بدون سرنگونی نظام ضد بشری سرمایه داری جمهوری اسلامی و کسب قدرت سیاسی توسط مردم ستمکش تحت رهبری پیشاهنگ پرولتاریا (حزب کمونیست انقلابی در ایران)، همهچیز سراب هست.
چرا یک دگر اندیش (معاند) و کمونیست انقلابی منتقد نظا سرمایهداری که در تقابل با تصور و دیدگاه اصلاح طلبانه در چارچوب این رژیم جهل و جنایت است، باید در حرکتی و پراتیکی شرکت کند؟
تا زمانی که این رژیم جهل، ضد علم و جنایت وجود دارد، زندانیان سیاسی در ایران نمی توانند آزاد شوند بیشتر و مهمتر آنکه: تا زمانی که این نظام – نظام سرمایه داری- امپریالیستی به رهبری امپریالیسم آمریکا وجود دارد، نظام فاشیست جنایتکاری که دشمن شماره یک ستمدیدگاه سراسر جهان است و از رژیمهای دیکتاتور خاورمیانه، آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا پشتیبانی و حمایت ملی، سیاسی، نظامی میکند، و بنیادگرایی مذهبی به قدرت رسانده(جمهوری اسلامی و طالبان) و آنرا ترویج می دهد، رهایی واقعی بشریت غیرممکن است!
بله و در واقع باید حرکت اعتراضی فعال بصورت تظاهرات توده ای برای آزادی همه زندانیان سیاسی در سراسر جهان و همچنین ایران برگزار شود که نیاز است بر اساس بینش و استراتژی انقلابی و با جهت گیری انترناسیونالیسم برای سرنگونی رژیم سرمایه داری که رئیسی نماینده آن است، و همچنین سرنگونی نظام سرمایه داری- امپریالیستی جهانی به رهبری دولت آمریکا در نیویورک و سراسر جهان براه انداخته شود. اما چنین دعوتی و خواستی را به ویژه تحت عنوان “فراخوان آزادی زندانیان سیاسی ایرانی هم اکنون” یک رویکرد رفرمیستی(اصلاح طلبانه) بیش نیست!
به دیده ما یک گروه انقلابی به ویژه یک گروه انقلابی کمونیست که برای رهایی واقعی ستمبران ایران و جهان مبارزه میکند نیاز دارد که با مرزبندی شفاف با رفرمیسم و تاکید بر انقلاب به عنوان تنها راه حل واقعی برای رهایی مستقلاً جنگی و مبارزه ای به راه بیندازند و خود را در هر کجای خارج از ایران سازماندهی کند و به حضور رئیسی در سازمان ملل اعتراض کنند و صراحتاً بخواهند و بطور شفاف اعلام کنند که تنها گزینه ضروری، مطلوب و ممکن برای آزادی همه زندانیان سیاسی سرنگونی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران و در عین حال باید خواهان متحد شدن با همه آنهایی بشود که می توان با آنها متحد شد! اما ما زیر بار شعار و فراخوان متوهمانه و رفرمیستی آزادی زندانیان سیاسی ایران هم اکنون که شما طرح میکنید نمیرویم و با مبارزه اصولی با رفقای چنین مطالبه ای را طرح میکنند را نقد می کنیم و بطور اصولی آنرا افشا میکنیم!!
انقلاب، نه هیچ چیز دیگر!
نباید فراموش کرد در حالی که نیروهای دیگری در جنبش سیاسی در ایران وجود دارند (در مورد جناح اصلاح طلب رژیم صحبت نمی کنیم!) که با نگاه رفرمیستی(اصلاح طلبانه) اصلاح نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران برای آزادی همه زندانیان سیاسی مبارزه میکنند، برای یک نیروی کمونیست انقلابی ضروری و حیاتی است که با رویکرد علمی حرکت خویش را در چنین عرصه مبارزه مشخص بطور شفاف طرح کند. مطالبات و شعارهای تاکتیکی ما باید مبتنی بر استراتژی انقلابی مان برای سرنگونی این نظام برای رهایی همه ستمدیدگان ایران و به طور کلی بشریت در سراسر جهان باشد؛ و هرگونه مطالبه تاکتیکی رفرمیستی و متوهمانه دیگر به مفهوم درجا زدن و تلف کردن وقت است.
ما باید خواهان اتحاد با همه کسانی و گروه هایی که می توان متحد شد باشیم تا همه زندانیان سیاسی را آزاد کنیم، این به عنوان یکی از مطالبات اساسی ما در فراخوان رفیق آواکیان که به ما می آموزد “تصرف قدرت توسط مردم انقلابی که تعداد آنها به میلیون ها و میلیون ها نفر می رسد و مصمم به آوردن یک تغییر واقعاً رهایی بخش – فروپاشی این سیستم هیولا و ساختن یک سیستم کاملاً متفاوت و به مراتب بهتر، و این تنها از طریق تغییر تفکر تودههای مردم، دور از «بازی کورکورانه با قوانین» در چارچوب این نظام حاصل میشود. محدود کردن خود به تلاشهای بیهوده برای ایجاد تغییرات اساسی با «کار در درون این نظام» – در عوض آنها را به درک علمی از امکان و نیاز به انقلاب، ابزار ایجاد آن انقلاب، و هدف آن انقلاب برمیگرداند.”
ما به رفقای حزب کمونیست انقلابی که به دنبال «فراخوان به آزادی زندانیان سیاسی ایران، همین حالا» یک محفل خارجه نشین پرمدعای بیعمل روان شده است انتقاد رفیقانه و اصولی داریم و توجه این رفقا را به این نکته اصولی جلب میکنیم:
وقتی نوبت به انقلاب در ایران می رسد از خودفریبی و گول زدن دیگران دست بردارید!
اگر شما رفقا شعار سرنگونی و تارومار کردن نظام سرمایه داری-امپریالیستی آمریکا را در یک انقلاب واقعی می دهید و رهایی و آزادی بشریت ستمبر را مشروط به آن استراتزی و تاکتیک های مرتبط با آن استراتژی می دانید در مورد انقلاب ایران نیز باید از همین رویکرد سرنگونی نظام جمهوری اسلامی برای آزادی همه زندانیان سیاسی ایران باید پیروی کنید.
رفقا، تاکتیک باید منطبق بر وضعیت عینی و ضرورت مقابل ما باشد.
وضعیت عینی در ارتباط با اوضاع زندان و رهاییِ سیاسی در ایران چیست؟
اینست که اکنون با رشد تضادهای اجتماعی بطور روزافزون شمار زیادی از مردم ستمکش – زنان، کارگران، دانشجویان و معلمین، نویسندگان و هنرمندان، دگرباشان جنسی (اقلیت همجنسگرایان ) و اقلیتهای ملی و مذهبی- به زیر خط فقر برده شده و دائما سرکوب خونین می شوند به این درک رسیدند که نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی آینده سیاهی را به آنها تحمیل میکند و علیه توده های فقیر و ستمکش نه تنها شمشیر را از رو بسته است بلکه در زندانی بزرگ بنام ایران هیچ حد و حدودی برای پشت میله های زندان و بیرون آن (جامعه) که حکم هواخوری و زیرمجموعه آن را دارد باقی نگذاشته و همه معترضین را چه در خیابان چه سیاهچالها میکشد و یا از خانه هایشان می رباید و به مکانهای نامعلوم بدون تماس با خانواده برای بازجوی، شکنجه و مصاحبه و اعتراف اجباری برده.
محتوای سیاسی باید با واقعیت عینی منطبق باشد اگر غیر از این باشد رویا پردازی وخیالبافی است که از سطح بورژوازی فرا تر نرفته و به نقل از رفیق استالین که درباره مطبوعات بورژوازی میگفت “مطبوعات یک سر و صد زبان بورژوازی، ما کمونیستهای انقلابی اگر شرایط معین را به درستی نفهمیم تبدیل به زبان بورژوازی میشویم.”
در شرایط که سردمداران بنیادگرای جمهوری اسلامی خود در صدر نظام سرمایه داری بورژوازی قرار گرفته اند و هر کس حقیقت را بگوید (همچون آنچه در ارتباط با حقوق اقلیت های جنسی مطرح گردید) و حق خود را بخواهد که مسلم است به نفعش نیست و حکم مرگ و فتوای “فساد فیالارض” از طریق “ترویج” همجنسگرایی صادر میکنند و یا در مورد مخالفت زنان با حجاب اجباری آیا چز این است که پاسخی مگر زندان و شکنجه و اعترافات اجباری بدهند و جلوی رشد فکری، دگراندیشی و آزادیخواهی را به هر طریق سد میکند، آیا ساده لوحانه نیست که ما از آنها درخواست “آزادی زندانیان سیاسی ایرانی هم اکنون” کینم!؟نخیر یک فتوا مرگ برای ما همه معترضین که خواهان عدالت اجتماعی و رهایی واقعی هستیم، صادر میکنند.
ایران همچون کشورهای سرمایه داری-امپریالیستی غرب نیست که در آن آزادی های نسبی محدود وجود داشته باشد و دگر اندیشی و مخالفت با قوانین فاشیستی(همچون تظاهرات به خاطر حق سقط جنین زنان، یا اعتراض برحق به سرکوب خونین و قتع فجیع و شرارت بار اقلیت های رنگین پوست توسط پلیس) تا حدی نسبی به رسمیت شناخته میشود، از اینرو کسانیکه می خواهند مبارزه برای حل تضادهای اجتماعی در ایران را به پیش ببرند نمی تواند همانگونه که در خارج از ایران یعنی در کشورهای امپریالیستی اروپا و یا آمریکا را اعتراضی و تظاهراتی را سازمان میدهند سرمشق حرکت خود قرار دهند. اشتباه نباید کرد که در ایران ما با “دمکراسی” بورژوازی لیبرال امپریالیسمی (در تقابل با بورژوازی فاشیست همچون دونالد ترامپ) روبرو نیستیم بلکه( در ایران) با یک بورژوازی دیکتاتور هار بنیادگرای مذهبی که مشت آهنین و خشونت و سرکوب خونین هر گونه اعتراض و تظاهرات تنها گزینه اش برای استمرار عمر ننگین و شرارت بارش که به نقطعه افول رسیده است در جنگ و مبارزه طبقاتی خونین هستیم. بنابراین نیاز است که ذهنیت خویش را با واقعیت عینی جامعه ایران همانگونه که هست و دائما در حال تغییر است منطبق کنیم و از شعارها و حرکات احساساتی کودکانه پرهیز کنیم، در غیر اینصورت فعالین جنبش های توده ای را با دستگیری و شکنجه، زندان و اعدام توسط حاکمیت دیکتاتور نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی روبرو کردهو به بن بست می رساند و ضربه غیرقابل جبرانی به جنبش کمونیستی ایران که در شرایط بحرانی حادی قرار دارد وارد خواهیم نمود! با در نظر داشتن این نکته حیاتی که با رویکرد علمی علم رهایبخش کمونیسم ارتباط دارد ضروری است که بیش از گذشته برای کمونیستهای انقلابی روشن باشد و به رسیت شناخته شود که هر گروه ، محفل و “حزبی” و یا افرادی که می خواهند شیوه مبارزه در کشورهای امپریالیستی غرب که تحت حاکمیت بورژوازی لیبرال امپریالیستی است را در داخل ایران که تحت حاکمیت یک نظام بورژوازی دیکتاتور بنیادگرای مذهبی است پیاده کنند و یا با کپی و پیست کردن تاکتیک مبارزاتی احزاب انقلاب کمونیستی کشورهای امپریالیستی غرب، همچون کپی و پیست کردن محفلی که در خارج کشور قرار داد و خود را حزب “مارکسیست –لنینیست- مائوئیست ایران مینامد از تاکتیک رفقای حزب کمونیست انقلابی در اعتراض به تضادهای اجتماعی جامعه آمریکا که در شرایط کنونی تحت حاکمیت دولت بورژوا لیبرال بایدن قرار دارد(باز تاکید میشود که منظور ما دولت لیبرال بورژوازی امپریالیست بایدن در تقابل با دولت امپریالیست فاشیست دونالد ترامپ در شرایط مشخص کنونی آمریکا است!) و “فراخوان آزادی زندانیان سیاسی ایرانی هم اکنون” را با ذهنی گرایی که به هیچوچه با شرایط عینی جحامعه ایران مطابقت ندارد مطرح میکند، جنبش توده ای مردم ستمدیده ایران را با در بیراهه شکست محتوم مفتضحانه قرار خواهد داد! چنین فراخوانی بر فرض محال در “بهترین حالت” می تواند برای عده ای که در خارج کشور هستند یک سرو صدای کوتاه مدت با تاکتیک رفرمیستی بدون تاثیر در داخل جامعه بوجود آورد! این تنها می تواند ابراز وجودی در خارج کشور باشد و بس! زمانی که محفلی در دو دهه گذشته در خارج کشور اعلام “حزب” کند، نتیجه کنونی کنشش بجز صدور چنین فراخواهای منزوی شونده و به حاشیه کشیده شده نخواهد بود!
همانطور که لنین گفت و رفیق آواکیان عمیقتر و بیشتر در مورد آن توضیح می دهد:
مادام که افراد فرا نگیرند در پس هر یک از جملات، اظهارات و وعده و وعیدهای اخلاقی، دینی، سیاسی و اجتماعی منافع طبقات مختلف را جستجو کنند، در سیاست همواره قربانی سفیهانه فریب و خودفریبی بوده و خواهند بود. طرفدار رفرم و اصلاحات تا زمانی که پی نبرند که هر مؤسسه قدیمی، هر اندازه هم بی ریخت و فاسد بنظر آید متکی به قوای طبقه ای از طبقات حکمفرماست، همواره از طرف مدافعین نظم قدیم تحمیق میگردند. و اما برای درهم شکستن مقاومت این طبقات فقط یک وسیله وجود دارد؛ باید در همان جامعه ای که ما را احاطه نموده است آن نیروهایی را پیدا کرد و برای مبارزه تربیت کرد و سازمان داد که میتوانند ــ و بر حسب موقعیت اجتماعی خود باید ــ نیرویی را تشکیل بدهند که قادر به انهدام کهن و آوردن نو باشد.
لنین، سه منبع و سه جزء مارکسیسم
ماشین اعدام نظام فاشیست جمهوری اسلامی هر روزه همچنان زندان و شکنجه میکند و جان می گیرد و به قتل میرساند. محافلی و افرادی که با خوشخیالی رویکرد رفرمیستی «فراخوان به آزادی زندانیان سیاسی ایران، همین حالا» را صادر کرده اند هیچ درکی از کارکرد این نظام جهل و جنایت و اعدام ندارند!
آزادی کلیه زندانیان سیاسی ایران تنها از طریق سرنگونی انقلابی این نظام ضد بشری در یک انقلاب اجتماعی با شرکت میلیئونها نفر تحت رهبری حزب کمونیست انقلابی در داخل ایران قابل دسترسی است!
کسانی که چنین مطالبه («فراخوان به آزادی زندانیان سیاسی ایران، همین حالا») و استدلال متوهمانه و غیر اصولی را مطرح می کنند شاگردان تنبل فکری باب آواکیان هستند. کسانی که حداقل به مدت ۳ دهه تمام تحلیل های مشخص را در هر جنبه ای از واقعیتی که در جهان اتفاق افتاده است و جنبش بین المللی کمونیستی با آن روبرو شده است و هنوز هم درگیر بوده و هنوز هم در برابر جنبش بین المللی کمونیستی قرار گرفته است، کپی و پیست می کنند و دست کمی از شاگردان باب آواکیان ندارند که از نظر فکری تنبلی هستند و نمی توانند با اتکا به خود فکر کنند و به سنتز نوین باب آواکیان خدمت ارزنده ای کنند.
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
۹ شهریور ۱۴۰۱ مصادف ۳۱ با اوت ۲۰۲۲
*********************************************************
* توضیح ضروری در مورد این نوشته منتقدانه
ضمن درودهای سرخ به رفقا
رفقای عزیز، رئیسی جلاد سخنگوی نظام جهل و جنایت و اعدام رئیسی قرار است در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲ در سازمان ملل با شرکت مستقیم و یا از طریق پیام ویدیویی سخنرانی کند.
نیروهای مختلف آپوزیسیون از جمله چپ ایران نیز در آن روز قرار است تظاهراتی علیه رئیسی و نظامی که او نمایندگی میکند راه بیندازند.
سپتامبر مصادف است با سالگرد اعدام هزاران نفر از زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ توسط هیئت مرگ نظام بنیادگرای مذهبی منسوخ تاریخی جمهوری اسلامی که رئیسی در آن شرکت فعال داشت.
اعلامیه ای برای شرکت در تظاهرات در سراسر جهانو از جمله در نیویورک در ۲۱ سپتامبر از طرف حامیان محفلی حراف بی عملی که خود را حزب مائوئیست ایران مینامد حول شعار احمقانه «فراخوان به آزادی زندانیان سیاسی ایران، همین حالا» بیرون داده شده و از دیگران خواسته شد که به هر طریق چه با کمک مالی چه با خانه و آپارتمان خویش را خویش را در نیویورک در اختیار شرکت کنندگان در این تظاهرات قرار دهند و یا در آن شرکت کنند. متاسفانه حزب کمونیست انقلابی آمریکا نیز این فراخوان مزخرف را تایید کرده است و از آن حمایت میکند!
در نقد این شعار تاکتیکی خودفریبانه نکات بالا از سوی “گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران” بصورت خلاصه و مقدماتی نوشته شد و به طریق یک رفیق واسطه برای رفقای حزب کمونیست انقلابی آمریکا در چهارشنبه گذشته ۳۱ اوت (آگوست) ۲۰۲۲ مصادف با ۹ شهریور ۱۴۰۱ فرستاده شد.
هم اکنون متن حاضر بطور همه جانبه تر بیش از متن اولیه مقدماتی در اختیار عموم قرار میگیرد.
** این متن در کانال کمونیسم نوین در شبکه اجتماعی تلگرام در لینک زیر منتشر شده:
م
هواخوری زندان- اثر نقاشی از یک هنرمند هلندی