پروین کابلی در دفاع از حرمت شهروندی در مریوان!

در دفاع از حرمت شهروندی در مریوان!

پروین کابلی
طبق اخبار رسیده از مریوان، اوباش جمهوری اسلامی یکی از مردان شهر را ( که گویا توسط دادستان محکوم شده بود) با پوشاندن لباس قرمز زنانه در شهر به عنوان تحقیر به نمایش گذاشته اند. در پی پخش این خبر زنان مریوان در یک اقدام شجاعانه به جمهوری اسلامی و اوباش مسلحش جواب داده و با پوشیدن لباس کردی قرمز رنگ و حمل پلاکاردهای اعتراضی به خیابان آمده اند. این حرکت مورد حمایت مردمی که در خیابانها جمع شده بودند قرار گرفته و اعتراض به رژیم شکل وسیعتری به خود گرفته است. مامورین به مردم معترض حمله کرده و چند نفری را دستگیر و به احتمال زیاد کسانی هم زخم شده اند.
جدا از اینکه درگیری مردم مبارز با جمهوری اسلامی امری تازه نیست و هر جا که مردم دریچه ای را ببیند بلافاصله تلاش میکنند که تنفر خود را از رژیم آشکارا نشان دهند، اما خود این خبر را میتوان از زاویه های مختلف برای نشان دادن عمق کثافت و پوسیدگی جمهوری اسلامی مورد توجه قرار داد.
سوال این است که چه اهدافی درپشت حکم دادستان جمهوری اسلامی که مجری قوانین اسلامی است وجود دارد که محکومین را به پوشیدن لباس زنانه قرمز و گرداندن در شهر محکوم میکند ؟ چرا این شیوه انتخاب میشود. لباس زنانه و رنگ قرمز؟

این مردان به پوشیدن لباس زنانه محکوم میشوند. چرا که زن بودن به مانند یک تحقیر و بی حرمتی به آنها بعنوان جرم تحمیل میشود. فقط یک لحظه بیندیشید که زن یعنی تحقیر و بی حرمتی. یعنی اگررا میخواهی تنبیه کنی و به جامعه اعلام کنی که این انسان خطا کرده است باید مثل زنان با وی برخورد کرد.
چرا داستان این پرونده رنگ قرمز را انتخاب کرده است که به تن این مردان” زن صفت” پوشیده شود؟
انتخاب رنگ قرمز هم برای این تحقیر تصادفی نیست. در فرهنگ عقب مانده اسلام و مردسالاری، زنانی که لباس قرمز می پوشند زنان بدکاره هستند، بی حرمتند و ارزش اجتماعی بالایی ندارند. بنابراین برای تنبیه مردان بذهکار باید آنها را تا حد زن بودن پائین آورد و لباس هرزه گان را بر آنها پوشاند.
این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی تلاش میکند که برای سرکوب و فشار بیشتر از ارتجاعی ترین شیوه ها استفاده کند. تحقیر زنان و بی حرمتی به آنها یکی از رایجترین شیوه های جمهوری اسلامی برای منکوب کردن مبارزات مردم است. تقسیم جامعه به زنان و مردان است. زنان فقط بدلیل جنسیتشان محکومند. خطاکارند.
راه رسیدن به عدالت اسلامی البته از طریق بی حرمتی انسان و طبعا در وحله اول زنان میگذرد.

این تنها یک نمونه است. یک نمونه از آنچه بر زنان در ایران میگذرد. اغراق نیست. حقیقتی تلخ است. یک سیستم است. سیستمی که در آن زنان بعنوان شهروندان درجه دوم مورد ستم و تحقیر قرارمی گیرند.
جمهوری اسلامی بعنوان یک نظام تمام عیار آپارتاید جنسی شناخته شده است و قوانین حاکم در ایران هر روز تلاش میکند که در مقابل موج جنبش برابری طلبی با فشار هر چه بیشتر و رواج خرافه و عقب ماندگی این جنبش را وادار به عقب نشینی کند.
مریوان و مناطق مختلف آن در سالهای اخیر صحنه جدال های مختلفی بوده است. از یک طرف جنبش برابری طلب حضور جدی خود را نشان داده است و از طرف دیگر ناموسپرستی هر از چند گاهی قربانیان خود را گرفته است. این جدل ، جدلی ناشی از حضور دو نیروی واقعی در جامعه ایران و بویژه کردستان و مشخصا مریوان است. تلاش رژیم این است که بی حرمتی را در جامعه ایران نهادنیه کند و با تکیه به عقب مانده ترین و ارتجاعی ترین روش های پایه های لرزان حکومتش را محکم کند.
مجرمین واقعی در جامعه ایران کل دم و دستگاه حاکم بر ایران است. از دادستانش گرفته تا سیاستمدارانی که هر روزه جنایتی تازه می آفرینند، که نان را از سفره کودکان گرفته و فقر و تنگدستی را به مردم زحمتکش تحمیل کرده اند. پدر و برادر و همسر را به قاتل زنان تبدیل نموده اند و خود حکومت میکنند.

بدون تردیدی این حرکت و اعتراض زنان و مردم آزادیخواه باید مورد پشتیبانی وسیع قرار گیرد و از آن حمایت شود. حرکت زنان آزادیخواه در مریوان و حمایت مردم از آنها واقعیت وجود این تقابل را نشان میدهد. باید این تقابل را گسترش داد و حمایت هرچه بیشتر مردم آزادیخواه را برای به عقب راندن جمهوری اسلامی جلب نمود و راه را برای برافراشتن پرچم آزادی و برابری هموار نمود.
http://www.hekmatist.org/index.php
17 آوریل 2013