باید به آتش کشید
چه گوارا در انتهای سخنرانی خود تحت عنوان (*)درمان اجتماعی :
مايلم يكى از توصيه هاى “حوزه مارتى” را در مدنظر آورم كه گر چه من در اين لحظه ازآن پيروى نمى كنم، ولى بايد آنرا پيوسته به كار برد: بهترين گفتار عمل است.
چه گوارا در جای جای سخنرانی هایش به مثابه یک کمونیست انقلابی صادق و وفادار به پرنسیپ های اخلاقی کمونیستی از خود انتقاد کرده است. علت محبوبیت جاودانی او نه تنها در عمل انقلابی او است و نشان دادن راه به کمونیست های ضدامپریالیست است، بلکه در عمل کردن و پای بندی او به اخلاقیات کمونیستی نیز میباشد. امروزه وقتی از برخی ها سوال میکنی علت اینکه کارگران ایران که از دوماه تا 24 ماه است حقوق نگرفته اند، در حالیکه اگر یک هفته حقوق دریافت نشود آنهم در ایران که دستت به هیچ جایی بند نیست، هیچ پشتوانه و پس اندازی که نداری هیچ، تا زیر گوشت هم در قرض است و بیکار هم در پناه رژیم حیوانی اسلامی بیداد میکند، دست به عملیات انقلابی نمی زنند چیست. بجای کمک کردن به یافتن پاسخ درست، با برخوردی نازل که خود را به کجراه میزنند که “سوال را متوجه ” نشده اند، برداشتی ساختگی ارائه میدهند و سوال را ” غیرعلمی و غلط ” تلقی میکنند! یا اینکه چنان وانمود میکنند که سوال کننده ” منکر” هر گونه مبارزه کارگری در ایران است!!!!! تا نتیجه مطلوب خود را بگیرند و بی مسئولیتی و بی عملی خود را زیر پرافتخارترین پرچم انقلابی به گردن “بی علمی و غلط بودن سوال و…” بیندازند. نه تنها به این اکتفا نمیکنند، بلکه از اینکه مطرح میشود که در هند هفتصد کارگر جان به لب آمده از زورگویی سرمایه دار زالو صفت خانه اش را به آتش کشیده اند و او و همسرش را در آتش سوزاندند، به نوعی این عمل انقلابی کارگران را نفی میکنند، خبر را به نوعی” موثق” نمیدانند یا می گویند ” آنطور هم بوده”! برخوردهایی ناروشن و پر از ابهام! اینگونه برخوردها آدم را به فکر فرو میبرد که به راستی برای این رفقا ” جان سرمایه داران دزد و جانی و فاسد” که 24 ماه است حقوق کارگران را پرداخت نمیکند اهمیت دارد یا خانواده های کارگران که هر روز بیشتر از هم پاشیده میشود، بیشتر در کام مرگ فرو میرود و بیشتر غم و درد و اندوه نداری به جانش آتش میکشد؟ آیا غیر از این است که تا جان و مال سرمایه داران توسط برخی از کارگران آگاه و روشنفکر و دانا به خطر نیفتند،طبقه کارگر تکان نمی خورد، و گام های اولیه حرکتهای سازمانیافته ای که در مقابل سرمایه داری قد علم کند برداشته نمی شود؟ و سطح آگاهای مبارزه قهرآمیز در بین کارگران بالا نمیرود و شهامت استفاده از تفنگ در برایر دشمن خونخوارش پیدا نمیکند، و رژیم ددمنش سرمایه داری اسلامی احساس خطر نمیکند؟
از یک زن کارگر در کشور دیگری پرسیدم اگر کارفرمای تو حقوق یک هفته تو را پرداخت نکند چه میکنی؟ گفت اگه حقوق نگیرم چطوری قبض هایم را پرداخت کنم؟ از کجا بخورم؟ من که پس اندازی ندارم با این حقوق کم، اولین کارم به این کارش اعتراض می کنم، گفتم اگر شده دو هفته چه میکنی؟ گفت مجبورم کارم را تغییر بدهم چون هیچ پس اندازی ندارم تازه کلی هم قرض دارم. گفتم اگر در یک کارخانه بیست سال بود که کار میکردی و کارفرما حقوق تو و سایر کارگران را ماهها، مثلا 24 ماه به تعویق میانداخت چه میکردی، گفت خب معلومه، با همکارانم متحد میشدیم و یدون هیچ شک و تردیدی شورش میکردیم… چون 24 ماه یعنی که حتی کاسه بشقابتم رو هم فروختی و خرج کردی، و تا خرخره هم تو قرض هستی و کسی هم دیگه بهت قرض نمیده، اصلا چرا باید بذارن به 24 ماه بکشه؟ همون ماه اول باید حساب کارفرمای دزد رو برسن!
این کارگر کسی است که وقتی خبر به آتش کشیدن منزل صاحب کارخانه چای آسام را توسط 700 کارگر در هندی شنید گفت آخی خوبش کردن، تا کی اینها مزد کم بدن و بعد هم بی هیچ قانونی کارگری را اخراج کنند… بله باید به آتش کشید، مال و جان سرمایه داران زالو صفتی که حتی از پرداخت دستمزدهای ناچیز کارگران با پشتوانه رژیم ضدکارگری اسلامی در ایران امتناع میکنند. هم سرمایه داران و هم تمامی سردمداران ریز و درست رژیم اسلامی که لاشه بورژوازی وابسته در ایران را روز به روز پروارتر میکنند.
جمله آنان را که چون زالو مکندت خون بریز
وندر آن خون دست و پایی کن خضاب ای رنجبر ( پروین اعتصامی)
صبا راهی
(*) لینک ترجمه سخنرانی چه گوارا ( درمان اجتماعی)
ارسال شده توسط mahisiah kochooloo در ۶:۵۵