در رابطه با اظهارات اخیر حسن رحمانپناه
(۴)
پویا محمدی
تصحیح یک اشکال: جهت اطلاع شما خوانندگان گرامیِ این سلسله نوشتار میرسانم که در قسمت سوم این نوشته و آنجایی که به حزب دمکرات اشاره دارد، نوشتهام «… کومهله این حزب را حزب بورژوازی و ضدانقلابی در کردستان میدانست». عبارت «ضدانقلابی» را در طول پاراگراف مربوطه با جایگزینی عبارت «غیرانقلابی»، تدقیق و تصحیح کردهام. ضمن پوزش، این اشتباه سهوی در نگارش مطلب را برطرف کرده و مجدداً متن آن را (در نسخۀ تکمیلی) برای مسئولین سایت و کانالهایی که آن را انتشار دادهاند، فرستادهام. با تشکر، توجه شما را به ادامۀ این نوشته جلب میکنم.
حسن رحمانپناه عضو کمیتۀ مرکزی جناح راست در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست، در ادامۀ صحبتهای اخیر خود به زبان کردی با تلویزیون جناحیشان در قالب مصاحبه با برنامۀ «کومهله و فعالین»، به موضوع راهاندازی تلویزیون کومهله و حزب کمونیست ایران توسط جناح چپ میپردازد.
یکی از امورات معمول به هنگام «مصاحبه» این است که قبل از انجام آن، بین مصاحبه کننده (مجری برنامه) با مصاحبه شوند (مهمان یا شرکت کننده در برنامه) هماهنگیهایی از جمله در زمینۀ موضوع برنامه و نیز سؤالاتی که میتواند مطرح باشند صورت بگیرد. اما هنگامی که مصاحبه شونده، مجری برنامه را که طبعاً دارای شخصیتی مستقل نزد بینندگان است به زائدۀ رفتار و نیات خود تبدیل میکند، نزد بیننده غیرقابل قبول است. چنین کاری به شخصیت رسانهای مجری و گویندۀ برنامه لطمه وارد میسازد. کاری که حسن رحمانپناه در قبال مجری برنامه انجام میدهد.
همانطور که در قسمت دوم این مطلب نیز مورد اشاره قرار گرفته است، سؤالات و جوابهای ارائه شده در این برنامۀ هر دو یکی است و هر دوی اینها در اصل در چهارچوب همان رفتار تحقیرآمیز و تحریفگرایانهای است که حسن رحمانپناه در این برنامه به نمایش میگذارد. برای پرداختن به موضوع راهاندازی تلویزیون، سؤال مربوطه از سوی مجری برنامه، چنین مطرح میشود:
«سؤالی که زیاد از ما میشود، میتوانم بگویم که زیاد تبدیل به مشغله شده است این است که مدتی است کسانی تلویزیونی را راهاندازی کردهاند با نام کومهله و حزب کمونیست ایران مشغول پخش برنامه هستند جریان این تلویزیون چیست و ما تاکنون در این باره چه کردهایم؟»
مجری برنامه خود عضو تشکیلات است و سالها به عنوان مجری برنامه فعالیت داشته و از تمامی کشمکشها جناحی و از جمله راهاندازی تلویزیون مذکور از سوی جناح چپ، کاملاً مطلع و دارای شناخت است. وقتی که با چنین سؤالی آنهم در مصاحبهای در خصوص این کشمکشها، این چنین مورد تظاهر به بیخبری قرار میگیرد، ببننده نمیتواند چنین چیزی را از او قبول کند. (سؤال مزبور به مانند این است که در شهری زلزلهای به وقوع پیوسته و خسارات و تلفات زیادی هم بر جای گذاشته باشد، مجری تلویزیون دولتی در این شهر، مصاحبهای با مسئول امدادرسانی شهر انجام میدهد و از او میپرسد میگویند که شماری از شهروندان کشته شدهاند و خانههایی هم خراب شده است، جریان از چه قرار است و شما چه اقداماتی انجام دادهاید؟!)
رحمانپناه در پاسخ به آن سؤالی که خود مطرح کرده، با لحنی تحقیرآمیز و با خنده میگوید:
«این تلویزیون هم در چهارچوب همان اختلافاتی که پیش آمده، میگنجد. این تلویزیون با همان نام- با همان نام تلویزیون کومهله و حزب کمونیست- همان رفقا هستند، همان طرف دیگر هستند که آن را اعلام کردهاند و با آن نام کار میکنند. اما من دوست دارم چند چیز را به یاد آنان و نیز به یاد بینندگان هم بیاورم. مثلاً در زمان خود و تاکنون هم ما با آن طرفی که در سال ۲۰۰۰ از کومهله جدا شدند و نام خود را کومهلۀ زحمتکشان کردستان ایران گذاشتند، فقط به صرفِ نامشان ما حاضر نشدهایم تا الآن با آنها رابطۀ سیاسی هم داشته باشیم، آن روابطی هم که اگر درست شدهاند، بخشی از آن به خاطر وضعیت اقلیم کردستان و کار و مشکلاتی که در اینجا هست، مسائل امنیتی، خطرهایی که بر سر همه هست و خود آن رفقا خیلی پافشاری میکردند بر این که آن استفادهای نامشروع است که از نام کومهله شده است به همین دلیل هم ما و آنها هیچ طرفمان حاضر نشدیم که آن مشروعیت را، گفتهایم نام شما باید با محتوایتان یکی باشد. آن نام وجود دارد، و آنها آن کاری که کردهاند -جنبهای- که به این لحاظ خودشان از دیگران انتقاد داشتند الآن عین همان را انجام میدهند که دیگران کردهاند. مضافاً آنها بعضی چیزها کردهاند که اینها حتی، آنها بهتر رعایت کردهاند مثلاً وقتی که تلویزیون دایر کردند، قبل از ما هم، یا در همان اوان، که تلویزیون دایر کردند نامش را تلویزیون کومهله نگذاشتند، نامش را گذاشتند روژههلات. حتی طرف دیگر که از آنها جدا شدند تلویزیون خود را روژههلات نام نگذاشتند، نامش را آسوی روژههلات گذاشتند، نام دیگری بر آن گذاشتند. نشریاتشان، نام نشریهشان را پیشرو نگذاشتند، نامش را گذاشتند آسوی روژههلات، آن دیگری نام دیگری بر آن گذاشت. یعنی حتی از لحاظ شیوۀ کار هم که انتقاد از دیگران داشتند خودشان آنها را رعایت نکردند. بنابراین، این تلویزیونی که با آن نام دارند کار میکنند با سنتهای کار و اختلافات ما منطبق نیست.» (تأکیدات از من است)
اینکه حسن رحمانپناه ادعا میکند که تا الآن با سازمان زحمتکشان رابطۀ سیاسی برقرار نکردهاند، یکی دیگر از آن دروغهایی است که به وفور تحویل بینندۀ برنامههای تلویزیون میدهد. جناح راست به رهبری علیزاده-بزرگپور خیلی وقت است که رابطۀ سیاسی با سازمان زحمتکشان برقرار کرده، اما به طور مخفیانه و به دور از چشم اعضا تشکیلات و جامعه، یعنی در چهارچوب همان سیاست قطرهچکانی و خودسانسوریهایی که بایستی در پیشبرد پروژههای خود آن را رعایت کنند و این چیزی نیست جز یک دیپلماسی مخفی که با روش و پراتیک تاکنونی کومهله مغایرت دارد.
آیا حسن رحمانپناه میتواند بگوید که پس آن همه ملاقات و نشستهایی که طی سه چهار سال اخیر خصوصاً با عمر ایلخانیزاده و رضا کعبی و سپس با عبدالله مهتدی هم انجام شده و کماکان ادامه دارد، برای چه بوده است؟ آیا ابراهیم علیزاده میتواند بگوید در این دیدار و نشستها، از جمله به موضوع (به زعم صاحبان نشست) «اتحاد کومهلهها» پرداخته نشده است؟
از ابراهیم علیزاده بایستی پرسید در این روابط سیاسی و نشستها که حسن رحمانپناه آن را انکار میکند، آیا هیچ رایزنی و مشاورت و اطلاعرسانیای میان شما و رهبران سازمان زحمتکشان بر سر بحران و جناحبندی موجود در تشکیلات و فراتر از آن نشست مشترک با برخی از رهبری اتحادیۀ میهنی کردستان عراق صورت نگرفته است؟! البته که همۀ اینان در این باره، حمایتهای خود را به استحضار ابراهیم علیزاده رساندهاند؟! طبیعی است که اینان از علیزاده و جناحش حمایت کنند، نه از جناح مقابل او در تشکیلات. اینان همچون حزب دمکرات میخواهند اگر پرچم سرخی در منطقه وجود دارد، سرخی آن چنان از بین برده شده باشد که به استقرار پرچم آنها (پرچم سه رنگ کردستان) در کنار خود رضایت بدهد. زبان کومهلهای اگر در منطقه وجود دارد، مانند زبان علیزاده و رحمانپناه و بزرگپور در قبال ناسیونالیسم و بورژوازی، «نرم» و در قبال احزاب و جریانات کمونیستی «زبر» بوده و علاوه بر آن، تاریخ کومهله و کمونیسم در کردستان را هم تحریف کند.
ابراهیم علیزاده اساساً از طرق ناروا و ناسالم و از جمله با پشتگرمی و حمایتهای اینان و سوءاستفاده از موقعیت و نیز تصفیۀ اعضای جناح چپ در تشکیلات کردستان است که توانسته با مصادرۀ اموال و امکانات این تشکیلات، تشکیلات کردستان را به قبضۀ جناح خود درآورد! دیروز مهتدی-ایلخانیزاده، نتوانستند با پروژۀ توطئهگرایانهای که برای تصرف و به قبضه درآوردن تشکیلات کردستان حزب کمونیست در دست اجرا بود، این تشکیلات را با نام و تاریخ آن مصادره کنند؛ اما امروز جناح راست به رهبری علیزاده-بزرگپور با پروژههایی از همان دست و در شکل و شمایل دیگری، تشکیلات کردستان را مصادره و به قبضۀ خود درآوردهاند.
حسن رحمانپناه در آن قسمت از صحبتهای خود نیز مجدداً متتاقض ظاهر میشود. خودش میگوید که بخشی از آن روابط به خاطر کار و مسائلی است که در اقلیم کردستان وجود دارد، پس آیا میتواند برای بیننده توضیح دهد که بخش دیگر آن روابط برای چیست؟! شاید ابراهیم علیزاده آن نشستها و روابط سیاسی موجود را هم از حسن رحمانپناه پنهان داشته است که وی اینچنین از برگزاری آنها بیخبر است!؟
امروز که رهبری هر دو جناح سازمان زحمتکشان (مهتدی و ایلخانیزاده) به طور رسمی اعلام کردهاند که به زودی در قالب یک حزب، متحد خواهند شد، این در جای خود یک نوع «رودستی»ای هم محسوب میشود که عبدالله مهتدی به ابراهیم علیزاده نشان داد، چرا که علیزاده طی سالهای اخیر نیات و حساب ویژهای در نزدیکی و ارتباط سیاسی با جناح ایلخانیزاده تعقیب میکرد! از سوی دیگر حال که هر دو جناح سازمان زحمتکشان قرار است که روبه اتحاد بروند، ارتباط سیاسی و نزدیکی جناح علیزاده-بزرگپور با آنان نیز وارد فاز دیگری خواهد شد. به هر میزان جناح مزبور، تلاش خود را برای گسست از حزب کمونیست ایران و تحمیل فشار و حذف علیه جناح چپ تشکیلات، تداوم و ارتقا دهد، روابط سیاسی و همگرایی با سازمان زحمتکشان هم گرمتر و بیشتر خواهد بود. رهبری سازمان زحمتکشان، امروزه در هیئت جناح راستِ علیزاده-بزرگپور، «صحت نظرات» و نیز موفقیت پروژههای خود را که در طی ۲۰ سال گذشته علیه حزب کمونیست ایران و کومهله به کار انداختهاند، میبینند. حمایتها و نیز تداوم روابط سیاسیشان با جناح مزبور در واقع در خدمت تضعیف و نیز برچیدن حزب کمونیست ایران و کومهلۀ کمونیست از منطقه است.
با این حال عبدالله مهتدی به عنوان زعیم این خط، در نقش یک پدرسالار نیز هر وقت که لازم ببیند ابراهیم علیزاده را مورد عتاب قرار میدهد و همین یک سال قبل بود که دیدیم چگونه به طور مکتوب و رسمی از ابراهیم علیزاده خواست که از او عذرخواهی کند. او تلویحاً و خطاب به علیزاده چنین ابراز داشت که مواضع و خطی که ما در ۲۰ سال قبل میگفتیم، امروز شما تازه به آن رسیدهاید و باز میگویید وسوسۀ اصلاحطلبی حکومتی باعث شد که ما انشعاب کنیم؟! جناح راست انتظار داشت که ابراهیم علیزاده هم جوابی به او بدهد، اما وی از موضع ضعف، آگاهانه از این کار پرهیز کرد.
هنگامی که ابراهیم علیزاده طی فراخوانی رسمی تلویحاً از فراکسیون موسوم به فعالیت به نام کومهله و نیز عناصر بریده از سازمان زحمتکشان خواست که به جناح او بیپوندند، رهبری فراکسیون هم تلویحاً اعلام کردند به همین سادگی نیست، بایستی از ما معذرتخواهی کنید، چطور است که دیروز ما را از تشکیلات اخراج کردید، امروز میگویید برگردید؟! این بود که علیزاده و دیگر رهبری جناح راست با یک تنزل آشکار و تحریف ظالمانۀ رویدادها و تاریخ کومهله، به طور رسمی به ابراز ندامت پرداخته و اعلام کردند تصمیم کومهله و حزب کمونیست در قبال فراکسیون اشتباه بوده است! بنابراین دور از انتظار نیست روزی هم به عبدالله مهتدی بگویند «اشتباه کردیم»!
ابراهیم علیزاده ۵ ماه قبل، در تریبون رسمی مراسم «۳۱ خرداد، روز پیشمرگ کومهله» که آن را از تلویزیون جناحیشان هم انتشار دادند، تلویحاً جناح چپ و کمونیستی در این تشکیلات را «مخل امنیت حکومت اقلیم کردستان و مخل امنیت کومهله» قلمداد کرد. مگر وی نبود که تلویحاً اعلام کرد «ما به حکومت اقلیم کردستان باج میدهیم، آنهایی که باج نمیدهند، از تشکیلات بروند بیرون»؟ او این اظهارات خود را به بهانۀ «حفظ امنیت برای ادامه کاری کومهله در کردستان عراق و لزوم حفظ منافع حکومت کردستان عراق» و در واقع برای توجیه سکوت بیسابقهای بود که آنها در قبال کشتار مردم معترض و تظاهرکننده از سوی نیروهای سرکوبگر حکومت کردستان عراق، به کومهله تحمیل کرده بودند.
جدای از نارفقاتی زمختی که در این اظهارات و در قبال رفقای جناح چپ مستقر در تشکیلات کردستان وجود داشت، اما از سوی دیگر فقط مدت زمان کمی لازم بود که تزویر، سادهلوحی و پوچی این اظهارات نیز برای همگان روشن شود، هنگامی که با هماهنگی و همکاری مستقیم همین حکومت کردستان عراق، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی حملات اخیر خود را به احزاب اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق آغاز و نیز پروژۀ به اصطلاح خلع سلاح و از بین بردن احزاب را اعلام نمود. اما ابراهیم علیزاده از فرط تلاش برای حذف جناح چپ، این را فراموش کرده بود که چه باج بدهد و باج ندهد، نباید به این «باجبگیران اقلیم» دلخوش کند! آیا او امروز میتواند یک بار دیگر حرف ۵ ماه قبل خود را تکرار کند؟!
طنز تلخ اینکه، ۲۰ سال قبل هم عبدالله مهتدی به خیال خود برای ضربه زدن و حذف ابراهیم علیزاده و صلاح مازوجی، چند اطلاعیه و نوشتهای از حزب کمونیست کارگری در محکومیت و افشای خود و جریان سیاسیاش را نزد جلال طالبانی برده بود و گفته بود که علیزاده و مازوجی کمونیست کارگریاند و آنها دارند از ایشان دفاع میکنند!! اما امروز ابراهیم علیزاده پای در جای پای مهتدی نهاده و علاوه بر چنین دیدارهایی با باجبگیران اقلیم، از طریق تلویزیون جناحی خود و نیز مصاحبههایی هم که با عناصر راست و فرصتطلب انجام میدهد، صلاح مازوجی و جناح تحت رهبری او را به کمونیست کارگری نسبت میدهد.
رحمانپناه در حالی ظاهراً از موضوع «نام» برای به اصطلاح عدم رابطۀ سیاسی با سازمان زحمتکشان دم میزند، که خود او در همین صحبتهای خود، بر خلاف قطعنامۀ مصوب کنگرۀ کومهله در خصوص عدم بکارگیری نام کومهله برای این جریان، آنان را با نام «کومهلۀ زحمتکشان کردستان» نام میبرد. حتماً که ایشان به یاد دارد که چند سال قبل، اولین کسی در این تشکیلات که نام کومهله را برای سازمان زحمتکشان ارزانی داشت، ابراهیم علیزاده بود و همین هم در اصل به خاطر تداوم روابط سیاسی و نزدیکی بیشتر با این جریانِ بدنام بود. حال رحمانپناه خود را به نادانی زده و میگوید روابط سیاسی با آنها نداریم؛ آنها را «کومهله» نام میبرد و همزمان میگوید فقط به صرفِ نامشان ما حاضر نشدهایم تا الآن با آنها رابطۀ سیاسی هم داشته باشیم!!
در خصوص بکار گیری نام کومهله هم- در اینجا برای تلویزیون- و یا به طور عام برای فعالیت و مبارزه، این خود ایشان هستند که دارند عیناً همان کاری را که رهبری سازمان زحمتکشان انجام دادهاند، تکرار میکنند، یعنی با نام کومهله مشغول اعمال و پیشبرد سیاست و مواضع و برنامههایی هستند که کاملاً در تضاد با کومهله و سیاستهای انقلابی و کمونیستی آن قرار دارد. اینها میتوانند به زعم خودشان هر نوع کومهلهای باشند، به غیر کومهله به مثابه سازمان کردستان حزب کمونیست ایران.
بنابراین در بحران اختلافات و جناحبندی سیاسی موجود در تشکیلات، این جناح چپ و کمونیستی به رهبری صلاح مازوجی است که صلاحیت احراز و ابقای نام و خط سیاسی کومهله و حزب کمونیست ایران را دارد. جدای از هر فاکت دیگری، جناح مزبور کاملاً محق است هنگامی که از تلویزیونی که با نام کومهله و حزب کمونیست فعالیت کرده و خود از بنیانگذاران و گردانندگان اصلی آن بودهاند و در نتیجۀ مصادرۀ این تلویزیون از سوی جناح راست و ناسیونالیستی با توقیف برنامه و اخراج و سانسور روبرو میشوند؛ این بار به منظور تداوم راستین صدا و سیمای این جریان، خودشان رأساً اقدام به راهاندازی تلویزیون کومهله و حزب کمونیست نموده و در واقع این رسانه و نام حقیقی آن را از چنگ اسارتبار راستروی و سانسور و بیگانی با کمونیسم برهانند.
چگونه تلویزیون کومهله و چگونه رهبری کومهلهای میتواند باشد که پس از ۵۰ سال مبارزه علیه سانسور و برای تحقق آزادی بیان، به اِعمال خشن و سیستماتیک سانسور و حذف علیه کادرها و اعضای خود بپردازد؟! چگونه تلویزیون کومهله و حزب کمونیست و چگونه رهبریای میتواند باشد که به جای بیان واقعی تاریخ و رویدادهای این جریان که با جانبازی هزاران کمونیست به ثبت رسیده است، به تحریف و وارونهنمایی و دروغپردازی حول تاریخ کومهله و حزب کمونیست مشغول باشد و به بلندگویی برای ترویج پوپولیسم و همگرایی با اپوزیسیون بورژوایی در کردستان تبدیل شده باشد!
بنابراین کاملاً روشن است که این خود تلویزیون تحت سیطرۀ جناح راست است که با سنتهای کار کومهله و حزب کمونیست ایران منطبق نیست. جناح چپ خود را صاحب این حزب و تشکیلات و اسناد و مصوبات و برنامه و استراتژی کمونیستی و کارگری آن میداند. اگر قرار است در این حزب و تشکیلات کسی نام دیگری برای خود برگزیند، این همانا جناح راست به رهبری ابراهیم علیزاده است، چرا که اینانند که از این اسناد و مصوبات پشیمان و نیز تا هم اکنون هم با پراتیک خود لطمات بسیاری به نام و اعتبار و انسجام صفوف کومهله و حزب کمونیست وارد کردهاند.
حسن رحمانپناه در اشاره به سازمان زحمتکشان میگوید که اینها، بهتر از آنهایی که اخیراٌ تلویزیون کومهله راهاندازی کردهاند(جناح مقابل) عمل کرده و چیزهایی را رعایت کردهاند. در این باره هم بایستی گفت که این جناح راست است که چنین عمل کردهاند چراکه سازمان زحمتکشان بارها به صراحت اعلام کرده است که از کمونیسم و سوسیالیسم و حکومت کارگری و شورایی دست شسته و اینک به قول خودشان سوسیال دمکراتند و در پی برقراری پارلمان و فدرالیسم در جامعۀ کردستان هستند. اما جناح راست این صراحت را ندارد.
جدای از این، حال که هر دو جناح سازمان زحمتکشان و نیز هر دو جناح حزب دمکرات اعلام کردهاند در آستانۀ اتحاد و ایجاد یک حزب دمکرات و یک سازمان زحمتکشان هستند، در مقایسه با چنین کاری هم، اینها از حسن رحمانپناه و دیگر رهبری جناح راست، بهتر عمل کرده و چیزهایی را برای یکدیگر رعایت کردهاند. مگر نه این است که لازمۀ انجام چنین اتحاد و ایجاد انسجامی، به رسمیت شناسی حق حضور، سهم و شراکت هر یک از جناحهای سازمان زحمتکشان و حزب دمکرات برای یکدیگر در امورات مربوط به رهبری و ادارۀ تشکیلاتی است که قرار است به طور مشترک و واحد آن را رهبری و نمایندگی کنند؟! ولی آیا حسن رحمانپناه و ابراهیم علیزاده و دیگر همجناحیهایشان حاضرند چنین حق حضور و سهم و شراکتی را برای جناح مقابل خود در تشکیلات به رسمیت بشناسند؟! نه تنها چنین نکردهاند، بلکه آنها را هم انکار و حذف میکنند!
پس ادعای دلسوزی و احساس مسئولیت اینان در قبال سرنوشت کومهله و ادعای اینان در قبال لزوم حفظ انسجام و وحدت عمل در صفوف این تشکیلات، پوچ و بیاساس است. جناح راست، به معنای کلمه، انحلالطلب و انشعابطلبند!
ادامه دارد
۲۲ آبان ۱۴۰۰
۱۳ نوامبر ۲۰۲۱