ز رحمت زند قفل محکمتری!

ز رحمت زند قفل محکمتری!
یاشار سهندی
١
گویا روز ٢٤ خرداد یک معجزه رخ داد و “حسن کلید ساز”( نامی است که مردم به روحانی دادند) از صندوق معجزات جمهوری اسلامی بیرون آمد! معجزه بزرگتر گویا این بوده که “مردم رفتند رای دادند”. خیلی کسانی که در این ٤ سال گذشته شامل “معجزه اشتباهی” شده بودند و ناخواسته در صف اپوزیسیون خودشان را دیده بودند، از تدبیر “رهبر” شادمان شدند که به گفته ایشان رهبر فرزانه و فقیه عالیقدر رای مردم را خوانده و بدین وسیله خود را تطهیر کرده و مانند یک رهبر فرزانه طرف هیچکس را نگرفته و رای مردم را محترم شده است ( سنگ پا، پیش ایشان کم می آورد!). ایشان از آن روز با اظهار پشیمانی از تحلیل های آنچنانی شان سر تعظیم مقابل دولت “تدبیر و امید” فرود آوردند و به مردم فراخوان میدهند که منتظر بمانید که حسن کلید ساز با تدبیر خودش همه قفلها را باز خواهد کرد و “ایران و ایرانی” را سربلند خواهد ساخت. بله! گویا قرار است در هشت سال آینده قفلها یکی یکی باز شود و دوباره آخوندی لباده پوش با خنده ای برلب منادی اعتمادی سازی شود. گویا قرار است تولید راه بیفتد، تحریمها لغو شود، ریال تقویت شود. فوتبال که جهانی شده، والیبال هم که شگفتی می آفریند پس کارگران کار کنند و کار کنند و دم برنیاورند که قفلهای که در این هشت سال گذشته با “سو مدیریت” یار امام زمان (که گفته با خود امام زمان برخواهد گشت و حالشان را خواهد گرفت!) بود آمده، حداقل ١٦ سالی وقت میخواهد که باز شود و همه چیز مثل هشت سال پیش شود! سیمای جمهوری اسلامی، بی بی سی و صدای امریکا، روزنامه های حکومتی، خاویر سولانا، جان کری، اتحادیه اروپا و… به ما مردم میگویند منتظر بمانید که دارد وضع خوب میشود اگر کمی غنی سازی هسته ای شل شود. ایشان اما کاری ندارند که جمهوری اسلامی چه بلایی سر مردم می آورد. دست بنقد فعال کارگری افشین اسانلو، به قتل رسید و در کرج دو نفر در ملا عام اعدام شدند و چندین نفر در شیراز در نوبت قطع عضو هستند. نهایتش ایشان خواهند گفت بالاخره دولت خودتان است شما رفتید رای دادید یک آخوند معتدل را کردید رئیس جمهور؛ رهبر فرزانه هم که اعلام کرده رای داده شده یعنی اعتماد به نظام! به تحلیل هایشان در مورد مصر دقت کنید شاکی هستند که چرا مردم فرصت نمی دهند مرسی ٣ سال دیگر رئیس جمهور بماند شاید درست شد! حالا چی درست میشود بماند. و در ایران گویا قرار است همه چیز درست شود آنهم گام به گام به شرط اینکه “توقعات بیجا” نداشت.
٢
اما داستان ٣٦ میلیون رای از آن دروغهای شاخدار دیگر این حکومت است. بی بی سی شاید خاطرش نباشد ( هر چند که هنوز سه هفته هم نشده) که کارمند محترمش ( سعید برزین) ساعت ٢ بعد از ظهر روز ٢٤ خرداد که خبردار شده بود خبر چندانی از مردم پای صندوقها نیست و بی بی سی با آن دکور استودیو اش داشت خودش را آماده میکرد که چگونه این مثلا انتخابات را ماستمالی کند، با آمار و ارقام ثابت کرد که “با وجود ٥٦ هزار صندوق رای و ٥٢ میلیون رای دهند و زمان رای گیری(١٠ ساعت) یعنی برای هر نفر یک دقیقه وقت لازم است که رای بدهد که این امکان پذیر نیست و اگر دو دقیقه در نظر بگیریم میشود ٢٦ میلیون رای که این زمان هم امکان پذیر نیست ….” حالا خواننده این سطور حساب کند با احتساب ١٥ ساعت رای گیری ( ترفند از ریخت افتاده جمهوری اسلامی همیشه این بوده که ١٠ ساعت را به ١٥ ساعت کش دهد که بگویید چقدر استقبال بالا بوده) چند میلیون رای به صندوقها ریخته شده. “رای سازی” و آمارهای عجیب و غریب دادن یکی از شاخص های اصلی این حکومت بوده است. با تاکید همین آمار اما ١٦ میلیون نفر رای ندادند، بنابر آمار یعنی ٢٧ درصد رای دهندگان. اما همه نهادها و شخصیتهای که نام بردیم اصلا به روی مبارک خودشان هم نمی آورند که یک جمعیت وسیعی به مضحکه جمهوری اسلامی نه گفتند. در دموکراسی بورژوای همیشه جمعیت معترض که رای نمی دهند به حساب نیامدند این مختص جمهوری اسلامی نیست برای همین در تحلیل ایشان هیچگاه جمعیتی که در انتخابات شرکت نمی کند در محاسبات شان به حساب نمی آیند و همیشه از قول انتخاب شونده گفتند ایشان رئیس جمهور همه است!
٣
این روزها اس ام اسی مردم برای هم میفرستند که از قول حسن کلید ساز گفته شده: ” کلید به قفل نمی خورد …!” این اما آن نگاه واقعی جامعه به انتخابات و جناب کلید ساز این حکومت است. و البته بی اساس هم نیست. اکثریت جامعه ایران مانند همه جوامع سرمایه داری “حقوق بگیر” هستند و چشم شان به آخر ماه است که چقدر دریافتی دارند. با وجود موج شدید گرانی سال گذشته و ادامه خزنده در سال جاری( در روز ٩ تیر یکی از کارگزاران این حکومت تاکید کرد که قیمت دارو ٤٠ تا ٩٠ درصد افزایش میابد و سایتهای حکومتی از ٢٠ درصد گران شدن گاز مایع خبر دادند) روز بروز قدرت خرید مردم کم و کمتر شده است. دارو را مثال زدیم، کافی است اشاره کنیم ویزیت یک پزشک متخصص بین ٢٥ تا ٣٥ هزار تومان است و آزمایش برای یک بیماری از ٥٠ هزار تومان به بالا هزینه بر میدارد و وای بر حال کسی که بیمارش لازم باشد بستری گردد. از قیمت میوه ها نباید چیزی بگویم چون حقیقتا آنقدر گران شده است که حسرت اکثر میوه های فصل بر دل ما کارگران مانده برای همین اصلا توی چند و چون قیمت آن نیستیم! از گرانی ٢٠ درصدی گوشت در چند ماهه آخر بگوییم یا لبنیات، که ماههاست کره در یخچالهای هیچ بقالی ها دیده نمیشود چرا که منتظر تعیین “قیمت واقعی” است! بهرحال با پایه حقوق زیر پانصد هزار تومان فقر و فلاکت بی سابقه به توده کارگران تحمیل شده است. مشاور اقتصادی روحانی معتدل جناب نوبخت ( گویا قرار است ایشان بشود وزیر اقتصاد کابینه تدبیر و امید) ٤ روز بعد از مشخص شدن ریاست جمهوری روحانی در تلویزیون گفته است:” هر خانوار ایرانی باید احساس کند که قدرت خریدش هر سال نسبت به سال بعد از آن افزایش یافته است. البته این به معنای افزایش دستمزدها نیست ” بله قرار است در مقابل گرانی، مردم فقط احساس کنند که قدرت خریدشان افزایش یافته است! قرار نیست ریالی به دستمزدها افزوده شود. ( البته شایع کردند که میخواهند ٢٥ هزار تومان حق مسکن اضافه شود یعنی بشود ٣٥ هزار تومان! با این پول کارتن خواب شدن هم مشکل است چه رسد به یک آلونک) ایلنا چند روز مانده به انتخابات از قول روحانی خبر داد که ایشان دستمزدها را تا سطح ٤٠ درصد اضافه خواهند کرد که با تاکید مشاور اقتصادی شیخ اعتدال که این وعده ناچیز هم دروغی بیش نبود. جناب نوبخت با رندی آخوندی تاکید کرده است که یارانه نقدی عادلانه نیست باید بررسی مجدد شود و به کسانی که لازم ندارند پرداخت نکنند و ایشان به دهک بندهای جنایتکارانه احمدی نژاد اشاره دارد که از قبل زحمتش کشیده شده و آماده است که ظاهرا بر اساس آن کسی که خانه ای دارد یا ماشینی دارد یا درآمدش از حد معینی بیشتر شد ( که صد البته کارشناسان خبره مانند ایشان حد آن را تعیین خواهند کرد )، یارانه نقدی قطع خواهد شد. بله قفلهایی که بر زنجیر دست و پای کارگران زده شده قرار نیست گشوده شود بلکه حتما قفلهای محکمتری خواهند زد. این بیشک تدبیر همیشگی سرمایه بوده و هست. مثلی است که میگوید:” اگر خداوند ببند دری، ز رحمت گشاید در دیگری!” که البته اصلاح شده و صحیح تر آن این است: ز رحمت زند بر او قفل محکمتری! و حسن کلید ساز همان رحمت خداوندی است که قفلهای محکمتری بر زندگی مردم خواهد زد.
٥
سعید لیلاز اقتصاددان مدافع سرسخت جمهوری اسلامی مدعی شده که روحانی را کارگران و کارفرمایان متحدانه انتخاب کردند چون هر دو در پی افزایش تولید هستند. منتهی یکی از این افزایش ثروتش افسانه ای میشود و دیگر زندگی اش تباه میشود. روحانی بی شک انتخاب ما کارگران نبوده همانگونه که نه احمدی نژاد بود نه خاتمی ، نه رفسنجانی و نه اصولا جمهوری اسلامی. رای ما همیشه سرنگونی نکبت جمهوری اسلامی بوده است. با وجود این حکومت جز زحمت و رنج بیشتر، ما کارگران سهم بیشتری نخواهیم داشت. روحانی گشاینده قفل بردگی ما نیست او نیز یکی دیگر از نگهبانان این قفل است.