الغا – واقعی و فریبنده

توسط باب آواکیان، رهبر انقلابی، نویسنده کمونیسم نوین

۱۱ اکتبر ۲۰۲۱

ترجمه توسط: برهان عظیمی

امروزه، افرادی هستند که خود را “لغو کننده”[1] می نامند. علاوه بر لغو برده داری تحت اللفظی که امروزه در جهان باقی مانده است، برای برخی “الغا” نه تنها به معنای پایان تبعیض نژادی موجود در کلیت قانون و اعمال قانون در این کشور، و حبس دسته جمعی که به این امر وابسته است، بلکه پایان دادن به جامعه ای که این خشونت ها را می طلبد و نهادینه می‌کند نیز هست. اما چیزی که این افراد لغو کننده نمی گویند-و آنچه بسیار مهم است که به رسمیت شناخته شود و بر اساس آن عمل شود-این حقیقت است که این امر مستلزم سرنگونی انقلابی این سیستم سرمایه‌داری-امپریالیسم و ​​جایگزینی آن با یک سیستم سوسیالیستی، با هدف رسیدن به هدف نهایی کمونیسم، به منظور ایجاد یک جامعه و جهانی که در واقع از ستم نژادی، به هر شکل، و همچنین پایان دادن به سایر روابط ستم و استثمار و از آن فراتر رفتن، است.

مقاله ای در وبسایت انقلاب (revcom.us) این حقیقت بسیار اساسی و مهم را چنین بیان می کند:

شما نمی توانید جامعه ای کاملاً متفاوت و رهایی بخش برای از بین بردن(الغا-محو-م) همه ستم و استثمار، بدون شکستن کنترل خشونت بار سرمایه‌داران بر جامعه(دیکتاتوری بورژوازی) و ایجاد یک شکل کاملا متفاوت رادیکال  سوسیالیستی از حکومت (دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا) را به وجود بیاورید؛ و تنها با استفاده از این سیستم سوسیالیستی می توانید قوی ترین حمایت را از مبارزات انقلابی در سراسر جهان انجام دهید.(۱)

بدون این، هیچ راهی برای لغو تبعیض سیستماتیک، وحشیگری و قتل آشکار توسط پلیس وجود ندارد، و هیچ راهی برای از بین بردن حبس دسته جمعی و شکنجه میلیون ها مرد به ویژه سیاهپوست و لاتین در زندان (و تعداد رو به افزایش از زنان) موجود نیست. صریح باید گفت: صرف نظر از قصد آنها، کسانی که از “لغو” صحبت می کنند، بدون اینکه در مورد نیاز به این انقلاب صحبت کنند، “قربانیان احمق فریب و خود فریبی” هستند (با استناد به فرمول مهم لنین، رهبر انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، که سهم مهمی در تکامل تئوری کمونیستی داشت).

در مقاله قبلی (“پلیس و زندان ها: توهمات اصلاح طلبانه و راه حل انقلابی”) ، من یک تحلیل علمی انجام داده ام که چرا ایده لغو (یا “قطع بودجه”) پلیس و لغو زندان ها تحت این سیستم یک توهم مضر و جدی است.(۲) و در واقع، همانطور که در قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی، که من تألیف کرده ام، حتی در جامعه ای اساساً متفاوت و رهایی بخش که این قانون اساسی چشم انداز همه جانبه و یک طرح مشخص را ارائه می دهد، بیان شده است، که هنوز نياز به نيروهاي امنيتي و زندان ها وجود خواهد داشت، اگرچه اين نهادها اساساً متفاوت خواهند بود و اهداف اساساً متفاوتي از موسسات اين نوع (پليس و زندان ها) تحت اين سيستم سرمايه داري-امپرياليسم خواهند داشت.(۳)

و در اینجا این سوال به وضوح مطرح می شود: اگر واقعاً می خواهید زندانها و پلیس را که مظهر و اعمال کننده بی عدالتی وحشتناک و کشنده هستند، لغو کنید – اگر واقعاً می خواهید سفیدسالاری سیستماتیک و نهادینه شده را لغو کنید- چرا تلاش خود را برای لغو کل این سیستم اختصاص ندهید که همه اینها را می طلبد و جایگزینی آن با سیستمی که چنین نیست؟

چرا در جنبش تحت رهبری کمونیسم نوین مشارکت نکنید، آماده شدن و  سپس آن را انجام یک انقلاب واقعی برای  سرنگونی این سیستم وبوجود آوردن چیزی بسیار بهتر، با هدف محو(الغای)همه استثمار و ستم، در همه جا، مطابق قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی؟

این الغایی است که واقعاً ارزش زندگی خود را وقف آن کنید، دارد.

_______________

پانویسها و منابع:

۱. “سوالاتی که مطرح می شود… و پاسخ ها: در مورد انقلاب و نیاز به رهبری علمی باب آواکیان. درباره دیکتاتوری، نیاز به انقلاب و آنچه بعد از آن می آید.” این مقاله در revcom.us موجود است (تأکید در متن اصلی است).

۲. این مقاله توسط باب آواکیان (“پلیس و زندان ها: توهمات اصلاح طلب و راه حل انقلابی”) بخشی از مجموعه مقالات باب آواکیان: نوشته ها در سال ۲۰۲۰- سالی مهم، که در revcom.us موجود است.

۳. قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی، تألیف باب آواکیان ، نیز در وبسایت انقلاب revcom.us موجود است.

*لینک انگلیسی این نوشته باب آواکیان در وبسایت حزب کمونیست انقلابی آمریکا این است:

https://revcom.us/en/bob_avakian/abolition-real-and-illusory

[1] – ابولیشنیست-“abolitionists: در زمان برده داری در جامعه آمریکا افرادی بودند که خواستار لغو برده داری بودند. مهمترین نماینده این دیدگاه فردریک داگلاس ( Frederick Douglass) که خود یک سیاهپوست برده بود و بعد از فرار از برده دار خود در جلسات ضد برده داری شرکت نمود و سخنرانی کرد و به جنبش ضد برده داری پیوست و به خاطر مواضع رادیکالش در بین سیاهپوستان به عنوان یکی از رهبران به نام الغای برده داری در آمریکا مورد مقبولیت قرار گرفت. در قرن نوزدهم، در شهرهای آمریکا رسم بود که چهارم ژوئیه را با خواندن اعلامیه استقلال و سپس سخنانی در تحسین دست‌آوردهای پدران بنیانگذار کشور جشن بگیرند. در ١٨۵٢ در راچستر، نیویورک، داگلاس سخنرانی کاملاً غیرمتعارفی و رادیکالی را در روز استقلال ایراد کرد. داگلاس پرسید: «چهارم ژوئیه برای برده آمریکایی چه معنایی دارد؟ من پاسخ می‌دهم، روزی که بیش از هر روز دیگری در سال بی‌عدالتی و ستمی را که او دائماً قربانی آن می‌شود نمایان می‌سازد. برای او جشن شما ساختگی است؛ و مجوز آزادی‌ای که به آن می‌بالید نامقدس است…» این سخنرانی یکی از مهم‌ترین سخنرانی ضد بردگی در تاریخ آمریکا است. امروزه برخی می خواهند همان رویکرد داگلاس را برای حل معضلات حاد اجتماعی کنونی به پیش ببرند. آنها خواهان الغای قوانینی در چارچوب  نظام سرمایه داری –امپریالیستی آمریکا همچون لغو کلیت بودجه پلیس آمریکا برای الغای تبعیضات نژادی (علیه کشتار سیاهپوستان و لاتین تباران و سرخپوستان آمریکا توسط پلیس) و یا الغای تبعیضات جنسی علیه زنان و اقلیت های جنسی هستند. این توضیح از مترجم است.