اعلامیه حزب حکمتیست درباره
مذاکره دولت ترکیه با اوجالان و پ.ک.ک
مذاکره فرستادگان دولت ترکیه با عبدالله اوجالان و پیام اوجالان رهبرزندانی پ.ک.ک در مناسبت نوروز امسال در دیاربکر کردستان ترکیه حاصل روندی است که از چند سال قبل در کشمکش بین دولت ترکیه و پ.ک.ک شروع شده است. نتیجه فوری این پیام اعلام آتش بس رسمی پ.ک.ک و اعلام شروع عقب نشینی نیروهای مسلح این جریان به بیرون مرزهای ترکیه و کاهش و پایان احتمالی درگیریهای نظامی در مناطق کردنشین ترکیه است.
در طول قرن گذشته مردم کردزبان ترکیه به بهانه “هویت ملی جداگانه” و عملا تبعه درجه دوم محسوب شدن از جانب ناسیونال شوونیسم حاکم در ترکیه با بیحقوقی و تعرض و سرکوب سیستماتیک و نسل کشی روبرو بوده اند. لذا ستم ملی تحمیل شده و مسئله ملی به وجود آمده در کردستان ترکیه مستقیما حاصل ستمگری ناسیونالیسم و شوونیسم حاکم در چندین دهه گذشته بوده است. در مقابل این وضعیت نفرت عمیق و برحق مردم تحت ستم، پایه مادی اعتراض گسترده و همگانی بوده که در صفوف مردم کردستان ترکیه موج زده و در طول چند دهه به انحاء مختلف به میدان آمده و ناسیونالیسم کرد اهداف و منافع سیاسی و قدرت جنبشی و سازمانی خود را بر آن متکی کرده است.
در دو سوی این جدال، جنبشهای ناسیونالیستی بورژوازی ترک و بورژوازی کرد هر کدام با منافع اقتصادی و سیاسی زمینی خود ایستاده اند. دولت و بورژوازی ترکیه با شرکت ندادن بورژوازی کرد در قدرت سیاسی و با نگه داشتن نیروی میلیونی کارگران جامعه کردستان در بیحقوقی مطلق، شرایط سودآوری وسیعتر خود را در قالب سیاسی ایدئولوژیک “منافع ملت ترک” فراهم کرده است. در سوی دیگر بورژوازی کرد سهم خواهی خود از قدرت سیاسی اقتصادی را زیر لوای “حقوق ملت کرد” توجیه کرده و خواستار سهمگیری بیشتر در استثمار شدید طبقه کارگر و افزایش سود و سرمایه و قدرت اقتصادی طبقه خویش است. پشت صحنه چندین دهه کشمکش سیاسی و تقابل نظامی خشن سه دهه اخیر بین ارتش سرکوبگر ترکیه و نیروی مسلح پ.ک.ک. همین واقعیت پایه ای و ساده منطق سود و سرمایه خوابیده که جان هزاران نفر از شهروندان جامعه را قربانی گرفته و دود آن مستقیما در چشم کارگر و مردم زحمتکش کرد زبان و ترک زبان فرورفته است.
تمایل به توافق در سیاست دو طرف
پیام اخیر اوجالان و تسهیلات ایجاد شده توسط دولت ترکیه برای قرائت آن در اجتماع بزرگ نوروز دیاربکر، نشانه های تمایل به توافق در سیاست بورژوازی حاکم ترکیه و اپوزیسیون بورژوا ناسیونالیست کرد در قبال تخاصمات دیرینه و سیاست جنگی تاکنونی آنها است. مذاکرات آغاز شده دو طرف از سال ٢٠٠۹ در اسلو، ادامه آن در زندان ایمرالی و حاصل آن پیام اخیر اوجالان و آتش بس اعلام شده رهبری شاخه مسلح پ.ک.ک و برای اولین بارعکس العمل رسمی و ملایم نخست وزیر ترکیه، آغاز پروسه ای را نشان میدهد که میتواند به سازش آنها در مورد منازعات فیمابین منجر شود. بر خلاف تحلیلهای سطحی بورژوا ناسیونالیستها علائم تغییر در سیاست دو طرف نه نتیجه “تمایل و اشتیاق دولت ترکیه به حل مسئله کرد و احترام به حقوق بشر” و نه نتیجه “بن بست و سازشکاری پ.ک.ک و اوجالان” بلکه تغییر در تناسب قوای بین این دو نیرو که ناشی از فاکتورهای جهانی، منطقه ای و محلی است و موازنه جدید پروسه توافق احتمالی را در مقابل آنها قرار داده است. فاکتورهای عمده تاثیرگذار بر رویکرد دو طرف چنین است.
الف – دولت و بورژوازی ترکیه در یک دهه اخیر موقعیت خود را در اقتصاد و سیاست جهانی و منطقه ای ارتقاء داده و در بطن تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا اهداف بلندپروازانه ای را در منطقه و در خود ترکیه تعقیب میکند. در همین راستا آرزوی دیرینه پیوستن به اتحادیه اروپا را میخواهد بسرعت متحقق کند. ناچارا تن دادن به راه حلی در قبال مسئله کرد و بستن پرونده “حقوق بشری” غیرقابل قبولش نزد اروپا گامی در این زمینه است. به علاوه در کشمکش جناحهای هیئت حاکمه بورژوایی ترکیه، جناح بورژوا اسلامی اردوغان و حزب او در جدال قدرت با ناسیونالیسم کمالیستی و شوونیسم افراطی به همکاری و همراهی بورژوازی کرد در عرصه اجتماعی و سیاسی نیازمند است. این فاکتورهای ماکرو دولت کنونی ترکیه را در مسیر سازش با ناسیونالیسم کرد و پ.ک.ک به عنوان نیروی هدایتگر آن در کردستان ترکیه قرار میدهد.
ب – جنبش ناسیونالیسم کرد در منطقه از مقطع نظم نوین جهانی آغاز دهه نود و تاکنون در سایه سیاستهای میلیتاریستی آمریکا و غرب در عراق و منطقه موقعیت قویتری پیدا کرده است. در همین چارچوب موقعیت ناسیونالیسم کرد ترکیه و پ.ک.ک هم قویتر شده و مشخصا تحولات سوریه هم آن را در معادلات منطقه دخیل تر کرده است. از این زاویه اولا بورژوازی و دولت ترکیه ناچار است بیشتر آن را به حساب آورد و مسیر شریک کردن بیشتر بورژوازی کرد در قدرت را به رویش بازکند. دوم، بورژوازی کرد و احزاب آن در ترکیه برای تحقق آرمان دیرینه سهیم شدن در قدرت اقتصادی و سیاسی ترکیه فرصت را مناسب میدانند. وسوسه شریک شدن در قدرت دولت مرکزی ترکیه قدرتمند در خاورمیانه و در راه الحاق به اروپا، بورژوازی کرد و اوجالان و پ.ک.ک را شتابان به طرف توافق با دولت مرکزی ترکیه سوق میدهد. پیام اوجالان و آتش بس پ.ک.ک را در این مسیر باید دید.
نصیب کارگران و مردم از جنگ و سازش جناحهای بورژوازی
تجربه سه دهه جنگ و تقابل نیروی نظامی دولت ترکیه و نیروی مسلح پ.ک.ک. این واقعیت طبقاتی و سیاسی را دوباره تاکید میکند که جنگ دولت و جریانات بورژوایی ربطی به منافع کارگران و مردم ندارد. سرکوبگری خشن و فاشیستی ارتش و نیروهای نظامی دولتی علیه مردم کردستان و در بسیاری مواقع عکس العمل به همان درجه خشن نیروی مسلح پ.ک.ک.، به ناامنی عمومی و تشدید فضای جنگی توسط دولت ترکیه و تنگ کردن عرصه بر زندگی نرمال شهروندان جامعه منجر شده است. به همان ترتیب نقطه عزیمت پروسه توافق احتمالی دولت ترکیه و پ.ک.ک. هم ربطی به منافع کارگران و مردم ندارد. با این وصف پروسه مذاکرات و توافق احتمالی دولت ترکیه و پ.ک.ک. در صورتی میتواند گامی به جلو در جهت کاهش بار این کشمکشها بر دوش مردم محسوب شود که به نتایج زیر منجر گردد.
١- وضعیت اضطراری و فضای نظامی چند دهه تحمیل شده بر شرایط زندگی و کار مردم در کردستان ترکیه فورا پایان داده شود.
٢- همه زندانیان سیاسی آزاد شوند.
۳- اعلام شود که مردم مناطق کردنشین ترکیه شهروندان متساوی الحقوق در همه سطوح و جنبه های زندگی جامعه ترکیه هستند. این حق اولیه مردم در قانون اساسی در دست تغییر ترکیه با وضوح قید و تصویب گردد و لازم الاجرا اعلام شود. به این ترتیب به تبعیض و ستم ملی دیرینه پایان داده شود.
از زاویه طبقه کارگر و مردم محروم و کمونیستها آغاز و جاری شدن فضای سیاسی و اجتماعی به دور از سرکوبگری و زندان و جنگ کنونی و به رسمیت شناسی حقوق شهروندی برابر برای همه آحاد مردم در ترکیه صرفنظر از انتسابشان به قوم و مذهب و زبان، گامی در راستای پیشرفت جامعه و پیشبرد جدال طبقاتی موجود و پیگیری مطالبات اقتصادی و سیاسی طبقه کارگر خواهد بود.
در صورت تحقق چنین نتایجی، شرایط مناسبتری برای مقابله با سموم ناسیونالیستی در صفوف طبقه کارگر ترکیه اعم از منطقه کردستان و بقیه کشور و برای پیشرفت همبستگی کارگری و طبقاتی در سراسر ترکیه ایجاد خواهد شد. فرصتی ایجاد خواهد شد، تا کمونیسم طبقه کارگر صف متمایز خود و جنبش و تحزب خودآگاه کمونیستی و کارگری خود را بسازد. پایه های جنبش طبقاتی اش را محکم کند که با پیشروی و پیروزی آن، رهایی قطعی انسان و جامعه آزاد و برابر و فارغ از هر نوع تبعیض و ستمی را میسر سازد. تضمین واقعی این مهم در گرو عروج كمونیسم و طبقه کارگر متحد و خود آگاه و برقراری یک نظام فارغ از سیاست و قوانین مبتنی بر تبعیض ملی و مذهبی است.
حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
۸ فروردین ١۳۹٢- ٢۸ مارس ٢٠١۳