چرا سهم ایران در استفاده از دریای خزر کاهش یافت؟
سخن روز
كانون مدافعان حقوق كارگر
24 مرداد
پس از شکست فتحعلی خان قاجار در سال 1241 قمری (1828) از سپاه روس تزاری و بستن عهدنامه ترکمنچای و جداشدن شهرهای نخجوان، شیروان و باکو از ایران، امتیاز صید در دریای خزر نیز به دولت تزاری واگذار شد. برابر یادداشتهای خوچکو کنسول دولت تزاری در سال 1219 هجری خورشیدی(1841 ) صیادان روس در گیلان 101112 عدد ماهی خاویاری و 271800 کیلوگرم خاویار صید نموده و از بابت آن 3972 تومان به حاکم وقت پرداخت کردند.
در زمان محمد شاه قاجار و بر اساس نیاز مالی، دولت میرزا آقاسی در اثر فشار دولت روسیه تزاری امتیاز صید و بهره برداری از دریای خزر را به حاج ابراهیم دریابیگی که تبعه روسیه بود با حق امتیاز صید ماهیان خاویاری و استخوانی به ازای سالیانه 14000 تومان، واگذار کرد. از مبلغ 14000 تومان حق اجاره سالیانه، فقط 4000 تومان مربوط به رودخانه سفیدرود بود که این مقدار نشاندهنده میزان صید انبوه انواع ماهیان سفید، سوف، سس و خاویاری در این رودخانه بوده است.
میرزا تقی خان امیرکبیر در زمان صدارت خود در سال 1265 هجری قمری(1851) به بهانه عدم پرداخت اجاره بها قرارداد فوق را لغو، و امتیاز بهره برداری را به یک ایرانی به نام ولیبیگ با اجارهبها سالیانه 25 هزار تومان واگذار کرد.
پس از قتل امیرکبیر حاج میرزا حسن خان سپه سالار امتیاز کلیه امور شیلاتی و صید در دریا و رودخانه ها و تالاب انزلی را از ناصرالدین شاه اجاره کرده و آن را چهارماه بعد به یک بازرگان تبعه روسیه به نام استفان مارتینویچ لیانازوف با اجاره سالیانه 50 هزار تومان واگذار کرد.
پس از مرگ استفان لیانازوف پسرش جانشین وی شد و قرارداد بمدت 25 سال دیگر تمدید شد. قرارداد لیانازوف پسر تا سال 1917 میلادی پابرجا بود و در این مدت لیانازوف اقدام به ساخت تاسیسات وسیعی شامل کشتیهای سردخانهدار، کارگاه های شور کردن و دودی کردن ماهی، سردخانه، کارگاههای تور بافی، تاسیسات اداری و تولید برق در شهرهای بندرآستارا، بندرانزلی، بندر کیاشهر و بندر ترکمن کرده و در تاسیسات شیلات جمعاً 4200 نفر را به کار مشغول کرد که حدوداً 3000 نفر آنها از اتباع روسیه تزاری بودند. لیانازوف در این مدت با غارت ذخایر ماهی در دریا، رودخانهها و تالاب انزلی سود سرشاری را برد. مبارزات صیادان شمال در تمام دوره بهره برداری لیانازوف برای آزادی صید ادامه داشت بارها این تاسیسات از جانب مردم محلی مورد حمله قرار گرفت ولی قوای دولتی ایران به سرکوب مبارزان میپرداختند. داستان مبارزات صیادان و مردم شمال در برابر غارت این شرکت بسیار مفصل است که جای بحثی دیگر دارد. پس از تاسیس جمهوری جنگل توسط میرزاکوچک خان و تصرف شهر انزلی کلیه تاسیسات این شرکت مصادره و در اختیار جمهوری جنگل قرار گرفت.
به دنبال انقلاب روسیه و تاسیس حکومت شوروی ، قرارداد لیانازوف لغو و شرکت مختلط صید ماهی ایران و شوروی تاسیس شد و به مدت 25 سال برای شرکت فوق امتیاز بهره برداری صادر گردید.
در 12 بهمن 1331 هجری شمسی دوران بهره برداری شرکت مختلط ماهی ایران و شوروی خاتمه یافته و شیلات توسط دکتر مصدق ملی اعلام گردید. در دو قرار داد 1921و 1940 سهم ایران و شوروی سابق در بهره برداری از دریای خزر به صورت مساوی در نظر گرفته شده است .لازم به ذکر است که در ان زمان وجود خائر نفت و گاز در این دریا شناخته نشده بود .
به همان گونه که کارشناس روسی اخیرا گفته است ایران میتوانست با تکیه به قراردادهای گذشته، پس از فرو پاشی شوروی، خواهان سهمی برابر با کشورهای دیگر شود زیرا که در مرزهای ایران تغییری صورت نگرفته بود و قبول سهم یک پنجم در مذاکرات سال 1998 (1376) برای طرف مقابل بسیار تعجب آور و شعف انگیز بوده است. همان طور که امروز نیز قبول سهم 13 درصد و یا بسنده کردن به سهم مرزی برای بسیاری از تحلیلگران تعجب انگیز است.
اما چرا دولت ایران چنین امتیاز بزرگی را به همسایگان میدهد؟
چه در آن زمان و چه امروزه ایران به لحاظ بین المللی بسیار منزوی است . در سال 1376 به دنبال محکومیت ایران در دادگاه میکونوس آلمان که به خاطر قتل مخالفان در آن کشور صورت گرفته بود، رهبران ایران تحت تعقیب بین المللی قرار گرفته و بسیاری از کشورهای غربی رابطه سیاسی خود را با ایران محدود کرده بودند . در نتیجه حکومت ایران نیاز مبرمی به رابطه حسنه با همسایگان خود داشت تا بتواند از فشارهای بینالمللی بر روی خود کم کند تا آنکه حکومت در دستان همین مجموعه حفظ شود. در یک کلام: بخشش منافع ملی برای حفظ قدرت .
امروزه نیز بدترین زمان برای این توافقنامه انتخاب شده بود. در حالی که اقتصاد داخلی بر اثر تحریم های امریکا در بدترین حالت سال های اخیر قرار دارد و ارزش پول ایران هر روزه کاهش می یابد و اعتراضات مردم، کارگران و زحمتکشان و تهیدستان شهری هر روزه ابعاد و سیع تری می یابد و مشرو عیت حکومت را زیر سوال میبرد، نشست دولتیان بر سر میز مذاکره برای تعیین نهائی رژیم حقوقی دریای خزر، امکان هر گونه چانه زنی را از آنان سلب میکند. بهترین زمان مذاکره برای گرفتن امتیاز، زمانی است که طرف مقابل در ضعیفترین حالت خود باشد. چنین زمان مذاکرهای همانند آن است که حکومت شکست خوردهای را به پای میز مذاکرات بخوانید و آنان نیز برای حفظ چند صباح حکومت، منافع مردم و کشور را زیر پا بگذارند. تاریخ گذشته نشان داده است که هرگاه دولت های ایران دارای پشتوانه مردمی بودهاند، امتیازات تزارهای روس را قطع کردهاند همانند امیرکبیر که امتیاز واگذار شده پس از عهدنامه ترکمانچای را ملغی کرد و جمهوری جنگل که تاسیسات لیانازوف را مصادره کرد و مصدق که شیلات را ملی کرد. در مقابل هرگاه که حکومت ها در ضعف قرار داشته اند امتیازات را به آنان واگذار کردهاند. تزار فعلی روسیه بار دیگر از ضعف حکومت استفاده کرده و خزر را ربود، تا کی بار دیگر ان را پس بگیریم؟
دولتمردان فعلی ایران در چند دهه گذشته ثابت کرده اند که برای حفظ حکومت خود حاضرند هر گونه امتیازی را به هر جا و هر کس واگذار کنند. از آزادی گروگانهای سفارت امریکا در بدترین شرائط و نگرفتن هیچ امتیازی، تا قبول قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در شرائطی که عراق پیروزیهائی در جنگ به دست آورده بود …. و یا قبول سند برجام در حالی که اقتصاد ایران در بحرانی عمیق قرار داشت، تا به امروز که در ضعیفترین حالت در برابر تحریمهای اخیر قرار دارند. دولتمداران امروز ما حرفشان در تمامی این موارد یکی است: حفظ قدرت به هر قیمت: یا با کشتار مردم و یا با بخشش اموال مردم و این راه نمیتواند دوام داشته باشد؛ همانگونه که گذشتگان نتوانستند با کشتار مردم و بخشش اموال آنان حکومت را حفظ کنند.