اعتصاب هفت تپه
یک پیشروی و پیروزی برای کارگران
سیاوش دانشور
روز سه شنبه ١٢ آذر ماه کارگران هفت تپه اعتصاب هفتاد و دو روزه شان را بطور مشروط و موقت پایان دادند. لازم به تاکید است که کارگران ختم اعتصاب را اعلام نکردند بلکه موقتاً آنرا تعلیق کردند.
این تصمیم توسط کارگران بعد از آن گرفته شد که کارفرما و مقامات استانی متعهد شدند که ظرف پنج روز کارگران اخراجی را به سر کار برگردانند، پرونده های باز امنیتی کارگران در دادسرای شوش بسته و مختومه اعلام شود، کارفرما راساً حق اخراج کارگران را نداشته باشد و بررسی هر تخلف و بحث اخراج به کمیته انظباطی سپرده شود، حقوق های معوق مهر ماه و آبانماه به ترتیب در هفته اول آذر ماه و دیماه پرداخت شود و منبعد حقوق ها سر وقت به حساب کارگران واریز شود، دفترچه های بیمه تمدید شوند و هزینه های نپرداخته بیمه پرداخت شوند، مطالبات معوق بازنشستگان حداکثر طی سه ماه آینده پرداخت شود و مسائل دیگر مانند ایاب و ذهاب و بنهای کارگری و لباس کار و کفش، پاداش و بهره وری و غیره بدون بهانه و سر وقت تامین و پرداخت شوند.
نکات فوق در جلسه بخشهائی از کارگران با کارفرما صورت جلسه و امضا شده و کارفرما و مسئولین استانی ظاهراً به آن متعهد شده اند. بدنبال این مذاکرات و تعهدات کارفرما، کارگران فرجه ای یک هفته ای برای برآورده کردن مطالبات و خواستهای خود دادند و در این فاصله اعتصاب را تعلیق کردند. همزمان کارگران به کارفرما و حامیان دولتی اش هشدار دادند در صورت سر دواندن کارگران و پشت گوش انداختن تعهداتشان و عدم بازگشت همکاران اخراجی به کار بویژه اسماعیل بخشی، همینطور در صورت بسته نشدن پرونده های باز کارگران هفت تپه و استفاده از آن برای اعمال فشار به کارگران، آنها مجدداً دست به اعتصاب خواهند زد و اینبار اعتصاب و تجمع خود را در مقابل فرمانداری برگزار خواهند کرد.
کارگران هفت تپه در یک مبارزه و اعتصاب طولانی در دو مرحله، با انواع ترفندهای کارفرما روبرو شدند و هر بار آنها را به شکست کشاندند. از تلاش کارفرما برای ایجاد تفرقه میان کارگران تا سیاست کثیف اعتصاب شکنی، از رشوه دادن تا تلاش برای خریدن برخی از کارگران، از وعده قراردادهای بهتر تا تهدید به اخراج، از لشکر کشی نظامی به کارخانه تا پرونده سازی و سناریوی نخنمای سوخته، تلاش کردند کارگران را خسته کنند، سر بدوانند، جنگ فرسایشی با آنها راه بیاندازند، آخوند و بسیجی “دوستدار کارگر” به محل کار بیاورند و حتی خانواده های کارگران را مقابل اعتصابیون قرار دهند تا به مطامع خود برسند. اما صرفا یک فاکتور و آن اتحاد کارگران و هشیاری آنها همه این تمهیدات و توطئهها را به شکست کشانید و نهایتا کارگران توانستند به اسد بیگیهای دزد و حامیان دولتیشان عقب نشینی تحمیل کنند. زنده باد کارگران هفت تپه! زنده باد رزم و اتحادتان!
در عین حال کارگران هشیارند که مطالبه اصلی آنها یعنی وضعیت مالکیت شرکت هنوز روشن نشده است. کارگران مخالف خصوصی سازی هستند و خواهان بازگشت مالکیت شرکت به دولت با نظارت کامل خود کارگران در امر تولید و توزیع و مسائل درون شرکت هستند. این مسئله البته صرفا مربوط به هقت تپه نیست و یک معضل بخشهای مهم مراکز کارگری و صنایع ایران است اما در هفت تپه این جدال کارگران و کارفرمایان قطبی شده است.
یک نکته را نیز باید اضافه کرد و آن شرایط حساس خوزستان برای حکومت اسلامی است. رژیم اسلامی نمیخواهد اوضاع در شهرهای خوزستان اعتراضی و اعتصابی باشد و به این دلیل تلاش دارد جائی مردم را مانند ماهشهر به خونین ترین شکل بکوبد و جاهائی مانند مراکز کارگری که حساسیت بیشتری دارد عقب نشینی کند تا اوضاع را اداره کند. کارگران باید حواسشان به جوانب دیگر اوضاع و تحلیلهای امنیتی و مشکلات و محدودیتهای حکومت نیز باشد و از نقاط ضعف حکومت برای بهره جستن در پیشبرد مبارزهشان استفاده کنند. با اینحال مسئله اصلی و درس هفت تپه برای کارگران دیگر مراکز کارگری اینست که تقویت وحدت کارگری حول منافع واقعی و واحد کارگران، مقابله جدی با جیره خواران کارفرما و سیاستهای اعتصاب شکنانه، مقابله با سیاستهای بورکراتیک که تلاش دارند قدرت متحد و جمعی کارگران را مستحیل و بجای آن معدودی از کارگران را در دالانهای وزارت کار و مجلس و غیره سربدوانند، اتکا به نیروی خود کارگران و طرح روشن و صریح خواستهائی که به همه مربوط است، اینها رمز پیشروی و اتحاد کنونی کارگران هفت تپه است. *
٥ دسامبر ٢٠١٩