اسماعیل ویسی گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره 55
تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراض و اعتصابات کارگری
تجمع اعتراضی کارگران ذوب آهن زاگرس در مقابل استانداری شهر سنندج
کارخانه ذوب آهن زاگرس که در منطقه قروه – دهگلان قرار دارد دارای تعداد 300 نفرکارگر میباشد که در روز 19/4/92 تعداد 250 نفر از آنها اخراج شده اند. این کارگران چهار ماه دستمزد دریافت نگرفتهاند وهر یک دارای 12تا 15 سال سابقه کار می باشند و کار آنها از نوع سخت و زیانآور است اما از طرف مدیریت کارخانه بیمه سخت و زیان آور برای آنها منظور نشده است. و در اعتراض به وضعیت تحمیل شده بر شرایط کاری، معیشتی و زیستی شان، بنا بر اطلاعیه خبری کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، در روزچهارشنبه 19 تیرماه 1392 ، 235 کارگر کارخانه “ذوب آهن فولاد زاگرس” در اعتراض به اخراج خود در مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رژیم در شهرستان قروه تجمع کردند.
از مجموع تقریبا 300 نفر کارگران این کارخانه، 235 نفر با سوابق 23-10 سال به دلیل آنچه از سوی کارفرما “افزایش مشکلات مالی کارخانه” عنوان می شود، اخراج شده اند. کارگران این کارخانه از ابتدای سال جاری، چهار ماه دستمزد دریافت نکرده اند. علاوه بر این مبلغ 800 هزار تومان به عنوان مانده تسویه حساب سال 1391 به همراه سنوات آن سال نیز به کارگران پرداخت نشده است. و در تداوم حرکت اعتراضی خود روز پنج شنبه 20/4/92 200 نفر از کارگران ذوب آهن زاگرس کردستان در ساعات 10 صبح در مقابل استانداری کردستان در شهر سنندج و با در دست داشتن پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود ” ما خواهان بازگشت به کار وحقوق معوقه خود هستیم ” دست به تجمع اعتراضی زدند.
و در همان ساعات اولیه حدود 40 نفر از کارگران به همراه نمایندگان خود جهت پیگیری خواستههای خود به داخل استانداری رفتند. آنها بعد از ساعاتها بدون هیچ نتیجهای از استانداری بیرون آمدند و همراه کارگران به طرف دفتر شاهرودی دست به راهپیمایی زدند. لازم به ذکر است که در همان ساعات اولیه و قبل از رسیدن کارگران دهها ماشین از نیروهای امنیتی و لباس شخصی در خیابان استانداری مستقر شدند و سراسر منطقه را زیر نظر گرفتند واین تجمع تا ساعات 1 بعد از ظهر ادامه پیداکرد. و … همچنین در گزارشی دیگر در روزنامه حکومتی ” ایلنا در روز 20 تیر ماه 1392 آمده است ” تجمع کارگران اخراجی فولاد زاگرس برای دومین روز متوالی، صبح امروز20 تیرماه، ۲۳۵ نفر از کارگران قراردادی شرکت ذوب آهن فولاد زاگرس برای دومین روز متوالی، در اعتراض به اخراج و عدم دریافت مطالبات مالی خود در مقابل استانداری کردستان واقع در شهر سنندج تجمع کردند. نماینده کارگران کارخانه ذوب آهن فولاد زاگرس كه در این تجمع حضور داشت، گفت: امروز دومین روز تجمع کارگران کارخانه ذوب آهن فولاد زاگرس برای احقاق حقوق معوقه و اعتراض به اخراج ۲۳۵ کارگر است، که متاسفانه تا این ساعت از تجمع باز هم جواب قانع کنندهای از سوی مسئولان استانداری دریافت نکردهایم.
او گفت: این کارگران که دارای سوابق کاری بین ۱۰ تا ۲۳ سال هستند، در این شرایط سنی و مخصوصا در اوضاع اقتصادی فعلی كه بسیاری از جوانان بیكارند، امكان یافتن شغل دیگری را ندارد. نماینده كارگران فولاد زاگرس با اشاره به پیشینه مشكلات نیروهای كار این واحد تولیدی، گفت: از سال ۸۶ با واگذاری بخشی از فعالیت کارخانه ذوب آهن فولاد زاگرس به شرکت پیمانكاری خوان گل، مشکلات کارگران افزایش یافت.
او اضافه کرد: بعد ازسپری شدن همه مشکلاتی که به واسطه تاخیر در پرداخت حقوق، تعدیل واخراج کارگران به دلیل وجود این شرکت متحمل شده بودیم، اواخر سال گذشته کارگران تصور كردند مدیر عامل جدید با حذف پیمانکار، امنیت شغلی را به آنان باز گردانده است، غافل از آنکه مدیر عامل سعی دارد در مرحله نخست با حذف پیمانکار و سپس کارگران، کارخانه را به بهانه تعمیرات تعطیل كند. و …
بیانیه ی جمعی از کارگران محلات سنندج و حومه در دفاع از آزادی جلیل محمدی
ما میلیونها کارگر در ایران از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محرومیم و در رابطه با مسائل شغلی نیز هیچگونه امنیت شغلی نداریم واخراج و بیکارسازیها هرروز جریان دارد، پس سفره هایمان همیشه خالی است. با وجود دستمزدهای زیر خط فقر و با وجود بیکاری فراوان، شهریه ی درس و دانشگاه فرزندانمان و تهیه ی شغل و مسکن برای ما به هیولایی عظیم و وحشتناک تبدیل شده است. کمر ما در زیر اینهمه فقر و فلاکت و گرانی و بار معضلات اجتماعی خم شده است و در این دنیای نابرابر، زندگی و مرگ برای ما یکسان شده است کسی هم جوابگو نیست.
ازآن طرف به جرم دفاع از ما کارگران گرسنه ی بیکار ده ها فعال کارگری در زندان ها به سر می برند که یکی از آنها “جلیل محمدی” است که در تاریخ 12/2/1392 توسط اداره ی اطلاعات دستگیر شده و هنوز در بازداشت به سر می برد و با گذشت حدود 2 ماه از بازداشتش هنوز حتی یک ملاقات با خانواده اش نداشته است. مگر گناه و جرم او بغیر از اعتراض به سفره ی خالی ما کارگران چیز دیگریست؟ آیا اعتراض به سفره ی خالی کارگر رنجدیده جرم محسوب میشود؟
ما از تمام تشکل های مستقل کارگری و نهادهای دفاع از حقوق بشر در ایران و سراسر جهان می خواهیم برای آزادی فوری و بی قید و شرط فعال کارگری “جلیل محمدی” و تمامی کارگران و فعالین کارگری زندانی دیگر در ایران و در سراسر جهان به هر شیوه ی ممکن تلاش نمایند.
زنده باد جنبش کارگری/ جمعی از کارگران محلات شهر سنندج وحومه / 8/4/92
اطلاعیه: کارگران! تشکلها و نهادهای کارگری!
همچنانکه بارها اعلام کردهایم کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری یک تشکل مستقل است. بر اساس اساسنامه، ما جمعی از کارگران و فعالین کارگری هستیم که در طی چند سال اخیر دور هم جمع شده و برای کمک به کارگران در راستای ایجاد تشکلهای مستقل طبقاتی، خودساخته و تودهای فعالیت مینمائیم و بر این باوریم که طبقهی کارگر به نیروی خود آزاد میشود و همچنین به اتحاد و همبستگی طبقاتی برای رهایی از تمامی مصائب و مشکلات پیشارو باور داریم. در این راستا کمکهای مالی و هم فکریهای طبقاتی کارگران به همدیگر را نیز باور داشته و بر آن پای میفشاریم. اما لازم است توضیحاتی را به اطلاع کارگران و فعالین و تشکلهای کارگری برسانیم: کمیتهی هماهنگی تاکنون برای فعالیتها و مشکلات پیشارویش به حق عضویت اعضا و کمکهای هر چند ناچیز دوستان کارگر خود تکیه کرده است و نیازی به گرفتن کمکهای مالی از دیگران نداشته است و اگر هم بنا به شرایط نیاز به گرفتن کمک از کارگران و فعالین کارگری ببیند رسماً از طریق سایت کمیتهی هماهنگی اعلام خواهد کرد. بدین وسیله اعلام میداریم کمیته هماهنگی به عنوان یک تشکل تاکنون هیچ گونه کمک مالی دریافت نکرده و گرفتن یا درخواست کمک مالی افراد به نام کمیته، فاقد اعتبار میباشد. کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-18 تیر 1392
***
دستمزدها،اخراج و بیکار سازی
ادامهی سیاستهای ضدکارگری شرکت بانتا آبیدر سنندج علیه کارگران
بنا بر اطلاعیه خبری کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در روز 14 تیر ماه 1392 ، کارفرمایان شرکت بانتا آبیدر با اعمال سیاست ضد کارگری وغیر قانونی برکارگران این مجموعه، شرایط سخت کاری و روانی ای را برای کارگران بوجود آورده اند. زیرا مدتی است که کارفرمایان و سرکارگران همراه داشتن و استفاده از تلفن همراه را در درون محوطهی شرکت برای کارگران ممنوع کرده و ابلاغ کرده اند که هر کسی از این دستور سرپیچی کند فی الفور اخراج خواهد، شد. و … در ادامه آمده است که، در پی درج گزارشی در رابطه با وضعیت کارگران این شرکت در سایت کمیتهی هماهنگی و انتشار آن در میان کارگران، کارفرمایان شرکت ناچارا اقدام به مذاکره برسر مسئلهی بیمه و قرارداد، با کارگران نمودند و شرایط غیرانسانی خود را برای انعقاد قرارداد به شرح زیر بیان کردند:
“انعقاد قراردادهای 1 ماهه الی 1 ساله با کارگران به شرط قبول کسر مبلغ 300 هزارتومان از دستمزدشان برای بیمه” این شرایط غیر انسانی خشم واعتراض کارگران را به همراه داشت که با عدم پذیرش این شرایط از طرف کارگران، ادامهی مذاکرهی کارفرمایان با کارگران شرکت به هفته ی آینده موکول شد. و …
***
حوادث کاری
جانباختن دهها نفر کارگر ساختمانی در حین کاردر کردستان عراق
بنا بر گزارش “کمیسیون تبلیغاتی تشکل کارگران ساختمان سازی در کردستان” عراق در روز 8 ماه ژوئیه 2013، از آغاز سال جاری تاکنون 43 نفرکارگر در نقاط مختلف کردستان در حین کار به دلیل عدم امکانات ایمنی در محیط کار متاسفانه جان باخته اند.
جانباختن این دوستان را صمیمانه به خانواده، بستگان و سایر دوستان کارگر تسمیت می گوئیم.
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
بنا برگزارش رسیده از سنندج، روز پنجشنبه 13/4/92 جلیل محمدی فعال کارگری بعد از 2 ماه بازداشت در ادارهی اطلاعات سنندج، با قرار وثیقهی 50 میلیونی آزاد شد. آزاد شدن جلیل را به خانواده و سایر دوستان کارگر تبریک می گوئیم!
احضار و تحمیل زندان به فعالین کارگری در شهر سنندج:
بنا بر گزارش های رسيده از شهر سنندج، طی هفته های اخیر نهادها ی انتظامی، امنیتی و قضائی حکومت اسلامی در شهر سنندج تحت عنوان اتهام واهی ” اقدام علیه امنیت ملی؟! ” که صرفا پاپوش دوزی و ایجاد فضای رعب وحشت در میان فعالین کارگری و کارگران در محیط های تولیدی و کاری و آزادیخواهان درشهر سنندج می باشد را تحت فشار قرار داده است و در این راستا عده ای از فعالین کارگری را احضار و به زندان تحمیلی محکوم نموده است از جمله: حامد محمودی نژاد از فعالین کارگری در شهر سنندج که در سال جاری تاکنون بارها از طرف نیروهای انتظامی بازداشت شده است، روز دوشنبه 17 تیر ماه 1392، طی دو احضاريه ی جداگانه به تاريخ های 22/4/92 و 2/5/92 ” برای حضور در شعبه يك دادگاه انقلاب سنندج دريافت نمود.
حامد محمودی نژاد در تاریخ 17 اسفند سال 1391 در آستانه 8 مارس روز جهانی زن همراه چند نفر دیگر از فعالین کارگری باز داشت، شدند وبعد از گذراندن 32 روز حبس در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد که بعد از گذشت حدود 20 روز از آزادی ، مجدد در تاریخ 12/2/1392 در یکی از خیابان های شهر سنندج دستگیر و بعد از 16 روز بازداشت و با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد گردید . و روز شنبه 15 تیر ماه شعبهی یکم دادگاه انقلاب سنندج برای خالد حسینی فعال کارگری وعضوکمیتهی هماهنگی غیابا دادگاهی شد و حکم ۱ سال حبس تعزیری به اتهام واهی” تبلیغ علیه نظام” را صادر کرد. … قاضي شعبه ي 1 دادگاه انقلاب سنندج براي وفا قادري فعال كارگري را به يك سال حبس تعزيري محكوم كرد و حكم در تاريخ 11/4/92 به وكيل نام برده ابلاغ شد. و همچنین روز چهارشنبه 12/4/92 شعبه ی یک دادگاه انقلاب سنندج، حکم یکسال حبس تعزیری را به ” بهزاد فرج اللهی ” فعال کارگری و عضو کمیته ی هماهنگی تحمیل و ابلاغ نمود. و …
این سیاست و اقدامات ضد کارگری کاملا محکوم است و باید در صفی متحد و همبستگی طبقاتی- اجتماعی به هر شیوه ممکن بدان اعتراض نمود تا بتوان تداوم آنرا خنثی و بشکست کشانید.
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی.
قربانیان فرهنگ و سنت اجتماعی ضد زن : به گزارش “آژانس خبری موکریان” شب سه شنبه 18 تیرماه 1392 فردی به نام “رحمان مرادی اهل پیرانشهر همسر خود سنوبر” را به ضرب چاقو به قتل می رساند. در ادامه گزارش آمده است، در سال 88 سنوبر از دست پدرش که از مزدوران حکومتی و توزیع کننده مواد مخدر در شهر اشنویه است، فرار کرده و به شهرستان پیرانشهر می رود در آنجا به دلیل نبود سرپناه و امنیت مجبور به ازدواج با رحمان مرادی می شود. بعد از ازدواج، رحمان مرادی او را وادار به پخش مواد مخدر می کند. سنوبر چندین بار از دست همسرش فرار کرده اما به دلیل تهدید های پدرش و همچنین نبود جای امن برای زندگی به ناچار دوباره پیش رحمان برمی گردد تا اینکه متاسفانه شب سه شنبه رحمان مرادی در اقدامی غیر انسانی سنوبر را که باردار نیز بوده به ضرب چاقو به قتل می رساند. گفتنی است رحمان با کمک خانواده اش از مرز سردشت به خاک کردستان عراق فرار کرده است. و …
بنابه گزارش دریافتی از شهر کامیاران، روز شنبه 15 تیرماه 1392 “سرگل خاتمی” دختر 17 ساله، اهل روستای مرگسار کامیاران به دلیل مشکلات روانی اقدام به خودکشی نمود و متاسفانه جان خود را از دست داد.
گزارشی از مشکلات اجتماعی
بنا بر گزارش حبر گزاری مهر در اوایل تیرماه 1392، در نشست تخصصی هم اندیشی نخبگان اجتماعی، که توسط مؤسسه خیریه حمایت از آسیب دیگان اجتماعی سرای احسان برگزار شد، نگاه امنیتی، قضایی، سیاسی و انتظامی به آسیب های اجتماعی، مشکل اصلی در این زمینه دانسته و تاکید شد. و … در این نشست دکتر بهنام، مدیر مرکز ظرفیت سازی موسسه خیریه، ضمن انتقاد از موازی کاری ها و کارهای بیهدف، گفت که ”ما نمی دانیم کدام ارگان مسئولیت رسیدگی به آسیب های اجتماعی را دارد و به محض ورود گروه های غیردولتی، نیروهای دولتی جلوی کارهای اجرایی را می گیرند و مدعی می شوند این حوزه دولتی است.”
موسوی چلک، مدیر دفتر آسیب دیدگان اجتماعی، نیز از جمله گفت که مشکل اصلی آسیب های اجتماعی نگاه امنیتی، قضائی، سیاسی و انتظامی به این موضوع است. به گفته وی، 5و5 میلیون نفر درگیر مسئله اعتیاد در کشور هستند. همچنین در سال 92-91 ازدواج 9.5 درصد رشد منفی و طلاق 6.2 رشد مثبت داشته است. این آسیب شناس اجتماعی همچنین از افزایش انتقال ایدز از طریق روابط جنسی و خشونت های خانگی، سخن گفت و افزود: ”با وجود آن که زندان برای برخی از جرایم حذف شده، سالانه 600 هزار ورودی به زندان ها را داریم که بسیار نگران کننده است.”
مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی، نیز از جمله اظهار داشت که 22 سازمان پیگیر موضوعات اجتماعی هستند و میلیاردها بودجه دارند، ”اما همین امروز می شنویم که سن کشیدن سیگار به 13 سال رسیده و این نشان از بی نتیجه بودن فعالیت ها در این زمینه دارد.” وی همچنین گفت: ”سن بیوه گی به 17 سال رسیده و ما همچنان سرمان را زیر برف کرده ایم.”
شهلا کاظمی، جمعیت شناس، نیز طی سخنانی با بیان این که که فرهنگ قابل آموزش نیست، بلکه باید منتقل شود، از آموزش و پرورش به عنوان یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ نام برد و گفت:” متاسفانه معلمان ما که باید از فرهیختگان طراز اول کشور باشند، در کلاس های شان به بچه ها توصیه می کنند که درس بخوانید تا مانند ما بدبخت نشوید.”
شهلا اعزازی، جامعه شناس، ضمن نام بردن ازدواج کودکان به عنوان یکی از آسیب های مهم اجتماعی، گفت: ”نمی توان طلاق را آسیب دانست آن قدر که ازدواج زودرس یک آسیب است. طلاق راه حلی است که خانواده های به بن بست رسیده دارند. وی افزود: انتظار ما از یک خانواده ایده آل مربوط به قاجار و ماقبل آن است.”
نماینده انجمن ندای معلولین ایران نیز از اجرایی نشدن قانون به کارگیری ۳درصد معلولین و اشتغال 2 هزار نابینا در زمان دولت دهم انتقاد کرد و گفت: ”مشکل ما قانون گریزی در حوزه معلولان است.”
خسرو منصوریان، جامعه شناس، با اشاره به تحقیقی که در سال 1347 در زمینه روسپی گری در شهر تهران انجام شد، گفت: ”سن روسپی گری در سال 47 بالای 29 سال بود، اما امروز این سن به 14 سالگی رسیده است.”
***
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com
http://www.october-online.com/
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 118
22تیر ماه 1392
****