قتل کارگران؛ لاقیدی سرمایهداران
یاشار سهندی
قتل عام کارگران پایانی ندارد، تنها به یک شکل هم اتفاق نمیافتد. هر روز خبری دردناک از مرگ هولناک کارگری منتشر میشود. “به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها خبر مرگ سیمبانان را زیاد میشنویم. تنها طی یک ماه گذشته در بخش مربوط به حوادث کاری ایلنا، ۴خبر از مرگ دردناکِ سیمبانان منتشر شد. این درحالیست که حتی ممکن است کارگران و خانوادههای آنها به دلیل ملاحظات ناشی از مشکلاتی که ممکن است در مسیر گرفتنِ غرامت از کارفرما برایشان پیش بیاید، خبرهایی از این دست را کمتر به گوش ما میرسانند. بنابراین پُرواضح است که مرگ ۴ کارگر سیمبان در طی یک ماه میتواند نشان از آمار بالای حوادث کار در میان این گروه از کارگران باشد.”
انتشار این اخبار هم ظاهرا از دستشان در رفته چرا که نتوانستهاند “خودشان قضیه را جمع و جور کنند” و خانوادهای کارگران به قتل رسیده را تطمیع کنند که در صورت بخش خبر “مشکلاتی در مسیر گرفتن غرامت ” پیش می آید. و نیز بوده مواردی برای پوشاندن جنایت، مانند ۶مورد قتل سیمبانان در کرمان که مقتولین را به عنوان “شهدای خدمت” مفتخر کردهاند تا صدای کسی به اعتراض و دادخواهی بلند نشود.
“سیمبان” عنوان شغلیست که برای آن دسته از کارگرانی که کارشان ترمیم و کنترل سیم های برق بر روی دکلهای-تیرکهای برق است به کار میرود. مرگ آنی یک سوی ماجرا است، سوی دیگر مرگ تدریجی که سیمبانان را تهدید میکند. این کارگران در معرض “میدانهای الکترو مغناطیسی برق فشار قوی و بیماریهای نابودکننده سیستم عصبی قرار دارند. این درحالی است که به گفته کارگران سیمبان بهداشت و ایمنی کار در هیچیک از مراحل کار سیمبانان رعایت نمیشود و کارگران شاغل در خطوط گرم (خطوطی که به هنگام تعمیر، جریان برق وصل است) با حداقل امکانات ایمنی و وسایل و ابزار استاندارد در معرض انواع میدانهای الکترو مغناطیسی قرار دارند و نگران سلامت خود هستند. امواج الکترومغناطیسی که از دکلهای برق فشار قوی با ولتاژ ۱۰۰۰ ولت یا بالاتر صادر میشود، میتواند بر سلامت سیمبانان و حتی افرادی که تا شعاع ۲۰ یا ۵۰ متر زندگی میکنند، تاثیرگذار باشد و برای آنان مشکلات مغزی و حتی معلولیتهای جسمی به وجود آورد.”؛”همچنین کارگران سیمبان شاغل در شرکت توزیع نیروی برق، بهدلیل ماهیت کاری که انجام میدهند در معرض عوامل خطر متعدد ارگونومیکی مانند تکرار فعالیت، اعمال نیرو و وضعیت نامناسب بدن قرار دارند. این اختلالات در طول سالیان متمادی به علت مواجهه با فشارهای بالای ناشی از وظایف شغلی موردنیاز سیمبانان، به وجود میآیند. همچنین، این فعالیتهای شغلی علاوه بر افزایش شیوع ابتلاء به اختلالات عصبی، اسکلتی و عضلانی، سبب افزایش هزینههای درمانی و ادعای غرامت کارگران میشود.”
و طبق معمول کارفرما از تامین وسایل ایمنی خودداری می کند. به گفته غلامرضا غفوری (کارشناس رسمی حوادث کار دادگستری و کارشناس ایمنی و بهداشت): ” یک زمانی یک کارفرما بود و یک پیمانکار، اما الان یک کارفرما است، یک پیمانکار اصلی و چند پیمانکار محلی. خب هرچه تعداد پیمانکارانِ دست پایین بیشتر میشود اصول ایمنی و بهداشت هم کمرنگتر میشود. طبیعتا هر چه به سمت پیمانکاران خُرد میرویم ایمنی کمتر رعایت میشود و قاعدتا نرخ بروز حوادث کاری نیز در آنجا بالاتر میرود.” و قاعده فوق تنها و تنها نتیجه سیاستهای ضد کارگری حکومت اسلامی است.
با وجود اذعان کارشناس ایمنی و بهداشت به بی توجهی کارفرمایان به سلامتی کارگران در اینجا هم خود کارگربه نمایندگی از سوی کارگران معترضانه می گوید: “مساله نداشتن امنیت جانی سالهاست کارگران سیمبان را آزار میدهد و آنها از ترس از دست دادن شغل خود مجبورند ناامنیها را به جان بخرند و دم نزنند چراکه آسیب دیدگی و خطرات جانی را در نتیجه فشار نیروی برق و احتمال بیماری در آینده را به بیکاری و بیپولی ترجیح میدهند” در ۸۰ درصد موارد مقصر تشخیص داده میشوند!
همان کارگر در مصاحبه با روزنامه حکومتی تعادل میگوید: ” کارگران سیمبان فاقد لباس مناسب کار حین صعود روزانه از پایههای دکل و دستکش و کفش استاندارد هستند که هر چندین ماه یکبار باید تعویض شوند.” و در جای دیگری متوجه میشویم: “وسایل حفاظتی و عایقدار برای این گروه شغلی طراحی شده است، دستکشهایی که تا ۲۰ کیلوولت در برابر جریان برق مقاوم هستند و کفشهای که فاقد پنجه فولادی بوده و از جنس فایبرگلاس ساخته میشوند. لباس کار هم باید عاری از هرگونه فلز باشد تا مانع از ورود جریان برق شود. ” کارگران سیمبان یا فاقد این تجهیزات هستند یا به صورت اشتراکی از این وسایل استفاده میکنند که موجب فرسودگی سریع این تجهیز ات میگردد. و نتیجه، حادثه و مرگ. و این امر تماما به حرص و آز سرمایهداران برای کسب سود مربوط است.
و از سوی دیگر شرکت توانیر(شرکتی زیرمجموعهٔ وزارت نیرو است که مسؤولیت «توسعهٔ تأسیسات تولید، انتقال و عمدهفروشی برق» را به عهده دارد ) به شدت در تلاش است که خبرهای مربوط به حوادث کاری پنهان بماند و خانواده های کارگران حادثه دیده را تحت فشار میگذارد. کارشناسی که بالاتر ذکرش رفت اشاره میکند تا حالا یک مورد شکایت از شرکت توانیر به دست دادگستری نرسیده است. وزارت نیرو این کارگران را جز نیروی انسانی خود محسوب نمیکند. شرکت توانیر این شغل را جز مشاغل سخت و زیان آور به رسمیت نمیشناسند و در کمال بی شرمی در جواب به اعتراض کارگران با لاقیدی تمام میگویند:” هر کدام از سیمبانان عزیز شرکتهای توزیع برق که تشخیص میدهند (!؟)کارشان جزو مشاغل سخت و زیانآور است و خود نیز تمایل دارند(!!) از این مزایا استفاده کنند میبایست شخصا درخواست خود را به اداره کار استان خود تحویل دهند!”
تا زمانی که مرگ کارگر بر اثر حوادث کار جرم جنایی محسوب نشود، قتل عام کارگران پایانی نخواهد داشت. تنها آموزش ایمنی به کارگران ( که این هم به ندرت و ناقص اتفاق میافتد) کافی نیست. پیش از آن باید تمام تجهیزاتی که میتواند مانع بروز حادثه و یا به حداقل رساندن آسیب به کارگران حادثه دیده شود را در اختیار کارگران قرار داد. همزمان باید به طور مرتب کلاسهای ایمنی، با آخرین دستاوردهای تکنولوژیکی و تجهزات ایمنی کار با استانداردهای بین المللی برای کارگران برگزار شود. از بین رفتن پیمانکاران و استخدام رسمی تمام کارگران سیمبان زیر چتر وزارت نیرو و شرکت توانیر از استرس کاری این کارگران کم خواهد کرد. اینها راهحلهای حفظ جان کارگران سیمبان است.
و امروز در صورت بروز حادثه، کارفرما و دولت موظف هستند تا زمانی که بهبودی کارگر حادثه دیده کاملا به تایید پزشکان مورد اعتماد کارگران نرسیده از او و خانواده او بدون هیچ اما و اگری حمایت کرده و هزینه زندگی و درمان او را به عهده بگیرند. در صورت مرگ کارگر دولت در قبال تامین زندگی و معاش خانواده او مسئول است و باید به آنها مقرری ماهانه در حد داشتن یک زندگی قابل قبول پرداخت شود. باید جلو لاقیدی جنایتکارانه کارفرمایان و دولت سرمایه داران در قبال زندگی و جان کارگران ایستاد. *