اسماعیل ویسی گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره 53
تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
مضحکه انتخاباتی در کردستان
برگزاری مضحکه انتخاباتی ” ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا حکومت اسلامی ” در سراسر ایران و کردستان از وقایع مهمی بود که به نوعی تمامی مسایل سیاسی- مبارزاتی و اجتماعی را تحت شعاع خود قرار داده بود. و بر این اساس حکومت اسلامی در کردستان تلاش نمود که روز مضحکه انتخاباتی اش مردم مبارز و متنفر از کل موجودیتش در کردستان را با متوسل شدن به هرگونه ترفندی به مراکز رای گیریش بکشاند و صفی را درپای صندوق های رای بوجود آورد. اما علیرغم تمامی تلاشهایش، بر اساس اخبار موثق در کردستان و مشخصا شهرهای سنندج، مریوان، کامیاران، سقز، بوکان، نقده و اشنویه، سردشت و مهاباد حوزه های رای گیری شان بسیار خلوت بود و بخش وسیعی از مردم در این روز تعطیل به بیرون شهر و تفریح رفته و در نمایش انتخاباتی شرکت نکردند. صندوقهای انتخابات جمهوری اسلامی این بار هم با بی اعتنائی و عدم شرکت وسیع مردم در این ” مضحکه انتخاباتی ” روبرو شده و بار دیگر مردم مبارز و آزادیخواه کردستان ، عملا مخالفت خود را با کل موجودیت این حاکمیت سیاه و ضد انسانی و مدافع نظام سرمایه و سرمایه داری نشان دادند!
اعتراضات و اعتصابات کارگری
بیانیه شماره یک- کارگران خبازی های سنندج و حومه
اهالی محترم شهر سنندج
همان گونه که مستحضر هستید بیش از دو ماه از سال جدید گذشته است وهنوز دستمزد ما کارگران خباز تغییری به خودندیده است.
این عدم افزایش دستمزد در حالی است که مطلع شده ایم انجمن صنفی کارگران خباز طی نامه نگاری هایی که در باره افزایش دستمزد کارگران خباز با نهاد های مربوطه داشته است, بدون پاسخ مانده وتلویحا به نمایندگان کارگران اعلام گردیده که تنهادر صورتی گران شدن قیمت نان می توانند دستمزد انها را افزایش دهند.
بحث در باره گران شدن نان در شرایطی بیان می گردد که فقر وگرانی زندگی احاد مردم علی الخصوص کارگران را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است.
ما کارگران خباز ضمن اینکه خواهان عدم افزایش قیمت نان می باشیم , می خواهیم دستمزدهایمان بر اساس مواد مندرج در قانون کار افزایش و احراز گردد.
به همین خاطر ما کارگران خباز تا سیزده ام خردادماه به نهاد های مربوطه فرصت خواهیم داد تا نسبت به افزایش دستمزد کارگران خباز بر اساس اخرین مصوبه شورای عالی کار که در مورخه ۲۱ اسفند ۱٣۹۱ تصویب شده؛ اقدام نمایند.
در غیر این صورت روز دوشنبه سیزده ام خرداد دست از کارهای خود خواهیم کشید واز مردم شریف شهر سنندج میخواهیم به دلیل اینکه در این روزها دچار کمبود نان نشوند به ذخیره سازی نان مصرفی خود افدام نمایند.
کارگران خبازی های سنندج و حومه
***
دستمزدها،اخراج و بیکار سازی
بلا تکلیفی صدها کارگر کارخانه فولاد زاگرس
کارحانه ” ذوب آهن فولاد راگرس ” در حوالی شهر قروه در مسیر سنندج- همدان قرار دارد. این کارخانه دارای کار ” 270 نفر کارگر با سابقه 20- 10 سال ” می باشند. در وافع کارگر ماهر هستند.این کارخانه از معدود واحدهای بزرگ صنعتی استان کردستان است كه زمینه اشتغالزایی بالایی دارد و معلوم نیست كارگران ماهر صنعتی كه برای به دست آوردن مهارتشان سرمایهگذاری شده است، از این پس در چه كارگاهی میتوانند از مهارتشان استفاده كنند.
شرکت پیمانکار ” خوان گل ” کارفرمای این کارخانه می باشد. در مصاحبه ای که در روز 19 خرداد ماه 1392 که خبرگزاری ایلنا منتشر کرده است آمده است که :
نماینده منتخب كارگران گفت: با اتمام قرارداد کاری کارگران فولاد زاگرس با شرکت پیمانكاری ” خوان گل ” در پایان سال 1391، به كارگران وعده داده شده بود پس از مدت كوتاهی به طور مجدد دعوت به كار شوند اما با وجود گذشت سه ماه از سال و بیكاری در این شرایط سخت اقتصادی، كارگران با ناامیدی مجبور به انتظار كشیدن برای بازگشایی كارخانهاند.
به گفته این کارگر بیتوجهی و عدم پیگیری كارفرما و مسئولان استانی به امنیت شغلی و معاش كارگران، نگرانی کارگران را دو چندان کرده است.
او با بیان اینکه مسئولان در پاسخ به اعتراض کارگران بارها قول دادهاند که مشکلات آنان را پی گیری میکنند، افزود: آنان بارها قول دادهاند كه بعد از پایان سال مجددا با کارگران با سابقه که به صورت مستمر در این واحد کار کردهاند قرار داد امضاء کنند اما تا كنون هیچ اتفاقی نیافتاده است.
نماینده کارگران افزود: کارگران معتقدند مدیریت کارخانه فولاد زاگرس نسبت به وضعیتی كه پیمانكار برای کارگران به وجود آورده مسئول است و به دلیل مستمر بودن نوع كار در این كارخانه، طبق قانون كار وظیفه مدیریت این واحد است كه با کارگران قرار داد مستقیم امضاء کند.
او افزود: با وجود آنكه این کارخانه از مرداد ماه سال 1391 فعالیت تولیدی ندارد، اما كارگران از سر ناچاری هر روز برای حضور و غیاب در کارخانه حضور پیدا میکنند.
و … اما هنوز وعدههای مسئولان محقق نشده است.
اودر خاتمه اضافه کرد: پاسخ قطعی کارفرمای کارخانه به کارگران این است که تا آمدن سرمایه گذار جدید باید منتظر باشید وسرنوشت کار و زندگی شما به ما (كارفرما) مربوط نیست..
***
عدم پرداخت دستمزد کارگران سد ژاوه
بنا بر گزارش رسیده، کارگران شاغل ” در سد ژاوه در مسیر سنندج- سنندج کامیاران” بیش از 300 کارگر مشغول به کار هستند. 4 ماه است که دستمزد و عیدی سام 1392 دریافت نکردهاند. کارفرمایان و پیمانکاران این پروژه در برابر مطالبات کارگران بی تفاوت بوده و آنان را با دادن وعد و وعید بی اساس با سر می دوانند. .
***
حوادث کاری
بنا بر گزارش کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در روز -16 خرداد 1392
مظفر بکری” کارگر برقکار و فعال کارگری درشهرستان پاوه، در محل کار دچار حادثه شد و بر اثر عدم امکانات امنیتی در مخیط کار بر ضربه مغزی متاسفانه جانش را از دست مید هد.
عدم امکانات ایمنی در محیط کار سالانه جان تعداد زیادی از کارگران را میگیرد. در این مورد حکومت اسلامی در ایران و کارفرمایان مقصز اصلی هستند. و …
در گذشت مظفر بکری را به خانواده، آشنایان و همکارانش صمیمانه تسلیت می گوئیم!
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
آخرین خبر از وضعیت ” جلیل محمدی ”
بنا به گزارش دریافتی با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت جلیل محمدی فعال کارگری و عضو کمیتهی هماهنگی خانواده و دوستان نامبرده هنوز از وضعیت وی و مدت بازداشتش بیخبرند.
علیرغم اینکه روز جمعه دهم خردادماه 1392 از سوی اداره اطلاعات سنندج به خانواده جلیل محمدی اطلاع داده شده بود که روز شنبه جلیل با خانوادهاش تماس تلفنی خواهد گرفت و از وضعیت خودش آنها را مطلع خواهد کرد ولی روز شنبه نه تنها از تماس تلفنی جلیل خبری نبود بلکه مادر وی نیز که به ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج مراجعه کرده بود، با جواب سربالای مامورین مواجه شده و به وی گفته بودند که هنوز پرونده جلیل تکمیل نشده و فعلا با او کار داریم چون جلیل به تماسهای ما جواب نداده است و میبایست پس از آزادی از کرج خودش را به ما معرفی میکرد ولی اینکار را نکرده استٰٔ؛ همچنین در مراسم اول ماه مه و دیگر مراسمها شرکت داشته است. در طول مدتی که جلیل محمدی در بازداشت اداره اطلاعات به سر میبرد تنها 2 بار تماس تلفنی کوتاهی با خانوادهاش داشته است.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن محکوم نمودن تداوم بازداشت جلیل محمدی به اتهامات واهی، خواهان آزادی فوری و بی قید شرط وی و دیگر کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی میباشد.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
14 خرداد 1392
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
خودکشی یک جوان
بنا بر خبر رسیده از کامیاران، حامد 21 ساله فرزند علی مارابی کارگر زحمتکش اهل روستای ماراب از توابع شهر کامیاران که در شهر نقده مشغول خدمت سربازی بود. روز 19 خرداد ماه 92 از محل خدمت سربازیش با پدرش تلفنی تماس می گیرد و می گوید که احتیاج به کمک خرجی دارد. علی مارابی پدر حامد در جواب میگوید پسرم، الان پول ندارم اما سعی میکنم از کسی قرض بگیرم و برایت بفرستم. حامد بعد از قطع کردن تلفن با شلیک اسلحه اش متاسفانه به زندگی خود پایان میدهد” …
درگذشت حامد مارابی را صمیمانه به خانواده، وابستگان و مردم زحمکش روستای ماراب تسلیت می گوئیم!
نامه مشترک سه تشکل کارگری به سازمان جهانی کار
ILO ریاست محترم سازمان
با توجه به شرایط بسیار سخت اقتصادی که گریبانگیر کشورمان گشته است،کارگران ایرانی درشرایط مطلوبی کار وزندگی نمی کنند.متاسفانه با نقض قوانین داخلی کشورمان،مقاوله نامه های بنیادین آن سازمان محترم هم زیرپاگذاشته شده است که نظرشمارابه بخشی از آن جلب می کنیم
1- دستمزدها درسال جاری مطابق با تورم 35 درصدی اعلام شده توسط بانک مرکزی ایران هم مطابقت نداشته و10 درصدکمتر یعنی 25درصد افزایش یافت بطوری که اعتراض احمدی عضوشورای عالی کار را نیز درپی داشت او می گوید«در12سال گذشته همیشه افزایش حداقل مزد کمترازنرخ رسمی تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی بوده است»(ایلنا1/2/1392) که این نقض آشکار ماده 41 قانون کار وبند12 از اصل 3 قانون اساسی کشورمان واصل 95 ازمقاوله نامه های بنیادین آن سازمان است.
همچنین در خصوص عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران ،اعتراض 100 کارگر نساجی مازندران درمقابل مجلس 24/8/1391که به نمایندگی از طرف 800 کارگر این کارخانه که 27 ماه است حقوق شان پرداخت نشده است واعتراض 1300 کارگر لوله سازی صفا در استان ساوه 12/10/1391به مدت 6ماه اشاره نمود.محجوب یکی ازنمایندگان مجلس در 5/2/1392اعلام کرد 200 هزار کارگر از تاخیر وعدم پرداخت حقوق رنج می برند.
2- دربحث اشتغال زایی نه تنهابا سیاست آزاد کردن اقتصاد،تولیدصنعتی کشورمان دچارنقصان شد،بلکه کارگاههای کوچک قطعه سازی وابسته به صنایع خودرو سازی نیزبه تعطیلی کشیده شد.عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان کشور سیدحمزه دروادی می گوید:«آمارهای دولت درباره اشتغال وبیکاری قابل اطمینان نیست» (ایلنا12/8/1391) ودکترمردوخی اقتصاددان می گوید:« اهداف اشتغال زایی محقق نشد واشتغال ناچیز زنان درجمعیت شاغل کشور از15درصدتجاوزنکرد.» (ایلنا 5/10/1391) وهمچنین خبرگزاری کار ایران گزارش کرد که درسال گذشته 200 هزارکارگر بیکار و3000واحدتولیدی تعطیل شده اند.درآخرین بیکارسازی ها هم می توان به اخراج 1000کارگر جبل بر استان هرمزگان و550کارگر لامپ سازی الوند قزوین اشاره کرد(به نقل از ایلنا) که این مواد نقض آشکار بند 2 از اصل 43 قانون اساسی کشورمان واصل 122 مقاوله نامه های بنیادین آن سازمان است.
3- تبعیض جنسی ،مذهبی،محیط کار را می توان درکلیه کارخانه های موادغذایی وپروتینی مشاهده نمود که ازاستخدام اقلیت های دینی خودداری کرده واین افراد هیچگاه درخط تولیدقرار نمی گیرند.همچنین دربسیاری از رشته های تحصیلی وشغلی زنان با دستورهای پیاپی ازامکان راهیابی به شغل مورد علاقه خود منع می شوندازجمله مهندسی معدن.به گفته اقتصاددان دکترمردوخی :«اشتغال ناچیز زنان در جمعیت شاغل کشور از15 درصد تجاوزنکرده است.» این موراد ناقض اصول19 و20 قانون اساسی کشور واصل111مقاوله نامه های بنیادین است.
4- دربحث دستمزد مساوی برای کارمساوی بامردان،افشین حبیب زاده عضو هیات مدیره خبرگزاری کارایران می گوید:« درکارگاههای کوچک زیر 10نفر دستمزد پایینی به کارگران زن پرداخت می شود که بعضا به نصف حداقل مزد مصوب شورای عالی کارهم نمی رسد.»(ایلنا9/2/1392) زنان نه تنها حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند بلکه دربسیاری ازمواقع مورد تعرض جنسی نیز قرار می گیرند که به دلیل روابط اجتماعی تحمیل شده به زنان آنان از ترس آبرو ازشکایت صرف نظر کرده وهیچ آمار رسمی دراین مورد موجود.نیست.زنان اولین دسته ای هستند که ازکاراخراج می شوند.رییس اتحادیه زنان کارگر آذربایجان شرقی می گوید:«زنان اولین قربانیان تعدیل دربازارکارهستند»(ایلنا 10/2/1392)
5- افزایش حوادث شغلی یکی دیگر از مواردی است که زندگی وجان کارگران ایرانی را به مخاطره انداخته است.به گزارش اداره کل روایط عمومی واموربین الملل سازمان پزشکی قانونی ایران آمارتلفات حوادث ناشی ازکار در سال 1391 1795 نفر بوده که از این تعداد25 نفر زنان را شامل می شده است و نسبت به سال1390، 19درصدافزایش داشته است.(به نقل از ایلنا)
6- درحال حاضر فعالان سندیکایی برای فعالیت های صنفی خود در زندان بسرمی برند.آقایان رضا شهابی مسوول مالی سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران،محمدجراحی وشاهرخ زمانی ازهیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش وتزئینات تهران،پدرام نصرالهی،خالدحسینی،غالب حسینی،بهزادفرج الهی،رضاقادری،علی آزادی،حامد محمودنژاد،رسول بداغی،عبدالرضاقنبری هم اکنون در زندان هسند.آقایان ناصرمحرم زاده با 14سال سابقه کار ،حسن سعیدی با 13سال سابقه کار، وحید فریدونی با 9سال سابقه کارازاعضای سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران درسال گذشته وبهنام خدادادی ونجیم مجیدزاده از انجمن کارگری برق وساختمان اصفهان شاغل درپارس جنوبی درفروردین امسال به علت فعالیت های صنفی ازکاراخراج شده اند. که این نقض مقاوله نامه های 87و98 آن سازمان محترم است
درحال حاضر جمعی به نمایندگی ازکارگران ایرانی در هیات اعزامی به آن نهاد محترم قرار دارند که به هیچ وجه مورد تایید سندیکاهای کارگری ایران نیستند .نهادهایی که این افراد را به عنوان نمایندگان خود به آن اجلاس فرستاده اند نهادهایی هستند که اساسنامه وبرنامه اشان توسط وزارت کار ایران برایشان نوشته شده است وحتا نمایندگان به اصطلاح کارگری می باید از فیلتر وزارت کار بگذرند تا سمت نمایندگی را کسب کنند.افرادی که در شورای عالی کار برخلاف نظر 30میلیون کارگر ایرانی با تصویب حداقل حقوقی 4برابر زیر خط فقر، سند مرگ خانواده های کارگری را امضا می کنند ونهاد های اعزامی آنان حکم اخراج برادران کارگر خود را تایید می کنند هیچگاه تعلقی به زحمتکشان ایران ندارند. ما ازشما مصرانه می خواهیم که موارد نقض حقوق انسانی کارگران ایرانی را پیگیری واز پذیرفتن نمایندگان به اصطلاح کارگری خوداری کنید.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش
***
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com
http://www.october-online.com/
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 116
26 خردادماه 1392/ 16 ماه ژوئن 2013
****