پیشروی جریان چپ و سوسیالیستی در کردستان، یا سر کومهله را زیر آب کردن!
حرف دل جناح راست و ناسیونالیستی از زبان جمال بزرگپور
پویا محمدی
بالأخره تحت فشار واقعیات جاری در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران و جناحبندی حاد در آن، جناح راست و ناسیونالیستی در آن به رهبری ابراهیم علیزاده پیشنویس پلاتفرم سیاسی خود را در چند «صفحۀ آچهار» انتشار دادند. جمال بزرگپور در قالب نوشتهای تحت عنوان «پیشروی جریان چپ و سوسیالیستی در کردستان، از کدام مسیر؟» مأمور انتشار این پلاتفرم است. خطوط سیاسی مشخص شده در این نوشته کاملاً در جهت یک خانهتکانی از کمونیسم و یک تجدیدنظر همه جانبه از: استراتژی سوسیالیستی کومهله در کردستان، تلاش بیوقفه و پیگیر برای برقراری حکومت کارگری و سوسیالیسم در ایران، تلاش بیوقفه و پیگیر برای استقرار حاکمیت شورایی در کردستان، انحلال حزب کمونیست ایران و غرق کردن کامل کومهله در جنبش ناسیونالیستی است.
جمال بزرگپور و دیگر همجناحیهایش در رهبری کنونی کومهله که به شهادت همه، تا همین دیروز کل موضوع وجود اختلاف سیاسی و جناحبندی در این تشکیلات را از چشم جامعه و فعالین و هواداران در داخل کشور مخفی نگه داشته و منکر آن بودند، میگفتند که بحران و نابسامانیای در این تشکیلات وجود ندارد، و یا اختلاف نظرات سیاسی را به سطح یک انتقاد کوچک این و یا آن رفیق از این و یا آن گوشه از سیاست و یا سبک کار تقلیل میدادند که بلکه بتوانند ماهیت مواضع و دیدگاههای ناسیونالیستی خود را از دید جامعه و از دید تشکیلات مخفی نگه دارند و همزمان برای تصرف و سیطره بر کل تشکیلات نقشه و پروژههای خود را با «موفقیت» به پیش ببرند؛ یک چنین کسانی امروز در قالب نوشتۀ جمال بزرگپور میگویند:
«کشمکشهای درونی یا به تعبیری بحران در کومهله و حزب کمونیست ایران بار دیگر این حزب را در آستانۀ احتمال انشعاب دیگری قرار داده است».
جناح راست که دیگر نمیتوانند بحران و انشعاب را انکار کنند و میدانند که متأسفانه تشکیلات کومهله دچار ضربۀ انشقاق خواهد شد، بیمیل نیستند که بلکه بتوانند به نحوی به اصطلاح گریبان خود را از حزب کمونیست ایران برهانند. رایزنیهایی میان عمر ایلخانیزاده رهبر یکی از جناحهای سازمان زحمتکشان و ابراهیم علیزاده صورت گرفته است. سازمان زحمتکشان در تلاش است که در صورت وقوع انشعاب، ابراهیم علیزاده، حزب کمونیست ایران را رها کرده و تحت عنوان به اصطلاح کومهله فعالیتهای خود را ادامه دهند و تا بتوانند پروژۀ به زعم خودشان «احیای خانوادۀ کومهله» را به پیش ببرند. انتشار نوشتۀ اخیر از سوی جمال بزرگپور به سهم خود زمینهساز انجام یک چنین پروژهای است.
از سوی دیگر، انتشار نوشتۀ مزبور، نتیجۀ فشار سیاسیای است که اخیراً از سوی رهبری جناح چپ و کمونیستیِ تشکیلات بر جناح راست وارد شده و آنها را اینچنین ناچار به ارائۀ بخشی از پلاتفرم ناسیونالیستی و مغایر با خط و برنامۀ رسمی کومهله، نموده است. جمال بزرگپور در جلسۀ مشترک کمیتههای مرکزی حزب کمونیست و کومهله گفته است که «از سوی جناح متبوعش (یعنی ابراهیم علیزاده و متحدینش) تحت فشار است که چیزی نگوید و خودسانسوری کند». اما علیرغم این، بالأخره ایشان به نمایندگی از جناحش به حرف آمد و نظراتی که به قول خودشان قبلاً «بر روی تاقچه گذاشته بودند» را امروز در قالب پلاتفرمی سیاسی به جامعه ارائه کردند. این در نوع خود یک دستاورد برای جناح چپ و کمونیستی این تشکیلات محسوب میشود.
نوشتۀ اخیر جمال بزرگپور تمامی تلاش و تقلاهای چند سالۀ خودِ ایشان و جناح متبوعش مبنی بر لاپوشانی و یا تخفیف مواضع و دیدگاههای راستروانه و انحلالطلبانهشان را بر باد داد. برای مثال همین نوشته، به خوبی صحبتهای اخیر حسن رحمانپناه را در برنامۀ «کومهله و فعالین» خنثی و ماهیت آن را بر ملا کرد.
نوشتۀ مزبور به زودی از جوانب مختلف مورد نقد قرار خواهد گرفت. جدا از هر مورد دیگری در این باره، کافی است به بخش پایانی این نوشته توجه شود تا عمق فاجعۀ سیاسیای که در متن توازن قوای ناسیونالیستی منطقه در پی به زیر آب بردن سر کومهله و اسناد و مصوبات کمونیستی آن است، بر همگان آشکار شود. پلاتفرم ناسیونالیستی جناح راست در کومهله با این جملات به پایان میرسد:
« از همینجا با تکیە بر آنچە آمد لازم است تأکید گردد کە کومەلە محصول جامعە کردستان است و در جواب بە نیازهای این جامعە (یک جامعە طبقاتی) شکل و قوام گرفت و لاجرم در جواب بە نیازهای اکثریت ساکنین این جامعە است کە میتواند بر روند تحولات سیاسی اثر گذار باشد. اگر چنین بە مسئلە نگاە شود آنگاە آسان خواهد بود گفتە شود کە، وظیفە سازمان دادن انقلاب کارگری در ایران و برقراری فوری سوسیالیسم در ایران اگر چە آرمان و افق فعالیت کومەلە را شکل میدهد اما نمیتواند وظیفە فوری و بلاواسطە کومەلە باشد . کومەلە چون جریانی چپ و کمونیست در تلاش است کە در راستای این افق سراسری، چپ و کمونیسم در کردستان را با توجە بە ویژگی های آن اعتبار اجتماعی بخشد ، باید با این معیار بە محک بخورد و بس. اگر چنین روندی بە پیش رود و اگر بتوان با کار فکری و اگاهگرانە گرایش پندارگرایی با تعریفی کە از آن شد در کومەلە و در سیاست ها و جهت گیری هایش بە حاشیە راندە شود، آنگاە کومەلە باید خود را آمادە و پذیرای اصلاحاتی در شیوە و سبک کار در همە عرصە های مختلف فعالیت خود کند ، با روش و سبک تا کنونی کە بعضا حاصل فعالیت در دهە ٥٠ و ٦٠ است نمیتوان بە پیچیدگی ها مبارزە سیاسی و طبقاتی در افتاد ، باید مطالعە کرد ، باید شناخت خود را مرتبا ارتقاء داد و براساس یک ارزیابی واقعبینانە قدم در راە تقویت گرایش چپ و سوسیالیستی در کردستان برداشت. واضح است همە آنچە کە گفتە شد یک شبە اتفاق نخواهد افتاد ، و احتیاج بە زمان دارد اما باید شروع کرد و در حقیقت راە دیگری نیست امروز این انتخاب در مقابل فعالین کومەلە قرار دارد، یا انتخاب مسیر حاشیە گزینی آنچە کە تا کنون از آن صحبت شد و یا عرصە دخالتگری و تأثیرگذاری بر روند تحولات، کدامیك؟ انتخاب در دست ما است. بهمن ١٣٩٩( ژانویە ٢٠٢١ ) »
به راستی که انتشار نوشتۀ مزبور، فرصتی فراهم کرده است که آن طیف از رفقایی که خود را متعلق به جناح رهبری کنونی کومهله میدانند، به خود آیند و در نگاه به آینده، بدانند که امروز در پشت سر کسانی قرار گرفتهاند که همانند عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده و سازمان زحمتکشان خواهان «کومهلۀ کردستانی و دوری از کمونیسم و حکومت کارگری» هستند. رفقایی که هنوز به ابراهیم علیزاده و دیگر رهبرانِ آن جناح توهم دارند و نسبت به آنها خوشباورند لازم است نوشتۀ مزبور را بخوانند و بدانند که دیگر جای هیچ توهم و خوشباوری به آنها نیست و صف خود را از آنان جدا کنند.
کسانی که بر خلاف ۴۰ سال عمل و گفتۀ خود، اینک کومهله را «کردستانی» معرفی میکنند، سازمان دادن انقلاب کارگری و برقراری سوسیالیسم در ایران را از دستور کومهله خارج کردهاند و در این راستا خواهان ایجاد «رفرم و اصلاحات» در کومهله و اسناد و مصوبات کمونیستی آن هستند و همۀ این اعمال و سیاستهای غیرانقلابی را هم مزورانه «کمونیسم اجتماعی» نام مینهند؛ به واقع مشغول پایمال کردن جانفشانی هزاران کمونیست جانباختۀ صفوف این تشکیلات هستند و محق نیستند که با نام کومهله، سازمان زحمتکشان دیگری را در کردستان علم کنند.
۱ بهمن ۱۳۹۹
۲۰ ژانویه ۲۰۲۱