تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراض و اعتصابات کارگری
کارگران ذوب آهن زاگرس را نباید تنها گذاشت: کشمکش و تقابل طبقاتی- اجتماعی مابین کارگران زاگرس و کارفرما و نهادها و ارگانهای حکومت اسلامی همچنان ادامه دارد. 250نفرکارگران اخرا ج شده ” کارخانه درب آهن زاگرس کردستان ” در نتیجه تجمعات اعتراضی خود در روز 31 تیر ماه 1392، کمسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی و ” ابراهیم ملا بیگی کارفرمای این مرکز تولیدی ” را موظف به امضای مفاد توافق نامه ای نمودند که بظاهر مطالبات کارگران اخراجی را برآورده می کرد. در حمایت نهادها و ارگانهای سرکوبگر زیر بار اجرای مفاد توافقات نمی رود. همانوقع نیز مشخص بود که این ترفندی بیش نیست و برای مهار و گسترش صف اعتراضات و متفرق کردن صف متحد کارگران معترض می باشد. وتاکید کردیم که عملی شدن این مفاد اساس می باشد و باید آنرا به کارفرما قبولاند. روزبعد از امضاء توافق نامه، ابراهیم ملا بیگی آنرا تکذیب نمود و عملا از زیر بار آن شانه خالی کرد. و نهادهای مربوطه حکومتی نیز آنها را بسر دوانده اند. اما، کارگران زاگرس همچنان بر مطالبات و مفاد توافق برای قبولاندن آن به کارفرما پیگیرانه و متحدانه به اعتراض خود در جلو اداره کار و شرکت تعاونی و دیگر نهادهای حکومتی شهر قروه ادامه داده اند. و …
بنا بر خبر رسیده، صبح روز شنبه 12 مرداد ماه 1392 کارگران کارخانه ذوب آهن زاگرس، پس از ” عزیمت به کارخانه و امضای دفتر حضور و غیاب با در دست داشتن صورتجلسه ” مفاد توافقات ” در کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، در مقابل اداره کار شهرستان قروه دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان اجرای مفاد توافقات شدند.
در حالی که ” محمد رسول شیخی زاده فرماندار شهر قروه ” با احضار برخی از نمایندگان کارگران، وقیحانه آنان را تهدید کرده بود که ادامه تجمعات اعتراضی کارگران تبعات امنیتی برای آنان خواهد داشت، اما کارگران بی توجه به تهدید او در روز 12 مرداد ماه نیز دست به تجمع اعتراضی زدند. نماینده های کارگران در جلسه هفته قبل نیز به محمدرسول شیخ زاده اعلام کرده بودند، ند که از خواست خود کوتاه نمی آیند و به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. مسئولین اداره کار با فشار کارگران، نماینده های آنان را به جلسه فراخواندند. در جلسه اما ” علی خالدیان رئیس اداره کار این شهر با جوابهای سربالا به نمایندگان کارگران اعلام کرد که مفاد توافقات، صورتجلسه کمیسیون اصل نود ” ارزشی ندارد و از آنان خواست بجای تجمعات اعتراضی، برای پیگیری مطالباتشان تا 18 مرداد 1392 میتوانند شکایت کنند. . و … اما کارگران فولاد زاگرس پس از تجمع خود اعلام کردند که همچنان به اعتراضاتشان برای رسیدگی به خواستهای خود ادامه خواهند داد. و همچنان بر مطالبات خود و رسیدن بدان تلاش می کنند. و …
ضرورت همبستگی طبقاتی- اجتماعی ایجاب می کند که مبارزات این رفقای کارگر مورد حمایت و پشتیبانی به هر شیوه ممکن در دیگر مراکز کاری- تولیدی و اجتماعی قرار بگیرد و نباید آنها را تنها گذاشت!
اعتصاب کارگران کشتارگاه مرغ پر سنندج : کشتارگاه مرغ پر سنندج در مسیر سنندج- کامیاران قرار دارد. این مرمز کاری دارای یکصد نفر کارگر می باشد که در 2 شیفت مشغول بکار هستند. مدت سه ماه است که دستمزد دریافت نکرده اند. علاوه بر این کارفرمای مربوطه مدت چهار ماه است که از واریز کردن حق بیمه کارگران خودداری می ورزد.بر اساس خبر رسیده اخیرا در اعتراض یه این شرایط پیش آورده شده و تحمیلی توسط کارفرما، دست به اعتراض و اعتصاب زدند. و … که با مداخله نیروی انتظامی رژیم و زیر فشار و تهدید عوامل رژیم ناچارا بدان پایان دادند.
دستمزدها،اخراج و بیکار سازی
اخراج کارگران شرکت بانتا آبیدر سنندج : بنا بر گزارش رسیده از سنندج، کارفرمای شرکت بانتا آبیدر سنندج برای صرفهجویی در هزینهها و حفظ سرمایهی خود در روزهای ” 13 و 14 مردادماه 1392 ” در ادامه سیاستهای ضد کارکری اش تحت عنوان مضخرف تعدیل نیرو بدلیل کاهش میزان کار، 36 نفراز کارگران را اخراج نمود. که انجام بقیهی پروژه را به پیمانکاران دیگر واگذار کند تا بدین وسیله از پرداخت حقوق و سنوات کارگران نیز شانه خالی کند. نداشتن قرارداد کاری و بیمه، دست کارفرما را در اخراج کارگران باز گذاشته است. و …
بیجار: اخراج کارگران کارخانه سیمان سازی در بیجار: طبق گزارش منتشره، در اواخر مرداد ماه 350 کارگر کارخانه سیمان کردستان در بیجار اخراج و یک خط تولید این کارخانه نیز تعطیل شد. به گفته یکی از کارگران اخراجی این کارخانه، کارگران نسبت به این موضوع شدیدا معترض هستند ولی تاکنون مقامات رژیم به اعتراض آنان رسیدگی نکرده اند. و…
***
حوادث کاری
سنندج: به گزارش رسیده روز چهارشنبه 16/5/92 کارگر ساختمانی ” طالب محمدینیا اهل روستای دادانهی کمانگر از توابع مریوان ” در حین کار دچار حادثهی برق گرفتگی شد. که توسط دیگر کارگران همکارش در ساختمان به بیمارستان بعثت سنندج انتقال داده شد. و …
پاوه سد داریان: بر اساس خبر رسیده در تاریخ 2/5/92 ” عبدالوحید ویسی ” یکی از کارگران شاغل در سد داریان واقع در شهرستان پاوه در حین کار دچار سانحه سوختگی شدید در ناحیه صورت و دستهایش گردید.
سنندج” بر اساس خبر رسیده از سنندج، ” سامان علیرمایی کارگر برق کار” در حین کار براثر برق گرفتگی متاسفانه جان خود را از دست داد. در ادامه گزارش آمده است که، سامان علیرمایی قبل از شروع به کار، به اداره برق گفته بود که برق را قطع کنند اما به دلیل بی توجهی مسئولین، برق قطع نشد و موجب جانباختن این کارگر شد.
جانباختن سامان را به خانواده و دوستانش صمیمانه تسلین می گوئم!
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
احضار و تحمیل زندان به فعالین کارگری در شهر سنندج:
بنا بر گزارش های رسيده از شهر سنندج ، طی هفته های اخیر نهادها ی سرکوبگر” انتظامی، امنیتی و قضائی حکومت اسلامی در شهر سنندج ” برای ایجاد جو و فضای رعب و وحشت در ابعاد اجتماعی و برای جلوگیری و ترس از رشد و گسترش جو و فضای اعتراضی مردم در نتیجه فقر و فلاکتی که بر زندگی اکثریت مردم تحمیل کرده اند.تحت عنوان اتهام واهی ” اقدام علیه امنیت ملی؟! ” که صرفا پاپوش دوزی و ایجاد فضای رعب وحشت در میان فعالین کارگری و کارگران در محیط های تولیدی و کاری و آزادیخواهان و برابری طلب درشهر سنندج و کلا درجامعه کردستان می باشد را تحت فشار قرار داده اند و در این راستا عده ای از فعالین کارگری را احضار و به زندان تحمیلی محکوم نموده است از جمله:
حامد محمودی نژاد از فعالین کارگری در شهر سنندج که در سال جاری تاکنون بارها از طرف نیروهای انتظامی بازداشت شده است، روز دوشنبه 17 تیر ماه 1392، طی دو احضاريه ی جداگانه به تاريخ های 22/4/92 و 2/5/92 ” برای حضور در شعبه يك دادگاه انقلاب سنندج دريافت نمود. حامد محمودی نژاد در تاریخ 17 اسفند سال 1391 در آستانه 8 مارس روز جهانی زن همراه چند نفر دیگر از فعالین کارگری باز داشت، شدند وبعد از گذراندن 32 روز حبس در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد که بعد از گذشت حدود 20 روز از آزادی ، مجدد در تاریخ 12/2/1392 در یکی از خیابان های شهر سنندج دستگیر و بعد از 16 روز بازداشت و با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد گردید. و مجددا روز چهارشنبه مورخ 2-05-1392 همراه با وکیل خود در شعبهی اول دادگاه انقلاب سنندج حضور یافت و به اتهام عضویت در کمیتهی هماهنگی مورد محاکمه قرار گرفت.و … طی جلسهی دادگاهی، این فعال کارگری تنها جرم خود را دفاع از حقوق ابتدایی خود و دیگر کارگران بیان کرد و هر گونه اتهامی را رد نمود. و روز پنجشنبه 17/5/92 شعبهی اول دادگاه انقلاب سنندج برای “حامد محمودینژاد” حکم 1 سال حبس تعلیقی در 5 سال صادر کرد و حکم صادره را به وکیل این فعال کارگری ابلاغ نمود. . .. و روز شنبه 15 تیر ماه شعبهی یکم دادگاه انقلاب سنندج برای خالد حسینی فعال کارگری وعضوکمیتهی هماهنگی غیابا دادگاهی شد و حکم ۱ سال حبس تعزیری به اتهام واهی” تبلیغ علیه نظام” را صادر کرد. … قاضي شعبه ي 1 دادگاه انقلاب سنندج براي وفا قادري فعال كارگري را به يك سال حبس تعزيري محكوم كرد و حكم در تاريخ 11/4/92 به وكيل نام برده ابلاغ شد. و همچنین روز چهارشنبه 12/4/92 شعبه ی یک دادگاه انقلاب سنندج، حکم یکسال حبس تعزیری را به ” بهزاد فرج اللهی ” فعال کارگری و عضو کمیته ی هماهنگی تحمیل و ابلاغ نمود. و … روز دوشنبه مورخه 31/4/92 شعبه ی اول دادگاه انقلاب سنندج برای غالب حسینی فعال کارگری وعضو کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری به اتهام عضویت در کمیته ی هماهنگی و وابستگی به احزاب خارج کشوری 1 سال حبس تعزیری وهمچنین به اتهام واهی تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران حکم 6 ماه حبس تعزیری را بر وی تحمیل نمود .و … روز پنج شنبه مورخ 27/4/92 دادگستری سنندج ،پدرام نصراللهی فعال کارگری وعضو کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری که هم اکنون در زندان به سر می برد را به شعبه ی چهارم دادگاه انقلاب فراخواند و به دلیل ارسال پیام نامبرده رو به مردم و کارگران به مناسبت 11 اردیبهشت دادگاهی کرد.. .در این جلسه ی دادگاهی بعد از ایراد دستور کار وشکواییه ی نیروهای اداره اطلاعات از این فعال کارگری وغیرقانونی خواندن پیام روز کارگر و همچنین دفاع پدرام از این روز، دادگاه تا صدور حکم خود ، مبلغ 10 میلیون تومان وثیقه صادر نمود وبعد از پایان جلسه ی دادرسی پدرام رامجددا به زندان بازگرداندند. و … و روز یکشنبه مورخ 6/5/92 جلسهی دادگاهی “علی آزادی” فعال کارگری وعضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در شعبهی اول دادگاه انقلاب برگزار شد. بعد از ایراد کیفرخواست وهمچنین دفاعیات “علی آزادی ” قاضی شعبه، حکم 1 سال زندان تعلیقی را صادرو بر وی تحمیل نمود.
در ادامه این سیاست ضد کارگری و سرکوبگرانه بیدادگاه انقلاب مهاباد فعالین کارگری ” محمد مولانائی، یوسف آبخرابات و واحد سیده ” 2 حکم زندان تعزیری را بر آنان تحمیل نمود و اداره اطلاعات شهرمهاباد آنان احضار و احکام تخمیلی صادره شده را به آنان ابلاغ کرد.
عملکرد با برنامه نهادهای حکومت اسلامی مورد اعتراض و محکوم شدن از طرف ” محکوم شدن و جمع های کارگری و اجتماعی و دوستداران کارگران در شهرهای سنندج، مریوان و پاوه ” بصورت صدور یبانیه هائی ، قرار گرفته است. و طی بیانیه ای رسما اعتراض کرده و از طبقه کارگر و فعالین اجتماعی و ازادیخواه و برابری طلب برای بشکست کشانیدن آن خواهان حمایت و اعتراض اجتماعی شده اند. و … بیانیه جمعی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری خطاب به کارگران، تشکلهای کارگری و سازمانهای مدافع حقوق بشرآمده است ”
ما کارگریم، کارگران، تشکلهای کارگری! ما امضاء کنندهگان این بیانیه، جمعی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری هستیم که بیش از یک سال است تحت پیگرد نیروهای امنیتی و مقامهای قضایی دولت جمهوری اسلامی ایران هستیم. اگر چه دور جدید تعرض به کمیته هماهنگی با هجوم گسترده به مجمع عمومی این تشکل کارگری در 26 خرداد سال 91 در شهر کرج آغاز گردید؛ اما پس از آن، بازداشت و محاکمه بسیاری از ما کارگران هم چنان ادامه یافت. در این مدت بارها اعضای کمیته هماهنگی در شهرهای رشت، سنندج، بوکان، مهاباد، سقز،… احضار و یا دستگیر شده و مورد ضرب و شتم و توهین و اهانت مامورین امنیتی قرار گرفتند. در نتیجه این سرکوب پلیسی، تاکنون تعدادی از ما به زندان تعزیری محکوم شده و … ما امضاء کنندهگان این بیانیه که بارها با بازجوییهای طولانی، متهم به تبلیغ علیه نظام و عضویت و ارتباط با احزاب اپوزیسیون دولت ایران شدهایم؛ این اتهامها را واهی و بی اساس میدانیم. ما کارگرانی هستیم که خود را بخشی از میلیونها کارگر و خانوادههای شان میدانیم که با سختی و مشقات بیشماری دست به گریبان بوده و امرار معاش میکنند. ما کارگریم و هر یک از ما مانند هزاران مزد بگیر دیگر، روزانه در مراکز مختلف تولیدی، خدماتی و یا پروژهای برای گذران معاش کار میکنیم. و … و همواره خود را در کنار کارگران و همراه اعتراضات آنان برای دستیابی به خواستهای این طبقه در سراسر ایران، از کیان تایر گرفته تا فولاد زاگرس در قروه کردستان و از پتروشیمی ماهشهر تا نیشکر خوزستان میدانیم.
ما امضاء کنندهگان این بیانیه نسبت به احضار، بازجویی و محاکمه خود که از سوی دستگاههای امنیتی و قضایی شهرهای سنندج، رشت، مهاباد و بوکان ادامه دارد، اعتراض داریم و حکمهای صادره توسط دادگاه شهر سنندج را ناعادلانه میدانیم و خواستار ابطال آن هستیم.
1 -خالد حسینی 2-غالب حسینی 3- وفا قادری 4- حامد محمودینژاد 5-علی آزادی 6- جلیل محمدی 7- بهزاد فرجالهی 8- محمد مولانایی 9- واحد سیده 10- یوسف آبخرابات 11- ابراهیم مصطفیپور 12- جمال میناشیری 13- هادی تنومند 14- محمد کریمی 15- مجید حمیدي 16-فرامرز فطرت نژاد 17- سیروس فتحی 18- سعید مرزبان مقدم 19- مازیار مهرپور20- مسعود سلیمپور 21- میترا همایونی / 12 مرداد 1392
این سیاست و اقدامات ضد کارگری کاملا محکوم است و باید در صفی متحد و همبستگی طبقاتی- اجتماعی به هر شیوه ممکن بدان اعتراض نمود تا بتوان تداوم آنرا خنثی و بشکست کشانید!.
بازداشت 10 نفر از کارگران حمل کالا در منطقه مریوان: کارگران حمل کالا در مرز” کولبر” که ناچارا و بر اثر شدت بیکاری برای تامین معیشت خود و خانواده شدن به این کار بسیار خطر ناک روی آورده اند. از هیچگونه حق و حقوق و امکانی بر خوردار نیستند. در نفاط مرزی بطور مدام مورد یورش سرکربگران اسلامی قرار گرفته اند. و تاکنون صدها نفر از آنان کشتار شده اند. و … به گزارش پخش شده در مریوان ، اخیرا در نتیجه یورش وحشیانه این سرکوبگران به در نقطه ” مرزی شهرستان سروآباد واقع در روستای، درکی و دمیو” آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده و اجناس شان را نیز توقیف کرده و 10 تن از آنان بازداشت و به زندان منتقل کرده ند. شدند. گفته می شود نیروهای انتظامی این کولبران را مورد ضرب و شتم قرار داده و اجناس آنان را نیز توقیف کرده اند.
حکم برائت شریف ساعدپناه / بنا بر گزارش پخش شده از کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، روز پنجشنبه 17 مرداد ماه 1392 دادگاه انقلاب سنندج “شریف ساعدپناه فعال کارگری و عضو اتحادیهی آزاد کارگران ایران ” را از اتهامات وارده مبرا دانست و حکم برائت وی را صادر کرد. نامبرده در اواخر سال 91 نزدیک به 8 مارس به همراه چند نفر از فعالین کارگری دستگیر و مدت 19 روز در بازداشت ادارهی اطلاعات به سر برده بود. لازم به ذکر است پروندهی دیگر این فعال کارگری که همراه با پروندهی ” مظفر صالحنیا ” دیگرعضو اتحادیه که به اتهام عضویت در اتحادیه به تحمل 6 ماه حبس تعزیری محکوم شده بود هنوز در دادگاه تجدید نظر است. و …
تفهیم اتهامات مسعود و خسرو کردپور: به گزارش “فعالان در تبعید” با گذشت نزدیک به 4 ماه از بازداشت “مسعود و خسرو کردپور” روز پنج شنبه 6 تیرماه 92 توسط دادگاه اسلامی رژیم در مهاباد بدون حضور وکیل تفهیم اتهام شدند. مسعود و خسرو کردپور ، مدیر مسئول خبرگزاری موکریان که روز چهارشنبه 5 تیرماه 92 پس از سپری کردن 111 روز بازداشت در اداره اطلاعات مهاباد و ارومیه به زندان مرکزی مهاباد منتقل شده اند، در تماس تلفنی کوتاه از زندان مهاباد با خبرنگار موکریان ضمن تایید این خبر گفت: “بالاخره با گذشت نزدیک به 4 ماه بازداشت روز پنج شنبه 6 تیرماه 92 من و برادرم مسعود توسط بازپرس شعبه دوم دادسرای اسلامی رژیم در مهاباد بدون حضور وکیل تفهیم اتهام شده ایم.”
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
مرگ مشکوک یک زندانی در سنندج: بر اساس خبر رسیده از سنندج، روز دوشنبه 14 مردادماه یک زندانی به نام “خبات مرادی” به طور مشکوک در بند قرنطینه زندان مرکزی سنندج درگذشت. این زندانی که حدودا 20 سال سن داشت به گفته زندانیان همبندش، خبات مرادی مبتلا به بیماری قند بود که به دلیل نرسیدن انسولین و بی توجهی مقامات رژیم در این زندان جان خود را از دست داد. گفتنی است این اولین بار نیست که زندانیان در زندان های ایران به طور مشکوک جان خود را از دست می دهند.
مریوان، شهرک کانی دینار: بنابه گزارش دریافتی، چندی پیش فردی به نام “هیوا سلیمی” در کانی دینار براثر فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی اقدام به خودکشی نمود و جان خود را از دست داد. همچنین روز دوشنبه 6 مرادماه 1392 ” فریده کامروا، 19 ساله ” به دلیل مشکلات خانوادگی در شهر مریوان قربانی فرهنگ عقب مانده مرد سالاری گردید. متاسفان دست به خودکشی زد و جان سپرد.
***
آمار خانهنشینی2 میلیون جوان در ایران !
با وجود مباحث فراوان مطرح شده در 8 سال اخیر درباره فراهم شدن امکان اشتغال برای میلیون ها نفر؛ اما آمارها نشان می دهد نرخ بیکاری جوانان همچنان بالای 20 درصد و بیکاری برای زنان نیز 2 برابر مردان است. موضوع قابل تامل اینکه در سالهای اخیر نرخ بیکاری جوانان به میزان 4 درصد و بیکاری زنان 8.4 درصد افزایش یافته است.
یکی از مهم ترین و پرچالش ترین مباحث مطرح درباره بیکاری و عدم امکان ورود کارجویان به بازار کار کشور، بخش کارجویان جوان و به عبارتی گروه اصلی متقاضی کار در کشور است که متاسفانه در سال های گذشته همواره نرخ بیکاری در این گروه ها چه در بخش مردان و چه زنان بالا و قابل تامل بوده است.
جوانان جویای کار و اغلب گروه های فارغ التحصیل دانشگاهی کشور در گروه سنی 15 تا 24 و یا 15 تا 29 سال قرار می گیرند. با وجود طرح مباحث فراوان و ارائه آمارهای گوناگون از اقدام دولت های نهم و دهم برای اشتغال زایی در این گروه ها، نرخ بیکاری کارجویان جوان کشور همچنان بالا مانده است.
طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در پایان سال 91 از مجموع 2 میلیون و 944 هزار و 158 نفر بیکار در سطح عمومی، 1 میلیون و 973 هزار و 817 نفر در گروه سنی 15 تا 29 سال قرار داشته اند. به عبارت دیگر حدود 70 درصد کل بیکاران کشور بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران را جوانان تشکیل داده اند.
این موضوع نشان دهنده ادامه روند نامتعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار کشور و باقی ماندن شدت تقاضای کارجویان به دلیل عدم ورود به بازار کار شده است تا جایی که در سال 92 نیز همچنان بازار کار با فشار متولدین دهه 60 برای ورود به بازار کار مواجه است و احتمالا این فشار تا نیمه دهه 90 نیز ادامه خواهد یافت.
بررسی عملکرد دولت های نهم و دهم از سال 84 تا 91 نیز نشان می دهد در سال 84 تعداد بیکاران جوان 15 تا 29 ساله در کشور 1 میلیون و 926 هزار و 896 نفر از کل 2 میلیون و 674 هزار و 866 نفر بوده است. به بیان دیگر در سال اول فعالیت دولت نهم حدود 75 درصد کل بیکاران کشور را جوانان تشکیل داده اند.
وضعیت بیکاران جوان از 84 تا 91
در سال 85 از مجموع 2 میلیون و 642 هزار و 648 نفر بیکار کشور 1 میلیون و 913 هزار و 617 نفر در گروه سنی 15 تا 29 سال بوده و معادل حدود 75 درصد کل کارجویان در این گروه سنی قرار داشته اند. این رقم در سال 86 از کل 2 میلیون و 486 هزار و 238 نفر بیکار 1 میلیون و 803 هزار و 982 نفر بود.
در سال 87 تعداد بیکاران کشور 2 میلیون و 392 هزار و 179 نفر بوده که از این تعداد نیز 1 میلیون و 747 هزار و 336 نفر جوان بوده اند. از آمار 2 میلیون و 839 هزار و 971 نفری بیکاران سال 88 نیز 1 میلیون و 922 هزار و 980 نفر جوانان 15 تا 29 سال بوده اند.
آمار سال 89 نشان می دهد که از 3 میلیون و 218 هزار و 329 نفر مجموع بیکاران کشور، 2 میلیون و 196 هزار و 233 نفر معادل بیش از 68 درصد را جوانان جویای شغل تشکیل داده بود. در سال 90 نیز 2 میلیون و 877 هزار و 608 نفر در کشور بیکار بوده اند که از این تعداد 1 میلیون و 910 هزار و 72 نفر جوان بوده است.
به صورت کلی سهم بیکاری زنان نسبت به مردان در سال های فعالیت دولت های نهم و دهم به مراتب بیشتر از مردان و تا 2 برابر بوده است. نکته حائز اهمیت در آمار 8 ساله بیکاری کشور این است که با وجود ادعای اشتغال زایی میلیونی و مهار بیکاری در استان ها؛ نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 ساله یا همان گروه اصلی جویای کار کشور از 20.6 درصد در سال 84 به 24.5 درصد در سال 91 افزایش یافته است.
بیکاری زنان 2 برابر مردان
برداشت از آمار ارائه شده این است که نه تنها جوانان در فاصله 8 سال گذشته امکان چندانی برای ورود به عرصه بازار کار کشور نیافته اند، بلکه در پایان سال گذشته نرخ بیکاری در گروه جوانان 15 تا 29 ساله افزایش نیز یافته است. حال ممکن است بخشی از این افزایش مربوط به بالا رفتن تعداد تقاضاهای ورود به بازار کار کشور باشد، اما آنچه که مسلم است اینکه اقدامات موثری برای متعادل شدن عرضه و تقاضای نیروی کار در سال های اخیر با وجود ادعاهای مطرح شده صورت نگرفته است.
افزایش 8.4 درصدی نرخ بیکاری زنان:
با وجود گرایش روزافزون زنان برای ورود به بازار کار کشور، اما نرخ بیکاری در این گروه با فاصله معناداری از گروه مردان قرار دارد. نرخ بیکاری زنان 15 تا 29 ساله از 29.9 درصد در سال 84 به 38.3 درصد در پایان سال 91 افزایش یافته است. نرخ بیکاری زنان این گروه در سال 85 به میزان 29.5 درصد، در 86 معادل 29.5 درصد، 87 به میزان 31.8 درصد، در سال 88 معادل 31 درصد، در 89 به میزان 39.7 درصد، در سال 90 نیز 40.3 درصد و در پایان سال گذشته نیز 38.3 درصد بوده است./ منبع:مهر-16 مرداد
***
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com
http://www.october-online.com/
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 120
20 مرداد ماه 1392
****