در بزرگ داشت یک انسان بزرگ و متفکر برجسته مارکسیست
علی مطهری
به تصویر کشیدن قامت منصور حکمت و معرفی و در دسترس قرار دادن آثار او امر انسانهای زیادی است که تحول فکری، نگرش و سنتهای سیاسیشان، محصول زندگی پر بار نظری و عملی این انسان بزرگ است. من نیز بعنوان یکی از آنها، دوست دارم فشرده و موجز، نگاه و قامت بزرگترین ماکسیست دوران حاضر را معرفی نمایم.
انقلاب 57 و سالهای بعد از آن انواع کمونیسم بورژوای با نقد جدی و همه جانبه کمونیسم مارکس روبرو شد. کمونیسمی که با کمونیسم اردوگاهی، چینی، آلبانیایی، تروتسکیسم و… از بنیاد متفاوت بود. نماینده این کمونیسم مدرن منصور حکمت، مارکسیسم را به روایت درست در قبال دنیای مدرن امروز و مسایل زمان خود بکار گرفت و با اتکا به پیشرفته ترین دست آوردهای تمدن غرب و با متد مارکس، نظرات و سنت های عقب افتاده و غیر مارکسیستی کل چپ ایران را به نقد کشید. نگرش او نسبت به جامعه، به کارگر، زن، کودک، حقوق پناهندگی، مدرن و امروزی بود و نقد بدون تخفیف و عمیقش به سرمایه داری، مذهب و ناسیونالیسم در اساس با کمونیسم و چپ موجود متفاوت بود.
درک دیالکتیکی و پراتیکی منصور حکمت از مارکسیسم در برخورد به پدیده ها و مسائل و تحولات اجتماعی بر تحلیل و چگونگی اوضاع استوار بود، و دست زدن به عمل انقلابی نیز با محاسبات دقیق و همه جانبه از تناسب قوای اجتماعی، موقعیت حزب و آمادگی جامعه صورت میگرفت. او در هر رویداد و تحول اجتماعی در جستجوی منافع طبقه کارگر و تغییر صحنه سیاست در راستای وزین کردن اعتبار کمونیسم در میان جامعه و نزدیک کردن این طبقه به قدرت سیاسی بود.
نگرش و سبک حاکم بر آثار حکمت
سبک نگارش و قلم او روان و قابل فهم بود. پیچیده گی، فیلسوفیت و غامض بودن چپ روشنفکری در ادبیاتش قابل مشاهده نیست.او ابداع کننده سبک جدیدی از ادبیات و نگارش بود که در وهله اول بیان تسلط و توانایی کم نظیر و از طرف دیگر تلاش او برای رهای انسان از وضعیت موجود است. آکادمیسم، فخر فروشی و خود پسندی با نوشته های ژوبین بیگانه است. قلم او هدایتگر و پراتیک بود، و این یکی از وجوه مشخصه مجذوب شدن فعالین کمونیست به نوشته های او می باشد. او کمونیست و اومانیست واقعی و در این راستا قاطع و سازش ناپذیر در مقابل دشمنان آزادی و برابری و مدافعان استثمار و کار مزدی بود، و در تقابل با آن خستگی ناپذیر و پیگیر عمل میکرد، و در هر دوره نقشه مند و موشکافانه، با تحلیل درست اوضاع و اتخاذ تاکتیک مناسب چند قدم جامعه را به ساختن یک زندگی انسانی نزدیکتر می کرد. در افزوده های او به مارکسیسم و انطباق مارکسیسم بر شرایط امروز، بشارت دهنده، متحد کننده و عمیقا راه گشا است. او مکان و جایگاه مارکسیسم، علمی و پیشرو انقلابی بودنش و جوهر انساندوستی آنرا بار دیگر به جامعه یادآور شد و شناساند.
نگرش و سبک حاکم بر آثارراه گشا، روان و زیر و رو گننده اش در دو دوره تاریخی قبل و بعد از فروپاشی بلوک شرق عمق تفکر مارکسیستی و راه حل های سیاسی این انسان بزرگ را به نمایش می گذارد و جهت و خطی را ترسیم میکند که از طریق مطالعه آن به راحتی می توان امید به یک آینده بهتر، آزاد و برابر و عملی بودن آنرا تشخیص داد.
نقد نظری جریاناتی که تحت پوشش چپ و کمونیست اهداف ملی خود را پیش می بردند و تلاش بی وقفه در راستای زنده کردن تئوری مارکس و بیرون کشیدن مارکسیسم از زیر خاک ریزه هفتاد سال حاکمیت و تسلط رویزیونیسم پوپولیستی، مارکسیسم انقلابی را به نیروی موثر و متحول کننده ای دوران خود تبدیل نمود و تاثیرات عمیقی بجا گذاشت و دگرگونی بی سابقه ای در فکر و جهان نگری طیف و سیعی از چپ ایران ایجاد نمود، حتی جریاناتی که خود از منقدان نظری و برنامه ای منصور حکمت و مارکسیسم انقلابی محسوب میشدند، نتوانستند از نفوذ و تاثیر آن خود را کنار بکشند و بخش مطالباتی برنامه شان بطور چشم گیری از آن الهام گرفت و…. اما این پیشروی برای منصور حکمت آغازی در جهت تبیینی به مراتب جهان شمول تر، فراگیرتر و همه جانبه تر از مارکسیسم در دوران معاصر بود. او لحظه ای از حدادی کردن ابزار متحد نمودن طبقه کارگر برای جنگ با طبقات دارا باز نه ایستاد و با خاتمه یافتن کاربرد و تاثیرات تحول بخش مارکسیسم انقلابی، حزب کمونیست ایران را که محصول پیشروی و پیروزی مارکسیسم انقلابی بود، حد نهایی رادیکالیسم آن ارزیابی کرد و آنرا برای جنگ با شرایط بعد از فروپاشی بلوک شرق محدود و ناکافی دانست و کمونیسم کارگری را در جواب به شریط جدید تبیین نمود.کمونیسم کارگری با قرار دادن پراتیک کمونیستی در جایگاه واقعی خود و ایستاده گیش در مقابل دنیای بعد از بلوک شرق، دنیای که نه تنها کمونیسم بلکه انسانیت نیز به قهقرا رجعت کرد، توانست بن بست مارکسیسم انقلابی را درهم شکند و با ایجاد حزبش راه را جهت پیشروی های بعدی باز نماید.
در سیاهترین دوره تاریخ معاصر که کمونیسم توسط راست ترین جناح سرمابه داری به تمسخرگرفته شد و انسان های بسیاری آرمان های سابق خود را با پیوستن به اردوی دمکراسی به فراموشی سپردند. پرچم مارکس و لنین در دستان منصور حکمت نه تنها خم نشد بلکه محکم تر از سابق آنرا در مقابل جامعه گرفت. در دل رایج شدن انتی کمونیسم دفاع شورانگیزی را از کارگر و کمونیسم به عهده گرفت. و با حدادی کردن ابزارهای تئوریک و تشکیلاتی و تبین همه جانبه تر کمونیسم کارگری آنطور که جوابگوی دوره جدید باشد و همچنین توان ایستادگی در مقابل هجوم وحشیانه هارترین جناح سرمایه داری جهانی را داشته باشد. افقی جدید و امیدوار کننده ای به روی کمونیست های زیادی باز نمود، تا آنرا قطب نمای فعالیت کمونیستی خود در دوره جدید قراردهند. او که از قبل، شکست سرمایه داری دولتی و عواقب آنرا تحلیل کرده بود، تلاش خود را برای به خط کردن و آماده نمودن صف قابل توجهی از کمونیست ها جهت مقابله با شرایط جدید و تلاطماتی که به دنبال خواهد داشت شروع کرد.
او با ایدئولوژی های از گور برخواسته ناسیونالیسم و مذهب که بر پایه جهل و خرافه بنا شده و تحمیق و بی حقوقی انسان منفعت آنرا تأمین میکند در ضدیت کامل قرار داشت و با نقد عمیق و پیگیرش، بی وقفه در صدد شناساندن سیمای استثمارگر و ضد بشری آنها به جامعه بود و در تقابل با دنیای این مکاتب عتیق، مانیفیست خود و حزبش، یک دنیای بهتر را نوشت و جامعه را به برپایی آن دعوت نمود.
منصور حکمت نماینده عدالت اجتماعی را می توان در ساختن ابزارهای متنوع جهت دخالت در سرنوشت کودک، دفاع از حقوق زنان، دفاع از حقوق پناهنده گان در خاطره ها زنده نگاه داشت، میتوان او را در کوهی از ادبیات سیاسی و آثار تئوریک که هر کدام افق روشن و راه برون رفت از وضعیت نابرابر و نا عادلانه ای است که بشریت از آن رنج میبرد، باز یافت. می توان او را با تشخیص درست شرایط و تحلیل همه جانبه پدیده ها و ایستادگی و عبور دادن انسان از تند پیچ های مهم تاریخی گرامی داشت. میتوان او را در سبک کار و فعالیت کمونیستی و آموزش آن به فعالین حزبی و کمونیست های زیادی بیاد آورد. میتوان او را در شکستن حصار تنگ و محدود تشکیلاتی، به تاریخ سپردن فعالیت محفلی و ساختن حزبی باز، ملموس و قابل دسترس برای عموم، در کنار فعالین کمونیست و کسانیکه در تلاش برای تغییر جهان در راستای یک دنیای بهتر زندگی را سپری می کنند مشاهده نمود. میتوان او را در حرمت به انسان و مهم دانستن نفس وجود انسان و ضدیت با تحقیر و بی حرمتی هر روزه در کنار خود لمس کرد. می توان و…
انسانی بزرک، متفکری برجسته، سیاستمداری شایسته، بشر دوست نمونه، عدلت خواه کم نظیر و کمونیست خستگی ناپذیر با قلبی سرشار از صمیمیت امروز در میان ما نیست، اما آثارش گنجینه و یادگار با ارزشی جهت پراتیک راه گشاه در جنگ با نظام ارتجاعی و نابرابر سرمایه داری قابل دسترس است.
آثار منصور حکمت در دنیای تاریک امروز مشعل فروزانی است در دسترس کارگران، کمونیست ها و پیشروان اجتماعی برای هدایت جامعه به سوی بر قراری آزادی و برابری وساختن یک دنیای بهتر، مطالعه عمیق و جدی آثارش یکی از شروط مهم فعالیت جهت دار کمونیستی و پیشروی های آینده طبقه کارگر است. تأثیر منصور حکمت و آثارش همانند مارکس و لنین بر افکار ما و کمونیستهای زیادی غیر قابل انکار است و پراتیک ما و دوستدارنش را رقم خواهد زد.
زنده باد یاد و خاطره منصور حکمت
بخشی از این نوشته قبلا منتشر شده است که با اضافه نمودن چند پاراگراف جدید مجددا به مناسبت هفته حکمت پخش میشود
رابخشمم بخش بیشتر این نوشته قبلا منتشر شده است که با اضافه نمودن سه پاراگراف جدید مجددا به مناسبت هفته حکمت پخش مممممممممممممممممممممممنوسوزیردن اعتبار بلشویسم در میان شوراها و نزدیک کردن این طبقه به قدرت سیالحظه در مسیرتحولاتدید و لابلای ببببم،مممممممستجوی منافع طبکارگر و تلا ش در جهت تغییر صحنه سیاست در راستای وزین کردن