مسبب اصلی فجایع ناشی از تصادفات جاده‌ای، سران جمهوری اسلامی هستند در حاشیه‌قربانیان کاروان “راهیان نور”سعید آرمان

مسبب اصلی فجایع ناشی از تصادفات جاده‌ای، سران جمهوری اسلامی هستند
در حاشیه‌قربانیان کاروان “راهیان نور”
جمعه‌گدشته‌بیست و نهم مهرماه‌اتوبوس حامل 44 دانش آموزدختر مقطع دوم دبیرستان شهر بروجن که‌در کاروانی موسوم به‌”راهیان نور” عازم مناطق جنگ زده‌بود واژگون شده‌و 26 نفر از سرنشینان آن کشته‌و تعداد زیادی نیز مجروح شدند. در طول پنج سال گذشته‌ده‌ها نفر در اینچنین کاروانهایی جان خود را از دست داده‌اند و بشدت آسیب دیده‌اند و یا معلول شده‌اند. جنگ ارتجاعی و ضد بشری ایران و عراق پایان یافته است‌اما هنوز در این راه‌کسانی جان خود را از دست میدهند که‌نه‌خاطره‌ای از این جنگ خانمانسوز دارند و نه‌ربطی به‌دوره‌سیاهی که‌بر دو کشور ایران و عراق سایه‌افکنده‌بود و مردمان اینسو و آنسوی مرزهای دو کشور را به‌بهانه‌حفظ میهن اسلامی و قادسیه‌صدام، به‌تباهی کشانده‌بود. جنگی که‌ابعاد دهشتناک آن شامل کشته‌شدن یک میلیون انسان از هر دو طرف، زخمی شدن و معلول شدن صدها هزار و آوارگی میلیونی و ابعاد غیرقابل جبران و ویرانگر روحی و روانی آن بر مردمان هر دو کشور ایران و عراق بوده‌است. اکنون بعد از گذشت 24 سال از پایان جنگ هشت ساله اینبار بازدید از مناطق جنگ زده‌از مردم ایران قربانی میگیرد.‌جاده‌های مرگ این کشور سالانه‌به‌گفته‌خود مقامات دولتی راه‌و ترابری مابین 20 تا 23 هزار نفر قربانی میگیرد. یعنی رقمی قریب به‌تلفات دوره‌جنگ هشت ساله‌.
به‌مسئله‌جاده‌های ایران و تلفات سنگین ناشی از تصادفات پی در پی آن خواهیم پرداخت. اما قبل از هر چیز از این فرصت استفاده‌کرده‌و مراتب تاسف عمیق خود را نسبت به‌جانباختن 26 دختر جوانی که‌حق حیات داشتند و میتوانستند و میبایست از این یکبار شانس زندگی کردن بهرمند میشدند و امیدهای زیادی برای زندگی و ادامه‌حیات در کنار بستگانشان داشتند، اعلام کنم و همدردی عمیق خود را با والدین این عزیزان ابراز و برای مصدومین و مجروحین این فاجعه‌انسانی آرزوی سلامتی و بهبود سریع را دارم.
مقامات جمهوری اسلامی کاروانهای موسوم به‌”راهیان نور” را با اهداف پلید سیاسی که‌توسط نیروهای بسیج سازماندهی و رهبری و هدایت میشوند به‌یک اجبار در دبیرستانها تبدیل کرده‌اند که‌بابت آن نمره‌انضباطی تعیین و دانش آموزان را ناچار به‌گردن نهادن به‌آن میکنند. بعد از حادثه‌ناگوار 29 مهر ماه‌بدنبال اعتراضاتی که‌راه‌افتاده‌است مقامات دولتی بخشا از اجباری بودن آن شانه‌خالی کرده‌اند و یا سکوت کرده‌اند و یا بخشا بی شرمانه‌و در کمال وقاحت گفته‌اند که‌”بلاخره‌تصادف است و اتفاق افتاده‌” و با این شیوه‌خود را از زیر بار مسئولیت خالی میکنند و یا در بهترین حالت گفته‌اند که‌همه‌کسانی که‌در اردوی “راهیان نور” شرکت میکنند “بیمه‌” میباشند تا به‌این شیوه‌خود را از گزند انتقاد و فشار مردم مصون بدارند. بی خبر از این که‌هیچ مبلغی نمیتواند جای خالی فرزند را برای والدین پر کند.
خبرآنلاین به نقل از یکی از مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش نوشته‌است: “این سفر بخشی از درس آمادگی دفاعی دانش‌آموزان است و ۱۰ نمره از درس هم به این سفر مربوط می‌شود.” همین سایت در ادامه‌نوشته‌است که پیش از این، والدین برخی دانش‌آموزان به اجباری بودن سفر فرزندانشان در قالب “راهیان نور” معترض بوده‌اند. این کاروانها یکی از پروژه‌های هدفمند بسیج است تا به‌این شیوه‌جوانان را به‌سمت خود سوق دهد و از همین ایام نوجوانی آنان را ناچار به‌همکاری و یا تن دادن به‌تبلیغات مشمئز کننده‌اسلامی و بخشا تلاش برای ترغیب جوانان به‌همکار و بهره‌جویی از ترس و دلهره‌ناشی از آینده‌بدون شغل در نتیجه‌عدم نمره‌کافی انضباطی.

جمهوری اسلامی را باید تحت فشار قرار داد و ناچارشان کرد که‌کلیه‌اردوهای اینچنینی را لغو کنند. تا لغو رسمی این اردوها والدین دانش آموزان باید تلاش کنند فرزندانشان را نسبت به‌اهداف شوم جمهوری اسلامی و بهره‌برداریهای کوتاه‌مدت و دراز مدت سیاسی اش از اینچنین اردوهایی و زنده‌نگاه‌داشتن “دفاع مقدس”، آگاه‌کنند و مانع از رفتن فرزندانشان به‌اینچنین اردوهایی شوند. بگذار نمره‌از دست بدهند اما جانشان را سالم نگه‌دارند. بدنبال این فاجعه‌انسانی فتاح کرمی فرماندار شهر بروجن بمنظور خانه‌نشین کردن مردم و مسکوت گذاشتن شهر و پرهیز آنان از اعتراض جمعی اعلام‌عزای عمومی بمدت یک هفته‌نموده‌است.
حوادث تلخ و دردناک رانندگی در ایران تازگی ندارد. کارشناسانه‌به‌چند عامل اشاره‌نموده‌اند که‌جای یک عامل اصلی که‌مادر همه‌این موارد میباشد در آن غایب است: آنان به‌سه عامل ذیل اشاره‌کرده‌اند * تولید خودروهای با ایمنی پایین، * خطر آفرین بودن جاده های كشور و همچنین * پایین بودن سطح فرهنگ رانندگی را از علل تصادفات مرگبار عنوان کرده‌اند. اما این کارشناسان به‌عامل اصلی که‌جمهوری اسلامی میباشد با یک ماشین عریض و طویل فساد و اختلاس مالی هزاران هزار میلیاردی و بیشتر از این مبلغ بصورت نهان در بانکهای جهان و مضافا بر این تامین مخارج سنگین گله‌حزب الله‌در ایران و لبنان، بیت رهبری و گروه‌های تروریستی در اقصئ نقاط جهان، نیروهای بسیج و سپاه‌و لباس شخصی و حوزه‌های جهلیه‌قم و امثالهم همه‌و همه‌از درآمدهای خالص این مملکت ارتزاق میکنند. مضافا بر این میلیاردها تومان در نتیجه‌استثمار طبقه‌کارگر ایران سود به‌جیب میزنند و هنوز نمیخواهند بخش ناچیزی از این سرمایه‌نجومی را صرف جاده‌سازی و بهبود مسیر ایاب و ذهاب مردم بکنند. در یک نگاه‌ساده‌کشوری مانند نروژ را با ایران مقایسه‌کنید تا متوجه‌شوید که‌علیرغم سعب العبور بودن منطقه‌در طی ده‌سال هم به‌اندازه‌یکسال ایران تلفات جانی نمیدهند.
به‌نمونه‌هایی از اظهار نظر مقامات دولتی نگاهی بیاندازیم:‌تآ ىه‌عمق و ابعاد فاجعه‌بهتر پی ببریم. اسکندر مومنی (مسئولین راهنمایی و رانندگی) میگوید در هر ساعت سه‌نفر در ایران در نتیجه‌تصادفات رانندگی جانشان را از دست میدهند. آماری که‌سرتیب اسکندر مومنی رئیس پلیس راهنایی و رانندگی نیروی انتظامی به‌خبرنگاران گفته‌است در سال 1378 روزانه‌نفر جان خود را از دست داده‌اند و همچنین گفته‌است که‌این آمار مربوط به‌مقطع تصادف است که‌بعدا بخشی از مصدومین در اثر جراحات جانشان را از دست میدهند. از دكتر معصومی ( رییس مركز مدیریت حوادث و فوریت های پزشكی كشور ) میپرسند که‌در سال 90، ‌آمار كشته های كشور در بخش تلفات ترافیكی چقدر بود؟ او در پاسخ میگوید ‌اینكه حتی یك نفر در جاده یا شهر بر اثر حادثه ترافیكی كشته شود برای همه ما ضایعه بزرگی است چه برسد به تعداد 20 هزار كشته در سال كه امیدوارم ، آمار سال 90 به این تعداد نرسد. و در ادامه‌سوال که‌در سال نود چند نفر تلفات داده‌شده‌است؟ میگوید: تا آخر بهمن 18 هزار و 775 نفر در حوادث ترافیكی در كشور كشته شده‌اند كه امیدواریم این آمار تا آخر اسفند به 20 هزار نفر نرسد.
ساسان افلاکی (عضو مرکز تحقیقات راه‌و حمل و نقل دانشگاه‌و کارشناس راه‌و ترابری) ‌در پاسخ به‌این سوال که‌دهه اخیر دهه اقدام برای ایمنی جاده ها نامگذاری شده است در زمان حاضر وضعیت جاده های ما چگونه است؟ پاسخ میدهد: اكثر جاده هایی كه در كشور حادثه خیز به شمار می آیند جاده هایی هستند كه در چند دهه قبل و بر اساس نیاز و استانداردهای زمان های گذشته ساخته شده اند. یك جاده كوهستانی مثل جاده تهران – چالوس برای سرعت 30 تا 40 كیلومتر در ساعت ساخته شده كه قوس های با شعاع كم دارد اما ما در زمان حاضر هم حجم ترددمان را افزایش داده ایم و هم اینكه سرعت خودروهای ما حداقل در آن جاده ها می خواهند 80 تا 90 كیلومتر سرعت بروند. ما باید حتما این افزایش تقاضا و تغییر تقاضا را در نظر بگیریم و نقاط اصلاحی را اولویت بندی كنیم كه این كار در حال انجام است .
آقای افلاکی نمیگوید چند ده‌هه‌دیگر مردم باید شاهد چنین فجایع انسانی باشند تا جمهوری اسلامی اقدام به‌جاده‌سازی با استاندارد بین المللی بکند؟!
مقامات پلیس ایران اذعان کرده‌اند‌که‌ایران در ردیف اول حوادث مرگبار جاده‌ای جهان قرار دارد. جمهوری اسلامی مسئول قتلگاهی است که‌ایجاد نموده‌است. ایران در آمار اعدامها نسبت به‌جمعیت با اعدام 670 نفر در رده‌اول جهان قرار دارد. حکومتی که‌رئیس مجلس اش وقیحانه میگوید‌” اعدام نقض حقوق بشر نیست، فرهنگ ماست” کافیست تا به‌بی ارزش بودن جان انسان در کشور تحت حاکمیت این جانوران پی برد. و آنرا به‌تمام دولتمردان تعمیم دهید. سران ریز و درشت هارترین رژیم سرمایه‌داری تاریخ معاصر چیزی جز سرکوب و کشتار و چپاول مردم ایران در دستور ندارند، مردم ایران نیز راهی جز تعیین تکلیف با این ماشین استثمار و کشتار و جهل در پیش ندارد. باید در مقابل این ماشین سرکوب سازمانیافته‌و متشکل عمل کنیم. ایران میتواند و باید به‌سرزمینی امن و مملو از سعادت و خوشبختی و امید به‌زندگی طول عمر بیشتر تبدیل شود. تحقق این آرزوهای انسانی در گرو درجه‌معینی از سازمانیابی توده‌ای و فعالیت متشکل بیشتر در میان طبقه‌کارگر و اقشار تهیدست جامعه‌است. جمهوری اسلامی سالهاست با مردم ایران تعیین تکلیف نموده‌است، اکنون بحث بر سر این است که‌آیا مردم ایران و طبقه‌کارگر وارد یک تعیین تکلیف نهایی با این ماشین کشتار و استثمار میشوند یا نه‌؟!
سعید آرمان
5 آبان 1391
26 اکتبر 2012