توضیح ضروری: نوشته زیر بحث درونی بین رفقای “گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران” است. بعد از توافق رفقا به علت نکات مهمی که باید به اطلاع جنبش کمونیستی ایران و کمونیستهای انقلابی که هدفشان رهایی کل بشریت از طریق انقلاب کمونیستی در ایران سرنگونی نظام سرمایهداری تحت حاکمیت سران جمهوری اسلامی برای رسیدن به هدف نهایی کمونیسم(به وجود آوردن یک جامعه جهانی کمونیستی) است، برسد، تصمیم گرفته شد که این نوشته ما بهطور علنی منتشر شود. به همین دلیل ضروری است که با در نظر گرفتن مسائل امنیتی نکات اساسی و مرزبندیها بهویژه در مورد سبککار[1]، روش(متدولوژی) و رویکرد علمی برای کشف حقیقت در این مورد را درملأعام طرح گردد. روشن است که هدف ما از طرح این نکات این نیست که چرا آن محفل که ۳۰ سال است ادعای تشکیل حزب م. ل. م. در خارج از کشور دارد نشریه بهاصطلاح حقیقت خود را بیرون نمیدهد(هرچند معتقدیم که فرایند تنبلی فکر و عدم تلاش فکری رادیکال منتقدانه این محفل بهیکباره باعث توقف تلاش فکریشان شده است) و گویا ما از این جریان خوشحالیم، خیر بههیچوجه؛ بلکه تلاش ما این است که با اشاره به نکاتی اساساً جهتگیری انترناسیونالیستی خود را در یک تحلیل عمیق روشنتر، دقیقتر، مستحکمتر و براتر بکنیم و سبککار خودمان را اصلاح نماییم. ما در کاربست روش(متد) و رویکرد علمی جدی هستیم و همواره برای نقد و تصحیح سبککارمان هر زمان که متوجه شویم ممکن است این اصل اساسی ماتریالیسم دیالکتیک مخدوش کرده و زیر پا گذاشته باشیم، و همچنین روشنتر کردن ابعادِ نقاط ضعف و مشکلاتی که جنبش کمونیستی هم در تئوری و هم در رویکرد و جهتگیری با آن متأسفانه به مدت ۴ دهه دستوپنجه نرم میکند، تلاشی مضاعف برای اصلاح آن میکنیم و لحظهای درنگ برای انجام آن نمیکنیم.
|
نکاتی پیرامون رویکرد غیرعلمی، دگماتیسم و ذهنیگرایانه محفلی که خود را طرفدار سنتز نوین کمونیسم جا میزند…
رفقا ضمن درودهای سرخ…
رفیق ۱ میگوید: “آیا میدانید آن محفل حراف بیعمل که خود را حزب م ل م مینامد آخرین نشریه شماره ۸۶ حقیقت اش را در خردادماه ۱۳۹۹ را بیرون داده است، یعنی ۸ ماه پیش و از آن زمان تاکنون که ماه بهمن است نشریه حقیقت را بیرون نداده است؟. حالا فقط نشریه آتش را بیرون میدهند. یعنی بیرون دادن نشریه بهاصطلاح تئوریکشان (“حقیقت”) را عملاً متوقف کردهاند. و چسبیدهاند به بیرون دادن نشریه “آتش” که در این نشریه هم مطالبی تکراری در مورد “تاریخ واقعی کمونیسم” و “وضعیت ایران” که با تکیه به نقلقول آوردن از نشریات ایسنا و خبرگزاری فارس و غیره دیگری برای بهاصطلاح تحلیل اوضاع ایران بیرون میدهند.” و در ادامه این رفیق نتیجه میگیرد که “به نظرم این جریان دچار یک بحران شده است.”
رفیق ۲ در پاسخ به رفیق ۱ میگوید: “اینها پرروتر، متعصبتر و دگمتر از آن هستند که حتی با توقف در بیرون دادن نشریه حقیقت برای چند ماه (تاکنون ۸ماه و شاید بیشتر و تا سال ١۴٠٠ ) بیایند بگویند ما دچار بحران بودیم و حالا خودشان را نقد کنند و بگویند ما دچار بحران بودیم و حالا میخواهیم “انقلاب فرهنگی” کنیم و به گذشته خودمان برخورد علمی کنیم! نه خیر. از اینها دست زدن به چنین کاری بسیار بعید است.” اینها به مدت ۴٠ سال مدام درجا زدهاند و در این کار خبرهاند. و بعید نیست که باز بعد از چند ماه خواهند آمد و بدون برخورد به گذشتهشان مزخرفات(بیارزش و تکراری) قبلیشان را ادامه میدهند. وانگهی، کسانی که با این محفل آشنایی دارند میدانند که در فرایند بیرون دادن نشریه بهاصطلاح “حقیقت”شان ظرف ۳٠ سال تاکنون پر از مواضع ضدونقیض، متنهای ضد حقیقت و دگم و ضد سنتز نوین کمونیسم است. از طرفی هر آنچه در آن نشریه ظرف ۳٠ سال گذشته بهعنوان تحلیل از اوضاع جهانی نوشتهشده و بیرون آمده است، نه حاصل کار فکری نقادانه خودشان بلکه کپی و پیست از نشریه انقلاب ارگان حزب کمونیست انقلابی آمریکا میباشد؛ حتی کلیه مفاد “قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین ایران” را که بیرون دادند و فکر کردند شقالقمر کردهاند و اینهمه به دیگران فخر میفروشند که “هیچ جریان فردی در ایران تاکنون نتوانسته است چنین قانون اساسی برای جامعه سوسیالیستی نوین ایران برون بدهد” نیز از قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین برای آمریکای شمالی” بند به بند نوشتهاند. این نشان میدهد که فکر اینها پس از سالها کپی و پیست از مطالب و تحلیلهای رفقای حزب کمونیست انقلابی آمریکا آنقدر تنبل شده است و در دگماتیسم جا زدهاند که امکان پیشروی واقعی را نداشتند و همچنان نخواهند داشت، و بنابراین همان پسمانده گذشتهاند و نه پیشگام آینده. و تا زمانیکه کلیه عرصههای فعالیت تئوریک(خط سیاسی غالب) و ایدئولوژیک ظرف ۳٠ سال گذشتهشان را در یک انقلاب فرهنگی داخلی زیر ذرهبین با روش و رویکرد علمی نگذارند قادر به خدمت به انقلاب کمونیستی ایران نخواهند بود.
از سوی دیگر باید به این نکته با قاطعیت و بهطور نقادانه تعمیق کرد که: چرا این محفل که خود را ظاهراً طرفدار باب آواکیان و سنتز نوین کمونیسم میداند اما در تقابل با بیاینه ۱ اوت ۲۰۲۰( برابر با ۱۱ مرداد ۱۳۹۹) رفیق آواکیان شجاعانه و بدون تعصب خشک مذهبی نهادینه شده در جنبش کمونیستی گفت که باید برای شکست قاطعانه فاشیسم رژیم ترامپ/پنس به جو بایدن رأی داد، این محفل یا رویکرد مذهبی و متعصبانه اعلام کرد که مطمئن نیست که این موضع آواکیان صحیح است و آنرا با تاکتیک بین دو صندلی نشستن رد کرد!!! بعد از مدتی که ما (گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران) برخورد آنها به آن بیانیه آواکیان را نقد کردیم بازهم به روی خودشان نیاوردند و همچنان سرشان مثل کبک زیر برف کردند و دوباره ژست گرفتند و با سکوت وانمود کردند که طرفدار باب آواکیان و به خودشان انتقاد نکردند… دراینباره ما بههیچوجه متعجب نیستیم، زیرا اینها بیش از ۳٠ سال است که بدون انتقاد از خودشان در مورد آنچه کردهاند و نکردهاند، دارند تکرار مکررات میکنند و در فرایند بیبازگشت دوباره انجام دادن اشتباهات گذشته دستوپا میزنند… خوب سؤال اساسی که از طرف ما از این محفل خارجه نشین شد این بود(و کماکان نیز هست) که “اگر طرفدار کمونیسم نوین هستید چرا فقط فلانش را قبول داری و بهمانش را قبول ندارید؟ مگر کمونیسم نوین اصولی و مبانی نیست که با درسگیری از ۱۷۰ سال دستاوردی سترگ و همچنین کمبودها و اشتباهات جنبش بینالمللی کمونیستی، زنجیر بههمبافته شده ایست که یک شالوده نوینی را برای مرحله نوینی از انقلاب کمونیستی در سراسر جهانِ بهشدت تغییریافته و گلوبلایز شده سرمایه مالی امپریالیسمی را قالبگیری و تبیین کرده است؟ و در شرایط مشخصی که از آن مدت زیادی نگذشته است، چرا باوجودآنکه اعلام کردید که “ما با اوضاع عینی آمریکا آشنایی نداریم” اما رأی دادن به جو بایدن را صحیح نمیدانیم. خوب اگر از وضعیت آمریکا تحلیل دقیق علمی ندارید چرا بهجای تحقیق علمی در مورد آن همچون کودکی که هنوز راه رفتن را نیاموخته است شروع به دویدن نمودید و موضع غیراصولی اتخاذ کردید؟ آیا این نشان نمیدهد که این محفل و سرانش مشتی کودکان فرصتطلب(و لجوج) هستند که سنتز نوین و بهویژه مسائل حول فرایند به قدرت رسیدن فاشیسمی که رژیم ترامپ/پنس آنرا نمایندگی میکرد را عمیقاً فرانگرفتهاند و از زیر بار مسئولیتی درک شرایط مشخص غالب بر جهان سرمایهداری امپریالیسم به رهبری آمریکا که مدعیاش هستند شانه خالی کردهاند!؟ آیا این نشان نمیدهد که این محفل برایش مهم نبوده است(و همچنان نیست) که سیر تغییر و تحولات در بطن جامعه آمریکا و نظام سرمایه داری-امپریالیستی حاکم بر آن(بهعنوان دشمن شماره یک بشریت ستمکش سراسر جهان) را که به مدت ۴ سال از طریق مشت آهنین نهتنها ستمکشان و استثمارشوندگان آمریکا بلکه بشریت سراسر جهان مورد یورش و سرکوب خشن با اتکا به شیوه حکومتی فاشیسم علنی و تمامعیار و حتی تهدید به استفاده از بمب هستهای قرار داد را از نزدیک مورد تحقیق و بررسی با روش و رویکرد علمی قرار دهد و واقعاً به فکر رهایی واقعی بشریت نیست؟ اجازه دهید برای روشن شدن درک وضعیت مشخص حاکم بر آمریکا چند نقلقول از بیانیه رفیق ۱ اوت آواکیان آورده شود.(۱)
او در آن بیانیه میگوید:
«۱ وضعیت امروز چالشهای بیسابقه و بینظیری، با پیامدهای عمیقی نهتنها برای مردم این کشور بلکه برای کل بشریت، دارد. سه سال پیش، من درباره این واقعیت صحبت کردم- که از آن زمان تاکنون بسیار واضحتر(برجستهتر- م) و حتی خطرناکتر شده است:
ما با یک رژیم فاشیستی روبرو هستم-اکنون تحت سلطه آن حکومت میشویم- رژیم فاشیستی که: بیوقفه و شدید به حقوق و آزادیهای مدنی حمله میکند و علناً تعصب و نابرابری را ترویج میدهد؛ عامل ترویج رفتاری است که با نادیده گرفتن سنگدلانه و یا کینههای وحشیانه نسبت به کسانی که آنها را فرومایه(مادون و پست- م) میداند و گندابراه یا لکه ننگ برای کشور هستند؛ در مأموریتی برای انکار مراقبتهای بهداشتی(بیمه درمانی- م) برای میلیونها نفر که رنج میبرند و بسیاری از آنها که بدون آن خواهند مرد؛ زنان بیرحمانه بهعنوان اشیاء غارتگری، پرورشدهندۀ كودكان بدون حق سقطجنین یا كنترل زایمان، تابع شوهرها و مردان بهطورکلی هستند؛ ضدیت با علم ِتغییرات آبوهوا، حمله به علم فرگشت(تکامل) و بهطورکلی رد روش علمی؛ رژیمی که پرچم زرادخانه کشتارجمعی را به اهتزاز درآورده است و تهدید میکند که جنگ هستهای راه میاندازد؛ تشدید ترور دولت علیه مسلمانان، مهاجران و مردم ستمکشی که در داخل شهرها زندگی میکنند؛ از افسار رها کردن و تشویق و حمایت از وحشیهای اراذلواوباش، ترویج سفیدسالاری، مردسالاری و ضد دگرباشان جنسی و اعلام شرمآور”آمریكا اول”- رژیمی كه از همه اینها به خود میبالد و قصدش را برای انجام دادن بدتر از اینها اعلام میكند.»
و ادامه میدهد و میگوید:
«من همچنین تأکید کردهام که این سیستم سرمایهداری-امپریالیسم است که از طریق “عملکرد عادیاش” این فاشیسم را به وجود آورده است و هیچ تغییر اساسی بهتری نمیتواند تحت این سیستم ایجاد شود و در عوض این سیستم باید سرنگون شود و یک سیستم کاملاً متفاوت رادیکال و بهمراتب بهتر برای محو و ریشهکن کردن همه روابط استثمار و ستم، و درگیریهای خشونتآمیز که آنها به وجود میآورند- و همه اینها در شالودههای این سیستم و کارکرد مداوم و الزاماتش تعبیه و ساختهشده است، جایگزین آن شود.
در حال حاضر، برای همه آنهایی که علاقهمند به پایان دادن به بیعدالتی و ستم هستند، و با این سؤال که آیا بشریت آیندهای که ارزش زندگی کردن خواهد داشت یا اصلاً آیندهای خواهد داشت- حذف رژیم فاشیستی ترامپ/پنس از قدرت یکفوریت، سؤال و الزام واقعاً تاریخی عاجلی است.
و، برای کسانی که نیاز به انقلاب را درک میکنند، برای سرنگونی این سیستم، بهعنوان راهحل اساسی در مقابل دهشتهای مداومی که این سیستم برای تودههای بشریت ایجاد میکند(خواه این سیستم از طریق یک دیکتاتوری فاشیستی علنی اداره میشود، یا با تغییر ظاهرش دیکتاتوری “دموکراتیک” طبقه حاکم سرمایهداری)، مبارزه فوری برای براندازی رژیم ترامپ/پنس از قدرت نباید بهعنوان “انحراف” از (یا “جایگزین”) ساختن جنبشی برای انقلاب موردنیاز، بلکه دقیقاً بهعنوان بخشی- یک بخش اساسی و ضروری فوری- از کلیت کار ساختن این انقلاب، تلقی شود.
هدف اساسی و ستاره هدایتکننده ما: انقلاب-نه چیزی کمتر، به قوت خود باقی میماند.
در هر کاری که انجام میدهیم، ازجمله در تمام مبارزاتی که چیزی کمتر از انقلاب هستند، شرکت میکنیم، رویکرد همیشگی ما است و باید باشد، که همه اینها را در خدمت هدف اصلی انقلاب و رهایی همه بشریت قرار دهد.
بهطورمعمول، ما کمونیستهای انقلابی استدلال میکنیم که مردم نباید در انتخابات بورژوایی رأی دهند، که در خدمت تقویت سیستم موجود سرمایهداری- امپریالیسم و تغذیه توهمات مردمی است که استثمار، ستم و بیعدالتی میتواند بدون خلاص شدن از شر دستگاهی که در وهله اول این دهشتها را ایجاد میکند، بهنوعی “اصلاح شود”. اما آیا اتخاذ این موضع، در رابطه با این انتخابات خاص صحیح است؟
برای پاسخ به این موضوع ، باید کل تصویر را بررسی کنیم.
۲ در حال حاضر، تقریباً در چهار سالی که در قدرت به سر میبرد، ما مجبور شدهایم شاهد دهشتهایی که توسط رژیم ترامپ/پنس انجامشده است، و خطر بزرگی که توسط رژیم ترامپ/پنس ایجادشده است، باشیم. ترامپ کارزار انتخاباتی خود را در سال ۲۰۱۶ بر اساس آنچه مربوط به یک برنامه فاشیستی صافوپوستکنده، ازجمله برتریطلبی سفیدپوست(سفیدسالاری) و مردسالاری علنی، و دامن زدن به بیگانه هراسی(زینوفوبیک) نژادپرستانه نسبت به مهاجران، بهویژه آنهایی که از مکزیک و سایر کشورهایی که ترامپ آنها را بهعنوان “سوراخهای حاوی گُه” میداند، و همچنین حمایت آشکار از شکنجه و آدمکشی توسط پلیس و هواداران “غیرنظامی” ترامپ. و هنگامیکه ترامپ به قدرت رسید با اجرای این برنامه پیشگام شده است و بر هر “هنجارهای نهادینهشده” که در سر این راه ایستاده است، حتی در مواجهه با استیضاح- و با تکبر و شتاب زیاد، یکبار دیگر فاشیستهای همکارش در حزب جمهوریخواه به تبرئه وی در مجلس سنا رأی دادند.
اساساً، هر آنچه در ابتدای این بیانیه درباره این رژیم توصیفشده همان چیزی است که ترامپ و اطرافیانش با انتقامجویی انجام دادهاند. با نزدیک شدن به انتخاباتی که قرار است در ماه نوامبر برگزار شود، این امر پررنگتر و خشونتآمیزتر شده است. و تصور کنید که ترامپ در صورت انتخاب مجدد “دوره دوم” از طریق انتخاب مجدد در نوامبر آینده، چه خواهد کرد.»
با در نظر گفتن نکات طرح شده بالا، آیا حقیقت بهجز این است که تنها این ما (گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران) بودیم که زمانی که باب آواکیان با آن موضعگیری صحیحش در مورد رأی دادن به جو بایدن از طرف جریانات کارگریستی-سندیکالیست، رفرمیسم و دگم ایران موردحمله قرار گرفت و میگفتند آواکیان راست و رویزیونیسم هست از این موضع آواکیان دفاع صحیح با متد و رویکرد علمی کردیم؟ بله بهدرستی این کار را کردیم. اشاره به این نکته اصلاً نباید بهعنوان یک رویکرد از خود مرسی و متشکر بودن تلقی شود بلکه ما ضرورت چنان دفاعی(از بیانیه ۱ اوت ۲۰۲۰ آواکیان) به خاطر اینکه برایمان مهم بود که ظرف ۴ سال گذشته فرایندِ به قدرت رسیدنِ فاشیسمِ رژیم ترامپ/پنس را از نزدیک زیر ذرهبین بگذاریم و نبض آن فرایند را همچون طبیب حاذقی که بخشی از یک تیم دانشمندان جهان برای بررسی سیر تحولات وقایع و علم جامعهشناختی آمریکا است در نظربگیریم تا بتوانیم به رهایی واقعی بشریت از طریق انقلاب کمونیستی در جهان و درک عمیق آن برای دامن زدن به انقلاب کمونیستی در ایران با جهتگیری انترناسیونالیسم پرولتاریایی خدمت کنیم.
درعینحال همانگونه که ما (گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران) قبلاً در بیانیهای که تحت عنوان “نکاتی درباره بیانیه اخیر باب آواکیان پیرامون شرایط و بحران فوری، انتخابات آمریکا، طرد رژیم فاشیست ترامپ-پنس و نیاز اساسی برای انقلاب“(۲) در ۲۰ شهریور ۱۳۹۹ مطابق با ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰ موضع خود را علناً اعلام کردیم و گفتیم: “در این نوشته ما تلاش میکنیم که با رجوع مکرر و برخی مواقع کمی طولانی به نوشتههای رفیق باب آواکیان با آوردن نقلقولهای مهم نشان دهیم که چگونه و چرا آواکیان بر مبنای اصول ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی از سال ۲۰۰۵ در تحلیل از شرایط حاکم بر آمریکا و تبیین یک استراتژی برای انقلاب کمونیستی در کشور امپریالیسمِ-سرمایهداری همچون آمریکا و با در دست داشتن همهجانبه نبض مبارزه طبقاتی در عرصههای مختلف آن جامعه در شرایط کنونی یک تاکتیک صحیح “رأی دادن به جو بایدن” را در ۱ اوت ۲۰۲۰ اتخاذ نمود. و چرا این تاکتیک در خدمت و نه در تضاد با استراتژی انقلاب واقعی در آمریکاست.” و بنابراین به آن محفل نقد خود را علناً با نسل نوین کمونیستهای انقلابی ایران مطرح کردیم. و گفتیم که این محفل دقیقاً به خاطر اینکه تحت حملات ضدانقلابی دگماتیستهای ایران در برخوردشان به بیانیه آواکیان کوتاه آمد و بین ۲ صندلی نشست، که هم جایی و محفظهای باز گذارد که بعدها اگر موضع آواکیان اشتباه از آب درآمد بگوید “بله ما قبلاً گفته بودیم که این موضعگیری آواکیان اشتباه است”! و هم در جنبش ایران خودش را به اصطلاح در بین چشمان تنگنظران دگماتیست گروهها و احزاب مدعی کمونیست بودن خراب نکند! در همین زمینه کار بهجایی رسید که همین محفل با اتکا به یک رویکرد موذیانه متنی را از طرف جمع و گروهی از افغانستان که خود را طرفدار سنتز نوین میدانند، اما نه درک عمیقی از سنتز نوین دارند و تنها قلم و زبان محفل حراف و بیعمل مدعی حزب م ل م هستند منتشر کردهاند، محفلی که خودشان جرات دهنکجی به بیانیه باب آواکیان را ندارند، فرایند تاریخی به قدرت رسیدن فاشیسم در آمریکا را عمیقاً درک نکردهاند(بگذریم که ادعا میکنند شماره ویژهای در مورد به قدرت رسیدن فاشیسم حول ترامپ که توسط رفیق آواکیان و حزب کمونیست انقلابی آمریکا نوشته است را ترجمه فارسی و منتشر کردهاند!) و دستاوردهای رفیق آواکیان در مورد فاشیسم و چه باید کردیسم(چه باید کرد غنیشده لنین توسط آواکیان) را نادیده گرفتهاند، با عقب ماندن از درک شرایط عینی در آمریکا بنابراین فقط به تاکتیک رأی دادن به بایدن گیر دادهاند، آنرا پیراهن عثمان کردهاند و به آن “انتقاد” میکنند!(۴)
نتیجه اینکه: هر کمونیست انقلابی طرفدار سنتز نوین که عمیقاً آنرا درک کرده است متوجه میشود که در فرایند پیچیده سیر تکامل وضعیت در آمریکا که بعد از تائید رأی الکترال توسط ایالتهای مختلف اتفاق افتاد و شکست خوردن کودتای اراذلواوباش تحت رهبری ترامپ از طریق ترغیبشان در حمله به کنگره آمریکا در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ برای کشتن رهبران و نمایندگان حزب دمکرات و حتی سردادن شعار «نانسی پلوسی را با شلیک گلوله به مغزش خواهیم کشت» و «مایک پنس را اعدام میکنم» در دالانهای و اتاقهای ساختمان کنگره آمریکا، کلیه موضع رفیق باب آواکیان صحیح و مطابق واقعیت عینی بود. اما نباید کوچکترین توهمی داشت که اگر حمله به کنگره آمریکا و کودتای ارتش اراذلواوباش مسلح تحت رهبری ترامپ فاشیست شکست نمیخورد گامهای بعدی حمله فاشیستهای سفید سالار در قدرت و ارتش میلیونیش به سیاهپوستان، رنگینپوستان(سرخپوستان و لاتین تبارها)، تقویت بیشتر مردسالاری و تنفر از زنان و بردگی شدیدترشان تحت سیادت اوامر مردان، حمله به دگرباشان جنسی، تخریب شدیدتر محیطزیست، به قدرت رسیدن رژیمهای دیکتاتور فاشیست و احزاب فاشیست در سراسر جهان، سرکوب بشریت ستمکش در جایجای جهان برای دستیابی به سود و انباشت سرمایه بیشتر از طریق استثمار شدید و همچنین تهاجم نظامی به کشورهایی که خطری برای پیشبرد منافع استراتژیک نظام سرمایه داری-امپریالیستی آمریکا در آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه هستند، بود.
رفیق ۳ در همین موردنظر داد و گفت:
“این محفل نه رو راست است و نه قصد رو راست بودن و گفتن حقیقت را دارد، و نه میتواند که رو راست باشد. یک محفل پرمدعا و بدونِ پراتیک و هزاران برابرِ دروغگو، دروغگو هستند.
باسابقهای که از اینها من دیدم کوچکترین حقیقتی از دهانشان بیرون نخواهد آمد و با تمام وجود اطمینان دارم که اگر با سند مدرک هم به اینها این قضیه را ثابت کنیم، بازهم با دروغگویی،منکر قضیه خواهند شد.
در آخر ضروری میدانیم که با آوردن نقلقولی از نوشته تحلیلیمان در مورد خیزش برحق ستمکشان در دیماه ۱۳۹۶ را که راهکار مشخصی ارائه میدهد این بحث را خاتمه دهیم(۵):
موج سهمگینتری از امواج انقلاب ایران درراه است. این شعار دلخوش کننده برای کمونیستهای انقلابی نیست بلکه تحلیل مشخصی از علل به وجود آمدن و فرجام آن خیرش است. فرودستان کف خیابان را ترک کرده و به خانه بازگشتند ولی بهشدت در همه ایران و در هر خانهای (ازجمله در میان دشمن طبقاتی برای مقابله با موج نوین انقلاب فرودستان) در میانشان درزمینهٔ بررسی و نتیجهگیری و اینکه چه باید کرد!؟ و قدم بعدی و اینکه راه انقلاب چیست و شکست قطعی دشمن چگونه میسر است، بحث و جدالهای حاد مشخصی وجود دارد. این نکتهای است که جریانات خردهبورژوازی و غیرپرولتری نفوذ کرده در جنبش کمونیستی از درک آن عاجزند. و نکته حیاتی جمعبندی از این خیزش بهحق با رویکرد و متدولوژی علمی، یک خط مرزبندی در تشخیص بین یک نیرو و فرد کمونیست انقلابی با مدعیان کمونیست و رفرمیستهای “چپ” قافیهباف، و مهمتر بین پیشگامان آینده و پسماندههای گذشته در جنبش کمونیستی است.
جنبش کمونیستی برای رهبری این انقلاب هیچ گزینهی دیگری ندارد اگر بخواهد در آن نقش ظفرمندانه پیشگام را بازی کند، باید به عقبماندگیهای سیاسی-تشکیلاتی خود پایان دهد.
پیشگام آینده یا پسمانده گذشته!
این وظیفه جنبش کمونیستی است که کمبودهای جدی خویش را تصحیح نماید و رفقای کمونیست انقلابی تلاش خویش را برای به وجود آوردن هزاران هسته سرخ به خاطر تشکل دهی و رهبری مبارزات تودههای فرودست را مضاعف و چند برابر کنند. هستههای سرخ کمونیستی که با تودههای فرودست پیوند خورده باشند و به بسیج و متشکل کردنشان بپردازند و با تلفیق تئوری انقلابی منبعث از سنتز علمی واقعیت عینی در یک فرایند مشخص بر مبنای اتحاد-مبارزه- وحدت در یک مبارزه اصولی وحدتطلبانه بدون سازش در پرنسیپها و اصول منتج شده از شرایط مشخص مبارزه طبقاتی شرایط تشکیل حزب کمونیست انقلابی ایران را فراهم نمایند و آنرا در کوران مبارزه به یک پیشاهنگ مجرب واقعی تبدیل نمایند
هزاران هستهای که نطفههای اولیه حزب کمونیست انقلابی پیشتاز آینده هستند.
سرنگونی نظام سرمایهداری و توتالیتاریسم مستبد مذهبی جمهوری اسلامی هم ممکن و هم ضروری است!
انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر از آن!
پیش بهسوی ایجاد هزاران هسته سرخ کمونیستی در میان همه اقشار و طبقات که در جبهه انقلاب قرار دارند!
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
شنبه، ۱۸ بهمن ۱۳۹۹
پانویس؛ منابع:
۱- برای خواندن بیانیه ۱ اوت باب آواکیان به لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/2075
۲- برای خواندن این مطلب به لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/2100
۳- برای خواندن این متن تحت عنوان “چند نکته درباره قهرمانان دنیای مجازی و قافیهبافان چپرو که علیه سنتز نوین کینهورزی میکنند!” که توسط “هواداران ایرانی سنتز نوین کمونیسم و بیانیه ۱ اوت سال ۲۰۲۰ باب آواکیان” نوشتهشده است به لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/2111
۴- برای خواندن نقد خلاصه ولی چالشگرانه ما د در مورد همین نکته که ۶ اوت ۲۰۲۰ نوشته شبه لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/2105
همچنین ما رفقای چالشگر نسل نوین کمویست انقلابی ایران را به خواندن تحلیل مان تحت عنوان ” چگونه می توان و باید ضرورت کنونی که بر بستر کروناویروس شکل گرفته را به آزادی تغییر داد؟ خطاب به کمونیستهای انقلابی: اوضاع کنونی و وظایف ما
تحلیلی از: گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
به ویژه بخش “واقعیت جنبش کمونیستی ایران چیست؟” در لینک زیر شبکه اجتماعی تلگرام، جلب میکنیم:
https://t.me/New_Communism/1953
۵- برای خواندن این تحلیل تحت عنوان “ده روزی که ایران را به لرزه در آورد! کندوکاوی در باره علل خیزش به حق فرودستان در دی ماه ۱۳۹۶و چه باید کرد و چه نباید کردها!” به لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/1796
همچنین برای خواندن تحلیل ما در مورد خیزش به حق ستمکشان تحت عنوان “آبان خونین و مهندسی سناریوی پوسیده نظام ضد بشری جمهوری اسلامی برای کنترل اوضاع کنونی” به لینک زیر در شبکه اجتماعی تلگرام مراجعه کنید:
https://t.me/New_Communism/2116
” خطاب به کسانی که بپا خواستهاند با قدرت حاکم مبارزه میکنند و بیدار میشوند:
به علم و رهبری نیاز دارید تا واقعاً آزاد شوید.. پس بیایید با یک سؤال کلنجار بروید: آیا شما میخواهید به دروغ و مزخرفاتی که از دهان افرادی که میخواهند جهان را اساساً همانطور که هست نگهدارند گوش کنید؟ یا آیا شجاعت، صداقت و صداقت فکری خواهید داشت که مستقیماً به منبع نشاندهنده همه اینها بروید، وارد کار شناسانی باب آواکیان شوید و خودتان ببینید؟واقعاً چقدر میخواهید به ستم پایان دهید، دنیا را تغییر دهید و یکبار برای همیشه آزاد شوید؟“
نقل از نشریه انقلاب ارگان حزب کمونیست انقلابی آمریکا – ۸ ژوئن ۲۰۲۰
انقلاب- نه چیزی کمتر!