ترجمه- بلشویکها به قدرت می رسند انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (١٧ آلکساندر رابینویچ)

بلشویکها به قدرت می رسند

انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (١٧)

آلکساندر رابینویچ

سرکوب بلشویکها توسط دولت از سحرگاه ٥ ژوئیه با گسیل دسته بزرگی از دانشجویان دانشکده نظامی (کادت) برای یورش به اداره روزنامه پراودا و چاپخانه آن آغاز شد. این نیروها زمانی به آنجا رسیدند که برای دستگیری لنین کمی دیر شده بود، چرا که چند لحظه قبل از ورود کادتها محل را ترک کرده بود. ضمن این حمله چند نفر از کارکنان پراودا پس از کتک خوردن، دستگیر شدند. کادتها ضمن بازرسی دفتر روزنامه، میز و صندلی و سایر وسائل را شکسته و بسته‌های بزرگ روزنامه را که تازه از چاپ در آمده بود به کانال مویکا که نزدیک آنجا بود ریختند. خیلی از روزنامه‌های پتروگراد که عکس و تفصیلات این یورش را چاپ کرده بودند، با پیروزمندی از کشف نامه یک بارون آلمانی خبر می‌دادند. طبق گفته این روزنامه‌ها، در این نامه از فعالیت بلشویکها تقدیر شده و اظهار امیدواری شده بود که نفوذ دولت در پتروگراد بالا خواهد رفت. عنوان درشت صفحه اول روزنامه مالنکایاگازتا چنین بود: “کشف رابطه با آلمان!”

٤ ژوئیه، کابینه به روشنی به نیروهای نظامی اجازه داد بلشویکها را از ساختمان کشسینسکایا بیرون برانند. قبل از سپیده دم ٦ ژوئیه نیروی ضربتی بزرگی بفرماندهی ا.آی کوزمین مرکب از تیپ پتروگراوسکی بهمراه هشت زره‌پوش و یک گروهان از تیپهای سه گانه گارد پرئوبراژینسکی، سیمینوسکی و ولیانسکی، گروهانی از ملوانان ناوگان دریای سیاه، بعضی گروههای کادت، دانشجویانی از دانشکده نیروی هوائی و تیپ دوچرخه سوار جبهه، با پشیتبانی توپخانه سنگین آماده حمله به مقر بلشویکها شدند. برخی از رهبران درجه دوم در ستاد حزب که قبلا از این حمله خبردار شده بودند به طور جدی بفکر مقاومت افتادند و حتی آماده برای این کار شدند. اما تشخیص داده شد که اوضاع ناامید کننده است و بلشویکها به طور موفقیت آمیزی بسرعت خود را به قلعه پیترپل که هنوز در دست نیروهای دوست بود رساندند.

نیروهای کوزمین در ساختمان کشسینسکایا مقدار زیادی اسلحه بدست آورده و هفت بلشویک را که با عجله مشغول تخلیه اسناد حزب بودند دستگیر کردند. علاوه بر آن مقادیری اعلامیه های پوگرومی (درباره قتل عام یهودیان بدست نیروهای صدسیاه) که از زمان تزار در اتاقک زیر سقف باقی مانده بود برداشتند. (صدسیاه، گروه‌های دست راستی افراطی بودند که در اواخر حکومت تزار، قتل عام‌ها را سازمان می دادند). بنظر روزنامه پتروگراوسکایا گازتا پیدا شدن این اعلامیه‌ها نشانه آن بود که بلشویکها با دست راستیهای افراطی و آلمانی‌ها هم‌پیمان بوده‌اند. عنوان درشت صفحه اول روزنامه در ٧ ژوئیه چنین بود: “لنین، ویلهلم دوم و دکتر دوبروین (عضو بدنام راست افراطی) با هم کار می‌کنند! و ثابت شده که طرفداران لنین، شورشی با همکاری “صدسیاه” سازمان داده‌اند!”

در بعدازظهر ٦ ژوئیه نیروهای ارتش، قلعه پترپل را که یکی از آخرین مواضع چپها بود دوباره اشغال کردند. این این موقع تعدادی از واحدهای ارتش اعزامی جبهه شمال به پایتخت رسیده بودند. دوچرخه سواران لشکر زره‌پوش و اسکادران دوم اژدهاهای روسی کوچک صبح آن روز هنگامی وارد شدند که توانستند در تسخیر ساختمان کشسینسکایا و قلعه پترپل شرکت کنند. لشکر چهاردهم میستاوسکی هوسار عصر آن روز با اونیفرم کامل جنگی به پتروگراد رسید. این لشکر در پیشاپیش خود پیشقراولی داشت که پرچم سرخی را با این شعار حمل می‌کرد: “ما آماده‌ایم از کمیته اجرائی شورای سراسری کارگران، سربازان و دهقانان حمایت کنیم.” و در حال رژه بطرف ساختمان ستاد کل برای اعلام حضور خود رهسپار بود. ویکتور چرنف، وزیر کشاورزی به بخشی از این نیروها در میدان قصر خیرمقدم گفت. او خطاب به سربازان گفت: “علت آمدن شما مرا متأسف می‌کند. اما من فکر می‌کنم این اولین و آخرین بار از این نوع دیدار باشد. … ما امیدواریم و معتقدیم که (در آینده) هیچکس جرأت نخواهد کرد مخالف اراده اکثریت و دمکراسی انقلابی عمل کند.”

بین ششم و دوازدهم ژوئیه، کابینه دست به انتشار عجولانه شماره مقررات، با هدف برقراری نظم و تنبیه جرمهای سیاسی زد. در شب ٦ ژوئیه پس از یک جلسه بسیار طولانی، فرمانی به این مضمون صادر شد: “کلیه سازماندهندگان و رهبران جنبشهای مسلحانه علیه دولت منتخب مردم و تمام آنها که به حمایت از چنین حرکتی مردم را تحریک می کنند باید دستگیر و بعنوان خائن به کشور و انقلاب محاکمه شوند.”

بطور همزمان دولت دست به انتشار قوانین جزائی تازه‌ای زد که شامل موارد زیر بود: ١ – دعوت افراد به قتل، غارت، دزدی، قتل عام و جنایات پلید دیگر یا اعمال خشونت علیه هر بخش از جامعه مجازات حبس در زندان یا قلعه بمدت سه سال یا کمتر خواهد داشت. ٢ – کسانی که مجرم به دعوت مردم به نافرمانی از مقررات دولت قانونی شناخته شوند باید به سه سال یا کمتر، حبس در زندان یا قلعه تنبیه شوند. مجرمین به تحریک افسران، سربازان و دیگر نفرات ارتشی به نافرمانی از قوانین جاری در نظام دمکراتیک جدید ارتش، یا نافرمانی از دستورات مقامات ارتشی باید طبق قوانین جاری درباره خائنین محکوم شوند.

کرنسکی، که در ٧ ژوئیه به نخست وزیری منصوب شد، در اوج جنبش اوائل ژوئیه در پتروگراد نبود چرا که در شب ٣ ژوئیه پایتخت را برای دیداری از جبهه ترک کرده بود. هنگام دیدار از جبهه، گزارشات مفصل وقایع پایتخت را دریافت کرده بود. در واکنش به این وقایع، طی تلگرافی از لوف خواسته بود: “اعمال خائنانه بطور قاطعی سرکوب، واحدهای نافرمان خلع سلاح و تمام محرکین این شورش و یاغیان به محاکمه کشیده شوند.”

بعلاوه در هنگام اقامت کرنسکی در جبهه، شماره‌ای از نشریه تاواریش که هفته نامه تبلیغاتی آلمانی‌ها به زبان روسی برای انتشار در صفوف دشمن بود، به او نشان داده شد. برداشت کرنسکی از یک مقاله این شماره، این بود که آلمانی‌ها قبلا از شورش پایتخت اطلاع داشته‌اند. این مسئله عقیده جاسوس بودن لنین برای آلمانی‌ها را در او تقویت کرد.

او با خشمی دیوانه‌وار، صبح ٦ ژوئیه برای برگشت به پایتخت سوار قطار شد. در ایستگاه راه آهن پولوتسک، واگنی که در آن خوابیده بود با انفجار بمب بشدت آسیب دید. گرچه او آسیبی ندید اما این حادثه بر خشم او افزود. بدین ترتیب تعجب آور نبود که با ورود به پتروگراد در عصر ٦ ژوئیه، از تأخیر اقدامات علیه بلشویکها بشدت عصبانی شد. از این زمان به بعد، کرنسکی در صف مقدم وزرائی قرار گرفت که طرفدار اعمال خشونت علیه چپها بودند. مدت کوتاهی بعد از بازگشت به پتروگراد خطاب به گروهی از سربازان و کارگران از ساختمان ستاد کل (در حالیکه دو افسر برای جلوگیری از سقوط، پاهایش را گرفته بودند) اعلام داشت: “من به هیچکس اجازه نخواهم داد به پیروزیهای انقلاب روسیه تجاوز کند.” سپس در حالیکه صدایش بطور تب‌آلودی اوج گرفته بود فریاد زد: “لعنت بر خائنینی که برادران خود را که خونشان را در جبهه می‌ریزند رها کرده‌اند. نفرین بر آنها باد که در این روزهای سخت به کشور خود خیانت می کنند!”

او چند روز بعد از انتصاب رسمی به نخست وزیری، در مصاحبه‌ای با اسوشیتدپرس، با همان شدت اعلام داشت: “وظیفه اساسی، عبارت از دفاع از کشور در مقابل اغتشاش و خرابی است. دولت من، روسیه را نجات خواهد داد و اگر انگیزه‌های عقل، شرافت و وجدان کافی نباشد، کشور را با خون و آهن به اتحاد خواهد کشاند.”

(ادامه دارد)