شرایط جامعه وجنبشهای اجتماعی ودرراسش طبقه کارگر،جبهه طبقاتی کارگران وزحمتکشان ازیک طرف وجبهه مقابل سرمایه داران وحکومت مزدوراسلامیشان درطرف مقابل بسرعت درحال دگرگونی وتغییروپیدایش ابعادو ویژیگیهای متفاوت تری نسبت به دیروزودوره های پیشین است.توازن قوا،ابعاد استثمارنیروی کارارزان،زندگی درنهایت فقروفلاکت خانواده های کارگری وحتی بسیاری ازاقشار خرده بورژوازی ولایه های متوسط جامعه،فقر،بیماری،گرانی وتورم،سانسور،سرکوب وزندان ،اشتهای سیری ناپذیرسرمایه داران وحاکمیت جنایتکاراسلامیشان برای نیل به سودهای بادآورده هرچه بیشتربه بهای فقرونابودی خانواده های کارگری هرروزوخصوصادرهمین روزهای ابتدایی سال1401هرلحظه ابعاد هولناک تروفاجعه بارتری می یابد.حکومت اسلامی که دراقتصادهمه کارتهایش را باخته است ازهیچگونه توان،امکان واراده ای حتی برای کشیدن سوپاپ انفجار شورش گرسنگان برخوردار نیست.برجام به اغما شده است البته اگر هزاربادکنک برجام نیزبه یاری وهمت سرمایه داران امریکایی واروپایی راهم هوا کنند نصیب و نانی به سفره کارگران و زحمتکشان نخواهد رسید.سیاستهای پان اسلامیستی حکومت با حیف ومیل میلیاردها دلارازمحل غارت ارزش اضافه و دسترنج و ثروت کار ما کارگران نیزدرمنطقه خاورمیانه درسوریه،عراق ،لیبی ،افغانستان ولبنان ویمن و… درلای ولجن بحران و بن بست ها درجواررقابتهای جنایتکارانه قدرتها ودول سرمایه داری جهانی به گل نشسته است.حکومت اسلامی و باندهای دزد وگانگسترش کمترین چشم اندازی درگشایش اقتصاد ،فرهنگ،سیاست ومناسبات اجتماعی و…ندارند.خامنه ای راس حکومت وحوش اسلامی درپیام سال نو گفت کسی درانتظار گشایشی نباشد.درروزهای پایانی سال دستمزدهای چندین برابرزیر خط فقررا که حتی کفایت یک هفته زندگی خانواده های کارگری را نمی کند باعجله تصویب واعمال نمودند.حذف ارز 4200تومانی ودمیدن درشیپورگرانی و تورم برای چپاول وغارت هرچه بیشتردسترنج ما کارگران و زحمتکشان ازاولین روزهای سال جدیدآغاز شده است.قیمت همه اقلام ومایحتاج زندگی دراین روزها گاها به سه تا چهار برابررسیده است.بهای یک قرص نان سنگک،تافتون،بربری و…از 2تا 3هزار تومان به 10 هزار تومان هم سربه فلک کشیده است.یک کیلو برنج تا صد هزار تومان،یک کیلو گوشت تا دویست وده هزار تومان،یک کیلو ماکارونی 30تا 35هزارتومان،یک قوطی رب گوجه فرنگی تا 50 هزارتومان،اجاره بهای مسکن وهمه نیازهای بهداشتی،درمانی،آموزشی،ترانسپورت و…به همین روال تا همین الان درحال افزایش تورم وگرانی لحظه به لحظه هستند.از وزارت کار حکومت زمزمه هایی به گوش میرسد که حتی دستمزدهای ناچیز کارگران رانیزدرسال جاری دوباره مورد تجدید نظروکاهش وتنزل قراردهند.ازقراربسیاری ازسرمایه داران حتی ازتمدید قراردادهای موقت کارباکارگران بعلت ظاهرا ناتوانی درپرداخت دستمزدها طفره میروند!واقعا که؟!یورش آگاهانه حکومت وسرمایه داران به زندگی کارگران وزحمتکشان دقیقا درغیاب تشکل واتحاد صفوف مبارزاتی کارگران صورت میگیرد.تنها حربه وابزارحکومت سرکوب است نه چیزدیگری.البته درمقابل کارگران ودیگراقشار میانی معترض جامعه نیزساکت ننشسته اند.اعتراضات وتجمعات معلمان،بازنشستگان ومستمری بگیران،اعتراض واعتصابات هرروزه بخشهای مختلف کارگری ازهفت تپه وفولاد وخودروسازیها ومعادن وشهرداریها وهمه دیگر بخشهای خدماتی و صنعتی همچنان درجریان ودرحال افزایش روزافزون ودرعین حال درهمین روزهای ابتدایی سال بیسابقه و بیمانند است.اما واقعا همه این تجمعات واعتراضات کافی نبوده ودرزدن افساربه اشتهای سود جویی حکومت و سرمایه داران تا کنون نا کارآمد بوده وچندان نتیجه مطلوبی نداشته است.اما این تمام ماجرا نیست.اگر یک جمع بندی کلی از مبارزات کارگری و توده ای ازدی 96 تا آبان 98 وبه این سوداشته باشیم جامعه درکلیت خود ازتمام باندهای حکومتی عبورنموده است کارگران وزحمتکشان ازخیلی وقت پیش سوت پایان ماجراراکشیده اند.اما متاسفانه درعرصه پراتیک ومبارزه طبقاتی کنکرت درسطح جامعه اسیروزمینگیرعمدتا خواسته های صنفی وقانون گرایی بوده است.البته خواسته وهدف حکومت هم درسالهای اخیردروهله نخست سرکوب مبارزات ومطالبات جاری بوده است وحکومت بسیار هوشمندانه اگردرجایی وبخشهایی نتوانسته بطورمستقیم موفق به سرکوب مبارزات کارگران شود بسیارهشیارانه کوشیده است تا با نفوذوپروکاسیون درصفوف جنبش کارگران و گذاشتن خواسته ها و مطالبات نخود سیاهی وپوچ وقانون گرایی وصنفی گرایی مبارزات کارگران و زحمتکشان را لوث و به انحراف برده و ازتیزی وبرندگیش بکاهد.متاسفانه دراین عرصه دربخشهایی حکومت وسرمایه داران نیز موفق بوده انداگرمنصفانه وبا ادعاهای قلنبه سلنبه و غیر مارکسیستی به دنبال توجیه و تبرئه نباشیم.درهفت تپه چنین شد حتی بسیاری احزاب چپ اپورتونیست وتوده ایستی نیزدرهمنوایی با کارنوال راست کارگری بازیچه سرمایه داران و حکومت شدند.درصنایع ملی فولاد.درجنبش معلمان وبازنشستگان یکسان سازی و همترازی و… این بازی واین دورتسلسل تا کجا می باید؟آیا مبارزات کارگران وزحمتکشان درچارچوب صنفی گرایی و قانون گرایی چه دستاوردهایی داشته است؟آیا جزوعده و وعید دروغ وسرگردانی واتلاف وقت و سرخوردگی وانشقاق درصفوف طبقاتیمان نتیجه وعایدی داشته است؟ما کارگران دربرابر سرمایه داران بطرزبی رحمانه، فجیع وعریان استثمار میشویم.ازهیچ گونه حق وحقوقی برخوردار نیستیم.درنهایت فقرو فلاکت ونداری ودرماندگی وبیماری وگرسنگی ومحرومیت، درنهایت شرمندگی به همراه خانواده هایمان هرلحظه با زجرومرگ دست به گریبانیم وهزاربلاوبدبختی دیگرو…اما چرا نباید بطورشفاف وعریان وبی کمترین تخفیفی درمقابل سرمایه داران وحکومتشان پرچم مبارزات ورهایی خود را برافرازیم؟.تا کی و تا کجا قرار است به دنبال سایه ها وسراب وعوام فریبی حکومت و سرمایه داران سرگردان باشیم؟تا کی به طومارواطلاعیه نویسی مشغول باشیم؟تا کی تجمع و خواهان اجرای فلان بند قانون حکومت اسلامی باشیم به امید فرج و گشایشی؟بعضی احزاب و محافل چپ هپروتی محافظه کارتوده ایستی دنباله روحوادث می گویند توازن قوا؟! یا می گویند فضای دیکتاتوری وسرکوب عریان!؟ این ادعاهای زمخت تنها بهانه ای برای هیچ کاری نکردن است.قدرت سازمان و تشکل واتحادو صف مستقل طبقاتی ما کارگران قادر است بسادگی هرفضایی رابشکند وتوازن قوارا به سودما کارگران تغییردهد.با اندک نگاهی به مبارزات صنفی و قانون گرایی کارگران وزحمتکشان درهمین چند سال اخیر با صراحت و بی تعارف بگویم چندان دستاوردهایی برای ما کارگران نداشته است. زندگی پردردو مشقت وفلاکت بارما خانواده های کارگری بهترین دلیل براثبات این ادعاست.هرروزسفره های ما خانواده های کارگری کوچکتروفقیروفقیرترمی شود.هر چند کوچکترین دستاوردها حتی افزودن یک لیوان شیربه سفره وکودکان خانواده کارگری ستودنی و قابل ستایش است وازهزار ادعا و گفتاری ارزشمند تراست.اما این ابدا کافی نیست.باید میان مبارزات صنفی وسیاسی ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ ودیالکتیکی باشد.باید مبارزات صنفی درمتن ونهایت خوددرخدمت تامین وحصول اهداف سیاسی وانقلاب اجتماعی باشد.ما کارگران درعرصه آزادیخواهی وبرابری طلبی ورادیکالیسم ماکزیمالیسمش را می خواهیم.اگرمبارزات صنفی ما درراستای اهداف سیاسی ما عجین وهمراه نباشد این آخرش میشود سندیکالیسم واتحادیه گرایی که امروز شاهدیم دراروپا وامریکا چگونه مبارزات کارگری را به انحراف وبیراهه برده اند.این میشود زندگی بیحقوق وکارمزدی واستثمارارزان وبردگی مدرن در چارچوب قانون سرمایه داری بمثابه اصلی ازلی وابدی پذیرفتن!این ادعا نیست این واقعیتی موجود وعینی است.مبارزات کارگران هفت تپه راازنان،کار،آزادی واداره شورایی به خلع ید وآخوند رییسی وسردارسلیمانی ومحمد خنیفر وچشم آذروهفت طرح وقانوان گرایی والتماس لابه به انحراف بردند و هنوز که هنوزه خواستهای کارگران برزمین مانده است؟!اما خوشبختانه بعد ازاین همه اتلاف وقت هم اکنون درگوشه وکنارهفت تپه اعتصاب واعتراض کارگران فصلی و…زمزمه های مبارزه و اعتصاب هست تا کارگران خواسته های برزمین مانده و مغفول رادوباره امابا بهایی سنگین وانبانی ازتجربه پی گیرند.جامعه روی لبه خشم و نفرت همگانی واعتراضات واعتصابات وتجمعات هرروزه ودرحال گسترش طبقه کارگر وهمه اقشارمعلمین وبازنشستگان ومستمری بگیران وارتش ذخیره بیکاران وزنان و جوانان ودانشجویان و…همچنان مانده است.طبقه کارگرودیگرجنبشهای اجتماعی لاجرم ناگزیرند در شیوه های مبارزاتی خود اندیشه وتجدید نظر نمایند.همه ابعاد پیدا ونهان ذکرشده تنها مبین یک نکته اساسی و محوری وتعیین کننده است.این سطح ازاتحادوتشکل ومبارزات جاری کارگری بسیار ستودنی اما اکیدا کافی وکارسازنیست.جنبش کارگری بایستی درابعاد بسیاروسیع تری به میدان بیاید.جنبش کارگری بایدهرچه بیشتربه مجامع عمومی وشوراهایش متکی شود.باید به سمت برپایی رهبری و تشکیل شوراهای مشترک منطقه ای،فرامنطقه ای وسرتاسری مراکزصنعتی بزرگ رفت.تصورکنید دراین حال وروزملتهب جامعه وحاکمیت زارونزاردربحران وبن بست اگرمثلا شورای مرکزی رهبران صنایع خودروسازیها وفولادوهپکووصنایع نفت وپتروشیمی ها و…به یک باره اعلام حتی یک اعتصاب اخطاری یک روزه نمایند؟؟!چه خواهد شد؟ببینید، یک همچین اقدامی قادراست ومیتوتند جنبش کارگری ومبارزات جاری جامعه رادرآن واحد وچشم برهم زدنی هزاران فرسنگ و دها سال به پیش براند چقدر باید طومار بنویسیم،اعتراض صنفی کنیم ازخصوصی سازی به دولتی سازی صفا ومروه کنیم ودرخواست اجرای فلان بند ناقص وارتجاعی قانون حکومتی را داشته باشیم تا به این نتیجه برسیم تا بتواند بطور واقعی ودرمیدان مبارزه طبقاتی تهییج کند وتعمیق بخشد؟جنبش معلمان وبازنشستگان ومستمری بگیر و …به هیچ وجه ازمنافع جنبش کارگری جدا نیست.ما کارگران خواهان همه باهمی های سرنگونی طلبانه ازجنس مجاهد وحزب لیبرال کمونیست کارگری وشاه پرستان و… دیگران نیستیم.در جنبش کارگری لازم است به مانند جنبش معلمان وبازنشستگان رهبری سراسری ایجاد شود این پاشنه آشیل مبارزات فعلی ما کارگران است.اقدام شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان درتعیین روزجهانی کارگر به تجمع واعتراض علیه حکومت اسلامی و ابرازهمسرنوشتی با طبقه کار گروتبریک به کارگران اقدامی ستودنی وقابل ستاییش است که راه نشان میدهد.بایداین مسیررا پی گرفت.تجمع روزیکشنبه 11 اردیبهشت بازنشستگان و مستمری بگیران نیز به همچنین دست مریزاد.تا این لحظه رانندگان تاکسی درشیرازنیزبرای روز 11 اردیبهشت دراعتراض به اوضاع فلاکت بارکارومعیشتشان اعلام تجمع واعتراض نموده اند.اتحاد طبقه کارگر با معلمین ،بازنشستگان و…همه و همه لایه ها واقشار به جان آمده از سرمایه داران وحکومت اسلامیشان ضرورت بسیار حیاتی وعاجل این روزها است.باید با اتحاد همگانی،باید با خلاصی وفرارفتن ازصنفی گرایی وقانون گرایی باید مطالبه جدی و همگانی اسقاط وسرنگونی تمامیت حکومت اسلامی جنایتکارسرمایه داران دردستورباشد.باریش گرو گذاشتن،باشترسواری دولا دولا،فقط با مبارزات صرف صنفی و قانون گرایی آبی گرم نمی شود.تعیین تکلیف همه بن بست ها وبحران زندگی درجامعه با حکومت مشتی جانی واوباش دزد اسلامی با توجه به جمیع شرایط اکنونی جامعه راه حل اقتصادی وصنفی و قانون گرایی و مصالحه ندارد.عبوراز بحران وبن بست کنونی جامعه بیش ازهرزمان دیگر نیازمند رویکرد وراه حل سیاسی درمسیر سرنگونی جمهوری اسلامی است.طبقه کارگرمی تواند وباید با تاکید برصف مستقل وقدرتمند طبقاتی خودبه مثابه رهبر وصاحبان اصلی جامعه ظاهر شود جنبش معلم وبازنشسته وزنان وجوانان وهمه بخشها را تحت رهبری خود با پرچم مبارزات سیاسی سرنگونی جمهوری اسلامی به قدرت اتحاد ،اعتصابات و تظاهرات کف خیابان و در نهایت با قهرمسلحانه به سمت آزادی و برابری و رفاه وخوشبختی همگانی رهنمون سازد واین ضرورت ومبرمیت حیاتی این روزهای جامعه ماست.باید ترسها وتردیدها راریخت. باید اماها واگرها را به کناری نهاد.باید توهمات چپ مصلحت اندیش وعاقل درانزوا رادرانزوایش وانهاد.باید دست به کار شد.ما کارگران صاحبان و رهبران واقعی جامعه هستیم .
رفقای کارگر: باید به خود آییم،باید کاری کنیم.نگاه ها و امیدهابه سوی ماست.روزهای بزرگ درراه است.
زنده باداول ماه مه،روزمبارزه وهمبستگی جهانی کارگران
زنده بادانقلاب کارگری
کامران پایدار
10/2/1401