نامه به ابراهیم علیزاده دبیر اول کومهله
در باره
پرونده سازی و ترور شخصت مخالفین سیاسی
با سلام گرم!
حتما نوشته ۱۳ شهریور ۱۳۹۹حسن رحمانپناه بنام “سردار بی سپاهی که به همه می تازد؟ (در حاشیه اظهارات جدید مجید حسنی)” از رهبران کومهله و هم نظر و هم جناحی با شما در جریان اختلافات فعلی را خواندهاید. این نوشته در سایتهای کومهله و بارها در سایتهای مختلف انترنتی توسط دیگر رهبران این سازمان پخش گردیده و مورد تائید قرار گرفته است.
موضوع نوشته وی ظاهرا جواب به مطلب ۹ شهریور ۱۳۹۹ من بنام “سوژه جناح چپ در کومهله و مفهوم اختلافات فعلی” است. اما در خط خط آن اثری و جملهای از نقد سیاسی نظراتم وجود ندارد. هدف نویسنده بحث سیاسی و روشن کردن نکتهای در نوشته من در جریان این اختلافات نیست بلکه دسیسه چینی و هتک حرمت مخالفین سیاسی است. او تقلا دارد تصویر دلبخواهی از شخص من ارائه دهد تا متعصبین ناسیونالیست در کومهله و خارج از آن را علیه کمونیستها و هر منتقدی بسیج کند.
در نوشتهها و مصاحبههای اعضا این سازمان تا کنون موارد زیادی از این گونه پرونده سازیها بویژه از طرف موافقین شما در رهبری این سازمان علیه مخالفین سیاسی علنی شده و همگان از آن اطلاع دارند. متاسفانه این سبک اتهام زنی و پرونده سازی در کومهله تاریخی بیش از دو دهه پشت سر دارد. این فرهنگ سیاسی در کومهله و حکا کادرهای زیادی از قبیل حسن رحمانپناه را تربیت کرده است. بطوریکه اکنون این روش برخورد به مخالفین سبک جا افتادهای در کومهله است و خود ارگان اصلی رهبری این سازمان این روش را علیه مخالفین و احزاب کمونیست بکار می گیرد.
فکر نمی کنم شما بخواهید و بتوانید با این جریان قوی در کومهله برخورد کنید اما دیر یا زود دامن خود شما را هم خواهد گرفت. موضوع و مسئله من در این نامه منتسب کردنم از جانب حسن رحمانپناه به “مخرب، تفرقهانداز، شونیست، غیر اخلاقی ترین” فرد و به رخ کشیدن زور بازو و ساز و برگ و “عظمت” مادام العمری کومهله برای ساکت کردن مخالفین سیاسی نیست. اینگونه برخوردها روال جا افتادهای در این سازمان است. ما با این فرهنگ و ادبیات آشنائی داریم و انتظاری غیر از این از چنین کسانی عبث است.
هدف من از نوشتن این نامه به شما ضمن طرح موضوعات بالا، مقابله با سبک پرونده سازی و پاپوش دوزی رهبران کومهله علیه مخالفین سیاسی و شخص من در حضور افکار عمومی مردم و جامعه است. من در مقابل چنین کسانی احیتاجی به دفاع از خود و سابقه مبارزاتیام ندارم. حسن رحمانپناه در آن نوشته پرونده قطور دو بخشی را به خاطر فعالیت کمونیستی و آزادیخواهانهام از دوره اتقلاب سال ۵۷ تا به امروز برایم ساخته است. او “خردمندانه” تاریخ این دوره ۴۲ ساله فعالیتم را در این روزها و در جریان این اختلافات کشف کرده است. البته شانس آوردهام که وی از سابقه فعالیتم در دوره قبل از انقلاب ۵۷ اطلاعی ندارند تا آن را ضمیمیه پروندهام کند.
بخش عمده و اساسی نوشته مورد اشاره راجع به همین موضوع است. اما بخش دیگر پرونده سازی او “روانی” معرفی کردن مخالفین سیاسی است. در مقابل چنین سازمانی که رهبرانش از سطح پرونده سازی برای کمونیستها از دیگر احزاب ناسیونالیست قدمی جلو زدهاند و مخالفین خود را مریض “روانی” با “ذهن معیوب” معرفی می کنند چکار باید کرد؟ احتمالا حسن رحمانپناه مرا و منتقدین در خارج از کومهله را با اعضا مخالف در این سازمان اشتباه گرفته و فکر می کند با چماق داری می تواند جلو اظهار نظر سیاسی کمونیستها را بگیرد. باید هر انسان آزادیخواه و منصف، هر حزب و سازمان کمونیست و سکولار قاطعانه با رواج پاپوش دوزی و پرونده سازی علیه مخالفین سیاسی مقابله کند.
مسئولیت اصلی این پرونده سازیها در کومهله و پاسخگويي بدان در وهله اول بر دوش دبیراول کومهله ابراهیم علیزاده است.
با آرزوی سلامتی برایتان
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
مجید حسینی