اطلاعی کمیته کردستان حزب حکمتیست
کرنش سازمان پژاک در بارگاه خامنه ای
نامه سرگشاده سازمان پژاک به “آیت الله سید علی خامنه ای” رهبر جمهوری اسلامی در تاریخ 31 ماه مه سال 2013، نه تنها ماهیت ارتجاعی و بیربطی کامل این جریان را با منافع مردم، بلکه بیگانگی این جریان قومپرست با فضای سیاسی جامعه ایران و مشخصا کردستان ایران را هم نشان میدهد. در طول حاکمیت جمهوری اسلامی به دلیل رادیکالیسم موجود در جامعه کردستان حتی دیگر جریانات ناسیونالیست این جسارت را نداشته اند، این چنین گستاخانه برای سازش و بند و بست با جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کنند. نتوانسته اند این چنین بیشرمانه ماهیت فوق ارتجاعی جمهوری اسلامی را بزک کنند و تقاضای “چاره جویی دمکراتیک مسئله کرد” از این رژیم فاشیستی را داشته باشند. محتوای سیاه و ارتجاعی نامه پژاک به خامنه ای گویای ماهیت ارتجاعی و سیاه سازمان پژاک است. این واقعیت را وسیعا به میان کارگران و مردم باید برد. احزاب ناسیونالیست کرد و حزب دمکرات کردستان ایران به دنبال گرفتن سهمی از قدرت از فردای انقلاب 57 ایران آمادگی سازش با جمهوری اسلامی را داشت و در همان سال 58 پیام لبیک هم برای خمینی فرستاد، اما دو فاکتور اولا ماهیت فوق ارتجاعی جمهوری اسلامی و دوما حضور کمونیسم و رادیکالیسم قوی در جامعه کردستان مانع این بود حزب بورژوازی کرد و جمهوری اسلامی به مثابه حاکمیت بورژوایی به سازشی برسند. اکنون پژاک با همان هدف گرفتن سهمی از قدرت زیر لوای”آزادی فرهنگی، هویتی و اتنیکی” آماده است در ساختار قدرت سیاسی جمهوری اسلامی به رهبری ولی فقیه خامنه ای شریک شود و در کردستان به پاسدارحفظ نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود.
پژاک این نامه را در آستانه انتخابات رئیس جمهوری اسلامی و با امید بستن به این سناریوی پوچ نوشته و حاوی پیام خاصی بود که از جمهوری اسلامی و خامنه ای همیشه جواب رد گرفته و هم به درس و آموخته جدی برای بخشی از احزاب و جریانات ناسیونالیست کرُد در کردستان ایران هم تبدیل شده تا به آسانی و به شکل کنونی پژاک قمار سیاسی نکنند. نامه پژاک قبل از انتشار ارزش مصرف خود را از دست داد. چون یکهفته قبل از این نامه، در رابطه با “انتخاب” رئیس جمهور اسلامی ایران، از طرف خامنه ای و بیت رهبری،سکانداران اصلی رژیم چون رفسنجانی و کُل جریانات”اصلاح طلب، و دار و دسته احمدی نژاد، جواب سخت گرفتند. همه آنها را بی سر و صدا و نا امید تر از گذشته سر جای خودشان نشاندند. در این میان نامه پژاک به خامنه ای جز رسوایی این جریان چیز دیگری نصیبش نمی کند.
نامه پژاک، به سبک همیشگی جریانات بورژوا ناسیونالیست حاوی اعلام ظرفیت وفاداری، خلوص نیت و چاکر منشی همیشگی نسبت به رژیم جمهوری اسلامی است. اساسی ترین پیام این نامه، این بود که، برای شرکت کردنشان در مراسم “انتخابات” رئیس جمهور، تا این لحظه سیاست صبر و انتظار را بجا آورده و منتظر بذل توجه و عنایات”رهبر” هستند تا به گونه ای چراغ سبزی را به آنها نشان دهد. تا آنها هم در پرتو آن، به کمک “انتخابات” بی رمق رژیم بشتابند و به پاس آن، ارادت خالصانه خود را ادا کنند. پژاک، در چارچوب پیام خود، به فاکتورمنطقه ای و پتانسیل ضد مردمی جریانات ناسیونالیست کرُد برای سازش و معامله با حکومتهای مرکزی اشاره کرده و آن را به”رهبر” جمهوری اسلامی گوشزد کرده اند.
ناگفته نماند که سازمان پژاک، از معدود جریانات ناسیونالیست کرُد است که تا کنون راجع به شرکت یا عدم شرکت خود در نمایش “انتخاب” رئیس جمهور اسلامی ایران، اظهار نظر نکرده و تاکنون به انتظار بذل توجه خامنه ای نشسته و با اتکا به سخنان خامنه ای آماده شرکت در«مقاومت و حماسه سیاسی و..»، هستند به شرطی که پروسه تامین حقوق “دمکراتیک خلق ها و ملت کرد” با زعامت آیت الله خامنه ای شروع شود. زهی بیشرمی!
کارگران و مردم مبارز کردستان!
نامه سرگشاده پژاک خطاب به خامنه ای، هر چند فوق ارتجاعی است، اما یکی از نمونه های بارز این واقعیات طبقاتی است که پژاک و خامنه ای به عنوان سمبل دو اردوی بورژوازی محلی و سراسری، دارای آنچنان منافع اقتصادی و سیاسی پایه ای هستند، که ظرفیت دست به یکی شدن علیه مردم را دارند. این نامه، عجز و گلایه یک جریان حاشیه ای ناسیونالیست کرُد در اپوزسیون است که از دریچه خواست و منافع سرمایه دارانه خود با هم طبقه ای لم زده بر اریکه قدرت در مرکز ایران در میان گذاشته شده و با زبان بی زبانی به او هشدار میدهند، که هم طبقه و هم منفعت هستند. اعلام میکند اگر در به یغما بردن ثروت جامعه و استثمار طبقه کارگر، شریکشان کنند، سرانجام بسان سران احزاب کرُد در کردستان عراق و تجربه کنونی ترکیه، در برابر طبقه کارگر و مردم محروم کردستان با دولت ستمگر مرکزی همگام خواهند شد. کل فلسفه وجودی و داستان فعالیت سیاسی همه احزاب ناسیونالیست کرُد از جمله پژاک رسیدن به جایگاه و قدرت سیاسی طبقاتی خویش که زیر عناوین مختلف سنگ دفاع از “ملت کرُد، خلق کرُد و زبان کرُدی، وطن کرُدی و….” را به سینه خود میزنند تا با فریب دادن مردم کرُد زبان از آنان به نفع اهداف ارتجاعی خود بهره جویند. پژاک قصد دارد در این شرایط سخت و بحرانی که رژیم اسلامی با آن دست به گریبان شده، به کمکش شتافته و در نجات جمهوری اسلامی در مقابل مردم کمک کننده باشند. همان کاری که امثال رفسنجانی و “اصلاح طلبان حکومتی” هم در دستور کار خود گذاشته اند.
کارگران و مردم مبارز!
نامه سرگشاده پژاک به خامنه ای، آمادگی این جریان را برای همدست شدن با جمهوری سیاه اسلامی نشان میدهد. این نامه واقعیتی را فاش میکند که مداوما ما کمونیستها اعلام میکنیم که اهداف و سیاست کل جریانات و احزاب ناسیونالیست کرد و از جمله پژاک ضد منافع کارگران و مردم و صف آزادیخواهی است. بی تردید باید پژاک و کل جریانات ناسیونالیست را افشا و طرد کرد. باید متحد و متشکل شویم. ترس و نگرانی از اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران و مردم محروم تنها شامل حال حاکمان و سرمایه داران در قدرت نیست. ترس اپوزیسیون بورژوا ناسیونالیست و یا اسلامی و ارتجاعی کمتر از حاکمان سرمایه دار خزیده در قدرت نیست. چون علیرغم هر اختلافی که امروز با همدیگر دارند، منافع همه آنها حفظ ارکان سرمایه و استثمار طبقه کارگر و حفظ وضع موجود است. با توجه به نکات فوق، کمیته کردستان حزب حکمتیست، کارگران و همه مردم را فرامیخواند که با تمام توان خویش برای بزیر کشیدن رژیم جمهوری اسلامی صف قدرتمند و متحدی را سازمان دهیم و در شرایط کنونی مراسم “انتخابات” رئیس جمهوری اسلامی را هم که دغدغه پژاک هم هست، با ناکامی روبرو سازیم. پژاک و هر جریان آماده بند و بست و سازش با جمهوری اسلامی را تماما رسوا و ایزوله کنیم.
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
دوازدهم خرداد 1392
دوم ماه جون 2013