منصوران: سرنگونی رژیم ایران به یک اراده اجتماعی تبدیل شده است
http://mezopotamyaajansi35.com/tum -haberler/content/view/189409
عباس منصوران با بیان اینکه نیروهای رادیکال انقلابی نیروهایی پویا در برابر خشونت حکومتی در ایران هستند. گفت:
انفجاری که در روز ۱۶ سپتامبر۲۰۲۲ با قتل دولتی ژینا (مهسا) امینی آغاز شد، به خیزش سراسری و اکنون در پنجاهمین روز خود به یک جنبش انقلابی برای سرنگونی کل حکومت اسلامی تکامل یافته است. اگر در روزهای اول، رفرمیستها تلاش کردند خواست ها را در حد مخالفت با پوشش اجباری اسلامی و روسری و برداشت گشت ارشاد تنزل دهند، اما بلافاصله با شعارِ زن، زندگی، آزادی، مرگ بر دیکتاتور و حکومت اسلامی نمیخواهیم، نمیخواهیم تکامل یافت. نام ژینا جاودانه و کلید رمز این جنبش سراسری گردید. پشتوانه و زمینه مادی این جنبش، تراکم و انباشت خواستهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است.
عباس منصوران گفت: این روند به یک روند انقلابی تبدیل شده است.
خروجی خشم مردم به شورش تبدیل شد ه است
منصوران میافزاید: انقلاب سیاسی سال ۱۹۷۸ در ایران ادامهی همان خیزش برای دستیابی به همان خواستهای تاریخی، طبقاتی در نخستین فاز سیاسی خود با دخالت قدرتهای بزرگ سرمایهداری به شکست انجامید و ناتمام ماند.
منصوران با بیان اینکه ۴۳ سال است که کارنامه و ماهیت دست نشانده بودن حکومتها ایران از سوی قدرتهای سرمایه داری ادامه دارد و انقلاب سیاسی ۱۳۵۷ نیز با دخالت این نیروها ناتمام ماند.
کنوصران افزود: در نشست گوادلوپ (از ۴ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹) رؤسای دولت ۴ قدرت اصلی بلوک غرب (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان غربی) یکی از موضوعات اصلی آن بررسی وضعیت بحرانی ایران در آن برهه بود. آنان نگران قدرتیابی جنبش چپ و کارگری بودند و برای حفظ استراتژیک ایران در منطقه به سود سرمایهداران، به قدرتیابی اسلام سیاسی رای دادند. آنان خمینی و مهرههایی آموزش دیده در غرب را از اروپا و آمریکا و آمریکا به پاریس آوردند و با آنها به توافق رسیدند که ارتش را منحل نکنند، جریان نفت را بر روی کمپانیهای نفتی باز نگهدارند و چپ و جنبش کارگری را سرکوب کنند. بنابراین، اسلام سیاسی بهعنوان ارگان سازش قدرتهای سیاسی امپریالیستی به حکومت نشست [افزون بردولتهای غربی، روسیه و چین، نقش نیروهای پرو روس و برادر (چپ سنتی در ردیف حزب توده، اکثریت فدایی و)…] و ملی- مذهبیها، در تثبیت حکومت اسلامی نقش اساسی داشتند.
حکومت اسلامی بیش از۴۳ سال تا کنون در ایران کشتار و جنایت و مرگ و نیستی و فلاکت و سرکوب جنبشهای کارگری و زنان و تهیدستان و اتنیکی دست زده و هرگونه ندای آزادیخواهانه را به خون کشانیده است. حکومت سرمایه با ایدئولوژی اسلامی، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه خاورمیانه نیز ویرانی، مرگ، تروریسم، دخالتهای نظامی آفریده و در نقش نیابتی سرمایه در جنگ سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، عراق و… این کشورها را به ویرانی کشانیده و با رشد و گسترش باندهای اسلامی تبهکار جهان را نا امن ساخته است. این روزها در ایران شعاری رواج یافته که گویای واقعیتاست: «عبا بیش از وبا، انسانکشی کرده است.»
منصوران با بیان اینکه حرکت انقلابی کنونی واکنشی به سلسله جنایاتی است که سال هاست ادامه دارد، خط «زن، زندگی، آزادی» را سنگ بنای این حرکت انقلابی دانست. منصوران گفت: «مردم ایران، به ویژه زنان، جان خود را فدا میکنند و برای موجودیت و هویت انکار شدهی خود مبارزه میکنند:
جنبش انقلابی کنونی، واکنش مردم در برابر این همه سال جنایت است. نیروهای مادی این جنبش انقلابی با شعارِ زن، زندگی، آزادی، اداره شورایی! با جانفدایی، درحال مبارزهای تاریخی برای خودآفرینیِ انکار شدهی خویشاند. جنبش انقلابی به شرایط سرنوشت سازی وارد شده است. نیروهای مادی و اصلی این جنبش به صورت زیر هستند:
یکم- زنان و مردان کارگر و تهی دستان شهر و روستا، یعنی همان بازماندگان بردهگان،
دوم- زنان، بهسان یک جنسیت تاریخی و هستیآفرین، از دورانهای طبقاتی بردهداری تا کنون، سوم- دانشجویان و دانش آموزان پیشتاز و
چهارم- اتنیسیتههای سراسر ایران، نیروهای مادی انقلابی جاری هستند.
در این برهه، افکارعمومی جهان به گونهای که از این خیزش بهسان «خیزش جهانی» نام برده میشود، یک نظاره گرِ بی تفاوت نیست، بلکه از آن پشتیبانی میکنند. اینک، سرنگونی حکومت اسلام سیاسی، یک ایده نیست، بلکه به یک ضرورت مادی و به یک دستورکار عملی روز تبدیل شدهاست.
زندانها و کف خیابانها ودانشگاهها و مدارس و کار و کوچه و محله، با خون و فریاد به پاخاستهگان سرخگون شدهاند. جهانیان، به ویژه در خاورمیانه، زنان زیر ستم و کارگران و تهیدستان و جوانان در خاورمیانه به انقلاب در ایران چشم امید دوختهاند و رهایی خود را در گروی پیروزی انقلاب در ایران میدانند. این نیروها حکومت تبهکاراسلامی در ایران را همانند خاستگاه داعشیسم در این منطقه وهیولایی ویرانساز زیست و زندگی و جهان هستی شناختهاند.
تا کنون بیش از ۵۰ کودک ۲ تا ۱۸ ساله به قتل رسیدهاند. شمار کشتهشدگان اعلام شده زن و مرد به ۳۰۰ تن افزایش یافته. بیش از پانزدههزار بازداشت و زیر شکنجه قرار دارند. زندان اوین مخوفترین زندان خاورمیانه درتیرگی شب ۱۷ اکتبر به دست رژیم به آتش کشیده شد، در حالیکه در میان آتش و دود بر سر زندانیان آتش و بمب و خمپارههای آتش زا میبارید، شمار کشته شدگان را ۸ نفر اعلام کردند که بسیار بیش از این رقم است. کشتار تروریستی در شاه چراغ شیراز در۸ آبانماه در همکاری با داعش، تجاوز و شکنجه به دختران و پرتاب آنان از بلندی و اعلام اینکه همه خودکشی کردهاند. اعتراض و سنگر بندی خیابانها، و درگیری تا شبها ادامه دارد. خانههای شهرها درهمهی محلات، از نیمههای شب به بعد جای خیابانها را میگیرند. شبانه در اکثر خانهها، مرگ بر حکومت و شعارهای انقلابی، صدای شهرهای ایران است. در تهران جنوب شهر برخاسته و نازیآبادها، جوادیهها و شهر ریها به پا خاستهاند و با درگیری در برابر نیروهای سرکوب، آنان را در برخی موارد خلع سلاح کرده و اتومبیلهای پلیس را به آتش کشیده و حکومت را به هراس افکندهاند. سرکوبگران، به گونهای فاشیستی شبانه خانهها را شناسایی کرده و علامت گذاری میکنند و روز بعد با حمله به خانهها و تخریب اموال عمومی و غارت، به تهدید و شکنجه و تجاوز و قتل خانوادهها و وابستگان دستگیر شدهگان میپردازند.
شرایط و آمادگی در کردستان آمادهتر است تا برخی مناطق را آزاد کنند. درخواست سلاح و رویآوری به مقاومت مسلحانه و دفاع مشروع در سطح جامعه آشکار است. سازماندهیها و رهبری میدانی و محلی در سراسر ایران، تظاهرات و اعتصابها را به پیش میبرند.
حکومت اسلامی، با برپاکردن دارها، رژیم با اجیرکردن آدمکشان و قاتلین حرفهای به نام «لباس شخصی» و بسیج و امنیتیها، انتقال نیروهای نیابتی خود از جمله جیش الشعبی، حزبلله و دیگر نیروها از سوریه و لبنان، ایجاد تنشهای مرزی با کردستان عراق و آذربایجان و تحریک در آنسوی رود ارس و نخجوان برای انحراف افکار عمومی و… از جمله سیاستهای حکومتیاست که هیچ امیدی به فردا ندارد.
پیشتازان به خونخفته با آرمانهای رهایی، سینه سپرکرده با جانهای عزیزشان، ارزشهای غیرقابل شمارش، مادیت یابی وزمینههای عینی برای دستیابی به آرمانهای رهایی هستند. این جنبش، هست و نیست خود را برکف اخلاص و فداکاری گذارده و برآن است تا کار را یکسره کند. جان برکفان جنبش، سر بازگشت ندارند.
پیشروی مقاومت زنان در کردستان
منصوران با بیان اینکه مقاومت و شرایط کردستان بیشتر آمادهی آزادی است، گفت: در اقلیم کردستان سازمانها و رهبران جنبش از اقدامات و اعتصابات حمایت میکنند. این به همه نشان می دهد که مقاومت مسلحانه مشروع در زمان لازم باید رهبری و فرماندهی شود. از سوی دیگر، رژیم ایران به ساختن زندانها، استقرار قاتلان حرفهای و باندهای تبهکار در خیابانها، با انتقال گروههایی مانند حزبالله و ایجاد تنش در مرزها ادامه میدهد. اما این جنبش بر اساس پاکباختگی و فداکاری در جامعه پایه گذاری شده و هدف آن تکمیل این جنبش بود. این حرکت در ایران دیگر قابل برگشت نیست.
زنان پیشتاز، همانند ایزدبانوان روی زمین برای بازگشت و بازآفرینی خویش، صف کشیدهاند تا به نفی خدای کشتارهای دهها هزار نفرهی دههی۱۹۸۰ بپردازند. زنان، روسریهایشان را به نشانهی زنجیر اسارت و بردگی تاریخیاشان آتش میزنند، پایگاههای نظامی سپاه و پلیس و ستم و فریب و نیرنگ را به آتش میکشند تا برچیده شوند. پلهای بین گذشته و آیندهی خدای دهه۸۰ و فرماندهی درماندهاش خامنهای، تخریب و در حال فروریزیهستند. گسلی بین آینده و گذشته حکومت اسلامی سرمایه، دهان گشوده که تمامی نیروهای حکومت برآن پلی نمیتوانند بست.
ماهیت حکومت اسلامی تجاوز، شکنجه، کشتار، ترور و ویرانگرهایی است که در ایران به نمایش گذارده شده است.
انقلاب دیگر یک ایده انتزاعی نیست”
در ایران و بیرون از ایران در این ۵۰ شبانه روزی که جهان را از خواب و خاموشی بیدار ساخته، با یک اوجیابی (پیک) مبارزات انقلابی روبروییم که بر محور مناسبات طبقاتی جاری است. اینک هر طبقه و لایهی اجتماعی با تضادهای آشتی ناپذیر در این تندپیچ تاریخی هریک در تلاش برای جهتدهی روند جاری به سود طبقهی خویش است.
صدای انقلاب را هم حکومت اسلامی شنیده است، هم دولتهای کلان سرمایهداران جهانی. فراکسیونهای اپوزیسیون بورژوایی با برخورداری از رسانهها، کادرها، چهرهها، و تمامی امکانات مادی و فنی خود، به بسیج نیرو پرداخته و به تشکیل گزینههای سیاسی خویش برای کسب قدرت سیاسی در تلاشاند. برخی از این نیروهای خواهان جابجایی حکومت اسلامی به یک دولت آلترناتیو بورژوایی،[ سلطنتطلبان، جمهوریخواهان لائیک، احزاب ناسیونالیستی مرکز همکاری احزاب کردستانی، مجاهدین خلق، برخی از اسلاحطلبان بریده از حکومت و.. به شمارمیآیند.]
ستاد مرکزی رسانهای سرمایه داران رقیب حکومت اسلامی، [در نقش تلویزیون ایران انترناسیونال (در لندن)، برپا شده برخوردار از کادرهای پرورش یافته، به صورت ۲۴ساعته] رهبری تبلیغات بورژوازی اپوزیسیون حکومت اسلامی را به عهده گرفته است. در راهروها و اتاقهای فکر و وزارتهای امور خارجه دولتهای ریز و درشت سرمایهی جهانی، ترافیک سختی در جریان است. آنان در تلاش هستند تا به زودی دولتهای در تبعید و دوران گذار خود را اعلام میکنند. اما طبقه کارگر و خلقهای زیر ستم و زنان به پاخاسته و نیروهای رادیکال انقلابی چپ و دارای پایگاههای و پیوندهای اجتماعی، نیروهای تعیین کننده و پویای غیرقابل انکاری هستند که در سوی دیگر این مبارزه طبقاتی قرار دارند.
” MA / Gozde Cagri Ozkose