(۵)
پویا محمدی
در قسمت قبلی این نوشته و در نقد بند چهارم قطعنامۀ اخیر کمیتۀ مرکزی جناح راست کومهله تحت عنوان «در رابطه با ادامۀ تلاشها برای شکل دادن به یک قطب چپ سوسیالیست در کردستان» که در واقع چهارمین اقدامی است که رهبری این جناح در دستور قرار دادهاند، نشان داده شد که این قطعنامه شکل مصوبی است از پلاتفرم سیاسی جناح راست مبنی بر تجدیدنظر و عدول از باورهای کمونیستی و استراتژی سوسیالیستی کومهله در کردستان. رهبری جناح راست در بند مذکور، از ضرورت «بازبینی نقادانه در سیاستها و تصمیمات گذشته» صحبت به میان آورده و در این راستا تصمیم تشکیلات کومهله و حزب کمونیست در ۱۲ سال قبل در قبال فراکسیون موسوم به «فعالیت با نام کومهله» را «اشتباه» قلمداد کرده و در لفافۀ فتح باب دیالوگ و گفتگو، در واقع از آنان دعوت کردهاند که به جناح تحت سیطرۀ ایشان بپیوندند.
لازم به ذکر است که سالها قبل و پیش از شکلگیری جناحبندی جاری در تشکیلات، جمال بزرگپور که خود از طرفداران فراکسیون و نظرات آنان بوده اما در تشکیلات مانده و همراه آنان نرفته بود، موضوع «اشتباه» دانستن تصمیم تشکیلات در قبال فراکسیون را ابتدا در میان محفل وابسته به خود در تشکیلات مطرح نمود. در همین راستا ایشان همانند فراکسیون، موضوع «انحلال حزب کمونیست و ادامۀ فعالیت با نام کومهله» و نیز موضوع « ناکارا بودن برنامۀ کومهله برای حاکمیت شورایی مردم در کردستان، ضرورت بازبینی در آن و ضرورت ادارۀ جامعه در یک دوره توسط احزاب در کردستان» را در سطح اعضای حزب مطرح نمود که با نقد جدی اعضای حزب روبرو شد. در این میان ابراهیم علیزاده در جایگاه دبیراول تشکیلات کردستان، در قبال نظرات و مواضع بزرگپور، نه تنها موضع سکوت که نشانی از رضایت وی بر آنها بود، اختیار کرده بود بلکه آگاهانه تلاش میکرد حساسیت و انتقادها نسبت به چنین مواضعی را کاهش دهد.
با گذشت زمان و غلبۀ نامشروع جناح راست (خط بزرگپور-علیزاده) و شکلگیری جناحبندیها، آنها برای پیشبرد پروژههایشان از جمله موضوع آن «اشتباه دانستن» و دعوت از فراکسیون برای پیوستن مجدد به تشکیلات را از طریق شماری از اعضای بدنۀ جناح خود در جلساتی تشکیلاتی مطرح کردند و نیز همزمان در کردستان مقدمات انجام چنین کاری را فراهم میآوردند. در راستای پیشبرد چنین کاری بود که ابراهیم علیزاده دو سال قبل طی فراخوانی رسمی در واقع از طیفهایی از منشعبین از کومهله و حزب کمونیست ایران (طیفهایی از سازمان زحمتکشان) دعوت کرد که به تشکیلات تحت سیطرۀ او بپیوندند. مدتی گذشت و سپس برای انجام فاز اول پروژۀ خود در این باره، طی یک مصاحبۀ تلویزیونی و در قالب «نظر شخصی» اعلام کرد که تصمیم تشکیلات در قبال فراکسیون اشتباه بوده و تلویحاّ از آنان خواست که برگردند. و اینک تقریباً یک سال بعد از آن اظهار«نظر شخصی» دبیراول و چند سال بعد از طرح اولیۀ موضوع از سوی شخص جمال بزرگپور، در قالب یک قطعنامۀ رسمی، کل رهبری جناح اعلام میکند که آن تصمیم اشتباه بوده و … .
البته این تنهانظرِ رویِ تاقچۀ جمال بزرگپور نبود که توسط ابراهیم علیزاده به موضع رسمی «کومهله»ی آنها تبدیل میشد. همگان مطلعند که دو سال قبل ابراهیم علیزاده یکی دیگر از این نظرات به ظاهراً بایگانی و روی تاقچهگذاشته شدۀ بزرگپور را در شکل یک پیام رسمی به تریبون رسمی مزین به گل و ستارۀ سرخ و تصاویر جانباختگان انتقال داد و خطاب به احزاب ناسیونالیست اعلام کرد که «حاضر است با آنها برای ادارۀ جامعۀ کردستان در دورۀ گذار بعد از رژیم اسلامی و چگونگی پروسۀ واگذاری حاکمیت به مردم وارد دیالوگ شده و با آنها به توافق برسد».
بسیار روشن است که هر چند هنوز یکی دیگر از این اهداف و نظرات روی تاقچه یعنی «انحلال و یا جدایی از حزب کمونیست ایران و ادامۀ فعالیت با نام کومهله» توسط شخص دبیراول به شکل پیام و یا قطعنامه و دیگر مصوبهای رسمی تبدیل نشده است، اما ایشان همراه بزرگپور و دیگر همفکرانشان در رهبری جناح راست به طور عملی و دوفاکتو آن را اجرا نموده و به طور رسمی نیز در این جهت گام مینهند. از این روست که طی قطعنامهای رسمی در واقع از «فراکسیون فعالیت با نام کومهله» دعوت کردهاند که به ایشان بپوندند.
در اینجا به چگونگی پروسۀ شکلگیری تصمیم تشکیلات در قبال آن فراکسیون که امروزه جناح راست برای تأمین منافع جناحی و نیز در راستای تجدیدنظرطلبی و انحلالطلبیهای خود، آن را اشتباه قلمداد میکند، پرداخته میشود (قبلاً نیز این نوشتهای را در نقد اظهارات ابراهیم علیزاده در این خصوص، ارائه کردهام). قبل از آن لازم است یک بار دیگر نگاهی به بند چهارم (آخرین بند) قطعنامه مزبور انداخت. در این بند آمده است:
«۴.بازبینی نقادانه در سیاستها و تصمیمات گذشته که عملاً به امر متشکل شدن فعالین چپ یاری نرسانده است، از جمله تصمیم پلنوم در ایجاد چنین تحرکی است. در این زمینه به طور مشخص پلنوم سیاست و تصمیمی را قابل نقد میداند که در سال ۲۰۰۹ میلادی منجر به کنار گذاشتن تعدادی از فعالین کومهله شد که تحت عنوان “فراکسیون فعالیت با نام کومهله” اعلام موجودیت کردند و بعد از آن جریان “روند سوسیالیستی کومهله” را تشکیل دادند. علیرغم هر انتقادی که در آن دوره به روش فعالیتهای این رفقا وارد بود، تصمیم به اخراج آنها در راستای سیاست و تلاشهای کومهله برای متشکل کردن فعالین چپ نبود. انتقاد از روش فعالیت این رفقا میتوانست در چارچوب موازین حزبی و به ویژه تأکید بر قبول کثرت نظرات سیاسی و فعالیت مشترک حزبی حل و فصل گردد. از این رو پلنوم نهم کمیتۀ کمیتۀ مرکزی کومهله، ضمن اشتباه دانستن آن تصمیم، که از فرهنگ سیاسی غیرکارا بر فعالیت ما نشأت میگرفت، در چهارچوب اقدامات وسیع خود برای پاسخ دادن به ضرورت شکل دادن به یک قطب متشکل چپ، به طور مشخص وارد بحث و دیالوگ با این رفقا خواهد شد.»
جناح راست، از فرط وارونهنمایی و تحریفاتی که در قبال وجود اختلاف سیاسی و بحران جاری در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست در پیش گرفتهاند، به ناچار به تحریفِ خودشان هم روی آوردهاند، به منظور پیشبرد پروژههای خود به کنگره و پلنومهای حزبی و تصمیمات آنها هم رحم نمیکنند. واقعیات و تاریخ جاری این حزب و تشکیلات را مورد تحریف قرار داده و یا آنها را آشکارا لگدمال میکنند.
مطابق اسناد و مصوبات حزبی موجود که اتفاقاً خود ابراهیم علیزاده نیز بخشی از آنها را نوشته است، اهداف و مواضع سیاسی فراکسیون مورد بحث: «با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى نداشت. در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار داشت. خواهان انحلال حزب کمونیست ایران بودند و با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی داشتند. مواضع و دیدگاههایشان در مغایرت و تقابل کامل با برنامۀ کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان قرار داشت… .» آیا با وجود یک چنین عدم تفاهمنظر سیاسیِ زیادی با اهداف و برنامۀ کومهله و حزب کمونیست، این ادعای صاحبان قطعنامه در بند فوق که میگویند «انتقاد از روش فعالیت این رفقا میتوانست در چارچوب موازین حزبی و به ویژه تأکید بر قبول کثرت نظرات سیاسی و فعالیت مشترک حزبی حل و فصل گردد»، معنا و مفهوم و یا به قولی محلی از اعراب میتواند داشته باشد؟!
همانطور که دو دهه است که در قبال سازمان زحمتکشان گفته میشود که محق نیستند نظرات و مواضع امروزیشان را به تاریخ و رویدادهای گذشته کومهله و حزب کمونیست و نیز به جانباختگان آن تسری بدهند، بایستی به صاحبان قطعنامۀ مزبور نیز همین را گفت. «اخراج» نامیدن و «اشتباه» دانستن تصمیم تشکیلات در قبال فراکسیون و دروغپردازیهای پیرامون آن، از جنس همان اعمالی است که سازمان زحمتکشان در قبال تاریخ کومهله انجام دادهاند.
همانطور که در بخشهای دیگر این نوشته نیز اشاره شده است، در خصوص تلاش برای تشکیل قطب چپ و سوسیالیستی در کردستان، «روند سوسیالیستی» یا همان فراکسیون، طی سه چهار سال گذشته، خود یکی از شرکت کنندگان دیالوگ و جلسات و سمینارهای مربوط به پروسۀ تشکیل چنین قطبی بوده و نیز همراه کومهله یکی از امضا کنندگان پلاتفرم مشترک نهاد همکاری میان نیروها و احزاب تشکیل دهندۀ این قطب در کردستان بوده است (نهادی که توسط جناح راست، به بنبست کشانده شد). به عبارت دیگر روند سوسیالیستی در متن بحث و دیالوگ و تلاش برای تشکیل قطب چپ قرار گرفته بود بدون اینکه لزومی داشته باشد که کومهله به طور رسمی اعلام کند که تصمیم ۱۲ سال قبل در مورد آنها «اشتباه» بوده است.
بنابراین ادعای «وارد شدن به بحث و دیالوگ با این رفقا برای شکل دادن به قطب چپ» (سطر پایانی بند ۴)، یک چشمبندی سیاسی است که از عدم صراحت و فرهنگ سیاسی غیرکارای صاحبان قطعنامه نشأت میگیرد. ایشان به جای این بهتر بود نیت واقعی خود مبنی بر دعوت از آن رفقا برای پیوستن به جناح راست را با صراحت اعلام میکردند.
طی ۱۲ سالی که از جدایی فراکسیون میگذرد، مضمون کل توضیحات خود ابراهیم علیزاده و سایر اعضای رهبری و در کل موضع رسمی کومهله و حزب کمونیست در مورد تصمیم اتخاذ شده در مورد فراکسیون آن طور که بارها و بارها به انحاء مختلف روبه جامعه اعلام کردهاند، «نپذیرفتن وجود تشکیلاتی در درون تشکیلات، قرار گرفتن عملی آنان در خارج از تشکیلات اما سرباز زدن از اعلام رسمی آن، رسمیت دادن به جدایی آنها از سوی تشکیلات، و تصمیم درست حزب و تشکیلات» بوده است، نه چیز دیگری.
آیا برای همان مردمی، همان فعالین و هوادارانی که در طی این ۱۲ سال (و این همه تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه و محیط پیرامون و حتی وقوع انشعاب و جدایی در میان خود جریان روند سوسیالیستی/فراکسیون) همواره چنین تبیینی را از کومهله و رهبری آن شنیدهاند و با اعتماد به آن، مواضع و رویکردهای خود را در این خصوص، بر اساس آن تنظیم کردهاند؛ قابل قبول است که امروزه چیز دیگری در این باره بشنوند؟! آیا بایستی ۱۲ سال سپری میشد، تا اینکه صاحبان قطعنامه به زعم خود به اشتباهشان پی ببرند؟!
اگر ایشان واقعاً به این نتیجه رسیدهاند که تصمیمشان در مورد فراکسیون اشتباه بوده است، بایستی از اینکه طی این همه سال، چیز دیگری به مردم کردستان و به صفوف تشکیلات گفتهاند، حداقل از آنان معذرتخواهی و طلب بخشش کنند. در غیر اینصورت عدم لیاقت و بیمسئولیتی خود را به دیگران نشان دادهاند. یک فرد یا هیأتی سیاسی هنگامی که مرتکب اشتباهی میشود و در اینجا اشتباهی با آن ابعاد که در بند ۴ به آن اشاره شده است، باید مسئولیت خطا و اشتباه خود را هم به گردن بگیرد. بایستی از جناح راست و در رأس آن ابراهیم علیزاده پرسید آیا در مورد به زعم خودتان چنین خطا و اشتباهی، مسئولیتی قبول میکنید؟ مابهازای آن چه خواهد بود؟!
در سیستم بورژوازی هنگامی که رئیس دولتی، یا که وزیر و کاربدستی حکومتی، به خطای سیاسی و تشکیلاتی خود اعتراف میکند، مابهازی آن را از جمله در استعفا و یا برکناری آنها میتوان مشاهده کرد! اما جناح راست، شعور مردم کردستان و فعالین چپ و سوسیالیست را به سخره گرفته و این چنین از خود سلب اعتماد میکنند، بدون اینکه خمی به ابرو آورده باشند!
بایستی گفت که تصمیم صورت گرفته از سوی رهبری تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران در ۱۲ سال قبل در قبال فراکسیون، نه ناشی از تصمیمات یک رفیق و نه حتی یک کمیته و یا حتی کل کادرهای رهبری، بلکه ناشی از تصمیم و ارادۀ قاطع کنگرۀ کومهله بود. این کنگرۀ ۱۳ کومهله (برگزار شده در تابستان سال ۱۳۸۷ / ۲۰۰۸) بود که تشکیل فراکسیون «فعاليت تحت نام كومهله» را غیرضروری و انتخاب چنین عنوانی را برای فعالیت ایشان، فاقد موضوعیت دانست. در این باره از سوی کنگره قراری هم مورد تصویب قرار گرفت. آن موقع، رفقای فراکسیون خود در کنگره حضور داشتند، مباحث خود را ابراز داشتند و بنابراین اختلافات سیاسی در کنگره به صراحت مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در بخشی از اطلاعیۀ رسمی کمیتۀ مرکزی کومهله در خصوص برگزاری کنگره ۱۳، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«بخش ديگرى از مباحث كنگره به بررسى موضوع “اعلام فراكسيون فعاليت تحت نام كومهله” اختصاص يافت. در اين زمينه اختلاف نظرها در يک فضاى سياسى و رفيقانه مطرح گرديدند. نظر به اين كه چه قبل از تشكيل حزب كمونيست ايران و چه بعد از تشكيل آن و تاكنون نيز، فعاليت تحت نام كومهله در كردستان يک واقعيت عينى و انكارناپذير بوده است، كنگرۀ ۱۳ كومهله انتخاب عنوان “فعاليت تحت نام كومهله” براى اعلام موجوديت يک اقليت سازمانى را فاقد موضوعيت ارزيابى كرد. كنگره همچنين در جهتگيرهاى عمومى خود در اين رابطه ضمن تأكيد بر حق اقليت تشكيلاتى در انتشار نظرات و ديدگاههاى خود از طريق رسانههاى حزبى، تشكيل اين فراكسيون را غير ضرورى تشخيص داد. از آنجا كه مطابق اساسنامۀ حزب كمونيست ايران، اين كميتۀ مركزى حزب است كه در رابطه با به رسميت شناختن يا عدم به رسميت شناختن اين فراكسيون تصميم مى گيرد، كنگره از كميتۀ مركزى حزب درخواست نمود كه در اولين پلنوم خود اين موضوع را مورد بررسى قرار داده و موضع رسمى تشكيلات را در سطح علنى اعلام نمايد.»
بعد از کنگرۀ کومهله، کمیتۀ مرکزی منتخب آن، اولین پلنوم خود را در اواخر مرداد همان سال برگزار کرد. در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری این پلنوم منتشر شده در شهریور ۱۳۸۷ از جمله آمده است:
«مهمترين دستور كار اين پلنوم عبارت بود از بررسى چگونگى اجراى قرارها و مصوبات كنگرۀ سيزده كومهله. در همين ارتباط قرار بر اين شد كه بيشترين بخشهاى مباحثات كنگره از طريق راديو و تلويزيون كومهله عيناً به اطلاع همگان برسد.»
سپس در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری پلنوم چهارم کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگرۀ ۹ حزب که در تاریخ ۶ شهریور همان سال انتشار یافت، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«يكى ديگر از موضوعات مورد بحث در اين پلنوم، بررسى مسئله اعلام “فراكسيون فعاليت بنام كومه له“ از جانب جمعى از كادرها و اعضاى حزب كمونيست ايران و رسيدگى به قرار كنگرۀ سيزدهم كومهله در همين رابطه بود. پلنوم كميتۀ مركزى حزب در اين رابطه قطعنامهاى را با اتفاق آرای اعضاى كميتۀ مركزى حزب و اتفاق نظر اعضاى كميتۀ مركزى كومهله به تصويب رساند، كه همزمان با انتشار اين اطلاعيه به اطلاع عموم خواهد رسيد.»
در قطعنامۀ مصوب این پلنوم از جمله آمده است:
«مفاد بیانیۀ اعلام موجودیت “فراكسيون فعاليت بنام كومهله“ بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سياست مشخصى مىباشد و مضامين آن در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار دارد و استناد اين رفقا به بند اساسنامهاى مذكور نمىتواند مجوزى براى تشكيل اين فراكسيون باشد. لذا پلنوم ضمن تأكيد بر حق اين جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، اين فراكسيون را تحت هيچ عنوانى به رسميت نمى شناسد…… مفاد و مواضعى كه در بيانيۀ اعلام «فراكسيون» آمده است با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى ندارد؛ لذا پلنوم كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران، استفادۀ اين رفقا از عنوان كومهله براى فعاليتهايشان را فاقد مشروعيت سياسى و تشكيلاتى میداند.» (متن کامل این قطعنامه ضمیمه است ۱)
(متن اطلاعیۀ اعلام موجودیت فراکسیون و بازگویی اختلافاتشان، و همچنین نقد جامعی که توسط رفیق صلاح مازوجی در این باره نوشته شده، در نشریه «بسوی سوسیالیسم» شماره ۲ به تاریخ مهرماه ۱۳۸۷ انتشار یافته است. لینک این نشریه به قرار زیر است:http://cpiran.org/nashriyat/b-soye-sosyalism/pdf/besoye-sosialism2.pdf )
با این حال رفقای فراکسیون همچنان مشغول پیشبرد پروژههای خود بودند، عملاً تشکیلاتی را در تشکیلات به وجود آورده بودند، خود را ملزم به رعایت ضوابط و دیسیپلین حزبی نمیدانستند، … .
سرانجام رهبری تشکیلات، با برگزاری پلنوم مشترک مابین کمیتۀ مرکزی حزب و کمیتۀ مرکزی کومهله، ادامۀ چنین وضعیتی را غیرقابل قبول دانست و همان طور که در اطلاعیۀ صادره از سوی کمیتۀ مرکزی حزب در این باره تصریح شده است، «این خواست واقعی خود آنان بوده که در بیرون از تشکیلات ما قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. تصمیم رهبری حزب کمونیست، فقط به عملکرد واقعی و جدایی تشکیلاتی آنها رسمیت داد.»
در اطلاعیۀ کمیتۀ مرکزی حزب در مورد جمع موسوم به «فراکسیون فعالیت با نام کومهله»، منتشره در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ برابر با ۹ مارس ۲۰۰۹ که ابراهیم علیزاده متن آن را نوشته است، از جمله آمده است:
«رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیتۀ مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیتۀ مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و عليرغم همۀ تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غير حزبی و تشكیلاتشكنانه خود شدت بيشتری بخشيدند و به سازمان دادن و تأسیس يک تشكيلات در درون تشكيلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب كمونيست ايران و كومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند……. همه این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله“ مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتنابناپذیری جدایی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بنبستهای سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمیدهد…..کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیتۀ مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹ با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا بویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامۀ این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، بعنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدائی تشکیلاتی آنها رسمیت میدهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت. (متن کامل این اطلاعیه ضمیمه است ۲)
تصمیم فوق، با توافق و رأی مستقیم همۀ رفقای کمیتۀ مرکزی کومهله و حزب کمونیست، انجام شد. در آن پلنوم مشترک به غیر از یک نفر، مابقی ۳۵ عضو رهبری وقت این تشکیلات (کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست و کمیتۀ مرکزی کومهله، با احتساب رفقایی که به طور مشترک در هر دو کمیته مرکزی حضور داشتند این تعداد به ۴۵ نفر افزایش مییافت) به تصمیم مزبور رأی موافق دادند. اطلاعیۀ رسمی کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد فراکسیون و شرح بیان و تصمیم حزب در این باره را هم خود ابراهیم علیزاده نوشتند.(ضمیمه است۲) (یادآوری اینکه در آن موقع جمال بزرگپور عضو کمیتۀ مرکزی نبود).
این است بخشی از تاریخ واقعی و مستند حیات تشکیلاتی این جریان که امروزه ابراهیم علیزاده به عنوان نویسندۀ قطعنامۀ مزبور و دیگر رهبری جناح راست و اپورتونیست در این تشکیلات به طور آشکار مورد جعل و تحریف قرار میدهند. ایشان اگر میپندارند که به عنوان یک دبیر اول، تصمیمشان اشتباه بوده است، و اگر ایشان ارزش و اعتباری برای تصمیم کنگرهها و مصوبات آن قائلاند، ابتدا بایستی به طور مشخص به نقد اسناد و مصوباتی که خودشان هم آن را نوشتهاند بپردازد، به نقد تصمیم کنگرۀ ۱۳ کومهله در این باره پرداخته و آن را فاقد اعتبار معرفی کنند. صرف گفتن اینکه «آن تصمیم اشتباه بود و از فرهنگ سیاسی غیرکارا نشأت میگرفت»(آنطور که در بند ۴ قطعنامه آمده است) قبل از هر چیز بیحرمتی و تحقیر نسبت به خویش است، نسبت به کنگره و کل پیکر کومهله و حزب است. چگونه کنگره و چگونه رهبری و چگونه کومهله و حزب کمونیستی میتواند باشد که کسی در آن متوجه نشده است که مشغول اتخاذ تصمیم اشتباهی هستند و این فقط ۱۲ سال بعد میبود که جناحی سیاسی پیدا شود و به این کشف نائل آید که تصمیمشان اشتباه بوده است؟! جناح راست با این تحریف و ندامتگویی علیه خود، یکبار دیگر به وجهه و اعتبار سیاسی و اجتماعی کومهله و حزب کمونیست آسیب رساندهاند.
علیرغم هر گونه ارزیابیای که در مورد جدایی فراکسیون داشته باشیم، اما پس از گذشت این همه سال و این همه تحولات، دعوت از آنها برای پیوستن مجدد به تشکیلات، موضوع مشخصی است که امروزه به طور مستقیم در راستای تجدیدنظر و فاصله گرفتن از اسناد، مصوبات و جهتگیریهای انقلابی و کمونیستی، همگرایی با سازمان زحمتکشان و تأمین اهداف سیاسی جناح راست و انحلالطلب درون کومهله و حزب کمونیست میباشد.
محورهای اساسی اختلاف سیاسیای که فراکسیون بر مبنای آن شکل گرفت یعنی انحلال حزب کمونیست ایران، عدم تحقق سوسیالیسم در یک کشور(ایران)، بیباوری به تحقق بدیل سوسیالیستی در ایران، ناکارا و بیعمل به حساب آوردن برنامۀ کومهله برای حاکمیت شورایی در کردستان، لزوم پرداختن به نقش احزاب در این برنامه در شکل دادن به حاکمیت سیاسی و ادارۀ جامعۀ کردستان، انتساب کومهله به بیتوجهی به مسأله ملی و نداشتن برنامه برای حل آن، وجود دیدگاههای کمونیسم کارگری در این تشکیلات؛ امروزه در قامت جناح راست، در این تشکیلات وجود دارد. (قطعنامه و اطلاعیۀ کمیته مرکزی در مورد مواضع و عملکردهای جریان فراکسیون که در ضمیمه این نوشته آمده است، وصف حال امروزی جناح راست در این تشکیلات نیز هست.) بنابراین در شرایط جناحبندی امروز در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست، برای جناح راست، جریان جداشدۀ فراکسیون میتواند یک متحد به حساب آید.
فعالین روند سوسیالیستی (فراکسیون)، اگر بخواهند به تشکیلات کومهله برگردند، آیا بایستی منتظر فراخوان و قطعنامۀ رسمی رهبری جناح راست باشند؟ ایشان خوب میدانند که شرط ورود به کومهله، قبول برنامه و اساسنامۀ حزب کمونیست ایران است.
این که قبلاً چنین رفقایی حزب کمونیست را هم قبول نداشتند، اما در صفوف آن و در کنار دیگر رفقا مشغول کار و فعالیت خود بودند، با این که امروز پس از سالها انشعاب از این حزب بخواهند دوباره به آن برگردند، دو موضع کاملاً مجزا از یکدیگرند. این رفقا با تجارب سیاسیای که دارند، حزب کمونیست ایران و کومهله را با برنامه، اساسنامه و استراتژی سیاسی آن در سطح سراسری و در کردستان میشناسند و به رغم مواضعی که در گذشته داشتهاند، اگر امروز مبانی این برنامه و استراتژی و اساسنامه را قبول داشته باشند، بایستی از پیوستن مجدد آنان استقبال کرد.
۱۶ مرداد ۱۴۰۰
۷ آگوست ۲۰۲۱
ضمیمه ۱
قطعنامه پلنوم كميته مركزى حزب كمونيست ايران در مورد «فراكسيون فعاليت تحت نام كومهله»
۱ . جمعى از كادرها و اعضای حزب كمونيست ايران در تيرماه ۱۳۸۷ برابر با ژوئيه ۲۰۰۸ بدون اطلاع مراجع تشكيلاتى با استناد به بند ۵ از ماده دوم فصل دوم اساسنامه حزب كمونيست ايران که به »محفوظ بودن حق اقليت هر سازمان حزبى براى آنكه همه اعضاى آن سازمان را از نظر و اختلافات خود با اكثريت مطلع نمايد» تأكيد دارد، تشکیل «فراكسيون فعاليت تحت نام كومه له» را اعلام كردند.
كنگره ۱۳ كومه له كه در روزهاى نيمه اول مرداد ماه ۱۳۸۷ برابر با نيمه دوم ژوئيه ۲۰۰۸ ميلادى برگزار شد، بحث حول اين فراكسيون را در دستور كار خود قرار داد. مباحثات انجام شده نشان مى دهد كه كنگره تشكيل اين فراكسيون را جهت استفاده از اين حق اساسنامه اى، تحصيل حاصل و از اين رو غير ضرورى تشخيص داده است، و به علاوه استفاده از نام كومهله براى شناساندن اين اقليت تشكيلاتى را فاقد موضوعيت مىداند. با اين همه كنگره بنا به دلايل اساسنامهاى تصميمگيرى قطعى در اين رابطه را به كميته مركزى حزب كمونيست ايران واگذار كرد.
۲ . مفاد بیانیه اعلام موجودیت «فراكسيون فعاليت بنام كومهله» بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سياست مشخصى مىباشد و مضامين آن در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار دارد و استناد اين رفقا به بند اساسنامهاى مذكور نمىتواند مجوزى براى تشكيل اين فراكسيون باشد. لذا پلنوم ضمن تأكيد بر حق اين جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، اين فراكسيون را تحت هيچ عنوانى به رسميت نمىشناسد.
در مورد استفاده از نام كومهله براى اين فراكسيون پلنوم تأكيد مىكند كه: كومهله در دل اوضاع انقلابى و تغيير و تحولات سياسى يك دوره در جامعه كردستان با نقطه عطفهاى يک جنبش تودهاى در همآميخته و به يک جريان قابل اعتماد در ميان تودههاى كارگر و زحمتكش تبديل شده بود. از اين رو ۲۵ سال پيش كنگره مؤسس حزب كمونيست ايران بر ضرورت تداوم فعاليت كومهله تحت همين عنوان تأكيد كرد و سازمان كردستان حزب را تحت همين عنوان نامگذارى نمود. پيوستن كومهله به جريان تشكيل حزب كمونيست ايران نه تنها خدشهاى به اين واقعيت اجتماعى وارد نكرده است، بلكه به آن نيرو و توان تازهاى بخشيده است. كومهله بعد از تشكيل حزب كمونيست ايران تحت همين نام در كليه عرصههاى مبارزه سياسى و طبقاتى حضور داشته است و هم اكنون نيز ارگانهاى مختلف كومهله با تمام توان به فعاليت خود ادامه مى دهند. لذا با توجه به اينكه:
• الف: مفاد و مواضعى كه در بيانيه اعلام «فراكسيون» آمده است با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى ندارد؛
• ب: در حالى كه جمع فعاليت تحت نام «كومهله»، اقليتى از اعضاى تشكيلات را شامل مىشوند، با ادامه فعاليت تحت اين عنوان عملاً در تقابل با موازين اوليه تشكيلاتى كه بر حق اكثريت اعضاى تشكيلات مبنى بر استفاده از نام كومهله براى تداوم فعاليتهاى خود تأكيد مىكند، قرار مى گيرند؛
لذا پلنوم كميته مركزى حزب كمونيست ايران، استفاده اين رفقا از عنوان كومهله براى فعاليتهايشان را فاقد مشروعيت سياسى و تشكيلاتى میداند.
كميته مركزى حزب كمونيست ايران
۴ شهریور ۱۳۸۷
۲۴ اوت ۲۰۰۸
ضمیمه ۲
اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت با نام کومه له”
اختلاف نظری که از مدتها پیش در صفوف حزب کمونیست ایران و کومهله بر سر مبانی فکری و سیاسی و آرایش تشکیلاتی این جریان بروز پیدا کرده بود و اقلیتی در درون ما آنرا نمایندگی میکردند، امروز به جایی رسیده است که آنان دیگر بطور کامل خود را با این جریان بیگانه احساس میکنند و همه شواهد نشان میدهد که حرکت جداییطلبانه خود را بدون اعلام علنی آن عملاً تکمیل کردهاند. مبانی سیاست ما در برخورد به این مسئله همواره بر چند محور اصلی استوار بوده و هست:
اول، از نظر ما بروز اختلاف نظر در یک حزب سیاسی که حیات خود را به مبارزه در جامعه معینی مربوط کرده است، امری کاملاً طبیعی است. جامعه با اقشار و طبقات مختلف، با جنبشهای اجتماعی متفاوت، با گرایشهای فکری و سیاسی موجود در آن و با فرهنگ و اخلاقیات و سنن گوناگون، پدیده ای زنده و پر از جنب و جوش و مبارزه است، حزب سیاسیای که با بخشی از تاریخ چنین جامعهای عجین شده است به ناگزیر جدالها و واقعیتهای آن را در اشکال مختلف در درون خود منعکس میکند. تمام مسئله اما بر سر این است که چگونه از درون کشمکشی که تا حدود زیادی بازتاب جدالهای واقعی درون این جامعه است، سالم، متحد و فعال بیرون خواهد آمد.
دوم، جریان ما ابزار مبارزه کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیده است، آنها حق دارند در سرنوشت آن دخیل باشند و در جریان مسائل و مشکلات آن قرار بگیرند. تعیین تکلیفهای زودرس تشکیلاتی که نتواند به آنها فرصت قضاوت، داوری کردن و دخالت در سرنوشت آنرا داده باشد در راستای سنتهای پیشرو تاکنونی این جریان نیست. نشان دادن حداکثر تحمل و سعهصدر بعنوان یک فرهنگ در هنگام بروز اختلافات سیاسی به دلیل درک این واقعیت بوده است.
سوم، این حزب محصول چند دهه تلاش و مبارزه و جانفشانی است. انسانهای وارسته بسیاری بخاطر این حزب و آرمانها و اهداف آن جانباختهاند. رهبری این حزب مجاز نیست و نمیتواند در مقابل تلاشهای انحلالگرانهای که سنتهای انقلابی و پیشرو و ادامهکاری آن را با مخاطره روبرو میسازد، مماشاتجویانه رفتار کند، بلکه بایستی بموقع و با صراحت و تعهد به انجام وظایفی که به وی سپرده شده است، از موجودیت آن، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ تشکیلاتی، دفاع کند.
با محور قرار دادن این جهت گیریها بود که طی سالهای اخیر مدام رفقای اقلیت درون حزب را که با مبانی فکری و خط رسمی حزب اختلاف داشتند تشویق کردهایم که بیشترین تلاش خود را متوجه روشن کردن جنبههای سیاسی، فکری و برنامهای این اختلافات بکنند. تریبونهای حزبی همواره برای انتشار دیدگاهها و نظراتشان بر روی آنها گشوده بوده است. متاسفانه آنها از این امکان مساعد تا هنگام برگزاری کنگره سیزدهم کومهله بهره چندانی نگرفتند و در مقابل اصرار ما مدام تأکید میکردند که آنها مشکلی با مبانی فکری و استراتژی سیاسی و برنامهای این حزب ندارند. تأکیدشان بر فعالیت بنام کومهله حتی مسئله کردستانی بودن یا سراسری بودن کومهله مورد نظرشان را مبهم باقی گذاشته بود. آنها میگفتند که تنها میخواهند شکل و قواره تشکیلاتی این جریان را عوض کنند. اما علیرغم هر توضیحی که آنها برای بیان مسئله خود داشتند، روشن بود که اولاً، خواهان انحلال حزب کمونیست ایران هستند و ثانیاً، با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی دارند. زیرا واقعیت این است کسانی که نه با شکل سراسری فعالیت این حزب، نه با برنامه و استراتژی سیاسی آن اختلافی نداشته باشند و تنها خواهان عوض کردن آرایش تشکیلاتی آن باشند، قاعدتاً میتوانند در یک محیط سالم سیاسی و با روحیهای وحدتطلبانه علیرغم داشتن این نظر در صفوف آن به فعالیت خود ادامه بدهند. اما عملکرد این رفقا نشان میداد که اختلافات آنها بسیار فراتر از یک ملاحظه تشکیلاتی در مورد نام و شکل فعالیت است و این واقعیت در آستانه کنگره سیزدهم کومهله سرانجام با روشنی بیشتری خود را نشان داد.
رفقای اپوزیسیون بعد از گذشت ۴ سال از اولین جزوهشان که به امضای ۷ نفر و تحت نام “ضرورت فعالیت بنام کومهله” منتشر شد، در تیرماه ۱۳۸۷ و قبل از برگزاری کنگره سیزده کومهله بیانیه اعلام موجودیت خود را تحت عنوان “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” انتشار دادند. مفاد این بیانیه از اختلاف نظر یر سر آرایش تشکیلاتی و یا اختلاف بر سر یک سیاست مشخص بسیار فراتر بود و مضامین آن در مغایرت و تقابل کامل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه و استراتژی سیاسی آن و برنامه کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان، قرار داشت. این بیانیه در کنگره ۱۳ کومهله با شرکت خود این رفقا بطور مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آنها فرصت داشتند تا آنرا در جزئیات هم تشریح کنند. شرکت کنندگان در کنگره فعالانه در مباحث آن شرکت کنند. در این کنگره غیر از نمایندگان منتخب، کلیه اعضای حزب بطور کلی و تشکیلات کردستان آن، کومهله بطور اخص میتوانستند شرکت کنند و شمار نسبتاً زیادی هم شرکت کردند. مباحثات کنگره و بیانیه خود این رفقا نشان داد که اختلاف واقعی نه بر سر قواره تشکیلاتی و فعالیت کردن به این نام یا آن نام، بلکه بر سر کل مبانی فکری و سیاسی و استراتژی و برنامه ای جریان ما است. آنها در جریان مباحثات کنگره حتی شماری از رفقایی را که قبلاً به آنها متمایل بودند را نیز از دست دادند. با همه اینها کنگره سیزدهم تصمیم گیری تشکیلاتی در مورد فراکسیون را مطابق اساسنامه به پلنوم کمیته مرکزی حزب واگذار کرد.
مدت کوتاهی بعد از برگزاری کنگره مباحثات آن از طریق تلویزیون و رادیوی کومهله انتشار علنی پیدا کردند. بیانیه آنها در نشریه رسمی حزب منعکس شد و مورد نقد سیاسی قرار گرفت. حزب تا این هنگام به پیروی از سنتهای خود و با آگاهی از موقعیت اجتماعی خود و حساسیتی که مردم نسبت به مسائل درون این جریان از خود نشان میدهند، کماکان مایل بود و میکوشید که این رفقا را تشویق کند تا مضامین اختلافات سیاسی خود را بیشتر روشن کنند. اما طی هفت ماهی که از کنگره ۱۳ کومهله میگذرد، این رفقا هیچ تلاشی در جهت روشنترکردن مبانی فکری و سیاسی خود و پاسخ دادن به سؤالاتی که خود طرح کرده بودند، انجام ندادند و از فرصتهایی که برای تشریح دیدگاههای خود داشتند استفاده نکردند و در مقابل متأسفانه کارشکنیهای خود را در زمینههای تشکیلاتی و پایمال کردن ضوابط حزب ادامه دادند، که در ادامه به موارد مشخص آن خواهیم پرداخت.
پلنوم چهارم کمیته مرکزی حزب که در آن اعضای کمیته مرکزی کومهله نیز شرکت داشتند با توجه به بحثهایی که در کنگره سیزدهم کومهله صورت گرفته بود به این نتیجه سیاسی رسید که مفاد بیانیه اعلام موجودیت “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” در مغایرت و تقابل با برنامه و مبانی استراتژی و مبانی سیاستها و تاکتیکهای حزب کمونیست ایران و کومهله است و اقدام این رفقا تحت این عنوان در واقع مقدمۀ درست کردن تشکیلاتی در درون تشکیلات حزب است. پلنوم با توجه به وظیفهای که در زمینه حفظ انسجام تشکیلاتی و تأمین وحدت عمل حزب و کومهله بر عهده داشت پس از بررسی جوانب مختلف مسئله این فراکسیون را برسمیت نشناخت و در مقابل این حق را مطابق اساسنامه حزب برای این رفقا به رسمیت شناخت که آنان میتوانند از طریق نشریات و دیگر رسانههای حزبی، هم تشکیلات و هم جامعه را از نقطه نظرات خود آگاه نمایند و بدین ترتیب از آن رفقا خواست بعنوان یک اقلیت سازمانی به کمک چنین ابزارهایی که در دسترس خواهند داشت به تشریح دیدگاههای خود نه تنها در درون تشکیلات بلکه در سطح عمومی هم بپردازند.
اما این رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیته مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیته مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و عليرغم همه تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غير حزبی و تشكیلاتشكنانه خود شدت بيشتری بخشيدند و به سازمان دادن و تأسیس يک تشكيلات در درون تشكيلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب كمونيست ايران و كومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند.
صدور اطلاعیههای علنی که آشکارا وحدت اراده سیاسی کومهله در سطح علنی را به چالش میکشید، تشکیل جمع فراکسیون و رهبری آن با شرکت و حضور افراد غیرتشکیلاتی، اقدامات خودسرانه مکرر بدون اطلاع و اجازه ارگانهای تشکیلاتی به منظور لطمه زدن به اعتبار ارگانهای حزبی، تشکیل سازمان ویژه هواداران خود در شهر سلیمانیه، سازمان دادن پست مرزی برای رساندن جزوات به داخل و فراهم كردن تسهيلات لازم در اين رابطه، تماس با شماری از فعالین تشکیلاتی در داخل کردستان به دور از ضوابط شناخته شده فعالیت حزبی در این زمینه و بدون اطلاع ارگان ذیربط، تعقیب پروژه نشست و گفتگو با جناحهای مختلف انشعابی از کومهله و روند همگرایی با این جریانات، تدارک امکانات مادی و تشکیلاتی برای پیشبرد این پروژهها، تحریم مراسم روز کومهله و تلاش فعال برای از رونق انداختن این مراسم در همه جا، همه اینها تنها گوشه هائی از اقدامات انحلالطلبانه و فعالیتهای مستقل سازمانی این رفقا در ماههای اخیر را تشکیل می دهد. این جمع همه این فعالیتهای غیر حزبی را در حالی انجام داده است که هنوز رسماً خود را از صفوف این حزب خارج نکرده است.
همه این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتنابناپذیری جدائی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بنبستهای سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمی دهد.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیته مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹ با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا بویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامه این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، بعنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدائی تشکیلاتی آنها رسمیت میدهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت.
تردیدی نیست مردم کردستان که سالهاست از نزدیک با فرهنگ مبارزه حزبی آشنایی دارند و مبارزه حزبی را یک پیشرفت تاریخی و یکی از دستاوردهای با ارزش مبارزه خود علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی و تلاش برای دستیابی به خواستهایشان میدانند، این واقعیت را قبول میکنند که وجود اختلاف نظر و دیدگاههای مختلف و حتی انشعاب در صفوف احزاب بخش جدائی ناپذیری از واقعیت یک جامعه تحزب یافته است. زمانی که اختلاف بر سر بنیانهای فکری و استراتژیک جدایی را اجتناب ناپذیر می کند، وقوع آنرا بعنوان یک واقعیت بایستی پذیرفت و تلاش نمود که با رفتار متمدنانه و سالم زیانهای آنرا به حداقل رسانید و از این راه نیز به ارتقا فرهنگ سیاسی در جامعه کمک کرد.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۹ مارس ۲۰۰۹
۱۹ اسفند ۱۳۸۷