کارگران و کودکان کار در اوّل ماه مه!
شباهنگ راد
روز جهانی کارگر در راه است. در این روز، قدارهبندان و صاحبان تولیدی، اعتراضات پایهای و بهحق کارگران را در شیگاگوی امریکا به خون کشاندند. در این روز کارگران به میدان آمدند و خواهان تعدیل شرایط و کاهش ساعات کار شدند و اعلام نمودند که بدون توان و بازوی آنان چرخهی جامعه از حرکت و مسیر شکوفائی خود باز خواهد ایستاد. هزاران کارگر در سال 1886، در امریکا دست به اعتصاب زدند و نظام استثمارگر را به مصاف طلبیدند. آری روز جهانی کارگر، روز کشاکش دو طبقهی بالنده و میرنده در سطح جهانیست. در این روز است که خیابانهای دنیا، رنگ و شکل و شمایلی، خلاف رنگ و شکل و شمایل, طبقهی سرمایهداری را بهخود میگیرد و میلیونها کارگر و حامیانشان در صفی واحد و در سرتاسر جهان، بار دیگر مخالفین طبقاتی طبقهی کارگر را به مصاف میطلبدند و خواهان نابودی طبقهی سرمایهداری و همچنین جامعهای فارغ از تفاوت طبقاتیاند.
مسلم استکه طبقهی حافظ سیستم کنونی، از چنین روزی خرسند نیست و میداند که شعار کارگر در این روز، بهمعنای نشانهگیری به بنیاد مناسباتاش میباشد؛ میداند که شعار و خواست کارگر بهمعنای تقسیم ثروت جامعه است؛ میداند که شعار کارگر، بهمعنای نابودی هرگونه ظلم، نابرابریها، فقر و ریشهکن نمودن کودکان کار اجباریست؛ میداند که قانوناش در تخالف با منافعی طبقهی کارگر و دیگر اقشار محروم جامعه نوشته شده است، و هدف و نیتی جز، زراندوزی و چپاول بیحد و حصر کارگران ندارد. در حقیقت نبض سرمایهداران با استثمار کارگران و با غارت اموال عمومیست که دارد میتپد و بر همین اساس، همواره در فکر و در به خدمت گرفتن نیروی کار ارزان در میادین متفاوت سوددهیاند و بی دلیل هم نیست که سن و جنسیت نمیشناسند و دارند همه و از جمله، از انرژی کودکان سود میجویند.
آری این روزها دنیای کنونی، شاهد روی آوری بخش عظیمی از کودکان، به دنیای ناامن کار و سرمایه است. کودکی که در اثر نداری و در اثر شرایط محنتبار زندگی والدیناش به یار و همکار بزرگسالان تبدیل گشته و راهی میادین طاقتفرسای کار شده است. خودیهایشان دارند میگویند که بیش از 300 میلیون کودک کار وجود دارد. میلیونها کودکی که بهجای فراگیری به علم و دانش به نیروی کار نظامهای امپریالیستی تبدیل گردیدهاند و دارند بهگونهی وحشیانه مورد استثمار و اذیت و آزار قرار میگیرند.
متأسفانه دنیا، شاهد استثمار و تلف شدن زندگی کودکی، کودکان کار است، و شاهد بههرز رفتن نونهالانیست که از سر “خیرخواهی” مناسبات کنونی، به خیابانهای ناامن و میادین استثمار و خشن سرازیر شدهاند. امریکا، اروپا، افریقا و آسیا و خلاصه در تمامی جوامع، در, استثمار بر روی کودکان باز است و دارد خیل عظیمی از آنانرا به کام نیستی و تباهی میکشاند. بنابه آمارها فقط در مناطق مرکزی و جنوبی افریقا، یک چهارم کودکان این منطقه مشغول به کاراند و تعداد آنان در دههی آینده از مرز 15 میلیون نفر هم خواهد گذشت. بیش از 1 میلیون کودک در معادن هند مشغول به کار طاقتفرسا میباشند و 2 میلیون نفر از آنان در غرب افریقا در مزارع کشت دارند استثمار میشوند و 30 میلیون نفر دیگر آن، مستخدم کار خانهگیاند که اغلب آنان مورد اذیت و آزارهای جسمی و جنسی قرار دارند؛ و بنابه خبرگزاریها، سهمیهی ایران هم از مرز 3 میلیون کودک کار گذشته است و همچنین تاکیدها بر آن استکه از کل جمعیت 500 میلیونی امریکای لاتین، 40 میلیون کودک کار و خیابانی وجود دارد و میلیونها کودک کار در مکزیک، برزیل و کلمبیا به کارهای کاذب و طاقتفرسا مشغولاند.
البته که آمار و ارقام فوق در بر گیرندهی تمامی کودکان کار، در جهان نیست و به جرأت میتوان تاکید ورزید که آمار کودکان کار، بیش از آن چیزیست که دارد توسط نهادها و ارگانهای وابسته به نظامهای امپریالیستی اعلام میگردد. در دنیای کنونی و در دنیای استثمار و بردگی، اوضاع کاری کارگران و بویژه کودکان کار، آنچنان وخیم و تأسفبار است که با هیچ مفوله و مقولهای نمیتوان توضیح داد. به عبارتی یورش به کارگران و کودکان کار یکی دو تا نیست و تعرض به جسم و روان کودکان توسط کارفرمایان و صاحبان تولیدی از دیگر مواردیست که کودکان کار در میادین استثمار با آنها رو در رو میباشند. کسی به فکر کودکان نیست و در چنین مناسباتی هم هیچ قانونی مدافعی کارگران و حقوق کودکان کار نیست و قانون نوشته شدهی نظامها هم، فاقد کمترین ارزش و اعتباراند.
به عنوان نمونه و بر اساس قوانین مصوبهی نظامهای امپریالیستی و از جمله قانون جمهوری اسلامی به کارگیری کودکان زیر 15 ساله (دختر و پسر) ممنوع میباشد. امّا و در دنیای سراسر خشن و ظالم، و در دنیای سراسر استثمار و بردگی، سرمایهداران دارند، لذت و طعم کودکی را از کودکان میگیرند و دارند تأثیرات بس منفیای در آینده و زندگی آنان بر جای میگذارند؛ دارند ساعتها از نیروی ضعیفشان سود میجویند تا بر جیبهای بیانتهایشان بیافزایند. کودک در چنین قوانین و روابطی، کاملاً بیحقوق است. کودک در زیر سلطهی نظامهای کنونی بی آینده است و خواهان ورود به میادین آموزشی و بازی با هم سن و سالهای خویش میباشد. شکی در آن نیست که کودکان کار، زیر فشار چند گانهاند و به دهها دلیل، کمتر مورد توجهاند و به دهها دلیل، ما کمتر در چنین روزی – یعنی در روز اوّل ماه، روز جهانی کارگر – شاهد برشماری موقعیت دردناک و اسفبار آنان میباشیم. کودکان کاری که به پدیدهی جهانی تبدیل گردیدهاند و رنگ خیابانها و میادین استثمار و تولیدی را تغییر دادهاند؛ کودکان کاری که رنگ روستاها و مزارع و کارگاههایی همچون ریسندگی، بافندگی و کورههای آجرپزی را با حضور خود دگرگون ساختهاند و مجبوراند ساعتهای طولانی و گاهاً، 14 الی 15 ساعت در روز، بدن نحیف و نیروی خود را در ازای دستمزد ناچیز بفروش برسانند.
بدون کمترین شک و شبههای عامل اصلی و اوضاع ناهنجار کودکان، سرمایهداراناند و معین است، مناسباتی که دارد در دل خود، کودک کار را پرورش میدهد و باز تولید میکند؛ مناسباتی که دارد در دل خود کودکان را از میادین آموزشی به میادین استثمار و ناامن رهنمون میسازد، نمیتواند حقوق کارگر و دیگر تودههای ستمدیده را محترم به شمارد؛ نمیتواند زمینهی زندگی بهتر و آسایش کودکان را فراهم نماید و امنیت شغلی کارگران را مهیا سازد. سرمایهداران بنابه ماهیتشان اصلاً و ابداً، در فکر آسایش کارگران نیستند و همهی هم و غمشان تعرض به انرژی باقیمانده و تتمهی کارگران و زحمتکشان است. در فکر کسب سود هر چه بیشتر، در ازای تخریب زندگانی میلیونها کارگر و زحمتکش و کودکان کاراند؛ چرا که تعریف و نگاه سرمایه، تعریف و نگاه سود آوریست. به همین دلیل است که همهجا دارد از نیروی آنان برای کسب سود هر چه بیشتر استفاده میکند و آنانرا ار میادین آموزشی، به میادین استثمار رهنمون میسازد. کارگر و کودکان کار، فاقد امنیت شغلی و فاقد حقوق اولیهاند و روشن استکه با وجود چنین روابط و مناسباتی، چرخهی زمانه به نفع و به سمت حقوق کارگران و کودکان کار نهخواهد چرخید. روشن استکه دشمن کارگران و کودکان کار، مناسبات گندیدهی کنونیست و روشن استکه با وجود چنین حاکمان زورگوئی، چهرهی خشن و نابرابر جهان کنونی تغییر نهخواهد یافت و همچنان دنیای آزادی، شاهد به هرز رفتن هر چه بیشتر زندگانی کارگران و کودکان کار خواهد بود.
بنابراین و جدا از گرامیداشت و تجلیل از روز جهانی کارگر لازم است تا یکبار دیگر بر این نکته تاکید گردد که دنیا، نیاز به تغییر فوری، به نفع محرومان دارد و بالطبع تغییر آن، با سازماندهی کارگران و زحمتکشان از جانب نیروهای مدافعی آنان، و همچنین با مقابله و رو در رویی پیروان واقعی مارکسیسم – لنینیسم با نظامهای حاکم و از جمله رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی گره خُورده است. در یک کلام باید اعلام نمود که جنبشهای اعتراضی کارگران جهان و بویژه کودکان کار، تشنهی فعالیتهای عملی کمونیستها در مقابل سرمایهداران و استثمارگراناند؛ تشنهی حضور عملی و روزمرهی کمونیستها در میادین تولیدی و دیگر میادین زیر سلطهی سرمایهداراناند؛ تنشهی آنند تا میادین تولیدی را از رسوبات استثمارگران پاک نمایند و پرچم, جامعهای عاری از ظلم و ستم را بر افرازند. تنها در چنین شرایط و موقعیتیست که خیابانها و میادین تولیدی بیش از این شاهد استثمار کارگران و کودکان کار نهخواهند بود.
27 آپریل 2013
7 اردیبهشت 1392