گروه کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران-فرجام جنبش فاشیستی در آمریکا به رهبری ترامپ چه خواهد بود و چگونه می‌توان آنرا برای همیشه به زباله‌دان تاریخ فرستاد؟

فرجام جنبش فاشیستی در آمریکا به رهبری ترامپ چه خواهد بود و چگونه می‌توان آنرا برای همیشه به زباله‌دان تاریخ فرستاد؟

روزنامه اشپیگل آلمان در مقاله‌ای به بررسی تمام آنچه ترامپ در صورت استیضاح از دست خواهد داد، پرداخته است!

۱- مهم‌ترین نکته موردنظر اشپیگل این است که ترامپ از تصدی مقامات دولتی در آینده منع خواهد شد، مانند شرکت مجدد او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴

۲-  حفاظت فیزیکی وی توسط سرویس مخفی که توسط دولت تقبل می‌شود.

۳- وی با ترک دفتر رئیس‌جمهوری مصونیت خود را نیز از دست می‌دهد و سپس او را می‌توان به خاطر نقش خود در حمله به کنگره تحت پیگرد قانونی قرار داد.

هرچند اشپیگل آلمان تا حدی و نسبتاً نکات صحیحی از دید را درباره اینکه اگر ترامپ استیضاح شود (اگر!)، فرجام او چه می‌شود، اما به نکته اصلی فاشیسم ترامپ اشاره‌ای نکرده است و نمی‌گوید که این استیضاح فاشیسمی را که به قدرت رسیده در آمریکا اگرنه از بین نخواهد برد بلکه محدود می‌کند. فاشیسم جنبش سفید سالاران، مردسالار (ضد زن)، ضد خارجی(تنفر از خارجی‌های مقیم آمریکا)، تنفر از دگرباشان و تحمیل فاشیسم با اتکا به بمب هسته‌ای بر جهان است!

تاریخ را هرگز نباید فراموش کرد که هیتلر زمانی که کودتایش شکست خورد به زندان افتاد و در همان زندان کتاب “نبرد من” را نوشت، و بعداً  از طریق مؤسسات سرمایه‌داری-امپریالیستی آلمان و قوانین انتخاباتی توانست به قدرت برسد، جنگ جهانی دوم را دامن زد و با کشتن میلیون‌ها نفر در جنگ و کشتار ۶میلیون نفر از یهودیان  که توسط کل جهان و به‌ویژه نیروهای ارتش سرخ شوری سوسیالیستی توانست او را شکست دهد و فاشیسم را تارومار کند. به همین خاطر شکست استیضاح ترامپ در سنا راه را برای برگشت ترامپ و جنبش فاشیستی‌اش در انتخابات سال ۲۰۲۴ باز می‌گذارد. بنابراین سؤال اساسی این است: که آیا اتکا به مؤسسات سیستم سرمایه‌داری-امپریالیستی آمریکا (کنگره نمایندگان و مجلس سنا) برای برکناری ترامپ و به زباله‌دان تاریخ فرستادن جنبش فاشیستی در آمریکا کافی است؟ برای پاسخ به این سؤال نیاز است به عمق نکات مرتبط با این مسئله باید برویم و آنرا موشکافی کنیم. زیرا درسهای مهمی و حیاتی برای کل بشریت ستمکش در آن وجود دارد که به ویژه کمونیستهای جهان نیاز دارند با رویکرد علمی به آن توجه کنند.

تحلیلی که رفقای حزب کمونیست آمریکا از چرایی و چه باید کرد حول “رخدادهای بی‌سابقه ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی سی” (۱) نموده‌اند برای فهم این مسئله به ما کمک می‌کند. این رفقا به‌درستی گفته‌اند:

“آنچه در ۶ ژانویه اتفاق افتاد ازآنجا آغاز نشد که ترامپ خواستار آمدن هوادارانش که به واشنگتن شد. ماجرا از زمان رئیس‌جمهور شدن ترامپ آغاز نشد. ماجرا بزرگ‌تر و عمیق‌تر از ترامپ است. این به‌خودی‌خود از ترامپ هم خطرناک‌تر است، هرچند که وی نقشی حیاتی در استفاده از این شکاف‌ها و منسجم و به‌صف کردن طیف متنوعی از نیروهای فاشیست بازی کرده است. …به‌طور خلاصه، یک جنبش فاشیستی برای بیش از ۴۰ سال ایجاد شده است- جنبشی که در آن کل مردم تقریباً به معنای واقعی کلمه در جهانی متفاوت زندگی می‌کنند، جایی که درک آن‌ها از واقعیت توسط تخیلات ارتجاعی مدارس مسیحی و کلیساهای متعصب، فاکس نیوز/و گفتگوی رادیویی و وب‌سایت‌های مروج تئوری‌های توطئه جنون‌آمیز و غیره که این افراد در باورهایشان تقویت تقویت‌شده‌اند که حقوقی که  سیاه‌پوستان و دیگر ملیت‌های تحت ستم برای آن‌ها جنگیده و به دست آورده است تهدیدی برای آن‌ها محسوب می‌شود و یا جایگاه آن‌ها را کاهش می‌دهد. آن‌ها بر این باورند که باید مبارزه و چالش‌هایی که زنان علیه شیوه‌های تابع شدن آن‌ها می‌کنند، و یا به رسمیت شناختن انسانیت افراد دگرباش(LGBTQ)، در هم شکنند. به آن‌ها آموخته‌شده است که بیگانه هراس باشند و از مردم کشورهای دیگر متنفر باشند یا حداقل آن‌ها را با تحقیر نگاه کنند. به آن‌ها آموخته‌شده است که بازوهای سرکوبگر دولت- پلیس و ارتش را پرستش کنند- و درواقع بسیاری از این افراد در آن مؤسسات تحصیل‌ و کار کرده‌اند. باب آواکیان به بصیرت ران ریگان (پسر مترقی رئیس‌جمهور سابق [فاشیست] رونالد ریگان) اشاره‌کرده است که اظهار داشت که چرا این افراد از نزدیک با ترامپ هم هویتی می‌کنند، این است که ترامپ از همان مردمی متنفر است که این‌ها هم متنفرند…برخی از مهم‌ترین عوامل کلیدی این حرکت کلی، ده‌ها ساله به سمت فاشیسم چیست؟ ایالات‌متحده با چالش‌های بی‌سابقه‌ای در سراسر جهان روبرو می‌شود- ظهور چین به‌عنوان یک رقیب امپریالیستی، جابه‌جایی اقتصادی و اجتماعی درنتیجۀ جهانی‌سازی دیوانه‌وار تولید سرمایه‌داری، رشد بنیادگرایی اسلامی شرورانه مخالف سلطۀ امپریالیستی که بر شالوده‌ای ارتجاعی قرار دارد. در مواجهه با این عوامل، و تحت تأثیر یک جهان‌بینی متفاوت و تغییراتی که در خود جامعۀ ایالات‌متحده رخ داده است(ازجمله تغییر ترکیب نژادی) بخش‌هایی از طبقۀ حاکمه آمریکا وارد جنگ برای تجدید سازمان‌دهی جامعه بر مبنای سفیدسالاری عریان و مسیحی-فاشیستی شده‌اند و آن را تنها راهکار به‌عنوان یک هنجار منسجم برای تغییر وضعیت جهان می‌بینند.

به‌طور خلاصه، این فاشیست‌ها برای شکل دیگری از حکومت می‌جنگند، یک‌شکل آشکار دیکتاتوری که در آن‌کسانی که با مبارزه تلخ تحت این شکل از حاکمیت سرمایه‌داری به برخی از امتیازات و مواهب حقوقی و عزت را رسیده‌اند، حتی به  موقعیت مادون خفقان‌آورتر رانده‌شده‌اند، و کسانی که مقاومت می‌کنند، یا می‌خواهند برای جهانی بهتر و عادلانه مبارزه کنند، هیچ حقی جز سلول زندان یا بدتر از آن در انتظارشان نیست.”

 با در نظر گرفتن نکات بالا، بعد از استیضاح ترامپ فاشیست از طرف کنگره آمریکا، مفاد این استیضاح و کل بیانیه استیضاح ترامپ که مورد تائید اکثریت نمایندگان مجلس قرار گرفته است، باید به سنا برود و استیضاح ترامپ باید در سنا تائید شود. اینکه چند نفر از جمهوری‌خواهان (که اکثریتشان -اگرنه همه‌شان- فاشیست سفید سالار و طرفدار ترامپ و جنبش فاشیستی هستند) حاضرند برای برکناری او رأی دهند مشخص نیست، و فرجام استیضاح او ناروشن است. و همان‌طور که حزب کمونیست انقلابی آمریکا از طریق تشکل رفیوز فاشیسم گفته است این بستگی به مردم آمریکا دارد که در سراسر آمریکا به خیابان‌ها و حتی به جلو ساختمان کنگره بروند و به‌صورت میلیونی در یک تظاهرات مسالمت‌آمیز او را برکنار کنند. این راهکار با منافع اساسی و موجودیت کل بشریت فرودست و ستمکش ارتباط مستقیم دارد. نکته مهمی دیگر این است که تا زمانیکه انقلاب کمونیستی برای ساختن یک جامعه سوسیالیستی برای محو ۴کلیت(همان‌طور که مارکس به‌صورت بسیار متمرکز در مبارزۀ طبقاتی در فرانسه، ۱۸۵۰۱۸۴۸ در فرمولی که به ” ۴کلیت” شناخته‌شده است اظهار داشت، “این دیکتاتوری پرولتاریا، دوره گذار(انتقال) ضروری به محو همه تمایزات طبقاتی؛ محو کلیه روابط تولیدی که این تمایزات طبقاتی بر آن استوار است؛ محو کلیه روابط اجتماعی که منطبق بر آن روابط تولید است؛ و انقلابی نمودن(دگرگون کردن)کلیه ایده‌هایی که از آن روابط اجتماعی سرچشمه می‌گیرد.”)، برای رسیدن به هدف نهایی کمونیسم صورت نگیرد جنبش فاشیستی به رهبری ترامپ در یک اتحاد منفور با فاشیست‌های مسیحی و جمهوری‌خواهان سفید سالار، ضد زن، ضد دگرباشان، ضد اقلیت‌های ملی، بیگانه هراسی، اسلام هراسی و ضدیت با محیط‌زیست و تخریب آن، به زباله‌دان تاریخ فرستاده نخواهد شد. به‌طور خلاصه تنها راه شکست قطعی فاشیسم در آمریکا، انقلاب کمونیستی و ساختن یک جامعه سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی با جهت‌گیری انترناسیونالیستی برای رهایی کلیه بشریت فرودست و تحت ستم سراسر جهان است. انقلابی که به رهبری حزب کمونیست انقلابی آمریکا که یگانه تشکل پیشتاز مسلح به سنتز نوین کمونیسم است، باشد.

فرجام جنبش فاشیستی در آمریکا به رهبری ترامپ چه خواهد بود و چگونه می‌توان آنرا برای همیشه به زباله‌دان تاریخ فرستاد؟

روزنامه اشپیگل آلمان در مقاله‌ای به بررسی تمام آنچه ترامپ در صورت استیضاح از دست خواهد داد، پرداخته است!

۱- مهم‌ترین نکته موردنظر اشپیگل این است که ترامپ از تصدی مقامات دولتی در آینده منع خواهد شد، مانند شرکت مجدد او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴

۲-  حفاظت فیزیکی وی توسط سرویس مخفی که توسط دولت تقبل می‌شود.

۳- وی با ترک دفتر رئیس‌جمهوری مصونیت خود را نیز از دست می‌دهد و سپس او را می‌توان به خاطر نقش خود در حمله به کنگره تحت پیگرد قانونی قرار داد.

هرچند اشپیگل آلمان تا حدی و نسبتاً نکات صحیحی از دید را درباره اینکه اگر ترامپ استیضاح شود (اگر!)، فرجام او چه می‌شود، اما به نکته اصلی فاشیسم ترامپ اشاره‌ای نکرده است و نمی‌گوید که این استیضاح فاشیسمی را که به قدرت رسیده در آمریکا اگرنه از بین نخواهد برد بلکه محدود می‌کند. فاشیسم جنبش سفید سالاران، مردسالار (ضد زن)، ضد خارجی(تنفر از خارجی‌های مقیم آمریکا)، تنفر از دگرباشان و تحمیل فاشیسم با اتکا به بمب هسته‌ای بر جهان است!

تاریخ را هرگز نباید فراموش کرد که هیتلر زمانی که کودتایش شکست خورد به زندان افتاد و در همان زندان کتاب “نبرد من” را نوشت، و بعداً  از طریق مؤسسات سرمایه‌داری-امپریالیستی آلمان و قوانین انتخاباتی توانست به قدرت برسد، جنگ جهانی دوم را دامن زد و با کشتن میلیون‌ها نفر در جنگ و کشتار ۶میلیون نفر از یهودیان  که توسط کل جهان و به‌ویژه نیروهای ارتش سرخ شوری سوسیالیستی توانست او را شکست دهد و فاشیسم را تارومار کند. به همین خاطر شکست استیضاح ترامپ در سنا راه را برای برگشت ترامپ و جنبش فاشیستی‌اش در انتخابات سال ۲۰۲۴ باز می‌گذارد. بنابراین سؤال اساسی این است: که آیا اتکا به مؤسسات سیستم سرمایه‌داری-امپریالیستی آمریکا (کنگره نمایندگان و مجلس سنا) برای برکناری ترامپ و به زباله‌دان تاریخ فرستادن جنبش فاشیستی در آمریکا کافی است؟ برای پاسخ به این سؤال نیاز است به عمق نکات مرتبط با این مسئله باید برویم و آنرا موشکافی کنیم. زیرا درسهای مهمی و حیاتی برای کل بشریت ستمکش در آن وجود دارد که به ویژه کمونیستهای جهان نیاز دارند با رویکرد علمی به آن توجه کنند.

تحلیلی که رفقای حزب کمونیست آمریکا از چرایی و چه باید کرد حول “رخدادهای بی‌سابقه ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی سی” (۱) نموده‌اند برای فهم این مسئله به ما کمک می‌کند. این رفقا به‌درستی گفته‌اند:

“آنچه در ۶ ژانویه اتفاق افتاد ازآنجا آغاز نشد که ترامپ خواستار آمدن هوادارانش که به واشنگتن شد. ماجرا از زمان رئیس‌جمهور شدن ترامپ آغاز نشد. ماجرا بزرگ‌تر و عمیق‌تر از ترامپ است. این به‌خودی‌خود از ترامپ هم خطرناک‌تر است، هرچند که وی نقشی حیاتی در استفاده از این شکاف‌ها و منسجم و به‌صف کردن طیف متنوعی از نیروهای فاشیست بازی کرده است. …به‌طور خلاصه، یک جنبش فاشیستی برای بیش از ۴۰ سال ایجاد شده است- جنبشی که در آن کل مردم تقریباً به معنای واقعی کلمه در جهانی متفاوت زندگی می‌کنند، جایی که درک آن‌ها از واقعیت توسط تخیلات ارتجاعی مدارس مسیحی و کلیساهای متعصب، فاکس نیوز/و گفتگوی رادیویی و وب‌سایت‌های مروج تئوری‌های توطئه جنون‌آمیز و غیره که این افراد در باورهایشان تقویت تقویت‌شده‌اند که حقوقی که  سیاه‌پوستان و دیگر ملیت‌های تحت ستم برای آن‌ها جنگیده و به دست آورده است تهدیدی برای آن‌ها محسوب می‌شود و یا جایگاه آن‌ها را کاهش می‌دهد. آن‌ها بر این باورند که باید مبارزه و چالش‌هایی که زنان علیه شیوه‌های تابع شدن آن‌ها می‌کنند، و یا به رسمیت شناختن انسانیت افراد دگرباش(LGBTQ)، در هم شکنند. به آن‌ها آموخته‌شده است که بیگانه هراس باشند و از مردم کشورهای دیگر متنفر باشند یا حداقل آن‌ها را با تحقیر نگاه کنند. به آن‌ها آموخته‌شده است که بازوهای سرکوبگر دولت- پلیس و ارتش را پرستش کنند- و درواقع بسیاری از این افراد در آن مؤسسات تحصیل‌ و کار کرده‌اند. باب آواکیان به بصیرت ران ریگان (پسر مترقی رئیس‌جمهور سابق [فاشیست] رونالد ریگان) اشاره‌کرده است که اظهار داشت که چرا این افراد از نزدیک با ترامپ هم هویتی می‌کنند، این است که ترامپ از همان مردمی متنفر است که این‌ها هم متنفرند…برخی از مهم‌ترین عوامل کلیدی این حرکت کلی، ده‌ها ساله به سمت فاشیسم چیست؟ ایالات‌متحده با چالش‌های بی‌سابقه‌ای در سراسر جهان روبرو می‌شود- ظهور چین به‌عنوان یک رقیب امپریالیستی، جابه‌جایی اقتصادی و اجتماعی درنتیجۀ جهانی‌سازی دیوانه‌وار تولید سرمایه‌داری، رشد بنیادگرایی اسلامی شرورانه مخالف سلطۀ امپریالیستی که بر شالوده‌ای ارتجاعی قرار دارد. در مواجهه با این عوامل، و تحت تأثیر یک جهان‌بینی متفاوت و تغییراتی که در خود جامعۀ ایالات‌متحده رخ داده است(ازجمله تغییر ترکیب نژادی) بخش‌هایی از طبقۀ حاکمه آمریکا وارد جنگ برای تجدید سازمان‌دهی جامعه بر مبنای سفیدسالاری عریان و مسیحی-فاشیستی شده‌اند و آن را تنها راهکار به‌عنوان یک هنجار منسجم برای تغییر وضعیت جهان می‌بینند.

به‌طور خلاصه، این فاشیست‌ها برای شکل دیگری از حکومت می‌جنگند، یک‌شکل آشکار دیکتاتوری که در آن‌کسانی که با مبارزه تلخ تحت این شکل از حاکمیت سرمایه‌داری به برخی از امتیازات و مواهب حقوقی و عزت را رسیده‌اند، حتی به  موقعیت مادون خفقان‌آورتر رانده‌شده‌اند، و کسانی که مقاومت می‌کنند، یا می‌خواهند برای جهانی بهتر و عادلانه مبارزه کنند، هیچ حقی جز سلول زندان یا بدتر از آن در انتظارشان نیست.”

 با در نظر گرفتن نکات بالا، بعد از استیضاح ترامپ فاشیست از طرف کنگره آمریکا، مفاد این استیضاح و کل بیانیه استیضاح ترامپ که مورد تائید اکثریت نمایندگان مجلس قرار گرفته است، باید به سنا برود و استیضاح ترامپ باید در سنا تائید شود. اینکه چند نفر از جمهوری‌خواهان (که اکثریتشان -اگرنه همه‌شان- فاشیست سفید سالار و طرفدار ترامپ و جنبش فاشیستی هستند) حاضرند برای برکناری او رأی دهند مشخص نیست، و فرجام استیضاح او ناروشن است. و همان‌طور که حزب کمونیست انقلابی آمریکا از طریق تشکل رفیوز فاشیسم گفته است این بستگی به مردم آمریکا دارد که در سراسر آمریکا به خیابان‌ها و حتی به جلو ساختمان کنگره بروند و به‌صورت میلیونی در یک تظاهرات مسالمت‌آمیز او را برکنار کنند. این راهکار با منافع اساسی و موجودیت کل بشریت فرودست و ستمکش ارتباط مستقیم دارد. نکته مهمی دیگر این است که تا زمانیکه انقلاب کمونیستی برای ساختن یک جامعه سوسیالیستی برای محو ۴کلیت(همان‌طور که مارکس به‌صورت بسیار متمرکز در مبارزۀ طبقاتی در فرانسه، ۱۸۵۰۱۸۴۸ در فرمولی که به ” ۴کلیت” شناخته‌شده است اظهار داشت، “این دیکتاتوری پرولتاریا، دوره گذار(انتقال) ضروری به محو همه تمایزات طبقاتی؛ محو کلیه روابط تولیدی که این تمایزات طبقاتی بر آن استوار است؛ محو کلیه روابط اجتماعی که منطبق بر آن روابط تولید است؛ و انقلابی نمودن(دگرگون کردن)کلیه ایده‌هایی که از آن روابط اجتماعی سرچشمه می‌گیرد.”)، برای رسیدن به هدف نهایی کمونیسم صورت نگیرد جنبش فاشیستی به رهبری ترامپ در یک اتحاد منفور با فاشیست‌های مسیحی و جمهوری‌خواهان سفید سالار، ضد زن، ضد دگرباشان، ضد اقلیت‌های ملی، بیگانه هراسی، اسلام هراسی و ضدیت با محیط‌زیست و تخریب آن، به زباله‌دان تاریخ فرستاده نخواهد شد. به‌طور خلاصه تنها راه شکست قطعی فاشیسم در آمریکا، انقلاب کمونیستی و ساختن یک جامعه سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی با جهت‌گیری انترناسیونالیستی برای رهایی کلیه بشریت فرودست و تحت ستم سراسر جهان است. انقلابی که به رهبری حزب کمونیست انقلابی آمریکا که یگانه تشکل پیشتاز مسلح به سنتز نوین کمونیسم است، باشد.

گروه کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران

۱۳۹۹/۱۰/۲۵ – مطابق، ۱۴ ژانویه ۲۰۲۱

توضیحات:
۱- این نوشته به فارسی ترجمه‌شده و در شبکه اجتماعی تلگرام با لینک زیر قابل‌دسترسی است:

https://t.me/New_Communism/2171

۱۳۹۹/۱۰/۲۵ – مطابق، ۱۴ ژانویه ۲۰۲۱

توضیحات:
۱- این نوشته به فارسی ترجمه‌شده و در شبکه اجتماعی تلگرام با لینک زیر قابل‌دسترسی است:

https://t.me/New_Communism/2171