باب آواکیان: فاشیسم ترامپ- هرروز خشنتر و خطرناکتر میشود: چگونه یک مبارزه مصمم و بسیج تودهای میتواند آنرا شکست دهد
قسمت ۳ از
رأی دادن کافی نخواهد بود: ما باید به خیابانها برویم، در خیابانها بمانیم، برکناری ترامپ/پنس را همین حالا مطالبه کنیم!
مترجم: برهان عظیمی
در بیانیه ۱ اوت سال ۲۰۲۰ باب آواکیان تحت عنوان “درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری برای بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی برای انقلاب“، من در مورد این نکته مهم صحبت کردم:
در این زمانحساس، باید از هر ابزار مناسب غیرخشونتآمیز برای بیرون کردن این رژیم از قدرت استفاده شود. و اگر علیرغم اعتراض گسترده تحت مطالبه حذف رژیم ترامپ/پنس، این رژیم در زمان رأیگیری همچنان در قدرت باقی بماند، پس-با استفاده از تمام وسایل مناسب برای انجام حذف این رژیم باید شامل رأی دادن علیه ترامپ باشد(با فرض اینکه انتخابات واقعاً برگزارشده است)-بدون اینکه اتکا اساسی بر این گذاشته شود. واضح است که، این به معنای دادن”رأی اعتراضی” به برخی از نامزدهایی(کاندیداهایی) که شانس پیروزی ندارند، نیست، بلکه درواقع رأی دادن به جو بایدن نامزد حزب دموکرات، بهمنظور رأی دادن مؤثر علیه ترامپ میباشد.
درعینحال ، من به شدت تأکید کردم که:
اتکا صرف به رأی دادن برای برکنار کردن این رژیم قریببهیقین منجر به نتایج بسیار بد و حتی فاجعهآمیز خواهد شد. این امر بهویژه با توجه به کارهایی که این رژیم قبلاً انجام داده است و آنچه ترامپ در رابطه با انتخابات میگوید، صادق است.
اما، اگر این درست باشد، پس چگونه میتوان این رژیم را از قدرت کنار زد- و بهطور مشخص، چگونه یک بسیج گسترده تودهای واقعاً میتواند منجر به برکناری این رژیم شود؟
تصور کنید:
شمار فزایندهای از میان هزاران نفری که قبلاً توسط کارزار تشکل ضد فاشیسم RefuseFascism.org (رفیوز فاشیسم) با آنها تماس برقرارشده و آنها را با به اهتزاز در آوردن خواست این رژیم فاشیستی باید همین حالا برود! به حرکت درآورده است به سازمان دهندگان اصلی تبدیل میشوند و -از طریق تماس مستقیم، رسانههای اجتماعی و سایر روش ها-با خانوادهها، دوستان و هممحلیهای خود تماس میگیرند و با درگیر کردن همه افراد و گروهها، ، هزاران نفر دیگر را که در نفرتشان نسبت به هر آنچه این رژیم بر آن پافشاری و بیرحمانه درحرکت است که میخ خود را بر آن بکوبد، مشترک هستند را به این جنبش رو به رشد و بهطور فزاینده متنوع، جذب میکنند. و به این ترتیب عده زیاد دیگری بهنوبه خود نیز سازمان دهنده میشوند.
تصور کنید که، همانطور که در اعتراضات گسترده علیه ستمگری نژادپرستانه و ترور پلیس اتفاق افتاده است، مردم از ۳ اکتبر هرروز، در پاسخ به فراخوان تشکل ضد فاشیسم(Refuse Fascism- رفیوز فاشیسم) برای تظاهرات مداوم غیر خشونتآمیز اما مصمم، حول خواست وحدتبخش که این رژیم اکنون باید برود، بسیج شوند در خیابانها بسیج میشوند. این بسیج و سازمانیافتگیها با افزایش تعداد افراد که از ادامه قتل و خشونت پلیس خشمگیناند، رشد میکنند، گسترش مییابند و در حال تکثیر هستند؛ از تخریب محیطزیست؛ از کودکان در قفس و دهها هزار مهاجر در اردوگاههای کار اجباری در مرز ؛ از بیعاطفگی و دروغگویی بیرحمانه و بیپروای ترامپ در مورد بیماری همهگیر کووید که باعث دهها هزار مرگ غیرضروری و بهطور نامتناسبی در میان سیاهپوستان و قهوهایها(لاتین تباران) و بومیان شده است؛ حرکت بیوقفه رژیم برای تحکیم بیشتر دیوان عالی که یکی دیگر از ابزارهای قضاوت تبعیضآمیز و سرکوب فاشیستی است- تودههای مردم، از همه بخشهای جامعه، که از همه اینها بیزارند و برایشان روشنتر گشته است که همه اینها با این رژیم فاشیستی مرتبط است و توسط آن به اجرا درمیآید، به بسیجهای روزمره پیوسته و خشم و مقاومتشان را با خواست وحدتبخش: این رژیم همین حالا باید برود! پیوند بدهند.
تصور کنید: دانش آموزان، معلمان، دانشمندان، متخصصان پزشکی، وکلا، کشیش و حضار در کلیسایشان، اتحادیهها، سازمانهای حقوق مدنی و عدالتخواه، هنرمندان، ورزشکاران و دیگران در عرصه فرهنگی- همه اینها، و دیگران، فراخوان(تشکل ضد فاشیسم این رژیم اکنون باید برود) را بپذیرند و برای تقویت جنبش به آن تشکل بپیوندند. سلبریتی ها(افراد مشهور) و افراد متشخص در حوزههای مختلف از پلتفرمشان(سکو- منبر-م) برای بزرگنمایی پیام و کمک به جمعآوری تعداد بیشتری استفاده کنند.
همانطور که جنایات این رژیم- سفیدسالاری(برتریطلبی سفید)، برتری مرد و دیگر تعصبات روزبهروز افزایش مییابد؛ حرکت برای سرکوب آرا و سرقت انتخابات؛ به تهدید متوسل شدن و ترغیب خشونت برای ماندن در قدرت بدون در نظر گرفتن نتیجه انتخابات؛ بهطور فزایندهای “وزارت دادگستری” را به ابزاری برهنه برای سرکوب بیقانون تبدیل نمودن و ربودن حقوق اولیه مردم، و درعینحال اقدام به ایجاد یک دیوان عالی میکند که همه اینها را “قانونی” و مطابق “قانون اساسی” اعلام خواهد کرد- همه اینها و موارد دیگر، بهطور فزایندهای عریانتر میشود، و با نزدیک شدن به انتخابات برنامهریزیشده با سرعتی گیجکننده شتاب میگیرد، و بخشهای در حال رشد از جامعه به این درک میرسند که برای مقابله با این مسئله نمیتوانند بهسادگی به انتخابات نگاه اتکا کنندهای داشته باشند. کنار گذاشتن اتکا منفعلانه به “روند عادی سیاسی” و با غلبه بر ترسشان در برابر تهدیدها و تعرضات توسط اراذلواوباش فاشیست، در سراسر کشور تودههای مردم عادی در امواج فزاینده به خیابانها میآیند و به جریان جاری حول این رژیم باید همین حالا برود بپیوندند! یا خودشان چنین بسیجهایی را که هنوز اتفاق نیفتاده شروع کنند. این امر به یک موج خروشان عظیم تبدیل میشود، کشور را بهطورکلی فرامیگیرد و درگیر میکند، شرایط قراردادهای(مقاوله های-م) سیاسی را به طرز چشمگیری تغییر میدهد، و هر رقیب سیاسی و همه مؤسسات(نهادهای) غالب بر جامعه را مجبور میکند به این موج در حال گسترش مقاومت مصمم تودهای واکنش نشان دهند. این بسیج رو به رشد از حاشیه به مرکز توجه و پوشش رسانهای در این کشور و در سطح بینالمللی منتقل میشود. توجه مردم در سراسر جهان به آن جلب شده از آن الهام گرفته و تظاهراتهایی را در همبستگی و حمایت از آن سازمان میدهند.
تصور کنید که ناگهان، سیاستمداران و برنامهریزان حزب دموکرات مجبور به درک این مسئله شوند که نمیتوانند بهسادگی تمام خشم و نارضایتی را در انتخاباتی که هرروز توسط رژیم فاشیست دزدیده میشود و با خشونت به انحطاط کشیده میشوند، منتقل کنند. این سیاستمداران اکنون اعلام کنند که با احساسات تودههای تظاهرات کنندهای که خواستار این رژیم باید همین حالا برود همراهاند و آنرا به رسمیت بشناسند!- و آنها تلاش کنند که سخنرانانی در این تجمعات برای کنترل و هدایت نمودن آن سازماندهیها(بسیجها) به “کانالهای قابلقبول” که منجر به “بینظمی” بعدی نمیشود، داشته باشند. ” اما، با توجه به درک و عزم رو به رشد تظاهرکنندگان، تلاشهای این سیاستمداران فقط بیشتر و بیشتر و حتی بیشتر باعث جلبتوجه به این سازماندهیها(بسیجها) میشود- و حتی در مواجهه با تهدیدات فزاینده و اقدامات سرکوب و خشونت رژیم و هواداران فاشیست آن، در داخل و خارج بصورت یکنواخت و یکسان، این بسیجها به رشد خود ادامه میدهند و حتی پرقدرتتر خواهان: اکنون باید برود! بصورت رعدآسا میشوند.
رهبران حزب دموکرات در مواجهه با این وضعیت بهشدت حدت یابنده محاسبه(افمارش-حساب و کتاب کردن-م) میکنند که تنها راهی که میتوانند کنترل اوضاع را به دست آوردند و به برقراری مجدد برخی از “روند منظم” امیدوار باشند این است که خودشان خواست رژیم ترامپ/پنس همین حالا باید برود را – حتی قبل از یک انتخابات برنامهریزیشده که این رژیم کاملاً آنرا منحرف کرده است و از ادامه کار آن بهعنوان یکروند “آزاد و منصفانه” جلوگیری کرده است، بپذیرند. توسط دیگران که در موقعیتهای قدرتمند در دولت هستند به این حرکت دموکراتها، حتی برخی از سیاستمداران جمهوریخواه که سرانجام تصمیم گرفتند به اهداف سیاسی و جاهطلبیهای شخصی آنها است که با جدایی از این رژیم و تجدید سازمان حول “رهبران” دیگر، نیز به این حرکت بپیوندند(یا در پشتصحنه موردحمایتشان قرار میگیرد). ترامپ (و پنس) با این اولتیماتوم(اتمامِحجت) از طرف این نیروهای طبقه حاکم روبرو میشود که یا استعفا میدهند یا استیضاح(ایمپیچ- impeached) میشوند- و این بار محکوم میشوند- و کسانی که این خواسته را مطرح میکنند نیز روشن میکنند که اگر ترامپ (و پنس) از رفتن امتناع ورزند، قدرت نهادینهشده در پشت آنها قرار داد این خواست را اجرا کند.
تصور کنید!
البته، نمیتوان دقیقاً گفت امور به کجا ختم میشود، و هیچ “تضمینی” برای موفقیت وجود ندارد. اما رسیدن به این ممکن است و در رابطه با این امر نیاز است بر دو مورد تأکید شود.
اول، اگر تودههای مردم پیرامون مطالبه که این رژیم باید برود همین حالا به خیابانها نیایند؛ اگر این رژیم مجاز به سرکوب آرا و استفاده از تهدید و زور خشونت برای ادامه قدرت باشد؛ اگر بتواند حکومت فاشیستی خود را بیشازپیش تثبیت کند و از چماق افسارگسیخته بیشتری را برای جایگزین کردن برنامه و اهداف فاشیستیاش استفاده کند- درنتیجه عواقب آن واقعاً فاجعهبار خواهد بود.
دوم، ما –همه ما، برآمده از محیطهای مختلف زندگی و دیدگاههای سیاسی مختلف، میتوانیم ماهیت این رژیم فاشیستی را همانطور که هست تشخیص دهیم و از زندگی در آمریکای فاشیست امتناع ورزیم-ما، با همکاری باهم در شمار هزاران و میلیونها نفر، میتوانیم نماد احساساتی برحقی که دهها میلیون نفر از هر آنچه این رژیم نمایندگی میکند متنفر هستند و آرزوی داشتن دنیایی بسیار بهتر از این را دارند، باشیم. ما میتوانیم با بسیجهای گسترده، غیر خشونتآمیز اما پایدار و با سرعت در حال رشد که خواستار اینکه این رژیم همین حالا باید برود! هستند– خالق امکان تحقق یافتن این واقعیت باشیم. ما میتوانیم بیان قدرتمند این درک مهم که- به دلیل ماهیت بسیار فاشیستی آن رژیم، و با تلاشهای فزاینده برای دزدیدن محرمانه این انتخابات و بدون در نظر گرفتن نتیجه واقعی آن انتخابات در قدرت باقی بماند- که این رژیم نامشروع است و باید برکنار شود. و اگر، حتی با این بسیج تودهای، این رژیم در ۳ نوامبر همچنان در قدرت باقی بماند، این واقعیت که ما این بسیج تودهای را انجام دادهایم و با قدرت مطالبه این رژیم باید همین حالا برود! را به اهتزاز درآوردهایم به این معنی است که درصورتیکه ترامپ و رژیمش بدون در نظر گرفتن نتیجه واقعی انتخابات تلاش کند همچنان در قدرت باقی بماند، شرایط بسیار مطلوبتری برای ادامه و تقویت بیشتر این بسیج جمعی به وجود خواهد آمد.
اینکه آیا امکان وجود یک جامعه واقعی، جهانی و آیندهای برای بشریت وجود دارد- که ارزش زندگی در آن را دارد- به نسبتی که کم هم نیست به آنچه ما آرزو داریم بهعنوان تصمیمگیرندگان در بوجود آوردن چنین جهانی بستگی دارد، و با عزم راسخ برای تحقق بخشیدن این امر ضروری تلاش میکنیم.
*********
با در نظر داشتن این رئوس مطالب اساسی درباره آنچه ضروری است و آنچه ممکن است وجود داشته باشد که در بالا ذکر شد- جنگ مصمم و بسیج گستردهای تودهای که واقعاً میتواند حرکات رژیم ترامپ/پنس برای برقراری حاکمیت فاشیستیاش با عواقب واقعی فاجعهباری که در پی دارد را به شکست برساند- بیایید این را بیشتر و بهطور کاملتر ، در چارچوب وضعیت بزرگتر و تحولات مهم اخیر بررسی کنیم.
مرگ روت بدر گینسبورگ و فاشیستهای متعصب متنفر از زن
اعلام خبر مرگ روت بدر گینسبورگ، قاضی دیوان عالی لیبرال، فرصتی برای ترامپ و دیگر فاشیستهای همدم او بوده است که برای احترام به گینسبورگ مکث نکنند، بلکه بلافاصله قصد خود را برای دژکوب انتصاب یک قاضی راست افراطی در دادگاه دیگر اعلام کنند- که با “پشتوانه قانونی” بیشتری از طرف “بالاترین دادگاه موجود در سرزمین”، برنامه و اهداف متعصبانه ستمگرانه و سرکوبگرانه رژیم فاشیست ترامپ/پنس، که شامل: استفاده از “قدرت اجرایی” برای زیر پا گذاشتن حاکمیت قانون و “قانون” را فقط به ابزاری از رژیم فاشیست تبدیل کند؛ اختیارات نامحدود بیشتری به پلیس برای خشونت و قتل به نام “قانون و نظم” اعطا کند؛ آزار و اذیت بیرحمانه مهاجران، دگرباشان جنسی، مسلمانان و سایر “افراد نامطلوب”؛ رفع بیشتر محدودیتهای غارت محیط زیستی؛ وطنپرستی و بنیادگرایی مذهبی (یعنی فاشیسم مسیحی) را در گلوی همه افراد جامعه بهزور تپاندن- و مهمتر از همه، غیرقانونی کردن سقطجنین و بهطورکلی کوبیدن شدیدتر زنان و آنان را در موقعیت مطیع مردان و در کل جامعه قرار دادن.
در گفتگوی “رژیم ترامپ/پنس باید برود!” ، من “اتحاد نامقدس” بین ترامپ و بنیادگرایان مسیحی را بررسی کردم، که هسته اصلی و نیروی محرکه این فاشیسم هستند.(۱)
کریستین کوبس دومِز درباره همین پدیده (و از بنیادگرایان مسیحی بهعنوان “انجیلیها” یاد میکند و بهویژه انجیلیهای سفیدپوست را در ذهن دارد) میگوید:
حمایت انجیلی از ترامپ یک اشتباه(انحراف) و صرفاً یک انتخاب پراگماتیک نبود. بلکه، اوج همآغوشی با مردانگی ستیزهجویانه انجیلیها بود، ایدئولوژیای که اقتدار مردسالارانه را حفظ و تقدیس کرده و بیرحمانه چنان قدرت ستمگرانه را در داخل و خارج خانه تأیید میکند.(۲)
طرفداری متعصبانه فاشیست مسیحی در مخالفت با سقطجنین درواقع تصور جعلی که سقطجنین به معنای “کشتن نوزادان” میباشد، نیست– آنچه توسط این واقعیت نشان داده میشود (ازجمله) این واقعیت که این مخالفانِ حق سقطجنین نیز بهشدت مخالف کنترل بارداری هستند که در وهله اول از بارداری جلوگیری میکند. حقیقت این است:
آنچه واقعاً در این امر دخیل است این است که سقطجنین و کنترل زایمان به زنان کمک میکند تا استقلال مشخصی داشته باشند، آزادی تصمیمگیری درباره داشتن و زمان بچهدار شدن- و بله، آزادی خاصی در روابط جنسی به انتخاب خودشان بر اساس میل و اراده خودشان، بدون اینکه نگران این باشند که آیا آنها باردار میشوند و چه زمانی تصمیم دارند و میخواهند یا نمیخواهند و تصمیم به آن (باردارشدن) ندارند، به آنها میدهد. این استقلال نسبی و آزادی است که باعث عصبانیت جنونآمیز در بین فاشیستهای مسیحی میشود، زیرا این امر با کاهش نقش زنان در “کمک همسری” به شوهران و زاییدن فرزندان برای این شوهرها در خانوادههای مردسالار، تحت سلطه مردان و افراد تحت امر مخالف است. و موقعیت مظلوم زنان در کل جامعه.۳
در نوشتهها و سخنرانیهای قبلی- ازجمله مقاله قبلی (بخش ۲) در این مجموعه – تأکید کردم که بین زنستیزی پدرسالارانه (نفرت و تخریب زنان) این فاشیسم و برتریطلبی نژادپرستانه سفید(white supremacy- سفیدسالاری- اعتقاد به تفوق سفیدپوستان بر نژادهای دیگر-م) تهاجمی آن، ارتباط مستقیم و پیوند قدرتمندی وجود دارد و اینکه:
“سازش” با این فاشیستها- که “نارضایتیهای آنها”(شکایتهایشان) ناشی از کینه متعصبانه در برابر هرگونه محدودیت برتری سفید(سفیدسالاری)، برتری مرد، بیگانهستیزی( نفرت از بیگانگان)، شوونیسم خشمگین آمریکایی، و غارت بیبندوبار محیطزیست، و بهطور فزایندهای در اصطلاحات دیوانهوار بیان میشود، نمیتواند موجود باشد. هیچ مصالحهای بر مبنای اصول اعتقادی این فاشیستها، با تمام پیامدها و عواقب وحشتناک آن، نمیتواند وجود داشته باشد!(۴)
هرکسی که از پذیرش (“مصالحه” با همه اینها) امتناع میورزد، ضروری است که فوراً درک کند که اگر رژیم ترامپ/پنس بتواند جهشی بیشتر در تحکیم حاکمیت فاشیستیاش و پیاده کردن برنامه فاشیستیاش بکند، چه عواقب وحشتناکی را به دنبال خواهد داشت. این فاشیسم ” صرفاً یک مسئله مرتبط با سیاستهای هولناک نیست، بلکه به شکل کیفی حاکمیتی متفاوت مبتنی بر سرکوب وحشیانه و نقض آنچه اولیهترین حقوق محسوب میشود ، است.”(۵)
هوبرت لاک، متخصص الهیات آمریکایی آفریقاییتبار- که در مقاله قبلی (قسمت ۱) این مجموعه نقلقول کردم – بر این نکته مهم تأکید میکند:
اگر همه اینها فقط نبردی برای تسخیر قلب و ذهن مردم آمریکا بود، میتوانستیم با نگرانی بسیار کمتری درگیر مناقشه شویم، و اطمینان داشته باشیم که حسن نیت و نجابت انسانی درنهایت بر جهل و تعصب پیروز خواهد شد. اما اینیک نبرد برای قدرت است– این نبردی است برای به دست گرفتن مهار دولت، دستکاری در دادگاهها و تصمیمات قضایی، کنترل رسانهها، و دخالت در هر گوشه از زندگی خصوصی و روابط ما است، تا آنچه راست مذهبی در نظر دارد به آن برسد اراده خدا بر آمریکا حاکم شود.(۶)
فریاد برای تجمع مشترک و فراخوان به یک کنش
همهکسانی که میتوانند تشخیص دهند که این کابوس بهسرعت در حال تبدیلشدن به یک واقعیت خشن است- کسانی که از زندگی کردن در یک آمریکای فاشیستی که هر امید و آرزو برای یک ایجاد جهان عادلانه با تهمت شرورانه سرکوب و جانشان را بیرحمانه گرفتن، خودداری می کنند-ما، در شمار دهها میلیون نفر، باید باهم همکاری کنیم(کنش متحدانه-م) تا شرایطی ایجاد کنیم، که هیچچیز “عادی” نتواند وجود داشته باشد و تا زمانی که این رژیم فاشیست در قدرت است منجر به فاجعه میشود ؛ عمل کنیم.
ما باید با شناخت کامل از مخاطرات عمیق درگیر و تهدید غایی علیه بشریت که توسط این رژیم ایجاد میشود، مبارزه کنیم. آنچه در حال حاضر فراخوانده میشود مبارزهای است بدون خشونت، اما شجاعانه و جسورانه تا زمانی که این رژیم برکنار شود با عزم راسخ بدون عقبنشینی برافروخته(مشتعل) گردد. ما باید به روشی بسیار اضطراری شرایطی را به وجود آوریم که در آن هر نیرویی- در میان بخشهای مختلف قدرتها و مؤسسات(نهادهای) حاکم، و در کل جامعه – مجبور به پاسخگویی و به وزنه سنگین تبدیلشدن(دخالت قوی کردن) نسبت به اوضاع سیاسی که ما از طریق بسیجهای فزاینده و قدرتمند، با پافشاری بر اینکه این رژیم اکنون باید کنار برود! ایجاد میکنیم، باشند.
هر چیزی کمتر از آن به معنای گره زدن خود(متصل کردن خود) به نیروها و رویهها، و منفعلانه منتظر نتیجهای شدن که بهاحتمالزیاد منجر به تسلیم در برابر این فاشیسم، با عواقب واقعاً فاجعهبار (بدون کوچکترین اغراق)، خواهد شد.
همانطور که در بیانیه ۱ اوت من تأکید شده است: “در این زمانحساس، باید از هر وسیله مناسب با اقدامات غیرخشونتآمیز استفاده شود تا این رژیم از قدرت برکنار شود.” (۷) و اگر به آن موقعیت برسد، این به معنای رأی دادن به بایدن است تا بهطور مؤثر علیه ترامپ رأی دهید.
من همچنین به این واقعیت مهم اشارهکردهام:
این درست است که تا اینجا(در این مرحله)، رأیگیری در چند ایالت اساساً نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را تعیین میکند- بنابراین، مانند مورد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری قبلی(۲۰۱۶)، کسی(همچون هلیری کلینتون) میتواند اکثریت رأی عمومی مردم را به دست بیاورد و بازهم رئیسجمهور نشود. اما، حتی با توجه به این واقعیت، یک استراتژی انتخاباتی که میتواند برای دموکراتها بسیار بهتر عمل کند، این است که به مصاف کل رویکرد نژادپرستانه ترامپ را مستقیماً و قویاً بروند و سیاهپوستان و سایر رنگینپوستان و تعداد زیاد سفیدپوستان مخاطب قرار دهند. (بهویژه، هرچند نهتنها، نسلهای جوان) که نشان دادهاند انگیزهشان برای پایان دادن به بیعدالتی اجتماعی، نابرابری آشکار و خشونت گسترده پلیس است. اینیک “مخزن” عالی است که ازنظر تئوریک ، دموکراتها میتوانند روی جلبتوجه آن تمرکز کنند.(۸)
همچنین درست است که “دموکراتها واقعاً این کار را نخواهند و نمیتوانند انجام دهند”.(۸) اما ایجاد نوعی وضعیت سیاسی که بایدن و دموکراتها مجبور به تشخیص عزم راسخ و پاسخ پس دادن به عزم پرقدرت بیانشده شمار عظیمی که خواستار پایان دادن به رژیم ترامپ/پنس و فاشیسم موجود در آن- که میتواند دموکراتها را بر اساس مبنایی که حداقل به قلب ماهیت فاشیستی اساسی و برنامه رژیم ترامپ/پنس نزدیک شود مجبور به ابراز مخالفت با ترامپ کند… که بهنوبه خود، میتواند افراد بیشتری را وادار کند که با خواست این امر به خیابانها بیایند… که بهنوبه خود، میتواند شرایط و موقعیتهای مساعدتری را برای راهاندازی جنگ برای برکناری این رژیم ایجاد کند.
به آنچه درنتیجه خیزش زیبایی که علیه نژادپرستی نهادینهشده(سامانمند) و رعب و وحشت پلیس رخداده است، فکر کنید. از راههای بسیار قابلتوجه، “مکالمه در مورد نژاد” به طرز چشمگیری تغییر کرده است. ناگهان، دموکراتها و دیگر نهادهای “جریان اصلی” احساس میکنند که مجبور هستند نهتنها در مورد لزوم “رفرم پلیس” ، بلکه در مورد “نژادپرستی سامانمند” صحبت کنند- و در مورد کل تاریخ این کشور بحث و مناظره گسترده که ریشه در بردهداری و نسلکشی علیه مردم بومی دارد، در جریان است! امکان وقوع همه اینها-و فضای سیاسی که در مدتزمان کوتاهی به طرز چشمگیری تغییر کرد- در غیاب این بپاخیزی زیبای تودهای بههیچوجه نمیتوانست به وقوع پیوندد! و همین امر به همان روش فوری (“متراکم شده”–”تلسکوپی”) میتواند اتفاق بیفتد، اگر نهتنها ادامه طغیان برحق علیه ستم نژادپرستانه و ترور پلیس و دیگر بیعدالتی ظالمانه ادامه یابد، بلکه اگر همه اینها باهم مرتبط شوند، و تجلی اعلام قدرتمندی که تودههای مردم شمارشان مداوم رشد یابد و در خیابانها با قدرت خواستار رفتن رژیم فاشیست ترامپ/پنس شوند!
اگر این رژیم فاشیستی هنوز در زمان رأی دادن همچنان در قدرت باقی بماند- پس نهتنها فقط لازم است که مردم رأی دادن فردی خودشان بهپیش ببرند، بلکه باید برای بسیج مردم به تعداد گسترده برای شکست انتخاباتی قاطع به این رژیم فاشیست تلاش کنند. اما، درعینحال، همانطور که بارها تأکید کردهام- و این نمیتواند بارها تأکید شود- به تمام دلایلی که در اینجا (و همچنین در هرجای دیگر این مجموعه و در بیانیه ۱ اوت من) اتکا صرف به رأی دادن برای برکنار کردن این رژیم قریببهیقین منجر به نتایج بسیار بد و حتی فاجعهآمیز خواهد شد.
تودههای مردم باید برای ایجاد مطلوبترین شرایط در مجبور به برکناری این رژیم هماکنون اقدام کنند، که تداوم و تحکیم بیشتر آن با در قدرت ماندنش، بدون هیچگونه اغراقی، عواقب واقعاً عجیبی را به همراه خواهد داشت.
صعود به چالش تاریخی و غلبه بر همه موانع (ازجمله در خود ما)
همانطور که تأکید کردم، ” جدی نگرفتن آنچه علناً توسط ترامپ و طرفداران فاشیستش اعلام میشود، یک خطای بسیار جدی خواهد بود،” ازجمله تهدیدهای آنها برای اعمال خشونت حتی بیشتر برای اطمینان که رژیم ترامپ/پنس در قدرت باقی بماند. اما یک واقعیت مهمتر نیز این است: ” به همان اندازه که این تهدیدها و اقدامات خشونتآمیز فاشیستی، و آمادگی برای انجام هر چه بیشتر خشونت، واقعاً خطرناک است- ترسیدن و تسلیم شدن در برابر این امر، دهشت بسیار بیشتری را به دنبال خواهد داشت.”(۹) در مقابله با این، هر فرد معقولی میتواند الهام گیری و شجاعت را در اعمال تودههای مردمی که با شجاعت حملات مکرر توسط نیروهای پلیس و نیروهای طوفان دولت تحت فرماندهی رژیم ترامپ/پنس و همچنین حملات توسط اراذلواوباش فاشیست مسلح طرفدار ترامپ، با مقاومت علنی یا نافرمانی جسورانه را رد کردند و به خیابانها ریختهاند تا خشم خود را از سرکوب وحشیگری نژادپرستانه و قتل و عزمشان برای پایان دادن به این مسئله ابراز کردند، بیابد.
اما مسئله فقط ترس، هرچند موجه، نیست که باید بر آن غلبه شود. بلکه همچنین این فردگرایی(individualism–دیدگاه معتقد به اصل استقلال و اتکا به منافع فردی خویش-اول خودم- بدون اعتقاد به کار جمعی و تشکیلاتی و عدم اعتقاد به منافع اساسی بشریت سراسر جهان-م) است که بهویژه در دورههای اخیر در این جامعه بسیار گسترده شده و اغلب با منتها درجۀ عبارات، بیان میشود. در شرایط امروز، که با نیروی تخریبی بینهایت در حال افزایش و شتاب فاشیستی روبرو هستیم، این فردگرایی غالباً اکنون اینگونه بیان میشود: “درحالیکه من از همهچیز ترامپ و هر کاری که انجام میدهد متنفرم، من باید به فکر خودم و کسانی که به من نزدیک هستند باشم؛ و زمانیکه افراد زیادی قبلاً این کار را نکردهاند(به خیابانها نیامده اند-م) از خودم و جانم مایه گذاشتن و پا به میدان گذاشتن و بهطور فعال با ورود به خیابانها در تظاهرات حول این خواست که این رژیم همین حالا باید کنار برود، شرکت کردن- خوب، من مایل نیستم که خود را در معرض این ریسک قرار دهم(خود را به مخاطره نمیاندازم)، بهویژه هنگامیکه قرار است انتخابات برگزار شود و این احتمال وجود دارد که این مسئله را حل کند.”
در اینجا- همراه با جلبتوجه مجدد بار دیگر به شیوههایی که ترامپ در حال انحراف و سرقت انتخابات است و از خشونت استفاده میکند و حتی خشونت بیشتر را تهدید میکند تا در قدرت بماند، بدون توجه به آنچه در این انتخابات واقعاً اتفاق میافتد- باید قویاً اشاره شود: اگر همهکسانی که این دیدگاه را ابراز کردهاند (یا آنرا حس کردند) واقعاً به خیابانها میآمدند، یک نیرو به معنای واقعی کلمه میلیونها نفر و حتی دهها میلیون نفر که اصرار خود را بر اینکه رژیم ترامپ/پنس باید همین حالا برکنار شود! همانطور که تشکل ضد فاشیسم(رفیوز فاشیسم) RefuseFascism.org فراخوانده و سازماندهی شده است، میتوانست وجود داشته باشد.
همچنین باید صریحاً گفته شود: این فردگرایی شایع(حکمفرما)– که همه فقط به خود فکر میکنند و از حرکت بر مبنای منافع بزرگتر بشریت امتناع میورزند- این بخش بزرگی از دلیل مواجهشدن با وضعیت وحشتناکی است که اکنون با آن روبرو هستیم. و ادامه دادن این راه فقط به بدتر شدن و عواقب فاجعهبار واقعی برای تمام بشریت کمک خواهد کرد – که درنهایت تعداد کمی (اگر این تعداد واقعاً به موجودیتش ادامه دهد) از آنها قادر به فرار از آن خواهند بود. (علاوه بر خطر همیشگی نابودی توسط بمب هستهای، خصوصاً باوجوداینکه انگشت زورگوی ترامپ بر دکمه آغاز بمب هستهای قرار دارد، به بحران زیستمحیطی و صدمه شدید و تسریع یافتهای که رژیم ترامپ/پنس که قبلاً به محیطزیست وارد کرده است، به این فکر کنید که اگر در قدرت باقی بماند، در مقیاس بسیار وحشتناکتری انجام خواهد داد.)
ممکن است “آسان” نباشد، اما به نفع منافع اساسی همه است (هرکسی که به بیعدالتی اجتماعی و نابرابری و داشتن محیطی زیست طبیعی و اجتماعی که در آن انسان میتواند نفس بکشد و امیدوار به شکوفایی باشد، اهمیت میدهد) که همه ما مایل هستیم “در میان اولین کسانی” قرار بگیریم که با جسارت قدم جلو بگذاریم و بخشی از یک بسیج بشویم که خواستار برکناری این رژیم همین حالا است- و با انجام این کار، پی میبریم(کشف میکنیم) که ما سرانجام “تنها” یا “فقط چند روح شجاع” نیستیم، بلکه نهتنها به خاطر احساسات بلکه بهعنوان یک نیروی فعال، با هزاران و درنهایت میلیونها نفر در کنار هم هستیم.
بله ، درست است که هیچ “تضمینی” وجود ندارد که حتی چنین بسیج گستردهای بتواند این رژیم را بهزور برکنار کند- و این رژیم، همراه با متعصبان دیوانه فاشیست که “پایگاه” آن را تشکیل میدهند، با عصبانیت در برابر این مقاومت خواهند کرد- اما میتوان تضمین کرد که، اگر این رژیم موفق شود با به فساد کشیدن و سرقت انتخابات و سپس امتناع از ترک قدرت، در قدرت بماند، بار دیگر تأکید میشود که عواقب آن فاجعهبار خواهد بود.
و گرچه هیچ “تضمینی” وجود ندارد، اما امکان قطعی رسیده به یک نتیجه مثبت وجود دارد. یکبار دیگر تأکید میشود، به تأثیر عظیمی که ظهور زیبای بپاخیزی تودهای علیه ستم نژادپرستانه (ستم سفید سالاری) و ترور پلیس داشته است فکر کنید، تقریباً به معنای واقعی کلمه همهچیز “یکشبه” شروع و انجام شد.
درعینحال ، مهم است که درک کنیم، حتی اگر و بهعنوان یک بسیج تودهای که خواستار برکناری این رژیم است، میتواند تأثیر مهمی بر روی صحنه سیاسی و همه نهادهای قدرت و بخشهای جامعه داشته باشد، احتمالاً امور بهعنوان یک گسترش خط مستقیم این بسیج تودهای پیش نمیرود. بلکه بهاحتمالزیاد بهعنوان تأثیر متقابل(تعامل) بین آن بسیج تودهای و تضادها و درگیریهای موجود بین قدرتهای حاکم موجود، که با این بسیج تودهای حدت خواهد گرفت، رخ خواهد داد- احتمالاً منجر به یک بحران سیاسی قدرتمندی در ابعاد و عمق میشود که نیروهایی که بهطور عادی در برابر انجام کارهایی خارج از “روشها و روشهای نهادهای سنتی” این سیستم مقاومت میکنند، قدرتهای طبقه هیئت حاکمه که بهطورمعمول خود را مستقیماً درگیر سیاستِ سیستم نمیکنند و حتی برخی از آنها که تاکنون سرسختانه با این رژیم فاشیستی گیرکردهاند(آنرا پذیرفتهاند) به این نتیجه خواهند رسید که برکناری این رژیم برای جلوگیری از عمیقتر شدن بحران برای کل سیستم آنها، ضروری است- یا حداقل ترامپ (و پنس) مجبور به استعفا شوند.
بازهم تأکید میشود، هیچکس نمیتواند با اطمینان کامل بگوید که نتیجه همه اینها چه خواهد بود. اما یک خیزش عظیم مردمی، با هدف بیرون راندن رژیم ترامپ/پنس، حتی قبل از انتخابات، میتواند نقشی بسیار قدرتمند در ایجاد شرایط مساعد برای مقابله این رژیم که راسخ است در قدرت باقی بماند و حتی ویرانی و وحشت بیشتری دامن زند، داشته باشد.
تشخیص این موضوع بسیار مهم است
بسیج تودهای گستردهای که موردنیاز است نمیتوانند “یکشبه”، پس از انتخابات ساخته شود- و نمیتواند با محدود کردن موارد در چارچوب و محدودیتهایی که دموکراتها بر آن تأکید میکنند، ساخته شوند.(۱۰)
و از طریق کار تشکل رد فاشیسم(Refuse Fascism -نپذیرفتن فاشیسم) و پیوستن برخی دیگر به این تلاش، این بسیج گسترده در حال حاضر آغازشده است.
اینیک واقعیت است که، از همان روزهای آغازین رژیم ترامپ/پنس، تشکل رفیوز فاشیسم خواستار بسیج تودهای پیرامون خواسته این رژیم باید برکنار شود، شده است. و درحالیکه تاکنون هزاران نفر جمع شدهاند تا برای ابراز این خواسته به خیابانها آمدهاند، اما هنوز این بسیج به آنچنان رشد در افزایش تعداد(با جستوخیز) که اکنون خیلی سریع باید به آن دست یابد، منجر نشده است. اما، ازآنجاکه این هزاران نفر واقعاً احساسات دهها میلیون نفری را نشان میدهند، آنها درواقع نماینده یک نیروی بالقوه قدرتمند هستند، و حیاتی است که بر مبنای هر پیشرفتی که حاصل میشود برای سازماندهی و بسیج مردم ساختن آن بهپیش رود، ازجمله امکانپذیر ساختن کسانی که قدم پیش گذاشتند تا خودشان سازمان دهندگان بسیاری دیگر شوند… که اینها بهنوبه خود، سازمان دهندگان تعداد بیشتری شوند. بعلاوه، تشخیص شناخت و به عمل درآوردن بسیار مهم است که، در حال حاضر ما با زمان بسیار متفاوتی نسبت به چند سال گذشته، حتی با همه خشمهایی که این رژیم در طی این سالها مرتکب شده است، روبرو هستیم.
اوضاع اکنون بسیار حادتر است و با شتاب بیشتری در حال تحول و پیشروی است، بهویژه هنگامیکه با نزدیک شدن به انتخابات برنامهریزیشده ترامپ حمله فاشیستی فیزیکیاش را تشدید کرده است. این تأثیرات متناقضی دارد. از یکسو، سرکوب و حملات خشونتآمیز علیه مردم معترض به بیعدالتی- و تهدیدهای سرکوب و خشونت حتی بدتر- از طرف این رژیم و طرفداران فاشیست آن، همراه با این واقعیت که انتخابات برنامهریزیشده بهسرعت در حال نزدیک شدن است: این امر باعث شده است که بیش از تعداد معدودی از کسانی که از این رژیم متنفرند، در وضعیت انفعالی قرار گیرند و فقط منتظر انتخابات باشند و امیدوار باشند که بهنوعی بحرانی را که اکنون با شرایط بسیار بدی شدت مییابد، حل کند. اما طرف دیگر ماجرا این است که انگیزه بیامان این رژیم و حامیان آن، حتی با نزدیک شدن به انتخابات، نیروی عظیم منهدمکننده فاشیستیاش را بهطور کامل برای تخریب و سرقت انتخابات به حرکت درآورد، از قبول شکست در انتخابات خودداری نماید و بدون در نظر گرفتن نتیجه انتخابات در قدرت باقی بماند- این بیشتر و بیشتر واقعیت آنچه توسط این رژیم نمایندگی میشود، خطر بزرگ بهسادگی منتظر انتخابات بودن، و نیاز شدید اکنون به خیابانها آمدن و خواستار حذف این رژیم شدن را بهاجبار به جلوصحنه میآورد و در مقابل چشمان همه مردم قرار میدهد.
یکبار دیگر تأکید میشود که این در مورد اهمیت بسیج و سازماندهی که در حال حاضر در شرف تکوین است را به میان میآورد که قبلاً پیرامون مطالبه ترامپ/پنس همین حالا باید برکنار شود! انجامشده است! درباره اهمیت بسیار این بسیج صحبت میکند، با هر تعداد که در هر زمان مشخص سازماندهی میکند، پایدار میشود، روزبهروز برگزار میشود و از هر پیشرفت قابلتوجهی که به دست میآورد، استفاده خواهد کرد. ازآنجاکه این کار به روشهایی اعم از مصمم و خلاقانه انجام میشود، “تصور” مردم- همراه با ادامه بحران را که عمدتاً توسط اقدامات فاشیستی و اعلامیههای ترامپ هدایت میشود- “همهچیز میتواند “تخیل و تصور” مردم را با تعداد فزایندهای از مردم که به خیابانها سرازیر میشوند، خواست برکناری این رژیم اکنون را با صدای بلندتر مطرح میکنند و تعداد بیشتری را دعوت میکنند تا در این بسیج شجاعانه و فوری موردنیاز شرکت کنند، “جلب کند” و”سد” میتواند شکسته شود.
درنتیجه:
با آگاهی کامل ازآنچه توسط این رژیم فاشیستی نمایندگی میشود ، و این بدان معناست که ترامپ نهتنها به دنبال سرکوب آرا افرادی است که علیه او رأی میدهند بلکه در حال آمادهسازی برای استفاده از سرکوب شدید و خشونتآمیز است تا درصورتیکه بهعنوان برنده در انتخابات اعلام نشود در سمت خود باقی بماند، ایجاد یک بسیج کاملاً گسترده و پایدار پیرامون خواست متحد کننده که این رژیم باید در حال حاضر برکنار شود! -با جهتگیری آماده شدن برای ادامه این حرکت(بسیج تودهای) حتی بعد از انتخابات، اگر شرایط اقتضا کند، از اهمیت حیاتی و فوری برخوردار است.(۱۱)
***
تعصب دیوانهوار فاشیستها که اصرار دارند ترامپ در قدرت باقی بماند و برایشان هم مهم نیست که تحت چه شرایطی اینکار انجام شود، باید با شور و شوق وصفناپذیر تودههای مردمی که از هر آنچه این رژیم فاشیستی نمایندگی میکند متنفرند و تهدید واقعی برای موجودیت بشریت توسط این رژیم را تشخیص میدهند، روبرو شود و با عزمی برحق که این رژیم باید برود! شعلهور شود.(۱۲)
پانویسها:
۱. رژیم ترامپ/پنس باید برود! به نام بشریت ما آمریکای فاشیست را نمیپذیریم، جهانی بهتر امکانپذیر است”. فیلم این سخنرانی در وبسایت انقلاب در دسترس است.
https://vimeo.com/channels/BATalkTrumpPenceMustGo
۲. نقل از کتاب کریستین کوبس دو مِز، تحت عنوان “عیسی و جان وین: چگونه اونجلیستهای سفیدپوست ایمان را خراب کردند و به یک ملت ضربه زدند”، نشر لیور لایت. بخشی که در اینجا نقل شده از “مقدمه” است.
۳. “فاشیست های امروز و کنفدراسی: یک خط مستقیم، ارتباط مستقیم بین همه ستم ها.” این مقاله من(آواکیان) در revcom.us نیز موجود است.
۴- باب آواکیان: “ترامپ در حال حاضر ربودن انتخابات است و برای ماندن در قدرت حتی تهدید بیشتری در اعمال خشونت میکند”، قسمت ۲ از سری مقاله های “رأی دادن کافی نخواهد بود- ما باید به خیابان ها برویم و در خیابان ها بمانیم و برکناری ترامپ/پنس را همین حالا مطالبه کنیم!” این مقاله در revcom.us در دسترس است.
لینک ترجمه فارسی این مقاله در شبکه اجتماعی تلگرام چنین است:
https://t.me/New_Communism/2103
۵. بیانیه ۱ اوت ۲۰۲۰ باب آواکیان، “درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری برای بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی برای انقلاب“ (همچنین در revcom.us نیز موجود است) .
۶. ” تأملاتی در مورد پاسخ به مدرسه پسفیک مکتب ادیان بهحقوق دینی،” تألیف دکتر هوبرت لاک(Hubert Locke). این مطلب در revcom.us موجود است.
۷. بیانیه ۱ اوت ۲۰۲۰ باب آواکیان، “درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری برای بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی برای انقلاب“ (همچنین در revcom.us نیز موجود است) .
لینک ترجمه فارسی این مقاله در شبکه اجتماعی تلگرام چنین است:
https://t.me/New_Communism/2075
۸. باب آواکیان: بخشی از مقاله باب آواکیان قسمت ۱ “رأی دادن کافی نخواهد بود- ما باید به خیابان ها برویم و در خیابان ها بمانیم و برکناری ترامپ/پنس را همین حالا مطالبه کنیم!”، تحت عنوان “دموکرات ها نمی توانند با ترامپ بجنگند.”
لینک ترجمه فارسی این مقاله در شبکه اجتماعی تلگرام چنین است:
https://t.me/New_Communism/2101
۹. باب آواکیان: “ترامپ در حال حاضر ربودن انتخابات است و برای ماندن در قدرت حتی تهدید بیشتری در اعمال خشونت میکند”، قسمت ۲ ، تأکید در متن اصلی است.
لینک ترجمه فارسی این مقاله در شبکه اجتماعی تلگرام چنین است:
https://t.me/New_Communism/2103
۱۰. باب آواکیان، “دموکرات ها نمی توانند با ترامپ بجنگند.”
۱۱. بیانیه ۱ اوت ۲۰۲۰ باب آواکیان، “درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری برای بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی برای انقلاب“ (همچنین در revcom.us موجود است) ، تأکید در متن اصلی است.
۱۲. باب آ.واکیان، “ترامپ در حال حاضر ربودن انتخابات است و برای ماندن در قدرت حتی تهدید بیشتری در اعمال خشونت میکند”، قسمت ۲، تأکید در متن اصلی است.