پویا محمدی
روز گذشته، رهبری جناح راست و انشعابی از کومهله و حزب کمونیست ایران، اطلاعیۀ برگزاری کنگرۀ جناحی خود را انتشار داد. جدای از تمامی موارد دیگر، این جناح با برگزاری چنین کنگره و نیز اسکاندالهای روی داده در آستانۀ آن، از جمله «نامۀ دبیرخانۀ آنها مبنی بر تشنج و تهدید علیه کادرهای رهبری جناح چپ مستقر در اردوگاه» و واکنشهای انتقادی و اعتراضی وسیع نسبت به آنها، به همگان نشان دادند که تا چه اندازه در مغایرت با سیاست و اصول کومهله و حزب کمونیست ایران قرار گرفته و به این ترتیب انشعابشان را هم عملی کردهاند.
در جریان این کنگره، کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست، طی بیانیهای سیاسی، به تشریح پروسۀ انشعاب آنان و شکلگیری کنگرۀ مزبور پرداخت. با این وصف، انشعابیون در ادامۀ عوامفریبیهای خود در اطلاعیۀ پایانی کنگرهشان گفتهاند که این نه آنها، بلکه طرف مقابل است که انشعاب کرده است! در اطلاعیۀ آنها آمده است: «در جریان برگزاری کنگرە هجدهم کومەلە، و در حالی کە کنگرە قطعنامەای را در راستای ممانعت از انشعاب و یافتن راە حلی برای گذر از وضعیت کنونی درون حزب کمونیست ایران را بررسی و آن را بە تصویب رساندە بود، اطلاع یافتیم کە تعدادی از اعضای کمیتە مرکزی حزب کمونیست ایران انشعاب خود از حزب و کومەلە را بطور رسمی اعلام کردەاند. کنگرە هجدهم کومەلە انشعاب این جمع از اعضای حزب را غیر ضروری می داند و آن را در مغایرت کامل با نیازهای مبارزاتی ارزیابی می کند. با این حال کنگرە هجدهم کومەلە انتخاب سیاسی این رفقا مبنی بر انشعاب از حزب کمونیست ایران و کومەلە را بە رسمیت می شناسد و برای آنها آروزی موفقیت میکند.»
ابتدا بایستی از تنظیمکنندگان این اطلاعیه پرسید که چگونه از «انشعاب رسمی آن تعداد» مطلع شدند؟ چرا اشارهای به «موضع رسمی انشعاب» و یا عنوان اطلاعیۀ رسمیِ «انشعاب آن تعداد» نکردهاند؟ این، اولین نشان از فریبکاری و دستپاچگی آنان در این چند جملۀ کوتاهی است که آوردهاند.
اطلاعیه و یا بیانیهای که صادر شده است، عنوان آن چنین است «بیانیۀ کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران در مورد انشعاب جناح راست از حزب کمونیست ایران و کومهله»، و در هفت صفحه آچهار به طور علنی انتشار یافته است. رهبری جناح چپ با انتشار این بیانیه، با صراحت و قاطعیت به انشعاب جناح راست که به طور عملی و رسمی با برگزاری کنگرۀ خود آن را به اجرا درآوردهاند، پرداخته است. این که جناح راست هیچ وقت بضاعت و صراحت قبول رسمی اعمال و سیاستهای انحلالطلبانۀ خود را نداشته است، در واقع چیزی از عملی شدن انشعاب توسط آنها و خشنودیشان در این رابطه نمیکاهد. البته ابراهیم علیزاده شاید دوباره بگوید «دارید ذرهبین روی ما میگذارید»!
آنها قبل از کنگره، در آییننامۀ مربوط به آن، به طور رسمی نیمی از اعضای واجد شرایط برای حضور در کنگره یعنی اعضای جناح چپ متشکل از اکثریت کادرهای سرشناس رهبری کومهله و حزب کمونیست ایران و فعالین و اعضای داخل کشور را حذف کردند، علیه حضور جمعی از کادرهای رهبری در کردستان به تشنجآفرینی و تهدید متوسل شدند، در نامۀ دبیرخانهشان نوشتند «انشعاب قطعی شده است»، در مصاحبه های تلویزیونی خطاب به جناح مقابل میگفتند که «اردوگاه کنونی جای آنان نیست و آنها باید جای دیگری برای خود بیابند»،… با این همه، حال چگونه است که در وسط کنگره گویا «اطلاع پیدا میکنند که تعدادی انشعاب کردهاند»!؟
آنها که حاضر نبودند از جمله جمعی از رفقا و همسنگران قدیمی خود را به اردوگاه راه بدهند و آرزو و رفتار شرّ را علیهشان به کار بردند، و اینک نیز حاضر نیستند هیچ گونه حقی را برای حضور آنان در اردوگاه به رسمیت شناخته و در این میان اموال و داراییهایی تشکیلاتی غصب شده را به آنها بازگردانند، حال چگونه است که حاتمبخشی میکنند و میگویند «انتخاب سیاسی و انشعاب آنان را به رسمیت میشناسند و برایشان آرزوی موفقیت هم میکنند»؟! و نیز همزمان از «یافتن راهی از سوی کنگره برای ممانعت از انشعاب» دم میزنند؟!
آنها میگویند «تعدادی از اعضای کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست»، در حالی که اکثریت اعضای این کمیته یعنی ۷۵ درصد رهبری حزب به نمایندگی از جناح چپ، انشعابی که جناح راست صورت داده ولی خودشان صراحت اعلام رسمی آن را ندارند، طی یک بیانیۀ رسمی برایشان اعلام نمودهاند. حال منشعبین میگویند «صاحبان این بیانیه انشعاب کردهاند، نه ما»!
آنها طی این مدت همۀ تلاششان را خصوصاً در مصاحبههای قبل از کنگره به کار گرفتهاند که بگویند «بحران و اختلافات، مربوط به حزب کمونیست است، و کومهله بری از این اوضاع است و در کومهله همه چیز به سامان است». آنها در حالی به چنین فریبکاری متوسل میشوند که هنوز با فرصتطلبی نام سازمان کردستان حزب کمونیست ایران را هم به یدک میکشند. اگر همۀ «مشکلات و بحران و بدی»ها مربوط به حزب است، پس چرا مجبورند آن را به یدک بکشند؟!
۴۰ سال است که کومهله مشغول پراتیک کردن سیاست و برنامه و خط مشی حزب کمونیست ایران در کردستان است. هر پیشروی و دستاوردی که بوده باشد، فقط و فقط محصول این سیاست و پراتیک بوده و نه چیز دیگری. کدام عاقل سیاسی میتواند این را باور کند که در حزب کمونیست که مثلاً همواره بخشی از اعضای کمیته مرکزی آن و کمیته مرکزی سازمان کردستانش (یعنی کومهله) یکی بودهاند و همۀ اعضای تشکیلاتی در کردستان از رهبری تا بدنه و تا داخل کشور، با نام عضو حزب کمونیست ایران فعالیت دارند، بحران و دودستگی وجود داشته باشد؛ اما در سازمان کردستانش نه!
فقط ناسیونالیستها و سازمان زحمتکشانیها و نیز امروزه جناح راست و انشعابی هستند که کومهله را از حزب کمونیست ایران جدا به حساب میآورند و امروزه نیز به چنین تناقضات فاحشی دچار شدهاند.
از سوی دیگر، رهبران انشعاب در این باره، کومهله را فقط در چهارچوب اردوگاهی نظامی میبینند که اینک آن را به قبضۀ جناحی خود هم درآوردهاند و به اعضا و پیشمرگان اجازۀ اظهار وجود آزادانه و تعلق به جناح چپ را نمیدهند، از این روست که از برگشتن جمعی از کادرهای رهبری جناح چپ سخت برآشفته و در پی بیرون راندن آنان از اردوگاه هستند. اگر کومهله به مثابه سازمان کردستان حزب کمونیست ایران نه صرفاً یک اردوگاه و تشکیلاتی حزبی، بلکه یک جریان اجتماعی است، پس این همه تلاش جناح راست برای محصور کردن کومهله به یک اردوگاه و اجازه ندادن به جناح مقابل برای استقرار در آن برای چیست؟!
حسن رحمانپناه در آستانۀ کنگرهشان در یک مصاحبۀ تلویزیونی در نقش «یک معاون رئیس قبیله» ظاهر شده و اعلام میکند که «اردوگاه به نام ابراهیم علیزاده ثبت شده است»! به این ترتیب او دارد از تمامیت ارضی، اراضی و مستغلات دفاع میکند! بایستی به او گفت که اینجا یک اردوگاه و تشکیلات سیاسی متعلق به کومهله است نه یک شخص معین در آن که هر کس انتقاد و یا مخالفتی با او کرد، به عنوان «نمک نشناس» و «مخل امنیت و بانی تشنج و اغتشاش» از اردوگاه بیرونش راند و یا به بسیج و تهدید نظامی علیه او متوسل شد. اما با همۀ این رفتارهای عقبمانده و غیراجتماعی و خطرناک، هنوز چند روزی نگذشته است که در جلوی چشمان همین رهبران انشعاب در همان اردوگاهی که ادعا میکنند اعضا و پیشمرگانش همگی متعلق به جناح آنها هستند، تعدادی از همین اعضا و پیشمرگان جناح راست صف آنها را ترک و به جناح چپ پیوستهاند!
همین که امروزه رهبران انشعاب با افتخار برای خود، در مصاحبههای تلویزیونی و نزد بینندگان به دروغ ادعا میکنند که در اردوگاه به جز دو سه نفر، کس دیگری از جناح مخالف آنان وجود ندارد، در واقع دارند اسناد و عملکردهای ضددمکراتیک خود را به بیننده نشان میدهند، چراکه برای هر بینندهای که با کومهله و حزب کمونیست و جدای از آن با «الفبای سیاست» آشنا باشد، جای بسی سؤال است که چگونه طی حداقل ۵ سال کشمکش و جناحبندی سیاسی، در مهمترین بخش تشکیلات حزب کمونیست یعنی تشکیلات کردستانِ آن اوضاع آرام باشد و نیز کسی از افرادِ جناح مخالفِ رهبریِ آن، در این بخشِ تشکیلات وجود نداشته باشد و یا به قول انشعابیون دو سه نفر باشند؟ اگر چنین باشد، چه چیزی به جز تصفیۀ درون تشکیلاتی و «تهدیدهای معروف دبیرخانهای» میتوانست چنین فضای به اصطلاح «مطلوب و افتخارآمیزی» را نصیب مدعیان آن نماید؟!
وقتی که رهبران انشعاب با تکرار حرف قاسملو در نامۀ دبیرخانهشان مبنی بر اینکه «پیشمرگان مسلح هستند و خودجوش حرکت میکنند و تشنج به وجود میآید»، علیه جناح چپ وارد عمل میشوند، بدیهی است که در این راستا حرف مشهور دیگر قاسملو و حزب دمکرات مبنی بر «کم شمار بودن پیشمرگان کومهله و سیر شدن همهشان با یک قابلمه دلمه» را تکرار کرده و نسبت به جناح چپ میگویند که دو سه نفر هستند، ده درصدند، بیست درصدند و …!
در گزارش کنگرۀ انشعابیون آمده است: «در حالی کە کنگرە قطعنامەای را در راستای ممانعت از انشعاب و یافتن راە حلی برای گذر از وضعیت کنونی درون حزب کمونیست ایران را بررسی و آن را بە تصویب رساندە بود، اطلاع یافتیم کە تعدادی از اعضای کمیتە مرکزی حزب کمونیست ایران انشعاب خود از حزب و کومەلە را بطور رسمی اعلام کردەاند.»
رهبران انشعاب که بحران را نه مربوط به کومهله، بلکه مربوط به حزب کمونیست میدانند و نیروی انسانی مربوط به آن را بحران زده قلمداد میکنند، حال چگونه است که به زعم آنان، همین نیرو، هم از حزب کمونیست و هم از کومهله انشعاب میکند و آنها در کنگرهشان از چنین انشعابی اطلاع مییابند؟!
در واقع بحران و کشمکش جاری، بیش از همه به کومهله و بر سر کومهله بوده است. به عنوان نمونه، «کومهله»ی ابراهیم علیزاده و همفکرانش از جنس سازمان زحمتکشان است، همان طور که خود اعلام کردهاند در پی معامله و چانهزنی با احزاب ناسیونالیست برای تقسیم قدرت میان احزاب تحت لوای ادارۀ جامعه در دورۀ گذار بعد از جمهوری اسلامی هستند، به استراتژی سوسیالیستی کومهله در کردستان و مصوبات مربوط به آن در کنگرۀ ۶ پایبندی ندارند و خواهان مرزبندی با آن هستند. اینان در پی چند سال تصفیۀ سیاسی در تشکیلات کردستان علیه جناح چپ و کمونیستی و اخیراً نیز تهدیدهای رسوا از سوی رهبری جناح راست، اردوگاه حزب در کردستان را به قبضۀ خود درآورده و سپس اعلام میکنند «بحرانی در کومهله وجود ندارد، همهاش مربوط به حزب است». ولی در کشمکش و بحران جاری، آنها نیز مانند سازمان زحمتکشان هر کاری که کردند موفق نشدند که کومهله را به مثابه یک تشکیلات و جریان سیاسی کمونیستی به مصادرۀ خود درآورده و همرنگ سیاستهای خود سازند.
رهبران انشعاب که حداقل ۵ سال است با اعمال حذفگرایانۀ خود، نه تنها همۀ راههای به اصطلاح «غلبه بر انشعاب و پرهیز از آن» را مسدود کرده بودند، حال چگونه است از تلاش برای یافتن راههایی برای غلبه بر انشعاب دم میزنند. از یک سو با برگزاری کنگرۀ جناحی، انشعاب خود را انجام دادهاند و از سوی دیگر در چنین کنگرهای هم از تلاش برای یافتن راههایی برای جلوگیری از انشعاب سخن میگویند. این ادامۀ همان رفتار ابراهیم علیزاده است که در آییننامۀ مربوط به کنگرهشان، نیمی از اعضای تشکیلات یعنی جناح چپ را حذف کرده و آنان را از شرکت در کنگره محروم کرده، ولی در مصاحبۀ تلویزیونی به آنان میگوید «در کنگره شرکت کنید»، برنامههای تلویزیونی جناح چپ را سانسور میکرد و سپس در مصاحبۀ تلویزیونی میگفت «سانسور نکردهایم»، و دهها نمونۀ دیگر از این دست. بنابراین موضوع قطعنامۀ مزبور که در گزارش کنگرۀ جناح انشعابی آمده است، بسیار پوچ و مضحک است، این را فقط و فقط برای این طرح کردهاند که به وسیلۀ آن هم بلکه بتوانند انشعاب خود را لاپوشانی کنند و به دیگران بگویند «ما اهل انشعاب نبودهایم و حتی قطعنامهای هم در این باره صادر کردهایم»!
انشعابیون بهتر است «سر خود را از زیر برف بیرون بیاورند» و بیش از این شعور جامعه را دستکم نگیرند، البته که در این راه نیز مستأصل و نیز مقصرند. طی روزهای گذشته و در جریان کنگرۀ انشعاب آنها دیدیم که چگونه همۀ احزاب و سازمانهای چپ و کمونیستی در ایران و شمار زیادی از فعالین چپ و کمونیست در داخل و خارج کشور، صدای اعتراض و انتقاد خود را علیه اعمال ضددمکراتیک آنان بلند کرده و به آنان هشدار دادند. این گونه اعتراضات و انتقادات و نیز پیامدها و تبعات آن، و همچنین سیاستها و اوضاع درون جناحیشان، هر چه بیشتر در مراحل بعد از کنگره، گریبان رهبران انشعاب را خواهد گرفت.
۲۸ دی ۱۴۰۰
۱۸ ژانویه ۲۰۲۲