کنگره ملی کرد، اهداف و تناقضات
سعید یگانه
کنگره ملی کرد “ک.ن.ک” که از نامش پیداست نمونه ای از همگرایی احزاب ناسیونالیست و ملیگرای کرد است که اهداف و استراتژی مشترکی در جنبش های مختلف کردایتی در مناطق کردنشین در کشورهای ایران و عراق و سوریه و ترکیه برا ی به اصطلاح “رفع ستم ملی” بر “ملت” کرد را دنبال میکنند. کنگره ملی کرد در روزهای ۱۴ و ۱۵ سپتامبر در شهر استکهلم برگزار شد. این نشست از جانب پ ک ک برگزار و هدایت شده است. در این کنگره پژاک شاخه پ ک ک در کردستان ایران وهر دو حزب دمکرات از “مرکز همکاری کردستان” و کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران نماینده داشته و تعدادی از شخصیتهای سیاسی کرد نیز در کنگره حضور داشته اند. بنا به گفته برگزار کنندگان کنگره در این گردهمایی در باره وضعیت کردستان ایران “روژهلات” و آینده “جنبش ملی کرد” بحث و تبادل نظر و به قول خودشان رایزنی صورت گرفته و در پایان؛ “قطعنامه کنفرانس رایزنی روژهلات کردستان” را تصویب و با افکار عمومی در میان گذاشته اند.
بیان اینکه احزاب ناسیونالیست و از جمله پژاک مماشات و نزدیکی با جمهوری اسلامی را در راستای اهداف خود و داشتن سهمی از قدرت تاریخا در دستور داشته و به آن عمل کرده اند به تنهایی ماهیت آنان را برملا نمیکند. این احزاب در عمل نشان داده اند که تا آنجایی که به رفع ستم ملی برمی گردد احزاب جدی ای برای رفع این ستم نیستند، بلکه “ستم ملی و ملت کرد” ابزاری برای شریک شدن در قدرت و اهداف مورد نظر و نشستن بر خان یغما است. به این دلیل با نگاهی به مواضع سیاسی و عملکرد این احزاب دررابطه با جمهوری اسلامی و در اینجا بطور مشخص پژاک در مقاطع مختلف بیانگر این است که مردم کردستان نباید به این احزاب اعتماد بکنند و خود را تابع این احزاب حتی برای رفع ستم ملی بدانند.
تا آنجایی که به سابقه پژاک در دوره های گذشته برمیگردد بارها به مناسبت های مختلف برای نزدیکی با جمهوری اسلامی چراغ سبز نشان داده و رسما نامه سرگشاده به خامنه ای برای دیالوگ و “حل مسئله کرد” نوشته اند و بارها استراتژی سرنگونی و مبارزه با جمهوری اسلامی را کنار گذاشته و مبارزه مسلحانه آنان علیه جمهوری اسلامی صرفا اهرم فشاری برای اهداف فوق بوده و می باشد. نزدیکی آشکار پ ک ک با جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست و پژاک شاخه این حزب در ایران از آن تبعیت کرده است. چند ماه قبل یکی از رهبران پ ک ک رسما در یک مصاحبه عنوان کرد که هر نوع ائتلافی را علیه جمهوری اسلامی در منطقه برنمی تابند و علیه آن خواهند ایستاد. پژاک در راستای استراتژی دیالوگ با جمهوری اسلامی در انتخابات سا ل ۹۶ در حمایت از اصلاح طلبان حکومتی مردم کردستان را به شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ترغیب کرد.
در روز بعد از پایان کنگره ملی کرد در استکهلم نیلوفر کوچ رئیس مشترک کنگره ملی کردستان ک.ن.ک در مصاحبه ای با “روژ نیوز” در مورد تحولات کردستان بر تلاش “آنها برای حل مسئله کرد از راه دیالوگ با ایران از راه سیاسی و دمکراسی” تاکید می کند. پژاک در عین حال جریانی پوپولیست و عوامفریب است. پژاک در دوره های گدشته به مناسبتهای مذهبی از جمله عید قربان به مردم مسلمان تبریک گفته و برای اینکه مثلا جایگاهی بدست آورد دست به عوامفریبی زده است. به تازگی کنفدرالیسم جوامع کردستان ک. چ. ک به مناسبت ایام محرم و عاشورا و “گرامیداشت یاد حسین و شهیدان کربلا” به شیعیان، بخوان جمهوری اسلامی، پیام داده است.
هر جریانی که امروز به درجه ای خود را دمکرات و سکولار بداند نه به مذهب آوانس می دهد و نه مراسمهای مذهبی را پاس می دارد، آنهم در جامعه ای که چهل سال است یک حکومت مذهبی و مرتجع با همین قوانین و مراسمهای مذهبی حاکم است، و با تبلیغ و ترویج مذهب و خرافات دمار از روزگار مردم درآورده و با همین ابزار زنان را با همین تفکرات قرون وسطایی به بند کشیده اند، از پ ک ک و اقمار آن چنین انتظاری بیهوده به نظر می رسد. به هر حال پژاک نه تنها مبارز جدی و قاطع علیه جمهوری اسلامی نیست بلکه در توهم پراکنی علیه ماهیت مذهبی و ارتجاعی رژِم اسلامی نقش داشته و راه دیالوگ با رژیم را برای حل مسئله کرد در پیش گرفته است.
چند ماه پیش سازمان پژاک در یک از روستاهای مریوان یکی ازپیشمرگان قدیمی خود را که سالها پیش صفوف آنان را ترک کرده بود جلو چشم مادر و خواهرش به رگبار بسته و به قتل رساندند. این اقدام تروریستی همان موقع از جانب همه احزاب و جریانات کمونیست و آزادیخواه محکوم شد. این سازمان لام تا کام چیزی نگفت و این عمل تروریستی و غیر انسانی را با سکوت بر گزار کرد. باید به آزادیخواهی این احزاب شک کرد زمانی که امر مبارزه داوطلبانه و ترک صفوف احزاب را به رسمیت نمی شناسند و با مجازات روبرو می شوند.
نگاهی به قطعنامه پایانی کنگره اگر چه در بندی به سرنگونی جمهوری اسلامی اشاره دارد، اما در مقایسه با بند دیگر آن در تناقض است و نهایتا همچنانکه رئیس ک.ن.ک در مصا حبه عنوان کرده تلاش برای حل مسئله کرد از راه دیالوگ برهمین مواضع تاکید دارد. در بند ۱ قطعنامه پایانی آمده است که “ایران کشوری با ملیتها و باورهای گوناگون است. دارای گروهها و اقشار مختلف می باشد. نباید جمهوری اسلامی ایران بر اساس یک ملت، یک دین درست شود. باید ایران در داخل دمکراتیک، سکولار آزاد و عادل باشد”. بعد از سالها جنایت رژیم اسلامی در حق مردم کردستان و کارگر و زحمتکش در سایر نقاط ایران پژاک و ک.ن.ک هنوز توهم دارند که جمهوری اسلامی نباید این باشد و آن باشد. این درشرایطی است که جامعه ایران و کردستان با تحول نوینی که لااقل در دوسال گذشته از سر گذرانده است ازهمه این توهمات که پژاک هنوز درآن بسر می برد عبور کرده است.
در بند ۲ قطعنامه آمده است که؛ وضعیت کنونی خلق کرد در روژهلات کردستان قابل قبول نیست. خلق کرد مانند سایر ملل دارای همه حقوق اساسی و حق تعیین سرنوشت خود است. اولا این عبارت در دفاع از “خلق کرد” خجولانه و چنگی به دل نمی زند. همین مردم باید به اینها بگویند که ببخشید ما چهل سال است که حاکمیت سیاه این رژیم را قبول نکرده و زیر بار حاکمیت آن نرفته ایم و بابت آن نیزهزینه داده ایم. این شمائید که در مورد ماهیت این رژیم توهم پراکنی می کنید و فکر می کنید میشود با این رژیم جنایتکارو مرتجع از راه مذاکره و دیالوگ حق این مردم را گرفت. ثانیا اگر منظور این بند، مردم سایر “ملل” در ایران نیز هست، باید گفت که وضع بهتری از مردم و کارگر و زحمتکش و زن و مرد در کردستان ندارند و همه ازاین وضع به تنگ آمده اند.
در بند ۱۰ قطعنامه آمده که: “حاضرین بر این باورند که مبارزات مشروع مردم کردستان بدون سرنگونی رژیم اسلامی ایران و ایجاد آلترناتیو دمکراتیک و عادل به اهداف اساسی خود نمی رسد. به همین دلیل ضروریست مبارزات آزادیخواهانه مردم در ایران برای سرنگونی رژیم هماهنگ و همکار باشد. این بند از قطعنامه با مواضع و استراتژیک تاکنونی پژاک در قبال جمهوری اسلامی خوانایی ندارد و تاکنون به تمامی در این راستا عمل نکرده و قاطعیت لازم نداشته اند. علاوه براین مواضع احزاب ناسیونالیست در کردستان مغایر آن عمل کرده و همیشه با برجسته کردن ستم ملی و عرق ملی و خط کشیدن بر سایر مشکلات مردم در کردستان خود مانع این همبستگی سراسری و مبارزاتی بوده و نقش منفی ایفا کرده اند. همه شاهد بودند که با شروع اعتراضات دی ماه ُ۹۶ شهرهای کردستان وسیعا با این اعتراضات همراهی نکردند. وجود احزاب ناسیونالیست با این مواضع یکی از موانع جدی عدم همراهی مردم در کردستان با این موج اعتراضی سراسری بود.
واقعیت این است که استراتژی احزاب ناسیونالیست در کردستان هنوز دراین چهارچوب عمل می کند. در شرایطی که مردم در سراسر ایران، کارگر و زحمتکش، زن و مرد و جوانان یک مبارزه جدی را علیه جمهوری اسلامی آغاز کرده و خواهان سرنگونی کلیت رژیم اسلامی هستند، درست در تب و تاب این مبارزه احزاب ناسیونالیست در مرکز همکاری کردستان باب دیالوگ و نشست و بند و بست با جمهوری اسلامی را آغاز کرده و در انتظار نشست بعدی بسر می برند، مبارزه آنها برای سرنگونی جمهوری اسلامی را باید جدی گرفت؟ دعوت احزاب دمکرات به این نشست آیا به این معنی نیست که سهم ما چه شد؟ یکی از بندهای این قطعنامه به این اشاره دارد که احزاب کردستان سعی کنند که از راه همکاری و نزدیکی و کار مشترک اجازه سواستفاده به دشمنان از اختلافات و تفاوتهای آنان را ندهند و باید زمینه کار مشترک ایجاد کنند. یعنی اینکه اختلافات را کنار بگذارند و همه با هم به استقبال دیالوگ با رژیم اسلامی برای حل مسائل کردستان قدم بردارند!
واقعیت این است که جامعه کردستان برخلاف میل احزاب ناسیونالیست جامعه ای طبقاتی است و جنبش های مختلف از جنبش چپ و کمونیست و آزادیخواهی تا جنبش ناسیونالیستی و غیره حضور دارند و این جنبشها تاکنون در تقابل باهم عمل کرده اند. به این دلیل جامعه کردستان هیچوقت حیات خلوت احزاب ناسیونالیست نبوده است. یکی از مشکلات جامعه کردستان ستم ملی است و به گواه تاریخ تاکنون این احزاب نه تنها راه حل معقولی برای رفع این ستم در دستور نداشته بلکه خود عاملی برای تشدید این ستم و ستم طبقاتی و اقتصادی و ستم بر زنان بوده و در واقع مسئله ملی چیزی جز ابزار و پله ترقی برای آنان و سهم خواهی از حاکمیت در مرکز نبوده است. اگر امروز این احزاب دم از حقوق زن و غیر می زنند تحولات رو به پیش جامعه، مطالبات و توقعات مردم بعد از چهل سال ستم و نابرابری به کمتر از این قانع نخواهند شد.
نیروهای اساسی و جنبشهای پیشرو در جامعه کردستان ضمن اینکه خواهان رفع ستم ملی و هر نوع ستم طبقاتی و جنسیتی هستند، توقعات آنان از آینده، از رفاه و آزادی، خیلی بیشتر از اهداف و توقعاتی است که احزاب ناسیونالیست جلو پای جامعه می گذارند. رهایی مردم در کردستان در گرو یک مبارزه هماهنگ با سایر مردم کارگر و زحمتکش، جنبشهای حق طلبانه و جنبش آزادی زن در سراسر ایران برای به گور سپردن حاکمیت ظلم و ستم و استثمار است. احزاب چپ و کمونیست در کردستان همراه با کارگران و مردم آزادیخواه تلاش خواهند کرد که این مسیر را هموارکنند.
کومله در این کنگره چکار میکند؟
حضور نمایندگان کومله در این گردهمایی جای سئوال است. کومله قبل از این گردهمایی با پژاک نیز نشستهایی جهت همکاری در سطح رهبری هر دو سازمان داشته اند و سابقه نشست و همکاری کومله با کنگره ملی کرد طولانی است و در وقت خودش مورد نقد قرار گرفته است. یکی از دلایل فروپاشی همکاری احزاب چپ و کمونیست در سال گذشته همین سیاست کومله و نشست و برخاست با این جریانات بوده است. احمد عزیز پور ازاعضای کمیته مرکزی کومله سخنان عادل الیاسی نماینده کومله در این نشست را با حوصله به نقد کشیده و از نظر من هم مواضع کنونی کومله در قبال تحولات کردستان و احزاب ناسیونالیست نه تنها در تناقض و مغایر با مصوبات کنگره های خود این سازمان است بلکه اگر بیشتر به عقب برگردیم مغایر با مواضع، سیاست و قطعنامه های کنگره ششم کومله نیز هست. این روزها رفقای کومله در مقابل اعتراض و نارضایتی اعضای خود و بیرون از آنها در رابطه با اتخاذ این سیاستها، سخنرانی ابراهیم علیزاده در کنگره ششم را در مدیای اجتماعی پخش کرده اند. باید از رفقای رهبری کومله سوال کرد آن نظرات و مواضع سیاسی و کمونیستی در رابطه با تحولات کردستان، جنبشهای سیاسی و طبقاتی به کجا رفت؟ جواب آنها به این تناقضات چه هست؟ همکاری با این احزاب ناسیونالیست و تعهد به اینکه احزاب موجود در کردستان اختلافات خود را سیاسی حل کنند و اسلحه به روی هم نکشند، به تنهایی نمی تواند این راستروی ها را توجیه کند.
٢٥ سپتامبر ٢٠١٩