نسان نودینیان در حاشیه اخبار كارگری سه سناریو و اعتراض مشترك! در جنبش كارگری

در حاشیه اخبار كارگری
نسان نودینیان
سه سناریو و اعتراض مشترك! در جنبش كارگری
١ـ هیچ راه دیگری برای کارگران ایران جز دست زدن به اعتصاب و تجمعات بزرگ کارگری نگذاشته اند!
٢ـ كار نمی كنیم!
٣ـ باور کنید کارگر بودن سخت شده است!

در محافل و مراكز كار، رسانه ها بیش از یكسال است سه سناریو، و اعتراض مشترك! در جنبش كارگری در حال گشت و گذار است. اكنون در شرایطی كه جنبش كارگری در ایران به استقبال اول ماه مه روزجهانی كارگری میرود كه یكی از سخت ترین دوره اعتراضی خود را در مقابل دولت، كارفرما و بورژوازی حریص و زورگو به محك آزمایش گذاشته است. خارج از طیف های مختلف درونی جنبش كارگری، خانه كارگریها، نهادهای شورای اسلامی و نمایندگان مجلس هر كدام به شیوه و روش مزورانه و كارگر ستیز در این عرصه و در اعتراض به میزان حداقل دستمزدهای مصوب شورایعالی کار با افزایش بسیار ناچیز ٢٥ درصد به میزان ٤٨٧ هزار تومان، بخط شده اند. سناریوی اولی ها اعتراض مشترك و برون رفت از این شرایط فلاكتبار و سد كردن حمله جنایتكارانه دولت و بورژواها ست. و سناریوی دومی ها فریب و سد كردن اعتراضات وسیعتر كارگران است. اما، در این كارزار مهم و تعیین كننده سخنگویان و فعالین كارگری به شیوه های مختلف، اعتراض به حداقل دستمزدها و مطالبات كارگران را در دستور كار خود گذاشته اند. در سال ٩١ در حدود ٣٠ هزار کارگر با امضا طومارهایی جداگانه در اعتراض به پایین بودن دستمزد‌ها از وزارت کار و شورای عالی کار خواستار بازنگری در مصوبه وقت شورای عالی کار شدند. جعفر عظیم زاده تند پیچ مصاف كنونی را چنین فرموله كرده است؛ “ما کارگران از سال گذشته خواهان افزایش فوری حداقل مزد بر اساس اجرای بی کم و کاست ماده ٤١ قانون کار بودند. و تمام خون دل خوردن هایمان نیز برای این بود که در سال ٩٢ حداقل مزد بر اساس اجرای بی کم و کاست این ماده قانونی تعیین شود. ما مبارزه نکردیم که امسال نیز آنهم در شرایطی که هزینه های زندگی چندین برابر افزایش پیدا کرده اند و هیچ چشم اندازی هم برای توقف سیر صعودی قیمتها در سالجاری وجود ندارد با حداقل مزد تحقیر آمیزی در فقر و گرسنگی بیشتری غوطه ور شویم. خواست افزایش حداقل مزد بر اساس ماده ٤١ قانون کار خواست همین امروز ماست و بدیهی است هر اقدامی که باعث شود تحقق خواست تجدید نظر در حداقل مزد به سال آینده کشیده شود (همچون طرح شکایت از شورایعالی کار در دیوان عدالت) بخودی خود به معنای کنار گذاشتن خواست تجدید نظر در حداقل مزد در سالجاری است. چنین اقدامی (طرح شکایت در دیوان) یعنی تضمین اجرای حداقل مزد مصوب در طول سالجاری و راحت کردن خیال دولت و کارفرمایان از بابت اجرای این مصوبه. چرا که خود دولت و کارفرمایان نیز به خوبی میدانند که رسیدگی به شکایت کارگران در دیوان عدالت و پروسه تجدید نظر در حداقل مزد از طریق رای این نهاد عملا به ماههای پایانی سال کشیده خواهد شد”. و ادامه كارزار كنونی را با این نتیجه گیری كوبنده اعلام كرده است؛ “. اما واقعیت این است که ما در حال حاضر اطمینان چندانی نداریم که چنین ابعادی از اعتراض بتواند شورایعالی کار را وادار به عقب نشینی در مقابل خواست ما کارگران بکند و منجر به تجدید نظر چشمگیری در حداقل مزد مصوب بشود. به همین دلیل معتقدیم که باید دست به اعتراضات جدی تری از قبیل اعتصاب و برگزاری تجمعات بزرگ کارگری زد”!. باز كردن گره اصلی موقعیت جنبش كارگری در گرو دامن زدن به ترند اعتصابات كارگری است. امری كه میتواند كل مناسبات تاكنون موجود نیروهای دخیل در اعتراضات كارگری را دگرگون كرده و جنبش كارگری و مبارزه برای افزایش دستمزدها را در موقعیت مناسب و تعرضی تری قرار دهد. هر اندازه كم اهمیت دادن به این امر و دامن نزدن به سیاست اعتصابات سراسری در محافل كارگری میتواند تناسب قوای موجود را به نفع “چاخان” كردنهای ارگانهای دولتی و نهادهای شورای اسلامی تمام كند. جنبش كارگری و سخنگویان فعال و جدی این جنبش نمیتوانند بر بستر اعتراضات تاكنونی بر روی مطالبات تاكنون مطرح شده در این سطح بمانند. تعرضی كه بتواند كرامت و حرمت انسانی را به كارگران برگرداند، اعتماد به نفس و قدرتمندی در اعتراض را تقویت كند، در گرو تعرض وسیعتر و دامن زدن به بالابردن میزان آمادگی طبقه كارگر و مزدبگیران جامعه و ابراز وجود آنها در شكل توده ای و اعتصابات سراسری و هماهنگ كردن واحدهای تولیدی در كارخانه ها و مراكز صنعتی و پیشرفته است. زمینه های این اشكال از مبارزه مهیاست، طومار سی هزار امضا و نفوذ سیاسی و اجتماعی بخشهای زیادی از رهبران و سخنگویان كارگری و مبتكرین سی هزار امضاف قوی ترین پشتوانه این حركت برای سازماندهی اعتصابات سراسری است. در كنار و همراه كارگران، میلیونها نفر از خانواده های كارگری، معلمان، پرستاران و كارگران مراكز مختلف پروژه ای میتوانند در به سرانجام رساندن این اعتصابات نقش مهم و تعیین كننده ای ایفا كنند. مراسم های اول ماه مه و صدور قطعنامه یك امكان زنده و طبیعی است كه میتواند به نفع اعتصابات كارگری و فراخوان به انجام این اعتصابات موثر و كارساز باشند. اتكا به مجمع عمومی و اتخاذ تصمیمات جمعی مصوب این تجمعات، اتكا به تماس با معلمان و پرستاران و مطلع كردن و اشتراك آنها در دامن زدن به این اعتصابات در واقع آوردن توده وسیع و میلیونی از مزدبگیران جامعه حول شعار “اعتصاب سراسری” است.
كار نمی كنیم، در یكسال گذشته در شكل اعتصاب، اعتراض و تظاهراتهای خیابانی توسط كارگران به پرچم اعتراض تبدیل شده است. جنبش كارگری در یكسال گذشته بر محور اعتراض و “نه” و نارضایتی در مقابل دولت و كارفرماها ابراز وجود كرده است. پرچم قدرتمند كارگران برای تحقق مطالباتشان در اعتصاب و تجمعات خیابانی به سنت اعتراض كارگران درآمده است.
و “كارگر بودن سخت است، بیان زندگی و تراژدی بقا و معیشت است كه بر محور پایین بودن دستمزدها، بیكارسازی وسیع و فلاكت اقتصادی بیرون آمده است. این گزارش به مدت كوتاهی در سایت “آفتاب” آفتابی شد. اینها سناریوی مشترك جنبش اعتراضی كارگران در ایران هستند. اول ماه مه و برگزاری مراسم و مارش روز جهانی كارگر را هر چه باشكوهتر و متحد برگزار كنیم. اینها قدم اول در دامن زدن به اعتراضات كوبنده و اعتصابات و تجمعات سراسری، هستند.