دولت و دادگاه سرمایه داران هرگز رای به محکومیت خود نخواهند داد!
جمال کمانگر
جنجال حول” مضحکه” انتخابات رئیس جمهور اسلامی باعث شده است اعتراضات کارگری حاشیه ای و کمتر انعکاس پیدا کنند. چند روز گذشته کارگران” کاشی گیلانا” به عدم پرداخت 9ماه از حقوق و مزایا خود اعتراض کردند. کارگران جاده قزوین – رشت رامسدود و اقدام به آتش زدن لاستیک کردند. اعتراض کارگران “نی بر” نیشکر هفت تپه و چندین نمونه دیگر خبر از دهها اعتراض کوچک و بزرگ در میان کارگران است. این در حالی است اعتراضات به حد اقل دستمزدها کماکان ادامه دارد و نشان داده است که طبقه کارگر تاکنون تمکین نکرده است.
در کنار اعتراضات بالا که توام با تجمع و اعتصاب است نوع دیگری از اعتراض توسط “انجمنهای صنفی” علیه حداقل دستمزدها رواج پیدا کرده است که خیلی بی ربط به مبارزه کارگران است. این درست است که مسئله دستمزدها به حیات طبقه کارگر ربط دارد. اما ایجاد توهم در میان کارگران که اگر” شورای عالی کار” نشست داشته باشد و آنرا بازبینی کند تاثیری در آن خواهند داد. فریب است. حد اقل دستمزد اعلام شده است حدود 480 هزار تومان است این چندر قاز حتی شامل کل کارگران نیست. کارگاه های 5 الی 10 نفره از همین حد اقل ناچیز برخوردار نیستند. بین 150 تا 400هزار تومان دستمزد میگیرند و از ترس اخراج به آن تمکین کرده اند. این کارگاهها دو نیم میلیون نفر از کارگران را شامل میشوند . متاسفانه اعتراض به پایین بودن دستمزدها به تعطیلات سال نو و در حال حاضر هم به” مضحکه” انتخابات ریاست جمهوری برخورد کرده است. این باعث شده است که اعتراضات کارگری را تحت الشعاع خود قرار دهد.
شیوه اعتراضی شکایت از دولت که در جریان است، بیشتر با ابتکار انجمن های صنفی و شورا های اسلامی کار است و میخواهند از طریق ” دیوان عدالت اداری” و بردن شکایت به این نهاد که خود نهادی دولتی و حامی سرمایه دار و کارفرمایان است مطالبات را دنبال کنند.این شیوه کار جوابگو نیست.
اوج این حرکت در پتروشیمی تبریز در حال جریان است که بسیار غم انگیز است. انجمن صنفی کارگران پتروشیمی تبریز با پول حق عضویت کارگران میخواهند وکیل بگیرند و شکایتی که” دیوان عدالت اداری” قبلا رد کرده است. دوباره به جریان انداخته و آنرا ثبت کنند . حتی در تهران هم به همچین موارد مشابهی برخورد میکنیم این شیوه اعتراض راه به جایی نمیبرد.
قدرت کارگر در محل کار و خواباندن چرخ تولید است نه در دالان های بورکراتیک سرمایه داران! این نامه نگاری فقط برای دست اندر کاران انجمن های صنفی و شوراهای اسلامی کار یک نوع” مبارزه صنفی” تلقی میشود! این کار توهم پراکنی محض درمیان کارگران است. دولتی که اجازه تشکل مستقل کارگری نمیدهد. حق اعتصاب را برای کارگران به رسمیت نمیشناسد. فعالین کارگری را زندان و شکنجه میکند. دولت اسلامی سرمایه سودآوری سرمایه در ایران را با اختناق و سرکوب و کار ارزان تامین میکند. در نتیجه هر گونه دخیل بستن به آن عوام فریبی در میان کارگران است. نباید اجازه داد مبارزه برای افزایش دستمزدها از طریق” شکایت” به دولت به بی راهه برود. مبارزه برای افزایش دستمزدها در زمین سفت مبارزه طبقاتی که اعتراض و اعتصاب است محقق خواهد شد. دستمزد کارگر باید همین ماه و همین امروز افزایش یابد! کارگر باید مایحتاج زندگی روزمره اش را با آن تامین کند. هزینه هایی مانند اجاره خانه، خورد و خوراک ، قبض های آب، برق، و گاز که سر به فلک کشیده اند را پرداخت کنند.همین چند ماه اول امسال دارو و مواد عذایی حداقل 50 درصد افزایش قیمت داشته اند. افزایش دستمزدها با نامه نگاری به نظام عریض و طویل سرمایه که همه بدون استثناء در استثمار طبقه کارگر ذی نفع هستند، میسر نخواهد شد. انجمنهای صنفی با این شیوه از اعتراض کارگران را دنبال نخود سیاه میفرستند. درگیر کردن کارگران به روال اداری و دنبال “وکیل گرفتن” غیره واقعی ترین شیوه مبارزه کارگری است.
گردانندگان این شیوه اعتراضی هر نیتی داشته باشند این سنت اعتراضی طبقه کارگر نیست! مثلا اگر قبول کردند نشست “شورای عالی کار” دوباره برگزار شود و همان تصمیم قبلی را تایید کردند. قدم بعدی چیست؟ ممکن است جمهوری اسلامی و شورای عالی کارش در آستانه اجلاس سازمان جهانی کار که قرار است وزیر کار رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی حضور یابد وعده هایی بدهند. برای ژست هم که شده شاید مقداری خوار و بار و یا کمک های ناچیزی به کارگران وعده دهند.این یعنی یک ماه دیگر سردواندن کارگران! بعد از این هم اعلام میکنند پول نداریم.
این حد اقل دستمزد برای بخش کوچکی از طبقه کارگر نیست بلکه برای جمعیتی بالغ بر 30 میلیون نفر است که در آن جامعه در حال کار و تولید ثروت هستند و این یعنی اکثریت جامعه ایران. اگر قرار است افزایشی صورت بگیرد با اعتصابات و اعتراضات وسیع کارگری بدست می آید نه اینکه با شکایت مثلا “انجمن صنفی کارگران پتروشیمی تبریز” یا شوراهای اسلامی کار تهران! نباید به کاغذ بازی اداری انجمن های صنفی دلخوش کرد!
انجمن های صنفی و شوراهای اسلامی کار در طول حاکمیت سی و چهار ساله جمهوری اسلامی نشان داده اند نه تنها نمایندگی طبقه کارگر ایران را نمیکنند نه تنها کمکی به تشکل یابی طبقه کارگر نیستند بلکه مشغول جاسوسی در میان کارگران هستند .” شورا های اسلامی کار” بخش کارگری خود نظام جمهوری اسلامی هستند . به مواضع آنها نگاه کنید ! پشتیبانی از رژیم اسلامی و “ولی فقیه ” جزو افتخاراتشان است. در این 34 سال گذشته نشان داده اند با عملکردشان علیه هر ذره بهبود در وضعیت طبقه کارگر هستند. خاک پاشیدن به چشم طبقه کارگر و کشاندن هم طبقه ای های ما به دنبال جناحهای مختلف درگیر درون نظام اسلامی و تلاش برای بقای نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی وظیفه اصلی این تشکلهای دولت ساز در میان طبقه کارگر است. اولین کاری که باید طبقه کارگر در دستور خود قرار دهد منحل اعلام کردن شوراهای اسلامی کار ، خانه کارگر و انجمنهای صنفی است. تشکلهای دولتی در کارنامه اشان بریدن زبان فعال کارگری منصور اسانلو و لو دادن هزاران فعال کارگری در پرونده اشان است.
قدم اول در هر نوع کمک به تشکل یابی طبقه کارگر در ایران انحلال آنهاست.این تشکل های دولتی حق اعتصاب و تشکل مستقل کارگری را به رسمیت نمیشناسند.اگر نبضشان با دولت و سرمایه داران نمی تپید دست به ابزارهای قدرت طبقه کارگر برای افزایش دستمزدها میبردند. با شکایت از دولت سرکوبگر اسلامی حق ضایع شده کارگران محقق نخواهد شد. این توهم و فریبی بیش نیست! دولت و دادگاه سرمایه داران هرگز رای به محکومیت خود نخواهند داد. اگر قرار است بهبودی در مبارزه اقتصادی و سیاسی کارگران حاصل شود نه از کانال شکایت و نامه نگاری به دولت بلکه با اتحاد و همبستگی در میان بخشهای مختلف طبقه کارگر و اعتراضات سازمان یافته و سراسری قابل وصول است
www.hekmatist.org/.
****