اسماعیل ویسی- برگزاری اول ماه مه در کردستان، تاکید بر چند نکته!
پیشاپیش اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی و جهانی طبقه کارگر، روز اعلان کیفر خواست بر علیه نظام و مناسبات تولیدی- اجتماعی سرمایه داری را به طبقه کارگر و تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در اقصی نقاط دنیا بویژه در ایران و کردستان تبریک می گویم. امیدوارم امسال در همبستگی اجتماعی و متحدانه ” اتحاد طبقاتی ” بدور از هر گونه فرقه گرائی و تنگ نظری، بتوان سیاست های ضد کارگری حکومت اسلامی و تلاش نیروهای سرکوبگر سرمایه و دیگر سنتهای غیر کمونیتسی کارگری را، که می کوشند از بزرگداشت این روز پیشگیری کنند و مهر سنت جنبش اجتماعی طبقاتی خود را، بر آن بکوبند،خنثی نموده و مراسم های بزرگداشت اول مه را هرچه پرشکوه تر و با شرکت توده های مردم زحمتکش در مراکز اصلی و پر تردد شهرها برگزار شود.
زیرا اول ماه مه امسال نیز مصادف است با در جریان بودن – و رشد و گسترش مبارزات وسیع و پیگیرانه کارگران، همچنان خیزش توده ای اعتراض اجتماعی ، بمیدان آمدن زنان علیه حجاب، این سمبل فاشیسم اسلامی که نشان ای برای تحقیر و فردستی زنان می باشد، در ایران، عیلرغم پراکندگی عدم سازمانیافتگی و فاقد بودن رهبری حزب سیاسی – اجتماعی کمونیستی در ابعاد سراسری، که عملا دور تازه ای از تلاطم عظیم اجتماعی در حال غلیان و سرنگونی طلبانه است. خیزشی عموما طبقاتی که پیام بسیار روشن و مشخص آن ” سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران است! که پایه های اساسی این رژیم هار و فوق ارتجاعی را به لرزه درآورده است. پیام عملی و ملموس آن را، سردمداران حکومت اسلامی گرفته اند. برایشان ملموستر از گذشته گردیده است که، اکثریت مردم ایران بدون اما و اگر، خواهان سرنگون شدنشان هستند.
رژیمی که موجودیتش از ابتدا تاکنون وصله ناجوری بر پیکر جامعه ایران بوده است و می باشد . در بن بست کامل، اقتصادی – سیاسی – اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است و برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه، از رشد و گسترش روزافزون اخنتاق سیاسی. سرکوبگری و عدم برسمیت شناختن هرگونه حق و حقوق ابتدائی آحاد مردم، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری، سیاسی- اجتماعی ، دخالت در زندگی خصوصی مردم بویژه زنان و جوانان. همراه با اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، عدم بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی و رشد و گسترش سیر صعودی فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح زندگی و معیشت اکثریت مردم. دریغ نکرده است. عوارض تحمیل چنین وضعیتی بطور حتم گسترش ناهنجاری های وسیع و غیر قابل مهاراجتماعی است..وضعیت جامعه کردستان نیز، آئینه نمائی است از این وضعیت سراسری ایران!
در چنین شرایط و اوضاع و احوال سیاسی- مبارزاتی و اجتماعی نیز، جریانات و احزاب سیاسی متعلق به جنبش های متفاوت اجتماعی ” چپ و راست، و سنتها و گرایشات چپ و راست روانه بویژه سنت و گرایش کمونیستی و کارگری و توده ایستی و ملی- مذهبی. کارگر گرائی و انجمنهای اسلامی و خانه کارگری ها، در جریان مبارزات و اعتراضات کارگری – اجتماعی با طرح شعارها و راه حل و آلترناتیوشان برای جلوگیری از رشد رادیکالیسم مبارزاتی در جامعه و در جنبش کارگری و ابراز وجود سنت و گرایش سوسیالیستی کارگری و طیف کارگران رادیکال سوسیالیست با طرح شعارهای واقعی کارگری- همچنانکه تاکنون بوده است ابراز وجود می کنند که، نشان از تقابل جدی و اساسی ابراز وجود جنبشهای راست و چپ و آلترتیو سیاسی، طبقاتی- اجتماعی شان در تمامی زمینه ها در روند پروسه و فردای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی است.
قطعا چنین تقابلی بطور جدی و اساسی دربرگزاری مراسم ها و تدوین قطعنامه های مراسم ها حاوی مطالب کارگران و اکثریت مردم زحمتکش نه تنها در تقابل موجودیت رژیم اسلامی، بلکه در تفابل با گرایشهای راست- کارگر گرائی و سنت توده ایستی، تحت عنوان باصطلاح ” اتحاد کارگری” ابراز وجود و خودنمائی کند. وظیفه ای بسیار جدی و اساسی که بر دوش گرایش سوسیالیستی کارگری طیف رهبران عملی و توده ای کارگران رادیکال سوسیالیست و فعالین برابری طلب جنبشهای احتماعی از جمله جنبش آزادی زن، در طرد و منزوی کردن گرایشات راست و بازدارنده در تمامی عرصه های مبارزات اجتماعی، می باشد. در این جهت باید تلاش نمود. سازمانیافته و هدفمند و در همبستگی اجتماعی آگاهانه، عمل کرد. نباید غافل بود!
برگزاری مراسم های بزرگداشت اول ماه مه، ممکن است زیرا، عیلرغم تمامی تلاش ها و بکارگیری ترفندهای متفاوت، بگیر و ببند و بازداشت و زندانی کردن فعالین و سازماندهندگان این مراسمها و با وجود سرکوب و ممانعت حکومت اسلامی از شرکت وسیع طبقه کارگر و توده های مردم در ابعاد اجتماعی روز کارگر در ایران و در شهرهای کردستان گرامی داشته شده است. تجمعاتی که طی سالهای متمادی زیر فشار سرکوبگران اسلامی، با تلاش طبقه کارگر و فعالین جنبشهای اجتماعی و انسانهای برابری طلب و آزادیخواه برنامه ریزی شده و روز همبستگی جهانی طبقه کارگر برگزار شده و به شرایط تحمیل شده از طرف سرمایه داران و رژیم سیاسی آن وقعی ننهاده اند. فعالین کارگری در دفاع از رفاه، آسایش و یک زندگی بهتر به لحاظ معیشتی- زیستی و اجتماعی ، کیفر خواست خود را نه به شرایط فلاکت بار تحمیل شده در این روز به شیوه و شکل های متفاوت وممکن اعلان و ابراز داشته اند. به جرات میتوان میگفت بزرگداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، ۸ مارس روز جهانی زن، فستیوالهای دفاع از حقوق کودکان، روز جهانی لغو خشونت علیه زنان و برگزاری اعتراضات علیه اعدام ، دفاع از برابری زن و مرد در سطح علنی و در ابعاد اجتماعی، بنا بر شرایط تاریخی- اجتماعی در ایران و بویژه در کردستان به ستنی اجتماعی مبدل شده است.
رهبران، سازماندهندگان ، فعالین و شخصیتهای این عرصه ها، انسانهای اجتماعی با هویت واقعی می باشند. آنها برای نهادهای امنیتی- انتظامی و اطلاعاتی حکومت اسلامی کاملا شناخته شده هستند. سال ها ست که نیروهای سرکوبگر فعالین این عرصه ها را دستگیر، بازداشت و زندان کرده اند، عملا احضار و تهدید فعالین کارگری- اجتماعی تاکنون فایده ای نداشته است. زیرا عمق این نارضایتی طبقاتی- اجتماعی در بطن جامعه می باشد.
لازم است در همبستگی اجتماعی، با برنامه ریزی دقیق و سازمانیافته سیاستهای سرکوبگرانه اش را، به شکست کشانید و سرش را بدیوار سنگی کوبید. همچنانکه در سالهای گدشته عمل گردید. امسال نیز در تداوم اعتراض اجتماعی عظیمی و رشد و گسترش آن در جامعه کردستان، که پایه های حکومت اسلامی را بلرزه در آورده است، مراسم های اول ماه روز جهانی کارگر، در مرکز اصلی شهرهای در هماهنگی کامل محافل و رهبران عملی کارگری- توده ای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جامعه کردستان، برگزار شود. عملا به سرکوبگران نشان داده شود، که هر گونه تلاش های سرکوبگرانه اش، بیهوده است!
این واقعیت را حکومت اسلامی میداند و بدان واقف است، به همین خاطر در آستانه چنین روز هائی بخصوص ۸ مارس روز جهانی زن و اول ماه مه روز جهانی کارگر حساسیت ویژه ای بخرج میدهد. عدم صدور مجوز برگزاری مراسم حتی به تشکل های زرد چون خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی- سنت توده ایستی و قومی- مذهبی که هیچگونه ربطی به منافع کارگر ندارند و در تحکیم رژیم اسلامی سرمایه در ایران در مقابل کارگران ایستاده اند. بگیر و ببند، احضار و تهدید و بازداشت فعالین کارگری- اجتماعی در جامعه کردستان، گواهی بر این واقعیت و تاییدی بر ترس حکومت اسلامی از رشد و گسترش اعتراض اجتماعی کارگران و آزادیخواهان می باشد که در چنین مراسم هائی بروز اجتماعی پیدا می کنند.
این کشمکش جدالی طبقاتی- اجتماعی، مابین رژیم اسلامی و گرایشات راست و چپ در جنبش کارگری و در بطن مبارزات سیاسی- اجتماعی که بدان اشاره کره ام، واقعی، جدی و ملموس در جامعه ایران و کردستان می باشد. حکومت اسلامی علیرغم هر تهدید و شدت عمل سرکوبگرانه و دامن زدن به ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت و گسیل موتور سواران و لباس شخصی ها و مانور دادن، در طول حاکمیت سیاسی اش تاکنون راه بجائی نبرده و نخواهد برد. چون ریشه در واقعیت اجتماعی دارد. این تهدیدی جدی است برای بقای حاکمیتش!
تجارب گذشته را باید بکار گرفت
باید تاکید کرد که وجود و تقابل گرایشات و سنت توده ایستی و کارگر کارگری و رادیکال سوسیالیستی که اشاره شده است، واقعی است. نباید غافل بود. برگزاری مراسم های بزرگداشت روزهای اول مه و ۸ مارس بطور علنی در مراکز شهرها در کردستان بویژه از سال 1365 تاکنون، چون ستنی ملموس واجتماعی است. سرکوبگران اسلامی با تمامی امکانشان همیشه تلاش کرده و می کنند از برگزاری چنین مراسم هائی به هر شیوه ممکن جلوگیری کنند اما موفق نشده اند!
برای نمونه ” بزرگداشت مراسم های اول مه درشهرهای کردستان در سال 1395 که به نسبت چند سال قبل تر، متمرکزتر، سازمان یافته تر و هدفمندتر، با دوری جستن از رفتن به کوه و دشت و صحرا و صرفا اکتفاء کردن به محل کار، بویژه در شهرهای سنند ج، مریوان و سقز، از طرف تشکل های کارگری سندیکای خبازان در دفاتر و مراکز این شهرها و عیلرغم حضمر سنگین نیروهای امنیتی- انتظامی و تاکید بر مفاد رادیکال قطعنامه مشترک خبازان سنندج و مریوان. و در مرکز شهر سنندج روز 12 اردیبهشت 1395 – ۱ ماه مه 2016، از طرف انجمن کارگرا ن ساختمانی در خیابان سیروس در قلب شهر سنندج با شرکت فعالین برابری طلب و کمونیست .سخنرانی در محل تجمع و راهپیمائی طرح شعرهای – کارگر. اتحاد. اتحاد. کارگر زندانی آزاد باید گردد. زندانی سیاسی آزاد باید گردد. نان. مسکن. آزادی و … برگزار گردید که نه تنها ویژگی خاص مراسم های یزرگداشت اول مه، بلکه می توان گفت جوانه های شرایط جدیدی در برجسته شدن جایگاه و موقعیت کارگران و تشکل های شان و ایفای نقش جدیدی تر، در کردستان ” می باشد. که از طرف تشکل های کارگری موجود و علنی برگزار گردید. و …امسال نیز باید این سنت و روش را ادامه داد و از رفتن به کوه و دشت وصحرا، خودداری کرد!از آن . تجارب بسیار گرانبها و تحمیل کردن خود به سرکوبگران اسلامی سرمایه داری بود، باید درس گرفت!
نقطه تاکید فعالین و رهبران کارگری- اجتماعی چه باید باشد؟
قطعا نهادهای امنیتی- انتظامی طبق سنت معمول سرکوبگرانه شان تلاش می کنند حکومت نظامی اعلان نشده برای ایجاد فضای رعب و وحشت در ادامه سیاست تاکنونیشان دست به بگیر و ببند و احضار و اخطار به فعالین میزنند تا بلکه بتوانند از برگزاری مراسم اول ماه روز جهانی کارگر بویژه در مراکز شهرها در کردستان ، ممانعت بعمل آورند. باید تلاش مرتجعین را با برنامه ریزی خنثی نمود. این کار ممکن است، همچنانکه سالهای قبل ممکن شد. تلاش جمعی و متحدانه و بدور از فرقه گرایی رهبران و پیشروان کارگری- اجتماعی برابری طلب میتواند این امر را یکبار دیگر ثابت کنند. جنبش کارگری، آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران و کردستان جنبشی زنده، بالقوه و بویژه امسال بطور عیان و آشکار، بالفعل می باشد. ممانعت بعمل آوردن از ابراز وجود آن غیر ممکن است. مبارزات کارگران هفت تپه، فولاد اهوازنمونه های تیپیک آن میباشند.
– نکته بسیار بر جسته ای که لازم است از آن دوری جست. سال 1396 عده ای از تحت تاثیر تبلیغات تشکل ضد کارگری خانه کارگر در سنندج، قرار گرفته بودند . متوهم شده و بدنبال فراخوان آن رفته بودند. که نوعی نشان از خود نمائی گرایش ” قانون گرائی و امکان گرائی- سنت توده ایستی ” است. و … ممکن است امسال نیز چنین تشکل ضد کارگری دست به چنین کاری بزند. نباید متوهم شد. ماهیت آن روشن است. باید سیاست و سنتش را طرد و منزوی کرد.
– باید در قطعنامه و بانرولی مشخص اعلام و تاکید کرد- اسماعیل بخشی. سپیده قلیان، علی نجاتی، اسماعیل عبدی، بهنام ابراهیم زاده، جعفر عظیمی و … و تمامی کارگران، و زندانیان سیاسی فوری و بدون قید و شرط آزاد باید گردند. حکومت اسلامی موظف به تامین و جبران خسارت فوری سیل زدگان اخیر می باشد!
-قطعا لازم است که بر اتحاد و همبستگی و سنت اجتماعی طبقاتی و علیه هرگونه انزوا طلبی و گوشه گیری به هر بهانه واهی از جمله برگزاری مراسم در محل کار، در چنین روزی، تاکید کرد.
– لازم است و باید تلاش کرد مراسم اول مه با تاکید بر برگزاری آن در مراکز اصلی شهرها، و یا به هر شیوه و شکل ممکن برگزار شود. – اساسی ترین تجارب تحرکات انجام شده در سالهای قبل در کردستان و بویژه درسال 1395 را باید مبنای کار متحدانه در همبستگی سیاسی- طبقاتی و اجتماعی قرار داد.
–لازم است فعالین، سازماندهندگان اصلی قبل ازهر چیزی از هرگونه تنگ نظری، فرقه گرائی و بهانه تراشیهائی که مانع سازماندهی در ابعاد سراسری است، دوری جوست. بعنوان امری بسیار اساسی و روزی جهانی بدان نگریسته شود. برای توسعه و و گسترش سازماندهی این روز در دیگر شهرها در ابعاد جامعه کردستان ضرورت دارد به شکل دقیق برنامه ریزی نمود.
در تمامی شهرها محافل وسیعی از فعالین آزادیخواه و برابری طلب بطور پراکنده وجود دارند. لازم است این محافل بشیوه شبکه ای وسیع بهم بافته شوند تا مطالبات یکدستی طرح و در دستور قرار داده شود و مراسم ها در ابعاد هر چه وسیعتر و در شکل اجتماعی بروز پیدا کند.. با شرکت کردن هر چه بیشتر مردم در مراسم اول مه، تجمع ها باشکوهتر و هراس و وحشت رژیم هر چه بیشتر خواهد شد .
– امید است بر این مبنا تاکنون در رابطه با بزرگداشت این روز چون سنت همیشگی سال های قبل، فعالین و سازماندهندگان با همدیگر تماس و هماهنگی ایجاد کرده بر مبنای اتحاد و همبستگی طبقاتی – اجتماعی قبل از هر چیز کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه را تشکیل داده و بررسی چگونگی گرامیداشت این روز را به هر شیوه و شکل ممکن انجام داده باشند.
– باید قاطعانه با گرایش کارگر کارگری ” کارگر گرائی و سنت و گرایش توده ایستی ” که تلاش می کند در محل کار مراسم جشن برگزار شود مرزبندی کرد. – بعنوان آلترناتیو ممکن، لازم است از هم اکنون برنامه ریزی و سازماندهی کرد. محلات مسکونی متفاوت را مد نظر گرفت و طبق برنامه آذین بندی چندین محله مسکونی در چنین روزی دردستور قرار داده شود. کل ساکنین محل را مطلع و دعوت کنید رقص و شادی همراه با طرح مطالبات. این نمایش قدرت و همبستگی برای سرکوبگران غیر قابل کنترل می باشد.
برگزاری مراسم و تجمع در روز اول ماه مه مستقیما حکومت اسلامی و قوانین استثمارگرانه وضد کارگری را نشانه می گیرد و به چالش می کشد. باید به تمامی قوانین تبعیض آمیز و ضد انسانی به فقر و فلاکت تحمیل شده و بویژه: دستمزد 5 برابر زیر خط فقر نه گفت و خواهان دستمزد بر مبنای 5،5 میلیون تومان، باز گشائی تمامی مراکز کاری- تولیدی ، بازگشت به کار تمامی اخراج شدگان (بیکار شدگان) ایجاد مراکز کاری، تامین بیمه بیکاری مکفی و بیمه های اجتماعی و درمانی و خاتمه دادن به کشتار کارگران کولبر، تمامی کارگران، و زندانیان سیاسی فوری و بدون قید و شرط آزاد باید گردند از مطالبات فوری و حیاتی گردید. و بر اجرای آن پافشاری کرد!
23 فروردین 1398- 12 آوریل 2019 esmail.waisi@gmail.com
منتشر شده در اکتبر شماره 256، نشریه کمیته کردستان حزب حکمتیست
***