اسماعیل ویسی-” مذاکره” احزاب ناسیونالیستی کرد.در تقویت حکومت اسلامی است. در همبستگی اجتماعی باید بشکست کشانید!
تلاش احزاب سیاسی بورژوا ناسیونالیستی کرد” با هر دو جناح مدنی و مسلح آن ” تاریخا از نوفل لوشاتودیدار قاسملو با خمینی و تاکنون با فراز و نشیبهائی، برای به بازی گرفتن و سهیم کردنشان در قدرت سیاسی و سپردن اداره جامعه کردستان به آنان، در واقع برای استثمارطبقه کارگر و حفظ منافع طبقاتیشان، امری عادی بوده است، اما رژیم اسلامی سرمایه داران آنان را به بازی نگرفته است. تحرک دوره اخیر و در جریان، با علنی شدن و اذعان عمر ایلخانی زاده بعنوان سخنگوی دوره ای ” مرکز همکاری احزاب ناسیونالیست کرد شاخه مسلح جنبش ناسیونالیستی کرد، متشکل از سازمانهای زحمتکشان مهتدی و ایلخانی زاده و هر دوشاخه حزب دموکرات کردستان ایران ” در مصاحبه با تلویزیون روادو و رادیو فارسی آلمان، با حضور افراد رهبری این جریانات با افرادی دون پایه ازحکومت اسلامی، نشستی تحت عنوان ” مذاکره ” تحت عنوان حل مساله یا حقوق مردم کرد، برگزار شده است. از بدو درز کردن خبر با حساسیت خاصی در ” تایید و محکومیت ” آن از طرف جریانات و احزاب سیاسی و چپ و فعالین آزادیخواه و برابری طلب وخانواده جانباختگان در راه آزادی و سوسیالیسم در کردستان، روبرو شده است. مگر نشست و مذاکره با رژیم اسلامی که 40 سال است جنگی را به جامعه کردستان تحمیل کرده. میلتاریسیم وسیعا بر زندگی مردم تحمیل نموده است، اساسا محکومیت چرا؟ مگر ” مذاکره با رژیم اسلامی که ممکن باشد، اشتباه و کار غلطی است؟ جدا از آن، نشست و مذاکره با رژیم اسلامی تاریخا از طرف نیروها و احزاب سیاسی در کردستان بعد از شکست نیروهای اسلامی درنتیجه مقاومت نیروهای مسلح و مردم در سال 1358 با پیام ” تقیه” خمینی، هیئت نمایندگی کرد، تشکیل شد، بمنظور ختم جنگ و حل مسئله کرد، مذاکرات رسمی برگزار شد. حساسیت و محکومیت کنونی را نداشت.چرا؟ تشابه و تفاوت در چیست؟ عوارض مثبت و منفی این حرکت در ابعاد اجتماعی، مستقل از اینکه این مذاکرات به نتیجه ای برسد یا نه، چیست؟ کلا برای بشکست کشانیدن این سیاست توطئه آمیز که در این شرایط ناهنجار در تقویت رژیم اسلامی است، در همبستگی اجتماعی، چکار باید کرد؟ بطور موجز به سوالات خواهم پرداخت.
کردستان جامعه ای طبقاتی است!
جامعه کردستان طبقاتیست و بخش تفکیک ناپذیر و ارگانیکی از اقتصاد سیاسی در ابعاد سراسری در ایران میباشد. به تبع آن هر فعل و انفعالی از لحاظ اقتصادی، سیاسی- اجتماعی و طبقاتی و مبارزاتی انعکاس خاص خود را در کردستان خواهد داشت. در نتیجه مصافهای پیش روی در آن، نمیتواند جدا از “جدال اصلی عرصه های نبرد طبقاتی ” در ابعاد سراسری و تضاد طبقات اصلی اجتماعی “طبقه کارگر و طبقه سرمایه دار” باشد. دو جنبش طبقاتی در آن وجود دارد. جای پای این جنبش ها با اهداف و سیاست طبقاتی شان، آشکاراست.
زیرا حکومت اسلامی سرمایه داری است. این نظام و مناسبات تولیدی اجتماعی در ایران به نسبت چند دهه قبل از رشد و گسترش وسیعی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و طبقاتی تر شدن جامعه برخوردار بوده است. این وضعیت در کردستان هم انعکاس مستقیم را داشته و به طبقات اصلی “سرمایه دار و کارگر” بعنوان طبقات اصلی اجتماعی در شکل هر چه عریانتر استثمار کننده و استثمار شونده، شکل داده است. بورژوازی کرد تلاش میکند در” لفافه حل مسائل ملی و قومی- مسئله کرد “ به منظور سهم خواهی از قدرت سیاسی و شراکت در استثمار طبقه کارگر از سوی حاکمیت سیاسی بورژوازی در ابعاد سراسری، در کردستان به رسمیت شناخته شود. همچنانکه در این دور اخیر این اهرم را بکار گرفته اند.
تاکید میکنم که، جنبش ناسیونالیستی در کردستان ایران به مثابه جنبش سیاسی بورژوازی کرد با بخش علنی احزاب سیاسی مربوطه آن مستقر در کردستان عراق، فراکسیون نمایندگان کرد زبان در مجلس شورای اسلامی، جبهه متحد کرد، انستیتوی کرد، انجمن کردهای مقیم مرکز و غیره در کنار سنت و فرهنگ و عادات ناسیونالیستی موجود در جامعه “اجزاء سیاسی متشکل جنبش ناسیونالیستی کرد” میباشند. ناسیونالیسم جنبشی اجتماعی و فعال در جهت دستیابی به منافع سیاسی طبقاتی بورژوائی خود می باشد و تلاش میکنند نه تنها در قدرت سیاسی به بازی گرفته شوند، بلکه بعنوان بخشی از این سیستم و سهیم در استثمار طبقه کارگر در کنار بورژوازی در ایران به هر شیوه، از سوی جناح در قدرت “حاکمیت سیاسی” و همچنین جناح ها و دیگر گرایشات اپوزیسیون بورژوائی و راست برسمیت شناخته شوند. تلاش عملی و مواضع سیاسی جریانات و احزاب سیاسی جنبش ناسیونالیستی کرد از جمله جست و خیز در جریان اخیر، در داخل و خارج ایران تاییدی بر این واقعیت و در تقویت حکومت اسلامی در شرایط بن بستش که مردم بطور مشخص از دیماه 1396 ببعد در ایران، حکم به سرنگونی اش داده اند، سیاستی است. توطئه آمیز برای دامن زدن به ایجاد فضای توهم و انتظار، تفرقه و از هم گسیختگی اجتماعی، مبارزات مردم بویژه طبقه کارگر در ابعاد سراسری در پروسه تلاش برای سرنگونی حکومت اسلامی و در تقابل قرار دان اینها، در برابر رشد مبارزات سرنگونی طلبانه، رادیکایسم و آزادیخواهی در کردستان است!
در تقابل نیز باید تاکید کرد که، “جنبش کمونیستی و چپ و برابری طلبی و مدرنیسم اجتماعی در جامعه کردستان نیز، جنبشی زنده، فعال و با پایه اجتماعی، محسوس و ملموس و مادی” می باشد. که در معادلات قدرت سیاسی در آن جامعه در حال حاضر غیر قابل حذف هست. اما، نباید غافل بود. زیرا این وضعیت در تقابل با یورش سازمانیافته ارتجاع ملون و توطئه های بورژوازی – جنبش بورژوا ناسیونالیستی کرد، اجتناب ناپذیر نیست و لازم است در بطن و پروسه تقابل طبقاتی بویژه در این مقطع، بدون غافل گیری و توهم ، سیاسی- اجتماعی، هر چه بیشتر آگاهتر، محکمتر، سازمانیافته تر و وسیعتر در سر بزنگاه سیاسی- اجتماعی نقش تاریخی- طبقاتی را ایفاء کرد! ارتجاع قومی- مذهبی را در منگنه اجتماعی قرار داد. تنوانند آزادی را از جمعه سلب کنند. و بر سر سرنوشت جامعه کردستان، زد و بند و معامله کنند!
صورت مسئله مذاکره نیست. کومه له کجا ایستاده است؟
کومه له سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران. در اطلاعیه کمیته مرکزیشان بتاریخ ١۸ تیرماە ١٣٩٨ برابر با ٩/٧/٢٠١٩ بیان داشته اند که، ” ما مذاکره با دشمن را به عنوان یک اصل رد نمی کنیم. اما از نظر ما مذاکره نه می تواند بر اساس مانور و فریب بنا شود و نه بر اساس خوش باوری و توهم. مذاکره حاصل توازن قوائی است که به طرفین درگیر امکان می دهد اهداف خود را در عرصه گفتگو با شیوه های دیگری دنبال کنند. • ما هرگونه مذاکره پنهانی و به درور از چشم مردم را رد می کنیم.مذاکره نه تنها نباید شور مبارزاتی مردم را تقلیل دهد، آنها را در حاشیه و در انتظار نگهدارد، بلکه بر عکس پیشرفت هر گام مذاکرات باید امکان گسترش بیشتر مبارزه آنان را فراهم آورد. از اینرو مردم حق دارند که از جریان مذاکره ای که به زندگی و حقوق پایمال شده آنها مربوط است اطلاع داشته باشند. علنی بودن مذاکرات در عین حال به مردم نیز امکان می دهد، نیروهای مذاکره کننده را در روند مذاکرات بهتر بشناسند و محک بزنند“. و … شرط و شروطی را بطور اصولی و عمومی بیان داشته است.
عیان است که، مذاکره بطور اصولی و عمومی، غلط نیست و شرایط اعلان شده از طرف کومه له، مورد نظر و مناقشه نیست.اما، صورت مسئله در این رابطه و کیس مشخص است. صوت مسئله اساسی و خدشه ناپذیر نشستی تحت عنوان ” مذاکره ” در این شرایط خاص تاریخی – اجتماعی و موقعیت در بن بست همه جانبه قرار گرفتن حکومت اسلامی است که، اکثریت مردم در ایران بویژه در اعتراضات دیماه 96 ببعد حکم به سرنگونی اش داده اند. سردمداران و کل حکومت اسلامی پیام را گرفته اند. جنبشی توده ای- اجتماعی در سراسر ایران و باالطبع در کردستان نیز که، پروسه سرنگونی اش میباشد، ملموس و محسوس در جریان است. از این منظر و زاویه، هر نوع گردن نهادن به سیاستهای حکومت اسلامی، است عملی درتقابل با این جنبش و در تقویت و حفظ بقاء اش!
در نتیجه موضع و سیاست واقعبینانه عملی این است که، کومه له با تمامی توان و امکانش در جهت خنثی کردن و بشکست کشانیدن این سیاست توطئه آمیز تلاش کند. همراه و در همبستگی با جنبش اعتراض توده ای – اجتماعی انقلابی سرنگونی طلبانه، همگام شود و ازبه حاشیه پردازی و کلی گوئی ، دست بردارد. نباید غافل بود. علاج واقعه را قبل از وقوع باید، کرد. زیرا فردا دیر است!
” مذاکره ” اخیر. هیئت نمایندگی خلق کرد. تشابه و تفاوت در چیست؟
مرکز همکاری احزاب کردستان، در توجیه اجتماعی تلاششان برای به نتیجه رسیدن زد و بند و معامله گری شان با حکومت اسلامی، برای پیوستگی تاریخی – اجتماعی به فاکت تاریخی تشکیل و مذاکره هیئت نمایندگی خلق کرد در پائیز 1358، متوشل شده اند. تاریخ و حرکتی اجتماعی که نه تنها، هیچگونه تشابهی با همدیگر ندارند، بلکه عملا 180 درجه در تقابل و باهمدیگرتفاوت دارند! زیرا شکل گیری هیئت نمایندگی خلق کرد و مذاکره در آنمقطع تاریخی. سیاسی و اجتماعی، بعد از شکست نیروهای سرکوبگر اسلامی بود که با فتوای ضد انسانی خمینی در 28 مرداد58 به کردستان یورش آورده بودند. از موضع قدرت و در بعد اجتماعی مورد حمایت جامعه کردستان و بنفع جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در سراسر ایران بود. اما، اکنون تلاش این مرکز از سر ضعف و درماندگی و استیصال سیاسی- اجتماعی و علیه جنبش آزادیخواهی و پروسه سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی است. سیاست و توطئه ای رذیلانه برای همکاری سازمانهای ناسیونالیستی کردستان ایران با رژیم اسلامی و در تحیکم و تقویتش در این موقعیت درمانده و حفظ بفاء اش میباشد. باید در همبستگی اجتماعی بشکست کشانیده شود!
چکار باید کرد؟
به زمینه های تاریخی- اجتماعی و تشابه و تفاوت های این حرکات ” نشست و مذاکره ” و عوارض بسیار مخرب آن در این برهه از زمان، اشاره کردم. برای بشکست کشانیده شدن این جهت و سیاست توقع عملی از نیروها و احزاب سیاسی چپ و کمونیست، جنبشهای آزادیخوه و برابری طلب و فعالین و رهبران اصلی اعتراضات اجتماعی و توده ای در ایران و کردستان است که عملا دست بکار شوند!
زیرا، حکومت اسلامی اکنون در موقعیت فلاکتبار و بن بست همه جانبه ای قرار دارد. اکثریت مردم که نقطع عطف اعتراضات دیماه 96 بود، حکم به سرنگونی اش داده اند. کل سردمداران این رژیم پیام را گرفته اند. هیچگونه راهی بجز سرنگون شدنش باقی نمانده است. در این راستاست که از هیچگونه تلاش سرکوبگرانه و توطئه ممکن برای حفظ و بقاء اش که مؤلفه ای اساسی است، دریغ نخواهد کرد. در جهت چنین سیاستی است که اخیرا ” برگزاری کنگره مشاهیر و نشست با جناح جریانات ناسیونالیستی کرد در زیر لوای مرکز همکاری کرد که مسلح هستند را، در بوق و کرنا کرده است. در دایره توطئه چینی حکومت اسلامی نیز، سوق داده شده اند و قرار گرفته اند که عملا ادامه سیاست همیشگی جنبش ناسیونالیستی کرد است. زیرا از بدو سر کار آمدن رژیم اسلامی تاکنون، جنبش بورژواناسیونالیست کرد، همیشه بدنبال به بازی گرفته شدن و شریک کردنش در حاکمیت سیاسی بورژوازی درایران و کردستان بوده است. اما، حکومت اسلامی آنان را جدی و به بازی نگرفته است. هیچگاه خواهان سرنگونی رژیم اسلامی نبوده اند و نیستند. مسئله کرد و رفع ستم ملی، صرفا برای اهرم فشار و به بازی گرفته شدن و سهیم کردنشان، می باشد . فاکتها و عملکرد و مواضع تاریخی 4 دهه اخیر شان موجود است. اما، حکومت اسلامی آنان را جدی و به بازی نگرفته است و … درحال حاضر نیز توازن قوا هم آنچنان نیست که رژیم اسلامی آنان را به بازی بگیرد. بلکه صرفا در رابطه با اوضاع سیاسی- اجتماعی و رشد و گسترش مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم در کردستان و برای خنثی کردن و ایجاد تفرقه و توهم در جامعه و بطور اکید برای تقابل با رادیکالیسم جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه در کردستان، می باشد. و… فعالین آزادیخواه، برابری طلب، برای به شکست کشانیدن و خنثی کردن چنین توطئه ای لازم است هوشیار باشند . اهداف این سیاست توطئه آمیز کاملا روشن است. لازم است بطور هدفمند افشاگری و سازماندهی کنند. مردم را از متوهم شدن برحذر دارند. در همبستگی اجتماعی و سازمانیافته بویژه توسط جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه، رهبران محافل عملی و پیشرو در ابعد سراسری و کردستان، بشکست کشانیده شود. کاری ممکن است. نباید غافل بود!
اسماعیل ویسی-24 تیر ماه 1398- 15 ژوئیه 2019- esmail.waisi@gmail.com
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 259. نشریه کمیته کردستان حزب حکمتیست
***