همایون گدازگر/ اول مه امسال در کردستان
اول مه دیگری در راه است. یک سال دیگر گذشت، سالی که برای کارگران در کردستان هم همانند دیگر نقاط ایران سال صحنه جنگ و نبرد برای ادامه زندگی بود. سال بیکاری زیاد و اشتغال کم، سال گرانی سرسامآور و دستمزد کم، سال سرکوب و زندانی کردنهای فراوان و آزادی کم و سال مبارزات فراوان و دستاوردهای کم.
امسال هم روز کارگر محل ارزیابی و جمعبندی از وضعییت ما در سالی که گذشت و تدبیر وچاره اندیشی رو به آینده خواهد بود. سالی که گذشت برای طبقه کارگر جهانی سال سخت و دشواری بود. به وسعت تمام جهان سرمایهداری تمام ابزارهایش را علیه طبقه کارگر بکار گرفت، گرچه این خود جزو خصوصیات سرمایهداری و قانون مبارزه طبقاتی است، اما سال گذشته و در دل بحران اقتصادی جهانگیر و دامنگیر شدهی سرمایهداری، تعرض وحشیانه سرمایهداری به طبقه کارگر و به تبع آن به زندگی بشری و دستاوردهای آن، کم سابقه بود. جنگی به وسعت کره زمین در جریان است و سرمایهداری جهانی در تلاش است با کمک پارلمان و دمکراسیاش و هر جا که زورشان برسد با نیروی ارتش و پلیس و قلدریاشان، تاوان بحران اقتصادی خود را روی طبقه کارگر و مردم زحمتکش سرشکن کنند. همه جا صحبت از تورم وگرانی، اخراج و بستن کارگاه و کارخانه، بیکاری و ساعات کار طولانی است. اما همه جا همچنین صحبت و مشورت و برای چاره اندیشی و بستن سدی در مقابل این تعرض افسار گسیخته در جریان است.
در ایران تحت حاکمیت مذهبی رژیم سرمایهداران می توان ادعا کرد که سال گذشته، هم ابعاد حمله به معیشت طبقه کارگر شدیدتر بود، و رژیم اسلامی تمام کوشش خود را برای قلع و قمع و زندانی کردن کارگران بکار بست، وهم موج مقاومت و اعتراض به این تعرض افسار گسیخته بیجواب نماند. هر انسان ناظر می تواند تشخیص بدهد که طبقه کارگر ایران در این سال وسیعا” به مقابله با یورش همه جانبه رژیم برخاست. شاید روزهای زیادی را نتوان در طی سال گذشته پیدا کرد که در آن مبارزه و اعتراضی از طرف کارگران صورت نگرفته باشد. جدا از تقابل همیشگی علیه اخراج و بیکاری، دستمزدهای معوقه، سال گذشته فضای مبارزه طبقاتی در عرصه تلاش برای آزادی رهبران کارگری، علیه اصلاحیه قانون کار و تعیین دستمزدها وسیعتر و توده گیرتر بود. کارزار و همبستگی پرشور کارگران و انسانهای آزادیخواه و شرافتمند برای آزادی رهبران کارگری نه تنها در ایران بلکه در سطح بینالمللی چنان وسیع بود که رژیم اسلامی را مجبور به آزادی تعدادی از آنها نمود. لایحه اصلاح قانون کار با عکسالعمل و مقاومت گسترده روبرو شد. این لایحه بر مبنای قانون کار بردهوار موجود تلاشی بود برای استثمار بیشتر طبقه کارگر و قانونی کردن اخراج و بی حقوقی بیشتر کارگران.
ابعاد ضد کارگری این لایحه به حدی بود که صدای خودیهای خانه کارگر و شوراهای اسلامی را هم درآورد. بطوریکه از ترس به میدان آمدن بیشتر طبقه کارگر آن را مسکوت گذاشتند. عرصه اعتراض به افزایش دستمزد به عنوان عرصه کشمکش دائمی رژیم اسلامی و کارگران در این سال هم با شدت و حدت فراوان ادامه داشت. بطوریکه تا کنون هم و بعد از تحمیل افزایش ناچیز دستمزدها اعتراض به آن به شیوه های گوناگون، موضوع همیشگی تشکلها و تجمعات کارگری در مقابل ادارات و نهاد های حکومتی است.
در کردستان این شرایط ضربدر امنیتی کردن جامعه و کنترل تحرکات کارگری و تشکلهایشان، کارگران و خانوادههایشان را به یک اعتراض دائمی علیه سرکوب رژیم و دستگیری رهبران کارگری کشاند. تقابلی که هم اکنون هم روزانه ادامه دارد. اول مه در کردستان هم مانند تمام نقاط دیگر دنیا جای اعتراض به این شرایط بردهوار است. مستقل از اینکه در سال گذشته چه بر کارگران رفته است، اکنون دیگر در کردستان سالهای متمادی است که برگزاری اول ماه مه از دادههای مبارزات کارگران کردستان است. در اینجا هم کارگران و رهبرانشان مانند کارگران ترکیه و فلیپین و کره و … در فکر و چارهجویی بر پا کردن روز جهانی خود هستند. گرچه در اینجا شرایطی بشدت دشوارتر ونابرابرتر است و هر حرکت مستقل کارگران ممنوع، اما با اینحال و در دل این تناسب قوای نامناسب کارگران در کردستان بیش از دو دهه است که در روز کارگر به جشن جهانی طبقه خود میپیوندند و حاکمیت سرمایهداری و تحمیل زندگی نکبتبار کنونی را به چالش می کشند. در این رهگذر کارگران برای استفاده از این حق بدیهی خود فداکاری و از خود گذشتگیها نشان دادهاند، رهبرانشان زندانی و شکنجه و حتی اعدام شدهاند. اما در شرایط سیاه و سرکوب های خونین جمهوری اسلامی عقب ننشسته و روز جهانی خود را با کاردانی و تشخیص شرایط و تناسب قوا برگزار کردهاند. روز کارگر در کردستان امروز با توجه به اوضاع سیاسی کردستان و سابقه سرکوبگریهای رژیم اسلامی و مقاومت جانانه ٣٠ سال گذشته در مقابل آن، خارج از طبقه کارگر از طرف طیفهای مختلف اجتماعی و انسانهای آزادیخواه و مبارز هم مورد استقبال قرار میگیرد.
در یک کلام کارگران کردستان برای برپایی جشن طبقاتی و روز اعتراض به سرمایهداری از صفر شروع نمیکنند و امسال هم با کولهباری از تجربه به استقبال اول مه میروند. اینکه روز کارگر در کردستان امسال به چه شیوهای برگزار می شود، طبعا” مسئلهای است که رهبران و فعالین در محل باید در مورد آن تصمیم بگیرند. عوامل مختلفی در این امر دخیلاند که مسلما” از طرف دستاندرکاران آن مورد توجه قرار خواهد گرفت. کارگران کردستان در گذشته در دل شرایط بغایت سخت و دشوارتری نسبت به امروز، اول ماه های با شکوهی را سازمان دادهاند.
اما بحران اقتصادی و سیاسی موجود در جامعه وتحمیل زندگی دشوار بر طبقه کارگر راه دیگری به غیر از به میدان آمدن و دفاع از موجودیت خود و پس راندن تعرض طبقه سرمایهدار برای طبقه کارگر به جای نگذاشته است. امروز بر مبنای بحران اقتصادی جهانی و فساد و بهمریختگی اقتصادی رژیم، طبقه سرمایهدار عزم جزم کرده است که بار این بحران را بر دوش طبقه کارگر بیندازد. زندگی مشتق بار کنونی قابل ادامه دادن نیست. به این بربریت و تحمیل این زندگی که نگاه میکنی. شایسته هیچ انسانی نیست. کارگران در مقابلهاشان برای سد کردن این قلدری آشکار به حقوق و معیشت خانوادهاشان و دفاع از شأن و حرمت انسانی خویش چیزی از دست نمیدهند. در واقع چیزی برای از دست دادن نمانده است. بیرون از خود طبقه کارگر و به غیر از قدرت متحد کارگران نجات دهندهای وجود ندارد. نه قدرتها خارجی نه جناحهای خوشخیم درون رژیم و نه ارگانهای عوام فریب، هیچکدام راه چاره نیستند. طی دو- سه دهه اخیر هزاران بار این واقعیت ثابت شده است که انتظار و توهم نسبت به دیگران و قاطی کردن دشمنان در صف خود فقط کار را خرابتر و مبارزه و اتحاد را مشکلتر میکند. در این جهنم تحمیل شده امروز قاطعیت و اتحاد مستقل طبقاتی از هر زمان واجبتر است.
در دل چنین اوضاعی اول ماه مه امسال میتواند طور دیگری باشد. پیام طبقه کارگر در برابر این بربریت به بورژوازی لازم است قاطع و شفاف باشد. برای این کار دیگر جمعهای کوچک خانوادگی در گوشه دشتها و کوهپایهها جوابگو نیست. گلگشت جمع دوستان و همکاران در فلان تفریحگاه آنهم روز جمعه قبل از اول ماه مه روی کسی فشاری نمیگذارد ومعادلهای را عوض نمیکند. امسال برای بیرون آمدن از این شرایط باید به شیوهای قاطعانه و مؤثرتری فکر کرد. شیوه و روشی که صدای آن را همه بشنوند. اول مه روز بلند کردن صدای حقطلبی کارگر علیه شرایط بردگی کنونی است. تا جاییکه به ایران و کردستان مربوط می شود، بلند کردن این پرچم امسال از نان شب واجبتر است. اگر این اتفاق بیفتد می تواند مبنای مبارزه طبقه کارگر علیه رژیم سرمایهدار اسلامی در سال آینده باشد و حتی شروعی برای تغییر توازن قوا بنفع جنبش کارگری.
زنده باد اتحاد طبقاتی کارگران
زنده باد اول مه
همایون گدازگر