هفت تپه،دورجدید اعتصاب واعتراض!

درروز 2مردادکارگران بخش بازرگانی هفت تپه بابرگزاری مجمع عمومی خود وهمزمان با دعوت ازبرخی فعالین کارگری دیگر بخشهای هفت تپه برادامه اعتصاب واعتراض و تجمعات تا حصول خواسته ها ومطالبات کارگران تاکید نمودند.مبارزات کارگران هفت تپه در پنج شش سال اخیرخصوصا ازسال 96 به این سوباشعارنان،کار،آزادی اداره شورایی  همواره شورانگیزوالهام بخش تمام جنبشهای سرتاسری دیگرازجنبش کارگری گرفته تا جنبش دانشجویی،زنان،معلمان وبازنشستگان بوده است.مبارزات گارگران هفت تپه،جا انداختن سنت مجامع عمومی وشورایی وتاکید برخرد جمعی،ادامه کاری اعتصابات شصت وهفتاد روزه فرساینده،حضورهمگانی هرروزه درمقابل ادارات وارگانهای مزدورحکومت اسلامی ،همراهی خانواده های کارگران دراعتراضات وتجمعات،صف مستقل طبقاتی کارگران،طرح شعارنان ،کار،آزادی واداره شورایی که حتی تاهمین امروزوالان این شعار طبقاتی کارگران و شعاروافق دیگرجنبشهای اجتماعی ومبارزاتی برعلیه حکومت اسلامی تبدیل شده است.اینکه هفت پایتخت اعتصاب جهانی کارگران شده است .همه اینها وبسیاری ناگفته های دیگر حاکی ازعمق ووسعت مبارزات پرشور وبرحق کارگران هفت است.تجارب هفت تپه باید عین پرچم وراهنمای دیگربخشهای کارگری واجتماعی باشد.با همه اینها اما متاسفانه ازیکسال پیش وقبلترازآن توطئه ها وانحرافاتی درمسیرمبارزاتی کارگران هفت تپه توسط حکومت اسلامی وباهمراهی راست کارگری وهمنوایی و تایید برخی محافل چپ پوپولیست بمثابه مانع وایجاد انحراف مبارزات کارگران عمل نمود.دانشجویان عدالت خواه ومزدوران حکومتی در صفوف کارگران جازده شدند،بتدریج وآرام آرام بابزرگ نمایی شعار خلع ید ازاسد بیگی و…با چراغ سبز برخی باندهای جنایتکارحکومتی وهمراهی ومیدان داری راست کارگری و تایید دورادوروضمنی چپ پوپولیست هیچکاره با ادعاهای نامربوط ومن درآوردی درک شرایط واقعی مبارزه کارگران و…همزمان باسرکوب وسانسورشدید حکومتی دستگیری وزندان وشکنجه اسماعیل بخشی،سپیده قلیان ودیگرفعالین ورهبران کارگران وهمزمان شرکت محمد خنیفروبرخی دوستانش درنمایش وانتصاب حکومتی وشو شب حجله رییسی قاتل که درنهایت به پا بوسی وتقدس جنایتکارانی چون رییسی منجر گردید و…در پس همچین سناریویی بود که شعار حاشیه ای وانحرافی خصوصی یا دولتی خلع ید از اسد بیگی جای شعارطبقاتی وهدفمند نان،کار،آزادی واداره شورایی راگرفت.برخی ازمحافل وجریانات چپ و حتی برخی شخصیتهای سیاسی منفرد وبریده شده ازهمین محافل اما همچنان سمپات فکری آنهابا تاکید وپا فشاری مثال زدنی برسیاستهای راست توده ایستی واکثریتی درحلوا حلوا کردن شعارخلع ید و … گوی سبقت رااز توده ایها هم ربودند.الان با گذشت یکسال از خلع ید از اسد بیگی وظاهراواگذاری هفت تپه به هفت طرح و…اما همچنان مشکلات کارگران کماکان برجای باقی است.سنوات کارگران بازنشسته،تعیین تکلیف کارگران موقت و فصلی ونی برها،بیمه ها،امنیت شغلی ،بازگشت به کار اسماعیل بخشی و آزادی سپیده قلیان و…همسان سازی دستمزدها با شرکتهای درون مجموعه هفت طرح،پارتی بازی و رشوه و اختلاس مزمن وریشه داروبسیاری دیگرازمطالبات برحق کارگران که برزمین مانده آیا به چه سر انجامی دچار شده شده است؟کسی مدعی نیست ونخواسته با ژستهای فرمال روشنفکری ازدل مبارزات کارگران هفت تپه کمون پاریس وانقلاب اکتبرزاییده شود؟ اما مبارزات کارگران هفت تپه مبارزات رابینسون کروزو در جزیره متروک واسرارآمیزهم نیست.ازسالهای 96 به این طرف اززمانیکه که کارگران هفت تپه با طرح شعارنان،کار،آزادی واداره شورایی پا به میدان گذاشتند چهار پنج سالی میگذرد.درطی این سالها شرایط توازان قوا بین صفوف کارگران وزحمتکشان وحکومت اسلامی دچار شکافها وتغییرات بسیارچشمگیرو زیادی شده است.از سال 96با طرح شعار اصول گرا،اصلاح طلب دیگه تما مه ماجراتاآبان 98 وتا همین مبارزات،اعتصابات وتجمعات جاری هرروزه معلمان،کارگران،زنان،مال باختگان وغارت شدگان تا بازنشستگان تامین اجتما عی و… همه اینها حاکی ازتغییر توازن قوا به سود جبهه مبارزاتی مردم وکارگران است.دراین شرایط واین روزهای بسیار حساس که هرلحظه حکومت جنایت اسلامی سرمایه داران بیشتروبیشتردرمرداب سقوط وفروپاشی فرومیرود پایین کشیدن شعارنان،کار،آزادی واداره شورایی وبالا بردن پرچم سندیکالیستی و صنفی گرایی وتبدیل هفت تپه باآن سوابق وتجارب ستودنی وارزشمند به جزیره ای متروک و منزوی که دلمشغولیش شده است لغو خصوصی سازی واسد بیگی وهفت طرح ووعده های دروغین باندهای حکومتی که صرفا هدفی جز ایجاد انحراف درمبارزات کارگران ووقت کشی ندارند چیزی عاید کارگر وخانواده کارگری هم نمیشود.کارگران هفت تپه ومبارزاتشان جدای ازمبارزات سرتاسری همه بخشهای کارگری برعلیه سرمایه داران وحکومت نیستند.مبارزات کارگران هفت تپه ابدا ازمبارزات ومطالبات همه جنبشهای زنان و بازنشستگان ومعلمان و…جدانیست.حکومت اوباش اسلامی که این روزها ازفرط زبونی و درماندگی به خود می پیچدو شمشیرسرکوب وسانسورراازروبسته است دربدترین ودرمانده ترین دوران آکنده ازجنایتش به سرمی برد طبقه کارگردرایران وهمه جنبشهای اجتماعی منتسب به کارگران،امروزدراین روزهای تعیین تکلیف حکومت فساد وجنایت اسلامی ودرمقابل انواع سناریوهای آلترناتیو سازی راست برای فردای پس از سرنگونی حکومت اسلامی ،بیش ازهرزمان دیگری نیازمند تاکید بر صف مستقل طبقاتی وطرح شعارها وافق روشن با تاکید برراه حل ورادیکالیسم کارگری وسوسیالیستی است.کارگران رهبران وصاحبان جامعه اند باید درمیدان باشند نه درحاشیه !مبارزات صنفی روزمره کارگران ودیگر بخشهای اجتماعی حتی اگرموفق شود یک لیوان شیر به سفره خانواده کارگری افزون شود ستودنی وشورانگیز است. این به جای خود، با اینحال اما واکیدا مبارزات صنفی جدای ازافق وپرچم مبارزات کارگری وسوسیالیستی نیست.هنرفعالین کارگری وچپ وکمونیست تلفیق خواسته ها و مطالبات صنفی و سیاسی است .باید خواسته ها ومبارزات صنفی کارگری درهمپیوندی با اهداف سیاسی ودرجهت افق وراه حل کارگری وسوسیالیستی باشد.دراین شرایط واوضاع ملتهب جامعه وحاکمیت پا به گوراسلامی پایین کشیدن پرچم نان،کار،آزادی وشوراهای کارگری وتقلیل آن به خواسته های متفرقه خصوصی یا دولتی وصنفی،چانه زنی با حکومت ،دخیل بستن به باندهای حکومتی ووعده های دروغ وسرگردانی نتیجه ای برای کارگر جماعت نخواهد داشت این راه بیراهه ای درادامه سیاستهای شکست خورده  توده ایستی -اکثریتی در چندین دهه پیش است. آن دسته ازمحافل واشخاص چپ پوپولیست اخلاق گرا و محاظه کارکه درتمام دوران حیات سیاسیشان چهار تا رابطه واقعی کارگری نداشته اندو هزاران کیلومترآن طرف تر ها نشسته و با سمپاتی راست کارگری وسناریو های حکومتی به دنبال خصوصی ودولتی و … با ادعاهای واهی مدعی درک شرایط واقعی وعینی وچم و خم مبارزات کارگران است صلاحیتی نداردودرگوش گاو خوابیده است.زمزمه های اخیر کارگران بخشهای بازرگانی هفت تپه با تاکید برمجامع عمومی واعتصاب وتجمع واعتراض و پای فشردن بر مطالبات و خواستهای برحق و بازگشت به کاراسماعیل بخشی رهبر پرشور و رزمنده کارگری و…به  یقین نقطه عطف و فصل جدیدی در مبارزات کارگران هفت تپه و در اتحاد و هم سرنوشتی با دیگربخشهای کارگری و سرتاسری وهمپیوندی با مبارزات آحاد کارگران و زحمتکشان در مسیر نابودی و سرنگونی حکومت اسلامی است.

کامران پایدار

29/5/1401