مبارزان کمونیست
مارزیاررازی رهبرخود خوانده محفل چندنفره گرایش مارکسیستهای انقلابی باانتشاریک ویدیوی صوتی تصویری 20 دقیقه ای با کوهی ازخشم وتنفروکینه وتهمت وافترا برعلیه منصور حکمت واقعا گل کاشته است.با اینکه بدرستی برانجماد فکری،جزم گرایی وافکارملانقتی و میرزا بنویس وبضاعت ناچیزمحفل مازیاررازی کما بیش آشنایی داشتم اما واقعا نهایت استیصال ودرماندگی فکری را دراین حد ندیده بودم.توسل به ادعاهای بی ربط و نامربوط و آسمان را به ریسمان بافتن آن هم فقط درفاصله زمانی 20دقیقه بدون ارایه کمترین دلایل ومدارک مستند ومتقن!اعلام جرم مازیاررازی برعلیه منصور حکمت که بیشتربه یک محاکمه ودادگاه صحرایی شباهت دارد تا یک نقد متمدنانه سیاسی چنین است: یک دنیای بهتر به مثابه برنامه سوسیال دمکراتیک وغیرکمونیستی.کنارگذاشتن نظریات لنین درباره امپریالیسم.کشانیدن مبارزه زنان به ابتذال،کتمان و کنار نهادن مسئله ملی.بزرگ نمایی اسلام سیاسی با هدف تشکیل و جبهه ائتلافی همه با هم .سناریوی سیاه یا سفید.و…حزب منصورحکمت نه لنینی است نه کمونیستی است.نه کارگری و…راه اندازی سناریوی دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب.تلاش برای تشکیل جبهه وحکومت ائتلافی همه باهم طبقاتی وادامه خط حزب توده.تلاش برای به دام انداختن جوانان پرشورو…وتعدادی دیگرمهملات وادعاهای پوچ وبی اساس.هم خنده داراست هم مضحک.انسان ازاین همه هوش وذکاوت وهنر نمایی وافاضات حیران می ماند.ایکاش مازیاررازی اندکی خودش رابه زحمت می انداخت وبرای اثبات نظریات وادعاهای دروغینش به ادله ومدارک مستند وواقعی تکیه می نمود.فقط باشعار فقط باادعاکه نمی شود. ایشان البته همچین بیکار هم ننشسته با ذربین واسترلاب وگشت وگذارموشکافانه در آثارلنین ومنصورحکمت(سخنرانی منصور حکمت درکنگره 3 ح ک ک ) موفق شده زیرکانه وهدفمند تک جمله هایی بیابد تک جمله هایی بریده شده،درزگرفته شده،سانسوروقیچی شده از یک متن برای نیل به یک مقصود مغرضانه!تاهنرمند ما موفق شود بالاخره لنین ومارکس ومنصور حکمت رایک جورایی درمقابل یکدیگر قرارداده وحکم ارتداد حکمت راجاری نماید.واقعا آفرین به این هنرنمایی.چقدرپتانسیل خشم وتنفرکور،چقدرحقارت قادراست انسان رابه چنین بیراهه وابتذال سیاسی فروکشاند.این همه فرافکنی برای لاپوشانی کدامین بنا وبنیاد پوشالی فرقه مذهبی وسکتاریستی مارکسیستهای انقلابی است.من شخصا هیچ گونه سمپاتی وموافقتی با حزب لیبرال حمید تقوایی ودو فرقه حکمتیست رسمی وغیررسمی ندارم وهیچ یک ازاین احزاب را بعنوان یک حزب کمونیستی کارگری جدی به رسمیت نمی شناسم.اما دریغ ازانصاف وشهامت وصداقت انسانی.بیراه نگفته اند :گنه کرد در بلخ آهنگری ، زدند درشوشترگردن مسگری؟؟!اگرفرقه حکمتیست درسابقه خود برترهات کورش مدرسی بنا شده است.اگر سناریوی ورشکسته وقطعا اشتباه باعواقب فاجعه باردانشجویان آزادیخواه و برابری طلب ( داب)از شاهکارهای حزب حکمتیست است وهنوزهرساله در 16 آذر به آن می بالندو جشنش می گیرند آخر کجایش به منصور حکمت می چسبد.اگر حزب لیبرال کمونیست کارگری به زعامت حمید تقوایی به اکس مسلم،به اعتراض عریان،به پوپولیسم،به حکومت انسانی،به اپورتونیست،به حزب کمپینهای حقوق بشری و… وبه حزب همه با هم طبقاتی توده ایستی با شاهزاده ومعصومه قمی ودیگر لمپنهای سیاسی بورژوازی تبدیل شده است چه ارتباطی با نظریات منصور حکمت دارد.این ادعاهای واهی واین نتیجه گیریهای وارونه وغیر سیاسی،غیرعلمی وجزمی ومکانیکی قبل تر ها توسط امثال رضا مقدم وآذرین وشفیق ودیگران طراحی وبه اندازه کافی کشافی شده است.اگر منشا همه انحرافات سیاسی احزاب حکمتیست وفرقه حمید تقوایی نهفته درنظریات سیاسی وتشکیلاتی منصورحکمت است.پس لابدمنشا سرمایه داری دولتی درشوروی سابق واقمارش استالینیسم ودیکتاتوری وقتل وکشتاروسربه نیست کردن مخالفین وهزارو یک جنایت دیگرراهم باید به پای نظریات مارکس وانگلس ولنین نوشت.چه نعل وارونه ای!چه نتیجه گیری وچه استنتاج حقیرانه ای.واقعا خشم وتنفروکینه های کورونارسیسم آیا تا این حد قادر است انصاف ووجدان وبینایی یک انسان شرافتمند را تباه وزایل سازد.ازنظرمن منصور حکمت خدا ووحی منزل نیست.چوب موسی وقرآن محمدهم نیست.هرآنچه گفته نعل به نعل آیه وسوره ومعجزه قرآنی نیست.اومانیسم،رادیکالیسم کمونیستی،ماکسیزمالیسم انقلابی،مدرنیسم،سکولاریسم وهمه لایه های انساندوستی بخشهایی جدایی ناپذیری ازاندیشه ها وآرای سترگ منصور حکمت است.تاکید سرسختانه برطبقه کارگربعنوان تنها نیروی واقعی وموجود ی که قادر است کل بشریت رااز گندوکثافت سرمایه ومذهب وناسیونالیسم خلاصی بخشد.تاکید برسازماندهی انقلاب کارگری برای نیل به سوسیالیسم فوری،تاکید والزام سرسختانه برتحزب کمونیستی وکارگری،نقد چپ اردوگاهی مذهبی شرق زده و سرمایه داری متمرکز دولتی تحت لوای سوسیالیسم موجود،نقد عمیقا انقلابی و بی نظیرگرایشات ملی مذهبی شرق زده جنبش های فدایی وتوده ایستی،نقدمارکسیستی مناسبات کارگران وسرمایه داران وطنی وامپریالیسم وسگهای زنجیریش،نقدهشیارانه توهمات بورژوازی ملی ومترقی،وطن واستقلال خودمان و صنایع مادروهمه مزخرفاتی که سالها توسط چپ درحاشیه ملی مذهبی نشخوارمیشد.دردوران فروپاشی سرمایه داری دولتی شوروی واقمارش که همان چپ های ملی مذهبی نه در ایران که در سرتاسر دنیا آبدیت وسوسیال دمکرات میشدند دقیقا دردورانی که همزمان با فروپاشی بلوک شرق تهاجم مسموم وسهمگین وهمه جانبه بورژوازی رقابتی بازاردرسرتاسردنیابرعلیه کمونیسم ومارکسیسم و آزادیخواهی و برابری طلبی جاری بود وکارشناسان کهنه کار بورژوازی امثال فوکویاما ودیگران پایان تاریخ و ابدی بودن بردگی انسان راجارمیزدند. بنیانگزاری وتشکیل جسورانه حزب کمونیست ایران با پرچم سرخ مارکس ولنین وانقلاب کارگری وسپس تشکیل حزب کمونیست کارگری وحتی به تاسی ازاین جنبشها تشکیل حزب کمونیست کارگری عراق همه وهمه مرهون رهبری بسیارآگاهانه وتیزوهشیارانه منصور حکمت دردورانی بسیارپرتلاطم وسخت ودشواراست.دردورانی که کمونیستهای سرخرده قدیمی درکمونیسمشان آب می ریختندتا همرنگ جماعت شوند وفوج فوج ملایم!!وسوسیال دمکرات میشدند منصور حکمت برتحزب کمونیستی،تحزب کارگری،برانقلاب کارگری وبرسوسیالیسم فوری پای فشرد.بی گمان منصورحکمت به مثابه کمونیستی رزمنده وسازمانگر،تئوریسین وپراتیکالی بی بدیل وباهوش ودلسوز، قطعا بزرگترین رهبر جنبش کمونیستی دوران ماست.نظریات،آراوعقاید ودرافزوده های منصور حکمت یک دنیای بهتر،اسطوره بورژوازی ملی ومترقی،حزب وقدرت سیاسی ،سازماندهی کارگری،حزب وجامعه و… درکنارکاپیتال وگروندریسه،ایدئولوژی آلمانی ومانیفست اینها گنجینه وپرچم سرخ انقلاب کارگریند.اینها یگانه سلاح برنده وکارسازطبقه کارگرایران وجهان درراستای مبارزه برای نابودی نظام گندیده سرمایه داری،برپایی انقلاب کارگری و سوسیالیسم فوریست .اندیشه های منصورحکمت تلئلوودرخشش وجدان انسانی ویک دنیای بهتروشایسته انسان است.
کامران پایدار
18/2/1401
