مقایسه افتراقی کومه‌له‌ی حزب کمونیست ایران و کومه‌له به رهبری کنونی( بخشهای پنجم و ششم)

مقایسه افتراقی کومه‌له‌ی حزب کمونیست ایران و کومه‌له به رهبری کنونی

 (بخش ششم- مذاکره و پراگماتیسم)

در نوشتارهای پیشین از اختلاف‌های سیاسی و تشکیلاتی استراتژیک درون حزب و سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومه‌له) سخن رفت.([i]) تلاش‌های ما برای دیالوگ یعنی به میان گذاردن اختلاف‌ها و اشتراک‌ها‌ در پیشگاه جامعه با سکوت و انکار نگرش راست روبرو شدند.  این وظیفه خود دانسته تا برای داوری افکار روشن‌نگر و آزاد از بردگی فکری جامعه و آیندگان، ریشه‌‌ی اختلاف‌ها نشان داده شوند و از سوی دیگر، اهمیت و ماهیت آنها نمایان گردند.

در پیش‌درآمد بخش پنجم، اشاره رفت که رفیق ابراهیم علیزاده و همراهان در حالی که با برنامه ریزی و مهندسی، مهمترین ارگان‌ها و اهرم های کلیدی سازمانی را با موقعیتی که در اردوگاه به شیوه‌ای ضدسازمانی در انحصار گرفته بودند و حزب را از داشتن کوچکترین نظارت و دخالتی در امور لژستیکی، مالی، رادیو و تلویزیونی و رسانه‌ای، عضوگیری و جلوگیری از اخراج و تعلیق ووو محروم کرده بودند، در پلنوم [اول اوت ۲۰۲۰] در برابر حیرت همه‌گان، در پشتیبانی از نماینده خود در همه جا(عادل الیاسی)‌که گفت: «بروید انشعاب کنید به درک»! نه تنها سکوت کرد، بلکه‌ اینگونه به انکار اختلاف‌‌ها پرداخت که: «اختلافات جدی نیستند و بزرگ نمائی می‌شوند.»

بخش پایانی نوشتار پنجم در پاسخ ر. جمال بزرگپور به پرسش رادیو پیام کانادا مبنی بر اینکه:

«با توجه به این جنبش کارگری و اعتراض‌ها در ایران (۹۶دیما) و جدا از اینکه با این جزیانات ناسیونالست می‌تواند قابل فهم باشد اما، طرح مذاکره آن هم در این شرایط با جمهوری اسلامی آیا فکر نمی‌کنید ایجاد توهم و  عبور از خط قرمز باشد و یک نوع تو دهنی به این حرکت ها و به جامعه باشد…»

 چنین آمده بود : یقینن..

  • ج. بزرگپور: «خط قرمزهای ما روشن است جمهوری اسلامی باید شروطی که ما داریم جمهوری اسلامی عبارت از آن خواهد بود که …شرایط مذاکره قابل فهم و دید باشد …اگر مفهوم نشد و جمهوری اسلامی بخواهد دور بزند نوعی تفرقه آمیز است… برای اینکه این اتفاق رخ ندهد ولی ما مذاکره را رد نکرده و رد نخواهیم کرد. …ما باید از جمهوری اسلامی این حرکت را ابتدا ببینی …اگر رعایت نشود … به عکس خود تبدیل می‌شود…»([ii])

باید از «نمایندگان کومه‌له» در این مذاکره پرسید: دیدیم که جمهوری اسلامی و نورف دور زدند و تفرقه بین شما و دوستان ایجاد نشد،‌اما مذاکره قابل فهم بود! پیشنهاد‌های شما را دریافت کردند! هیچ پیش شرطی نداشتید! شروط حکومت اسلامی هم حتا اگر شما و دوستانتان در مرکز همکاری أحزاب کردستانی دریافت کرده‌اید، تا کنون آشکار نکرده‌اید. پرسش اینجاست که باید «از جمهوری اسلامی این حرکت را ابتدا ببینی.» هنوز ندیده‌اید؟! منتظر چه حرکتی بوده‌اید! که باید «ابتدا ببینی»؟ می‌گویید: «اینکه با احزاب چگونه برخورد می‌کند» و مسئله کردستان و حتی حق تعیین سرنوشت و در آنجا که به میانجیگری انحلال جنبش انقلابی، در میان است که «رفع ستم ملی و با مردم کردستان چگونه عمل خواهد شد این می‌تونه به بعد موکول بشه برای بعد.» آیا این پیشنهاد سپردن همه تصمیم‌ها به ویژه پیش‌کشانه «تعطیلی نیروی پیشمرگه»  به معنای انحلال و خلع سلاح داوطلبانه نیست؟

آیا در این مبادله پیام‌ها، از سوی چه کسانی نمایندگی داشتید؟ آیا مجاز بودید که داوطلبانه و پیشاپیش با بخشش‌های اینچنینی و تقدیم کومه‌له، خواست‌های انقلابی و پایه‌ای کارگران و زحمتکشان در کردستان را به داد و ستد بگذارید؟

  • آیا شما به نمایندگی از حزب کمونیست ایران و تصمیم گیری حزب و سازمان کردستان و یا برگزاری کنگره یا پلنومی اضطراری و یا ویژه‌ای ماموریت گرفته‌ بودید که به حکومت اسلامی، پیشاپیش و یکجانبه، بدون هیچ پیش شرطی به رژیم پیام بفرستید که: «نیروهای مسلح اگر چه جای خاصی در استراتژی ما دارد،می توانیم علیه جمهوری اسلامی به کار نگیریم… ما این پیام را فرستادیم و به این نهاد میانجی گر گفتیم.» آیا این پیشکش مبانی استراتژیک، اعتبار و بنیان‌های انقلابی و مبارزاتی کومه‌له در مقاومت مسلحانه علیه حکومت بورژوایی در ایران نیست؟
  • آیا رژیم، این پیشنهاد را به معنای انحلال نیروی مسلح ارزیابی نمی‌کند؟ و سازمان ناتو از شادی، کومه‌له را به فارک و یاسر عرفات تداعی نمی‌کند؟

این پیام به چه مرکزی فرستاده شد و به چه معنا بود؟ آیا این‌ها از ملک و مالکیت خودتان بخشیده می‌شد یا از نیم سده مبارزه و ارزش‌ها، اعتبار و تاریخ پرافتخار کومه‌له و جنبش انقلابی در کردستان که سوداگرانه و کالا وار به مبادله گذارده  می‌شد؟

  • آیا با چنین پیشنهاد پیشاپیش «مسالمت آمیزی» برای گفتگو و امتیاز بخشی از هستی کومه‌له‌ی انقلابی، از خط قرمزهای انقلابی عبور نکرده‌اید؟ آیا این وعده به رژیم غرق در بحران مشروعیت، بی اعتمادی خلق کرد (بیش و پیش از همه) و بی اعتمادی به کومه‌له و رهبرانش به بار نمی‌آورد؟
  • آیا پس از این همه اطمینان بخشی به ارگان امپریالیستی نورف (که شما به نام «انجمن» و «ان جی اُ» از آن، تداعی مثبتی اختراع کرده و به دست می‌دهید) استراتژی و نیروی مسلح کومه‌له، جای دیگری جز موزه و طاقچه و فراموشی برای حضور و معنا می‌یابد؟
  • در آنجا که پس از این بخشش به هزینه جنبش انقلابی و آن همه جانباخته و مبارزه انقلابی، پیام می‌دهید که: «که اول ما حرکت هایی از جمهوری اسلامی ببینیم و به طور جدی برای ما نشون بده…» آیا ۴۰سال حاکمیتِ «حرکت‌های» رژیم برایتان مفهوم نشده؟ آیا هنوز آن حرکت‌ها را ندیده‌اید؟ و دیگر چه چیزی برایتان پوشیده مانده تا ببینید؟ آیا هنوز «جدی براتون نشون» نداده؟ و یا تا کنون با این همه جنایت و ویرانی همه سوء تفاهم بوده‌اند؟
  • آیا این توهم افکنی نیست که از رژیمی که عراق، یمن، سوریه، لبنان و ایران را رسمن اشغال کرده و در سراسر جهان با نیروهای تروریستی و دخالت نظامی ویرانگری دارد، در کردستان و مرکز استراتژیک همه کردستان‌ها و عراق و منطقه خاورمیانه،‌«به میلیتاریزه کردستان خاتمه بده»؟
  • و اگر به فرض محال خاتمه داد، این همه نیرو و لشکرهای سپاه و ارتش و سپاه قدس و حشد الشعبی وووو را که مقاومت دلیرانه مردمان زیر ستم در کردستان در حال آماده باش دارد، به آسودگی از کردستان و سازش و «حل مسالمت آمیز» مورد نظر شما و نورف، بیرون می‌روند!؟
  • آیا این سیگنال‌ها، به معنای گزینه‌ سازش و انحلال جنبش انقلابی به جای آن برقراری حاکمیت محلی حزب‌ها با شرکت و نظارت مرکزی حکومت اسلامی برداشت نمی‌شود؟
  • این پیام از سوی شما که «باید جمهوری اسلامی نشون بده، اگر جدی است در این مسئله این ها را بردارد. نشون بده… ما مسئله را جدی بگیریم…»!

 آیا  حکومت اسلامی از نوروز ۵۸ تا کنون «جدی بودن» خود را نشان نداده‌ است؟! ‌آیا به شوخی اگر نیروهای سرکوبگر خود را پس از «حل مسئله‌کردستان» به آسودگی به سرکوب جنبش احتماعی و کارگری سراسر در ایران گسیل نمی‌دارد؟ و برای شما که هنوز  خود را با رنگ سرخ می‌آرایید، «حل مسئله کردستان، ‌در گرو همبستگی با اتنیک‌های بلوچستان و سیستان عرب و آذربایجان و ترکمن صحرا ووو  با کارگران و زنان و تهی دستان سراسر ایران، نیست!؟

  • آیا در آنجا که می‌گویید: «به نظر می‌رسد نیروهای دیگر کردستان هم در یک نهادی به نام مرکز همکاری به یک شکلی این پیام‌ها را هم آنها به یک شکلی به جمهوری اسلامی رساندند.» نشان از همراستایی و هماهنگی شما در «رساندن پیام» با آن۴جریان و تماس و مبادله نظر پیرامون مذاکره و نشست با رژیم ندارد؟
  • آیا با توجه به نبود هیچ پیش شرطی و بدون تماس با شما به بیان خودتان، چهار جریان دوست شما به گفتگو ننشستند؟ آیا توهم پراکنانه نیست که هنوز چشم امید «حل مسئله مسالمت آمیز» با حکومت اسلامی را تداعی می‌کنید و می‌گویید «ما امیدداریم این جریانات مانع عوامفریبی و دست اندازی مانع تفرقه اندازی جمهوری اسلامی بشن …»
  • آیا اینان ماندات و نمایندگی شما را نیز داشتند که انتظار و امید به آن‌ها بسته‌اید که «مانع عوامفریبی و دست اندازی و مانع تفرقه اندازی جمهوری اسلامی بشن»؟
  • آیا امیدواری شما به معنای تایید نشست آنان با حکومت اسلامی نیست؟ و آیا در این توهم شما، این معنا به دست نمی‌آید که اگر شما را هم باخبر می‌ساختند و به نشست اسلو می‌بردند، توازن قوای شرکت کننده (5 به علاوه یک) «مانع دست اندازی و تفرقه اندازی جمهوری اسلامی» می‌شدید؟
  • اقرار دارید که نه چهارجریان بورژوایی و نه میانجی نروژی انحلال جنبش های انقلابی، شما را با خبر نکردند. آیا به راستی اگر با خبر می‌کردند با همان تعهد به مخفی کاری‌های دو نشست پیشین، با همگرایان خود برای گفتگوهای مقدماتی روانه نمی‌شدید و یک هیئت ۵ به علاوه‌ی یک برای «حل مسالمت آمیز مسئله کرد»‌ با  نمایندگان به گفتگو نمی‌نشستید؟([iii])

در همین نوشتار سال ۲۰۱۹  با پرسش‌هایی‌۱۰۲ گانه در آسیب شناسی این رویکرد مطرح کردم و نوشتم: «کاربرد  مفهوم کلی مذاکره، یک عام گویی است و کسی که به عام گویی متوسل می‌شود، باید در جستجوی توجیهی برای هدفی باشد. موضوعی کنکرت و مشخص در میان بوده است. شما یکسال و نیم به طور پنهانی و وعده به پنهانکاری با واسطه، با حکومت اسلامی پیام و پسغام داشته‌اید و به تداوم آن پای می‌فشارید. در این رابطه مشخص است که موج اعتراضی عظیمی در نقد و محکومیت این رابطه مشخص در سراسر ایران و برون از ایران برخاسته است. آیا کسی است که مذاکره با دشمن را برای همیشه رد کند؟ آیا شرایطی که عمر ایلخانی زاده (در گفتگو با رادیو دویچه وله) برای توجیه مذاکره و نیز شما برای مذاکره تکرار کرده و به زبان می‌آورید از ۴۰سال پیش تا کنون تغییر نیافته؟

دو سال پیش در همان نوشتار تاکید کرده بودم «پرداختن به هر یک از بندهای۴۸گانه بالا که می‌توانست تا ۱۵۰ پرسش هم افزایش یابد، ضروری نمی‌یینم. تمام تلاش من در طرح این پرسش‌ها و نوشتار کنونی این خواهد بود و نیز از خوانندگان این خواهش را دارم که از بینش و گرایش گفتگو شونده چشم بپوشیم و تنها و تنها به داوری روی آنچه در گفتاوردها آمده برآییم. … و امید است که رفقا ابراهیم علیزاده و جمال بزرگپور و یا هر فرد دیگری که به نام «نمایندگان ما» از آنها نام می‌برد در برابر جنبش انقلابی کردستان و  حزب کمونیست ایران و کومه‌له و افکار عمومی و جنبش کارگری و سوسیالیستی به پاسخ برآیند. این پرسش‌ها تنها مرحله مقدماتی یک بررسی گسترده و اضطراری- سیاسی است.»

متاسفانه تا کنون از سوی ارگانهای رهبری حزب کمونیست ایران و کومله‌ نیز به این مهم پرداخته‌ نشده و باور ندارم که چنین موضوعی مشمول مرور زمان و فراموشی شود.

برای مشتاقان مذاکره،‌ و بر مبنای همین اختلاف‌‌هاست که حزب و کومه‌له‌ی انقلابی باید مسخ و دگرگون شوند. زیرا که استراتژی و أصول حزب کمونیست و کومه‌له انقلابی با سیاست‌ها و رویکردها و ائتلاف‌های رهبری کنونی کومه‌له منافات دارند و تن به انحلال و سازش و مسخ و دیپلماسی نمی‌سپارند.

می‌بینیم که در این رویکرد نیز متاسفانه، اعتبار، اصول، تاریخچه و هویت یک سازمان انقلابی و سوسیالیستی به مزایده گذارده می‌شود.

می‌بینیم که «بازگشت» و «شان نزول» منشور کمیته مرکزی کومه‌له به قلم ر. جمال و سیاست‌های رفیق ابراهیم علیزاده، همراستا سازی کومه‌له «خود» با « مرکز همکاری احزاب کردستانی» زمینه و ذهنیت و رویکرد دیرینه‌ای دارد. این احزاب و نیز انحلال طلبان در رهبری کومه‌له کنونی از آنجا که «همان دایره تنگ» را می‌جویند، تنگ نظر هستند، زیرا سوسیالست نیستند، مصلحت‌گرا (پراگماتیست) و مصالح و اهداف خویش را می‌جویند و نه رهایی و اهداف طبقه کارگر و ستمبران و خلق زیر ستم دوگانه را. احزاب و نیروهای منطقه‌گرا و ناسیونالیست در همان «دایره تنگ» است که به رانت‌های سیاسی و اقتصادی از حکومت مرکزی می‌اندیشند. چنین نیروهایی در بهترین شرایط با به دست آوردن خودمختاری پیرامونی،‌خویش را تا مرزِ مرزداران و پیشمرگه‌های محلی برای نظم و نَسَقِ سرمایه‌داری سازمان می‌دهند. این چنین نیروهایی با وعده »رفع ستم ملی و حل مسئله کرد» در قدرت سهیم می‌شوند تا شوراهای انقلابی، روش‌های خودمدیریتی کارگران و  سوسیالیست‌ها را سرکوب کنند. از همین روی پیوسته دستشان برای این مبادله دراز و «حل»  مسئله را به بورژوازی حاکم واگذار می‌کنند. اینان نه به سوی جنبش انقلابی در کردستان و نه سوسیالیسم و کارگری و نه همبستگی سراسری‌و انترناسیونالیستی،‌ نه اتحاد سازمان‌ها و نیروهای کمونیست و رادیکال،‌ بلکه به سوی مرکز و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی آغوش می‌گشایند. آرمان شهر آنان «اقلیم» است که پس از صدها سال مبارزه‌ و جانفشانی توده‌‌های زیر ستم برای رفع ستم ملی و طبقاتی و برای دستیابی به هویت انسانی، برای آزادی و برابری، همچنان زیر تاخت و تاز حکومت اسلامی ایران و عراق و فاشیسم حاکم بر ترکیه و زیر مهمیز و ستم و ارتش سرمایه گرفتار آمده‌اند. مهم نیست که ناتو و فاشیسم حاکم در ترکیه و ایران و نیروهای نیابتی‌ منطقه‌ای آنان، جنبش خودگردانی و شوراگرای سوریه (روژآوا)‌ را به خون و بمب‌های شیمیایی بنشانند!

کمیته مرکزی کنونی کومه‌له، با بیانیه سیاسی «بازگشت» به دوران سپری شده را آرزوست و  معترض است که چرا کمونیستها در حزب کمونیست و کومه‌له، آنها را در همان «دایره تنگ جنبش ملی» رها نکردند و آنها را به «بیراهه‌ی» سوسیالیسم و انقلاب کارگری و حزب کمونیست بردند!

بیانیه سیاسی رهبری کنونی کومه‌له، راه حل بازگشت به همان «دایره» را اینگونه بیان می‌‌کند:

  نگذاشتند که کومه‌له برگردد به: «کار و  وظیفە خود و عجین شدن با جامعەای کە محصول آن بود».([iv])

«جامعه‌ای که محصول آن بود» به بیان رهبری کنونی کومه‌له، یعنی جامعه‌ی پیشا سرمایه داری و «محصول آن» یعنی آن دیدگاه در کومه‌له‌ای که سال ۵۷ تا ۵۸ جامعه را «نیمه فئودال –نیمه مستعمره» می‌دید. آیا دو حزب دمکرات کنونی و «بخش‌های  تا کنونی انشعابی از کومه‌له به آنگونه که ر. ابراهیم علیزاده آنها را چنین می‌نامد: «کومه‌له‌هایی که تکثیر شده‌اند» و «هیچ اتفاق دیگری رخ نداده است.»، محصول چه بخشی از مناسبات اجتماعی و طبقاتی هستند! اینان همگی ممکن است، همانند پارتی در کردستان عراق با فرهنگ و بافت عشیرتی و تبار سالاری به حاکمیت سیاسی و طبقاتی رسیده‌اند، اما نمایندگان و هیئت حاکمه مناسبات سرمایه‌داری‌اند. در تحلیل رهبری کنونی کومه‌له، در آنجا که از «کار و وظیفه و.. جامعه و محصول آن» سخن می‌گوید: تضاد عمده و اصلی را فئودالیسم و مسئله ملی می‌شمارد. این تحلیل، خواهی نخواهی برآن است که: برای گذار از این مرحله، باید فئودالیسم و پیشاسرمایه‌داری و «آن جامعه» ۵۰ سال پیش، پشت سرگذارده شود، سرمایه‌داری حاکم گردد و مسئله ملی را در این مرحله‌ی گذار «حل» شود. این است چکیده  تمامی دغدغه‌ها و نگرانی‌های رهبری رفرمیست- ناسیونالیست کنونی کومه له. این اختلاف‌ها برخلاف ادعای رفیق ابراهیم علیزاده و دوستان «بزرگ نمایی شده… ناچیز و کم رنگ بوده و در حد یک کاغذ آ۴»([v]) هم نیستند!!!  …ادامه دارد.

عباس منصوران ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۰


[i]  -http://www.chiran-echo.com/481.htm تارنمای چشم انداز کارگری: تبیین ریشه‌های بحران از نگاه انحلال طلبان در رهبری کنونی کومه له ـ مجموعه بخش های اول تا هفتم ـ

[ii] – http://www.azadi-b.com/G/2019/07/post_251.htmlآسیب شناسی توطئه حکومت اسلامی و احزاب بورژوایی در کردستان و عبور از خط قرمزها

[iii]  همانجا منبع شماره ۵.

[iv] همانجا،‌منبع شماره ۱.

[v] ابراهیم علیزاده «چگونه اختلاف‌نظرهای درون حزب کمونیست ایران بزرگ‌نمائی می­شود؟» (

حزب کمونیست ایران

https://cpiran.org

مقایسه افتراقی کومه‌له‌ی حزب کمونیست ایران و کومه‌له به رهبری کنونی

 (بخش پنجم- مذاکره و پراگماتیسم)

در نوشتارهای پیشین از اختلاف‌های سیاسی و تشکیلاتی استراتژیک درون حزب و سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومه‌له) سخن رفت.([i]) تلاش‌های ما برای دیالوگ یعنی به میان گذاردن اختلاف‌ها و اشتراک‌ها‌ در پیشگاه جامعه با سکوت و انکار نگرش راست روبرو شدند. با این همه، استناد به گذشته و ریشه‌ اختلاف‌های مهم به این سبب ضروری دانسته تا از سویی ریشه‌‌ی اختلاف‌ها نشان داده شوند و از سوی دیگر، اهمیت و ماهیت آنها نمایان شوند.

رفیق ابراهیم علیزاده و همراهان در حالی که با برنامه ریزی و مهندسی، مهمترین ارگان‌ها و اهرم های کلیدی سازمانی را با موقعیتی که در اردوگاه به شیوه‌ای ضدسازمانی در انحصار گرفته بودند و حزب را از داشتن کوچکترین نظارت و دخالتی در امور لژستیکی، مالی، رادیو و تلویزیونی و رسانه‌ای، عضوگیری و جلوگیری از اخراج و تعلیق ووو محروم کرده بودند، در پلنوم [اول اوت ۲۰۲۰] در برابر حیرت همه‌گان، در پشتیبانی از نماینده خود در همه جا(عادل الیاسی)‌که گفت: «بروید انشعاب کنید به درک»! نه تنها سکوت کرد، بلکه‌ اینگونه به انکار اختلاف‌‌ها پرداخت:

«اختلافات جدی نیستند و بزرگ نمائی می‌شوند.» وی در مصاحبه‌‌‌های بعدی خود در حالیکه پروسه حذف و انحلال را رهبری می کرد، به انکار اختلاف‌ها می‌پرداخت:‌ «در میان این رفقایی که خود را جهت متفاوت معرفی می‌کنند، تاکنون یک صفحه آ چهار در هیچ کنگره و پلنومی ارائه نداده اند که نشان بدهد آنها خط دیگری هستند در مقایسه با آن خط دیگر وجود ندارد. آنچه هست فقط برچسپ چپ و راست و ناسیونالیسم و سوسیالیسم و مجموعه کلمات هستند که با آنها بازی می‌شود.» و «چند نفری براساس ذهنیت خودشان گرایش تراشی کردە، تشکیلات را به راست و چپ تقسیم کردە و بغل دستی خودشان را دشمن حساب می کنند، … و این بحران نتیجه اختلافات شخصی و ناسازگاری چند نفر از کادرهای رهبری است.» پرسیدنی است که مگر اختلافات، انشعاب‌ هستند که باید در اغاز در کنگره‌ها و پلنوم‌‌ها ارائه داده شوند تا رسمیت یابند! آیا اشاره ایشان به «آنچه هست و  چپ و راست و ناسیونالیسم و… به چپ و راست تقسیم کردن تشکیلات»([ii])‌ خود تاییدی بر وجود نوشتارهای درونی و بیرونی نیست که آنها را انکار می‌‌کند!

این انکارها در حالی تکرار می‌شدند که مدافعین استراتژی حزب کمونیست با بیان و تببین اختلاف‌ها به صورت بولتن‌های ویژه در کنگره ۱۲ حزب و سپس در دهها نوشتار درونی و بیرونی و  دهها سخنرانی و صدها صفحه نشان داده بودند. در این راستا، به راستی اختلاف‌های سیاسی عمیقی پیرامون انقلاب کارگری، رفرمیسم، اختلاف پیرامون اتحاد با نیروهای چپ و کمونیست به جای اتحاد با «مرکز احزاب کردستانی»، اختلاف پیرامون حاکمیت شورایی در کردستان و نپذیرفتن فرمول رهبری کنونی کومه‌له که اصرار در حاکمیت احزاب به جای شوراهای انقلابی یگانهای مسلح شورایی و انقلابی زنان و مردان برای نگاهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن، اختلاف پیرامون  انحلال حزب کمونیست ایران و تبدیل آن به کومه‌له‌ای همردیف با احزاب و نیروهای «مرکز احزاب کردستانی»، اختلاف پیرامون نقشه‌ی اقلیم‌گرایی و شوراگرایی و اختلاف پیرامون ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم و دهها اختلاف دیگر وجود داشتند. و بر همین مبنا بود که جناح راست را به مشارکت در سازماندهی گفتگوها، ‌دیالوگ و برداشتن گامهایی سازنده جهت کنترل بحران و سمت و سو دهی گفتگوها بر محوری سازنده فرا خوانده می‌شد. برخلاف ادعاها و تبلیغات رهبری کنونی کومه‌له که در عمل با نقشه و مهندسی انحلال حزب کمونیست ایران و مسخ آن به شکل سازمانی منطقه‌ای و «کومه‌له»‌ای همخوان با تشکل‌های «مرکز همکاری‌های اخزاب کردستانی» را از سالها پیش به پیش می‌بردند، اختلاف‌‌ها و بحرانی که  ابراهیم علیزاده با تناقض‌گویی از آنها  نام می‌برد، میان :«چند نفری براساس ذهنیت … نتیجه اختلافات شخصی و ناسازگاری چند نفر از کادرهای رهبری» نبود.

در این بخش به یکی دیگر از اقدامات رهبری کنونی کومه‌له می‌پردازیم تا ماهیت اختلاف‌ها نمایان‌تر شوند:

موضوغ مذاکره

در سال ۱۳۹۷برخی رسانه‌های جهانی و نیز بخش کردی تلویزیون‌های کردستان عراق و کومه‌له، تنها به گوشه‌هایی پیرامون مذاکراتی پرداختند که تا آن برهه از سوی مذاکره کنندگان، به سکوت و پنهان کاری ادامه داشت:

رادیو فردا در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۷ خبر داد: «نمایندگان چهار حزب فعال در کردستان در تلاش برای مذاکره با نمایندگان حکومت جمهوری اسلامی ایران هستند.» و افزود: «در این گزارش‌‌ها از «حزب دمکرات کردستان»، «حزب کومله کردستان»، «حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران» و «حزب دمکرات کردستان ایران» به عنوان طرف‌های احتمالی گفت‌وگو با ایران به میان آمده است…عمر ایلخانی‌زاده، دبیرکل حزب کومله زحمتکشان ایران در گفت‌‌وگو با شبکه تلویزیونی کردی «روداو» تایید کرده که تلاش‌های مقدماتی برای انجام مذاکرات صورت گرفته است. ابراهیم علیزاده، دبیر سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، که در جریان این تلاش‌های مقدماتی بوده، نیز در گفت‌وگو با تلویزیون کومله وابسته به این حزب خبر یاد شده را تایید کرده است. او گفته که این حزب یک بار با نمایندگان یک سازمان نروژی که نقش میانجی‌ را بازی می‌کند، دیدار کرده ولی در دور بعدی گفت‌وگوها حضور نداشته است.

سازمان نروژی که به عنوان واسطه بین نمایندگان احزاب کرد و جمهوری اسلامی، معرفی شده، «اندیشکده نورف» است. سازمان نروژی نورف که در سال‌های اخیر در میانجی‌گیری بین مخالفان دولت سوریه نیز فعال بوده، روابط خوبی با مقام‌های جمهوری اسلامی دارد. مقام‌های ارشد این سازمان دی‌ماه پارسال به ایران سفر و با کمال خرازی، رئيس شورای راهبردی سیاست خارجی ایران، دیدار کردند.»([iii])

بنا به مرکز خبری رادیو فردا،‌ «سفرهای کمال خرازی به اسپانیا، فرانسه و ایتالیا، دیدار وی با معاون وزیر خارجه بریتانیا و دیدارهای پی در پی وی با «سازمان‌های غیردولتی» اروپایی، نشان‌دهنده افزایش نقش و وزن او در معادلات سیاست خارجی ایران است.»

نتیجه‌ی سه نشست،‌ نشست چهارم نمایندگان دو حزب دمکرات و دو حزب جدا شده از کومه‌له با نمایندگان حکومت اسلامی در نروژ بود. از سوی دفتر مرکز همکاری احزاب کردستان ایران چهار نماینده،‌ و از سوی حکومت اسلامی نمایندگانی از شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه شرکت داشته‌اند. ریاست هیأت حکومت اسلامی در این نشست را محمد کاظم سجادپور، معاون پیشین نماینده دائم رژیم در سازمان ملل متحد در ژنو بر عهده داشته است. نتیجه و ادامه یابی مذاکره پنهان ماند. رفقا جمال بزرگپور و ابراهیم علیزاده تنها کسانی بودند که دیدارها و مذاکرات را تایید کردند. اما جمال بزرگپور که این ویژگی ارزنده را دارد تا دیدگاه خویش را انکار نکند، آشکاراتر به جزییات پرداخت.

                 رفیق ابراهیم علیزاده، دبیر اول کومه‌له نیز، در گفت‌وگو با بخش کردی تلویزیون “کومله” با تاخیر، خبر گفت‌وگو میان چهار حزب و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی را تائید کرد. او گفت که نمایندگان این سازمان غیردولتی نروژی با کومه‌له دیدار و گفت‌وگو داشتند و این حزب شرط‌ها و خواسته‌هایش را برای گفت‌وگو بیان کرده است.

ر. ابراهیم علیزاده در شامگاه پنجشنبه ۱۳ تیر۹۷ یعنی ۵ روز پس از مذاکره نمایندگان حکومت اسلامی و با چهار حزب مرکز همکاری‌‌های احزاب کردستانی نیز در گفت‌وگو با تلویزیون «روداو» کردستان عراق، بار دیگر رایزنی برای گفت‌وگو میان جمهوری اسلامی و احزاب کردستانی و شرکت نمایندگان کومه له در مذاکره با اعضای «سازمان غیردولتی» نروژی در آلمان گفت‌وگو کرد. ایشان از بیان نام این سازمان خود داری کرد.

ر. علیزاده، پیشتر گفته بود، «سازمان متبوع‌ وی به دور نهایی گفت‌وگو فراخوانده نشده، اما اطلاع دارد که چهار حزب دیگر با دیپلمات‌های جمهوری اسلامی دیدار و گفت‌وگو کرده‌اند». او بار دیگر اصل  خبر را تائید کرد، اما این بار گفت که از محتوای مذاکرات بی خبر است.

عمار گلی، سردبیر سایت خبری «روژ» در گفت‌وگو با رادیو زمانه، می‌گوید «حداقل یک دور گفت‌وگو میان نمایندگان چهار حزب کردستانی و دیپلمات‌های جمهوری اسلامی با میانجیگری یک سازمان غیردولتی نروژی انجام شده اما از محتوای مذاکرات بی‌خبر است.»([iv])

بنا به این گزارش : «سازمان غیردولتی نروژی پیش از مذاکره میان نمایندگان ایران و احزاب، برای دیپلمات‌های ایرانی و هیات نمایندگی احزاب کردستانی یک کارگاه شیوه مذاکره هم برگزار کرده است.»

بنا به گزارش آزاد شریفی از رادیو تلویزیون رودا: «پیشنهاد مذاکره به دنبال بازدید سالانه سازمان‌های غیردولتی نروژی از اردوگاه‌های احزاب مستقر در اقلیم کردستان عراق مطرح شده است.» به گزارش آزاد شریفی:

«آنها هر سال از اردوگاه‌های احزاب بازدید می‌کنند، در جریان همین بازدیدها به احزاب می‌گویند که تا چه زمانی می‌خواهید این وضعیت را داشته باشید؟ اگر پیشنهادی برای حل مسئله باشد، حاضر به گفت‌وگو هستید؟.» و «از دل همین پیشنهاد هم طرح میانجیگری میان ایران و حزب‌های کردستانی مستقر در اقلیم کردستان بیرون آمده است.

طرحی که به دنبال یافتن راهکاری برای پایان دادن به منازعه مسلحانه میان حزب‌های کردی مخالف جمهوری اسلامی و دولت ایران است.»

 به گزارش شریفی: «علیزاده در دو گفت‌وگوی تلویزیونی گفت که در دیدار با نمایندگان سازمان میانجی، پیش‌شرط‌هایی برای گفت‌وگو مطرح شده است. او یکی از پیش‌شرط‌ها را پایان دادن به سرکوب و زندانی کردن فعالان سیاسی و مدنی در کردستان و آزادی فعالیت نهادهای صنفی و سیاسی عنوان کرد. شرط دوم هم به گفته او، برطرف شدن موانع بازگشت فعالان سیاسی و مدنی تحت تعقیب به ایران بود.

این پیش‌شرط‌ها بدون پاسخ مانده و آنگونه که شریفی می‌گوید، چهار حزب دیگر هم خواسته‌های مشخصی برای آغاز گفت‌وگو داشتند. وی می‌افزاید:

«در بیانیه‌ای که به سازمان نروژی دادند اعلام کردند که به جمهوری اسلامی بی‌اعتماد هستند، گفت‌وگوها باید علنی باشد و جمهوری اسلامی به صورت رسمی بپذیرد و اعلام کند که با احزاب کردستانی برای حل مسئله کرد، گفت‌وگو می‌کند».

شریفی اما می‌گوید که نمی‌داند این شرط‌ها پذیرفته شدند، یا آنطور که علیزاده می‌گوید، بی‌پاسخ مانده است([v]). خبرگزاری‌ها به جزییات گفت‌وگوها و تماس با کمال خرازی یعنی رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی حکومت اسلامی نمی‌پردازند. آنچه آشکار است  در درازای دو سال گذشته‌ی پیش از افشای مذاکرات،‌ وی در نقش یکی از عناصر مهم و مسئوال در پیشبرد سیاست خارجی حکومت اسلامی نقش تعیین کننده‌ای داشته است

                 در پی افشا شدن نشست‌های پنهانی، رفیق جمال بزرگپور، نظریه پرداز و عضو رهبری کنونی کومه‌له پیرامون مذاکره که پس از دو نشست با میانجی‌گر نروژی که از سوی وزارت امور خارجه نروژ پشتیبانی می‌شود در نقش سخنگو  در گفتگو با رادیو پیام کانادا ظاهر شد و به نکاتی پرداخت که تا آنزمان پنهان مانده بودند.

رادیو پیام  کانادا، از ر. جمال بزرگپور از نتیجه نشست نمایندگان احزاب کردستانی به نمایندگان حکومت اسلامی در نروژ  در باره  سومین نشست می‌پرسد. سومین نشست پنهانی در انتظار پاسخ حکومت اسلامی بود. به پیشنهاد بدون هیچ شرط «تعطیل کردن نیروی پیشمرگ» ‌از سوی نماینده‌گان کومه‌له کنونی و برخی پیشنهادهای غیر مستقیم دیگر به حکومت اسلامی، علیرغم انتظارشان، پیامی شنیده نشد. چرایی اینکه حکومت اسلامی برای مذاکره با چهار نیروی مرکز احزاب کردستانی علاقه نشان داد و نماینده فرستاد و برای گفتگو با نمایندگان کومه‌له،‌ پی‌گیری نکرد، ‌شاید این بود که نورف و حکومت اسلامی و مرکز احزاب کردستانی، در انتظار زمان مناسب‌تری بودند تا به جای یک محفل از کومه‌له،‌یک سازمان جدا شده از حزب کمونیست را با خود همراه سازند. لازم به اشاره است که تا کنون ارگان‌های رهبری به محکومیت این دیدارها سخنی نگفته‌اند و سندی به دست نمی‌دهند. تنها پس از فاش شدن دیدارهای پنهانی و نشر یک نوشتار بیرونی و نیز گفتگوی تلویزیونی با رادیو پیام با نگارنده‌، رفقا جمال بزرگپور و ابراهیم علیزاده به مصاحبه برآمدند.

رادیو پیام کانادا از ج. بزرگپور در نقش نماینده کومه‌له در مذاکره، از چرایی فرانخواندن کومه‌‌له از سوی نورف می‌پرسد:

-شما را دعوت نکرد؟

  • ب.«ما شرکت نداشتیم و تا کنون هم پیامی دریافت نکردیم…
  • ب. مذاکره با ج. ا سلامی ما رد نکرده و رد نمی‌کنیم اما نباید تلاشی باشد برای تفرقه افکنی و این حزب یا آن حزب به نام خود تمام کند…»

از  این پاسخ می‌توان چنین برداشت کرد که: نماینده کومه‌له به رهبری ر. ابراهیم علیزاده راغب  شرکت در ادامه مذاکرات بوده و از سهیم نشدن در نتایج آن، ناخشنود است و  تنها نگران است که نباید به نام «این حزب و آن حزب» یعنی چهار نیروی دیگر تمام شود!

  • ج. ب. هنوز جمهوری اسلامی به آن درجه نرسیده که یک مذاکره سالم به پیش برده شود.»

با این پاسخ  ر. ج بزرگپور چنین برمی‌آید که «جمهوری اسلامی هنوز به آن درجه نرسیده» و گرنه «مذاکره  را سالم به پیش برده می‌‌شد».

–  ج. بزرگپور: «در این مذاکره‌ای جریانات متاسفانه هشیار نبودن و درست عمل نکردند…»

  به بیان دیگر، ایشان مذاکرات «احزاب دوست» را رد نمی‌کنند، بلکه تنها ملاحظه‌ای که دارند این استکه «متاسفانه هشیار نبودن و…» شاید که اگر اینان هم حضور داشتند، ‌هشیارانه عمل می‌کردند!

رادیو پیام: این «ان جی اُ» چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

  • ج بزرگپور: «اهداف آنها را از زبان خودشان نشنیدیم…»

نماینده کومه‌له در اینجا‌ انتظار دارد که اهداف دشمن «را از زبان خودشان بشنویم»!!! ما بی درنگ اهداف آنها را به زبان می‌آورد:

– «اینها می‌خواهند به طور مسالمت آمیز بحران‌ها را حل کنند و مسئله فلسطین و اسرائیل هست و این کار کردند منجر به معاهده اسلو شد و تلاش کردند به طور مسالمت آمیز حل کنند…!»

چه تصویر سازی زیبایی! ر.ج . ب. نمی‌گوید که شمعون پرز، اسحق رابین و یاسر عرفات نیز به پاس همین انحلال جنبش فلسطین «به طور مسالمت آمیز» در نروژ، جایزه صلح نوبل هم دریافت کردند. ایشان، در دفاع از مذاکره و نقش نورف سنگ تمام می‌‌گذارند: «اینان برای حل بحران تلاش می‌کنند.» و نمونه فلسطین را یادآور می‌شود. و وانمود می‌کند که گویی بحران بین کومه‌له و حکومت اسلامی به دور از چشم و حضور جامعه،‌ پشت درهای بسته و بین دو سه رهبر احزاب کردستان و نمایندگانی از سرمایه‌ی ‌جهانی «به طور مسالمت آمیز بحران‌ها را حل می‌کنند».  

وی، «حل مسئله  فلسطین» بین اسحق رابین و عرفات را گواه می‌آورد که «مسالمت آمیزحل» ‌شد و ربطی به توده‌های کارگر و زنان و زحمتکشان فلسطینی هم نداشت.‌ چرا کردستان و حتا اعضا و رهبری حزب و کومه‌له چنین حقی را نداشته باشند! تا فلسطین دیگری  برپا نشود! بگذار،‌از بالا و بین خودشان حل شود و چه بهتر که به واسط‌ه‌ی این میانجیگر و خبره‌ی حل بحران‌های بین احزاب و حکومت‌ها نمونه فلسطین و اسرائیل، فارک و حکومت کلمبیا وووو] که به بیان رفیق ابراهیم علیزاده «کارهای خوبی هم انجام داده» و خیرخواهانه‌» حل شود!

  • ج. بزرگپور می‌افزاید: «به ما گفتند ما مسئله کورد و به ویژه کوردستان ایران را به ما گفتند که به شیوه مسالمت آمیز حل کنند…»

می‌بینیم که آنها در انتظار همان شیوه‌ای فلسطینی- عرفاتی بودند. تا همانند شیوه خودکشی فلسطینی (شیوه دار زدن خویش به صورت نشسته) با دردناکترین  خودویرانگری‌ها، «بحران» و «مسئله‌ی کرد» نیز همانند فلسطین و اسرائیل و کلمبیا و تیمور شرقی وووو حل شود!

  • ج.بزرگپور:«آنچه به ما گفتند همین…از ما خواستند که کارشان پیش برود و ما هم رسانه ای نکردیم تا این موقع …»

 کدامین کومه‌له و کومه‌له‌ای است که با نمایندگان جهانی سرمایه و میانجی حکومت اسلامی که اهداف‌‌آنها به بیان خود شما،‌چیزی جز انحلال سازمانهای مسلح نیست، پنهان از رفقای خود،‌ نزدیک به دوسال مخفیانه با تعهد سکوت به گفتگو می‌نشیند!؟ آیا در هیچ‌یک از برنامه‌ها و مصوبه‌ها و اسناد کومه‌له حل مسئله کرد را اینگونه یشنهاد ‌شده؟ آیا چنین سنتی در کومه‌له وجود داشته؟ آیا از سوی کومه‌له چنین مسئولیتی‌برای «حل مسئله کرد» داشتید؟ آیا این شیوه «حل مسئله» همان حل مسئله به شیوه کنونی احزاب برادر نیست؟ آیا به همین وعده نبود که به پنهان‌کاری تعهد دادید و باور کردید؟ اما شما با تعهدی که به نورف داده بودید،‌نزدیک به دوساله و تا آستانه نشست سوم،‌پنهان‌‌کاری کردید تا آنکه رسانه‌ای شد و به ناچار با بیش از یکماه تاخیر و پس از افشا شدن مذاکرات به توجیه آن برآمدید!

  • ج. بزرگپور می‌گوید: «ما به اونها گفتیم نمی‌توانیم تا الی‌الابد صبر کنیم و اونها از ما خواستند که صبر کنیم تا با طرف جمهوری اسلامی مطرح کنند و پیشنهادها را ببرند تا اون موقع و ما هم همین کار را کردیم…»

در اینجا نیز ‌می‌بینیم که از بردن پیشنهادها به حکومت اسلامی ‌و «صبر کردن تا با طرف جمهوری اسلامی مطرح کنند.» به آشکارا از یک مذاکره غیرمستقیم با حکومت اسلامی گفتگو می‌شود.

رادیو پیام: «از پایان دهی به میلیتاریزه کردن در کردستان و  آزادی زندانیان سیاسی در کردستان میگو‌یید آیا رژیم به چنین شرایطی تن می‌دهد؟»

  • بزرگپور: «هرگز … جمهوری اسلامی اهداف دیگری را دنبال می‌کند…»

رادیو پیام: دستکم به طور شفاهی اینکه این دوستان چهار جریان که با شما پیمانهایی هم بسته‌اند، بدون خبر با رژیم نشست داشته‌اند یا با خبر بودید و یا بی خبر، به هر روی ما نمی‌دانیم چرا این نارو به خودتان را محکوم نکردید؟

  • بی پاسخ…

مجری می‌پر‌سد:

«با توجه به این جنبش کارگری و اعتراض‌ها در ایران و جدا از اینکه با این جزیانات ناسیونالست می‌تواند قابل فهم باشد اما، طرح مذاکره آن هم در این شرایط با جمهوری اسلامی آیا فکر نمی‌کنید ایجاد توهم و  عبور از خط قرمز باشد و یک نوع تو دهنی به این حرکت ها و به جامعه باشد…»

ج‌. بزرگپور: «دقیقن»

در اینجا، پاسخ «دقیقن» به هیچ روی مفهوم نیست. آیا دقیقن،‌به معنای تایید تودهنی به جنبش دی ماه ۹۶ است یا پرسش مامفهوم است!؟

  • ج. بزرگپور: «خط قرمزهای ما روشن است جمهوری اسلامی باید شروطی که ما داریم جمهوری اسلامی عبارت از آن خواهد بود که …شرایط مذاکره قابل فهم و دید باشد …اگر مفهوم نشد و جمهوری اسلامی بخواهد دور بزند نوعی تفرقه آمیز است… برای اینکه این اتفاق رخ ندهد ولی ما مذاکره را رد نکرده و رد نخواهیم کرد. …ما باید از جمهوری اسلامی این حرکت را ابتدا ببینی …اگر رعایت نشود … به عکس خود تبدیل می‌شود…»([vi])

…. ادامه دارد

عباس منصوران

۲۸ مهرماه ۱۴۰۰


[i]  -http://www.chiran-echo.com/481.htm تارنمای چشم انداز کارگری: تبیین ریشه‌های بحران از نگاه انحلال طلبان در رهبری کنونی کومه له ـ مجموعه بخش های اول تا هفتم ـ

[ii] www. https://cpiran.org ابراهیم علیزاده، چگونه اختلاف نظرهای درون حزب کمونیست ایران بزرگنمائی می شود؟مباحث به اختلافات سیاسی درون حزب کمونیست ایران و کومه له, مربوط /

[iii] – رادیو فردا، میانجی‌گری یک موسسه نروژی برای «مذاکره احزاب کرد و حکومت ایران، ۱۸/تیر/۱۳۹۸

[iv] – مذاکره در اسلو میان چهار حزب کردستان ایران با نمایندگان جمهوری

https://www.radiozamaneh.com

[v] همانجا منبع شماره ۳

https://www.radiozamaneh.com

[vi] – http://www.azadi-b.com/G/2019/07/post_251.htmlآسیب شناسی توطئه حکومت اسلامی و احزاب بورژوایی در کردستان و عبور از خط قرمزها