بلشویکها به قدرت می رسند
انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (٢٨)
آلکساندر رابینویچ
١٣ ژوئیه، کمتر از دو هفته پس از شورش ژوئیه، کمیته مرکزی موفق به برگزاری کنفرانسی مخفی در پتروگراد درباره استراتژی حزب شد. هدف اصلی این گردهمائی که اعضاء کمیته مرکزی، مسئولین سازمان نظامی و نمایندگان کمیتههای حزبی پتروگراد و مسکو در آن شرکت داشتند، ارزیابی تغییرات اوضاع سیاسی در اثر شورش ژوئیه و تنظیم رهنمودهای مناسب تاکتیکی برای تشکیلات پائین حزب در سراسر روسیه بود. اهمیت این کنفرانس از آنجا آشکار میشود که لنین، یک سلسله تزهائی درباره تاکتیک، بویژه برای اظهارنظر این کنفرانس تدوین کرد که تفاوتی شدید با مواضع قبل از ژوئیهاش داشتند. در این تزها، لنین استدلال میکرد ضدانقلاب با پشتیبانی کامل منشویکها و اسآرها، قادر به تسلط کامل بر دولت و انقلاب شده است و نه تنها سوسیالیستهای میانهرو، بلکه شورا نیز تبدیل به “پرده دودی ضدانقلاب” شده است. دورنمای آیندهای که لنین ترسیم میکرد، مستقیما از ارزیابی اوضاع موجود نتیجه گیری می شد.
طبق ارزیابی او، اکنون که ضدانقلاب خود را تحکیم بخشیده و شوراها ناتوان شدهاند امکان پیشرفت مسالمت آمیز انقلاب وجود ندارد. از این رو دیدگاه قبل از ژوئیه حزب در مورد انتقال قدرت به شوراها و شعار اصلی بلشویکها “تمام قدرت به شوراها”، باید رها شود. تنها مسیر تاکتیک باقی مانده برای حزب، آماده شدن برای قیام مسلحانه در آینده و انتقال قدرت به پرولتاریا و دهقانان فقیر است. (لنین در این زمان در گفتگو با ارژنیکدزه از امکان قیام تودهای تا سپتامبر و اکتبر و لزوم تمرکز فعالیت بلشویکها در کمیتههای کارخانهها صحبت میکند. ارژنیکدزه از لنین نقل قول میکند که: “کمیتههای کارخانه باید ارگانهای قیام بشوند”.
برای درک واکنش شرکت کنندگان در کنفرانس کمیته مرکزی در ١٣ و ١٤ ژوئیه بهتر است عوامل زیر را در نظر بگیریم: نخست آنکه گرچه شواهدی وجود دارد که در اواسط ژوئن (یعنی قبل از وقایع اوائل ژوئیه)، لنین امیدهائی را که نسبت به انتقال قدرت به شوراها بدون مبارزه مسلحانه داشت، از دست داده بود، اما بنظر میرسد نظرات خود را در این باره فقط با چند نفر از نزدیکترین رفقایش در میان میگذاشت. کوششهای او در نیمه دوم ژوئن در جلوگیری از قیام زودرس، از نظر حزب نشانه آن بود که سیر حوادث، نظرات او را تعدیل بخشیدهاند. بدین ترتیب نظراتی که در تزهای اخیر ارائه شده بود، برای آنها غیرمترقبه بود. دوم آنکه مسیری که در تزهای کنونی لنین پیش بینی میشد، لاجرم منجر به طرح مجدد مسائل تئوریک بنیانی میشد که در کنفرانس آوریل ناتمام مانده بودند و قرار بود در کنگره آینده حزب مورد بررسی قرار گیرند. همانگونه که خواهیم دید، ارزیابی لنین از اوضاع موجود، با نظر بسیاری از رهبران بلشویک – که برخلاف لنین میتوانستند اثرات ارتجاع را شخصا ارزیابی کرده و در تماس روزانه با رهبران منشویک و اسآر و تودههای مردم پتروگراد بودند – در تناقض بود.
هیچ سند رسمی، درباره بحثهای رهبران بلشویک در روزهای ١٣ و ١٤ ژوئیه منتشر نشده است. از اسناد مربوطه موجود امروزه در مییابیم که نظرات لنین در معرض بحثهای شدیدی قرار گرفتهاند. ولودارسکی، عضو کمیته پترزبورگ و نوجین و رایکوف از مسکو، در مقابل لنین، در مورد “هر یک از مسائل کلیدی که در این تزها مطرح شده بود، موضعگیری کردند.” شواهد نشان میدهد زینوویف که به همان شدت ولودارسکی، نوجین و رایکوف با مواضع لنین مخالف بود و در کنفرانس حضور نداشت، نظرات خود را به صورت نوشته به شرکت کنندگان جلسه میرساند. اسوردلف، ویچلاو مولوتوف، وزیر خارجه آینده استالین، که در آن زمان بیست و چند ساله و یکی از فعالین سرسخت حزب بود، به همراه داولیف احتمالا پیشگام مبارزه برای پیشبرد مواضع لنین شدند. هنگامیکه تزهای لنین به رأی گذاشته شدند، بطور قاطع و با ١٠ رأی مخالف از ١٥ شرکت کننده در جلسه، رد شدند.
تفاوت اساسی بین دیدگاه لنین و اکثریت این کنفرانس در قطعنامهای منعکس بود که بعدا به تصویب رسید. برخلاف نظر لنین که سوسیالیستهای میانهرو، خود را به دولت فروختهاند و قدرت دولتی عملا در دست ضدانقلابیون سرمایهدار و زمیندار بزرگ است، این قطعنامه در عین حال که دولت کرنسکی را دیکتاتوری ارزیابی میکرد خاطرنشان میکرد که این دولت هنوز “بطور کامل، آلت دست ضدانقلاب نیست”. طبق این قطعنامه، دیکتاتوری کرنسکی، تسرتلی، افرموف، نماینده طبقات زیر معرفی میشد: ١ – خرده بورژوازی دهقانی و بخشهائی از طبقه کارگر که هنوز توهمات خود را نسبت به دمکراتهای خرده بورژوا از دست ندادهاند و ٢ – طبقات بورژوازی و زمینداران. قطعنامه اشاره میکرد که این دو بخش هنوز مشغول چانه زدن با یکدیگرند. در مورد منشویکها و اسآرها، گفته میشد که با بزدلی و خیانت به طبقه کارگر، دائما به تقویت مواضع طبقات دشمن انقلاب کمک میکنند. اما در این قطعنامه گفته نمیشد که منشویکها و اسآرها بطور برگشت ناپذیری از اهداف انقلاب روی برگرداندهاند و به پیروی از این نظریه، درباره لزوم رها کردن شعار “تمام قدرت به شوراها” سکوت شده بود. قطعنامه، تنها با اعلام ناتوانی دولت کرنسکی به ارائه راه حلی برای مسائل بنیانی انقلاب، بر لزوم انتقال قدرت به پرولتاریای انقلابی و شوراهای دهقانی که قدمهای قطعی در پایان دادن به جنگ، خاتمه سازش با بورژوازی، واگذاری زمین به دهقانان، برقراری کنترل کارگری در کارخانهها و توزیع مایحتاج مردم و نابودی مواضع ضدانقلاب بر خواهد داشت تأکید میکرد. (بعدا ولودارسکی بیاد میآورد که مشروط کردن شعار “تمام قدرت به شوراها” تنها امتیازی بود که او و طرفدارانش به آنهائی که خواستار حذف کامل این شعار بودند، دادهاند.)
قطعنامه اعلام میداشت که وظیفه حزب در شرایط موجود، افشاء هر نوع شواهد ضدانقلابی، انتقاد مٶثر از سیاستهای ارتجاعی رهبران خرده بورژوازی در جهت تقویت مواضع پرولتاریای انقلابی و حزب آن در هر جای ممکن و در سطحی تودهای و تدارک نیروهای لازم برای مبارزه قطعی برای تحقق برنامه بلشویکها، در صورتی که تحول بحران سیاسی کشور در مقیاس تودهای اجازه دهد، خواهد بود. طرح مسائل باین شکل، میتوانست بهر نوعی تفسیر شود. قطعنامه اشارهای به پایان دوره مسالمت آمیز تحول انقلاب یا احتیاج به آمادگی برای قیامی مسلحانه نمیکرد. مفهوم ضمنی قطعنامه این بود که حزب، توجه قابل ملاحظهای به ادامه کار در شورا خواهد کرد. مقایسه این قطعنامه با مواضع پیشنهادی لنین نشان دهنده اکراه نویسندگان سند در رها کردن امید به همکاری با دیگر عناصر سوسیالیست برای برقراری یک دولت شورائی است. چنین روحیهای در تصمیم بعد از پایان نشست ١٣ – ١٤ ژوئیه مبنی بر دعوت “انترناسیونالیستها” به شرکت در کنگره آینده حزب با حق رأی مشورتی و حتی دعوت از اس آرها – ظاهرا برای شناخت مواضع آنها – نیز دیده میشود.
موقعیکه ١٥ ژوئیه لنین از آنچه در کنفرانس کمیته مرکزی گذشته بود آگاه شد، واکنش ناراحتی آمیخته به احساس خطر بود. اوضاع کنونی شبیه اوضاعی نبود که او موقع بازگشت به روسیه در آوریل با آن روبرو شده بود. او بار دیگر مجبور بود با کشش قوی موجود در صفوف بلشویکها به رها کردن عمل انقلابی رادیکال و همکاری نزدیک و حتی ادغام با گروههای سیاسی میانهروتر، مقابله کند. اکنون مجبور بود تغییر جهت سیاسی حزب را از محل اختفای خود در فاصله ٢٠ مایلی (٣٢ کیلومتر) پتروگراد با محرومیت از دسترسی منظم به روزنامهها انجام دهد.
ادامه دارد