کابینه دروغ و نکبت

کابینه دروغ و نکبت
یاشار سهندی
کابینه “حسن کلید ساز” شروع به کار کرده است. “رسانه های داخلی و خارجی” (بخصوص بی بی سی و دیگران) اطمینان میدهند که دارد یک اتفاقاتی می افتد. دور و زمانه ای است که روزگار بر جنبش های اسلامی تنگ آمده و گر نه هیچ بعید نبود در پایان روز رای اعتماد مجلس اسلامی به کابینه “تدبیر و امید ندای الله اکبر” به شکرانه رای اعتماد مجلس به اکثریت کابینه، دراین رسانه ها سر داده شود! از روز شنبه ٢٥ مرداد وزرای جدید با شتاب سرکار خود حاضرشدند و وزرای قبلی “صندلی وزارت” را سپردند و رفتند. وزرای جدید در “روزهای رای اعتماد” همگی چه از زبان رئیس شان یعنی روحانی چه خودشان مستقیم تاکید داشتند که ” مطیع و منقاد رهبر” هستند. آنها که متهم بودند که در سال ٨٨ یک جورهایی در “فتنه” شرکت داشتند، حضور خود را در برخی جاها لازم میدانستند چون همانگونه که تاکید کردند نگران نظام بودند که چیزی نمانده بود سرنگون گردد. ایشان اطمینان دادند که هیچ اقدامی علیه نظام الهی و امام زمانی مرتکب نشدند و کسانی مانند ربیعی در جمع هم جنسانش تاکید کرد که امنیتی بودنش نقطه قوت اش است. در حالی که در روزهای قبل در مصاحبه با رسانه های حکومتی چندان دلخوشی نداشت که از این “نقطه قوت” خودش یاد کند. ( و برای نویسنده این یادداشت بسیار جالب بود که بی بی سی وقتی نوبت بررسی سوابق ربیعی رسید هیچ اشاره ای نکرد که ایشان نقش اساسی در شکل گیری وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی داشته بلکه بر تحصیلات و تجربیان ایشان در مدیریت استراتژیک تاکید کرد و البته هیچ “منظوری” نداشتند!) علیرضا محجوب و خبرگزاری ایلنا از طومارهای جعلی یاد کردند که کارگران در حمایت از وزارت ربیعی امضا کردند! سرکوب کارگران در همه این سه دهه گواه این است که این طومارچقدر دروغین است و مدعیان آن کسانی جز چماقداران و مزدوران در “شاخه کارگری” این حکومت نبودند که افتخارشان سرکوب دائمی کارگران بوده است.
بهرحال وزرا همگی قول دادند که برای “خدمت” آمدند. روز یکشنبه سایتهای حکومتی تیتر زدند” معیشت مردم در ١٠٠ روز آینده متحول می‌شود”. نوبخت یکی اعضای تیم اقتصادی روحانی که اکنون عنوان “معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور” را یدک میکشد: ” اصلاح قانون بودجه سال ٩٢، احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و تهیه لایحه بودجه سال ٩٣ را از اولویت‌های اقتصادی اجرایی دولت در ١٠٠ روز آینده اعلام کرد”. به گزارش خبرگزاری مهر، نوبخت ” با تاکید بر اینکه به دلیل رصد و بررسی گزارشهای ٤ ماهه نخست سال جاری دولت یازدهم با جدیت قصد اصلاح قانون بودجه قانون سال ٩٢ را در دستور کار خواهد داد، بر مقابله با تورم و فراهم آوردن وضعیت بهتر در زندگی معیشتی مردم تاکید کرد و یکی دیگر از راهکارهای مقابله با تورم را تناسب میان نقدینگی در جامعه و عرضه کالا از سوی دیگر اعلام کرد.” اینها همه یعنی هیچی. وقتی بخصوص به گفته های وزیر اقتصاد کابینه “تدبیر و امید” توجه کنیم که میگوید نفت ” نکبت منابع” است: “من معتقدم که مساله اقتصادی ایران یکسری مشکلات ساختاری است که در دوره‌ای بلند‌مدت و عمدتاً از دهه‌ ٥٠ با افزایش درآمد‌های نفتی شکل گرفته است …بنابراین مشکلات موجود در ایران یک پدیده‌ی کاملا جدید نیست و سابقه‌ی این بیماری به دهه‌ی ٥٠ باز می گردد که آثارش هنوز در اقتصاد ایران پابرجاست … البته باید توجه داشته باشیم که بروز “نکبت منابع” به دلیل سوء مدیریت در تخصیص و بهره برداری از منابع و مواهب خدادادی رخ می‌دهد …”. ایشان تاکید میکند که برای درمان این “بیماری” سالهای سال وقت نیاز است و تازه این به شرطی است که “نکبت منابع” به حسابهای شخص شان واریز نگردد. نکبت منابع برای ما توده مردم نکبت خوانده میشود چون قرار نیست ریالی از این منابع برای رفاه ما مردم هزینه شود و گر نه برای خود ایشان عین برکت است که با آن میتوانند حسابهایشان را پر پول سازند و دستگاههای امنیتی شان به پشتوانه همین نکبت منابع است که امینت این جنابان را تضمین میکند.
همه رسانه های بورژوازی به ما اطمینان دادند که این وزرا دنیا دیده هستند و در این کار استخوان خرد کردند و ما شاهد هستیم که اولین اقدامات ایشان همه وعده های پوچ و توخالی است و قرار نیست که معیشت مردم بهبود یابد بلکه قرار است میزان رشد اقتصادی مثبت شود و این یعنی استثمار و باز هم استثمار. شاید، اما، اگر بودجه اصلاح شد، اگر نقدینگی کنترل شد، اگر بودجه سال آینده به موقع تنظیم گردید، اگر اتحادیه اروپا به ایران روی خوش نشان داد اگر …..شاید، اما و اگر وضعیت معیشت مردم بهبود یابد! البته قرار نیست از نکبت منابع سهمی نصیب مردم شود چون بهرحال نکبت است بلکه قرار است “زیرساختهای تولید بهبود یابد”. یعنی قرار است تضمین شود که کارگر خاموش و ارزان بماند. همه این “مردان ریاست جمهوری” که در کابینه حسن روحانی جمع شدند، بیش از سه دهه است که امتحان خود را پس دادند و هر طرح و قانونی و ایده ای “استراتژیک” در ذهن شان بوده همه در جهت خانه خرابی ما کارگران بوده است. گواهی آن روزگاری است که بر سر ما کارگران آوردند. یکی از دستاوردهای شاخص تیم اقتصادی روحانی که همگی در خدمت “سردار سازندگی” یعنی اکبر شاه بودند این بوده که استخدام رسمی در این مملکت رسما ملغی گردید و قراردادهای سفید امضا و شرکتهای پیمانکاری براه افتاد که این موارد نقش اساسی در خانه خرابی ما کارگران داشته و دارد. این وزرا بخصوص تیم اقتصادی این دولت تاکید میکند که قانون حذف یارانه را به قوت ادامه خواهد داد فقط منتظر هستند که شرایط فراهم شود که مرحله دوم آنرا عملیاتی سازند. همین یک وعده نشان میدهد که واقعا قرار است چقدر معیشت مردم بهبود یابد.
اما “ما کارگران ایران با توجه به عملکرد ضد کارگری دولتهای تاکنونی و با توجه به اینکه آقای روحانی و کابینه اش همگی از وزرا و مدیران اجرایی تاکنونی کشور بوده اند و همه آنان بنوبه خود سهمی در تحمیل شرایط فلاکتبار کنونی بر ما داشته اند، نه تنها سر مست رای مثبت مجلس شورای اسلامی به کابینه ایشان نخواهیم شد بلکه تلاش خواهیم کرد با اتحاد و همبستگی سراسری خود و تضمین حضور یک جنبش قدرتمند کارگری در صحنه اجتماعی، دست به استیفای حقوق حقه خود بزنیم.” این گوشه ای از بیانیه اتحادیه آزاد کارگران است که بواقع حرف دل ما کارگران است. تا جمهوری اسلامی هست معیشت مردم هیچگاه بهبود نخواهد یافت. اینجا ایران است در ابتدای قرن بیست یکم و حکومتی متعلق به اعماق قرون وسطی که هیچ چیزش به زندگی امروز ربط ندارد. دروغ و فریب و سرکوب شیرازه این حکومت را تشکیل میدهد چرا که این حکومت کارش نکبت زدن به زندگی است و برای اینکار چیزی بیشتر جز دروغ و فریب وسرکوب لازم ندارد. و براستی ما کارگران جز با اتحاد و همبستگی سراسری خود و تضمین حضور یک جنبش قدرتمند کارگری در صحنه اجتماعی، به حقوق حقه خود نخواهیم رسید.