کمونیست هفتگی -کمونیسم کارگری و توده های کارگر و زحمتکش در کردستان عراق کدام شرایط ٬ کدام وظایف گفتگو با سلام زیجی

کمونیسم کارگری و توده های کارگر و زحمتکش
در کردستان عراق
کدام شرایط ٬ کدام وظایف
گفتگو با سلام زیجی

کمونیست هفتگی: شما اخیرا حضوری نسبتا طولانی در کردستان عراق داشتید. اهداف حزب از این حضورها و ماموریت ها چیست؟ مسائل و مشغله های حزب در این زمینه کدامها هستند؟
سلام زیجی: کردستان عراق، مانند چند کشور دیگر، یکی از مناطق همجوار ایران است که حزب به منظور پیشبرد فعالیت های سیاسی و سازمانی خود در ایران، با وجود محدودیت های زیاد بطور مداوم در این منطقه حضور دارد. در دسترس بودن بیشتر حزب و رهبری و کادرهای حزب برای فعالین و مردم، دیدار مستقیم با بخشی از جامعه که در حال رفت و آمد و کار هستند، ارسال نشریات و دیگر ماتریال حزبی به داخل ایران، جمع آوری کمک مالی از جامعه و دوستداران حزب و تلاش سازمانیافته تر و مستقیم تر در جهت تقویت و گسترش مبارزه طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی علیه جمهوری اسلامی از اهم وظایف و اهدافی هستند که ما به هر اندازه ای که ممکن باشد با حضورمان در آنجا تعقیب می کنیم. حضورمن در این دوره نیز علاوه بر پاره ای اقدامات دیگر٬ اساسا به منظور پیشبرد این اهداف صورت گرفت.
کمونیست هفتگی: کارگران بسیاری در دوره اخیر به کردستان عراق برای کار و زندگی رفته اند٬ موقعیت این بخش از کارگران در کردستان عراق چگونه است٬ مسائل و دل نگرانیهایشان چیست؟ چگونه میتوان به سازماندهی حزبی و توده ای در این شهرها پرداخت؟
سلام زیجی: دهها هزارکارگر و نیروی کار ارزان از کشورهای مختلف سرازیر کردستان عراق شده است. طبق آماری که هست تقریبا ١٠ هزار کارگر از شهرهای مختلف کردستان ایران در شهرهای اربیل و سلیمانیه مشغول به کار هستند. این بخش از کارگران به دلیل فقر و بیکاری گسترده در ایران ناچار شده اند به آن سوی مرز مهاجرت کنند. بخشی از آنها از طریق شرکت های خصوصی و سرمایه داران و دلالان کرد از کردستان ایران دسته جمعی و بر اساس قرار داد کارفرما و دلالهای “بومی” وارد کردستان عراق میشوند. بخش وسیعتری بطور انفرادی و چند نفره از طریق واسطه و دوستان خود عازم کردستان عراق میشوند. کارگران مهاجر که عمدتا در بخش ساختمان و برق و رستوران ها و کار شهرداری در جستجوی کار میباشند با ورود به کردستان عراق با مشکلات زیادی روبرو میشوند. در اولین قدم با ایجاد محدودیت مدت زمان اقامت و همچنین کنترل شدید چه از جانب دولت ایران در مرزها و چه از جانب نیروهای امنیتی حاکمیت احزاب حاکم در کردستان عراق روبرو میشوند. معمولا به این کارگران اجازه ورود و اقامت دو هفته ای داده میشود و بعد از آن باید به مرز مراجعت کنند و پاسپورتشان مهر بخورد تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. آن دسته دیگر که فردی اقدام به ورود به کردستان عراق میکنند باید کسی که تبعه کردستان عراق است پیدا شود که به نیروهای امنیتی کرد تعهد دهد افراد مذبور هر یکماه یکبار خود را به دولت معرفی کرده و اجازه اقامت و کار خود را تمدید خواهند کرد. به این ترتیب کارگران هر بار باید این پروسه را طی کنند تا بتوانند مدت زمان طولانی تری به کار خود ادامه دهند. به این بخش از کارگران مهاجر با وجود اینکه بخش عمده کارهای ساختمان سازی، خدمات شهرداری و نظافت و نگهداری از پارکها و جاده سازیها وغیره بر عهده آنها هست٬ و از قبل کار آنها سرمایه داران کرد و فارس و ترک در کردستان عراق میلیاردر شده اند٬ کمترین دستمزد پرداخت میشود. انوع کلک و حقه بازی در حق آنها صورت میگیرد. ایجاد رقابت و تفرقه بین کارگران کرد زبان، ترک زبان و عرب زبان و فارس زبان و هندی زبان، اولین حربه ای است که وسیعا از جانب حاکمیت و کارفرماها اعمال میشود. سرمایه داران “کرد” در عراق مستقلا و یا در شراکت با سرمایه داران “فارس” و “ترک” با راه اندازی شرکتهای متعدد از جمله ساختمان سازی و با بکار گیری نیروی کار ارزان و ایجاد تفرقه ملی در میان کارگران و تحمیل پائین ترین سطح دستمزد بزرگترین سود و سرمایه را نصیب خود کرده اند. برای مثال در دیداری که از یک مرکز کارگری با حدود ١٠٠٠ کارگر از کشورهای مختلف که مشغول ساختمان سازی بودند٬ داشتم طبق محاسبه نسبتا دقیق چند همکار و دوست کارگر که در آنجا کار میکردند، برای اتمام یک طبقه چند اتاقه از یک اپارتمان چند طبقه ای حدود ٨٠ هزار دلار هزینه صرف میشود. این هزینه شامل کلیه حقوق کارگران و تمام ایاب و زهاب و تمام مصالح و ماتریال لازم میباشد. اما همین آپارتمان به قیمت١٨٠ تا ٢٠٠ هزار دلار به فروش میرسد. یعنی سرمایه دار به راحتی از هر طبقه از یک آپارتمان ١٠ تا ٢٠ طبقه ای نزدیک به ١٠٠ هزار دلال سود میبرد. این سود هم برای همه روشن است که محصول کار کارگر و نیروی ارزان کاری است که در جریان است و اساسا از قبل نیروی کار ارزان کارگر بومی و مهاجر بدست آمده است. موارد متعددی شخصا با آن برخورد کرده ام که سرمایه داران یا دستمزد کارگران را نداده اند یا حقوق آنها را بر مبنای پول بی ارزش در ایران پرداخت کرده اند و یا بدون هیچ ابائی گروه گروه از آنها را اخراج میکنند و فوری نیروی بیکار آمده به کار دیگری را جایزین میکنند.
مسئله امنیت و زیست در پائین ترین سطح ممکن است. حوادث ناشی از کار یک معضل این بخش از کارگران است. بطور مثال از اوایل سال جاری تا ما ژوئیه ٥٠ کارگر اساسا به دلیل سقوط از ساختمانهای چندین طبقه و یا برق گرفتگی جان خود را از دست داده اند. امنیت در محیط کار نزدیک به صفر است. هیچ ارگان و نهاد و کارفرمایی هم جوابگو نیست. بخش عمده کارگران ساختمانی یا آن بخش که دسته جمعی و بر مبنای قرار داد سرمایه دار “خودی” با سرمایه داران “کرد” به کار اشتغال دارند٬ گروهی در چادر و یا مکانهای بدون کمترین امکانات رفاهی و آن هم در گرمای بیش از ٤٠ درجه زندگی میکنند.
زنان کارگر مهاجر نیز وسیعا در کردستان عراق حضور دارند. این بخش از کارگران عمدتا در آرایشگاهها و یا خدمت به مقامات حکومت کردی به عنوان کارگر خانگی و یا در لباس فروشی ها مشغول به کارند. اخبار زیادی در مورد تعرض جنسی و تهدید مقامات و کارفرماها به زنان در محل کاربه گوش مردم میرسد. دستجات مافیایی نیز بخشی از این زنان را که فاقد کمترین امکانات هستند به دام تن فروشی و مصرف مواد مخدر میکشانند و از این طریق نیز سرمایه داران و مافیای متکی به حاکمیت بورژوا ناسیونالیست کرد پول زیادی بدست می آورند.
از اینرو توجه به مسائل مختلف کارگران مهاجر از نظر من باید در راس کار ما در این منطقه قرار بگیرد. روشن است که ما اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی هستیم و فعالیت ما در عراق و کردستان عراق با محدودیت های زیاد و خاص خود روبرو هست، اما از آنجا که توجه به این عرصه اساسا مرتبط به کار ما و رو به ایران است ما میتوانیم و موظفیم بیش از پیش به آن توجه داشته باشیم و این محدودیتها نباید بتواند برای ما مانع جدی ایجاد کند. تا جای که به ایران و کردستان ایران بر میگردد نفس حضور این همه کارگر و تجربه کردن مستقیم زندگی زیر حاکمیت کردی و اینکه می بینند ضدیت و ستم بر کارگر و مردم محروم مرز و ملیت و ناسیونالیسم نمیشناسد بلکه همه این پدیدها در همه جا ظالمانه و بی رحمانه علیه کارگر عمل میکند٬ خود دستاورد بزرگی برای زدوده شدن توهمات ناسیونالیستی به ویژه برای برخی از کارگران مهاجر مقیم کردستان ایران است. دیدن این کارگران از نزدیک، سازماندهی و آگاهگری در میانشان و جلب توجه بیشتر آنها به سیاستهای حزب ما، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، به مثابه یک حزب کارگری- کمونیستی بسیار حائز اهمیت است و نتیجه خواهد داد و به همان نسبتی نیز که ما کار کرده ایم٬ نتیجه داده است. تجربه دوره اخیر من و دیدار از نزدیک با دهها کارگر ایرانی از نقاط مختلف ایران و کردستان ایران گویای این حقیقت است. تازه همه آنها از ما انتقاد میکنند که چرا “نیستیم”، چرا جریانات دیگر هستند شما نیستید، بعد از شنیدن توضیح اینکه حضور ما چرا مانند شکل حضور جریانات ناسیونالیست اپوزیسیون از چپ و راست آن نیست و نمیتوانیم باشد. این واقعیت خود بیش از پیش آگاهی این بخش از کارگران را بالا میبرد و بیش از پیش به سلامت و حقانیت وپرنسیپ ها و اهداف ما پی میبردند. در نتیجه هم از نظر سیاسی و هم سازمانی میتوان وسیعترین کار را در میان این بخش از کارگران انجام داد و از جانب آنها مورد استقبال قرار گرفت.
بخش دیگری از مردم ایران و کردستان ایران در کردستان عراق ماندگار هستند، زندگی و خانواده شان در آنجا است٬ طیف وسیعی هستند. زندگی بیش از ٩٠ درصد اینها کارگری است و برخی دیگر مشغول دایر کردن مغازه شیرینی و غذا فروشی و یا کار آرایشگری وغیره هستند. این بخش از کارگران و مهاجرین با گوشت و پوست خود نیز سیستم ظالمانه حاکم در کردستان عراق را حس میکنند. تعدادی از آنها که “پیشمرگ” سابق احزاب ناسونالیست کرد کردستان ایران بودند بدلیل اینکه برگ تردد آن جریانات سیاسی را در اختیار دارند همواره نگرانند که در صورت انجام فعالیتی که باب طبع آن احزاب نباشد برگه هایشان پس گرفته شود و بی پناه و بدون برگه اقامت رها شوند و در معرض تعرض پلیس امنیتی کردستان قرار بگیرند و یا جمهوری اسلامی شکارشان کنند. تماس نزدیک و مستمر با این بخش از کارگران و مردم، رسیدگی به نیازمندیهای آنها، جلب آنها به حزب حکمتیست و ایجاد سازمانهای حزبی نسبتا ماندگار در صفوف آنها از نگاه من امری است ممکن و بسیار ضروری. موارد قابل توجه ای بوده است که این کارگران از حزب استقبال کرده اند، عضو حزب شده اند و خواهان رابطه نزدیک با ما بوده اند. هم اکنون تعداد قابل توجه ای از آنها از جمله در دو شهر سلیمانیه و اربیل با ما رابطه دارند و آماده اند حول سیاستهای حزب از جمله در عرصه کارگری و علیه جمهوری اسلامی فعالیت داشته باشند. اما از نظر من ما هنوز در آن سطحی که لازم باشد نتوانسته ایم انرژی و نیرو کافی به این عرصه اختصاص دهیم و پاسخگوی کامل نیازهای این عرصه باشیم. مشکلی که باید فورا موانع و مشکلات سر راه آن رفع گردد.
کمونیست هفتگی: علاوه بر مساله کارگران مهاجر در این بخش از کردستان عراق٬ کدام مسائل عمومی و اجتماعی باید مورد توجه حزب قرار بگیرند؟
سلام زیجی: کل عراق به درجات زیادی در منجلاب سناریو سیاه و جنگ وحشیانه قومی و مذهبی فرو رفته است. هر روز دهها انسان بی گناه کشته میشوند. “جزیره آرام کردستان” نیز در شکل دیگری٬ مردم زیادی را در یاس و نا امیدی، در فقر و تعمیق فشار و تضاد طبقاتی و در امنیتی کردن فضای جامعه و فشار آوردن به کمونیستها و فعالین کارگری و غیره قرار داده است و از مردم قربانی میگیرد. هیچ آینده روشنی برای این جامعه که بیش از دو دهه است تحت حاکمیت “حکومت اقلیم” میباشد وجود ندارد. غارت ثروت جامعه و ثروت اندوزی سرمایه دار و مقامات در آنجا حد و حصری ندارد. نیروهای جمهوری اسلامی و ترکیه وسیعا در آن حضور دارند و نقش ایفا میکنند. برخود فعالتر به این پدیده ها بنظرم کار کمونیستهایی از نوع است. کار بیشتر در زمینه وجود تضاد آشکار طبقاتی و سیاسی کنونی و بی ربطی عمیق و پایه ای بورژوازی کرد و ناسیونالیسم آن با منافع اکثریت جامعه، بهره گیری مداوم احزاب بورژوازی “کرد” از کارت “مسله کرد” در جهت تداوم حاکمیت خود و فریب توده مردم بهره میگیرند. مقابله با فقر گسترده، کودکان خیابانی و کار، فرهنگ ستم بر زن و فعال مایشایی و افسارگسیختگی جریانات اسلامی بخشهایی از مبارزه برای آزادی و برابری در این جامعه هستند. تلاش برای دادن افق روشنتر به جامعه و آینده و باور به نظام انسانی و سوسیالیستی و یک دنیای بهتر که شایسته آن مردم است و هم چنین تقویت رابطه و همبستگی مبارزاتی بین توده کارگر و زحمتکش و مردم آزادیخواه بخشهای مختلف مردم در منطقه که همواره از جانب جمهوری اسلامی، احزاب ناسیونالیست کرد و دولت ترکیه مورد ستم و سرکوب قرار داشته اند یک وظیفه ما در این بخش است. جنبش و حزب ما در منطقه باید هم از نظر سیاسی و هم عملی گام مهمی در این زمینه ها بردارد و آزادیخواهان و کمونیستهای درگیر در ایران و عراق و کردستان عراق را نیز در این جهت با خود همسو، هم افق و هم سرنوشت کند.