ادامه‌ی این تجمعات، سوران عمر مسئول کمیسیون حقوق‌بشر در پارلمان حکومت اقلیم کردستان، پیامی را در حمایت از اعتراضات مهاباد و در میان اعتراض کنندگان اعلام کرد.
پیشتر، شهروندان کُرد در کردستان ترکیە در شهرهای دیاربکر، هکاری و باتمان بە نشانە اعتراض و ادای احترام و همدردی با شهروندان مهاباد حرکاتی اعتراضی را انجام داده بودند و در یک حرکت اعتراضی در شهر دیاربکر، اعتراض کنندگان، دو دقیقە به نشانه ادای احترام به مرگ فریناز خسروانی، در وسط خیابان و در مسیر تظاهرات زانو زدند.
در شهرهای کردستان سوریە نیز، شهروندان برای همدردی و حمایت از شهروندان مهاباد، در شهرهای کوبانی، قامشلو و عامودا با اعتراض کنندگان مهاباد همصدا شدند.
پیشمرگ‌های کوبانی نیز همچون دیگر کُردها و با اشکال نمادین از اعتراضات مهاباد حمایت کردند.
در کشورهای اروپایی نیز شهروندان در شهرهای لس‌آنجلس، لندن، استکهلم از اعتراضات شهر مهاباد حمایت کردند.
در این ارتباط حزب دمکرات احواز و کنگرە ملیت‌های ایران فدرال نیز با صدور بیانیه از اعتراضات شهروندان مهاباد حمایت کردند.حمایت‌های منطقه‌ای و جهانی نسبت به حرکات اعتراضی مردم مهاباد نسبت به مرگ مبهم کارمند یک هتل و دیگر شهرهای کردستان ایران، همچنان ادامه دارد.

  • – جوانان انقلابی محلات سنندج: قطار این جنبش ترمز ندارد!

پنجشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۱
سه ماه از خیزش انقلابی توده های ستمدیده بر علیه حاکمیت جمهوری اسلامی می گذرد. سه ماهی که رژیم را به لبه پرتگاه کشانده و کافیست با یک تکان اندک رژیم جنایتکار اسلامی را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپرد. همانگونه که چهل سال پیش مردم ایران پدرخوانده این رژیم، یعنی حاکمیت دو هزار ساله پادشاهی را به درک واصل کردند اینبار هم قطار این خیزش با عبور از روی جنازه جمهوری اسلامی به تمامی اشکال ارتجاع از اسلامی شیعی و سُنی تا ناسیونالیسم و بقایای متعفن سلطنت مهر باطل خواهد گذاشت.
ما در طی این سه ماه رفقای زیادی را از دست دادیم، همرزمان ما اسیر و زندانی شده اند، زخمی دادیم، از لحاظ مادی و معنوی زیر فشار قرار گرفتیم، اما هر بار و در هر ایستگاهی به جمع همراهانمان اضافه شده است و هر بار با تجاربی بیشتر و درایت و رهبری منسجم تری به میدان آمده ایم.آنطرف تر حال رژیم که زمین را زیر پایش داغ کرده ایم تماشایی است. سران ریز و درشت نظام در اوج ذلالت به تکاپو افتاده اند و تماما تلاش می کنند تا شاید سقوطشان را کمی به تاخیر بیاندازند.
نه سخنرانی دیروز رئیسی قاتل در جمع بسیجی ها که از ترس انقلاب سوم ایران صدایش میلرزید، نه ادبیات لمپنی و نازل زاکانی شهردار تهران که حتی در جمع بسیجی های دور و برش احساس امنیت نمی کرد و با هو کشیدن و مرگ بر دیکتاتور توسط دانشجویان انقلابی روانه شد، نه تکاپوی سخنگوی دولت که در میان فریادهای “بی شرف، بی شرف” دانشجویان تلاش می کرد با بلند کردن صدایش حداقل حرفهایش را به اتمام برساند و نه صحبتهای چند روز پیش خامنه ای، که تلاش می کرد با رجوع به آیه های قران به فرمانده های سپاه و بسیج روحیه بدهد، هیچکدام نه تنها نتوانسته به نیروهای خودی در دانشگاه روحیه بدهند. حاکمیت آخرین دست و پاهایش را می زند و همچون ماری زخمی به خود می پیچد و هر چه را که می بینید گاز میگیرد، از یک سوی شکنجه و صدور احکام فله ای اعدام از سوی بی دادگاه هایش، از سویی دیگر شاخ و شانه کشیدن های محسنی اژه ای و پخش فیلم سناریوهای سوخته اعتراف اجباری از قهرمانان ما، تا حمله به خانه های مردم در محلات سنندج از جمله حسن آباد و بهاران و دستگیری جوانان، تا علامت گذاری مغازه های کسبه در کردستان و دیگر استان های کشور که سه روز در همراهی با انقلاب درب مغازه هایشان را بستند و اعتصاب کردند، همه و همه نشان از یک چیز دارد و آن زبونی و استیصال حاکمیتی که مرگ را به چشم خود دیده است.
رفقا و همرزمان، امروز پس از ۱۶ آذر و سه روز اعتصاب شکوهمند، ما در سراسر ایران این واقعیت را به رژیم فهماندیم که قطار این جنبش تا به سرانجام رساندن انقلاب سوم میل به ایستادن ندارد. دانشجویان در تمامی دانشگاه های کشور فریاد اتحاد سر دادند، و همزمان دوش به دوش دانشجویان، مردم انقلابی تهران دسته دسته خود را به میدان آزادی رساندند تا شکوه و عظمت همبستگی و اتحاد را در برابر حاکمیت زبون و جنایتکار اسلامی به نمایش بگذارند. این در حالی بود که در محلات و خیابان های تمامی شهرهای بزرگ از بندر انزلی گرفته تا یاسوج و کرمان و اصفهان، رژه توده های ستمدیده لرزه بر کاخ ستمگران انداخت.
ما جوانان انقلابی و فعالین جنبش شورایی در سنندج اعلام میداریم که مردم ترس را همراه با زنجیرهایشان به دور انداخته اند، این جنبش با هیچ کدام از ترفندها و تکاپوی رژیم مهار شدنی نیست. ما از همین جا و از شهر سنندج به تمامی مزدوران دون پایه و سربازان و افسران جزء رژیم هشدار می دهیم که درنگ نکنند، به آغوش خانواده های خود بازگردند، روی اسب شکست خورده رژیم قمار نکنند و بیش از این در جنایت هایش شریک نشوند. در غیر اینصورت فردا در روز قیام دادگاه های مردمی در انتظارشان است
زنده باد آزادی، برابری، حکومت شورایی

ت – ضمیمه ها:

  • – سرکوب کردستان

موقعیت کردستان ایران
تاریخ از سال ۱۳۵۸ خورشیدی
هدف مردم کردستان، گروه‌ها و احزاب کردی
نوع هدف کشتار جمعی، سرکوب، اعدام، بمباران، کوچ اجباری
درگذشتگان نا معلوم
مرتکبان حکومت جمهوری اسلامی

سرکوب کردستان سیاستی است که پیش از انقلاب و به طور خاص پس از انقلاب ضد سلطنتی همواره توسط جمهوری اسلامی در قبال مردم کردستان اتخاذ شده است. در اولین ماه‌های پس از انقلاب در اسفند ۱۳۵۷ مردم کردستان خواهان به رسمیت شناخته شدن حق تعیین سرنوشت و خودمختاری در مناطق خود بودند. آن‌ها پس از سال‌ها سرکوب در حکومت پهلوی انتظار داشتند اداره امور داخلی در منطقه کردستان به نمایندگان منتخب مردم سپرده شود و خود شوراهایی را برای اداره‌ی امور تشکیل دادند. حزب دموکرات کردستان که عمده‌ترین حزب کردستان بود خود را حزبی غیرجدایی طلب معرفی کرد و از احزاب و جریانات جدایی طلب دیگر انتقاد کرد. کردها به رفراندوم جمهوری اسلامی رای ندادند و اعلام کردند که محتوای آن مبهم است و از حقوق مردم کردستان در آن صحبتی نشده است.
این وضعیت برای خمینی که در صدد قبضه کردن قدرت و انحصار تمامی قدرت بود قابل پذیرش نبود. البته سرکوب تنها شامل کردستان نبود و خمینی آرام آرام خود را برای سرکوب تمامی احزاب، چه کردی و چه غیرکردی در پایتخت آماده می‌کرد. اولین درگیری‌ها در کردستان در نوروز ۱۳۵۸ صورت گرفت. جنگنده‌های جمهوری اسلامی بر فراز شهرهای کردی دیوار صوتی را شکستند و در اثر بمباران و توپ باران سنندج تعدادی از مردم کشته و زخمی شدند.
در روز ۲۷ و ۲۸ مرداد ۵۸ در جریان درگیری‌های پاوه، خمینی طی دو نامه، فرمان حمله سراسری به کردستان را صادر کرد که در پی آن نیروهای ارتش و و شبه نظامیان وابسته به حکومت به کردستان حمله کردند. در این ایام صادق خلخالی احکام اعدام بسیاری از مردم کردستان را صادر کرد. نیروهای جمهوری اسلامی در جریان جنگ‌های کردستان مرتکب جنایات بسیاری شدند و مردم چندین روستا و منطقه را قتل عام کردند. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان از قتل عام قارنا، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گوله‌ و چندین روستای دیگر نام برد. عوامل این کشتارها هیچ‌گاه مورد پیگرد قرار نگرفتند.
پس از ۳ ماه جنگ در کردستان، رژیم ایران پیروزی‌هایی به دست آورد. خمینی برای تجدید قوا و تمرکز نیروهای خود، پیشنهاد مذاکرات را در آبان ۱۳۵۸ پذیرفت. هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی وارد کردستان شد اما از آنجا که هدف اتلاف وقت و ایجاد شکاف در صفوف نیروها و جریانات کردی بود؛ هیچ پیشنهاد جدی از طرف هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی در جهت به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم کردستان ارائه نشد. نیروهای جمهوری اسلامی حمله سراسری را علیه نیروهای کردی در بهار ۱۳۵۹ آغاز کردند و این دوره نبردها تا سال ۱۳۶۲ و خروج کامل احزاب کرد از خاک ایران ادامه داشت.
در سال ۱۳۶۲ برای پاسخ به نیازهای مردم کردستان و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت آنان شورای ملی مقاومت ایران در ۱۷ آبان طرح خود مختاری کردستان را به تصویب رساند. سرکوب مردم کردستان در سال‌های بعد نیز ادامه داشته آن‌ها همواره از تبعیض حکومتی و ستم رنج برده‌اند.

فهرست:
• ۱پیشینه مبارزات مردم کردستان
• ۲درگیری‌های کردستان پس از انقلاب
o ۲.۱درگیری‌های پاوه
o ۲.۲حمله همه جانبه به کردستان
o ۲.۳اعدام‌ها توسط خلخالی در کردستان
• ۳مذاکرات کردها و جمهوری اسلامی
• ۴دور دوم درگیری‌ها در کردستان
• ۵کشتار و اعدام مردم کردستان
o ۵.۱قتل عام روستای قارنا
o ۵.۲اعدام‌ها در کردستان
• ۶طرح خود مختاری کردستان ایران
• ۷منابع
پیشینه مبارزات مردم کردستان
قاضی محمد در مهاباد
در تاریخ معاصر ایران پیشینه مبارزات مردم کردستان به سال ۱۳۲۴ خورشیدی و جمهوری مهاباد برمی‌گردد. در این سال حزب دموکرات کردستان توسط قاضی محمد تأسیس شد و در روز دوم بهمن ۱۳۲۴ جمهوری خود‌مختار کردستان توسط او در مهاباد اعلام شد. جمهوری مهاباد ۱۱ ماه دوام آورد و پس از خروج نیروهای شوروی از ایران و حمله ارتش شاهنشاهی در ۱۶ آذر ۱۳۲۵ از بین رفت. قاضی محمد دستگیر و در ۱۰ فروردین ۱۳۲۶ در مهاباد به دار آویخته شد.[۱]
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، مردم کردستان در پی آزادی و به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت خود بودند. به همین منظور، شوراهای انقلابی و مردمی در اکثر شهرها و روستاهای کردستان شکل گرفت. آن‌ها اداره امور روزانه جامعه کردستان را به پیش می‌بردند. در جریان انقلاب بسیاری از مراکز مهم نظامی از جمله پادگان های مهاباد و سردشت و پادگان ژاندارمری سنندج و مراکز نظامی چندین شهر و پاسگاهای متعدد دیگر توسط قیام کنندگان خلع سلاح شدند. با خلع سلاح این مراکز نظامی، در سطح وسیعی اسلحه در اختیار مردم قرار گرفت و مردم سازمان یافته، مسلحانه از دست آوردهای قیام دفاع و محافظت می‌کردند.[۲]
این وضعیت مطلوب حاکمیت انحصار طلب و تمامیت خواه جمهوری اسلامی نبود. به خصوص شخص خمینی که در صدد تحکیم پایه‌های حکومت اسلامی ولایت فقیه بود نمی‌توانست این وضعیت را بپذیرد.
در اثبات این‌ که خمینی به هیچ وجه به دنبال مصالحه با کردها نبود، هاشم صباغیان وزیر کشور دولت موقت در مورد آغاز درگیری‌ها می‌گوید:
نهضت آزادی ایران هیچ برنامه یا تحلیلی نسبت به منطقه کردنشین نداشت. اولین کسی‌که به کردستان رفت چمران بود. حدودا در اسفند و فروردین به کردستان رفت و مطالعه کرد و تشخیص داد باید برخورد چریکی شود. چون حرکت کردها هم چریکی بود و تنها کسی که در آن موقع دوره چریکی دیده بود چمران بود…قرنی می‌گفت که هنوز رشد نکرده‌اند باید با آنها مبارزه کنیم و از بین ببریمشان. چمران هم خیلی معتقد به مذاکره نبود و می‌گفت من رفته‌ام مطالعه کرده‌ام و میدانم.[۳]
در اسفند ۵۷ با تحریک نیروهای جمهوری اسلامی درگیری‌هایی در سنندج درگرفت. در اسفند سال ۱۳۵۷ طی درگیری‌های سنندج مهمترین پادگان نظامی استان در آستانه تصرف نیروهای کرد قرار گرفت.[۴]
جنگنده‌های ارتش بر فراز شهرها و روستاهای کردستان دیوار صوتی را شکستند. قرنی فرمانده ستاد ارتش در آن دوران فرمان آتش باران سنندج را صادر کرده که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از شهروندان در نوروز ۱۳۵۸ شد. این واقعه به نوروز خونین سنندج معروف شد.[۵]
هیأت اعزامی به سنندج در فروردین ۱۳۵۸
سرلشکر ناصر فربد معتقد است که شروع کننده جنگ علیه کردستان تهران بوده است و می‌گوید که ستاد رسما نوشته که رأسا این‌کار را انجام داده است و اینکه ارتش با هواپیما آمد روی سنندج.[۶]
گروه‌های کردی رفراندوم جمهوری اسلامی را تحریم کردند از جمله ماموستا شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی کردستان در بیانیه‌ای که در روزنامه کیهان ۸ فروردین ۱۳۵۸ صفحه ۷ چاپ شده است ازجمله چنین می‌گوید:
«چون محتوای جمهوری اسلامی مبهم و نامعلوم است، به‌ویژه از نظر حق تعیین سرنوشت و مسأله خود مختاری کردستان درچارچوب ایران آزاد… از شرکت در رفراندم خودداری می‌کنم.»[۷]
در فروردین ۵۸ هیأتی متشکل از آیت‌الله طالقانی و بهشتی و بنی صدر و رفسنجانی به کردستان رفتند تا به حل مناقشات بپردازند.[۴] در پی این مذاکرات آرامش نسبی به کردستان بازگشت اما در جهت برآورده شدن مطالبات مردم کردستان نتیجه‌ای حاصل نشد. با شکست مذاکرات و زمانی‌که کردها دریافتند هدف از بهانه‌گیری‌ها و به تاخیر انداختن گفتگوها تنها تأمین شرایط برای یک سرکوب تمام عیار است شهر مریوان را برای پرهیز از جنگ تخلیه کردند.[۵]
درگیری‌های کردستان پس از انقلاب
جمهوری اسلامی برای سرکوب کردستان زمینه‌ چینی می‌کرد و در صدد بهانه‌ای بود تا به کردستان حمله کند. البته سرکوب تنها شامل کردستان نبود و خمینی آرام آرام خود را برای سرکوب تمامی احزاب، چه کردی و چه غیرکردی در پایتخت آماده می‌کرد.
درمورد نقش دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی، شاه‌اویسی استاندار وقت کردستان می‌گوید صدا و سیما هم به پخش مارش نظامی اقدام می‌کرد و به این ترتیب احساسات دیگر هم میهنان را علیه هم میهنان کرد تهییج می‌کرد. هرچه گفته می‌شد در کردستان شرایط قابل کنترل است و چنان نیست که به اینجا حمله شود و اوضاع روبه آرامش است، گوش شنوایی نبود و نیز اطلاعات غلط از کانال‌های غیررسمی داده می‌شد.[۸]
درگیری‌های پاوه
در بهار و تابستان ۱۳۵۸ درگیری‌های پراکنده‌ای در کردستان در گرفت که اوج آن‌ها درگیری‌ها در شهر پاوه بود. نیروهای کردی شهر پاوه را محاصره کرده بودند و شهر تقریبا به تصرف آنان درآمده بود. در روز ۲۷ مرداد ۵۸ خمینی طی پیامی به نیروهای ارتش فراخوان داد که گروه‌های کردی را در پاوه سرکوب کنند. فرمان خمینی برای حمله به پاوه بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم‌
۲۴ شهر رمضان ۹۹/ ۲۷ مرداد ۵۸
از اطراف ایران، گروه‌های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده‌اند که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‌کنم؛ و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم.
من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می‌دهم که فوراً با تجهیز کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می‌دهم که بی‌انتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت- با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛ و به دولت دستور می‌دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند.
تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می‌دانم؛ و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می‌کنم. مکرر از منطقه اطلاع می‌دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده‌اند. من اگر تا ۲۴ ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می‌دانم؛ و السلام.
روح الله الموسوی الخمینی»[۹]
پس از فرمان خمینی نیروهای ارتش به شهر پاوه که فرماندهی نیروهای دولتی در آن به عهده‌ی مصطفی چمران بود یورش بردند و با انواع سلاح‌ها و بالگرد کردها را زیر آتش گرفتند در پی این حمله نیروهای کردی شهر پاوه را ترک کردند و به مناطق کوهستانی پناه بردند.
حمله همه جانبه به کردستان
خمینی در پیام دیگری فرمان حمله به کردستان را در همان روز ۲۷ مرداد ۵۸ بدین مضمون صادر کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم‌
به رئیس کل ستاد ارتش، و رئیس کل ژاندارمری [جمهوری] اسلامی، [و] رئیس پاسداران کل انقلاب اکیداً دستور می‌دهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند تعقیب نمایند، و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند؛ و تمام مرزهای منطقه را با فوریت ببندند که اشرار به خارج نگریزند؛ و اکیداً دستور می‌دهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مواخذه شدید خواهد شد؛ و السلام.
۲۴ شهر رمضان ۹۹/ ۲۷ مرداد۵۸
روح الله الموسوی الخمینی»[۱۰]
در حالی‌که تمام شواهد و قرائن حاکی از آرامش در سنندج بود خمینی دستور حمله به سنندج را در ۲۸ مرداد ۵۸ صادر کرد.
«بسم الله الرحمن الرحیم
السّاعه خبر رسید که در سنندج «حزب دمکرات»، آنها ارتشی‌ها و سازمان‌های آن‌ها را محاصره کرده‌اند، و اگر تا نیم ساعت دیگر کمک نرسد اسلحه‌ها را می‌برند؛ و از مسجد سنندج به ما اطلاع داده‌اند که حزب دمکرات زن‌های ما را به گروگان برده‌اند. اکیداً به کلیه قوای انتظامی دستور می‌دهم به پادگان‌های مراکز ابلاغ کنند که به قدر کافی به طرف سنندج حرکت کنند، و با شدت اشرار را سرکوب نمایند. پاسداران انقلاب- در هر محلی هستند- به مقدار کافی به طرف سنندج و کردستان- با پل هوایی- بسیج شوند و با شدت، تمام اشرار را سرکوب نمایند. تاخیر- و لو به قدر یک ساعت- تخلف از وظیفه، و به شدت تعقیب می‌شود. از ملت ایران می‌خواهم که مراقب باشند هر یک از مامورین تخلف کردند فوری اطلاع دهند. من انتظار دارم که تا نیم ساعت دیگر از قوای انتظامی به من خبر بسیج عمومی برسد؛ و السلام.
۲۸مرداد ۵۸
روح الله الموسوی الخمینی»[۱۱]
هاشم صباغیان درباره‌ی ماجرای پاوه و دستور خمینی برای پایان دادن به ماجرای پاوه طی ۲۴ ساعت وحکم خمینی مبنی حرکت نیروی نظامی به سمت سنندج، می‌گوید، گفتم که اخبار را اشتباه می‌دادند. خمینی تصمیمی گرفته بود که چندان مناسب نبود، بعد وقتی گفتند سنندج خبری نیست، دیر شده بود. این در حالی است که استاندار انتخابی دولت در مصاحبه با روزنامه‌های داخلی و خارجی گفت در سنندج خبری نیست. این اعلان جنگ برای چه بود.[۱۲]
با این زمینه سازی‌ها نیروهای مسلح از زمین و هوا و به‌صورتی گسترده کردستان را مورد حمله قرار دادند و موج اعدام‌ها توسط صادق خلخالی به‌راه افتاد. نیروهای سیاسی که فاقد هرگونه آمادگی نظامی بودند، ناچارا تا مناطق کوهستانی مرزی عقب نشینی کردند.
به‌دنبال این هجوم و حمله به جان و مال مردم، جوانان کردستان به صفوف حزب دموکرات کردستان و حزب کومه‌له روی آوردند و در نتیجه مقاومتی بر علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را ناچار به عقب نشینی کرد.[۷]
اعدام‌ها توسط خلخالی در کردستان
اوج اعدام‌های کردستان بعد از ۲۷ مرداد سال ۵۸ صورت گرفت؛ زمانی که خمینی دستور مشهور خود را برای مداخله نظامی تمام عیار در کردستان صادر کرد. بعد از درگیری‌های کردستان به دستور خمینی پای صادق خلخالی، رئیس دادگاه تازه تأسیس انقلاب به کردستان باز شد. کارول پرونهابر، نویسنده‌ی ونزوئلایی در کتاب خود از ماکز کروایتز، خبرنگار فرانسوی که آن زمان در منطقه بوده نقل کرده است:
«ارتش و سپاه پاسداران کنترل شهرهای کردستان را به دست گرفتند، خلخالی به دنبال آن‌ها در حرکت بود، دادگاه‌های کوتاهی برگزار می‌کرد و دستور می‌داد اعدام‌ها به سرعت اجرا شوند… او مردان و پسرها را طی چند روز و گاهی حتی چند ساعت بعد از دستگیری‌شان، بدون برگزاری محاکمات عادلانه و گویا به جرم فعالیت‌های ضد انقلابی، به اعدام محکوم می‌کرد.»
مرکز اسناد حقوق بشر ایران نیز در گزارش «خاطرات تسخیر کننده؛ اعدام توسط جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸» مفصل به این موضوع اشاره کرده است. صادق خلخالی خود در یکی از بحث برانگیزترین اظهاراتش گفته است:
«من حاکم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه را اعدام کردم و صدها نفر از عوامل غائله‌های کردستان و گنبد و خوزستان و شماری از عوامل اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر را هم کشتم.»
اعدام مخالفان کرد در سال ۱۳۵۸
یکی از مشهورترین اعدام‌های خلخالی اعدام ۹ نفر در مریوان در رابطه با «کوچ اعتراضی» بود. ورود ارتش به شهر مریوان در مرداد ماه ۵۸ با خروج اعتراضی مردم این شهر برای جلوگیری از وقوع جنگ روبرو شد. بر اساس گزارش‌های موثق تقریبا تمام ساکنان مریوان به مدت دو هفته به اردوگاهی در خارج از این شهر پناه بردند. بعدها در این رابطه ۹ نفر از جمله دو برادر عضو یک خانواده تیرباران شدند.
خلخالی که پیشتر در پاوه بود و بعد به مریوان رسید، سپس به سنندج، سقز و دیگر شهرها رفت و افراد بسیاری را به جوخه‌های اعدام سپرد؛ احکامی که غالبا در مکان‌های عمومی و با طرح پرسش‌هایی سرپایی بدون امکان دفاع صادر می‌شد و در موارد زیادی همان‌جا هم به اجرا در می‌آمد.
اخبار برخی از این اعدام‌ها در نشریات سراسری منتشر می‌شد. روزنامه‌هایی مانند آیندگان، اطلاعات و کیهان در آن روزها شماری از اعدام‌ها را اعلام کردند.
تصاویری از این اعدام‌ها به جا مانده که در یکی از مشهورترین این عکس‌ها، ناصر سلیمی سمت راست با دست شکسته و چشمان بسته در قاب ایستاده است. در کنار او برادران ناهید هستند، گلوله خورده، معلق مانده میان زمین و هوا. مجله فرانسوی پاری ماچ، در شماره دوم، ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۷۹ عنوان «کردها، زیر گلوله‌های الله» را برای این عکس برگزید. اعدام در پنجم شهریور ۱۳۵۸در محوطه فرودگاه سنندج صورت گرفته بود. اعدام شده‌گان بیشتر از اعضای احزاب چپ گرای کردستان بودند. در میان آن‌ها افرادی هم هستند که هیچ گونه وابستگی حزبی و سیاسی نداشته‌اند.[۱۳]
در این رابطه شیخ حسین کرمانی می‌گوید، تماس گرفتم احمدآقا گوشی را برداشت. گفتم آقای خلخالی آمده همدان و فردا می‌خواهد بیاید سنندج. سنندج هیچ خبری نیست. آرام آرام است. محض‌رضای خدا نگذارید ایشان بیاید.[۱۴]
صباغیان درباره اعدام‌های خلخالی می‌گوید، پیش از شروع کار ما (مذاکرات) اعدام‌های ناروای آیت‌الله خلخالی جو را ملتهب کرده بود. به حساب خودش خواسته بود زهرچشم بگیرد. مثلا برادری جای برادرش اعدام شده بود… این فرد فلج بود و او را با برانکارد آورده و اعدام کرده بودند.[۱۵]
مذاکرات کردها و جمهوری اسلامی
مردم کردستان در مقابل حمله و هجوم ارتش و سپاه پاسداران مقاومت کردند و بسیاری از مناطق را از آن‌ها پس گرفتند. پس از ۳ ماه، جنبش مقاومت کردستان، با اعتراضات و تظاهرات سازمان‌یافته در شهرها و تعرض نظامی نیروی پیشمرگ در نقاط مختلف کردستان علیه ارتش و سپاه پاسداران به نتیجه رسید.[۲] جنگ بزرگ جاده‌ی سردشت – پیرانشهر شکست کامل نظامی جمهوری اسلامی بود که خمینی را واداشت به مذاکرات صلح کردستان تن دهد.[۵]
پس از مقاومت مردم کردستان در مقابل سرکوب حکومتی و عقب نشینی نیروهای جمهوری اسلامی، خمینی برای این‌که بتواند فرصتی بیابد و با دفع الوقت به تمرکز نیرو بپردازد تا دوباره به کردستان حمله کند، پیشنهاد آتش بس داد و هیأتی را به کردستان اعزام کرد.[۲] نخستین پیام‌های آشتی و دعوت به مذاکرات در اوائل آبان‌ماه ۱۳۵۸ به رهبران کردستان رسید و اولین نشست رسمی با وساطت جلال طالبانی و حضور داریوش فروهر، صباغیان، سحابی و چند نفر ارتشی در روستای بیوران سردشت با هیأتی به ریاست شیخ عزالدین حسینی انجام گرفت.
روزنامه کیهان پنج‌شنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۸ صفحه ۹ ازجمله می‌نویسد:
«اعضای هیات حسن‌نیت متشکل از آقایان فروهر، صباغیان و سحابی دیروز چهارشنبه وارد بانه شدند و در تظاهرات علیه آمریکا شرکت کردند. پس از سخنرانی داریوش فروهر در اجتماع و تظاهرات هزاران نفر، قطعنامه‌ای از سوی مردم بانه در سه ماده خوانده شد و تسلیم هیأت حسن‌نیت گردید.
۱ ـ … پشتیبانی قاطع از قطعنامه ۸ ماده‌ای مهاباد، …
۲ ـ … تنها نمایندگان خلق کرد و گروه های سیاسی می‌توانند در مورد مسایل منطقه مذاکره کنند
۳ ـ حل مسائل کردستان در گرو شناسایی حق تعیین سرنوشت… واین تنها راه حل مشکل کردستان و ایران است…
مذاکره هیأت اعزامی جمهوری اسلامی با کردها در آذر ۱۳۵۸
به‌دنبال یک سلسله گفتگو و دیدار بین جریانات مختلف سرانجام هیأت نمایندگی خلق کرد تشکیل شد که در آن شیخ عزالدین حسینی، رئیس حزب دموکرات کردستان [دکترعبدالرحمان قاسملو] سخنگوی کومه‌له و چریک‌های فدایی شاخه کردستان اعضای آن بودند.[۷]
خمینی که سه ماه قبل آن فرمان جهاد و سرکوب صادر کرده بود در ۲۶ آبان ۱۳۵۸پیام دیگری داد:
«سلام بر خواهران و برادران کُرد،… اینجانب می دانم که در حکومت موقت هم‏‎ ‎‏آنطور که خواست شما و ملت است رسیدگی نشده… و من امیدوارم‏‎ ‎‏که برای همه‌ی ملت و برای شما برادران کرد، وسائل رفاه حاصل شود. ‏
از هیأت ویژه می‌خواهم که به مذاکرات خود با کمال حسن نیت ادامه دهند؛ و با‏‎ ‎‏شخصیت‌های مذهبی و سیاسی و ملی و سایر قشرها تماس بگیرند، تا تأمین خواسته های‏‎ ‎‏آنان ـ که خواست ما نیز هست ـ به طور دلخواه بشود؛ ‏‏‏اسلام بزرگ تمام تبعیض‌ها را محکوم نموده… در پناه اسلام و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی، حق اداره‌ی امور داخلی و محلی و رفع هر گونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و‏‎ ‎‏سیاسی متعلق به تمام قشرهای ملت است…»[۱۶]
هیأتی از تهران به مهاباد آمد و تنها جلسه‌ی رسمی مذاکرات با هیأت نمایندگی خلق کرد تنها چهل دقیقه به‌طول انجامید. ساعت سه و نیم روز سه‌شنبه ۲۰ آذرماه ۱۳۵۸ جلسه رسمی هیأت دولت با هیأت نمایندگی خلق کرد در محل فرمانداری مهاباد تشکیل گردید. در این جلسه ابتدا آقای فروهر ضمن‌اظهار خوشوقتی از این نشست، در مورد نتیجه مذاکرات اظهار خوشبینی کردند. سپس ماموستا شیخ عزالدین حسینی یک بیانیه افتتاحیه قرائت کرد که در آن ضمن خوش‌آمدگویی به نمایندگان دولت، گفت که ملت کرد همواره آرزو داشته‌اند که در نشست و گفتگو با نمایندگان رسمی دولت شرکت نموده و مسئله ملی خود را از راه تفاهم و گفتگو حل و فصل نمایند. مردم کردستان درعین حالی‌که با مردم ایران مبارزات مشترکی را پیش برده و همواره برای کسب حقوق حقه خود نیز مبارزه کرده است.
ماموستا شیخ‌ عزالدین پس از این بیانات، هیأت نمایندگی خلق کرد را با تعلق سازمانی‌شان معرفی کرد. به‌دنبال آن صباغیان به ترکیب هیأت و حضور رسمی نمایندگان کومه‌له و چریک‌های فدایی اعتراض کرد.[۷]
بنا به گفته بهروز سلیمانی نماینده شاخه کردستان سازمان چریک‌های فدایی خلق، به‌ دنبال این سخنان صباغیان، دکتر قاسملو اظهار می‌دارد که ترکیب هیأت به خود هیأت مربوط است؛ مردم کردستان طی تظاهرات گسترده و سراسری در دو هفته پیش (ششم آذرماه) از ترکیب فعلی هیأت نمایندگی خلق کرد به‌طور وسیعی حمایت کرده‌اند.[۱۷]
شیخ حسین کرمانی دراین‌باره می‌گوید، گفتند که یک هیات حسن‌نیت دارد برای کردستان می‌آید شما بروید با آنها باشید اما جزو هیات نباشید. ناظر باشید که چه می‌کنند… به آقای صباغیان گفتم من با شما کاری خصوصی دارم. خلوت کردند. بنده بودم، مهندس صباغیان، مهندس سحابی و ظاهرا یک نفر دیگر هم بود. شروع کردم گفتم از آنجا که شما می‌خواهید با آن‌ها صحبت کنید آیا آن‌ها را به رسمیت می‌شناسید؟ کومه‌له و دموکرات را به رسمیت می‌شناسید؟ می‌خواهید چکارکنید؟ گفتند الان وضع ما خوب نیست ما امکانات این چنینی نداریم. خودتان را سرگرم کنید که دست به عمل حادی نزنند تا ما کم‌کم بتوانیم مرزهای‌مان را بگیریم. ارتشمان را جمع و جور کنیم و این‌ها را آرام کنیم.[۱۸]
آقای سحابی می‌گوید، من یادم هست یکی از بچه‌های خودمان به رضا ناجیان گفت چرا شما با این‌ها مذاکره می‌کنید؟ گفت سیاست ما فعلا اینست. ما می‌خواهیم مردم را از آنها جدا کنیم. آنها جو درست کرده‌اند و مردم را ترسانده‌اند. ما که بالاخره با آن‌ها می‌جنگیم، اما باید مردم را از آنها جدا کنیم. آقای خمینی هم این سیاست ما را پذیرفت؛ لذا سرتاسر زمستان ۵۸، کجدار و مریز، گاهی به کردستان می‌رفتیم.[۱۹]
با توجه به کارشکنی هایی که از جوانب مختلف صورت می‌گرفت و نیز تحولات درون حاکمیت که همزمان با اشغال سفارت آمریکا در جریان بود، این مذاکرات نتوانست به جایی برسد. حتی تلاش‌های یک‌جانبه کردها از طریق تماس با بنی صدر و برخی دیگر از رهبران در تهران نیز کار به‌جایی نبرد. تمام شواهد و قرائن حاکی از آن بود که رژیم در حال آماده سازی برای هجومی تازه بود.[۷]
دور دوم درگیری‌ها در کردستان
مذاکرات کردها و فرستادگان جمهوری اسلامی با کارشکنی عوامل جمهوری اسلامی و با توجه به این‌که این مذاکرات نه برای حل مسئله کردستان و به رسمیت شناختن حقوق مردم کرد بلکه برای اتلاف وقت و خرید زمان و تجمع قوا برای سرکوب جنبش کردستان بود، به بن بست رسید و در نهایت در فروردین ۱۳۵۹ دومین دور حمله به کردستان آغاز شد و این دور از جنگ و درگیری‌ها تا سال ۱۳۶۲ ادامه داشت تا این‌که نیروهای کردی از خاک ایران خارج شدند.
سحابی در مورد از سر گیری دور دوم درگیری‌های کردستان می‌گوید، درآخرین شب‌های اسفند ماه نزدیک عید نوروز ۱۳۵۹ خبر رسید فردا می‌خواهند حمله کنند. قرار شده که سپاه پاسداران از طرف کامیاران حمله کرده به طرف پاوه پیشروی کند… رفتیم شورای انقلاب با بهشتی مطرح کردیم این کار اخلال در برنامه ما و هیأت ویژه است… این جنگ ممکن است باعث سرکوب موقت بشود، ولی گروه‌ها خود را مظلوم می‌نمایند و مردم را جذب می‌کنند. ما با مرحوم بهشتی اتمام حجت کردیم، ولی اثری نداشت؛ بنابراین من کناره گیری کردم. هیأت ویژه از اول فروردین ۱۳۵۹ دیگر نقشی نداشت.[۲۰]
خمینی در ‏‏۲۹ تیر ۱۳۵۹ در سخنرانی اعتراف به اشتباهات گذشته گفت:
«… ملت ما انقلابی عمل کردند و ما نکردیم. ما یا مقصریم یا قاصر… اگر آن روزی که می‏‌خواستند در کردستان بروند برای مذاکره، من به آنها تذکر دادم که اگر بخواهید مذاکره [کنید]، باید با موضع قدرت بروید. اول باید ارتش و پاسدارها و این‌ها احاطه کنند آنها را، محاط قرار بدهند، بعد شما بروید صحبت کنید. مسامحه شد. این اسباب این شد که آن گرفتاری طولانی برای ما پیش آمد، و آن قدر ضایعه واقع شد.» (صحیفه خمینی، ج ۱۳، ص ۴۶ و ۴۷)[۷]
چهل سال خشونت، سرکوب، بمباران و اعدام پاسخ جمهوری اسلامی ایران به خواست‌های مردم کردستان بوده است؛ ولی علی‌رغم همه این سرکوب‌ها مبارزه علیه مسئله ستم ملی و تمامی پیامدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن در کردستان هم‌چنان در جریان بوده و به لحاظ سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی در کردستان پذیرفته نشده است.
کشتار و اعدام مردم کردستان
درجریان درگیری‌ها و سرکوب مردم کردستان، کشتار و جنایت‌های بسیاری از جانب جمهوری اسلامی صورت گرفت. از آن جمله می‌توان به کشتارجمعی مردم در قارنا، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گوله‌ و چندین روستای دیگر اشاره کرد. نیروهای حکومتی در این مناطق مردم روستاها اعم از مرد و زن و کودک و پیر را قتل‌عام کردند و خانه و کاشانه و دسترنج مردم کردستان را به آتش کشیده و غارت کردند.
هم‌زمان با اعزام گردان‌ها و لشکرهای متعدد از طرف جمهوری اسلامی به کردستان و بمباران شدید شهر و روستاهای این منطقه و قتل عام مردم بی دفاع این دیار، صادق خلخالی با حکم شرعی و حکومتی خمینی به کردستان اعزام و ده‌ها تن از مبارزان و انسان‌های بی گناه را به جوخه آتش سپرد. مبارزین زخمی را با برانکارد به میدان تیر اعزام و آنان را تیرباران کردند.[۲]
قتل عام روستای قارنا
یکی از نمونه‌های مشهور کشتار مردم کردستان، قتل عام قارناست. قارنا روستایی کردنشین در پنج کیلومتری شهرستان نقده، واقع در کردستان ایران است. جنگ سال ۱۳۵۸ در نقده توسط عوامل حکومتی جمهوری اسلامی به‌وقوع پیوست.
کشتار مردم در روستاهای کردستان توسط جمهوری اسلامی
ساعت یک بعد ازظهر یازدهم شهریور ماه سال ۱۳۵۸، در یک یورش ۳ساعته به روستای قارنا ۴۷ نفر از مردم بی‌گناه و بی‌دفاع که جملگی غیرنظامی بودند، کشته شدند. مقتولین زن و مرد و پیر و جوان و حتی بعضی از کودکانی بودند که هنوز سنشان به پنج سالگی هم نرسیده بود حزو کشته شدگان بودند. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشته‌ها را ۴۷ نفر ذکر کرده‌اند ولی طبق گفته‌های اهالی روستا و مطلعین تعداد کشته‌های این حادثه به ۶۸ نفر رسیده است. در این میان برخی از خانواده‌ها تا شش نفر از اعضایشان را از دست دادند.
برخی اخبار این طور حکایت می‌کنند که نیروهای مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسیدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را می‌کشتند. بعد از رسیدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوی آنان حمله ور شده و پیر و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنیزه از پا در آوردند و سپس با گلوله به آنان تیر خلاص زدند.
اسناد و مدارک زیادی برای پیگیری عاملان این جنایت در دسترس بوده است ولی دولت درحالی که بیش از ۳ ماه از این جنایت گذشته بود، هیچ اقدامی در این مورد انجام نداد و تا هیات حسن نیت (با همراهی داریوش فروهر) به کردستان نیامد کسی از مسئولین حتی فریاد مظلومیت‌های قارنا را نشنید.
این جنایت بعد از فرمان جهاد خمینی علیه ملت کرد انجام گرفت و عاملان این جنایت نه تنها مستقل و جدا از حکومت نبودند، بلکه نیروهای رسمی دولت سرپرستی آنها را برعهده داشتند.
عاملین حادثه‌ی قارنا مورد بازجویی قرار نگرفتند و پاداش‌هایی نیز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد. تعدادی از آن‌ها بعدها به پست‌های بسیار بالای حکومتی چون وزیر و سفیر ارتقاء یافتند.
اسامی برخی از جان باختگان قارنا بدین شرح است:
ملامحمود بهترزاده، سیدرحمان طاهری، سیدمحمدطاهری، سیداسماعیل طاهری، حاج سیدعلی طاهری، سیدکریم اروندی، امینه شریفی اذر، حاجی رحمان شریفی اذر، عثمان شریفی اذر، مصطفی عزیزی، محمدعزیزی، محی الدین ابروشن، حاج شریف ابروشن، رحمان ابزن، رحمان سلیمانی، رحیم سلیمانی، کریم سلیمانی، قادرسلیمانی، عبدالله احمدپور، عمرباسی، جعفرباسی، مصطفی باسی، محمدشیرو، سلیمان حمزه پور، ابراهم پویا، ابراهیم رسولی، علی (چوپان روستا)، حسن (نوجوان ۱۳ ساله اهل روستا مجور علی آباد)، زینب رامین، خانم خاتوزین رامین، کریم رامین، احمدرامین، رحمان رامین، خسروافشین، رسول خسروی، رحمان خسروی، سعیدخسروی، عبدالله خسروی، مرادخسروی، مصطفی خسروی، ابوبکرشیشمان، جعفرشیشمان، علی شیشمان، عزیزمرزنگ، احمد سعادت‌پور
اسامی جان باختگان قلاتان:
فرار مردم کردستان از خانه‌های خود در اثر سرکوب جمهوری اسلامی
رمضان پنهار ۱۱ ساله، حاجی سید حسن قدمی ۷۰ ساله، حاج محمد بایزیدی ۷۵ ساله، حاج رسول عبدالله ۶۰ ساله، عبدالله قربان ۵۰ ساله، عثمان درویش سلیم ۶۰ ساله، محمد کردی ۵۰ ساله، عثمان امانی ۳۰ ساله، محمد امین عباسی ۳۰ ساله، حسن حمزه کوکه ۲۲ ساله، احمد گلابی ۲۱ ساله، جلال بیدوخ ۱۸ ساله، عبدالله آه لیانی ۱۹ ساله، اسمعیل حمیدی ۱۵ ساله، قادر کورستمی ۳۵ ساله و رحمان مینه مورک ۳۵ ساله.[۲۱]
مهدی بهادران که از سوی حسینعلی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارش او که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یک‌ماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ به‌چاپ رسید، می‌نویسد:
«با تحقیقات مفصل که گزارش‌ها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتل‌عام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشته‌ها را در بیابان‌ها انتقال داده‌اند که وانمود نمایند در جنگ کشته شده‌اند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیده‌اند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بی‌لیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقام‌جویی بر ضد کردهای معصوم از سوی دیگر است. متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده‌اند به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.»[۲۲]
اعدام‌ها در کردستان
اعدام‌های کردستان سال‌ها بعد از آن و خصوصا پس از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷و ۶۸ نیز ادامه داشت.
پیکر اعدام شدگان دهه شصت عمدتا در قبرستان‌هایی با نام «لعنت آباد» در شهرهایی مانند بیجار، قروه و کرمانشاه به خاک سپرده شدند؛ جایی که شبیه به گورستان خاوران در تهران است. قبرستان‌هایی که کم و بیش در تمام شهرهای عمده کردنشین دیده می‌شوند. برخی از قربانیان در کنار برخی از قبرستان‌های عمومی که محل اجرای احکام آن‌ها نیز بوده است به خاک سپرده شده‌اند.
ابعاد آن‌چه در سه سال اول بعد از انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، بسیار فراتر از آمار و ارقامی است که نشریات سراسری و حتی مطبوعات خود احزاب کرد منتشر کرده‌اند.
از آغاز دهه شصت و زمانی که نظام جمهوری اسلامی خود را یک‌پایه کرد، دور دیگری از اعدام‌ها در کردستان آغاز شد. موج دستگیری فعالان سیاسی و مدنی در این دوره به اتهامات مختلف که عمدتا مرتبط با عضویت و هواداری احزاب کرد است، در طول حیات جمهوری اسلامی کم نظیر بود.
بیشتر دستگیر شدگان این دوره، این بار، با محاکمه در یک نهاد قضایی به طناب دار و جوخه‌های اعدام سپرده شدند. تعداد زیادی از آن‌ها نیز بر اثر شکنجه و اعمال خشونت در زندان‌ها جان خود را از دست دادند. نهادهای مدافع حقوق بشر می‌گویند که سیر محاکمه‌ها در این دوره بدون رسیدگی عادلانه صورت گرفته است.
هم‌زمان با اعدام‌های گروهی در تابستان سال ۶۷، شمار دیگری از زندانیان در زندان‌های کردستان با مجازات مرگ روبرو شدند که از تعداد دقیق آنها نیز مانند موارد قبلی اطلاعی در دست نیست.
اخیرا بنیاد عبدالرحمان برومند، که از جمله اعدام‌های سیاسی در ایران را مستند می‌کند، تلاش‌هایی را برای مستندسازی جداگانه اعدام و کشتارهای فراقضایی در کردستان آغاز کرده است. رویا برومند، مدیر این بنیاد گفت، تا به امروز ما برای سال‌های ۱۹۸۰–۱۹۹۰توانسته‌ایم ۲۴۰ مورد از اعدام‌های سیاسی را ثبت کنیم. او می‌گوید سرگذشت افرادی که اعدام شده‌اند از منابع منتشر شده و در مصاحبه و تماس با بازماندگان و فعالان کرد در حال تدوین است، ولی بدون کمک خانواده و دوستان و همبندی‌ها، جمع‌آوری اطلاعات به کندی پیش می‌رود و مقدار اطلاعاتی که ما تا به حال جمع آوری کرده‌ایم با ابعاد «فاجعه کردستان» قابل مقایسه نیست.
در مواردی که افراد وابسته به تشکل‌های سیاسی بودند، امکان ثبت اسامی آنها در آرشیو احزاب بیشتر است اما نهادهای حقوق بشری می‌گویند که تعداد زیادی از این اعدام‌ها مربوط به افرادی می‌شود که فعالیت سیاسی یا نظامی خاصی نداشتند و به نظر می‌آید که چندان هم مرتبط با احزاب نبوده‌اند.
رویا برومند می‌گوید به غیر از وقایع شناخته شده همچون کشتار قارنا، موارد دیگری نیز به بیناد برومند گزارش شده است. برای مثال ده‌ها نفر از ساکنین یک محله در مهاباد دستگیر و به صورت تنبیهی و احتمالا در رابطه با یک درگیری که در آن شرکت نداشته‌اند اعدام شده‌اند، که به گفته او نشانه بارزی است از اینکه تعداد اعدام شهروندان عادی به هیچ‌وجه پایین نیست.
وجه دیگر سرکوب مردم کردستان مذهبی است. کردها که اغلب از مسلمانان سنی مذهب هستند از این منظر نیز مورد سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند.
خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی در روز ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ تنها یک هفته قبل از صدور دستور مداخله تمام عیار نظامی در کردستان، به گروهی از آموزگاران مسلمان در مورد یک «دشمن مشترک» اخطار داد و گفت:
«اینها از اسلام می‌ترسند. اینها از قوانین اسلام می‌ترسند. این‌ها می‌خواهند که اسلام نباشد، گرچه هر چیز دیگری باشد و این توطئه است. از آن وقتی که توطئه شد دیگر ما نمی توانیم تا آخر تحمل کنیم و توطئه‌ها را بپذیریم. مسئله، مسئله اسلام است و مسئله مصالح مسلمین و اسلام. ما نمی توانیم مسامحه کنیم.»
تنها چند روز پس از این اظهار نظر نیروی‌های دولتی وارد کردستان شدند و جنگ کردستان آغاز شد. این هشدار را هم می‌توان تلاش دیگری برای توجیه سرکوب با توسل به حربه‌ی دین و مذهب دانست.[۱۳]
طرح خود مختاری کردستان ایران
در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۶۲ طرح خودمختاری کردستان ایران توسط شورای ملی مقاومت ایران در یک مقدمه و ۱۲ ماده تصویب شد
طرح خودمختاری کردستان ایران
نظر به این‌که مردم ایران با انقلاب خود «آزادی و استقلال» را به عنوان دو اصل عمومی و تفکیک‌ناپذیر مطرح کرده‌اند،
نظر به این‌که شورای ملی مقاومت براندازی رژیم خمینی و برقراری نظام سیاسی مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم را وجهه‌ی همت خود قرار داده است،
نظر به این‌که لازمه‌ی استقرار یک حکومت مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم در ایران، تأمین و تضمین هر چه بیشتر وسایل، امکانات و طرق دخالت و مشارکت همه‌ی مردم در اخذ و اجرای تصمیمات است،
نظر به این‌که دخالت و مشارکت مردم در اخذ و اجرای تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شرط لازم تحقق دموکراسی در یک کشور است.
شورای ملی مقاومت به منظور تأمین و تقویت هر چه بیشتر حاکمیت مردمی و تمامیت ارضی و یکپارچگی و وحدت ملی کشور و نظر به مبارزات عادلانه‌ی مردم کردستان برای تأمین دموکراسی درایران و خودمختاری در کردستان و به‌منظور رفع ستم مضاعف از ملیت ستمزده‌ی کرد، طرح حاضر را برای تأمین خودمختاری کردستان ایران اعلام می‌دارد. این طرح در چارچوب برنامه‌ی شورای ملی مقاومت و دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران و وظایف مبرم دولت موقت قابل اجراست و مشخصاً بر اساس ماده‌ی ۳ وظایف مبرم دولت موقت مبنی بر «پایان ‌دادن به جنگ ضد خلقی علیه مردم کردستان با اعلان خودمختاری در چارچوب تمامیت ارضی ایران، کوشش برای محو آثار این جنگ» تنظیم و تصویب‌شده و رهنمون عمل آینده‌ی دولت موقت درباره‌ی خودمختاری کردستان خواهد بود.
ترتیبات و نحوه‌ی اجرای طرح حاضر را دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران مشخص خواهد نمود. دولت موقت مؤظف است برای تحقق این طرح تلاش‌های لازم را مبذول دارد.
۱ ـ منطقه‌ی خودمختار، تمامی کردستان ایران را شامل می‌گردد. قلمرو جغرافیایی این منطقه از طریق مراجعه به آرای عمومی مردم منطقه‌ی کردنشین کشور تعیین می‌شود.
۲ ـ ارگان قانون‌گذاری در امور داخلی منطقه‌ی خودمختار، شورای عالی کردستان است که نمایندگان آن از طریق انتخابات آزاد با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی انتخاب می‌شوند. قوانین عمومی جمهوری در منطقه‌ی خودمختار لازم‌الاجراست. مصوبات شورای عالی کردستان نباید ناقض قوانین عمومی جمهوری باشد.
۳ ـ اداره‌ی کلیه‌ی امور منطقه‌ی خودمختار کردستان به‌جز اموری که ذیلاً در صلاحیت دولت مرکزی شناخته می‌شود در صلاحیت ارگان‌های خودمختاری است.
تعیین عالی‌ترین ارگانها برای اداره‌ی امور و نظارت برفعالیت آنها به عهده‌ی شورای عالی کردستان است.
۴ ـ حفظ انتظامات داخلی منطقه‌ی خودمختار به عهده‌ی ارگان‌های خودمختاری است که نیروی متناسب برای این امر را با مراعات ماده‌ی ۲ طرح حاضر سازمان خواهند داد.
۵ ـ امور مربوط به سیاست خارجی و روابط خارجی، امنیت سراسری جمهوری و دفاع ملی (شامل حراست از مرزها، حفظ تمامیت ارضی و وحدت جمهوری) در صلاحیت دولت مرکزی است. ارتش در منطقه‌ی خودمختار کردستان نیز مانند دیگر نقاط ایران حق دخالت در امور انتظامی داخلی را ندارد.
۶ ـ امور مربوط به تجارت خارجی و گمرکات، تعیین نظام پولی و مالی کشور، انجام وظایف مربوط به بانک مرکزی، تنظیم بودجه‌ی عمومی و برنامه‌های اقتصادی که اهمیت سراسری دارند و یا مستلزم سرمایه‌گذاری‌های کلان هستند در صلاحیت دولت مرکزی است.
اداره‌ی سایر امور اقتصادی منطقه‌ی خودمختار در صلاحیت ارگانهای خودمختاری است. بهره‌برداری از منابع طبیعی و ثروت‌های عمومی کشور که اهمیت سراسری دارند در صلاحیت دولت مرکزی است که به نفع همه‌ی مردم ایران صورت می‌گیرد. در منطقه‌ی خودمختار کردستان ارگان‌های خودمختاری دولت مرکزی را در بهره‌داری از این منابع و ثروت‌ها یاری خواهند نمود.
۷ ـ زبان کردی، زبان رسمی تدریس و مکاتبه‌ی داخلی درمنطقه‌ی خودمختار است و در همه‌ی مراحل تحصیلی حق آموزش به زبان کردی برای ساکنان منطقه به‌رسمیت شناخته می‌شود.
زبان فارسی، در منطقه‌ی خودمختار نیز مانند دیگر مناطق ایران، زبان رسمی است و در مدارس همراه با زبان کردی آموزش داده می‌شود. مکاتبات ادارات منطقه‌ی خودمختار کردستان با مرکز و سایر نقاط ایران و نیز با ادارات وابسته به دولت مرکزی در منطقه‌ی خودمختار به زبان فارسی صورت می‌گیرد. کلیه‌ی ساکنان غیرکرد در کردستان خودمختار در اشاعه‌ی فرهنگ خود آزادند و حق آموزش به زبان خود را دارند.
۸ ـ کلیه‌ی حقوق و آزادی‌های مصرح در اعلامیه‌ی جهانی حقوق‌بشر و میثاق‌های بین‌المللی مربوط به آن، نظیر آزادی عقیده و بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل و فعالیت احزاب و سازمان‌های سیاسی، اتحادیه‌ها و شوراهای کارگری، دهقانی و صنفی، انجمن‌های دموکراتیک، آزادی انتخاب شغل و محل اقامت و آزادی مذهب در کردستان خودمختار همانند دیگر نقاط ایران تضمین می‌شود. کلیه‌ی ساکنان کردستان اعم از زن و مرد همانند ساکنان سایر مناطق ایران بدون هر نوع تبعیض جنسی، قومی، نژادی و مذهبی از تساوی حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار خواهند بود.
۹. نظام قضایی جمهوری واحد است و در منطقه‌ی خودمختار، دادگاه‌ها طبق قوانین جمهوری و هم‌چنین قوانین مصوب شورای عالی کردستان، به دعاوی رسیدگی خواهد نمود
نیروهای انتظامی کردستان خودمختار، همانند نیروهای انتظامی دیگر نقاط کشور، ضابط دادگستری بوده و ملزم به اجرای احکام و دستورها و قرارهای محاکم و مقامات قضایی می‌باشند.
۱۰ ـ ارگان‌های خودمختاری موظفند از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژه‌ی دولت مرکزی شناخته شده است خودداری نموده و دولت مرکزی را در اجرای وظایف خویش در منطقه یاری کنند. به همین نحو دولت مرکزی و ارگان‌های اجرایی آن از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژه‌ی ارگان‌های خودمختاری شناخته شده‌اند، ممنوعند و باید ارگان‌های خودمختاری را در انجام وظایف خود یاری رسانند.
۱۱ ـ دولت مرکزی در اجرای وظیفه‌ی خود مبنی بر تأمین سریع پیشرفت و توسعه‌ی کلیه‌ی مناطق عقب‌افتاده‌ی کشور، مؤظف است که از درآمدهای عمومی سهم بیشتری را به رفع عقب‌ماندگی منطقه‌ی خودمختار کردستان نیز تخصیص دهد.
۱۲ ـ مردم منطقه‌ی خودمختار کردستان مانند سایر هموطنان خود در سراسر ایران از طرق قانونی و بدون هیچ‌گونه تبعیض در اداره‌ی امور کشور مشارکت خواهند نمود.
طرح حاضر در یک مقدمه و ۱۲ماده در تاریخ ۱۷آبان ۱۳۶۲ به اتفاق آرا در شورای ملی مقاومت به تصویب رسید.[۲۳]
منابع

  1. ↑ ریشه‌های تاریخی استقلال‌طلبی کردستان- مشرق نیوز
  2. ↑ پرش به بالا به:۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ٢٨ مرداد، فرمان جهاد خمینی، خلق کرد در بوته‌ آزمایش ـ سایت حزب کمونیست ایران
  3. ↑ چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحه ۴۶
  4. ↑ پرش به بالا به:۴٫۰ ۴٫۱ سایه هاشمی رفسنجانی بر فراز کردستان ایران – بی‌بی‌سی فارسی
  5. ↑ پرش به بالا به:۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ جزئیاتی درباره‌ی جنگ سه ماهه‌ی کردستان در گفتگو با بهزاد خوشحالی، فعال سیاسی کرد – کوردستان میدیا
  6. ↑ چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره ۲ صفحه ۴۲
  7. ↑ پرش به بالا به:۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ چهلمین سالروز فرمان حمله به کردستان – العربیه
  8. ↑ نشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره دو
  9. ↑ صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۲۸۵
  10. ↑ صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۲۸۶
  11. ↑ صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۳۰۶
  12. ↑ نشریه چشم‌انداز ایران – ویژه کردستان’ شماره یک صفحه ۵۵
  13. ↑ پرش به بالا به:۱۳٫۰ ۱۳٫۱ دهه شصت؛ ‘کردها زیر گلوله‌’ – بی‌بی‌سی فارسی
  14. ↑ نشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره ۲ پاییز ١٣٨٤ صفحه ۸
  15. ↑ چشم‌انداز ایران ویژه کردستان’ شماره یک ص ٥٥
  16. ↑ صحیفه خمینی، ج ١١، ص ٥٥
  17. ↑ نٰشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره دو صفحه ۹
  18. ↑ نشریه چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحه ۶۶
  19. ↑ نشریه چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک ↑ مصاحبه با تلویزیون مهاباد در روز پنجشنبه ۲۲ آذرماه ١٣٥٨
  20. صفحات ۶۷–۶۶
  21. ↑ قتل‌عام مردم روستای قارنا در کردستان ایران – سایت کوردستان و کورد
  22. ↑ قارنا روستای که در خون غروب کرد – سایت کردانه
  23. ↑ طرح خود مختاری کردستان ایران – سایت شورای ملی مقاومت ایران
  • – حزب‌ها و سازمان‌های سیاسی کردستانی فراخوان اعتصاب داده‌اند.
    پیام این فراخوان چیست و چگونه به همبستگی مبارزاتی در ایران کمک می‌کند. «جوانان انقلابی محلات مریوان»، افسانه بهشتی‌زاده، سروه ناصری و فاطمه کریمی به این پرسش پاسخ داده‌اند. کردستان روزهای خونباری را تجربه می‌کند. نیروی سرکوب مستقیم شهروندان معترض را هدف گلوله قرار می‌دهد. پیکر مصدومان و کشته شدگان را از بیمارستان می‌رباید و محله به محله در شهرهای مختلف به خانه‌ها یورش می‌برد.
    شبکه حقوق بشر کردستان شمار شهروندانی را که در فاصله روزهای ۲۸ تا ۳۰ آباد در شهرهای مختلف کردستانبخش‌هایی از استان آذربایجان غربی و استان‌های کرمانشاه، کردستان و ایلام به ضرب گلوله ماموران حکومتی شدند ۱۴ نفر گزارش کرده است. این نهاد پیشتر نیز گزارش کرده بود ماموران حکومتی طی روزهای ۲۴ تا ۲۷ آبان دست‌کم ۲۵ تن از شهروندان کرد را کشتند.
    همزمان با افزایش خشونت مرگبار در شهرهای کردستان، سپاه پاسداران بار دیگر مقر احزاب کردستانی در اقلیم کردستان عراق را هدف حمله موشکی و پهپادی قرار داد. فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران تهدید کرده است این حملات ادامه خواهد داشت.
    در چنین وضعیتی احزاب و سازمان‌های کردستانی در فراخوان‌های جداگانه‌ای از مردمان دیگر شهرهای ایران خواسته‌اند در پشتیبانی و همبستگی با مبارزه در کردستان روز سوم آذر اعتصاب کنند. چرا این اعتصاب و پاسخ به آن اهمیت دارد و چه تاثیری می‌تواند بر تداوم مبارزه در ایران داشته باشد.
    بخش اول نظرخواهی در باره اهمیت اعتصاب در همراهی با کردستان را بخوانید:
    فراخوان به اعتصاب در پشتیبانی از مبارزه در کردستان: همبستگی سراسری را تقویت کنید
    جوانان انقلابی محلات مریوان، افسانه بهشتی‌زاده، فاطمه کریمی، فعال حقوق زنان و مدیر شبکه حقوق بشر کردستان و سروه ناصری از کمیته مرکزی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومله) به این پرسش پاسخ داده‌اند. آنها بر این باورند که اعتصاب در سراسر ایران می‌تواند حس مبارزه مشترک را تقویت کند.
    جوانان انقلابی محلات مریوان: اعتصاب سراسری جنبش را وارد مرحله جدیدی می‌کند
    «جوانان انقلابی محلات مریوان» متولد قیام ژن ژیان ئازادی است و در سازماندهی و مقاومت در مریوان نقش فعالی دارد. این گروه معتقد است در خطاب قرار دادن مرکز و به ویژه تهران، ظرفیت‌ها و ضعف‌های آن را می‌بیند و مخاطبش در تهران طبقه کارگر و فرودستان شهری حاشیه‌نشین هستند:
    «مرکز و به صورت ویژه تهران_ وقتی تهران را خطاب قرار می‌دهیم منظورمان جنوب شهر، طبقه کارگر و مهاجران اعم از کُرد، ترک، بلوچ، عرب و دیگرانی است که در مناطق جنوبی و حاشیه ساکن هستند، هم اراده دارد و هم همبستگی. ضعف آن نداشتن سازمان و تجربه است. درست مقابل چیزی که نقطه قوت کردستان است. ظرفیت کردستان علاوه بر ابداع و راهکارهای خلاقانه مقاومت است که آن هم بر اساس تجربه‌ای که اندوخته است، دارد. مرکز هم در مسیر پیش‌رو به تجربه تحزب و سازمان حتما می‌رسد. در این وضعیت اگر مرکز به فراخوان اعتصاب پاسخ بدهد جنبش وارد یک مرحله جدیدی شده است و به پیروزی نزدیک‌تر. اگر هم به هر دلیلی پاسخ ندهد یا حتی به فرض ناممکن علیه کردستان تظاهرات کند، بازهم ما ناامید نمی‌شویم و تلاش همه باید این باشد که همبستگی را تقویت کنند. کردستان به مرکز بدبین نیست و این آگاهی عمومی در باره ضعف سازماندهی در مرکز وجود دارد.»
    افسانه بهشتی‌زاده: نگذارید تاریخ تکرار شود
    افسانه بهشتی‌زاده فعال فمینسیت هم بر این باور است که مرکز و دیگر شهرهای ایران باید در همراهی با کردستان و نه حمایت از کردستان در رزم مشترک همراه شوند و نگذارند تاریخ سرکوب دوباره برای کردها تکرار شود. او می‌گوید:
    «همراهی مرکز با فراخوان اعتصاب با توجه به اینکه در روزهای اخیر با تشدید سرکوب در کردستان این حس هم در بین فعالان در کردستان و هم در فضای رسانه های اجتماعی تقویت شد که کردستان تنها است، مرکز دارد سرکوب کردستان را تماشا می‌کنند، همانند آنچه که بعد از انقلاب و فرمان جهاد خمینی صورت گرفت و کردستان خودش را تنها احساس کرد و تنها سرکوب شد، اهمیت دارد. این حس تاریخی دارد دوباره در کردستان تکرار می‌شود؛ این حس فاصله‌ای که ما درد و مبارزه مشترک نداریم، به ویژه در این چند روز که کردستان در مهاباد، پیرانشهر و جوانرود سرکوب شدیدی را تحمل کرد، این حس که می‌تواند خیلی ویران کننده باشد را خیلی دامن زد.»
    بهشتی‌زاده معتقد است:
    «اگر مرکز به همراهی و نه در حمایت از کردستان به این فراخوان پاسخ بدهد می‌تواند دوباره حس اعتماد را بسازد و این حس را به وجود بیاورد که ما درد مشترک داریم و مسیر مبارزه مشترک است. اما اگر پاسخی داده نشود به این فراخوان‌ها این نگاه می‌تواند تقویت شود که ما درد مشترک نداریم پس مسیر مبارزه‌مان هم جدا است.»
    او تاکید دارد:
    «این اعتصاب باید همراهی با کردستان باشد و نه فقط در حمایت. حمایتی بودن این حس را القاء می‌کند که ما اگر یک روز به عنوان همبستگی اعتصاب کنیم کفایت می‌کند اما مبارزه اصلی بر دوش کردستان است. حمایت یعنی اینکه مرکز حمایت‌کننده و ناظر است و نه همراه و همرزم کردستان. این مهم است که مرکز و جاهای دیگر نشان بدهد این مبارزه مشترک است و همان‌قدر که کردستان هزینه می‌دهد و مبارزه می‌کند، جاهای دیگر هم مقاومت کند و هزینه بدهد.»
    فاطمه کریمی: اعتصاب سراسری همبستگی را به شکل عملی تقویت می‌کند
    فاطمه کریمی، فعال حقوق زنان و مدیر شبکه حقوق بشر کردستان اعتصاب‌های گسترده‌ای که تا به حال در کردستان شکل گرفته را حامل دو پیام می‌داند: نمادین بودن در اعلام همبستگی با مبارزان و نمایان کردن تاثیرگذاری و پایگاه داشتن احزاب کردستانی اما معتقد است که باید اعتصاب از حالت نمادین و جغرافیای کردستان فراتر برود تا هم به پایه‌های اقتصادی حکومت ضربه بزند و هم امید را در دل بخش‌هایی که از مبارزه در برابر سرکوب شدید ناامید شده‌اند، دوباره زنده کند. او در باره فراخوان احزاب و سازمان‌های کردستانی به اعتصاب سراسری در روز سوم آذر می‌گوید:
    «اعتصاب‌ها در کردستان شاید به دلیل وضعیت اقتصادی که این منطقه دارد تاثیر اقتصادی زیادی نداشته اما به صورت نمادین اهمیت و تاثیر زیادی داشته است. حالا نیز پاسخ به فراخوان اعتصاب سراسری مهم است چرا که خیلی مهم است چرا که سبب می‌شود مردم دیگر شهرها با هزینه کمتری با مبارزه و مردم کردستان همبستگی کنند. این همبستگی مهم است چون حکومت از آن واهمه دارد. حکومت هم از همین واهمه دارد.»
    کریمی بر این باور است که اعتصاب در شهرهای صنعتی که نقش مهمی در اقتصاد و تولید دارند تاثیری بیشتر از اعتصاب نمادین خواهد داشت و می‌تواند به پایه‌های اقتصادی حکومت ضربه بزند:
    «اگر این اعتصاب و همبستگی در سراسر ایران، به ویژه در مراکز صنعتی و مهم که می‌توانند به حکومت ضربه بزنند، شکل بگیرد آن انتقاد و گلایه‌ای را که کُردها در روزهایی که مردم در کردستان کشتار می‌شدند و برخی شهرها محاصره نظامی بودند اما توجه رسانه و شبکه‌های اجتماعی به تیم ملی فوتبال و باخت آن بود، داشتند و به حق هم بود را هم می‌تواند تا حدی پاسخ بدهد و همبستگی را دوباره تقویت کند؛ هم به صورت نمادین و هم به صورت عملی.»
    او می‌گوید:
    «پاسخ مثبت به این فراخوان در شرایطی که بخشی از معترضان به دلیل سرکوب شدید شاید ناامید و منفعل شده‌ و حکومت از اینکه احتمال دارد جنبش رو به خاموشی برود خوشحال است، می‌تواند دوباره امید را زنده کند و بخش منفعل را به خیابان بیاورد و حس همبستگی را تقویت کند. تقویت حس همبستگی و بازگشت دوباره به خیابان هم تاثیر مثبتی بر جنبش دارد.»
    ناصری: ضرورت دارد برای جلوگیری از کشتار در کردستان اعتصاب سراسری شکل بگیرد
    سروه ناصری، عضو کمیته مرکزی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران معتقد است این فراخوان به ویژه پس از اینکه کردستان در چند روز اخیر حملات وحشیانه‌ای را تجربه کرد و نیروهای سرکوب با شگردهای خاص همیشگی برای ایجاد تفرقه و ملیتاریزه کردن کردستان اقدام کردند، اهمیت ویژه‌ای دارد. او می‌گوید:
    «حکومت در داخل کردستان با شگردهای خاص مثل تیراندازی با لباس‌های پیشمرگه‌ها و دامن زدن به تفرقه و در بیرون از مرزهای ایران با فشار بر دولت اقلیم کردستان و عراق با این دروغ که احزاب کرد از خاک عراق اسلحه به ایران قاچاق می‌کنند و موشک‌باران مقر احزاب کردستانی فشار را بر کردستان بیشتر کرده است و به همین دلیل هم ما معتقدیم این اعتصاب و همراهی با آن خیلی ضروری است. هم‌صدایی و پشتیانی مردم ایران از مبارزه در کردستان و محکوم کردن کشتار در وضعیتی که در کردستان این سوال مطرح می‌شود که چرا وقتی در اینجا کشتار است، در سایر مناطق اعتصاب و مبارزه خیابانی وجود ندارد، می‌تواند گام‎های مبارزان را چه در کردستان و چه در سراسر ایران در برابر حکومت محکم‌تر کند.»
    او اعتصاب سه روزه‌ای که در سالروز کشتار آبان ۹۸ شکل گرفت را یک نقطه قوت می‌داند اما معتقد است که این اعتصاب تداوم نداشت و تداوم نداشتن اعتصاب در دیگر شهرها سرکوب در کردستان را شدیدتر کرد و ضرورت دارد برای جلوگیری از ادامه سرکوب و کشتار مبارزه و اعتصاب گسترده‌تر شود:
    «ما می‌دانیم که دیگر ترسی نمانده است. ترس‌ها به وپژه در نسل جوان و زنان ریخته شده است، مبارزه در دانشگاه عالی است اما هنوز اقشاری هستند که به مبارزه نپیوسته‌اند. هنوز در شرکت‌های بزرگ صنعتی، در صنعت نفت و فولاد که نبض اقتصاد در دست آنها است و در دوره انقلاب ۵۷ با اعتصاب کمر حکومت را شکستند، مبارزه به هر دلیلی پیش نرفته است. من مطمئن هستم اگر کارگران صنعتی و مراکز صنعتی به اعتصاب بپیوندند و همینطور سایر اقشاری که هنوز به مبارزه نپیوسته‌اند، مبارزه حتما بهتر پیش می‌رود.»
    ناصری تاکید می‌کند:
    «لازم و حیاتی است که مردم تمام شهرهای ایران برای جلوگیری از قتل عام و در محکومیت کشتاری که در کردستان صورت گرفته است به این اعتصاب پاسخ مثبت بدهند.»
  • – .اطلاعیه‌ی دوم جوانان انقلابی محلات مریوان: زنده باد آزادی، برابری، تشکل شورایی
    مریوان، امشب (پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱)
    جوانان انقلابی محلات مریوان، اطلاعیه ی شماره ی دوم خود را خطاب به مردم این شهر، معلمان، والدین و دانش آموزان منتشر کرده اند. این اطلاعیه می گوید:
    مردم ازادیخواه مریوان!
    معلمان، والدین و دانش آموزان پیشرو!
    تشکل مهم ترین ابزار مبارزه و مطالبه گری است. همه ما اعتصابات و اعتراضات پرشور دانش آموزان را دیدیم و بار دیگر از شعارها و آگاهی آنها به وجد آمدیم. سردادن شعار « زن، زندگی، ازادی»، « نه روسری، نه توسری»، آزادی و برابری»، «بیکاری، بیگاری، حجاب زن اجباری» و چرخاندن مقنعه ها در هوا توسط دختران دانش آموز نشان داد که سیاست های حاکمیت در مدارس تماما شکست خورده است.
    معلمان و والدین مبارز!
    نسلی که به میدان آمده است حاضر به سکوت نیست. چرا که نمیخواهد بیش از این آرزوهایش توسط حاکمان ستمگر،‌ پایمال شود. نوجوانان دانش آموز با رنج و فقر خانواده هایشان آشنا و با ان زندگی کرده اند و نفرت شان از مسببان این وضع را با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم»، فریاد می زنند. جامعه‌ی ما و بویژه معلمان و خانواده‌ی دانش آموزان در مقابل فرزندان آگاه و جسور خود مسئولیت بسزایی بر عهده دارند.
    همچنین ایجاد سازمان دانش آموزی همانند تشکل‌های دانشجویان، زنان و دیگر جوانان زحمتکش و معلمان، جنبش ما را به سطح بالاتری از آگاهی و اتحاد می رساند.
    ما جوانان انقلابی محلات مریوان، دانش آموزان مدارس، دانشجویان دانشگاه‌ها، زنان شهرها و جوانان محلات را به اتحاد و تشکل‌یابی در کمیته‌‌ها و شوراهای مستقل فرا می‌خوانیم. مبارزه‌ی ما جوانان و دانش آموزان و دانشجویان و دیگر جوانان محلات زحمت کش نشین در کنار جنبش زنان و کارگران و زحمتکشان می تواند جامعه ما را از تندپیچ های مبارزه با سرکوبگران به پیروزی برساند. زنده باشید!
    زنده باد آزادی، برابری، تشکل شورایی
    جوانان انقلابی محلات مریوان
    (۲۰ مهرماه ۱۴۰۱)

هم‌میهنان مبارز!
احزاب و سازمانهای سیاسی ایران و کردستان!
سازمانهای بین المللی حقوق بشر!
تظاهرات و اعتراضات تودەهای مردم در ایران و کردستان در مدت چهل روز گذشته بیش از پیش وسیعتر گشته و اتحاد میان تمامی اقشار و ملیتهای تحت ستم ایران استوارتر شده است.
روز 4 آبان ماه بعد از فراخوان مرکز همکاری احزاب کردستان ایران جهت برگزاری مراسم چهلمین روز شهادت ژینا، اعتراضات این جنبش نوین به اوج و به مرحلەای رسید که دیگر راه برگشت نخواهد داشت. در سراسر ایران نیز اعتراضات جهت پشتیبانی از کردستان و به مناسبت چهلم ژینا بخش عمده شهرها را فرا گرفت و با این مهم اتحاد و همبستگی میان معترضین در کردستان و ایران محکمتر و استوارتر گشت. همزمان با وسیعتر شدن اعتراضات خیابانی نیروهای رژیم نیز بیرحمانەتر معترضان را سرکوب میکنند. در مدت دو روز گذشته در کردستان از قصرشیرین تا ارومیه 7 نفر شهید و صدهها نفر زخمی شدەاند. ما مراتب تسلیت و همدردی خود را با خانواده و اطرافیان شهدای سربلند ابراز میداریم و امید بهبودی سریع را برای زخمیها خواستاریم
. سیاست مرکز همکاری در این جنبش نوین ایجاد و پاسداری از اتحاد و همبستگی میان جنبش کردستان و سراسر ایران بوده است بنابراین بر حفظ مسالمت جویانه بودن اعتراضات و تکرار شعارهایی پای میفشاریم که همه گیرتر و در خدمت توده ای کردن این جنبش باشند. از تمامی دختران و پسران مبارز و انقلابی کردستان میخواهیم در تظاهرات و اعتراضات تاکتیکی را اتخاذ نمایند که این اتحاد با ارزش در سراسر کردستان و ایران حفظ گردد. همچنین روند مبارزه و مقاومتمان به وسیعتر شدن جنبش و شرکت بیشتر تودەها در تظاهرات یاری برساند. به همین دلیل وظیفه همگی ماست که بهانه دست نیروهای سرکوبگر رژیم ندهیم که فرصت سرکوب خونین را بدست آوردند. همزمان با تمامی شهرهای کردستان در روز 4 آبانماه، مردم مبارز مهاباد نیز با تعطیل کردن بازارها به خیابانها ریخته و برضد رژیم اعتراض کردند، نیروهای رژیم نیز به سرعت وضعیت شهر را میلیتاریزه کرده و سرکوب تظاهر کنندگان و دستگیری معترضین را شروع کرد که اکنون نیز خطر دستگیری و کشتار مردم بپاخاسته مهاباد وجود دارد.ما بعنوان مرکز همکاری احزاب کردستان ایران از تمامی مردم سراسر کردستان و ایران و آزادیخواهان خارج از کشور تقاضا داریم به هر طریق ممکن حمایت و پشتیبانی خود را از مردم مبارز مهاباد و سایر شهرهای کردستان نشان بدهند.
از تمامی مراکز بین المللی حقوق بشر درخواست داریم که به هر طریق ممکن از رخداد جنایت و فاجعه ای انسانی در این شهر و سایر شهرهای کردستان جلوگیری نمایند. هم‌میهنان آزادیخواه خارج از کشور نیز با حضور گسترده خود در تظاهرات میتوانند سرکوب و کشتار معترضان از جانب نیروهای رژیم افشا نمایند.
پیروز باد جنبش زن، زندگی، آزادی،
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی.
مرکزهمکاری کردستان ایران- ٥ آبانماه١٤٠١