نقدی بر دیدگاه رفقای “کمیته عمل سازمانده کارگری” تحت عنوان «کرونا در بدن یک اقتصاد سیاسی بیمار»(۱)!
در مقاله مورداشاره متأسفانه بسیاری از اطلاعات شما رفقا با آوردن شواهد غیرعلمی و غلوآمیز نشان میدهد که بدون تحقیق از ویروس سارس گرفته تا کرونا صحبت میکنید. گویا شما رفقا فقط خواستهاید آنقدر “ضد” سرمایهداری باشید که حقیقت را فدای مواضع حقیقت سیاسی و یا حقیقت طبقاتی که در دیدگاه دگم شما وجود دارد، بکنید. و به همین خاطر از بام به آنطرف سقوط کردهاید! حقیقت، حقیقت است و طبقاتی نیست و بر مبنای اینکه کدام طبقه آنرا کشف میکند ربطی ندارد. از زمان کمینترن به رهبری رفیق استالین این گرایش و تز ناصحیح با رویکرد غیرعلمی وجود داشت که هر چه برای پرولتاریا خوب و به نفع آن است، حقیقت است! از زمان کمینترن همواره با رویکرد غیرعلمی تلاش میشد که جانب منافع پرولتاریا و انقلاب پرولتری گرفته شود و این جانبداری غیرعلمی اساس مواضع کمونیستها در زمان کمینترن بود! مواضعی که در یک سیستم معرفتشناسی غیرعلمی آببندیشده بستهبندی شد که موی لای درزش نرود! برخلاف چنین گرایشی حقیقت صرفاً و اساساً نزد پرولتاریا نیست و طبقات غیرپرولتر دیگر هم میتوانند حقیقت را کشف کنند و بقول رفیق باب آواکیان: در مورد ارتباط دیکلکتکی بین معرفتشناسی و جانبداری بدرستی میگوید «در رابطه بین علمی بودن و جانبدار بودن، همواره علمی بودن عمده و شالودهای است برای جانبداری صحیح و کامل از انقلاب پرولتری و هدفش کمونیسم….درک اینکه چرا بهطور مداوم علمی بودن شالودۀ جانبداری صحیح و کامل از انقلاب پرولتاریا و هدفش کمونیسم ارتباط دارد با درک معنا…. که: “هر آنچه درواقع حقیقت است برای پرولتاریا خوب است، همه حقایق میتوانند به ما کمک کنند تا به هدف کمونیسم برسیم”.»
به دیده ما یک تضاد فاحش در معرفتشناسی و جانبداری از حقیقت در تحلیل این رفقا مشهود میباشد که نیاز است به آن برخورد شود. ما در همین خصوص تحلیل خلاصه خود را بیرون دادهایم.(2)
ویروس سارس در سال ۲۰۰۳ که میرفت به یک اپیدمی(جهانی) تبدیل شود با کشف واکسن و داروی ضد آن بهسرعت جلو شیوع و پیشرفتش گرفته شد. اما شما بدون تحقیق و اطلاع از این نکته نوشتهاید که “چون چند سال پیش، بعد از فروکش اپیدمی سارس، شرکتهای داروسازی به خاطر سودآور نبودن ساخت واکسن سارس، تحقیقات علمیشان برای ساخت آن را متوقف کردند؛”!
برخلاف این موضع شما :
۱- اولاً واکسن و داروی ضد ویروس سارس کشف شده است (در سال ۲۰۰۳)؛ و در سطح وسیع هم تولیدشده و در انبار آن شرکت داروسازی گیلاد که یک موسسه سرمایهداری-امپریالیسمی است به تعداد کلان برای روز مبادا ذخیرهشده است و این شرکت اعلام کرده است که از توان تولید آن در سطح گسترده بر خواهد آمد! و آری روشن است که شرکتهای سرمایهداری-امپریالیستی حتی در بخش داروسازی زمانی که هستی بشریت با یک ایپدمی جهانی در خطر است بدنبال سود و تولید و صدور سرمایه مالی بیشتر بر مبنای رقابت خونین و نیروی محرکه آنارشی سرمایهداری با همدیگر میباشند! اما با توجه به رویکرد علمی در کشف حقیقت باید روشن باشد واکسن ضد سارس همان واکسن ضد ویروس کرونا نیست! یعنی نمیتوان از واکسن سارس برای واکسیناسیون مردم در سراسر جهان علیه ویروس کرونا استفاد کرد.
۲- اتفاقاً شرکت داروسازی که داروی ضد سارس که به صورت سرم(مایعی که از طریق رگ به بدن بیمار تزریق میشود) است را کشف کرد با تجربهای که به دست آورده است یک داروی نوین ضد کرونا ویروس که البته هنوز کارکرد گسترده آن مشخص نیست و استفاده محدود(محدود زیرا حق اینرا خیلی زود آنرا روی همه آزمون کند ندارد و تنها به این شرکت داروسازی اجازه داده شده است که در سطح محدود در چین روی چند مریض- تعداد ۲ مریض فقط- آنرا آزمون کند) در مراحل اولیهاش است را به چین فرستاده است. و منتظر است که از وزارت بهداشت چین نتیجه نهایی کارکرد این داروی ضد کرونا را دریافت کند که اگر موفقیتآمیز بود آنرا در سطح گسترده تولید کند. و البته به نظر میآید با اعلامیهای که سازمان بهداشت جهانی در دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ بیرون داد در آن تأکید گشته که نسبت به کارکرد این دارو خوشبین است.(۳) این سازمان در پنجشنبه (یکم اسفند) شیوع ویروس کرونا را یک اپیدمی و وضعیت اضطراری در سطح جهان اعلام کرد. در شرایط کنونی کلیه شرکتهای داروسازی یک رقابت خونین را برای ساختن واکسن پیشگیری کرونا شروع نمودهاند! پژوهشگران کشور چین برای ویروس جدید کرونا یک واکسن خوراکی ساختهاند و قصد دارند آن را آزمایش کنند. همچنین گزارش شده پژوهشگران درآمریکا هم واکسنی ساخته و قرار است آن را آزمایش کنند. با این حال زمان انجام آزمایشها، اثربخشی یا بیخطر بودن این واکسن مشخص نیست و ممکن است ماهها طول بکشد این واکسن در سطح وسیع در دسترس باشد. در همین زمینه باید تشخیص داد که به آنچه پرفسور هاتز از دانشگاه بیلور تگزاس (یکی از دانشمندان تیم تحقیقاتی واکسن سارس است) گفته است نباید قناعت کرد و آنرا تکرار نمود. شرکت داروساری آمریکایی گیلاد به تازگی گفته است که واکسن سارس را کشف کرده است و در انبارش به تعداد زیادی از آن واکسن وجود دارد اما برای مقابله با ویروس کرونا نمیتوان از واکسن سارس استفاده کرد هر چند این دو ویروس از یک خانودهاند. به عنوان مثال سرما خوردگی و انفولانزا هم شبیه به هم هستند ولی داروی هر کدام جداگانه هست، از انتیبیوتیک برای کشتن باکتریا استفاده میشود نه ویروس، پس اگر علائم یک بیماری ویروسی که ظاهرا شبیه بیماری باکتریایی هست را بخواهیم با داروی ضد باکتری درمان کنیم هیچ تاثیری ندارد! پس باید تشخیص داد که همه قفلها کلید دارند، اما همهی قفلها با یک کلید باز نمیشوند و باید کلید مختص خودش را انداخت تا آن قفل مشخص باز بشود! اما زمانی که به کشف دارو و یا واکسن ضد ویروس میرسد بدون هیچ توهمی به سوخت و ساز سیستم سرمایهداری برای کسب سود کلان، اینکار که باید با یک رویکرد علمی توسط داشمندان و محققان دراوسازی و واکسن سازی هم یکشبه قابل دستریابی نیست و وقت و زمان میبرد. و البته موارد بیشماری وجود دارد که شرکتهای داروسازی به فکر سلامتی و بهداشت بشریت نیستند و وقتی تخمین میزنند که مقدار سودشان نسبت به سرمایهای که برای آن گذاشتهاند کمتر است فرایند کشف واکسن و یا دارو ضد ویروس را رها میکنند!
نکته دیگر آنکه نباید فراموش کرد که شیوع ویروس کرونا نه مختص چین است و نه ایران، بلکه هم اکنون توسط انسان به انسان منتقل میشود و بسیاری از مرزها را در نوردیده و از ماهیت همهگیر خطرناک در سطح جهانی برخوردار است. در ایتالیا ارقام مبتلایان به ۲۰۰ نفر رسیده است! همچنین وازارت بهداشت آلمان خبر از شیوع این ویروس داد. تاکنون حداقل ۶۲۱ مسافر و خدمه کشتی دایاموند پرینسس( در ژاپن لنگر انداخته است) به این مبتلا شدهاند که بزرگترین شیوع این بیماری در خارج از چین است. این کشتی حامل ۳۷۰۰ نفر بود.
با این حال هر چند که پنهانسازی حاکمان ضد بشری جمهوری اسلامی در قدرت را باید عمیقا برای تودههای تحت ستم و استثمار افشا نمود اما نباید صرفا از دید ناسیونالیستی و ملیگرایی و یا حتی دید چپروانه ضد سرمایهداری و یا ضد چینی به این ویروس کشنده نگاه نمود. حقیقت را نباید پیچاند و باید آنرا همانگونه که هست و دائما در حال تغییر و تحول است بیان کرد. درک عمیق حقیقت ایستا نیست و نباید با ماتریالیسم مکانیکی(متافیزیکی) به آن نگاه کرد و یک شناخت حسی اولیه ارائه داد و روی آن ایستاد و گفت مرغ حقیقت یک پا دارد! برای همین باید مدام درک و شناختمان را از تحولات این ویروس تحت نظام سرمایهداری جهانی بالاتر ببریم و آنرا عمیقتر بنماییم. به همین دلیل ما نه تنها به عنوان مقاله شما «کرونا در بدن یک اقتصاد سیاسی بیمار» نقد داریم، بلکه به رویکرد غیرعلمی شما نیز نقد رفیقانه داریم! سوال این است که اقتصاد سیاسی کدام کشور در نظام جهانی سرمایه داری-امپریالیسم بیمار نیست؟ تاکید شما در ابتدای مقالهتان بر «همهگیر شدن ویروس نوظهور کرونا (کوید-۱۹) ابتدا در چین و اینک در ایران بهعنوان دومین کشور از نظر آمار مبتلایان» و نیز تاکید و استدلالتان دایر بر اینکه «سناریویی که در چین اتفاق افتاد اینک در ایران نیز پیاده شده» بیان از یک درک تنگنظرانه و تکخطی ناسیونالیسم دارد. این درست است که سران ضد بشری جمهوری اسلامی همچون حاکمان نظام سرمایهداری چین از گفتن آمار تلفات خوداری میکنند و پنهانسازی را اختیار کرده اند! ولی حقیقت این است که شدت این پنهانسازی به یک نسبت نیست. و چین شهر ووهان در استان هوبی را کلا قرنطینه نمود( توجه کنید شهر ووهان و نه استان ووهان!) حال آنکه سران جمهوری اسلامی از قرنطینه کردن شهر قم به عنوان اولین شهری که ویروس کرونا از چین به آن انتقال و شیوع یافت یافت به دلیل مضحک و خیانتبار “اگر قم قرنطینه شود به وجهه و اعتبار قم به عنوان یکی از مراکز اصلی زیارتگاه جمهوری اسلامی لطمه میزند” از قرنطینه کردن آن خودداری میکند.
و آیا واقعا این بیماری به همان طریق که در چین شیوع یافت در ایران هم همهگیر شد!؟ عمیقا به نکتهتان فکر کنید. مگر غیر از این است که در چین ویروس کرونا از حیوان به انسان منتقل شد و بعد از از انسان مبتلا به این ویروس به انسانهای یگر منتقل شد، آیا واقعا همین سناریو در ایران تکرار گشته است؟
بیشتر آنکه مگر سوخت ساز سیستم سرمایه داری بجز این است که در فرایند تولید کالا و صدور سرمایه مالی در جای جای جهان همچون ویروس کرونا به جان بشریت سراسر جهان افتاده است و برای سود در رقابتی خونین با دیگر رقبای سرمایهداری برای دستیابی به منابع زیرزمینی(همچون محصولات نفت، پتروکمیکال-شیمیایی و دیگر منابع و مواد فلزی زیرزمینی) ستم و استثمار فزایندهای را بر فرودستان جهان تحمیل میکند و به خاطر آن از ارتکاب هیچ جنایتی علیه بشریت و جنگ ارتجاعی که به بیخانمان شدن و مهاجرت میلیونها نفر انسان منجر میشود، فروگذار نیست؟
رفقا تلاش ما این است که دلسوزانه و رفیقانه شما را از خطایتان مطلع سازیم. اعتقاد به حقیقت طبقاتی یا حقیقت سیاسی یکی از مشخصات ناصحیح است که با اتکا به رویکرد غیرعلمی و در تقابل با رویکرد علمی که مارکس و انگلس از بنیانگذاران علم کمونیسم برای کشف حقیقت بر آن تأکید داشتند و در بسیاری از جریانات چپ ایران (ازجمله شما رفقا “کمیته عمل سازمانده کارگری”) رخنه کرده است و جنبش کمونیستی از این پدیده ناصحیح رنج میبرد و به همین دلیل نمیتواند در میان تودههای تحت ستم و استثمار پایه بگیرد. به دیده ما شما که همهچیز را از زاویه حقیقت خاص خودتان(حقیقت طبقاتی) میبینید و فقط تلاش ناصحیحی( با رویکرد غیرعلمی) میکنید که خود را جریانی ضد سرمایهداری جا بزنید. اما با این کارتان بر خوف و وحشت بشریت در مورد این ویروس کرونا دامن میزنید. شما از چپ بودن این را بهغلط آموختهاید که هرگونه اتفاق و جریانی که در سطح جهان سرمایه داری-امپریالیسمی روی میدهد در سمت “چپ” باشید و اینگونه خودتان را با پادزهر ضد سرمایهداری از گزند “راستروی” نجات دهید. اما نمیدانید که اولترا چپ بودن یا چپروی یک بیماری کودکانه است که بقول لنین و مائوتسهدون روی دیگر سکه راستروی است.
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
سهشنبه، ۶ اسفند ۱۳۹۸
پانویسها:
(۱)- لینک این مقاله رفقای “کمیته عمل سازمانده کارگری” تحت عنوان «کرونا در بدن یک اقتصاد سیاسی بیمار» چنین است:
(۲)- این نوشته تحلیلی ما تحت عنوان « نکاتی در مورد آخرین تحولات در مبارزه بشریت با ویروس کرونا » در دو لینک زیر یکی در تلگرام و دومی در سایت “آزادی بیان” قابل دسترسی است:
https://t.me/New_Communism/1877
http://www.azadi-b.com/J/2020/02/post_1088.html
(۳)- لینک، در باره نظر سازمان بهداشت جهانی و کشف واکسن ضد کرونا توسط شرکت داروسازی آمریکایی گیلاد چنین است:
https://www.cnn.com/2020/02/24/investing/gilead-sciences-coronavirus-who-remdesivir/index.html