قبل از ظهر نوزدهم بهمن سال جاری ئاغه(بابا) گیان(کاک محمد حسین صیدمرادی) قلبش ایست داد. شمشیر داعشی حکومت اسلامی سالهای طولانی بود که قلبهای دایه گیان و بابا گیان را زخمی کرده بود. این دو عزیز توسط حکومت اسلامی ایران در میدانهای نبرد مسلحانه و حلق آویز کردن در زندان، سه فرزند مبارز، سه پارتیزان جوان، سه مدافع سوسیالیسم را از دست داده بودند.
کاک محمد حسین برای فرزندان و دوستان نزدیک ئاغه گیان بود. برای نوید پسر ما کاک محمد حسین ئاغه گیان بود. او را به اسم ئاغه گیان میشناخت.
دایه گیان و بابا گیان دو انسان شریف، عزیز و دوست داشتنی برای توده عظیمی از مردم در سنندج بودند. توسط ساکنین شهر سنندج مورد محبت و احترام ویژه ای قرار میگرفتند.
بابا و دایه شخصیتهای شناخته شده بودند. در دایره بزرگ صدها مادر و پدری قرار داشتند که فرزندانشان را از دست داده بودند. آنها در میان فعالین اجتماعی و انقلابیون ناراضی به وضع موجود قرار داشتند. کانون دادخواهی توسط این عزیزان و هزاران دایه و بابای داغدار گرم بود و با دیدارهایشان همبستگی و دلسوزی هایشان گرم و گرمتر میشود. بر خوردهای انسانی و دوست داشتنی های انسانی با تجارب مبارزه در این کانونها پرورده میشود، صفوف هزاران نفری این عزیزان با دشمنان مردم و مزدوران متفاوت بود.
دایه خدیچه و بابا حسین اطاق ویژه جانباختگان را که هر روز با گلهای رنگی و شاد تزئین میشد، به محل دیدار خانواده های دادخواه در آورده بودند. در این اطاق شعر و سرود و ترانه توسط مادران دادخواه بشکل جمعی خوانده میشد. دیدارهای صمیمانه با دایه و بابا در طول سه دهه گذشته هیجوقت تعطیل نشد.
متاسفانه دایه و بابا درظرف کمتر از دو ماه، فرزندان عزیزشان، دوستان و مردم شهر سنندج و هم محله ای هایشان را بدرود گفتند. هر دو دیگر در اطاق گلها و عکسهای پارتیزانهای سوسیالیست و آزادیخواه حضور ندارند، اما پیام هایشان، دادخواهیشان، نه بزرگشان به حکومت اسلامی، همراه با صمیمت و استواری آنها ماندگار شده است.
جنبش سوسیالیستی سرمایه های بزرگ انسانی در میان مادران دادخواه در کردستان دارد. هزاران مادر و بابا را ما داریم. مایه افتخار و سربلندی هستند.
عزیزان دوست داشتنی عبه، مریم، بهار و مونا همدرد شما هستیم. بشما و بستگان گرامیتان به مردم مبارز سنندج و یاران عزیز که همواره در کنار بابا و دایه بودند، تسلیت عرض میکنیم.
یاد عزیز ئاغه گیان و دایه گیان گرامی باد.
پروین و نسان
بیست بهمن هزارو چهارصد