مرگ افشین اسانلو برگ دیگری
از جنایات رژیم اسلامی!
خبر مرگ افشین اسانلو در بامداد روز جمعه 31 خرداد در زندان رجایی شهر، طبقه کارگر ایران و تمامی سوسیالیستها و مدافعین را ه آزادی و برابری را تکان داد. هر بار که خبر مرگ فعالین کارگری وسیاسی در بیدادگاهای رژیم سرمایه جمهوری اسلامی رخ می دهد، برگ دیگری از قساوت و آدمکشی شکنجه گران حرفه ای رژیم که بیش از سه دهه است موجودیت خود را به اختناق، دستگیری و زندان و شکنجه کارگران و انقلابیون گره زده اند در تاریخ مبارزاتی جامعه ایران ثبت میشود. جانیان و بانیان به قتل رساندن افشین اسانلو تلاش دارند تا مرگ او را یک اتفاق طبیعی جلوه دهند. اما در شکنجه گاههای مخوف رژیم طی شکنجه های سیستماتیک جسمی و روحی زندانیان دائما در معرض خطر و از دست دادن جانشان هستند. این شگرد تدریجی رژیم در مورد فعالین کارگری و در نهایت منجر شدن آنها به مرگ نه تنها جدید نیست بلکه سالها است رژیم از این روش استفاده نموده، و با مبرا نمودن خود از مسئولیت مستقیم این عمل جنایتکارانه، مرگ زندانی را یک اتفاق طبیعی جلوه داده است. اما کسانیکه حکومت جمهوری اسلامی و زندانهایش را با تمام ددمنشی می شناسند، بر این امر واقف اند که شرایط بشدت غیر انسانی و توام با توحش و سرکوبگری تحمیل شده به زندانی، مسئولیتش به عهده آدمکشانی است که عمدا و با طرح و برنامه، زندان را به شکنجه گاه، و قتلگاه انسانهای شریف و مبارز تبدیل نموده اند. مرگ افشین اسانلو و ستار بهشتی، ضایعه ای جبران ناپذیر برای جنبش کارگری است. اما این عزیزان و تمام فعالین کارگری که در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی با شکنجه و شرایط غیر انسانی مواجه هستند، مقاومت و ایستادگیشان سمبل آزاد زیستن و رهایی بشریت از بردگی و ستم است، نمادی تاریخی از یک حقانیت و رسالت عمیق مبارزه طبقاتی است که قادر بوده وهست چهره کریه حکومت فاشیستی و ضد کارگری جمهوری اسلامی را افشاء نماید و توانسته است درسها و رهنمودهایی برای جنبش کارگری بهمراه داشته باشد. مهمترین و عظیم ترین این درسها این است، که تنها با مبارزه پیگیر و بدون توهم داشتن به توحش سرمایه می توان در مقابل آن ایستاد، و مبارزه نمود. بدون هیچ شک و تردیدی، به قتل رساندن هر فعال کارگری و انقلابی نشان ترس و وحشت سرمایه از فردای انقلاب است و بس!
کارگران با اتحاد و متشکل شدنشان خواهند توانست جلوی یکه تازی این جانیان و مرگهای خاموش فعالین کارگری را در زندان بگیرند و آزادی کلیه زندانیان سیاسی بخصوص فعالین کارگری زندانی را در دستور کارشان بگذارند. طبقه کارگر با وجود استبداد لجام گسیخته حاکم بر جامعه ایران، با مبارزاتش چه از طریق مقاومتش در زندانها، چه در صحنه اجتماعی جامعه برای خواسته ها و مطالبات كارگریش در سالهای اخیر نشان داده است که نه تنها هر گام پیشروی جنبش کارگری در جهت رسیدن به کسب مطالباتش در گرو ایجاد تشکلهای طبقاتی اش است بلکه جلوگیری از به قتل رساندن و زندانی و شکنجه کارگران نیز به آن گره خورده است.
مرگ تدریجی و خاموش افشین و همرزمانش جنایاتی ضد کارگری و تکاندهنده است، و همچنین ننگی دیگر بر تاریخ نظام سرمایه داری و حاکمان آن میباشد، و ضمن اینکه نباید در مقابل آن ساکت نشست این وظیفه مهم را نیز جلو پای کارگران و تمام فعالین سوسیالیست کارگری می گذارد که مصمم تر و متشکل تر برعلیه این نظام نکبت بار و انگلی به مبارزه بر خاسته و خواهان محاکمه شدن مسببین این جنایت هولناک شوند.
جولای 3، 2013
مرگ بر حکومت جنایتکار اسلامی سرمایه
پر توان باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگری
زنده باد سوسیالیسم
کانون سوسیالیست های کارگری
www.socialistworkers.blogspot.com
kargar.socialist@gmail.com