روزبه کوراغلی- اختلافات کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

 اختلافات کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

برای روشن شدن افکار عمومی زحمتکشان خلق کُرد، همینطور فعالین جنبش در داخل و خارج، ضرورت طرح اختلافات سیاسی امر اجتناب ناپذیر است. اما اهمیت ریشه یابی و پرداختن به زمینه ها و ماهیت آن از طرح کلیت آن بسیار ضروری تر و مهمتر است.

تا جائی که بخاطر دارم وقتی کنگره ای بنام “کنگره کُرد” با ابتکار باصطلاح اوجالان، طالبانی و بارزانی، و با شرکت حدود ۴۰ حزب و سازمان سیاسی کُرد برگزار شد، کومله نیز در آن شرکت کرد.

انتقادهائی نسبت به حضور کومله از سوی افراد و جریانات “سراسری” در آنموقع مطرح شد.

در پی این انتقادات رفقایی از کومله و حزب کمونیست به دفاع از این تصمیم کومله پرداختند.

پیش برد پرسه ی همکاری با احزاب ناسیونالیست کُرد، نمی توانست از تصمیم فردی منتج شده باشد. تردیدی نیست که این تصمیم از اراء جمعی نشات گرفته بود. گرچه موضوع همکاری حداقل در ارتباط با حزب دمکرات، با ارائه منطق فاقد اعتبار، همچون [خواست مردم – جلوگیری از تنش ها و درگیری های آینده در کردستان، بنا به وجود زمینه های قبلی]، که از زبان تک تک اعضاء شنیده می شد، به سالها دور برمیگردد. بنابرین رسمیت این پرسه در چهارچوب همکاری مشترک، نشان از سنگینی گرایش راست است، که پدیده نوظهوری نیست. سالهاست گرایش راست به بهانه ها و اشکال مختلف خواهان انحلال حزب کمونیست است، و باصطلاح می خواهد از چیزی که خود را متعلق به آن نمی بیند، خلاص شود.

ر ابراهیم علیزاده نیز با پشت گرمی و اتکاء به این گرایش است، که در تحریم انتصابات رژیم با احزاب ناسیونالیست کُرد اطلاعیه مشترک صادر می کند. و همینطور با وجود اطلاع از نشست سازش نروژ که چهار حزب ناسیونالیست کُرد ( دو جناح حزب دمکرات و دو جناح منشعب از کومله) برای مزاکره با رژیم جمع شده بودند، را تا مقطعی علنی نمی کند.

اخراج اعضاء منتقد و برخوردهای غیر رفیقانه با اعضاء مخالف درون تشکیلات و زیر پا گذاشتن مصوبات، آیین نامه های داخلی و اساسنامه و دیگر تخلفات تشکیلاتی نمی تواند و نمی توانست بدون حمایت عملی گرایشی باشد، که سالهاست خواهان همگرائی و وحدت عملی روی مسائل کردستان با تمام گرایشات ناسیونالیسم کُردی در کالبد «یک روح» است.

چرا که اگر چنین نبود، ر ابراهیم علیزاده و در کل گرایش راست نمی توانست دست به اقداماتی بزند که سیاست کلی و مقررات تشکیلات را دور می زد. اسناد و مصوبات و مقررات تشکیلاتی چیزی نیست که یک فرد یا حتی یک گروه هرچند اکثریت بدون تصمیمات کنگره بتواند آنرا نادیده بگیرد و به تصمیماتی متوسل شود که برخلاف اراده ی کنگره و مطابق با میل فردی و گروهی اتخاذ شده است.

تصمیمات ر علیزاده یا هر عضو دیگر در هر موقعیت تشکیلاتی می خواهد باشد، با وجود گرایش چپ در شورای مرکزی، و پلنوم کمیته مرکزی که وظایف اش بررسی بیلان کار هیت اجرائی است، و یا ارگان رسیدگی به تخلفات که مسئولیت دارد به تخلفات اعضاء از رده پایین تشکیلات تا ارگان رهبری رسیدگی کند، نمی توانست عملی گردد.

ارگان های مورد اشاره این ظرفیت را داشتند با اتکاء به اساسنامه و مصوبات داخلی و آیین نامه ها، از وی سلب مسئولیت کنند، تا با برگزاری کنگره وسیع به اختلافات رسیدگی گردد و تصمیم نهائی اتخاذ شود. مگر اینکه بپذیریم اعضاء از انظباط درون تشکیلاتی پیروی نکرده اند یا حزب فاقد مناسبات دمکراتیک و ارگان های نظارت است، که چنین فرصتی را برای رهبری یا دیگر ارگان ها مهیا ساخته است. اگر مورد آخری درست باشد در اینصورت مسئله برمیگردد به ضعف ساختاری تشکیلات. ضعفی که تنها کنگره می تواند به اصلاح و تقویت آن اقدام نماید.

حال اگر هدف رفقای گرایش چپ ریشه یابی این بحران است، که حتما هم اینطور است، باید برگردد به بررسی زمینه های سیاست هائی که موجبات فراهم شدن شرایط کنونی شده است. بطور مشخص نشست مشترک کومله با تمام احزاب کُرد ناسیونالیست در [اتاق بحران] در اردیبهشت ۱۳۸۹ که بعد از اعدام چهار تن از فعالان کُرد به جهت فراخوان مشترک برای اعتصاب عمومی در کردستان بعمل آمد. این در حالی بود که تمام افراد و سازمان های چپ سراسری نیز بهمین مناسبت و در محکومیت رژیم نه تنها بیانیه های مشترک صادر کردند، بلکه در آکسیون های اعتراضی نیز بطور وسیع شرکت کردند.

اما رهبری کومله ترجیح داد با احزاب و جریانات ناسیونالیست کُرد همسو شود.

اینکه جریانات چپ در مقاطعی از مبارزه مجبور می شوند با جریانات خُرده بوژوازی که از ماهیت مشخص برخوردارند، برای درهم بکوبند طبقه حاکم، همکاری های محدود انجام دهند، بخودی خود هیج ایرادی ندارد اما این همکاری، که در چهارچوب اهداف و برنامه های جریان چپ صورت می گیرد، نمی تواند در تضاد با استراتژی جریان چپ و خدشه دار شدن صف مستقل آن باشد. این همکاری به مفهوم وحدت و درهم تنیدن نیست.

آنچه که گرایش راست کومله پیش می برد، دقیقا برداشتن مرزهای طبقاتی بین پرولتاریا با بورژوازی است. و همه خلقی کردن مسئله است، که توضیح مفصل آنرا محول می کنم به نوشته بعدی.

مسلم است هر جریان سیاسی از منظر ماهیت طبقاتی خود مبارزه ی را پیش می برد. جریان چپی که در جهت تحقق حاکمیت کارگران، زحمتکشان، له شدگان مبارزه را پیش می برد، و خود را بخشی از طبقه کارگر معرفی می کند، از منظر طبقاتی نمی تواند با جریانات ناسیونالیست که بورژوائی را نمایندگی می کنند، همسویی داشته باشد، مگر اینکه اشاره کردم، گرفتار ایده ی همه باهمی در اینجا کوردیاتی شده باشد.

ناسیونالیت کُرد تافته ای جدابافته از بورژوازی نیست. در عصر سرمایه داری، بورژوازی بنا به ماهیت طبقاتی هرگز نمی تواند و نمی خواهد در انقلاب شرکت کند. خصوصا اینکه این بورژوازی درگیر عقب ماندگی های تاریخی باشد.

وقتی فاشیسم بر اروپا حاکم شد، سوسیال دمکراتهای اروپا، که بمراتب از جریانات ناسیونالیست خاورمیانه بدلیل انشکاف صنعتی رشد یافته ترند. در دفاع از لیبرالیزم در مقابل سوسیالیسم به همکاری با فاشیسم روی آوردند. و از بالای آوارهای که فاشیسم بوجود آورده بود، فریاد زنده باد لیبرالیزم سر میدادند. این مثال را از آن جهت آوردم که دیگر نیازی به جریانات عقب مانده تر بورژاوزی منطقه که همه از ماهیت آنها باخبر هستیم، نباشد. در سطح دیگر همین مسئله را در ارتباط با جریانات ناسیونالیسم کُرد می شود توضیح داد.

شما بهتر از من میدانید، زمانیکه پیشمرگه های کومله در نبرد نابرابر با جمهوری اسلامی جانفشانی می کردند، مقر حزب دمکرات محل رفت و آمد نیروهای وزارت اطلاعات رژیم بود. و در ادامه پیش برد همین سیاست سازش. و بقیه ی احزاب و جریانات موجود منطقه که پرونده ای سالم تر از حزب دمکرات ندارند. این مسائل در مقاله ای مفصل توضیح داده خواهد شد.

هزار باره باید تاکید کرد، نباید فراموش کنیم که سیاست همکاری و سازش از اصول پیوسته و تفکیک ناپذیر استراتژی بورژوازی است. واقعیت مسئله، مسئله منافع طبقات است، و جنگ، جنگ طبقات.

 بررسی همه جانبه این اختلافات نیازمند انتشار علنی مسائل مورد اختلاف از جانب هر دو جناح می باشد، بعد از حصول نتایج، بطور جامع مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.

روزبه کوراغلی

۲۵ ژانویه ۲۰۲۱

در ادامه ی طرح نظرات نسبت به مسائل کومله و حزب کمونیست.

باید تاکید کنم:

«هر اقدامی که بتواند، وحدت تشکیلاتی را با برسمیت شناختن حق ابراز آزاد اراء و نظرات هر دو جناح و پذیرش مبارزه سیاسی و ایدئولوژیک در بستر مناسبات رفیقانه ی درون تشکیلاتی را تضمین کند، نمی تواند مورد تایید و پشتیبانی نیروی مترقی، چپ ها و کمونیست ها قرار نگیرد.»

حصول شرایط فوق مستلزم یکسری گام های عملی است. که بتواند حس اعتماد و روحیه ی همکاری و وحدت درون تشکیلاتی را مجددا بر اعضاء حاکم نماید.

– اقدام به لغو کلیه ی احکام اخراج هائیکه نشات گرفته از این اختلافات است.

– حق استفاده برابر از کلیه امکانات کومله و حزب برای طرح نظرات هر دو جناح

– تن دادن به آیین نامه های درونی و اساسنامه

– ایجاد شرایط دمکراتیک در ادامه ی پیشبرد وظایف حزبی

– معتبر بودن تمامی مصوبات مورد اختلاف تا تصمیم نهائی کنگره وسیع

مواردی هستند که شرایط ادامه کار را ممکن خواهد نمود.

و باز تاکید از من: مسائل سیاسی را باید بروش های سیاسی حل کرد. داوری بشیوه “خانه های انصاف” برخورد مسئولانه به مسائل سیاسی نیست.

شاد و پیروز باشید

روزبه کواغلی

۲۹ ژانویه ۲۰۱۹

توضیح: در پایان لازم به اشاره است، که اینجانب هیچگونه وابستگی تشکیلاتی به کومله سازمان حزب کمونیست ایران و حزب کمونیست ایران ندارم. بلکه از موضع فعال مستقل جنبش کمونیستی ایران به موضوع پرداخته ام.