وقتی که ابراهیم علیزاده باج میدهد
(۲)
پویا محمدی
همچنانکه در قسمت اول این نوشته آمده است، ابراهیم علیزاده رهبر جناح راست طی سخنانی به زبان کردی به مناسبت ۳۱خرداد روز پیشمرگ کومهله، از دیدگاه خود به موضوع «ضرورت حفظ نیروی نظامی، کارایی و جایگاه و افق آیندۀ آن و نقش آن در حفظ ارزشهایی که اینک وجود دارد»، پرداخت.
وی سپس در قبال حفظ این نیرو از ضرورت «دادنِ باج» سخن گفت. وی در این باره میگوید:
«اما چه برای حفاظت از آن افق آینده و چه برای امروزمان که گفتم باید مفید باشد که هست، برای همۀ اینها بایستی باجی هم داد، این نیست که اینها همین طور جلوی دست ما ریخته باشد. باجِ آن چیست؟ باج آن این است که ما در اینجا مانند نشانه گذاشته شدهایم (به کردی: وهک نیشانه داکراوین. مترجم)، میتوانند امنیتمان را به خطر بیاندازند، تشکیلاتی علنی هستیم میتوانند عناصر نفوذی را به میانمان بفرستند، میتوانند امنیتمان را به خطر بیاندازند. پس بنابراین نمیتوانیم به آن پشت کنیم و بگوییم در یک جزیرۀ آرامش نشستهایم بدون هیچ خطر و ضرری مشغول حفاظت از آن دستاوردها هستیم. جدای از اینها ما اکنون تحت اتوریتۀ حکومت اقلیم کردستان هستیم، ما نمیتوانیم در اینجا بمانیم و آن دستاوردهایی را که عرض کردم حفاظت کنیم اگر منافع این حکومت را به طور جدی مورد تهدید قرار دهیم. پس بنابراین ما بایستی این باج را برایش بدهیم، و این واقعیت را هم با صراحت به مردم بگوییم و مردم هم با صراحت، همه چیز برایشان معلوم میشود و کسی نمیتواند تو را مورد سرزنش و طعنه و تشر قرار دهد. این است که من میگویم اگر کسی یا کسانی فکر میکنند که آن نانی را که در اینجا میخورند با چنین بهایی(باج) از گلویشان پایین نمیرود، بگذار هر راهی را می خواهند در پیش گیرند، اما ما این باج را میپردازیم برای اینکه آن دستاوردها را حفاظت کنیم.»
ابراهیم علیزاده در این سخنان خود، با صراحت نمیگوید که چه کسانی میتوانند امنیت ما را به خطر بیاندازند و عناصر نفوذی به میانمان بفرستند که او اینک قصد دارد دست به دامان آنها شود و به آنها باج بدهد؟! آیا رژیم جمهوری اسلامی یا حکومت کردستان عراق؟!
بر همگان روشن است که زیر سیطرۀ حاکمیت کردستان عراق، رژیم تروریست و جنایتکار جمهوری اسلامی چه کشتار و حملات نظامیای علیه احزاب و سازمانها و فعالین سیاسی اپوزیسیون ایرانی مقیم در کردستان عراق انجام داده است و حکومت کردستان همواره مأمنی برای تروریستهای رژیم بوده است. اما در مورد موضوع مشخص این بحث آیا ابراهیم علیزاده میخواهد به رژیم جمهوری اسلامی باج بدهد که این رژیم امنیت تشکیلات ما را به خطر نیاندازد؟! این حرف ابراهیم علیزاده حاوی چه پیام و مفهومی است؟! آیا این هم یکی دیگر از پروژههای شوم بورژوازی منطقه علیه تشکیلات کومهله-سازمان کردستان حزب کمونیست ایران است؟!
وی آگاهانه با یک چنین ارعاب و مغلطهای میخواهد از یک سو مجوزی برای آن باج دادن مورد نظر خود دست و پا کند و از سوی دیگر زمینۀ بحث را برای دشمنتراشی علیه جناح چپ و کمونیستی به رهبری صلاح مازوجی، فراهم آورد.
ابراهیم علیزاده وقتی هم که مشخصاً به حکومت کردستان عراق اشاره دارد، میگوید نمیتوانیم اینجا بمانیم اگر منافع این حکومت را به طور جدی به خطر بیاندازیم. بایستی پرسید آیا تا بحال کومهله منافع حکومت کردستان عراق را چه به طور جدی و یا غیرجدی به خطر انداخته است؟ به عبارت دیگر چه خطری از سوی کومهله میتواند متوجه منافع حکومت کردستان عراق باشد که اینک ابراهیم علیزاده میخواهد از آن تبری جسته و به حاکمان کردستان باج بدهد؟! آیا اساساً حکومت کردستان این اجازه را به احزاب سیاسی میدهد که منافع این حکومت را به خطر بیاندازند؟!
پس این کلیگویی ابراهیم علیزاده نیز پوچ و بیاساس است. ایشان به جای چنین عوامفریبیای بهتر است به جای باج دادن مقداری صراحت به خرج داده و بگویند خطری که از سوی کومهله متوجه منافع حکومت کردستان است، چیست؟ وقتی که ایشان اینچنین مزورانه و الکن به موضوع برخورد میکنند، مردم از کجا با صراحت همه چیز برایشان معلوم شود که کسی نتواند ما را مورد سرزنش و طعنه قرار دهد؟!
اما همین مردم، هوشیار و آگاهند و در اینجا خوب میدانند که ابراهیم علیزاده و جناح راست تحت اتوریتهاش چگونه مدتی قبل در مقابل کشتار و سرکوب خونین مردم جان به لب رسیدۀ کردستان عراق در کنار دست خود و توسط نیروهای سرکوبگر این حکومت، بیشرمانه سکوت کرده و هیچ موضع رسمیای اتخاذ نکردند. این مردم خوب میدانند و هرگز فراموش نمیکنند در حالیکه کل جامعۀ کردستان عراق از تودههای مردم شرافتمند گرفته تا بخشی از سران احزاب و مقامات حکومتی و نمایندگان پارلمان، یکصدا این سرکوبگری مردم گرسنه و محروم را محکوم کردند و در بسیاری از رسانههای حکومتی نیز انعکاس دادند؛ ابراهیم علیزاده و جناح غاصبش بر تشکیلات کومهله، چگونه قفل سکوت بر دهان کومهله زدند و لطمۀ سختی بر اعتبار و خوشنامی این جریان در میان خصوصاً کارگران و زحمتکشان کردستان عراق که همواره یاور کومهله بودهاند، وارد آوردند!
این مردم خوب میدانند و هرگز فراموش نمیکنند که سانسورچیان حاکم در این تشکیلات به فرمان ابراهیم علیزاده، جلوی دهان محمد کمالی چهرۀ شناخته شدۀ کومهله که میخواست در حمایت از مردم کردستان عراق از رسانۀ تلویزیونی کومهله برنامهای داشته باشد، گرفتند و وی را نیز از این رسانه اخراج کردند!
این مردم خوب میدانند و هرگز فراموش نمیکنند که چه موج انتقاد و اعتراضی در داخل و خارج از تشکیلات نسبت به این موضع خفتبار رهبری جناح راست شکل گرفت و در واقع همین نیز ابراهیم علیزاده را مجبور کرده که امروز در تریبون رسمی در توجیه چنین موضعی از سوی خود و دیگر همفکرانش، به دروغپردازی و مغلطهکاری و باج دهی متوسل شود و حفاظت از منافع حکومت کردستان عراق را بهانه قرار دهد.
وی در این تریبون چنین القا میکند که سکوت ایشان در قبال سرکوب خونین مردم کردستان عراق، باجی است که در قبال حفظ امنیت تشکیلات دارد میپردازد. (جناح راست همان موقع نزد رفقای تازه پیشمرگی گفته بودند اگر موضع بگیریم، اتحادیۀ میهنی به اردوگاه ما حمله میکند!) چنین القا میکند که چنانچه در حمایت از آن مردم موضعی میگرفتند و با صدور اطلاعیهای رسمی آن کشتار را محکوم میکردند، با چنین اطلاعیهای منافع و امنیت حکومت کردستان با خطر جدی مواجه میشد! واقعاً که خندهدار است!!
اگر ابراهیم علیزاده منافع حکومت کردستان عراق برایش مهم است، پس چرا منافع همین مردمی که در این چارچوب زندگی میکنند برایش هیچ اهمیتی ندارد؟ این یعنی قربانی کردن منافع مردم به پای حکومتگران. اگر توجیهات آن سکوت را ابراهیم علیزاده در نزد مثلاً یکی از مقامات اتحادیۀ میهنی ابراز کند، آیا به شأن آن مقام که داعیۀ سوسیال دمکراسی و آزادی بیان دارد بر نخواهد خورد که به علیزاده بگوید صدور یک اطلاعیه از سوی شما امنیت و منافع ما را به خطر نمیاندازد و باعث این نیز نمیشود که ما امنیت شما را به خطر بیاندازیم و به اردوگاهتان حمله کنیم، لطفاً چنین تصویری از ما به دیگران ندهید؟!
ولی ابراهیم علیزاده در این باره خبره است و میداند این موضوع را چگونه از تریبون رسمی بیان بدارد، آنرا به موضوع امنیت کومهله و منافع حکومت کردستان تبدیل میکند که هم اشارۀ مستقیمی به آن موضع سکوت نداشته باشد، هم به زعم خود دل حکومتگران کردستان را خوش کند، هم در نزد دیگر مخاطبین مقبولیتی ایجاد کند و هم هشدار جدیای به جناح چپ و کمونیستی مخالف سیاسی خود در تشکیلات داده باشد که او و جناحش را به خاطر چنین سکوتی مورد انتقاد شدید قرار دادهاند.
جنبۀ قبیح سخنان ابراهیم علیزاده در جایی بیشتر نمایان است که خطاب به جناح مخالف خود یعنی اکثر رفقای قدیمی خود (کادرها و رهبران کومهله و حزب کمونیست) که مخالف سکوت و باج دادن مربوطهاش هستند میگوید:
«اگر کسی یا کسانی فکر میکنند که آن نانی را که در اینجا میخورند با چنین بهایی (باج) از گلویشان پایین نمیرود، بگذار هر راهی را می خواهند در پیش گیرند، اما ما این باج را میپردازیم برای اینکه آن دستاوردها را حفاظت کنیم.»
در اینجا ابراهیم علیزاده در نقش یک تیولدار و ولینعمت ظاهر میشود، دیگران را رعیت و زیردست خود میپندارد که نان او را میخورند و نمکدانش را میشکنند و باید آنها را از حیطۀ تحت ادارۀ خود بیرون بیاندازد! او همواره طی سالیان اخیر چنین رفتاری زشتی را از خود بروز داده است. جای بسی تأسف است که در تریبون ۳۱ خرداد روز پیشمرگ کومهله، نسبت به بخشی از پیشمرگان و کادرها و رهبران این حزب اینگونه برخورد میشود. مطمئناً که تودههای آگاه و انقلابی این رفتار و برخورد ضددمکراتیک علیزاده و جناح راست را نیز فراموش نخواهند کرد.
آیا آن کسان مورد نظر ابراهیم علیزاده که جرأتی هم ندارد مشخصاً به آنها اشاره کند، امنیت و منافع حکومت کردستان عراق را به خطر انداختهاند؟! آیا آنها امنیت تشکیلات کومهله را به خطر انداختهاند؟! آیا آنها خواهان نابودی آن دستاوردهای مبارزاتیای هستند که جناب علیزاده در صحبتهایش به آنها اشاره دارد؟!
ابراهیم علیزاده با یک چنین رفتاری از مرحلۀ باج دادن هم گذشته و به دریوزگی سیاسی و رفتاری رسیدهاند. او به طور عملی و از تریبون رسمی، در نهایت دروغپردازی و استیصال مشغول «پاپوشدوزی» و «پروندهسازی» علیه رفقای چپ و کمونیست این تشکیلات به عنوان «اقدامکنندگان علیه امنیت و مصالح نظام کردستان عراق» و مشغول «لو دادن» آنها به حکومتگران کردستان عراق میباشد، مشغول «پاپوشدوزی» و «پروندهسازی» علیه رفقای چپ و کمونیست این تشکیلات به عنوان «اقدامکنندگان علیه امنیت و مصالح کومهله» میباشد.
ایشان و تیم همراهش همچو عبدالله مهتدی، مدتها قبل تبانی لازم را با حاکمان کردستان عراق خصوصاً اتحادیۀ میهنی در تقابل و ضدیت با جناح چپ و کمونیستی این تشکیلات به انجام رساندهاند. مشغول نشست و جلسات مخفی و محرمانه با آنان است. سکوت این بارشان نیز به همین خاطر است. او در بحران جاری در تشکیلات و مخاطرات آن، به اتحادیۀ میهنی پشت بسته است.
آیا جناب علیزاده حاضر است شرحی از جلسۀ مخفیانۀ مشترک اخیرشان با اتحادیۀ میهنی و عبدالله مهتدی و عمرایلخانیزاده (رهبران سازمان زحمتکشان) را به آن مردم و آن پیشمرگان و اعضا و حتی بخشی از خود رهبری جناح راست که سنگ دفاع از آنان را به سینه میزند و این گونه جلسات را از آنان مخفی نگه میدارد، ارائه کند؟!
شاید رفته است که باج بدهد، اما کار از باج گذشته، مخاطرهای است که همانگونه بارها گفتهایم پیشبرد پروژۀ ارتجاع و ناسیونالیسم در منطقه است برای خانهتکانی کامل کومهله از کمونیسم و تبدیل آن به یک سازمان دیگری از نوع زحمتکشان. ابراهیم علیزاده و جناح متبوعش هیچ گاه بدون حمایت و پشتیبانی طیف بورژواناسیونالیسم در منطقه قادر نمیبود اینچنین علیه جناح چپ و کمونیستی شاخ و شانه بکشد. اساساً اتاق فکر اینان خارج از چارچوب این تشکیلات است. ۲۰ سال قبل جناح راست و ناسیونالیستی به رهبری عبدالله مهتدی هم دقیقاً همین رویه را در تقابل و ضدیت با کومهله و حزب کمونیست ایران در پیش گرفته بودند.
ابراهیم علیزاده با یک چنین رفتاری به همگان نشان داد که تا چه اندازه با سرکوب درون تشکیلاتی، سانسور و حذف و تخریب و توطئه علیه جناح مقابل خود عمل کرده است. او در ابتدای سخنان خود (که در بخش اول این نوشته به آن پرداخته شده) از ضرورت داشتن اسلحۀ « اخلاق» و «انساندوستی» موعظه میکند، چند سطر بعد، آن را فراموش میکند و تلویحاً به بخشی از این تشکیلات میگوید «یا اطاعت کنید یا بروید بیرون»! این است اخلاق کسی که از کمونیسم و انقلابیگری کومهله و حزب کمونیست فرسنگها فاصله گرفته و عناصر ضدکمونیست را بیشتر مورد احترام قرار میدهد تا رفقای قدیمی و۴۰ سالۀ خود.
علاوه بر اینها، کاربرد دیگر سخنان ابراهیم علیزاده در خصوص دشمنتراشی علیه جناح چپ و کمونیستی، تحریک احساسات و عوامفریبی نزد آن دسته از رفقای تازهپیشمرگ و اعضایی است که رهبران این جناح همواره سعی داشتهاند با گرو گرفتن نان و معیشت ایشان، آنان را به تمکین وا دارند. علیزاده در طول سخنانش، با آن نوع از آشفتهگویی و تناقض که در بخش اول این نوشته به آن پرداخته شده است، آگاهانه سعی میکند موضوعات را طوری مطرح کند که اگر کسی به درستی از اوضاع درون تشکیلاتی و رفتارهای اینان بیخبر باشد، احساس میکند که کسانی در این تشکیلات هستند که امنیت کومهله را به خطر می اندازند، حفظ دستاوردهای مبارزاتی کومهله برایشان اهمیتی ندارد و خواهان برچیده شدن اردوگاه کومهله هستند.
او مزورانه از «ضرورت قدرتمند شدن و تجهیز نظامی، ارزش نیروی پیشمرگ، ضرورت حفظ آن، ضرورت حفاظت از دستاوردها و مظلومنمایی پیرامون دادنِ باج برای همۀ اینها، سپس به زعم خود، خطری که متوجه همۀ اینهاست یعنی سلب امنیت از تشکیلات کومهله و نیروی پیشمرگ و اردوگاه از سوی کس یا کسانی در این تشکیلات که حاضر نیستند مانند او برای حفظ آنها باج بدهند»، صحبت به میان آورد. با این کار در پی فراهم کردن مجوزی است برای تصفیۀ هرچه بیشتر مخالفین خود در تشکیلات.
چنین عملکردی، از اجزای همان کمپینی است که طی سالهای اخیر از سوی اینان در تقابل و حذف و تخریب علیه رفقای چپ تحت عنوان «عدهای میخواهند علیه سیدابراهیم کودتا کنند، ضدکومهله هستند و میخواهند اردوگاه کومهله را برچینند»، به کار برده شده است. ابراهیم علیزاده با این رفتار خود به خوبی به همگان نشان داد که شخصاً خود در رأس آن کمپین شوم و ضداخلاقی قرار دارد که به وسیلۀ آن لطمۀ بزرگی به امنیت و آسایش کومهله و حزب کمونیست وارد کرده و تشکیلات را دچار انشقاق و دودستگی نموده است.
تبعات شاخ و شانه کشیدنهای ابراهیم علیزاده علیه جناح مخالف خود، نگرانکننده است. اینان تا هم اکنون هم از هیچ تقلایی در جهت سانسور و حذف و اخراج و تصفیۀ سیاسی علیه این رفقا فروگذار نکردهاند. مسئولیت تأمین امنیت و امکانات این رفقا در کردستان عراق بر عهدۀ شخص علیزاده و سایر رهبری جناح راست است. کسی در این تشکیلات حق ندارد به بخشی از رفقا و پیشمرگان بگوید «هر راهی که میخواهید بروید»، این یک دیکتاتوری حزبی است. ابراهیم علیزاده با چنین رفتاری متأسفانه تریبون روز پیشمرگ کومهله را هم لکهدار نمود. این عمل و رفتار ابراهیم علیزاده محکوم است و بایستی مورد نقد و اعتراض شدید قرار گیرد.
۶ تیر ۱۴۰۰
۲۷ ژوئن ۲۰۲۱