فساد در مدارس ایران
یونس غیاثوند
همانطور که میدانید، از سه دهۀ گذشته تاکنون سیاست سرمایهداری کردن اقتصاد ایران منجر به فلاکت معیشتی در سرتاسر جامعه ما گشته و جبر تاریخ توانسته این فساد را در آموزش و پرورش ما که اکنون پولی شده و دلالی محور است نیز بگستراند. در ادامه به بسط این موضوع خواهم پرداخت.
از سال ۱۳۶۸ تاکنون، دو پدیدۀ مهم عوامل اصلی وضع ناگوار فرهنگی مدارس ما شدهاند که تنها سود و منفعت این حوادث ناگوار به جیب افرادی ظالم و طماع رفته است و بس. این عوامل عبارتند از: ۱- خصوصیسازی مدارس؛ ۲- انقلاب دیجیتالی.
خصوصیسازی
از سال ۱۳۶۸، با روی کار آمدن دولت توسعهگرای به اصطلاح سازندگی و قدرتگیری لیبرالها در حوزههای تصمیمگیری ملی، پرچم خصوصیسازی بر تمامی تپههای جامعۀ ما، از جمله اقتصاد علم شد و درنهایت آموزش و پرورش نیز دچار این انحطاط به ظاهر شیک و غربی گشت. استدلال رئیس جمهور آن زمان در خطبههای نماز جمعه برای قانونی و خوب جلوه دادن این عمل شنیع این بود: «ما همه میدانیم که فرد سرمایهدار برای پیشرفت تحصیلی فرزندانش معلم خصوصی میگیرد و خلاء علمی فرزندانش را اینگونه پر میکند. حال چه فرقی برای تودههای مردم دارد که مدارسی برای آن پولدارها بسازیم، اقشار فقیر هم نگران نباشند. برای آنان در کنکور نیز سهمیههایی جهت برقراری عدالت آموزشی درنظر گرفته شده است».
تا سال ۱۴۰۰ ما برای کنکور ۱۸ نوع سهمیه داوطلبی داشتیم که اکثر آنها تنها برای اقشار ثروتمند، از جمله فرزندان افراد شاغل در مطبها (پزشکان متخصص)، هیأت علمی دانشگاهها و حتی فرزندان سفرا بود. سؤال میشود: آیا اینها همان سهمیههای مخصوص فقرا هستند؟
با این رویکرد، فضای مدارس ما به سمتی پیش رفته و خواهد رفت که دیگر فرزندان خانوارهای ایرانی بخشی از مهارتهای زندگی خود را که شامل تعامل با همه اقشار بود، از دست دادند و خواهند داد. تا آن زمان که فرزندان ما در مدارس با همه تعامل داشتند و فقیر و غنی در کنار یکدیگر زندگی میکردند، بهتر اجتماعی میشدند، اما اکنون تنها با افراد مشابه خود زیست کرده و در ناخودآگاهشان این فکر نقش بسته که گویا همۀ مردم جامعه دارای یک نوع سلیقه و طرز برخورد هستند و درنتیجه، نمیتوانند خود را با جامعه وفق دهند و برخی عادات خوب همچون همدلی را در خود نهادینه کنند.
انقلاب دیجیتالی
از اوایل دهۀ نود نیز یک پدیدۀ بینظیر و در عین حال، خطرناک به نام فضای سایبر و دیجیتال در قالب موبایلهای هوشمند به خانههای مردم هجوم آورد و دولتهای سرمایهداری ایران که تنها از دانشآموزان این مرز بوم مبالغ کلانی را در پوششهایی همچون شهریه و کمک به مدرسه دریافت کردند، ولی حداقل کمی هم به این موضوع توجه نکرده و نمیکنند که باید در مدرسه به دانشآموزان زندگی آموخت، نه مطالب نامناسبی همچون رادیکال و انتگرال که در زندگی ۹۹ درصد افراد هیچ کارایی ندارد. اگر در مدارس ما مشاورانی کاربلد با مدارک دانشگاهی روانشناسی، مدیریت آموزشی و برنامهریزی درسی حضور داشتند و به دانشآموزان کمک میکردند که چگونه با افراد ناباب و موبایل برخورد کنند، بیش از ۹۰ درصد نوجوانان ما دچار فساد اخلاقی از طریق عوامل مهمی چون موبایل و فضای مجازی و دوستان ناباب نمیگشتند. در ادامه، به کارنامه دولتها و آموزش و پرورش سرمایهداری در حوزۀ فساد اخلاقی موجود در مدارس خواهیم پرداخت.
دکتر علی عبدالعالی، در برنامۀ تلویزیونی تپ تاپ که در شبکۀ سه سیما منتشر شد، آمارهای فاجعهباری در رابطه با انحرافاتی همچون مصرف قلیان و سیگار و روابط جنسی ذکر کردند که ما نیز به آنها اشاره خواهیم کرد.
آمار فساد های اخلاقی در بین دانشآموزان تهرانی به درصد، سال ۱۳۹۱
متأسفانه، در دولتهای ما این عقیده وجود داشت و همچنان دارد که انتشار آمارهای مربوطه به مشکلات اجتماعی نوعی منفیگرایی است و به سلامت روانی مردم آسیب میزند. آن هم درحالی که حوادثی بدون اطلاعرسانی به خانوادهها، فرزندان ما را تهدید میکند. علاوه بر مدارس، آمار خودکشی در دانشگاههای معروف ایران، از جمله دانشگاه شریف در حال افزایش است و مسئولین تنها به فکر این هستند که سود آنها از این اتفاقات چیست.
هنگامی که حمایت از مردم در جامعه فراموش شود و محور همه چیز پول گردد، این روند همینطور ادامه خواهد داشت و قاتلینی که بین آنها نام موبایل سرآمد است، مغز فرزندان ما را خواهند دزدید.
۲۱ آبان ۱۴۰۱
منابع: