اخبار کارگری
بخش ایران: نسان نودینیان
بخش بین المللی داوود رفاهی
٢ بهمن؛ تجمع بازنشستگانمقابل وزارت کار
این صدای مردم ایران است که بازنشستگان سر می دهند:
تورم ، گرانی
جواب بده روحانی
معلم زندانی آزاد باید گردد، مجلس، دولت، بس است فریب ملت
تجمع اعتراضی فرهنگیان و بازنشستگان در مقابل وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی
سهشنبه ٢ بهمنماه؛ تجمع کارکنان شهرداری بروجرد
سهشنبه ٢ بهمنماه؛ تجمع کارکنان شهرداری بروجرد روبروی درب شهرداری مرکزی برای چهارمین روز متوالی در اعتراض به عدم دریافت حقوق معوقه ٩ ماهه خود
پهن کردن سفره خالی در مقابل ساختمان شهرداری
مروز سه شنبه ٢ بهمن ماه ١٣٩٧، جمعی از کارگران شهرداری مریوان در اعتراض به معوقات مزدی ٦ ماهه خود با پهن کردن سفره خالی در مقابل ساختمان شهرداری این شهر، اقدام به برگزاری تجمع کردند .
تجمع عتراضی کارگران و کارکنان شهرداری مریوان در حیاط شهرداری
برپایه اخبار منتشره کارگران و کارکنان شهرداری مریوان روز دوشنبه اول بهمن ماه برای دریافت حقوق معوقه خود در محوطه ساختمان شهرداری اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کرده اند.
گفته می شود که، کارگران و کارکنان شهرداری با برخورد توهین آمیز شهردار و اعضای شورای شهر روبرو شده اند.
در اینصورت تنها راه حل دست زدن به تحصن و اعتصاب علیه اهانت شهردار و شورای شهر و دریافت حقوق معوقه می باشد.
١ بهمن ٩٧؛ ٥ تجمع اعتراضی برگزار شد
١ــ روز دوشنبه، جمعی از اپراتورهای پست های فشار قوی برق سراسر کشور در مقابل ساختمان وزارت نیرو در تهران، ٢ــ جمعی از کارگران شهرداری لوشان، ٣ــ جمعی از کارکنان پالایشگاه گاز بیدبلند خلیج فارس در شهرستان بهبهان، ٤ــ جمعی از مالباختگان موسسه کاسپین در تهران و ٥ــ جمعی از مالباختگان موسسه بدر توس از زیر مجموعه های کاسپین در مشهد در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
تجمع جوانان در عسلویه علیه بیکاری
دوشنبه ١ بهمن٩٧ تعدادی از جوانان علیه بیکاری مقابل درب ورودی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در عسلویه تجمع کرده و در ورودی را مسدود کردند.
بدنبال این اقدام اعتراضی جوانان علیه بیکاری، ماموران سرکوبگر نیروی انتظامی به آنها حمله کرده و تعدادی از آنها را بازداشت کردند.
کریم سیاحی و طارق خلفی، آخرین کارگران زندانی فولاد آزاد شدند
ظهر امروز (شنبه ٢٩ دی ماه) کریم سیاحی و طارق خلفی دو تن از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز آزاد شدند. آن ها به هنگام آزادی مورد استقبال خانواده ها و جمعی از همکاران خود قرار گرفتند.
کریم سیاحی و طارق خلفی آخرین نفرات از ٤٣ کارگر بازداشتی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز هستند که با سپردن وثیقه های ٢٥٠ میلیون تومانی آزاد شدند.
گفته می شود کریم سیاحی که به دلیل سخنرانی های خود در روزهای اعتصاب کارگران فولاد، به چهره ی برجسته ی آن اعتصاب تبدیل شده بود، بلافاصله بعد از آزادی به کارخانه رفته و مورد استقبال همکاران خود قرار گرفته است.
تجمع اعتراضی کارگران قطار شهری اهواز
٢٦ دی ١٣٩٧، جمعی از کارگران قطار شهری اهواز در اعتراض به عدم پرداخت حقوق هایشان، در مقابل ساختمان قطار شهری اهواز، دست به تجمع اعتراضی زدند.
به گفته یکی از کارگران، او و همکارانش در نتیجه فشارهای ناشی از بحران مالی که با آن دست به گریبانند چندین بار به صورت دسته جمعی به دفاتر مسئولان شهرستانی مراجعه کرده اند اما هنوز هیچ توجهی به خواسته های کارگران که حداقل پرداخت نیمی از معوقات مزدی است، نشده است.
اعتصاب کارگران، نصب و نگهداری كارخانجات پتروشیمی (رامپكو)
٢٦ دیماه؛ اعتصاب کارگران شركت مهندسی، نصب و نگهداری كارخانجات پتروشیمی (رامپكو)، عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت ٥ ماه حقوقشان
تجمع اعتراضی کارگران پتروشیمی بوشهر
بیست وششم دی ماه١٣٩٧، کارگران پتروشیمی بوشهردراعتراض به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی دست به تجمع مقابل درب ورودی این مجتمع زدند.
تجمع اعتراضی کارگران قطارشهری کرمانشاه
کارگران قطارشهری کرمانشاه ٧ ماه است حقوق نگرفتند. کرمانشاه سالهاست در صدر جدول بیکاری کشور قرار دارد. وضعیت را طوری پیش برده اند که اگر چند ماه چندماه هم حقوق نگرفتند، دلخوش باشند که کارگر بیکارترین استان کشورند و همین که کار دارند ساکت شوند.اما؛
آنها امروز تجمع اعتراضی کردند.
کشته و زخمی شدن ٣ کولبر در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی
شنبە ٢٢ دیماە ١٣٩٧ ایوب امینی اهل روستای دشوان از توابع شهر سلماس در ارتفاعات مرزی سلماس بر اثر سرما جان باخت.
دوشنبە ٢٤ دیماە ١٣٩٧عثمان رمضانی اهل سردشت هنگام عبور از رودخانە نوکان ، در رودخانە افتاد و غرق شد.
٢٤ دی ماه؛ کولبر دیگری اهل روستای چهارستون از توابع سلماس بە نام هاشم بر اثر سرما و کولاک از ناحیە دست دچار سرمازدگی شد و بعد از انتقال بە بیمارستان دستانش قطع شد.
آمار تکاندهنده حوادث کار برای کارگران با بیش از ٢٠٠٠ کشته و ٣٦هزار مصدوم در سال
آمار تلفات ناشی از حوادث کار در ایران طی سالهای گذشته روند رو به رشدی داشته است. تنها در سال ١٣٩٦ سازمان پزشکی قانونی ایران مرگ یک هزار و ٦٧٥ کارگر را ثبت کرده است. آمار کارگران کشته شده در هنگام کار برای سال ١٣٩٥ هم ١٦٤٤ تن گزارش شده است. آمار تلفات ناشی از نا امنی محیط کار ثابت نیست. نهادهای حکومتی از ارائه آمارهای واقعی جلوگیری میکنند. اما اخیرا حسن هاشمی قاضیزاده، وزیر مستعفی بهداشت و درمان دولت روحانی شمار کارگرانی که بر اثر حادثه در محل کار را سالانه بیش از ٢ هزار تن اعلام کرده بوده است.
شهباز حسینپور، نماینده بردسیر و سیرجان در مجلس، روز چهارشنبه ٢٦ دیماه ١٣٩٧ آمار کارگران کشته شده در حین انجام کار را «سالانه نزدیک به یکهزار نفر» اعلام کرد. با این حال این نماینده مجلس، آمار کارگران کشته شده در محل کار را «تکاندهنده» خواند.
سجاد ساکی جوان بیمار بخاطر نداشتن پول بیمارستان در اهوازجان خود را از دست داد.
روز چهارشنبه ٢٦دی٩٧ یك جوان ٣٢ ساله بنام سجادساكی از منطقه لشكر شهر اهواز در بیمارستان گلستان اهواز بدلیل نداشتن هزینه بستری و امتناع بیمارستان اروند اهواز از پذیرش وی در گذشت.
سجاد ساكی دو هفته گذشته در بیمارستان اروند اهواز عمل جراحی توسط دكتربحرینی داشته كه در این عمل جراحی قسمتی از روده او را برداشتند، كل هزینه بیمارستان و دكتر ده میلیون تومان شد و توسط خانواده پرداخت شد و سپس از بیمارستان مرخصی شده است.
اما چند روز پیش حال او به هم می خورد و دوباره به بیمارستان اروند مراجعه می كند. پذیرش بیمارستان در مقابل بستری درخواست پرداخت دو میلیون تومان از خانواده می كنند. خانواده ساكی می گویند در حالیکه سجاد در سالن بیمارستان و در مقابل دید مردم از شدت درد ناله می كرد اما دست اندركاران بیمارستان هیچ اعتنائی نكردند و اصرار بر پرداخت هزینه کردند كه در این هنگام دکتر امین بحرینی فوق تخصص جراحی پیوند اعضا از راه می رسد و به پذیرش گفت این شخص بیمار من است، او را بستری كنید. اما بعد از رفتن دكتر، پذیرش از بستری سجاد ساكی تا پرداخت مبلغ امتناع كرد.
خانواده می گویند: از پذیرش درخواست كردیم كه او را بستری كنند و در چند ساعت آینده مبلغ پرداخت می شود اما امتناع كردند، مجبور شدیم به بیمارستان گلستان مراجعه كنیم در بیمارستان گلستان بدلیل نبود امكانات و تیم متخصص اهمیت چندانی به او داده نشد و روز ٢٦ دی ماه در ساعت یك بعد از ظهر درگذشت. ٢٧ دی
کارگران زیر شاخص نابودی
شاخصی در علم اقتصاد وجود دارد به نام خط فلاکت. به صورت ساده می شود گفت که از ترکیب نرخ تورم و نرخ بیکاری به دست می آید.
اما به نظر می رسد برای توصیف وضعیت نیروی کار در ایران، باید جایی را بسیار پایین تر از خط فلاکت پیدا کرد.
نوع مدیریت اقتصادی در چند دهه اخیر را زمانی باید در دانشگاه های دنیا به عنوان نوعی فاجعه آفرین تدریس کرد و بعد خطی و شاخصی برای آن ابداع نمود با عنوان “شاخص نابودی”!
٨١ درصد جمعیت ایران سال گذشته یک بار هم سینما نرفتهاند
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، تنها حدود ١٩ درصد مردم سال ٩٦ به سینما رفتند؛ که این آمار برای تئاتر ٥.١ درصد و برای کنسرت ٤.٥ درصد است
نوسود؛ زخمی شدن حدید باباجانی کولبر بر اثر انفجار مین
٢٨ دی ماه ١٣٩٧ حدید باباجانی ١٩ ساله بر اثر انفجار مین بجا مانده از جنگ ایران و عراق در منطقه ملەگاە سونی واقع در ارتفاعات شهر نوسود از ناحیه مچ پای چپ به شدت زخمی شده و جهت مداوا به مراکز درمانی کرمانشاه منتقل شده است.
تعیین وثیقه برای آزادی بهنام ابراهیم زاده،
تعیین وثیقه برای آزادی بهنام ابراهیم زاده، یارو یاور کودکان کار و خیابان و همنشین و همراه زلزله زدگان.
جمهوری اسلامی از مبارزه و فعالیت علیه خودش دکان باز کرده است و ضمن سرکوب فعالین و به زندان کشیدن و شکنجه آنها برای آزادیشان هم کیسه دوخته است و با معامله انها را زیر هزاران شرط و شروط موقتا آزاد میکند تا در فرصت دیگری یورش برد.جمهوری اسلامی را باید نه فقط سرنگون که نابودش کرد.
پیام آذر
بر اساس خبرمنتشر شده پس از اعتراض روز گذشته «رحمان ابراهیم زاده» پدر بهنام ابراهیم زاده مقابل درب دادگستری تهران و رسانه ای شدن این موضوع، امروز بهنام در یک تماس تلفنی به خانواده اش اطلاع داده که دادستان تهران برای آزادی ایشان درخواست وثیقه ٢٠٠ میلیون تومانی کرده است.
٢٥ دی ١٣٩٧
٨١ درصد جمعیت ایران سال گذشته یک بار هم سینما نرفتهاند
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، تنها حدود ١٩ درصد مردم سال ٩٦ به سینما رفتند؛ که این آمار برای تئاتر ٥.١ درصد و برای کنسرت ٤.٥ درصد است
اعلام حمایت هر چه گسترده تر افراد ،احزاب،سندیکاها و سازمانهای کارگری امریکای جنوبی از کارگران زندانی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز
فهرست افراد، احزاب، سندیکاها و گروههای کارگری که به فراخوان حمایت از کارگران زندانی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز پیوستهاند، روز به روز در حال گسترش است و تا کنون از آرژانتین کارگران شرکت ارسلور میتال، کارگران شرکت فولاد ترنیوم- سیدرار- سانتا نیکولاس، بوینس آیرس، کارگران زندانی شرکت نفت لاس هراس آرژانتین که بین ٥ سال تا حبس ابد محکوم به زندان شده اند، بلوک کارگران مبارز کارخانه کشتی سازی ریو سانتیگو ملقب به «لیستا نگرا»- لیست سیاه، جامعه بومیان ماپوچه، دبیر کل «اتحادیه کارگران متحد لاستیک آرژانتین»، الیخاندرو کرسپو، دبیر کل «فدراسیون کارگران بندر» فرانسیسکو مونتیل، وابسته به «اتحادیه مرکزی کارگران آرژانتین، ادگاردو رینوسو از اتحادیه کارگران راه آهن، خط سارمینتو، بوینس آیرس، دبیر کل اتحادیه ی معلمان و کارکنان آموزشی ناحیه ی تایگر، الفردو کاسراس، دبیرکل حزب «چپ سوسیالیست آرژانتین» مونیکا شلوت-هاور، وابسته به «اتحاد بینالمللی کارگران – انترناسیونال چهارم، منتخب قانونگذار ائتلاف «جبهه ی چپ کارگری» و عضو حزب «چپ سوسیالیست آرژانتین» لارا مارون، دبیرکل حزب تروتسکیست «جنبش جدید برای سوسیالیسم» هکتور هبرلینگ و عضو ائتلاف «جبهه ی چپ کارگری، دبیرکل حزب تروتسکیست «جنبش سوسیالیستی کارگری» (ویلما ریپول) و عضو ائتلاف «جبهه ی چپ کارگری، پابلو واسکو: از وکلای کمیسیون آرژانتین برای حقوق بشر، کارلوس استاسیوک، کارمند معترض و اخراجی صلیب سرخ، شبکه بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی و گرازیلا مازتینز از کمیسیون بیماران بیمارستان پوسادا و گاراهان و از شیلی سندیکای بیمارستان پروفسور کستانزا سیفونتس، تشکل فمنیستی ٨ مارس، کنفدراسیون دموکراتیک شاغلان بخش سلامت، پامبلا والینزولای، کلکتیو همبستگی ماریبل گنزالس، دبیرکل حزب «جنبش سوسیالیستی کارگری» گستاو گنزالس، وابسته به «اتحاد بینالمللی کارگران – انترناسیونال چهارم»، ویویان کاتالان، فدراسیون ملی صنایع گرافی، اوریتا فونزالیدا، مدیر انجمن ملی کارکنان بخش مالی، باربارا سانتا ماریا، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و خویشفرمای دانشگاه سانتیاگو، الیزابت گالداماز، اتحادیه کارگران قراردادی و خویشفرمای دانشگاه، جورجیا مونتس، دبیرکل اتحادیه ملی کارگران قراردادی و خویشفرمای متروی ایالت های شیلی، خوان ماریپان از سندیکای کارگران شرکت گاز و از بولیوی، کارگران معدن هوانونی بولیوی به این فراخوان پیوستهاند.
ویژه پاسخ به طراحی سوخته
پاسخ کارگران هفت تپه به «نامستند» اطلاعاتی
صدا و سیما یک مستند شتر گاو پلنگ به نام طراحی سوخته پخش کرد که تصویر اسماعیل بخشی و خانم قلیان و همکار بازنشسته به نام نجاتی هم در آن وجود داشت. واقعا ناراحت کننده است که چند کارگر را دستگیر میکنند و زیر فشار و شکنجه از آنها حرف هایی بیرون میکشند و بعد منتشر میکنند. ما به این عزیزان شکنجه شده میگوییم شرمنده شما هستیم؛ شرمنده شدیم که به خاطر ما آزار و اذیت شدید. ما به این عزیزان میگوییم حالا صد برابر به شما احترام و اعتماد داریم. چهره خسته شما نشان دهنده این بود که چقدر تحت فشار بوده اید. فرض کنیم تلاش کنند شما را به آن حزب و آن جریان و آمریکا و روسیه و قم و مشهد و تهران و شمال و شرق و غرب بچسبانند! با خواسته پنج هزار کارگر هفت تپه چه میکنند؟ ای مستند سازان در نیروی امنیتی! یعنی اینهمه کارگر هفت تپه که میگوید باید خصوصی سازی لغو شود از ترامپ دستور میگیرد؟ از احزاب کمونیستی دستور میگیرد؟ از احزاب برانداز دستور میگیرد؟
شما تصور کردید الان فیلم پخش کنید، چهار نفر اسیر که شکنجه شده اند را پیش ما خراب میکنید؟ سوال ما این است: ما که خودمان همان حرف های آنها را میزنیم را هم میخواهید پیش خودمان خراب کنید؟ بیایید از همه ما فیلم بگیرید و برای همه دنیا پخش کنید. همه مردم ایران میدانند شرایط اقتصادی به چه وضعی است. کارگر گرسنه، نماینده کارگر مثل بخشی را میگیرید فیلم برداری میکنید؟ بکنید. اتفاقا جالب شد. خیلی جالب شد. معلوم شد چقدر از کارگر ترس دارید. از ما هم فیلم میگیرید؟ بگیرید. با اکثریت جامعه که زیر خط فقر هستند چه میکنید؟ میخواهید از ٦٠ میلیون نفر فیلم اعتراف بگیرید؟ برای چه کسی پخش میکنید؟ از خودمان فیلم میگیرید برای خودمان پخش میکنید؟ واقعا این کار باعث شد بفهمیم که عجب سیستم امنیتی در مملکت هست. دقیقا طرفدار دزد و کلاهبردارید.
راستی یک سوال: این همه دم و دستگاه و نفر و حقوق بگیر امنیتی و صدا و سیمایی دارید چرا یک نقشه تمیزتر نکشیدید؟ آن برگه ای که با فلش و تیر و کمان و خط و رسم همه را به هم وصل کرده بودید خیلی مسخره بود. سعی کنید کمی حرفه ای تر باشید. بعد خودتان خنده تان نگرفت؟ کارگر هفت تپه با کارگر شهر دیگر عکس گرفته این هم شد مایه تهمت و سناریو سازی؟ به شمال و تهران و خانه دوستان رفتن جرم است؟
در این فیلم اعتراف سازی فقط یک چیزش کمی درست بود و آنهم اینکه بیخود کردید هفت تپه را به بخش خصوصی دادید. البته در این هم دروغ گفتید و گفتید به صورت نادرست به خصوصی داده شده است. نه خیر. کلا بی جا فرمودید خصوصی سازی کردید. اگر تمام فیلم بردارهای دنیا هم جمع شوند تا هفت تپه به بخش دولتی برگردانده نشود باز هم کار شما راه نمی افتد. از بخشی و خانم قلیان و آقای نجاتی فیلم درست کردید از همه ما هم میخواهید فیلم درست کنید؟
ضمنا کمی به کار خودتان فکر کنید. کلا پنج دانشجو و چهار تا پنج نفر کارگر داشتند براندازی میکردند؟ یعنی نظام با ده نفر براندازی میشود؟ خسته نباشید! پس مشکل اساسی است.
ما به صورت خسته این دوستان شکنجه شده بوسه میزنیم. شرمنده شما هستیم. بیشتر از قبل برای ما عزیز شدید. با هر کسی صحبت میکنی دارد به سازنده این فیلم که با تف و مف و زورکی به هم چسبانده شده فحش میدهد. مردم دیگر بیدار شده اند. الان دست هر کسی موبایل هست و اینترنت. اسماعیل بخشی و خانم قلیان و آقای نجاتی که در فیلم ها بودند و همینطور خانواده این عزیزان، ما با شما همدل هستیم و در کنارتان هستیم. سلامت باشید. باعث افتخارید. اسم شما در تاریخ و در صفحه شرافت نوشته شده. آفرین به شجاعت و همت و انسانیت و غیرت و شرف شما.
شنبه شب ٢٩ دی/١٩ ژانویه: برنامه “٢٠:٣٠” شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی نمایشی امنیتی پخش کرد که مضمون آن پروندهسازی برای فعالان کارگری و مدنی و همچنین جمعی از روزنامهنگاران بود.
شادیار عمرانی و بهرنگ زندی، از جمله روزنامهنگاران و کنشگرانی هستند که در برنامه امنیتی از آنان نام بردهاند. آنان با بیانیههای زیر به برنامه امنیتی واکنش نشان دادهاند:
شادیار عمرانی:
آفتاب آمد دلیل آفتاب: مستند طراحی سوخته خود اثبات شکنجه است
در فیلمی که شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران زیر عنوان مستند طراحی سوخته پخش کرد، نام، عکس و ویدئویی از مرا به اطلاعاتی نادرست و اتهاماتی کذب الصاق کرده بود. از این رو، به عنوان یک روزنامهنگار که تعهد اجتماعی خود را در رساندن خبر و آرای حقیقی به مردم پذیرفته و همواره به آن پایبند بودهام، وظیفه خود میدانم که اکنون نیز این رسالت خود را پاس بدارم و سکوت نکنم.
جمهوری اسلامی ایران با تمام نیرو و سیستم امنیتی خود برای تخریب جنبشی پیشرو که امروز در مسیر حقطلبی گام برمیدارد، ویدئویی تهیه کرده است که ملغمهای از نامها، گرایشهای فکری، چهرههای رسانهای، احزاب، اپوزیسیون راست و چپ، بیربط و حتی در تضاد با یکدیگر است، تا به مخاطب خود بقبولاند که آنچه در تصاویر کارگران بازداشت شده و اعترافات اجباریشان میبینند، آثار شدید شکنجه و ارعاب نیست. آنها سعی کردهاند که در سناریویی بی سر و ته آنچه واقعیت ندارد را به خورد مخاطب دهند تا واقعیتی که به وضوح عیان است دیده نشود. واقعیتی که تک تک هشتاد میلیون ایرانی به وضوح میبینند و با پوست و خون و جان خود درک میکنند ستم و ظلمی روزافزون، سفرههای هر روز خالیتر از روز پیش، بیکاری و فقر، مشکلات اقتصادی و معیشتی کمرشکن، سلب آسایش و آرامش و امنیت خود و تهدیدی است که از سوی دشمن خانگیشان، یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران، میبینند. واقعیت موجود، کارگرانی هستند که ماهها است مزدی نگرفتهاند، در پاسخ به مطالبهشان شلاق خوردهاند، به زندان افتادهاند، شکنجه و تهدید شدهاند و اکنون با اقدامات دستگاه امنیتی ایران از جمله پخش چنین ویدئویی کرامت انسانی خود را نیز پایمال شده مییابند.
ترفندهایی از این دست، کار امروز و دیروز نظام استبدادی ایران نیست. اتفاقاً جمهوری اسلامی ایران خود پیشقراول الگوبرداری از سیاستهای غرب است. از سیاست مککارتیزم دهه پنجاه آمریکا نیک آموخته است که هرگاه به بحرانی خورد دشمنی داخلی بسازد و آن را به دشمنان فرضی خارجی ربط بدهد، اتهامهای امنیتی بزند و با این ابزار هر صدای حقطلبی را در نای خفه کند. برای این حافظان ستونهای اسلام، هیچ مرزی بین توحش و انسانیت وجود ندارد و سرافرازانه جنایات فراوانی را در تاریخ خود رقم زده است. از کشتار بیشماری از فعالان آزادیخواه دهه شصت گرفته، تا قتلهای زنجیرهای، ترورهای خارج از ایران، کشتار کارگران خاتونآباد، حمله به کردستان، حمله به کوی دانشگاه، آتش گشودن بر خیل مردم معترض، دستگیریهای گسترده روزنامهنگاران، کشتن بازداشت شدگان زیر شکنجه و تجاوز به آنها و انبوهی از ستم و ظلمی که چهرهای خونخوار این نظام را کامل ترسیم کرده است. این آن واقعیتی است که در مستند طراحی سوخته نمیتوان یافت، اما مردم ایران چهار دهه است که مکرراً تجربه کردهاند. این مردم کدام سناریوی کذب نظام را باور کردهاند، که اکنون این همه آسمان و ریسمان بافی را باور کنند؟
آنچه من بر حکم تعهدم به عنوان یک روزنامهنگار مستقل کردهام و همواره خواهم کرد، بیان واقعیت موجود است. واقعیتی که برای نظامی که مشروعیت نداشته خود را بر پایه دروغ و ارعاب میگیرد، تلخ است. واقعیت این است که اسماعیل بخشی تکثیر شده است. او تک نیست و امروز به تعداد تمام کارگران و زحمتکشانی که ظلم و نابرابری و ستم مادام این نظام را چهل سال است تحمل کردهاند اسماعیل بخشی داریم؛ هر کدامشان رهبران آیندهای برابر و آزاد خواهند بود. این واقعیتی است که باید دید و به حکم تعهد نباید کتمان کرد. من، شادیار عمرانی، به پشتوانه همین مخاطبان آگاهم، برای دروغهایی که به من نسبت دادهاند ارزشی قائل نیستم و البته اکنون از هر زمانی مصممترم تا در نشان دادن واقعیت کثیف این نظام لحظهای تعلل نکنم. این حق مردم است که حقیقت را بدانند و عهد من با آنها که تا پای جان حافظ این حقشان باشم.
ارسالی به کانال تلگرامی سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
واکنش وکیل اسماعیل بخشی به پخش مستند طراحی سوخته از صدا و سیما
فرزانه زیلابی وکیل اسماعیل بخشی در واکنش به پخش مستند طراحی سوخته که شب گذشته از بخش خبری ٢٠:٣٠ پخش شد یادداشتی را در اختیار امتداد گذاشت که در ذیل می خوانید:
دانستن حق مسلم مردم است اما سعی در اغوای افکار عمومی خیانت به مردم و مخاطبین رسانه است. این صحنهسازی و بازی نابهنجار بیپاسخ نخواهد ماند و موکلم علیه صداوسیما و وزیر اطلاعات شکایت میکند.
اطلاعرسانی «در چارچوب قانون» تکلیف صداوسیما میباشد اما بخش خبری ٢٠:٣٠ و دستگاه امنیتی که چنین مستندی را در اختیار صداوسیما گذاشته و یا دستور پخش آن را داده، مستند به موارد زیر قانون را نقض کردهاند.
مطابق اصل ٣٩ قانون اساسی، هتک حرمت و حیثیت فرد بازداشت شده ممنوع و موجب مجازات است. اصل ٢٢ قانون اساسی حیثیت اشخاص را مصون از تعرض میداند.
ماده ٩٦ قانون آیین دادرسی کیفری میگوید: انتشار تصاویر و سایر مشخصات مربوط به هویت متهم در کلیه مراحل تحقیقات مقدماتی توسط رسانهها و مراجع قضایی و انتظامی ممنوع است.
بر همین اساس تهیه فیلم از بازجوییها و انتشار آن در رسانهها توسط دستگاه امنیتی جرم است، چه آنکه پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی بوده و هنوز در حد یک ادعا و اتهام احراز و اثبات نشده است.
اگرچه بر خلاف صریح قانون، پیشداوریهای برخی مسئولین از جمله دادستان کل کشور، رئیس دفتر ریاست جمهوری و وزیر اطلاعات، شائبه محکومیت موکلم بر اساس پیشفرضها و سناریوی از پیشنوشتهشده و مدیریتشده را تقویت میکند. متاسفانه آنها حتی ظاهر قانون را هم رعایت نکردند.
در شکایت آقای اسماعیل بخشی با موضوع شکنجه علیه دستگاه امنیتی از جمله مصادیق شکنجه تهیه همین مستند تلقینی زیرفشار شدید روانی بوده است.
خوب است که عوامل این فیلم که در این مورد استعداد چندانی هم از خود نشان ندادند، پاسخگوی پرسشهای بهوجود آمده در اذهان عمومی باشند که هدف از پخش این مستند در آن شرایط معلومالوصف آن هم در مرحله تحقیقات مقدماتی چه بوده است؟
لازم به توضیح است در زمانی که موکلم در بازداشتگاه بود در تماس تلفنی با خانوادهاش چندین بار این جمله را تکرار میکرد که «من به وطنم و خانوادهام خیانت نکردم.»
پخش این مستند غیرقابل توجیه و تحمل است. حال که تحقیقات این پرونده مصنوعی علیه موکلم با یک مستند تلقینی، گزینشی و غیرمنصفانه از روند محرمانه بودن خارج شده پیشنهاد آقای اسماعیل بخشی برگزاری دادرسی علنی و شفاف است. و دیگر آنکه بر اساس ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام باید در همان رسانه که این اتهامها علیه وی مطرح شده، به موکلم فرصت پاسخگویی برای دفاع داده شود.
نکته قابل توجه آن است که با توجه به رأی دادسرا در خصوص پرونده تجمعات اخیر کارگران هفتتپه که با صراحت تجمعات کارگران بازداشتی را به جهت مطالبات صنفی، قانونی و مسالمتآمیز محسوب نموده و بر همین اساس موکلینم را در آن پرونده تبرئه کرده بود، اقدام اسماعیل بخشی در فرض محال که تک تک کارگران را او تحریک به تجمع دعوت کرده باشد، نمیتواند غیرقانونی قلمداد شود.
بهرنگ زندی:
ساخت مستند طراحی سوخته برای ارعاب روزنامه نگاران خارج از کشور نیز بود
مستند طراحی سوخته که روز بیست و نهم دیماه از بخش خبری بیست و سی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، منطق چهل ساله جمهوری اسلامی را در برخورد با مخالفان سیاسی، فعالان کارگری و صنفی، فعالان دانشجویی، روزنامه نگاران و نویسندگان نشان داد. اعتراف زیر شکنجه و به تبع آن اعتراف گیری تلویزیونی عمری به درازای حاکمیت جمهوری اسلامی دارد و عدم پاسخ گویی مقامات قضایی و امنیتی به عملکردشان در مورد بازداشت شدگان و زندانیها قانون نانوشتهای است که به صورت بسیار پیگیرانه در همه دولتهای جمهوری اسلامی با هر رویکرد و سلیقه سیاسی که داشتهاند، دنبال شده است. آوردن اسم من در کنار اسامی دیگر در چارتی که نیروهای امنیتی ترسیم کردهاند و ربط دادن آن به اعتراضات کارگری در هفت تپه، که گویا مبنایی بوده برای ربط دادن این اتفاقات به خارج از کشورنه تنها نمیتواند خللی در اتفاقاتی که بر روی زمین سفت و در زندگی واقعی کارگران و مزدبگیران در ایران میافتد ایجاد کند و یا آن را بتراشد، بلکه هر انسانی با ذره ای انصاف با دیدن این مستند میتواند درک کند که بازی نیروهای امنیتی برای تغییر جهت اعتراضات کارگری در ایران، پیش از آنکه حتی برشته شود، خام خام سوخته است.
من به عنوان یک روزنامه نگار مستقل که برای مدتی افتخار همکاری با رادیو زمانه را هم داشتهام، بر اساس مقتضیات حرفهام بدون کوچکترین تخطی از تعهدات و وظایفم، در مورد اعتراضات کارگری چه در هفت تپه و چه در هر جای ایران اطلاع رسانی کردهام. دلیل این کار هم به صورت واضح این بوده که در ایران گردش آزادانه اطلاعات ناقص است و به خصوص موضوعاتی از این دست با دیوار سانسور مواجه میشود. مشاهده و لمس حقوقهای معوقه، بیمههای پرداخت نشده، بلاتکلیف کردن کارگران مجتمع کشت و صنعت هفت تپه در مساله واگذاری به بخش خصوصی، چپاول دسترنج کارگران، نداشتن حق تشکلهای مستقل کارگری در کنار صدها مشکلات و مسائل دیگر در زندگی کارگران به چشم تیزبینی نیاز ندارد و من هم کاری جز انعکاس این اتفاقات، مشکلات و دردها انجام ندادهام. سیاست حکومت ایران در ممانعت، سانسور و جلوگیری از گردش آزادانه اطلاعات تنها علیه هزاران روزنامه نگار و جراید، نشریهها و رسانههایی که با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند، اعمال نمیشود، بلکه جمهوری اسلامی در تلاش است با ساختن مستندهایی از این دست و جا دادن روزنامه نگارانی که در خارج از کشور کار میکنند به عنوان عوامل سرویسهای بیگانه و جاسوس این رعب و وحشتی را که در داخل ایجاد کرده بر آنها هم تحمیل کند. مستند طراحی سوخته برای من به عنوان روزنامه نگار در حوزه کارگری با این مشخصات تعریف میشود هرچند که می توان تفاسیر درستتری از این مستند در جایگاههای مختلف سیاسی و طبقاتی ارائه داد.
سپیده قلیان باید فورا آزاد گردد.
امروز ٣٠ دی ٩٧ ماموران امنیتی با یورش به منزل پدری سپیده قلیان، این فعال اجتماعی و کارگری را به همراه برادرش مهدی قلیان بازداشت کردند.
سپیده قلیان در جریان اعتراضات خیابانی کارگران هفت تپه به همراه تعداد زیادی از کارگران معترض و اسماعیل بخشی از رهبران محبوب اعتصاب هفت تپه بازداشت شد، در دوران بازداشت، وی و اسماعیل بخشی و علی نجاتی زیر شکنجه وحشیانه وادار به اعتراف به وابستگی به یکی از احزاب سیاسی (حزب کمونیست کارگری) در مقابل دوربین اداره اطلاعات شده بودند.
این فعال اجتماعی و کارگری بعد از آزادی موقت و به دنبال انتشار کیفرخواست اسماعیل بخشی علیه شکنجه گران، اقدام به افشاگری در مورد شکنجه شدن خودش و اسماعیل بخشی نمود که اقدام وی دستگاه سرکوبگر امنیتی را بر آن داشته است تا به خیال خود با بازداشت مجدد سپیده مهر سکوت بر لب جامعهای بکوبد که به دنبال جسارت های اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و عسل محمدی فریاد دادخواهیش بلند شده است.
اما همچنانکه در این مدت کوتاه عیان گشته است و انسانهای شکنجه شده زیادی به دادخواهی قد علم کرده اند، با بازداشت مجدد سپیده قلیان سیلی از دادخواهی به راه خواهد افتاد و سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، علی نجاتی و عسل محمدی را بیشتر از پیش در حلقه حمایت قرار خواهد داد.
سپیده قلیان مجرم نیست و نباید به هیچ اتهامی بازداشت گردد. آنچه که جرم است، دزدیهای هزاران میلیاردی، چپاول سازمان یافته و غارت ثروت عمومی است و عاملان و مرتکبان به این جرائم هستند که باید بازداشت و مجازات گردند.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه از همه تشکلها، نهادها، سازمانها و احزاب کارگری و مدافع حقوق انسانی و همه انسانهای آزادیخواه در داخل و در سطح بینالمللی می خواهد که خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط سپیده قلیان، مهدی قلیان و علی نجاتی و مختومه شدن همه پروندههای امنیتی علیه کلیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی گردند.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
٣٠/١٠/١٣٩٧
کانون نویسندگان: اعترافگیری عین سرکوب آزادی بیان است
روز گذشته دستگاه تبلیغی صدا وسیما با انتشار ویدیویی با عنوان “طراحی سوخته” کوشید پرده بر واقعیتهای تلخ جامعهی ایران بکشد و اعتراضهای مردم از جمله کارگران به شرایط سخت زندگیشان را توطئهی “بیگانگان” و سناریوی از پیش طراحی شده جا بزند. این ویدیوی رسوا ترکیبی است سرهم بندی شده از اسم چند حزب و سازمان اپوزیسیون، پارههایی از برنامههای تلویزیونهای فارسی زبان ماهوارهای، سخنان برخی چهرههای فعال یا سابقاً فعال و “اعترافات” بازداشتیهای اخیر اعتراضهای شرکت نیشکر هفت تپه: اسماعیل بخشی، علی نجاتی و سپیده قلیان. این مونتاژ قرار بوده است سناریویی را به نمایش بگذارد تا معترضان و منتقدان بترسند و افکار عمومی مجاب شود. قصهی این سناریو اما چنان کهنه و نخنما و مشحون از عناصر تکراری است که حتی در ساده دلترین مخاطبان جز ملال و تاسف برنمیانگیزد. نزدیک به چهار دهه است که این گونه ویدیوها با عناوینی چون “هویت”، “چراغ”، و. . . در دم و دستگاه تبلیغاتی حاکمیت و دولت مجریاش ساخته میشود و هر بار یک قصه را مکرر میکند و با هر تکرار بیشتر به ضد خود بدل میشود. در توضیح این تغییر و تبدیل همین بس که اگر تا پیش از این، “اعترافکنندگان” در عذاب و آزار ناشی از مصاحبههای اجباری و تهدیدهای هموارهی دستگاه امنیتی، ناگزیر سکوت میکردند، امروز با صدای بلند شکنجه و اعترافگیری را موضوع گفتگوی جامعه میکنند. “طراحی سوخته” که آمده است تا موضوع شکنجهی بازداشتشدگان هفت تپه را توجیه، و به زبان دقیقتر، لوث کند و آن را از ذهن و زبان مردم بیندازد و سروصدایش را بخواباند، خود به موضوع دیگری برای گفتوگو و اعتراض بدل شده است.
“اعترافگیری” در سادهترین نقش خود سرکوب آزادی بیان است. آزادی بیان فقط آزادی در “گفتن” نیست، آزادی در “نگفتن” نیز هست. اگر کسی را به هر دلیل مجبور کنند بگوید، بنویسد، به نمایش درآورد آنچه را نمیخواهد و نمیپسندد، آزادی بیانش نقض شده است. سخنی که با سلب اختیار و آزادی از انسان به زبان بیاید بیاعتبار و بیارزش است و باید آن را در ردیف هذیان قرار داد. زیرا عامل اعتباربخش سخن، یعنی اختیار آدمی، در آن وجود ندارد.
“اعترافگیری” و نمایش تلویزیونی آن در طی چهار دههی اخیر مقدمهی یورش بیشتر به منتقدان و معترضان بوده و نقش توجیهگر سرکوبهای آتی را بر عهده داشته و در کنار این، به ایجاد رعب و وحشت میان مردم دامن زده است.
“اعترافگیری” در اغلب موارد با فشار و تهدید و شکنجهی اعترافکننده ممکن میشود و یکی از هدفهای آمران و عاملان آن تحقیر شخصیت و منزوی کردن معترضان و منتقدان است.
کانون نویسندگان ایران اعترافگیری و نمایش آن را محکوم میکند و خواهان لغو و ممنوعیت کامل این روشهای عوامفریبانه است.
کانون نویسندگان ایران
٣٠ دی ١٣٩٧
نمایش “طراحی سوخته” بهانه ای برای سرکوب مطالبات و اعتراضات کارگران
بخش خبری “بیست و سی” شبکه دو صدا و سیما با پخش نمایشی شرم آور به نام “طراحی سوخته” تلاش کرده است که مبارزات حق طلبانه کارگران هفت تپه و دیگر نقاط کشور برای حقوق های عقب افتاده و علیه خصوصی سازی و تاراج صنایع کشور را نه تنها به احزاب اپوزیسیون خارج از کشور بلکه وقیحانه به امپریالیسم امریکا و دولت نژاد پرست اسرائیل وصل کند. تلاش کرده اند که با تهدید وضرب و شتم و شکنجه از کارگرانی همچون علی نجاتی و اسماعیل بخشی به اصطلاح اعترافاتی علیه خود و دیگر کارگران و فعالین کارگری بگیرند. از جمله نموداری جعلی و مملو از تناقض و عاری ازهرگونه عقلانیتی درست کرده اند و در آن ناشیانه با چسبانیدن یک سری اسامی تلاش کرده اند، بدون بررسی نقش اختلاس و دزدی های افراد درون حاکمیت در بوجود آمدن اعتصابات و اعتراضات کارگران، به دروغ به بیننده القا کنند که اعتصاب کارگران هفت تپه نتیجه ارتباط برخی کارگران هفت تپه با دیگر فعالین کارگری کشور برای براندازی بوده است! در این شوی تلویزیونی همچنین نقش دزدی های صورت گرفته در واگذاری اموال کارگران و مردم بنام “خصوصی سازی” که بعضا به یک هزارم قیمت واقعی، آن هم با پرداخت وام بانکی سنگین به افراد خودی انجام داده اند، که ریشه اعتراضات و اعتصابات کارگران می باشد، نادیده گرفته می شود.
ارتباط سندیکای کارگران شرکت واحد با دیگر کارگران و تشکلات کارگری در کشور و تشکلات کارگری بین المللی امری بدیهی و مرسوم در همبستگی کارگری برای احقاق حق و حقوق کارگران است. سندیکا از ابتدای تشکیل خود تا به امروز همواره تلاش کرده است که با حفظ استقلال از دولتها، کارفرمایان و سرمایه داران و کلیه جریانات سیاسی بر مبنای منفعت کارگران شرکت واحد و مطالبات مشترک کارگران کشور، از جمله حق دریافت منظم دستمزدها، حق تشکل مستقل کارگری و نیز علیه سیاستهای خانمان برنداز خصوصی سازی، حرکت کند. با اینوجود بسیاری از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد از همان ابتدای بازگشایی سندیکا در سال ١٣٨٤ تا کنون بی وقفه تحت انواع اذیت و آزار و تعقیب های امنیتی و قضایی بوده اند. از یورشهای خشونت آمیز شبانه به منازل اعضای سندیکا تا حبس در سلولهای انفرادی و کتک کاری بی رحمانه تحت بازجویی، تا حمله به تجعمات کارگری و ضرب و شتم شدید اعضای ما به دلیل مطالبه ابتدایی ترین حقوق کارگری خود تا اخراج از کار و بازداشت های متناوب و زندانهای طویل مدت و ادامه این فشارها برای اعضای سندیکا در حال حاضر. پرونده شکایات تشکلات بین المللی کارگری در مورد نقض مستمر و شدید حقوق اولیه کارگری و انسانی اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد کماکان در کمیته آزادی انجمن سازمان جهانی کار مفتوح است و ما نیز همچنان پیگیر آن هستیم و خواهیم بود و اطمینان داریم این اعترافات زیر شکنجه و سرکوب کارگران هفت تپه و فولاد نیز به این شکایات اضافه خواهد گردید.
به مقامات دولتی، قضایی و امنیتی می گوییم که به جای پرونده سازی، پاپوش دوزی، تولید این نمایش های ناشیانه که “نمایانگر استیصال مسئولان کشور در مواجهه با مشکلات جامعه” است و اذیت و آزار کارگران و نمایندگان کارگری و فعالین سندیکایی بروید جلوی سرقت اموال عمومی و اختلاس های نجومی و دزدی های کلان را بگیرید. تشکل مستقل و اعتراض حق مسلم و شناخته شده بین المللی کارگران از جمله در ایران است و ما به عنوان یک تشکل مستقل کارگری و همچنین عضو رسمی فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل تداوم اذیت و آزار و پرونده سازی علیه اعضای خود و دیگر کارگران عدالت طلب را به گوش کلیه کارگران جهانی خواهیم رسانید.
سندیکای کارگران شرکت واحد این نمایش تلویزیونی حقیرانه و اعترافات اجباری را به شدت محکوم می کند و هر گونه اتهام و برچسبی به سندیکای مستقل و مبارز واحد را قویا تکذیب نموده و حق خود میداند که علیه صدا و سیما و قوه قضائیه که اجازه انتشار آنرا داده است رسما شکایت نماید. ما بازداشت خشونت آمیز اسماعیل بخشی و سپیده و مهدی قلیان بدنبال پخش این نمایش تلویزیونی را به شدت محکوم می کنیم و خواهان آزادی بدون قید و شرط آنها و نیز علی نجاتی و دیگر کارگران و معلمان و فعالان کارگری و دانشجویان حامی کارگر هستیم.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
یکم بهمن ماه ١٣٩٧
بین المللی
بخش بین المللی داوود رفاهی
١ـــ بریتانیا – افزایش فقر و گرسنگی در این کشور
یک گزارش مجلس نمایندگان بریتانیا نشان میدهد از هر پنج کودک زیر ١٥ سال این کشور، یک نفر در خانهای رشد میکند که به دلیل کمبود مالی یا دیگر منابع دچار محدودیت در دسترسی به غذا است.
بنابر یافتههای کمیسیون، مشکل تامین منابع مالی باعث شده تا خانوادهها به سوی غذاهای ارزانقیمت پرکالری سوق داده شوند که همین مطلب، بروز سوءتغذیه و اضافهوزن را سبب شده است.
این گزارش ٥٦ صفحهای توسط کمیسیونی مرکب از نمایندگان حزب محافظهکار حاکم و حزب مخالف کارگر تهیه شده است به دولت پیشنهاد میکند برای رفع مشکل، تاسیس وزارتخانهای مجزا برای حل معضل گرسنگی را تدارک ببیند.
مری کرگ، دبیر کمیسیون بازرسی شرایط زیستی مجلس، در این باره گفت: “دولت به جای جستجوی دلایل فقر در خارج از مرزها، باید در سال جدید بر اقدام فوری در خصوص حل مشکل گرسنگی و سوءتغذیه تمرکز کند “
به گفته وی، هزینه گران زندگی، رکود میزان دستمزدها و نظام جدید خدمات درمانی سبب شده است تا مردم با گرسنگی مواجه شوند.
یک تحقیق مشابه صورت گرفته از سوی سازمان ملل در سال گذشته نیز نشان میداد از هر سه کودک در بریتانیا یک کودک در شرایط فقر بزرگ میشود.
نگرانی ها در خصوص وضعیت فقر در بریتانیا در شرایطی ابراز می شود که برآوردهای بانک مرکزی این کشور نشان میدهد با خروج احتمالی از اتحادیه اروپا در روز ٢٩ مارس سال جاری، اقتصاد بریتانیا تا ٨ درصد کوچکتر خواهد شد.
٢ـــ سودان – تداوم اعتراضات مردم و فرار امام جماعت خارطوم
امام جمعه یک مسجد در خارطوم، پایتخت سودان پس از آن که معترضان سودانی به او برای عدم حمایت از تظاهرات علیه عمر البشیر، رئیسجمهوری اعتراض کردند، از مسجد فرار کرد.
در ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند مردی دیده میشود که عبدالحی یوسف، امام جماعت پرنفوذ سودانی را مورد خطاب و سئوال قرار میدهد. عبدالحی یوسف اغلب حامی دولت و سیاستهای آن بوده است.
جمعیت حاضر در مسجد کمی بعد شروع به سر دادن شعارهایی علیه حکومت عمر البشیر میکنند و خواهان سرنگونی او میشوند. پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک آور استفاده میکند.
در سه هفتهای که از تظاهرات ضد دولتی سودان میگذرد ٢٢ نفر کشته شدهاند.
تظاهرات در ابتدا در اعتراض به افزایش قیمت هزینه سوخت و نان بود اما اکنون معترضان خواهان کنارهگیری عمر البشیر هستند که سی سال است در قدرت به سر میبرد.
عبدالحی یوسف پیشتر از دولت خواسته بود در برخورد با ناآرامیهای فعلی، خویشتنداری نشان دهد.
تظاهرات از روز ١٩ دسامبر سال پیش آغاز شد که دولت قیمت نان و سوخت را افزایش داد.
اما تظاهرات اکنون فقط در این باره نیست و معترضان خواهان پایان یافتن حکومت عمر البشیر هستند که در کودتایی در سال ١٩٨٩ به قدرت رسید.
ارزش پوند سودان در سال گذشته کاهش یافته اما و قیمت برخی کالاها دو برابر شده است.
عمر البشیر، رئیسجمهوری سودان متهم به سو مدیریت، فساد و نقض گسترده حقوق بشر است.
٣ـــ ترکیه – سه برابر شدن تعداد خدا ناباوران در ده سال گذشته
نتیجه یک همهپرسی در ترکیه نشان میدهد شمار افرادی که خود را آتئیست معرفی کردند در ده سال گذشته سه برابر شده است. بسیاری معتقدند سیاستهای رجب طیب اردوغان دلیل فاصله گرفتن مردم از اسلام است.
احمد بالیمز به دویچهوله میگوید: ” در ترکیه اجبار مذهبی وجود دارد. این اجبار باعث شده شمار افرادی که از مذهب فاصله میگیرند، بیشتر شود. ” او که ٣٦ سال دارد، خود را آتئیست معرفی میکند. احمد معتقد است برداشت دولتمردان ترکیه از اسلام مردم را دلزده کرده است و میگوید: ” آنها سیاستهای صدر اسلام را دنبال میکنند (یعنی دین و قدرت) و این همان چیزی است که ما در حال حاضر در ترکیه تجربه میکنیم ” احمد ده سال پیش به این نتیجه رسیده که خدا را باور ندارد و آتئیست شده است.
او تنها نیست. نتیجه یک همهپرسی که توسط موسسه معتبر “کوندا” در ترکیه صورت گرفته، نشان میدهد شمار افرادی که خود را خداناباور معرفی میکنند، در ده سال گذشته سه برابر شده است.
٤ــ مصر – تعلیق یک دنشجوی زن بخاطر در آغوش کشیدن دوست پسرش
دانشگاه اسلامی الازهر مصر یک دانشجوی زن را که در دانشگاه المنصوره دوستپسرش را بغل کرده بود، تعلیق کرد.
سخنگوی دانشگاه الازهر با اعلام این خبر گفت ویدئویی از این صحنه به دستشان رسیده است. او افزود شورای انضباطی دانشگاه پس از تحقیقات خود تصمیم گرفت این دانشجو را که در دانشکده زبان عربی دانشگاه المنصوره تحصیل میکند، تعلیق کند.
با این حال دانشجوی مزبور هنوز میتواند نسبت به تصمیم این شورا اعتراض کند. سخنگوی دانشگاه در بیانیهاش، الازهر را یک مؤسسه مذهبی و آموزشی توصیف میکند و میگوید “آنچه این دختر انجام داد اخلاق و سنتهای جامعه ما را زیر سئوال قرار میدهد. “
رئیس دانشگاه الازهر نیز در یک بیانیه مطبوعاتی سخنان مشابهی را درباره ارزشها و سنتهای دانشگاه و جامعه مصر بیان داشته است.
٥ـــ عربستان – رهف محمد: در عربستان با زنان مانند برده رفتار میشود
رهف، دختر اهل عربستان سعودی که از طریق تایلند به کانادا رفته در اولین مصاحبه خود گفته که در کشورش با زنان مانند برده رفتار میشود. او همچنین گفته میداند که نه تنها خانوادهاش بلکه بسیاری از هموطنانش از او متنفرند.
رهف محمد القنون، دختر ١٨ سالهای که از عربستان سعودی گریخت و به تایلند رفت و اکنون به عنوان پناهنده در کاناداست برای اولین بار با شبکه تلویزیونی سیبیسی مصاحبه کرده است.
او در این مصاحبه از وضعیت اسفبار زنان در عربستان سعودی گفته و انتقاد کرده است که نه تنها از سوی پدر و برادرش بلکه حتی از سوی مادرش نیز مورد بدرفتاری قرار میگرفته و در خانه با او مثل برده رفتار میشده است.
شدت بدرفتاری با رهف به حدی بوده که او یک بار به فکر خودکشی افتاده است. او گفته یک بار تنها به این علت که موهایش را کوتاه کرده بوده شش ماه در خانه زندانی بوده است.
این دختر ١٨ ساله در مصاحبهاش گفته زمانی که در تایلند خود را در اتاق هتلش حبس کرده بود، بزرگترین ترسش این بوده که او را نزد خانوادهاش بازگردانند.
رهف که با خانوادهاش به کویت سفر کرده بود روز ١٥ دی از کویت گریخت و در فرودگاه بانکوک، پایتخت تایلند تقاضای پناهندگی کرد.
مقامات امنیتی تایلند گفتند که او بدون پاسپورت و بلیت برگشت به تایلند رفته، به همین دلیل باید به عربستان سعودی بازگردانده شود.
رهف که در یک هتل “سنگر” گرفته و مانع ورود ماموران به اتاقش شده بود، این خبر را از طریق توئیتر تکذیب کرد و گفت که کارمندان سفارت عربستان در تایلند پاسپورت او را ضبط کردهاند.
با پخش این ویدیوی کوتاه در توییتر، توجه جهانی به وضعیت رهف جلب شد و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل پیگیر وضعیت او شد. این نهاد ابتدا از دولت استرالیا تقاضای پناهندگی برای رهف کرد ولی چون دولت استرالیا پاسخ مشخصی نداد این تقاضا از دولت کانادا مطرح شد و دولت کانادا فورا با تقاضای پناهندگی او موافقت کرد.
رهف در مصاحبهاش گفته: “با ما زنان در عربستان سعودی درست مانند یک برده رفتار میشود”
پس از اینکه رهف وارد کانادا میشود، نامهای از خانوادهاش دریافت میکند که در آن نوشته شده بوده او اصول خانوادهاش را نقض کرده و به همین دلیل دیگر اجازه ندارد از اسم “رهف محمد” و از نام فامیل “القنون” استفاده کند.
او در ادامه مصاحبهاش با صدایی بغضآلود گفت: «خیلی از مردم از من متنفرند، چه خانوادهام و چه مردم عربستان.»
رهف در کانادا تحت حمایت یک نهاد غیردولتی است. او قصد دارد ابتدا زبان انگلیسی یاد بگیرد و بعد ادامه تحصیل دهد و شغلی برای خود پیدا کند. رهف گفته که در عربستان نمیتوانسته رویاهایش را تحقق بخشد. او در کانادا “احساس زندگی دوباره” دارد. او به خصوص زمانی این احساس را به خوبی درک کرده که عشق و محبت مردم کانادا نسبت به خود را دیده است. او به مصاحبهگرش گفته: “به کاناداییها بگویید که من دوستشان دارم”
این اولین بار نیست که زنی از عربستان سعودی فرار میکند و در سطح جهانی معروف میشود. “رعنا احمد” زن دیگر عربستانی است که به آلمان گریخته و داستان زندگیش را به صورت کتاب منتشر کرده است. کتاب او با نام “اینجا زنان اجازه رویا دیدن ندارند” در سال ٢٠١٨ در آلمان منتشر شد.
٦ـــ آمریکا – اعتصاب معلمان با خواست افزایش دستمزد
اعتصاب نزدیک به ٣٠ هزار معلم در شهر لسآنجلس در حالی وارد چهارمین روز خود شده است که قرار است گفتوگوها میان اتحادیه معلمان و مسئولان برای حل مشکلات معلمان پس از اختلافهای هفته گذشته از سر گرفته شود.
به گزارش رویترز، معلمان اعتصابکننده در لسآنجلس خواستار افزایش حقوق، بیشتر شدن تعداد کارمندان و کاهش تعداد کلاسهای خود هستند. با این حال مقامهای ایالتی گفتهاند که در صورت جامه عمل پوشاندن به خواسته معلمان، بودجه این منطقه دچار مشکل خواهد شد.
شهردار لسآنجلس، در اطلاعیهای خبر داد که دو طرف توافق کردهاند گفتوگوها را با حضور مسئولان از سر بگیرند.
٧ـــ تونس – اعتصاب سراسری در بخش دولتی
اتحادیه عمومی کار تونس (UGTT)، قویترین سندیکای این کشور از صبح پنجشنبه ١٧ ژانویه اعتصاب سراسری خود را آغاز کرد. این اعتصاب به منظور دستیابی به حقوق بیشتر برای ٦٧٠ هزار کارمند بخش دولتی صورت میگیرد.
بهگزارش رویترز، یوسف الشاهد، نخستوزیر تونس اعلام کرد که بخشهای حمل و نقل عمومی، هوایی و دریایی کمترین خدمات را انجام خواهند داد.
او افزود دولت تلاش خواهد کرد تا به توافقی با اتحادیه عمومی کار تونس دست یابد که مبتنی بر واقعیت باشد و وضعیت مالی بخش دولتی را در نظر بگیرد.
با این حال الشاهد هشدار داد که این اعتصاب برای دولت بسیار پرهزینه خواهد بود و دولت توان افزایش دستمزدها را ندارد.
این اعتصاب یک روزه همچنین مدارس، وزارتخانهها، بیمارستانها و رسانههای رسمی را در بر خواهد گرفت.
اتحادیه عمومی کار تونس روز چهارشنبه ١٦ ژانویه اعلام کرد که مذاکره با دولت درباره افزایش دستمزدها که تنها سه دقیقه طول کشید، شکست خورده و به همین دلیل اعتصاب سراسری برگزار خواهد شد. بهگفته این اتحادیه بخش مشاغل عمومی در تونس وضعیت بسیار بدی دارد.
در آغاز سال ٢٠١٨ میلادی نیز تنش اجتماعی بهدلیل گرانی، بیکاری و افزایش مالیات در تونس افزایش یافت و شهرهای این کشور چندین روز شاهد اعتراضات و درگیریهای خیابانی بود که صدها نفر در جریان آن بازداشت شدند.