اقمار پ ک ک در تقدیس ارتجاع مذهبی
سیوان کریمی
درست در روزهای اول دیماه ۹۶، اعتراضات سراسری در شهرهای ایران جمهوری اسلامی را در وضعیتی بحرانی و خطر سقوط قرار داد. اعتراضاتی که بیش از ۱۰۰ شهر را در بر گرفت. در شماری از شهرها مردم با حمله به مراکز ترویج خرافات اسلامی وپایگاههای بسیج و حوزه های جهلیه، همه را به آتش کشیدند. در دوره پس از این اعتراضات، روزانه شاهد اعتراضاتی دامنه دار در بخشهای مختلف کارگری، معلمان، پرستاران و رانندگان کامیون بودیم. اعتراضات دانشجویی در سال پس از آن به مناسبت روز دانشجو با حمایتهای گسترده از این اعتراضات همراه شد. کارگران هفت تپه و فولاد بحث اداره شورایی جامعه را مطرح کردند و نویسندگان نشریه گام که به حمایت از این اعتراضات پرداخت، دستگیر شدند. مطالبات سیاسی مردم سرانجام با شعار “اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا” به نقطه اوج خود رسید. دستگیری و شکنجه و “مستندهای” طراحی شده و سوخته رژیم اسلامی هم نتوانست وضعیت را به نفع رژیم اسلامی تغییر دهد. دیگر ورق برگشته بود.
مردم کردستان هم تاریخاً علیه رژیم اسلامی بوده اند و با جنگ ۲۴ روزه سنندج و کوچ تاریخی مریوان، تاریخ سازی کرده اند. شاید این سخن دور از واقعیت نباشد که مردم کردستان بیشترین ضربات را از جمهوری اسلامی خورده اند و تشنه تر از هر زمانی می خواند که سر به تن رژیم اسلامی نباشد. هر حزب و جریانی حق دارد که برای خود تاکتیک و استراتژی مبارزاتی خود را تعریف کند و برای رسیدن به آن مبارزه کند. اما باید حواشی این سیاست ها را کنار زد و هسته واقعی چنین سیاستهایی را برای مردم روشن کرد. پژاک به عنوان یک جریان سیاسی بی ریشه در کردستان ایران و کودار و ک.ج.ک به عنوان دو بازوی این نیرو (که از آن به عنوان قراردادهای اجتماعی!) یاد می کنند از آن جریاناتی می باشد که باید کالبد شکافی شود و سیاستهای واقعی آنها برای مردم روشن شود.
“انتخابات” و مشارکت در قدرت
پذیرش نفس برگزاری مضحکه انتخابات در رژیم اسلامی، مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی و قرار گرفتن و تایید سیاست سرکوب و شکنجه آن است. خامنه ای در آخرین دوره مضحکه انتخابات گفته بود که در انتخابات شرکت کنید، حتی اگر جمهوری اسلامی را قبول ندارید. هدف خامنه ای گرفتن مشروعیت از مردم است. مشروعیتی که از دست رفته است اما ظاهرا تلاشی شکست خورده از هر سو شروع شده که می خواهند این مشروعیت را به جمهوری اسلامی برگردانند. این تلاش از سوی رسانه هایی همچون بی بی سی و بیرون افتادگان از قدرت رژیم اسلامی در خارج از کشور، که بیشتر نیروهای دوم خردادی هستند، با وقاحت پیش می رود. اما تلاش برای مشروعیت بخشیدن دوباره به رژیم اسلامی، آنهم از سوی مردم کردستان و با فراخوان برای شرکت در انتخابات رژیم پذیرفتنی نیست. کاری که پژاک بارها آنرا انجام داده است و حتی گاها از چهره هایی که نام و نشانی در بین مردم کردستان دارند، استفاده می کند. این دعوت از مردم برای مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی، تایید کشتارهای صد هزار نفری در ایران، تایید و تثبیت وضعیت کنونی معیشتی کارگران و زحمتکشان و کولبران است. در دوره های قبلتر و به اذعان اعضای سابق این حزب، نه تنها درخواست برای شرکت در انتخابات از سوی پ.ک.ک و اقمار آن صادر می شد، بلکه حتی از اعضای خود می خواستند که در این انتخابات کاندید هم بشوند. کاندید در این کانتکست یعنی شرکت در جنایتهای رژیم علیه مردم در جامعه کردستان. این لذت مشارکت در قدرت کماکان در تئوری و پراتیک این جریانات وجود دارد. پس از حوادث دیماه ۹۶ و طی اطلاعیه ای که از طرف آنها صادر شد، از مردم درخواست کردند که به تقابل با جمهوری اسلامی نپردازند. متن زیر از “پروژه مشترک کودار و پژاک جهت اقدام برای دموکراتیزه کردن ایران” نقل قول می شود:” كودار و پژاك خواستار گشايش سياسی از سوی دولت ايران و آماده برای حل مسالمتآميز مسئله كورد و ملتهاي ايران در چارچوب پروژه ملت دموكراتيك و خودمديريتی دموكراتيك خود هستند.” در ادامه می افزاید: “جامعه دموكراتيك و آزاد شرق كوردستان نوعي تكوين ملت با پيشاهنگي اقشار خلقها و طيفهاي روشنفكر است. مسئلهای كه كودار با دولت – ملت حاكم دارد، مسئله «قانونیشدن و به رسميتشناختهشدن» ميباشد.”
این جوهره سیاست واقعی این سازمان در برخورد با جمهوری اسلامی است. قانونی شدن و به رسمیت شناخته شدن این سازمان یعنی پذیرفتن این حکومت و شریک شدن در قدرت، یعنی ادامه وضعیت فعلی، اینبار از سوی یک جریان ناسیونالیست و طرفدار “امام حسین”!
پوپولیسم در برخورد به مسائل فرهنگی و اجتماعی
فرهنگ هر جامعه، فرهنگ طبقه حاکم است. این تعریف مارکسیستی از فرهنگ می تواند در برخورد به این مساله راهگشا باشد. جمهوری اسلامی در طول چهل سال حیات خود تمام ابزار و نیرو و منابع خود را به کار برده است تا اثبات کند که ایران یک جامعه “اسلامی” است. مساله ای که مقامات ارشد رژیم اسلامی به شکست آن اعتراف میکنند. مناسک مذهبی در این جامعه هر روز رنگ می بازد. اگر تعریف فوق از فرهنگ را بپذیریم، و به جامعه امروز ایران نگاه کنیم، به نوعی دوگانگی می رسیم. طبقه حاکم کماکان وجود دارد، اما فرهنگ جامعه، فرهنگ این طبقه نیست. مناسک مذهبی رژیم اسلامی از جمله اعیاد اسلامی، عاشورا و محرم و … توسط مردم و به وضوح نادیده گرفته میشود و امروز شاهد بازار بی رونق اسلام در ایران هستیم. اینبار کودار و پژاک به مانند گذشته سعی در نشر این خرافات دارند. تفاوت زیادی بین جامعه “اسلامی” و جامعه “اسلام زده” وجود دارد. کودار و پژاک و صد البته پ.ک.ک و اقمار آن مورد اول، یعنی اسلامی بودن این جوامع را پذیرفته اند و به این دلیل در محرم امسال، بیانیه ای را در رسای “عاشورا و امام حسین” منتشر کرده اند. در هر فرهنگ و جامعه ای خرافات وجود دارد و تلاش نیروها و انسانهای پیشرو، زدودن این خرافات از زندگی مردم است. دین باید یک امر خصوصی تلقی شود و مناسک آن نباید بُعدی اجتماعی به خود بگیرد. اما ظاهراً کودار با تشخیص “اسلامی بودن جامعه”، تلاش می کند که این “فرهنگ” را زنده نگه دارد. این عین پوپولیسم و کرنش به ارتجاع مذهبی است. این عین تلاش برای تحمیق مردم است. البته در گذشته هم برنامه های مذهبی از تلویزیونهای این جریانات و مخصوصاً در ماه رمضان به کثرت پخش می شد. هر شخصی در انتخاب دین آزاد است، اما باید از جریانات سیاسی که مذهب را “مقدس” می انگارند و بال و پر به آن می دهند، ترسید. اینها ارتجاع را زنده نگاهمیدارند تا سهم خود را از آن بگیرند.
مساله دیگر نگاه فراطبقاتی به جامعه است. امروز دیگر هر بنی بشری می داند که جامعه به دارا و ندار، به سرمایه دار و کارگر و به طبقات اجتماعی تقسیم شده و بدون فروش نیروی کار به سرمایه دار تهیه نان شب برای اکثریت عظیمی ممکن نیست. اما این دانشمندان ظاهراً تز جدیدی دارند. پژاک و کودار میگویند که نگاهی فراطبقاتی به جامعه دارند و تازه به تز کهنه آشتی طبقاتی و آشتی ملی رسیده اند! پوپولیسم و ناسیونالیسم و مذهبی بودن پژاک و کودار در این مرحله به اوج خود می رسد. در هیچ جامعه بشری و در هیچ جای دنیا نمی توان از یک نگاه فراطبقاتی صحبت کرد، در واقع این منفعت طبقات دارا است که همواره خود را در این قالب و این نگرش تبیین میکند. منتهی پژاک و کودار تلاش می کنند که آنرا در لفافه پوپولیستی و کردایتی بپوشانند. اما واقعیت زمانی تلختر می شود که نیرویی مانند کومه له، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، همگامی و هماهنگی سیاسی و عملی با چنین جریاناتی را برای پیشبرد مبارزه انتخاب می کند.
سخنی با جوانان
جامعه متعلق به ماست و جمهوری اسلامی رفتنی است. آینده را ما باید بسازیم. دنیایی بدور از هویتهای کاذب قومی و مذهبی، دنیایی آزاد و برابر. مانور دادن چنین احزاب و جریاناتی حول مسائل قومی و مذهبی، در صورت دستیابی به اداره یک شهر و چند شهرداری همراه با جمهوری اسلامی، تنها ادامه ارتجاع جمهوری اسلامی خواهد بود. برگزاری مراسم محرم در سلیمانیه و سخنرانی “برهم صالح”، رئیس جمهور فعلی عراق، نشان می دهد که ناسیونالیسم چه ظرفیتی برای هم آغوش شدن با مذهب دارد. وضعیت کنونی جامعه کردستان عراق را نگاه کنید؛ ساخت ۷ هزار مسجد در طی ده سال نشان از ظرفیت واقعی ناسیونالیسم برای میدان دادن به مذهب و ترویج خرافات دینی دارد. شما باید هوشیار باشید. نباید حول مسائل و هویتهای کاذب و تئوریهای پوچ در این گرداب قرار گیرید. ناسیونالیسم و مذهب به آزادی و پایه ای ترین حقوق شهروندان کوچکترین ربطی ندارند.
سپتامبر ۲۰۱۹