در رابطه با اظهارات اخیر حسن رحمانپناه
(۱)
پویا محمدی
انکار و کتمان، تحریف و دروغپردازی، تنهارویکرد جناح راست و انحلالطلب در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران در قبال اختلافات و بحران جاری در این حزب و به تبع آن سرنوشت و اعتبار سیاسی و اجتماعی این حزب و تشکیلات بوده است. از تبعات عملی چنین رویکردی نیز به طور آشکار اعمال فشار و حذف علیه جناح مخالف بوده است. از آنجا که هر چه بیشتر به راست چرخیده و به کمونیسم پشت کردهاند، به این گونه روش و رفتار و فرهنگ راستروانه و غیرکمونیستی نیز توسل جستهاند. در این باره و نیز در نقد و افشای سیاسی این جناح، تاکنون به طور مستند و مستدل دهها مقاله و نوشته و مصاحبه و اطلاعیه رسمی از سوی جناح چپ صورت گرفته است.
هفتۀ گذشته، حسن رحمانپناه عضو کمیتۀ مرکزی جناح راست در تشکیلات کومهله، در تلویزیون جناحی خود و در قالب مصاحبهای به زبان کردی با برنامۀ «کومهله و ههلسووراوان»(کومهله و فعالین) تحت عنوان «تحولات منطقه، ایران و کردستان، بخش دوم و پایانی»، پس از آن که موضوع حملات اخیر رژیم اسلامی به مناطق مرزی کردستان عراق را مورد بحث قرار داد، به اوضاع درون تشکیلاتی پرداخت.
وی در طول صحبتهای خود و در رابطه با مواردی که قصد داشت در این زمینه به آنها بپردازد، نکات و موضوعاتی را مطرح کرد که همگی آنها به طور آشکار دور از راستی و واقعیت و چیزی جز یک مشت دروغ که تحویل بینندگان تلویزیون داد، نبود. وی در طول صحبتهای خود با کلامی تحقیرآمیز نسبت به جناح مخالف خود، سعی داشت موضوع را چنان پیش پا افتاده و به قول خود «حاشیه»ای نشان دهد که بلکه به اینگونه نیز بتواند سرپوشی بگذارد بر آن همه تخلف و اعمال غیردمکراتیکی که خود و دیگر رهبری جناح راست مرتکب شده و اینچنین تشکیلات کومهله و حزب را دچار بحران کردهاند.
او ابتدا در مورد برگزاری کنفرانسی که ماه گذشته جناح راست در خارج کشور برگزار کردهاند، چنین گفت:
حسن رحمانپناه در حالی کنفرانس مزبور را «معمولی» معرفی میکند که (جدای از صفوف تشکیلات) به یمن اطلاعرسانیهای جناح چپ به جامعه، فضای بیرون از تشکیلات هم مطلع بود که این کنفرانس، معمولی نیست. این کنفرانس نه تنها معمولی نبود، بلکه کاملاً غیرمعمولی و غیرعادی و نیز کاملاً نامشروع بود. کنفرانسی بود که به این لحاظ تاکنون در تاریخ تشکیلاتی کومهله و حزب کمونیست ایران سابقه نداشته است!
رحمانپناه در حالی از معمولی، اساسنامهای و قانونی بودن این کنفرانس دم میزند که نیمی از اعضای تشکیلات خارج کشور حزب یعنی جناح چپ از جمله در اعتراض به اینکه سهمی برای شرکت آنان در کنفرانس در نظر گرفته نشده است و نیز با آییننامۀ تحمیلی برگزاری کنفرانس مخالف بوده و آن را مغایر اصول و پرنسیپهای کومهله و حزب کمونیست میدانستند، در این کنفرانس شرکت نکرده، آن را نامشروع دانسته و کنفرانس را بایکوت کردند. این موضوع به طور علنی نیز به اطلاع جامعه رسید. بنابراین در چنین شرایط بحران درون تشکیلاتی، قضاوت منصفانه و نیز اطلاعرسانی راستگویانه در مورد چنین کنفرانسی، نمیتواند آن را معمولی، اساسنامهای و قانونی، خوب و مثبت و موفق به حساب آورد، مگر اینکه قضاوت و تبیینی بر مبنای منافع حقیر جناحی، آن را چنین به حساب آورد، یعنی همان کاری که حسن رحمانپناه و صاحبان گزارش این کنفرانس انجام دادهاند.
ایشان در حالی اینچنین به تمجید و تعریف از کنفرانس میپردازد که مثل این است فراموش کردهاند که کنفرانسشان جناحی بوده و به اصطلاح غیر از «خودی»ها، کس دیگری در آن شرکت نداشته است، پس انتظاری غیر از چنین تمجید و تعریفی از یک کنفرانس جناحی از سوی رهبری آن نمیتواند در میان باشد. حسن رحمانپناه و دیگر رهبری جناح راست در آن کنفرانسِ یک دست و یک بنیِ خود، البته که بایستی آسوده باشند و به قول خودشان «بدون ترس و واهمه» هر چه که خواستهاند گفتهاند، و برای یکدیگر کف زدهاند و کنفرانس را با خوبی و خوشی به پایان بردهاند! اینان در ظاهر از عادی بودن وجود اختلاف نظر و لزوم بحث و مناظره و دیالوگ دم میزنند، اما در عمل و از آنجایی که توان استدلال و دفاع از نظرات و مواضعشان را منطبق با برنامه و استراتژی کومهله و حزب کمونیست ندارند، همیشه تلاش کردهاند که جناح مقابل خود را به هر طریقی از خود دور و یا حذف کرده تا اینکه بتوانند فضای آسودهای برای پیشبرد مواضع راستروانۀ خود فراهم آورند.
وی به بینندگان تلویزیون میگوید که «نمایندگان اکثریت مطلق این تشکیلات در این کنفرانس شرکت کردند»!
کدام نمایندگان و کدام اکثریت مطلق؟! از جمله با تخلفات آشکار و زیر پانهادن قرارهای مصوب حزبی و حتی زیر پا نهادن قول و وعدههای خود، علاوه بر عضوگیری جناحی، کسانی را نیز به عنوان عضو و نماینده به حساب آوردهاند که فاقد اعتبار برای شرکت در پروسۀ انتخابات نمایندگان و شرکت در کنفرانس بودهاند، به اینگونه از حضور اکثریت مطلق آنان دم میزنند!
حسن رحمانپناه از همان اوائل صحبت خود، و در قالب تعریف و تمجید از کنفرانس و آسودگیهای خود و جناحش، بدون اینکه اسمی از جناح مخالف خود بیاورد، به «شیطان»سازی و جوسازی علیه آنان میپردازد، به عبارت دیگر آنها را «اغتشاشگر و مخل نظم و آسایش عمومی» قلمداد میکند وقتی که میگوید: «همه با صراحت و بدون ترس از اینکه ایزمی به آنها چسبانده شود، حرف میزدند»، «هیچ کس به هیچ کسی نگفت ناسیونالیست، هیچ کس به هیچ کسی نگفت سر به جریان دیگری هستی، هیچ کسی، کس دیگر را متهم نکرد»، «هر کس حرف خود را میزد»، «کاکا از آن همه ایزم دست بردار که به دیگران میچسابنند»، «…هیچ کسی محذوری نداشت از اینکه در صحبتهایش خود را به اصطلاح بفشرد برای اینکه نتواند صحبت کند»، … .
برخلاف ادعای حسن رحمانپناه، این مخالفین جناح او (که اینک در کنفرانس نبودهاند) نیستند که برای ایشان و دیگر همجناحیهایشان فضای ترس و بیم و فشار ایجاد کرده که اینان مجبور باشند در محذورات قرار گرفته، خود را بفشارند و نتوانند صحبتها و نظرات خود را بیان بدارند، بلکه کاملاً برعکس این حسن رحمانپناه و دیگر همجناحیهایشان هستند که چنین عمل غیردمکراتیک و غیراخلاقیای را همواره علیه طرف مقابل به کار گرفته و میگیرند. فراتر از آن، حتی چنین عمل ناپسندی را به نسبت خود و بیان صریح و کامل مواضع و سیاستهای راستروانۀ خود نیز به کار میگیرند. جدای از تمامی مدارک و موارد مستند سانسور و اخراج و فشار و تصفیه علیه جناح چپ، جناح راست آن طور که بارها به طور مستند و مستدل نشان داده شده است، نظرات و مواضع خود را لاپوشانی میکند، خود را میفشرند و هر بار به صورت قطرهچکانی گوشهای از مواضع منحرف و راستروانۀ خود را بیان میدارند و بدون اینکه در کنفرانس و یا کنگرهای با حضور همۀ تشکیلات (هر دو جناح) بتوانند به طور قانونی مواضع خود را به تصویب برسانند؛ به طور عملی و جناحی مشغول پیشبرد آن هستند.
اتفاقاً تمام تلاش و درخواست جناح چپ از جناح راست و در این میان از حسن رحمانپناه این بوده است که مطابق موازین و سنت و فرهنگ تاکنونی کومهله، بیایند و نظرات امروزی خود را صراحتاً با تشکیلات و با جامعه در میان بگذارند. مثلاً همین حسن رحمانپناه وقتی که فقط در چند جمله و بسیار مبهم ادعا میکند که تحقق سوسیالیسم در یک کشور و سازماندهی اقتصاد سوسیالیستی در ایران امکانپذیر نیست، یا وقتی که از طرف کمیتۀ مرکزی جناحش به طور رسمی و فقط در چند جمله اعلام میکند که وجود اختلاف در استراتژی مانعی برای عدم شرکت کومهله در مرکز همکاری احزاب کردستانی(احزاب بورژواناسیونالیست) نیست- نظرات و مواضعی که کاملاً در تضاد و مغایرت با سیاست و اهداف کومهله و حزب کمونیست هستند- چه کسی او را فشرده و در محذورات قرار داده که اینچنین با زبانی الکن و مقصور مواضع خود و جناحش را بیان دارد؟ چرا تا به حال حاضر نشده مثلاً جلسهای برای توضیح اینگونه نظرات خود- حتی برای جناح آسودۀ خود- برگزار کند؟! جناح راست اگر روز اول با صراحت نظرات و جهتگیریهای سیاسی خود را به طور مدون و شفاف مطرح میکرد، میدانست که نمیتواند نیرویی حول این نظرات و مواضع گرد آورد. این بود که بسیار حساب شده، با فشردگی و به تدریج مواضع و پروژههای خود را پیش بردهاند.
یا اینکه مگر این جمال بزرگپور نیست که در پلنوم مشترک هر دو جناح و در کنار دست حسن رحمانپناه اعلام میدارد که «مجبور بوده خودسانسوری کند چراکه از سوی رفقای جناح خودش تحت فشار است که چیزی نگوید!!؟» و بسیاری موارد دیگر که همگی دال بر رد آن ادعای کذب حسن رحمانپناه است که در نقل قول فوق از ایشان آمده است.
جدای از اینها در کنفرانس مورد بحث که حسن رحمانپناه گزارش سیاسیاش را «جامع» توصیف میکند، مطابق همین گزارش به اصطلاح جامع، مجدداً احزاب و نیروهای چپ و کمونیستی در ایران و از جمله حزب کمونیست همگی مورد تحقیر و سرزنش و بیاعتباری و نفی قرار گرفته و تحت عنوان فریبکارانه و نخنمای «ارزیابی از حزب کمونیست ایران»، هر چه بیشتر زمینههای انحلال و گسست از این حزب را فراهم کردهاند. به واقع باید گفت که گزارش مزبور در قبال رویدادها و مسائل و نیز در قبال احزاب چپ و کمونیست، به لحاظ انحرافروی و انحلالطلبی جامع بوده است نه به لحاظ تحلیل سیاسی و انقلابی و طبقاتی!
حسن رحمانپناه آن طور که در نقل قول ایشان آمده است، در ادامۀ تخریبگریاش علیه جناح چپ باز هم با تحقیر و غیظ به رفقایی که مطالب و نوشتههایی انتقادی در نقد مواضع و نظرات آنان به نگارش درآورده و برای اطلاع جامعه آنها را نیز برای انتشار به چند سایت مشخص و معتبر ارسال میدارند، مطالب و مقالات آنان را «بی سر و ته» و منتشر شده در «یکی دو سایت معین» نام مینهد. روشن است وقتی که کسی در هیأت یک دستگاه رهبری، نظرات مخالفین و انتقادهای مکتوب آنان علیه خود را «چیز بی سر و ته» میداند، خودِ آن مخالفین را هم «بی سر و ته و بیارزش» و به عبارت دیگر «خس و خاشاک» و یا «دشمن و عوامل بیگانه» معرفی میکند!
یکی از آن «سایتهای معینی» که به زعم جناب رحمانپناه چنین «چیزهای بی سر و ته»ی را انتشار میدهد، سایت «آزادی بیان» است. او در حالی چنین بیحرمتیای هم به رفقای جناح چپ و هم به سایت مزبور مینماید، که فراموش کرده که خودش، مطالب و نوشتههایش که پیرامون برخی مسائل و رویدادها مینویسد را برای انتشار به همین سایت میفرستد!! قاعدتاً سایتی که مطالب «بی سر و ته»ی را انتشار دهد، شخص نباید مطالب «با سر و ته و باارزش» خود را برای آن فرستاده و از مسئول آن سایت هم بسیار ممنون باشد که مطلبش را انتشار دهد!!
جدای از این، حسن رحمانپناه در حالی تلویحاً رفقا را به حزب کمونیست کارگری- و به زعم او و جناحش بیگانگان و دشمنان کومهله- نسبت میدهد و مطالب آنها را حاوی ادبیات «حکمتی!» میداند و از آنها میخواهد که این ادبیات را به کنار بگذارند؛ که فراموش کردهاند چند جمله قبلتر در تعریف و تمجید کنفرانس میگوید «هیچ کس به هیچ کسی نگفت سر به جریان دیگری هستی»، در حالی که خودش به طور آشکار در اینجا و به این روش نیز رفقا را به حزب کمونیست کارگری نسبت میدهد و آنهم با آن رفتار و کلام تحقیرآمیزش که احزاب کمونیست کارگری را «حکمتی» نام مینهد.
حتی در این باره هم او به دروغ متوسل میشود. رفقای جناح چپ به درست از کمیتۀ مرکزیای که در حال حاضر در هیأت جناح راست و انحلالطلب، رهبری کومهله یعنی تشکیلات کردستان حزب کمونیست را در چنبرۀ خود گرفته است به عنوان «کمیتۀ مرکزی کنونی و یا کمیتۀ مرکزی امروزی کومهله» نام میبرند نه کل کومهله که به زعم رحمانپناه کومهلۀ کنونی و یا کومهلۀ امروزی باشد! چرا که حساب کومهله را بایستی با حساب رهبری امروزیاش جدا کرد.
حسن رحمانپناه و ابراهیم علیزاده و دیگر رهبری جناح راست، امر را بر خود مشتبه دیده و هر گونه انتقاد به آنان و مواضع انحرافیشان را مترادفِ نه تنها انتقاد به کومهله بلکه دشمنی و مخالفت با کومهله میدانند و این رویکرد متعصبانه و عشیرتی و پدرسالارانه و نیز بسیار خطرناک را به فرهنگی خصوصاً در میان نسل جوان و کمتجربه اعضا و پیشمرگان در تشکیلات کردستان تبدیل کردهاند.
حسن رحمانپناه در تعریف از کنفرانسش و در نفرتپراکنی و دشمنتراشیهایش علیه جناح چپ میگوید: «… این سنت ما بوده است، این روشی بوده که در کنگرهها و کنفرانسهای ما در پیش گرفته شده، در این مدت چیزهای دیگری انجام شد به خصوص از کنگرۀ ۱۶ و ۱۷ به بعد که بیگانه بود با گذشته و تاریخ ما.»
او برای اثبات ادعای خود، حداقل میبایست یک مورد از آن به زعم خود «چیزهایی که بیگانه بوده با گذشته و تاریخ ما» را برای بینندگان خود بازگو میکرد. نه تنها نمیتواند به طور واقعی حتی یک نمونه را هم بازگو کند، بلکه در اینجا نیز به واقع این خود ایشان و دیگر رهبری جناح راست است که در کنگرۀ ۱۶ و ۱۷ و نیز بعد از آن به اعمال و کرداری علیه جناح چپ متوسل شدهاند که نه تنها بیگانه با گذشته و تاریخ کومهله، نه تنها مغایر با هر گونه عرف و رفتار سالم و متمدانه، بلکه جرم محسوب میشوند. به عنوان یک نمونه، تخریب و ترور شخصیت، نشر اکاذیب، شانتاژ و کمپین تبلیغات سوء و نیز نفرتپراکنی علیه رفقای جناح چپ مبنی بر اینکه «اینها ضدکومهلهاند و علیه دبیراول آن میخواهند کودتا کنند و … » برای حذف نمایندگان آنان در کنگرههای مزبور، مهندسی کردن انتخابات که به اقرار ناظر کل انتخابات در صحن کنگره بر آن صحه گذاشته میشود، تحت تأثیر قرار گرفتن پیشمرگ جوان و بیتجربه از آن همه نفرتپراکنی برای انجام سوء قصد به جان یکی از کادرهای جناح چپ و سپس پشیمان شدنش از انجام این جنایت و اقرار به آن، و دهها نمونۀ دیگر مثلاً سانسور برنامههای تلویزیونی جناح چپ و اخراج آنان از تلویزیون؛ آیا اینها و صاحبان این اعمال با تاریخ و سنت کومهله بیگانه هستند یا جناح چپ که حافظ و مدافع پرنسیپها و اصول و سیاستهای شناخته شدۀ کومهله بودهاند!؟
حسن رحمانپناه که در یک برنامۀ تلویزیونی و در انظار عموم دارد در لفافۀ تمجید از یک کنفرانس جناحی یک چنین «شیطان»سازی و تصویری منفی و مخل از جناح چپ به خوردِ جامعه میدهد، روشن است که در داخل تشکیلات با چه رویۀ به غایت بیگانهتری با کومهله به جناح چپ برخورد میکند! در ضمن آیا نتیجه و یا ترجمۀ عملی همین حرفهای حسن رحمانپناه، در جهت جذب و تأمین فضایی آرام برای بحث و جدل سیاسی قرار دارد یا ایجاد خصومت و تشدید تنش و ترغیب برای حذف و دوری از طرف مقابل؟!
ادامه دارد
۱۶ آبان ۱۴۰۰
۷ اکتبر ۲۰۲۱